Forwarded from مُداخِلات (Roozbeh Aghajari)
Telegraph
رواداری آزادانه و برابرانه
کاربردهای گوناگون برخی مفاهیم موجب شده معناهای متفاوتی پیدا کنند. برخی دیگر به خودی خود دارای معنایی پیچیده و چندلایهاند. مفهوم رواداری (مدارا، tolerance) هر دو این دو سطح را با هم دارد: هم تاریخ کاربردش موجب شده معنایی چندلایه پیدا کند و هم خود دارای چندلایگی…
Forwarded from جغد مینروا
از دفتر دهم دفترهای زندان گرامشی
§<۲۴>. مقدمهای برای مطالعهی فلسفه. در طرح مسائل تاریخی ـ انتقادی، نباید بحث علمی را همچون دادگاهی تلقی کرد که در آن متهمی وجود دارد و دادستانی که به موجب وظیفهاش باید ثابت کند متهمْ گناهکار است و باید از صحنه کنار گذاشته شود. از آنجا که در بحث علمی فرض بر این است که هدف همانا جستجوی حقیقت و پیشرفت علم است، کسی که از این منظر به موضوع بنگرد که طرف مقابل میتواند مطالبهای را بیان کند که حتی به عنوان عنصری حاشیهای در ساختار فکریاش ادغام شود، فردی «پیشروتر» محسوب میشود. درک و ارزیابی واقعبینانهی مواضع و دلایل مخالف (و گاه کل اندیشهی گذشته در حکم یک مخالف است) دقیقاً به معنای رهایی از زندان ایدئولوژیها (به معنای منفی آن، یعنی تعصب ایدئولوژیک کورکورانه) است، یعنی اتخاذ موضعی «انتقادی» که تنها موضع ثمربخش در پژوهش علمی است.
§<۲۴>. مقدمهای برای مطالعهی فلسفه. در طرح مسائل تاریخی ـ انتقادی، نباید بحث علمی را همچون دادگاهی تلقی کرد که در آن متهمی وجود دارد و دادستانی که به موجب وظیفهاش باید ثابت کند متهمْ گناهکار است و باید از صحنه کنار گذاشته شود. از آنجا که در بحث علمی فرض بر این است که هدف همانا جستجوی حقیقت و پیشرفت علم است، کسی که از این منظر به موضوع بنگرد که طرف مقابل میتواند مطالبهای را بیان کند که حتی به عنوان عنصری حاشیهای در ساختار فکریاش ادغام شود، فردی «پیشروتر» محسوب میشود. درک و ارزیابی واقعبینانهی مواضع و دلایل مخالف (و گاه کل اندیشهی گذشته در حکم یک مخالف است) دقیقاً به معنای رهایی از زندان ایدئولوژیها (به معنای منفی آن، یعنی تعصب ایدئولوژیک کورکورانه) است، یعنی اتخاذ موضعی «انتقادی» که تنها موضع ثمربخش در پژوهش علمی است.
مُداخِلات
دربارهی نوبل اقتصاد دقیقاً همین حس را بعد از دادن نوبل اقتصاد به #ریچارد_تالر، واضع نظریهی تلنگر، داشتم. داستان مکرر و جالبی است! اما نکتهای مهم دربارهی این نظریهها و رابطهشان با نظریهی مارکس وجود دارد که در یادداشتی دربارهی آن مینویسم. #اشارهها…
دو بستر و یک رویا؟
در این یادداشت به دوگانهای پرداختهام که به بهترین شکل در تصویر پست بالا بازنمایی شده است اینکه چگونه برخی یافتههای علم اقتصاد نتایج منطقی یا پژوهشی نظریهی مارکسیستی را به یاد میآورند.
@interventions
http://bit.ly/43Axjku
در این یادداشت به دوگانهای پرداختهام که به بهترین شکل در تصویر پست بالا بازنمایی شده است اینکه چگونه برخی یافتههای علم اقتصاد نتایج منطقی یا پژوهشی نظریهی مارکسیستی را به یاد میآورند.
@interventions
http://bit.ly/43Axjku
Telegraph
دو بستر و یک رویا؟
چگونه برخی یافتههای علم اقتصاد نتایج منطقی یا پژوهشی نظریهی مارکسیستی را به یاد میآورند کسی که با چارچوب مفهومی و نظریهایِ «نقد اقتصاد سیاسی» مارکسی آشنا باشد، هنگام برخورد با چارچوب نظری یا برخی نتایج پژوهشی در چارچوب علم اقتصاد رسمی دچار وسوسهای…
Forwarded from پایگاه خبری تحلیلی رج
🌐 فوتبال در آفتاب و سایه
🔹پایگاه خبری رج، روزبه آقاجری: برای ناهواداری مثل من، خوشبختی بزرگی است که نوشتن دربارهی فوتبال چندان ربطی به هوادار آن بودن ندارد هر چند یکی از کتابهای جذاب دربارهی آن را سایمون کریچلی، فیلسوف معاصر بریتانیایی و هوادار سرسخت تیم زیبای لیورپول، نوشته است...
#کتاب #فوتبال
📌جزئیات کامل این #یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
🔗 https://rajcast.ir/?p=7152
@Raj_khabar
🔹پایگاه خبری رج، روزبه آقاجری: برای ناهواداری مثل من، خوشبختی بزرگی است که نوشتن دربارهی فوتبال چندان ربطی به هوادار آن بودن ندارد هر چند یکی از کتابهای جذاب دربارهی آن را سایمون کریچلی، فیلسوف معاصر بریتانیایی و هوادار سرسخت تیم زیبای لیورپول، نوشته است...
#کتاب #فوتبال
📌جزئیات کامل این #یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
🔗 https://rajcast.ir/?p=7152
@Raj_khabar
❤1👍1🤮1
Forwarded from نقد اقتصاد سیاسی
🔸بیانیهی بیش از 500 چهرهی دانشگاهی و غیردانشگاهی ایرانی و جهانی برای توقف جنگ با ایران
______________
🔸ما امضاکنندگان این بیانیه، جنگ اسراییل علیه ایران را قاطعانه محکوم میکنیم. این موضع به هیچ وجه به معنای حمایت از طبقهی حاکم بر ایران یا سیاستهای داخلی و خارجی حکومت ایران نیست، بلکه از سر همبستگی با مردم ایران است. ایرانیان حق دارند که سرنوشتشان را خود رقم بزنند، و توان آن را نیز دارند. ما باور داریم که این جنگ، با تقویت فضای سرکوب و خاموشسازی صداهای مخالف، تهدیدی جدی برای دموکراسی، عدالت و استقلال مردم ایران است. خاورمیانه سرشار از نمونههای تراژیک جوامعی است که در پی هجوم و مداخلهی قدرتهای خارجی به ورطهی جنگ و ویرانی افتادهاند: لیبی، عراق، سوریه، یمن، و افغانستان تنها چند نمونهاند.
شجاعت و پایداری ایرانیان بارها در جنبشهای اعتراضی گستردهای چون اعتراضات زنان، کارگران، بازنشستگان، اقلیتهای قومی، فعالان محیط زیست، و به ویژه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به نمایش در آمده است....
...
(متن کامل بیانیه همراه با اسامی کامل امضاکنندگان در فایل پیوست پست بعدی)👇
______________
🔸ما امضاکنندگان این بیانیه، جنگ اسراییل علیه ایران را قاطعانه محکوم میکنیم. این موضع به هیچ وجه به معنای حمایت از طبقهی حاکم بر ایران یا سیاستهای داخلی و خارجی حکومت ایران نیست، بلکه از سر همبستگی با مردم ایران است. ایرانیان حق دارند که سرنوشتشان را خود رقم بزنند، و توان آن را نیز دارند. ما باور داریم که این جنگ، با تقویت فضای سرکوب و خاموشسازی صداهای مخالف، تهدیدی جدی برای دموکراسی، عدالت و استقلال مردم ایران است. خاورمیانه سرشار از نمونههای تراژیک جوامعی است که در پی هجوم و مداخلهی قدرتهای خارجی به ورطهی جنگ و ویرانی افتادهاند: لیبی، عراق، سوریه، یمن، و افغانستان تنها چند نمونهاند.
شجاعت و پایداری ایرانیان بارها در جنبشهای اعتراضی گستردهای چون اعتراضات زنان، کارگران، بازنشستگان، اقلیتهای قومی، فعالان محیط زیست، و به ویژه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به نمایش در آمده است....
...
(متن کامل بیانیه همراه با اسامی کامل امضاکنندگان در فایل پیوست پست بعدی)👇
❤1🤮1
Forwarded from نقد اقتصاد سیاسی
stop the war .pdf
356.2 KB
بیانیهی بیش از 500 چهرهی دانشگاهی و غیردانشگاهی ایرانی و جهانی برای توقف جنگ با ایران - لینک امضای بیانیه: https://tinyurl.com/5dn9sbne
👍2🤮1
Forwarded from نقد
در کنار همشهریان افغانستانیمان و در برابر این فاشیسم عریان و عادیسازی آن بایستیم.
🖋@naghd_com
🖋@naghd_com
❤2👎2👏2
governmental trajectory.pdf
224.2 KB
مسیرهای حکمرانی در دوران پسامشروطیت
همانطور که در مقدمه و نتیجهگیری این جستار تأکید کردهام، بحثهای مطرحشده در آن مسألهدار و به عبارت بهتر بحثبرانگیزند. طبیعتاً کوشیدهام دلایلی را در دفاع از ایدهی این جستار بیان کنم و گمان میکنم میتوان آن را جدی گرفت.
این جستار در سال ۱۴۰۱ در #رادیو_زمانه با نام مستعار منتشر شد. از آنجایی که دست کم نزد خودم دلایل انتشار آن به آن صورت از میان رفته است، در اینجا آن را با تغییراتی بازنشر میکنم.
@interventions
همانطور که در مقدمه و نتیجهگیری این جستار تأکید کردهام، بحثهای مطرحشده در آن مسألهدار و به عبارت بهتر بحثبرانگیزند. طبیعتاً کوشیدهام دلایلی را در دفاع از ایدهی این جستار بیان کنم و گمان میکنم میتوان آن را جدی گرفت.
این جستار در سال ۱۴۰۱ در #رادیو_زمانه با نام مستعار منتشر شد. از آنجایی که دست کم نزد خودم دلایل انتشار آن به آن صورت از میان رفته است، در اینجا آن را با تغییراتی بازنشر میکنم.
@interventions
❤2
این یادداشت اولین از مجموعهای از یادداشتها دربارهی موضوعات گوناگونی است که در دوران مهاجرت با آنها مواجه شدهام. زبان خام و ناپروردگی ایده در این اولی به چشم خودم هم آمده است. آن را بر من ببخشایید و بگذارید پای فرصت کوتاه و خستگی فرسایندهی کار.
#مهاجرت #گزارش_شخصی #اقتصاد_سیاسی #یادداشت
http://bit.ly/4mAtFxV
@interventions
#مهاجرت #گزارش_شخصی #اقتصاد_سیاسی #یادداشت
http://bit.ly/4mAtFxV
@interventions
Telegraph
قیمت دستوری در اقتصاد بازار (روایتی تجربی)
دربارهی قیمتگذاری آزادانه در بازار یا آزادگذاری قیمتها بسیار شنیده بودم. این یکی از آن عبارتهایی است که کموبیش در دو دههی گذشته در ایران ورد زبانها بوده است و خیلی از اقتصاددانها و دولتیان و روزنامهنگاران و مانند اینها آن را نوشداروی دردهای اقتصادی…
قضیهی فردوسی
هزل[۱] خردهسلبریتی اینستاگرامی، زینب موسوی، دربارهی فردوسی گسترهای از موضوعات را به بحث روز تبدیل کرد: از رابطهی میان طنز و مظاهر ملی گرفته تا شکل داستانسرایی آثار ادبی تا سانسور و آزادی بیان. آنچه به نظرم میتواند جنبهای دیگر از موضوع را روشن کند، فهم فردوسی/شاهنامه همچون عنصری گفتمانی است. فردوسی/شاهنامه عنصری مهم در کشاکشهای گفتمانی یک سدهی گذشته در ایران بوده است. هر چند به طور دقیق نمیدانیم که در پیشامشروطه شاهنامه/فردوسی به چه صورتی فهمیده میشده است، اما کموبیش میتوانیم این روند گفتمانی را در دوران پسامشروطه، دست کم به شکلی نادقیق در این یادداشتی که میخوانید، بازآفرینی کرد.
فردوسی/شاهنامه در گام نخست همچون عنصری از گفتمان ناسیونالیستی مشروطهخواه بازسازی شد، از خانههای مردمان بیرون کشیده شد و پا به عرصهی سیاست ملی گذاشت. این را باید از آن فردوسی/شاهنامهای که دوران پهلوی اول بهویژه همچون مظهر گفتمان پادشاهیخواهی شکل یافت جدا کرد. اولی به آن شکل معتدلی از ملیگرایی غیرتهاجمی بیتفاوت نسبت به شکل حکومت (پادشاهی یا جمهوری) تعلق دارد که داستانهای شاهنامه را همچون آثاری در شکلدهی به حکمرانی عادلانه درک میکند اما دومی به ناسیونالیسم تهاجمی و اقتدارگرا متعلق است که شاهنامه برای او چیزی نیست جز کتاب مقدس تاریخ اسطورهای شاهنشاهی پیوسته و متداوم ایرانشهری. این دو گفتمان تا همین امروز ما نیز با وجود درهمرویها و سازگاریها و نوشدنهای مفهومی و بازسازیهای سیاسی دوام داشتهاند. در سطحی دیگر هر دو اینها شاهنامه را همچون «متن بنیانگذار» زبان فارسی همچون زبان ملی میبینند.
پیوند انداموار این دو گفتمان با دو حکمرانی متأخر در ایران یعنی پهلوی و جمهوری اسلامی ـ چه در متن چه در حاشیهی آنها ـ به شکلگیری گفتمان سومی انجامید که تلاش کرد فردوسی/شاهنامه را از چنبرهی تعلق اختصاصیافته ناسیونالیستی برهاند و آن را همچون متنی چندسویهتر بخواند. این رویکرد مشخصاً از سوی نویسندگان چپگرا پی گرفته شد از فرجالله میزانی (جوانشیر) و مصطفی رحیمی با رویکرد حزبیسیاسی مشخص تا شاهرخ مسکوب و باقر پرهام که آنها را میتوان مشخصاً غیرحزبی اما از نظر سیاسی چپگرا در نظر گرفت.
اسلامگرایان هرگز نخواستند و، آنجا که خواستند، نتوانستند شاهنامه/فردوسی را به عنصری سازنده در گفتمان خود بدل کنند اما با تشکیل حکومت ملی در سال ۱۳۶۱ وارد رابطهای پرکشاکش و پرفرازونشیب با این اثر کلاسیک زبان فارسی شدند که خود آن داستانی دیگر است.
فهم فردوسی/شاهنامه همچون عنصری گفتمانی کمک میکند که به نقش اساسی گفتمانهای مسلط به برجستهسازی یا کمرنگسازی این یا آن پدیدهی فرهنگی یا اجتماعی توجه نشان دهیم و بخشی از هیستری عمومی نسبت به این یا آن پدیده را به کارکرد گفتمانی آنها مربوط بدانیم و کمتر در مسیرهای ایدئولوژیک گموگور شویم.
پانوشت +++++++++++++
[۱] طنز شکلهای گوناگونی دارد، از هزل و هجو تا تمسخر و نقیضهسازی و کاریکاتور و لطیفه و مانند اینها.
[۲] بگذارید در همین جا پژوهشهای ادبی اکثراً دانشگاهی درباره یا حول شاهنامه را در جایگاهی جدا بنشانم. آنها، با وجود سوگیریهای محتمل گفتمانیشان، فراوردههای پژوهشهای علمیاند و باید آنها را در جایگاهی جدا از متون و برداشتهایی نشاند که گرایش گفتمانی مشخصی را پی میگیرند.
#مطالعات_فرهنگی #یادداشت #فردوسی
@interventions
هزل[۱] خردهسلبریتی اینستاگرامی، زینب موسوی، دربارهی فردوسی گسترهای از موضوعات را به بحث روز تبدیل کرد: از رابطهی میان طنز و مظاهر ملی گرفته تا شکل داستانسرایی آثار ادبی تا سانسور و آزادی بیان. آنچه به نظرم میتواند جنبهای دیگر از موضوع را روشن کند، فهم فردوسی/شاهنامه همچون عنصری گفتمانی است. فردوسی/شاهنامه عنصری مهم در کشاکشهای گفتمانی یک سدهی گذشته در ایران بوده است. هر چند به طور دقیق نمیدانیم که در پیشامشروطه شاهنامه/فردوسی به چه صورتی فهمیده میشده است، اما کموبیش میتوانیم این روند گفتمانی را در دوران پسامشروطه، دست کم به شکلی نادقیق در این یادداشتی که میخوانید، بازآفرینی کرد.
فردوسی/شاهنامه در گام نخست همچون عنصری از گفتمان ناسیونالیستی مشروطهخواه بازسازی شد، از خانههای مردمان بیرون کشیده شد و پا به عرصهی سیاست ملی گذاشت. این را باید از آن فردوسی/شاهنامهای که دوران پهلوی اول بهویژه همچون مظهر گفتمان پادشاهیخواهی شکل یافت جدا کرد. اولی به آن شکل معتدلی از ملیگرایی غیرتهاجمی بیتفاوت نسبت به شکل حکومت (پادشاهی یا جمهوری) تعلق دارد که داستانهای شاهنامه را همچون آثاری در شکلدهی به حکمرانی عادلانه درک میکند اما دومی به ناسیونالیسم تهاجمی و اقتدارگرا متعلق است که شاهنامه برای او چیزی نیست جز کتاب مقدس تاریخ اسطورهای شاهنشاهی پیوسته و متداوم ایرانشهری. این دو گفتمان تا همین امروز ما نیز با وجود درهمرویها و سازگاریها و نوشدنهای مفهومی و بازسازیهای سیاسی دوام داشتهاند. در سطحی دیگر هر دو اینها شاهنامه را همچون «متن بنیانگذار» زبان فارسی همچون زبان ملی میبینند.
پیوند انداموار این دو گفتمان با دو حکمرانی متأخر در ایران یعنی پهلوی و جمهوری اسلامی ـ چه در متن چه در حاشیهی آنها ـ به شکلگیری گفتمان سومی انجامید که تلاش کرد فردوسی/شاهنامه را از چنبرهی تعلق اختصاصیافته ناسیونالیستی برهاند و آن را همچون متنی چندسویهتر بخواند. این رویکرد مشخصاً از سوی نویسندگان چپگرا پی گرفته شد از فرجالله میزانی (جوانشیر) و مصطفی رحیمی با رویکرد حزبیسیاسی مشخص تا شاهرخ مسکوب و باقر پرهام که آنها را میتوان مشخصاً غیرحزبی اما از نظر سیاسی چپگرا در نظر گرفت.
اسلامگرایان هرگز نخواستند و، آنجا که خواستند، نتوانستند شاهنامه/فردوسی را به عنصری سازنده در گفتمان خود بدل کنند اما با تشکیل حکومت ملی در سال ۱۳۶۱ وارد رابطهای پرکشاکش و پرفرازونشیب با این اثر کلاسیک زبان فارسی شدند که خود آن داستانی دیگر است.
فهم فردوسی/شاهنامه همچون عنصری گفتمانی کمک میکند که به نقش اساسی گفتمانهای مسلط به برجستهسازی یا کمرنگسازی این یا آن پدیدهی فرهنگی یا اجتماعی توجه نشان دهیم و بخشی از هیستری عمومی نسبت به این یا آن پدیده را به کارکرد گفتمانی آنها مربوط بدانیم و کمتر در مسیرهای ایدئولوژیک گموگور شویم.
پانوشت +++++++++++++
[۱] طنز شکلهای گوناگونی دارد، از هزل و هجو تا تمسخر و نقیضهسازی و کاریکاتور و لطیفه و مانند اینها.
[۲] بگذارید در همین جا پژوهشهای ادبی اکثراً دانشگاهی درباره یا حول شاهنامه را در جایگاهی جدا بنشانم. آنها، با وجود سوگیریهای محتمل گفتمانیشان، فراوردههای پژوهشهای علمیاند و باید آنها را در جایگاهی جدا از متون و برداشتهایی نشاند که گرایش گفتمانی مشخصی را پی میگیرند.
#مطالعات_فرهنگی #یادداشت #فردوسی
@interventions
👎1
مواجههی طنزآلود با شاهنامه
متأسفانه مواجههی طنازانه با شاهنامه چندان جایی در آثار ادبی فارسی نداشته است. معمولاً عناصر داستانی شاهنامه گاهی در کاریکاتورهای روزنامههای مدرن ایران بازنمایی میشدهاند ـ در چارچوب طنز شستهرفته و محترمانهای که درخور آن شخصیتها میدانستهاند ـ اما کمتر جایی را در متون ادبی میتوان پیدا کرد که شخصیتهای شاهنامه در موقعیتی طنزآلود وارد شده باشند. یک نمونهی خلاف آن رمان «رستم در قرن ۲۲» عبدالحسین صنعتیزاده کرمانی (منتشره در سال ۱۳۱۳) است که میتوان آن را درواقع اولین رمان طنز علمیتخیلی با حضور چشمگیر شخصیتهای شاهنامه در نظر گرفت. شاید برای اولین بار در تاریخ ادبیات فارسی باشد که شخصیتهای اسطورهای شاهنامه در قالب داستانی طنز جانی دوباره مییابند. البته چه بسا بتوان از آثار دیگری نام برد که دست به چنین کاری زده باشند.
@interventions
متأسفانه مواجههی طنازانه با شاهنامه چندان جایی در آثار ادبی فارسی نداشته است. معمولاً عناصر داستانی شاهنامه گاهی در کاریکاتورهای روزنامههای مدرن ایران بازنمایی میشدهاند ـ در چارچوب طنز شستهرفته و محترمانهای که درخور آن شخصیتها میدانستهاند ـ اما کمتر جایی را در متون ادبی میتوان پیدا کرد که شخصیتهای شاهنامه در موقعیتی طنزآلود وارد شده باشند. یک نمونهی خلاف آن رمان «رستم در قرن ۲۲» عبدالحسین صنعتیزاده کرمانی (منتشره در سال ۱۳۱۳) است که میتوان آن را درواقع اولین رمان طنز علمیتخیلی با حضور چشمگیر شخصیتهای شاهنامه در نظر گرفت. شاید برای اولین بار در تاریخ ادبیات فارسی باشد که شخصیتهای اسطورهای شاهنامه در قالب داستانی طنز جانی دوباره مییابند. البته چه بسا بتوان از آثار دیگری نام برد که دست به چنین کاری زده باشند.
@interventions
مردم سرباز نیستند
گویا باید همواره به یاد عدهای آورد که مردم سرباز نیستند.
این یادداشت با اینکه دربارهی اتفاقی دیگر نوشته شده است، میتواند به فهم حرفوحدیثهای اینروزها دربارهی #کنسرت_شجریان کمک کند.
@interventions
https://bit.ly/2ME2vbs
گویا باید همواره به یاد عدهای آورد که مردم سرباز نیستند.
این یادداشت با اینکه دربارهی اتفاقی دیگر نوشته شده است، میتواند به فهم حرفوحدیثهای اینروزها دربارهی #کنسرت_شجریان کمک کند.
@interventions
https://bit.ly/2ME2vbs
Telegraph
مردم سرباز به دنیا نمیآیند
این یادداشت درباره دختران خیابان انقلاب نیست، درباره مردم خیابان انقلاب است، همانهایی که شاید بیاعتنا از کنار آن دختران بگذرند، شاید نگاهی بیندازند، شاید دوربینشان را در بیاورند و عکسی یا فیلمی بگیرند، شاید متلکی نثار این دختران کنند، شاید این دختران را…
❤2🤮2👍1
این یادداشت چند سال قبل (به گمانم سال ۱۳۹۸) در پروندهای که دوستی نازنین در روزنامهای گرد آورد، منتشر شد. قرار بود دربارهی #رویای_ایرانی و اینکه چه چیزی میتواند باشد نوشته شود. این یادداشت اگر بتواند کمک کند وقتی داریم دربارهی «ایران آزاد و آباد [آینده]» رویا میپردازیم، دقیقتر باشیم سهم خودش را ادا کرده است.
@interventions
http://bit.ly/3IaUiug
@interventions
http://bit.ly/3IaUiug
Telegraph
رویای ایرانی
چیزی مضحکتر این نیست که بیشرط از «رویای ایرانی» حرف بزنیم. نه به این دلیل که چنین چیز مخدوش و تناقضآمیزی امکان بهوجودآمدن ندارد یا ناممکن است بلکه به این دلیل که چیزی نیست جز «رویای [حاکمان برای] ایرانی»، حال گیرم گاهی بتوانند برای تحققاش اکثریتی را…
جستار «امپریالیسم یا دیکتاتوری: طرحی اولیه برای یک مسأله» در سال ۱۳۹۹ در پی بحثوجدلهایی که حول دو موضع «چپ محور مقاومتی» و سپس «چپ برانداز» فجازی و نوشتارها را پر کرد، در #رادیو_زمانه با نام مستعار منتشر شد. گمان میکنم بتوان آن را مداخلهای دانست که هنوز اهمیت خودش را از دست نداده است.
@interventions
http://bit.ly/3K2zcPl
@interventions
http://bit.ly/3K2zcPl
Telegraph
امپریالیسم یا دیکتاتوری؛ طرحی اولیه برای یک مسأله
باید از یک پرسش آغاز کنم: آیا برای کسی که در ساختار سیاسی ملیای استبدادی و دیکتاتورانه زندگی میکند، این سرنوشتی محتوم است که اگر به مبارزه علیه امپریالیسم بپردازد، نظراً و عملاً، در دامن آن استبداد و دیکتاتوری بیفتد و به عامل بقای آن تبدیل شود؟ این پرسش…
روزنامهی کیهان نوشته که #مهسا_امینی [ژینا] را کومله با دارو کشت. چیز عجیبی نیست. تاریخ این روزنامه با دروغ گره خورده است.
@interventions
@interventions
👏1
[یک شعر]
از پایین پریدن
پایین پریده است
نیکی از جسم
سار از سخت
نورِ دستبسته از مبلمان شهری پایین پریده است
و زندگی از هیپوکسی عملکرد ناقص هیپوفیزی خود
پایین میپرند خودشان از هر چه هست
از طنابْ سری که برای آن بافته
و نیزار از ساختمان نیمهکاره
ماه از درخت پایین میپرد و میشکند
و شاعر کبود از هوای مرده
پایین میپرند از کاغذ ابر و باد
و پخش میشوند لابهلای سطرها
از تذهیب امیر و مُقَرنَس آمر
هفت پیکر از تپههای اوین پایین پریده است
حالا مرگ بالا میرود
پرندهای میگیراند و
پراکنده میشود
۱۵ مهر ۱۴۰۱
@interventions
از پایین پریدن
پایین پریده است
نیکی از جسم
سار از سخت
نورِ دستبسته از مبلمان شهری پایین پریده است
و زندگی از هیپوکسی عملکرد ناقص هیپوفیزی خود
پایین میپرند خودشان از هر چه هست
از طنابْ سری که برای آن بافته
و نیزار از ساختمان نیمهکاره
ماه از درخت پایین میپرد و میشکند
و شاعر کبود از هوای مرده
پایین میپرند از کاغذ ابر و باد
و پخش میشوند لابهلای سطرها
از تذهیب امیر و مُقَرنَس آمر
هفت پیکر از تپههای اوین پایین پریده است
حالا مرگ بالا میرود
پرندهای میگیراند و
پراکنده میشود
۱۵ مهر ۱۴۰۱
@interventions
غزه و تاریخ معاصرش هر شکلی از راهحل «دو کشوری» برای فلسطین و اسراییل را منحل میکند. نکته این است تا غزه به شکل کنونیاش و مردمانش هستند، هر راهحل دو کشوری به شکستی فضاحتبار میانجامد. غزه آن استثنایی است که در برابر قاعدهی دولتملتسازی مطابق میل جامعهی جهانی مقاومت میکند. اگر ماجراجوییهای اسلامگرایانه حماس، بدون آنکه مسئولیتی بپذیرد، غزه را به جولانگاه نظامیگری کورکورانهی خود بدل کرد، سرکوب چنددههای و نسلکشی سبوعانهی صهیونیستی میخواهد غزه را بدل به ویرانهای بیمردم بدل کند تا ادغام آن در رویای اسراییلی ممکن شود. نبرد نهایی علیه فلسطین زمانی برای اسراییل به پایان میرسد که غزه به مکانی بیزندگی بدل شود تا اساسأ بتوان آن را به بخشی از اسراییل بدل کرد.
حملهی زمینی مرحلهی آخر ادغام غزه در اسراییل پیش از جدیشدن هر مذاکرهی واقعی بر سر دو کشور است. اسراییل اگر نتواند غزه را در خود ادغام کند گویی پس از اینهمه کشتار و اشغالگری و نکبت هیچ به دست نیاورده است. تا پیش از پایان حملهی زمینی گسترده و پاکسازی تاموتمام غزه نه مذاکرهای وجود خواهد داشت نه «دو کشور»ی.
@interventions
حملهی زمینی مرحلهی آخر ادغام غزه در اسراییل پیش از جدیشدن هر مذاکرهی واقعی بر سر دو کشور است. اسراییل اگر نتواند غزه را در خود ادغام کند گویی پس از اینهمه کشتار و اشغالگری و نکبت هیچ به دست نیاورده است. تا پیش از پایان حملهی زمینی گسترده و پاکسازی تاموتمام غزه نه مذاکرهای وجود خواهد داشت نه «دو کشور»ی.
@interventions
Z0000005
My Recording
📌ششمین همایش کنکاش های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران
▪️پنل سرنوشت مفاهیم و نظریه ها
سخنرانان:
جبار رحمانی
روزبه آقاجری
زهرا معینی
لیلا اردبیلی
مسعود زمانی مقدم
فرهاد بیانی
https://news.1rj.ru/str/kankashmediaa
▪️پنل سرنوشت مفاهیم و نظریه ها
سخنرانان:
جبار رحمانی
روزبه آقاجری
زهرا معینی
لیلا اردبیلی
مسعود زمانی مقدم
فرهاد بیانی
https://news.1rj.ru/str/kankashmediaa
❤1
Audio
سخنرانی بسیار شنیدنی و مهم دکتر ابراهیم توفیق در همایش کنکاشهای مفهومی و نظری دربارهی جامعهی ایران
@interventions
@interventions
❤4
Forwarded from نقد
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ عقل عمومی و فرد اجتماعی در گروندریسهی مارکس
2 نوامبر 2025
آنتونیو نگری
ترجمهی: ساسان صدقینیا
🔸 نمیتوانم به شما بگویم چقدر از اینکه قرار است شرح و تفسیری بر ترجمهی آلمانی کتاب مارکس فراسوی مارکس از سوی انتشارات معتبرِ برلینی دیتس فرلاگ در فولکسبونه بدهم، خرسندم. این کتاب در پایان دههی طولانی ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۹ نوشته شد که در خلال آن عمیقاً در مبارزهی طبقاتی در ایتالیا و اروپا درگیر شده بودم. این پروژه با سلسله درسگفتارهایی آغاز شد که در ۱۹۷۸ به دعوت لویی آلتوسر در اکول نرمال سوپریور برگزار کردم. این کتاب حاصل بازخوانی گروندریسه بود تا به امید انقلاب کارگری مارکس را در سطح مبارزات آن سالها قرار دهد. کتاب از دل مبارزات عبور کرد و سرنوشتی برای خود رقم زد و در این مسیر، دوباره جایگاه مارکس را بهمثابهی سرچشمهای برای سوژهسازی انقلابی تثبیت کرد. بهدرستی میتوان گفت: کتابها سرنوشت خود را دارند.
🔸 بازنگری امروزهی این کتاب (و همراه با آن، بازخوانی مارکس) چه چیزی برای ما به ارمغان میآورد؟ یا اگر بخواهیم مستقل از این اثر خاص و شرایط تاریخی الهامبخشاش مطرح کنیم، گروندریسه دربارهی سرمایهداری کنونی چه چیزی میتواند به ما بگوید؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید خصیصههای مهم و بنیادی سرمایهداری در قرن بیستویکم بهدرستی بشناسیم. در این چارچوب سه نکتهی اساسی را یادآور میشوم: یکم: سلطهی سرمایهی مالی؛ دوم: ابعاد استخراجی، لجستیکی و زیستسیاستیِ انباشت سرمایه در وضعیت کنونی؛ سوم: تلاش برای تعریف و ساخت فضاهای نوین، سوژههای ضدسرمایهداری و شکلهای معاصر مبارزهی طبقاتی امروز.
🔸 روشن است که با ترکیب نظریهی سرمایه مالی در جلد سوم سرمایه و «فصل پول» در گروندریسه، جنبهای بنیادین از سرمایهداری امروز گشوده میشود. یعنی خودمختاری «همارز عام» {پول} و پیوند آن با بازار جهانی («که پیشفرض و همهنگام حاصل همه چیز است») به ما امکان میدهد فراتر از مقولههای «سرمایهی مجازی»، «سفتهبازی» یا «فعالیت انگلوار» خصیصههای معاصر سرمایهی مالی را درک کنیم، مقولههایی که اغلب در نظریهی انتقادی کارکرد و جایگاه هژمونیک سرمایهداری مالی را خنثی میکنند. امروز سرمایهی مالی بیش از هر چیز به مرکز ثقل فرماندهی سرمایهداری تبدیل شده است: پول، بهمثابهی «همارز عام»، دیگر صرفاً نقش اندازهگیری و تنظیم تولید جهانی را ایفا نمیکند بلکه بهعنوان بستر مولد و موتور اصلی انباشت سرمایه عمل میکند. دقیقاً از رهگذر سرمایهی مالی است که تقسیم کاری نوین در مقیاس جهانی شکل گرفته و همینجاست که مبارزات، درون و میان اجزای مختلف سرمایهی جمعی جهانی رخ داده یا متوقف میشود. مبارزات برای تعیین توازن قوا، مناسبات سلطه و تبعیت بار دیگر آغاز شده است...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-57X
#آنتونیو_نگری #ساسان_صدقینیا
#عقل_عمومی #گروندریسه
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ عقل عمومی و فرد اجتماعی در گروندریسهی مارکس
2 نوامبر 2025
آنتونیو نگری
ترجمهی: ساسان صدقینیا
توضیح مترجم: آنچه میخوانید سخنرانی آنتونیو نگری در فولکسبونه {تئاتر مشهوری در برلین} به تاریخ ۲۹ آوریل ۲۰۱۹ و به مناسبت انتشار ترجمهی آلمانیِ کتابِ «مارکس فراسوی مارکس» است. این سخنرانی به دلیل بیماری نویسنده برگزار نشد.
🔸 نمیتوانم به شما بگویم چقدر از اینکه قرار است شرح و تفسیری بر ترجمهی آلمانی کتاب مارکس فراسوی مارکس از سوی انتشارات معتبرِ برلینی دیتس فرلاگ در فولکسبونه بدهم، خرسندم. این کتاب در پایان دههی طولانی ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۹ نوشته شد که در خلال آن عمیقاً در مبارزهی طبقاتی در ایتالیا و اروپا درگیر شده بودم. این پروژه با سلسله درسگفتارهایی آغاز شد که در ۱۹۷۸ به دعوت لویی آلتوسر در اکول نرمال سوپریور برگزار کردم. این کتاب حاصل بازخوانی گروندریسه بود تا به امید انقلاب کارگری مارکس را در سطح مبارزات آن سالها قرار دهد. کتاب از دل مبارزات عبور کرد و سرنوشتی برای خود رقم زد و در این مسیر، دوباره جایگاه مارکس را بهمثابهی سرچشمهای برای سوژهسازی انقلابی تثبیت کرد. بهدرستی میتوان گفت: کتابها سرنوشت خود را دارند.
🔸 بازنگری امروزهی این کتاب (و همراه با آن، بازخوانی مارکس) چه چیزی برای ما به ارمغان میآورد؟ یا اگر بخواهیم مستقل از این اثر خاص و شرایط تاریخی الهامبخشاش مطرح کنیم، گروندریسه دربارهی سرمایهداری کنونی چه چیزی میتواند به ما بگوید؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید خصیصههای مهم و بنیادی سرمایهداری در قرن بیستویکم بهدرستی بشناسیم. در این چارچوب سه نکتهی اساسی را یادآور میشوم: یکم: سلطهی سرمایهی مالی؛ دوم: ابعاد استخراجی، لجستیکی و زیستسیاستیِ انباشت سرمایه در وضعیت کنونی؛ سوم: تلاش برای تعریف و ساخت فضاهای نوین، سوژههای ضدسرمایهداری و شکلهای معاصر مبارزهی طبقاتی امروز.
🔸 روشن است که با ترکیب نظریهی سرمایه مالی در جلد سوم سرمایه و «فصل پول» در گروندریسه، جنبهای بنیادین از سرمایهداری امروز گشوده میشود. یعنی خودمختاری «همارز عام» {پول} و پیوند آن با بازار جهانی («که پیشفرض و همهنگام حاصل همه چیز است») به ما امکان میدهد فراتر از مقولههای «سرمایهی مجازی»، «سفتهبازی» یا «فعالیت انگلوار» خصیصههای معاصر سرمایهی مالی را درک کنیم، مقولههایی که اغلب در نظریهی انتقادی کارکرد و جایگاه هژمونیک سرمایهداری مالی را خنثی میکنند. امروز سرمایهی مالی بیش از هر چیز به مرکز ثقل فرماندهی سرمایهداری تبدیل شده است: پول، بهمثابهی «همارز عام»، دیگر صرفاً نقش اندازهگیری و تنظیم تولید جهانی را ایفا نمیکند بلکه بهعنوان بستر مولد و موتور اصلی انباشت سرمایه عمل میکند. دقیقاً از رهگذر سرمایهی مالی است که تقسیم کاری نوین در مقیاس جهانی شکل گرفته و همینجاست که مبارزات، درون و میان اجزای مختلف سرمایهی جمعی جهانی رخ داده یا متوقف میشود. مبارزات برای تعیین توازن قوا، مناسبات سلطه و تبعیت بار دیگر آغاز شده است...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-57X
#آنتونیو_نگری #ساسان_صدقینیا
#عقل_عمومی #گروندریسه
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
عقل عمومی و فرد اجتماعی در گروندریسهی مارکس
نوشتهی: آنتونیو نگری ترجمهی: ساسان صدقینیا ابتدا باید خصیصههای مهم و بنیادی سرمایهداری در قرن بیستویکم را بهدرستی بشناسیم. در این چارچوب سه نکتهی اساسی را یادآور میشوم: یکم: سلطهی سرمایه…