مُداخِلات – Telegram
مُداخِلات
467 subscribers
44 photos
5 videos
41 files
197 links
اظهارات و مکتوبات یک جامعه‌روزشناس‌نامه‌شعرنگار
Download Telegram
PhD presentation
ارائه‌ی دفاع از رساله‌ی دکتری

رساله‌ی دکتری‌ام درباره‌ی مسأله‌ی مهارت در علوم انسانی‌اجتماعی است که آن را با راهنمایی دکتر عباس کاظمی و مشاوره‌ی دکتر رضا کلاهی و دکتر رضا ماحوزی به انجام رساندم و ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ در حضور داوران دکتر مقصود فراستخواه، دکتر عباس صالحی‌عمران، دکتر فرهاد بیانی، دکتر رضا مهدی و دکتر حسین ابراهیم‌آبادی از آن دفاع کردم. عنوان آن «بازآرایی مفهومی مهارت و مسأله‌ی شکوفایی در علوم اجتماعی» است هر چند از این مُجمل نمی‌شود حدیث مفصل رساله را خواند. امیدوارم به‌زودی بشود آن را یا در قالب مقالات پیوسته یا کتاب منتشر کرد.
علی‌الحساب بخشی از جلسه‌ی دفاع را که در آن در مدت بیست دقیقه خلاصه‌ای کلی از رساله ارائه می‌دهم، اینجا می‌گذارم. بیش از هر چیز نمایی کلی از رساله به دست خواهد داد.

@interventions
15👍2
مقاله‌ی «رویکردهای بازارمحورانه در آموزش عالی در دهه‌ی ۹۰ شمسی» مقاله‌ای علمی‌پژوهشی است برگرفته از رساله‌ی دکتری‌ام که همراه با دکتر #عباس_کاظمی نوشته شده است.
در آغاز چکیده‌ی آن آمده است که «بازاری‌سازی آموزش عالی مجموعه‌ای از ساختارها و رویّه‌ها و پراتیک‌هاست که موجب می‌شوند نظام دانشگاهی هر چه بیشتر تحت الزامات بازار قرار بگیرد. در این مقاله در آغاز کوشیدیم که ابعاد این بازاری‌سازی را شرح دهیم و نشان دهیم که در چه سطوحی عمل می‌کند». کاری که کوشیدم همه‌ی رساله به سمت آن جهت یابد.
این مقاله به شکل برخط در وبگاه فصلنامه‌ی پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی منتشر شده است.

@interventions


https://journal.irphe.ac.ir/article_706942.html
5👍1
جستاری درباره‌ی رابطه‌ی چپ ادبی و چپ سیاسی که در شماره‌ی اخیر مجله‌ی ادبی #وزن_دنیا منتشر شد تا ایده‌ای قدیمی را که در ذهن داشتم بر کاغذ بیاورم. طبیعتاً این ایده که در این جستار با فاکت‌هایی محدود و اشاره‌وار پشتیبانی و تشریح شده است، نیاز دارد با شواهد بیشتر و استدلال‌های چندسویه‌تر شکلی منسجم‌تر یابد که این، بدون نقدهای جدی دیگران میسر نخواهد بود. امیدوارم دیگران این لطف را در حق این ایده بکنند.
از صابر محمدی و میترا فردوسی عزیز و پوریا سوری گرامی در مجله وزین #وزن_دنیا که من را مرهون لطف خود کردند بسیار سپاس‌گزارم.

@interventions
2
Parviz Sedaghat Critique magazine Webinar.pdf
423.5 KB
این نوشتار بازخوانی‌ای انتقادی از گفتار #پرویز_صداقت با عنوان «سرگردانی نظری در چپ ایرانی» در وبینار مجله‌ی #کریتیک به سردبیری #یاسمین_میظر است که نسخه‌ای از آن در مجله‌ی اینترنتی #نقد_اقتصاد_سیاسی منتشر شده بود. این یادداشت به معنای دقیق کلمه یادداشتی شتاب‌زده است و به همین دلیل امیدوارم در آن به بی‌راهه نرفته باشم.

@interventions
نسخه‌ی تلگرامی یادداشت «بداهت‌زدایی از سرگردانی نظری چپ در ایران»

این نوشتار بازخوانی‌ای انتقادی از گفتار #پرویز_صداقت با عنوان «سرگردانی نظری در چپ ایرانی» در وبینار مجله‌ی #کریتیک به سردبیری #یاسمین_میظر است که نسخه‌ای از آن در مجله‌ی اینترنتی #نقد_اقتصاد_سیاسی منتشر شده بود. این یادداشت به معنای دقیق کلمه یادداشتی شتاب‌زده است و به همین دلیل امیدوارم در آن به بی‌راهه نرفته باشم.

https://bit.ly/3xorI39

@interventions
در اینجا نسخه‌ی تلگرامی یادداشت یا به عبارت دیگر «پیش‌طرح یا طرح اولیه»ی «چپ ادبی و چپ سیاسی در سرزمین شعر» را گذاشته‌ام که پیشتر از انتشارش در مجله‌ی #وزن_دنیا گفته بودم. اگر بخواهم استدلال این متن را در یک عبارت نادقیق خلاصه کنم باید بگویم که در این متن از جدایی چپ سیاسی و چپ ادبی دفاع کرده‌ام. به هر حال همان‌طور که گفتم امیدوارم اشارات انتقادی دیگران بتواند راهی به دقیق‌ترشدن آن و ایجاد فرصتی دیگر برای تکمیل آن ـ شاید در قالبی جدی‌تر از یک جستار یا یادداشت ـ بگشاید. باز هم باید از دوستان نازنین در مجله‌ی وزن دنیا تشکر کنم که امکان انتشار آن را فراهم کردند.

#ادبیات
#درباره_شعر

https://bit.ly/left-poetry


@interventions
👍1
درباره‌ی نوبل اقتصاد

دقیقاً همین حس را بعد از دادن نوبل اقتصاد به #ریچارد_تالر، واضع نظریه‌ی تلنگر، داشتم. داستان مکرر و جالبی است!
اما نکته‌ای مهم درباره‌ی این نظریه‌ها و رابطه‌شان با نظریه‌ی مارکس وجود دارد که در یادداشتی درباره‌ی آن می‌نویسم.

#اشاره‌ها

@interventions
2👏1
به پیشنهاد #کتاب_روزآروز مروری بر کتاب #انقلاب_آلمان نوشته‌ی #پی‌یر_بروئه (ترجمه‌ی #حسن_مرتضوی) نوشتم که در شماره‌ی چهار آن منتشر شد. نسخه‌ی کنونی که پیش روی شماست نسخه‌ی کامل‌تری از آن متنی است که در کتاب روزآروز منتشر شد.
از #متین_غفاریان ممنونم به‌خاطر راهنمایی‌های روشنگرانه‌اش درباره‌ی این‌که یک مرور کتاب استاندارد چه شکلی باید داشته باشد و راهنمایی‌هایش درباره‌ی برجسته‌کردن این یا آن روند یا رویداد تاریخی.
امیدوارم این مرور کتاب بتواند از یک سو چشم‌اندازی دقیق و درست از کلیت اثر بروئه ارائه دهد و از سوی دیگر شما را به خواندن خود این کتاب گیرا ترغیب کند.

#مرور_کتاب
#تاریخ_نگاری


https://bit.ly/407JQdt


@interventions
6
Forwarded from مُداخِلات (Roozbeh Aghajari)
امروز ۱۲ آذر #محمد_مختاری را کشتند و شش روز بعد در ۱۸ آذر #محمدجعفر_پوینده را. این #شعر را به هر دو آن‌ها تقدیم می‌کنم که چراغ راه بودند و هستند و امید راستین به انسان. نمی‌دانم به کدام علت، بخش سانسور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دستور به حذف کامل آن از مجموعه شعرم «اسفار کلمه و رویا» داد.

کدام «یأس مخملینه» محمد؟
«غبار فقر بر استخوان‌»هامان نشسته است و
فضیلت؛ فضله‌ای نابهنگام از آسمان

تو رفتی با طناب‌هایت
با دوزاری تهِ جیبت
و «نگاه ممنوع»ات در بوی همه نانوایی‌ها پیچیده است

زندانی در چشم‌انداز یا دانشگاه
تنها «صدای تاریکی» را می‌شنود
و مسیح، نسخه‌بدل صلیبش را
اینجا و آنجا به قیمت روز می‌فروشد

دنیا هیچ وزنی نداشت دیگر
وقتی دهانِ فاجعه گشود و
«حشره‌ی سکوت»
در رگ‌های تو لانه کرد

کدام «یأس مخملینه» محمد؟
چشم را
چرک و خونابه انباشته است
و جمجمه را
شکست
@interventions
1👍1
Forwarded from جغد مینروا
از دفتر دهم دفترهای زندان گرامشی

§<۲۴>. مقدمه‌ای برای مطالعه‌ی فلسفه. در طرح مسائل تاریخی ـ انتقادی، نباید بحث علمی را همچون دادگاهی تلقی کرد که در آن متهمی وجود دارد و دادستانی که به موجب وظیفه‌اش باید ثابت کند متهمْ گناهکار است و باید از صحنه کنار گذاشته شود. از آنجا که در بحث علمی فرض بر این است که هدف همانا جستجوی حقیقت و پیشرفت علم است، کسی که از این منظر به موضوع بنگرد که طرف مقابل می‌تواند مطالبه‌ای را بیان کند که حتی به عنوان عنصری حاشیه‌ای در ساختار فکری‌اش ادغام شود، فردی «پیشروتر» محسوب می‌شود. درک و ارزیابی واقع‌بینانه‌ی مواضع و دلایل مخالف (و گاه کل اندیشه‌ی گذشته در حکم یک مخالف است) دقیقاً به معنای رهایی از زندان ایدئولوژی‌ها (به معنای منفی آن، یعنی تعصب ایدئولوژیک کورکورانه) است، یعنی اتخاذ موضعی «انتقادی» که تنها موضع ثمربخش در پژوهش علمی است.
نه به اعدام!
🤮1
🌐 فوتبال در آفتاب و سایه

🔹پایگاه خبری رج، روزبه‌ آقاجری: برای ناهواداری مثل من، خوشبختی بزرگی است که نوشتن درباره‌ی فوتبال چندان ربطی به هوادار آن بودن ندارد هر چند یکی از کتاب‌های جذاب درباره‌ی آن را سایمون کریچلی، فیلسوف معاصر بریتانیایی و هوادار سرسخت تیم زیبای لیورپول، نوشته است...
#کتاب #فوتبال

📌جزئیات کامل این #یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
🔗 https://rajcast.ir/?p=7152

@Raj_khabar
1👍1🤮1
🔸بیانیه‌ی بیش از 500 چهره‌ی دانشگاهی و غیردانشگاهی ایرانی و جهانی برای توقف جنگ با ایران
______________
🔸ما امضاکنندگان این بیانیه، جنگ اسراییل علیه ایران را قاطعانه محکوم می‌کنیم. این موضع به هیچ وجه به معنای حمایت از طبقه‌ی حاکم بر ایران یا سیاست‌های داخلی و خارجی حکومت ایران نیست، بلکه از سر همبستگی با مردم ایران است. ایرانیان حق دارند که سرنوشت‌شان را خود رقم بزنند، و توان آن را نیز دارند. ما باور داریم که این جنگ، با تقویت فضای سرکوب و خاموش‌سازی صداهای مخالف، تهدیدی جدی برای دموکراسی، عدالت و استقلال مردم ایران است. خاورمیانه سرشار از نمونه‌های تراژیک جوامعی است که در پی هجوم و مداخله‌ی قدرت‌های خارجی به ورطه‌ی جنگ و ویرانی افتاده‌اند: لیبی، عراق، سوریه، یمن، و افغانستان تنها چند نمونه‌‌اند.
شجاعت و پایداری ایرانیان بارها در جنبش‌های اعتراضی گسترده‌ای چون اعتراضات زنان، کارگران، بازنشستگان، اقلیت‌های قومی، فعالان محیط زیست، و به ویژه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به نمایش در آمده است....
...
(متن کامل بیانیه همراه با اسامی کامل امضاکنندگان در فایل پیوست پست بعدی)👇
1🤮1
stop the war .pdf
356.2 KB
بیانیه‌ی بیش از 500 چهره‌ی دانشگاهی و غیردانشگاهی ایرانی و جهانی برای توقف جنگ با ایران - لینک امضای بیانیه: https://tinyurl.com/5dn9sbne
👍2🤮1
Forwarded from نقد
در کنار همشهریان افغانستانی‌مان و در برابر این فاشیسم عریان و عادی‌سازی آن بایستیم.
🖋@naghd_com
2👎2👏2
governmental trajectory.pdf
224.2 KB
مسیرهای حکم‌رانی در دوران پسامشروطیت

همان‌طور که در مقدمه و نتیجه‌گیری این جستار تأکید کرده‌ام، بحث‌های مطرح‌شده در آن مسأله‌دار و به عبارت بهتر بحث‌برانگیزند. طبیعتاً کوشیده‌ام دلایلی را در دفاع از ایده‌ی این جستار بیان کنم و گمان می‌کنم می‌توان آن را جدی گرفت.
این جستار در سال ۱۴۰۱ در #رادیو_زمانه با نام مستعار منتشر شد. از آن‌جایی که دست کم نزد خودم دلایل انتشار آن به آن صورت از میان رفته‌ است، در این‌جا آن را با تغییراتی بازنشر می‌کنم.

@interventions
2
این یادداشت اولین از مجموعه‌ای از یادداشت‌ها درباره‌ی موضوعات گوناگونی است که در دوران مهاجرت با آن‌ها مواجه شده‌ام. زبان خام و ناپروردگی ایده در این اولی به چشم خودم هم آمده است. آن را بر من ببخشایید و بگذارید پای فرصت کوتاه و خستگی فرساینده‌ی کار.

#مهاجرت #گزارش_شخصی #اقتصاد_سیاسی #یادداشت

http://bit.ly/4mAtFxV

@interventions
قضیه‌ی فردوسی

هزل[۱] خرده‌سلبریتی اینستاگرامی، زینب موسوی، درباره‌ی فردوسی گستره‌ای از موضوعات را به بحث روز تبدیل کرد: از رابطه‌ی میان طنز و مظاهر ملی گرفته تا شکل داستان‌سرایی آثار ادبی تا سانسور و آزادی بیان. آن‌چه به نظرم می‌تواند جنبه‌ای دیگر از موضوع را روشن کند، فهم فردوسی/شاهنامه همچون عنصری گفتمانی است. فردوسی/شاهنامه عنصری مهم در کشاکش‌های گفتمانی یک سده‌ی گذشته در ایران بوده است. هر چند به طور دقیق نمی‌دانیم که در پیشامشروطه شاهنامه/فردوسی به چه صورتی فهمیده می‌شده است، اما کم‌وبیش می‌توانیم این روند گفتمانی را در دوران پسامشروطه، دست کم به شکلی نادقیق در این یادداشتی که می‌خوانید، بازآفرینی کرد.
فردوسی/شاهنامه در گام نخست همچون عنصری از گفتمان ناسیونالیستی مشروطه‌خواه بازسازی شد، از خانه‌های مردمان بیرون کشیده شد و پا به عرصه‌ی سیاست ملی گذاشت. این را باید از آن فردوسی/شاهنامه‌ای که دوران پهلوی اول به‌ویژه همچون مظهر گفتمان پادشاهی‌خواهی شکل یافت جدا کرد. اولی به آن شکل معتدلی از ملی‌گرایی غیرتهاجمی بی‌تفاوت نسبت به شکل حکومت (پادشاهی یا جمهوری) تعلق دارد که داستان‌های شاهنامه را همچون آثاری در شکل‌دهی به حکمرانی عادلانه درک می‌کند اما دومی به ناسیونالیسم تهاجمی و اقتدارگرا متعلق است که شاهنامه برای او چیزی نیست جز کتاب مقدس تاریخ اسطوره‌ای شاهنشاهی پیوسته و متداوم ایران‌شهری. این دو گفتمان تا همین امروز ما نیز با وجود درهم‌روی‌ها و سازگاری‌ها و نوشدن‌های مفهومی و بازسازی‌های سیاسی دوام داشته‌اند. در سطحی دیگر هر دو این‌ها شاهنامه را همچون «متن بنیان‌گذار» زبان فارسی همچون زبان ملی می‌بینند.
پیوند اندام‌وار این دو گفتمان با دو حکم‌رانی متأخر در ایران یعنی پهلوی و جمهوری اسلامی ـ چه در متن چه در حاشیه‌ی آن‌ها ـ به شکل‌گیری گفتمان سومی انجامید که تلاش کرد فردوسی/شاهنامه را از چنبره‌ی تعلق اختصاص‌یافته ناسیونالیستی برهاند و آن را همچون متنی چندسویه‌تر بخواند. این رویکرد مشخصاً از سوی نویسندگان چپ‌گرا پی گرفته شد از فرج‌الله میزانی (جوانشیر) و مصطفی رحیمی با رویکرد حزبی‌سیاسی مشخص تا شاهرخ مسکوب و باقر پرهام که آن‌ها را می‌توان مشخصاً غیرحزبی اما از نظر سیاسی چپ‌گرا در نظر گرفت.
اسلام‌گرایان هرگز نخواستند و، آن‌جا که خواستند، نتوانستند شاهنامه/فردوسی را به عنصری سازنده در گفتمان خود بدل کنند اما با تشکیل حکومت ملی در سال ۱۳۶۱ وارد رابطه‌ای پرکشاکش و پرفرازونشیب با این اثر کلاسیک زبان فارسی شدند که خود آن داستانی دیگر است.
فهم فردوسی/شاهنامه همچون عنصری گفتمانی کمک می‌کند که به نقش اساسی گفتمان‌های مسلط به برجسته‌سازی یا کم‌رنگ‌سازی این یا آن پدیده‌ی فرهنگی یا اجتماعی توجه نشان دهیم و بخشی از هیستری عمومی نسبت به این یا آن پدیده را به کارکرد گفتمانی آن‌ها مربوط بدانیم و کمتر در مسیرهای ایدئولوژیک گم‌وگور شویم.

پانوشت +++++++++++++
[۱] طنز شکل‌های گوناگونی دارد، از هزل و هجو تا تمسخر و نقیضه‌سازی و کاریکاتور و لطیفه و مانند این‌ها.
[۲] بگذارید در همین جا پژوهش‌های ادبی اکثراً دانشگاهی درباره یا حول شاهنامه را در جایگاهی جدا بنشانم. آن‌ها، با وجود سوگیری‌های محتمل گفتمانی‌شان، فراورده‌های پژوهش‌های علمی‌اند و باید آن‌ها را در جایگاهی جدا از متون و برداشت‌هایی نشاند که گرایش گفتمانی مشخصی را پی می‌گیرند.

#مطالعات_فرهنگی #یادداشت #فردوسی

@interventions
👎1