🌐 استاد دکتر محمدتقی ایمان: "روش شناسی" مشخص میکند آیا دانشی علمی تولید شده است و یا آنکه اتفاق دیگری در شرف تکوین است
🔹دانشگاه شیراز
♦️فرد با تکیه بر دانش عامه خود که محصول جهان بینی، تجربیات، تعصبات و پیش داوری هاست و با استفاده از خلاقیت در مقابل مشکلات و پدیدههای مختلفی که با آن مواجه میشود، موضع میگیرد.
♦️در تفاوت میان دانش علمی و سایر دانشها باید به این نکته مهم اشاره کرد که دانشهای علمی معمولاً متودولوژیکال ، دانشهای فلسفی لوژیکال و دانشهای عرفانی فنومنولوژیکال هستند.
♦️این امر به این معنی است که فلسفه برای ورودبه عرصههای اجتماعی نمیتواند جز از منطق استفاده کند. استفاده از مشاهده رویکرد فلسفی نیست.
♦️یک دانشمند علم هم باید منطق خود را از نقطه ای دیگر تدارک ببیند. فسلفه دراینجا میتواند نقطه اتکاء باشد.
♦️علم منبع توضیح نظری از واقعیت است، فلسفه توضیح منطقی و عرفان هم توضیح پدیدارشناسانه است.
♦️دانش علمی، ترکیبی از تفکر منطقی از حوزه دانش فلسفی با سطحی به نام مشاهده را شامل میشود و اصولاً متودولوژی چیزی جز این ترکیب نیست.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹دانشگاه شیراز
♦️فرد با تکیه بر دانش عامه خود که محصول جهان بینی، تجربیات، تعصبات و پیش داوری هاست و با استفاده از خلاقیت در مقابل مشکلات و پدیدههای مختلفی که با آن مواجه میشود، موضع میگیرد.
♦️در تفاوت میان دانش علمی و سایر دانشها باید به این نکته مهم اشاره کرد که دانشهای علمی معمولاً متودولوژیکال ، دانشهای فلسفی لوژیکال و دانشهای عرفانی فنومنولوژیکال هستند.
♦️این امر به این معنی است که فلسفه برای ورودبه عرصههای اجتماعی نمیتواند جز از منطق استفاده کند. استفاده از مشاهده رویکرد فلسفی نیست.
♦️یک دانشمند علم هم باید منطق خود را از نقطه ای دیگر تدارک ببیند. فسلفه دراینجا میتواند نقطه اتکاء باشد.
♦️علم منبع توضیح نظری از واقعیت است، فلسفه توضیح منطقی و عرفان هم توضیح پدیدارشناسانه است.
♦️دانش علمی، ترکیبی از تفکر منطقی از حوزه دانش فلسفی با سطحی به نام مشاهده را شامل میشود و اصولاً متودولوژی چیزی جز این ترکیب نیست.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Audio
🌐 نسخۀ تحول را کسانی که "مشارکت فعلی محصول اندیشهِ آنان است" نمی توانند بنویسند
🔹 یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
🔹 خبرگزاری ایسنا/ میزگرد تحول/ جلسه دوم
♦️ پیامها گاهی مزمن و دارای تب کند است و مستتر در یک رفتار عمیق تر مانند کاهشِ نرخِ باروری در جامعه و به تبع آن کاهشِ جمعیت است .
♦️ در یک مدلِ مفروض، واقعیت های کنونی جامعه ما نشان می دهد که تبیین ها و عواملِ فلسفی-الاهیاتی و سپس عوامل جامعه شناختی-اقتصادی و در نهایت سیاسی-آرمانی دلایل شکل گیری حضور و مشارکت اجتماعی هستند.
♦️ تجربه نشان داده است که تنگی یا گشایش های اقتصادی و یا فضای باز و بسته سیاسی در مشارکت های بنیادین اجتماعی در جامعه ما، تا سالهای اخیر بی اثر و یا کم اثر بوده است.
♦️ اتفاق تازه و نوپدیدی که در سالهای اخیر افتاده است و نماد آن در آخرین انتخابات رسمی کشور مشخص گردید کاهش سطح مشارکت در میان طبقه و لایه بنیادی است.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
🔹 خبرگزاری ایسنا/ میزگرد تحول/ جلسه دوم
♦️ پیامها گاهی مزمن و دارای تب کند است و مستتر در یک رفتار عمیق تر مانند کاهشِ نرخِ باروری در جامعه و به تبع آن کاهشِ جمعیت است .
♦️ در یک مدلِ مفروض، واقعیت های کنونی جامعه ما نشان می دهد که تبیین ها و عواملِ فلسفی-الاهیاتی و سپس عوامل جامعه شناختی-اقتصادی و در نهایت سیاسی-آرمانی دلایل شکل گیری حضور و مشارکت اجتماعی هستند.
♦️ تجربه نشان داده است که تنگی یا گشایش های اقتصادی و یا فضای باز و بسته سیاسی در مشارکت های بنیادین اجتماعی در جامعه ما، تا سالهای اخیر بی اثر و یا کم اثر بوده است.
♦️ اتفاق تازه و نوپدیدی که در سالهای اخیر افتاده است و نماد آن در آخرین انتخابات رسمی کشور مشخص گردید کاهش سطح مشارکت در میان طبقه و لایه بنیادی است.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 از مسائل مهم که ایرانی ها باید تصمیم خود را بگیرند این است: پذیرش یا رد نظم بینالملل!
🔹 احمد زید آبادی: روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی ایرانی
♦️ ما ایرانیها از آنچه "نظم بینالملل" خوانده میشود، درک واضح و درستی نداریم و آن را معمولاً گونهای تفنن که میتوان با هر متر و معیار فردی و داخلی در بارهاش اظهار نظر کرد، فرض میکنیم.
♦️ البته نظم بینالملل از پیچیدهترین و حتی شاید بتوان گفت مبهمترین موضوعات سیاست است که همچون ماهی سرشتی لغزنده دارد و به راحتی قابل تبیین و تعیّن دقیق و روشن نیست.
♦️ در واقع این مفهوم هم تا اندازهای مانند مفهوم "دمکراسی" از نوعی تناقض ذاتی رنج میبرد. برای مثال، اساس دمکراسی بر رأی آزاد عموم مردم است، اما وقتی که در شرایطی استثنایی همین مردم به فرد یا حزبی رأی میدهند که آشکارا خود را دشمن دمکراسی و نهادهای آن معرفی میکند، تناقض لاینحل ذاتی آن هویدا میشود.
♦️ نظم بینالملل نیز بر مبانیِ طبیعی و عقلی و اخلاقی جهانشمولی استوار نیست و در حقیقت نوعی قرارداد موقت برای تعیین نوع تعامل بین ملت - دولتهای جهان است که "نباید" از آن تخطی شود و داور این "نباید" هم قدرتهای بینالمللی برخوردار از ابزار و امکانات تنبیه و مجازات طرف خاطی هستند!
♦️ بر همین اساس، در سالهای اخیر، دو تعبیر "کشور یاغی" و "کشور متعارف" در ادبیات دیپلماتیک آمریکا رواج یافته است که برای توصیف کشورها از آن استفاده میشود. از نگاه دولتمردان آمریکا، کشور یاغی کشوری است که نظم بینالملل را برنمیتابد و برای به هم زدن آن تلاش میکند. کشور متعارف یا نرمال هم کشوری است که گرچه ممکن است نسبت به عادلانه یا منطقی بودن نظم بینالملل منتقد باشد، اما نسبت به آن پایبندی و التزام عملی دارد.
♦️ از منظر آمریکایی، فقط یک کشور نرمال یا متعارف میتواند از مزایا و مواهب و حقوق ناشی از پایبندیاش به نظم بینالملل برخوردار شود. روی دیگر این سخن این است که کشوری که علیه این نظم طغیان کند و در صدد به هم زدن آن از راه اعمال قدرت برآید، از چنین حقوقی محروم میشود.
♦️ بر همین اساس، عموم کشورها خود را ملتزم و پایبند به نظم بینالملل نشان میدهند تا در مواقع عادی و بخصوص بحرانی بتوانند از حقوق ناشی از آن بهره ببرند.
♦️ البته در تاریخ معاصر، برخی رهبران کشورهای کمونیستی از جمله مائو تسه تونگ رهبرانقلاب چین در ابتدای کار خود، اساس نظم بینالملل را ظالمانه دانسته ، گرچه بعدها به دلیل نیاز به استفاده از حقوق ناشی از آن، در رویکرد خود تجدیدنظر کردهاند.
♦️ در این میان، جمهوری اسلامی از معدود نظامهای سیاسی دنیاست که از سوی آمریکا به "یاغیگری" علیه نظم بینالملل متهم است، عنوانی که به شدت مورد حساسیت دیپلماتهای ایرانی است و آن را با خشم تمام رد میکنند.
♦️ مشکل اما اینجاست که جمهوری اسلامی از توصیف خود به عنوان یک "نظام عادی و متعارف" نیز به همان اندازه بیزار است و نسبت به آن واکنش منفی نشان میدهد.
♦️ در واقع، مقامهای جمهوری اسلامی ضمن آنکه نظم بینالملل را در جهت تحکیم سلطهگری و مبتنی بر ظلم آشکار میدانند و هیچ مشروعیتی برای آن قائل نیستند، در عین حال، بر این نکته نیز اصرار دارند که جمهوری اسلامی عضو مسئول و متعهد نظام بینالملل است.
♦️ این نوع برخورد گونهای تناقض به وجود میآورد که دردسر بزرگی برای دیپلماتهای ایرانی در محافل جهانی ایجاد کرده است چراکه آنها باید توأماً نفی و پذیرش قواعد بینالملل را به نمایش بگذارند و این، طرف مقابل را گیج و بعضاً عصبی میکند.
♦️ هنری کیسینجر که در پیرانهسری همچنان قویترین مغز استراتژیک سیاست خارجی آمریکا محسوب میشود، در سال های اخیر بارها تأکید کرده است که ایران از بین دو گزینۀ پذیرش نظم بینالملل یا اصرار به طغیان علیه آن یکی را باید انتخاب کند.
♦️ ظاهراً نظر کیسینجر بازتاب وسیعی در ادبیات دیپلماسی آمریکا و متحدان منطقهای آن پیدا کرده است به طوری که مرتب از لزوم نرمال شدن جمهوری اسلامی سخن میگویند.
♦️ به زعم آمریکاییها، جمهوری اسلامی فقط در صورتی میتواند از مواهب حقوق بینالملل برخوردار باشد که به نظم بینالملل تن دهد اما اگر قصد براندازی این نظم را دارد، از حقوق هم خبری نخواهد بود!
♦️ این یعنی اینکه "زورگویی" علیه ایران از نظر آمریکا به امری مباح تبدیل شده است!آمریکائی ها میخواهند بله یا نه روشن و قاطعی از ایران در بارۀ پذیرش یا رد نظم بینالملل بشنوند و گام بعدی خود را مطابق آن بردارند!/ با اندکی تصرف
#احمد_زید_آبادی
#ساخت_شناسی_نظام_بینالملل
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 احمد زید آبادی: روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی ایرانی
♦️ ما ایرانیها از آنچه "نظم بینالملل" خوانده میشود، درک واضح و درستی نداریم و آن را معمولاً گونهای تفنن که میتوان با هر متر و معیار فردی و داخلی در بارهاش اظهار نظر کرد، فرض میکنیم.
♦️ البته نظم بینالملل از پیچیدهترین و حتی شاید بتوان گفت مبهمترین موضوعات سیاست است که همچون ماهی سرشتی لغزنده دارد و به راحتی قابل تبیین و تعیّن دقیق و روشن نیست.
♦️ در واقع این مفهوم هم تا اندازهای مانند مفهوم "دمکراسی" از نوعی تناقض ذاتی رنج میبرد. برای مثال، اساس دمکراسی بر رأی آزاد عموم مردم است، اما وقتی که در شرایطی استثنایی همین مردم به فرد یا حزبی رأی میدهند که آشکارا خود را دشمن دمکراسی و نهادهای آن معرفی میکند، تناقض لاینحل ذاتی آن هویدا میشود.
♦️ نظم بینالملل نیز بر مبانیِ طبیعی و عقلی و اخلاقی جهانشمولی استوار نیست و در حقیقت نوعی قرارداد موقت برای تعیین نوع تعامل بین ملت - دولتهای جهان است که "نباید" از آن تخطی شود و داور این "نباید" هم قدرتهای بینالمللی برخوردار از ابزار و امکانات تنبیه و مجازات طرف خاطی هستند!
♦️ بر همین اساس، در سالهای اخیر، دو تعبیر "کشور یاغی" و "کشور متعارف" در ادبیات دیپلماتیک آمریکا رواج یافته است که برای توصیف کشورها از آن استفاده میشود. از نگاه دولتمردان آمریکا، کشور یاغی کشوری است که نظم بینالملل را برنمیتابد و برای به هم زدن آن تلاش میکند. کشور متعارف یا نرمال هم کشوری است که گرچه ممکن است نسبت به عادلانه یا منطقی بودن نظم بینالملل منتقد باشد، اما نسبت به آن پایبندی و التزام عملی دارد.
♦️ از منظر آمریکایی، فقط یک کشور نرمال یا متعارف میتواند از مزایا و مواهب و حقوق ناشی از پایبندیاش به نظم بینالملل برخوردار شود. روی دیگر این سخن این است که کشوری که علیه این نظم طغیان کند و در صدد به هم زدن آن از راه اعمال قدرت برآید، از چنین حقوقی محروم میشود.
♦️ بر همین اساس، عموم کشورها خود را ملتزم و پایبند به نظم بینالملل نشان میدهند تا در مواقع عادی و بخصوص بحرانی بتوانند از حقوق ناشی از آن بهره ببرند.
♦️ البته در تاریخ معاصر، برخی رهبران کشورهای کمونیستی از جمله مائو تسه تونگ رهبرانقلاب چین در ابتدای کار خود، اساس نظم بینالملل را ظالمانه دانسته ، گرچه بعدها به دلیل نیاز به استفاده از حقوق ناشی از آن، در رویکرد خود تجدیدنظر کردهاند.
♦️ در این میان، جمهوری اسلامی از معدود نظامهای سیاسی دنیاست که از سوی آمریکا به "یاغیگری" علیه نظم بینالملل متهم است، عنوانی که به شدت مورد حساسیت دیپلماتهای ایرانی است و آن را با خشم تمام رد میکنند.
♦️ مشکل اما اینجاست که جمهوری اسلامی از توصیف خود به عنوان یک "نظام عادی و متعارف" نیز به همان اندازه بیزار است و نسبت به آن واکنش منفی نشان میدهد.
♦️ در واقع، مقامهای جمهوری اسلامی ضمن آنکه نظم بینالملل را در جهت تحکیم سلطهگری و مبتنی بر ظلم آشکار میدانند و هیچ مشروعیتی برای آن قائل نیستند، در عین حال، بر این نکته نیز اصرار دارند که جمهوری اسلامی عضو مسئول و متعهد نظام بینالملل است.
♦️ این نوع برخورد گونهای تناقض به وجود میآورد که دردسر بزرگی برای دیپلماتهای ایرانی در محافل جهانی ایجاد کرده است چراکه آنها باید توأماً نفی و پذیرش قواعد بینالملل را به نمایش بگذارند و این، طرف مقابل را گیج و بعضاً عصبی میکند.
♦️ هنری کیسینجر که در پیرانهسری همچنان قویترین مغز استراتژیک سیاست خارجی آمریکا محسوب میشود، در سال های اخیر بارها تأکید کرده است که ایران از بین دو گزینۀ پذیرش نظم بینالملل یا اصرار به طغیان علیه آن یکی را باید انتخاب کند.
♦️ ظاهراً نظر کیسینجر بازتاب وسیعی در ادبیات دیپلماسی آمریکا و متحدان منطقهای آن پیدا کرده است به طوری که مرتب از لزوم نرمال شدن جمهوری اسلامی سخن میگویند.
♦️ به زعم آمریکاییها، جمهوری اسلامی فقط در صورتی میتواند از مواهب حقوق بینالملل برخوردار باشد که به نظم بینالملل تن دهد اما اگر قصد براندازی این نظم را دارد، از حقوق هم خبری نخواهد بود!
♦️ این یعنی اینکه "زورگویی" علیه ایران از نظر آمریکا به امری مباح تبدیل شده است!آمریکائی ها میخواهند بله یا نه روشن و قاطعی از ایران در بارۀ پذیرش یا رد نظم بینالملل بشنوند و گام بعدی خود را مطابق آن بردارند!/ با اندکی تصرف
#احمد_زید_آبادی
#ساخت_شناسی_نظام_بینالملل
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 محافل علمی در کشور باید فصلی از دیالوگ در خصوص "درک ایرانی از نظم بین الملل" را دنبال کنند
🔹 احمد زید آبادی
♦️ ما ایرانیها از آنچه "نظم بینالملل" خوانده میشود، درک واضح و درستی نداریم.
♦️ ما با نظم بین الملل به گونهای تفنن که میتوان با هر متر و معیار فردی و داخلی در بارهاش اظهار نظر کرد، فرض میکنیم.
♦️ نظم بینالملل نیز بر مبانیِ طبیعی و عقلی و اخلاقی جهانشمولی استوار نیست و در حقیقت نوعی قرارداد موقت برای تعیین نوع تعامل بین ملت - دولتهای جهان است.
♦️ که "نباید" از آن تخطی شود .
♦️ این یک واقعیت است که عموم کشورها خود را ملتزم و پایبند به نظم بینالملل نشان میدهند.
♦️ مائو تسه تونگ رهبر انقلاب چین در ابتدا اساس نظم بینالملل را ظالمانه دانست ، اما بعدها در رویکرد خود تجدیدنظر کرد.
♦️ مقامهای جمهوری اسلامی نظم بینالملل را در جهت تحکیم سلطهگری میدانند.
♦️ آمریکائی ها میخواهند بله یا نه روشن و قاطعی از ایران در بارۀ پذیرش یا رد نظم بینالملل بشنوند و گام بعدی خود را مطابق آن بردارند.
@ahmadzeidabad
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 احمد زید آبادی
♦️ ما ایرانیها از آنچه "نظم بینالملل" خوانده میشود، درک واضح و درستی نداریم.
♦️ ما با نظم بین الملل به گونهای تفنن که میتوان با هر متر و معیار فردی و داخلی در بارهاش اظهار نظر کرد، فرض میکنیم.
♦️ نظم بینالملل نیز بر مبانیِ طبیعی و عقلی و اخلاقی جهانشمولی استوار نیست و در حقیقت نوعی قرارداد موقت برای تعیین نوع تعامل بین ملت - دولتهای جهان است.
♦️ که "نباید" از آن تخطی شود .
♦️ این یک واقعیت است که عموم کشورها خود را ملتزم و پایبند به نظم بینالملل نشان میدهند.
♦️ مائو تسه تونگ رهبر انقلاب چین در ابتدا اساس نظم بینالملل را ظالمانه دانست ، اما بعدها در رویکرد خود تجدیدنظر کرد.
♦️ مقامهای جمهوری اسلامی نظم بینالملل را در جهت تحکیم سلطهگری میدانند.
♦️ آمریکائی ها میخواهند بله یا نه روشن و قاطعی از ایران در بارۀ پذیرش یا رد نظم بینالملل بشنوند و گام بعدی خود را مطابق آن بردارند.
@ahmadzeidabad
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 در غیبت من سازمانی در سازمانهای ایرانی/ سازمان organization بنیان اصلی و رکن رکین جامعه کنونی در جهان است
🔹 دکتر سید جواد میری: دانشیار جامعهشناسی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔹 روزنامه همدلی
♦️ مشکل ما چیست؟ آیا این کشور مشکلاتش لاینحل است؟ آیا هیچ راهی جز انقلاب و جنگ برای تغییر رویه های نادرست وجود ندارد؟
به نظر من این پرسشی است که در ذهن تک تک افراد این جامعه و حتی مسئولان و مدیران کشور خانه کرده است ولی صورتبندی درستی برای عبور از این نوع مشکلات هنوز نیافته اند.
♦️ یکی از شاخصه های مهم جامعه مبتنی بر نظام ملت/دولت nation-state سازمان یافتگی آن است و این سخن بدین معناست که در همگی ساحات زندگی بشری نوعی "دستکاری" رخنه کرده است.
♦️ به سخن دیگر، حتی قدیمی ترین نهادهای بشری مثلاً خانواده و دین که پیش از نظم نوین ملت/دولت وجود داشتند با ظهور نظم سازمان یافته دولت این نهادها هم دگرگون شده اند ولو ظاهر آنها محفوظ باقی مانده باشد اما بافتارهای درونی آنها کن فیکون شده اند.
♦️ به عبارت دیگر، سازمان organization بنیان اصلی و رکن رکین جامعه کنونی در جهان است. اما ایجاد و نهادینه شدن و بسط این اصل مهم تبعات بنیادینی برای انسان بوجود می آورد که انسان ایرانی کماکان با پیامدهای آن از در شوخی وارد شده است و در برابر آن پادزهری بومی خلق کرده است که مانند موریانه سازمان یافتگی جامعه را خرد و پودر و خمیر می کند.
♦️اصل رفاقت و تیپولوژی تکثیر مدل های رفاقتی برای دور زدن پرنسیپ سازمانی تا اجازه ظهور و بروز و نهادینه شدن و بسط و توسعه منِ سازمانی ناممکن شود و در جای آن منِ رفاقتی شکل گیرد و گسترش پیدا کند و چرخه اتلاف در یکصد سال اخیر تاریخ معاصر ایران تبدیل به یک مدل کلاسیک در علوم اجتماعی بشود.
♦️ به زبان صریحتر بگویم، جامعه ایرانی جامعه "سازمان یافته" نیست بل جامعه "رفیق باز" است و دولت برآمده از جامعه رفیق باز نمی تواند مانند دولت ژاپن رفتار کند و اگر این کند جامعه منفجر خواهد شد.
♦️ به سخن دیگر، در ظاهر ساختمان ها و بناهای سازمانی وجود دارند ولی در درون آنها بافتارهای منِ سازمانی صرفاً در چارچوب ساز و کارهای رفاقتی و شبکه های رفاقتی کارایی دارند و اگر زمانی زد و خوردی یا افشاگری ممکن می گردد به دلیل این است که خللی در ساختار رفاقت ها ایجاد شده است نه اینکه منِ سازمانی بر اساس اصول سازمان که باید مصلحت عمومی را مد نظر داشته باشد و بر اساس آن پاسخگو باشد رفتار کرده است.
♦️ شاید وقت آن رسیده است که اصحاب علوم اجتماعی که تبدیل به اهل خطابه شده اند و دائم از بدیو و بوردیو سخنرانی می کنند تاملی در باب تضعیف منِ رفاقتی در درون سازمانِ دولت به معنای وسیع کلمه بنمایند و راه های تقویت منِ سازمانی را مبتنی بر مطالعات جامعه و فرهنگ ایرانی بیابند.
♦️البته این بدین معنا نیست که رفاقت امری مذموم است بل جایِ رفاقت در سازمان نیست بل در عرصه های دیگر و حوزه های دیگر حیات است. باید بین حوزه سیستم و ساحت حیات تفکیک قائل شد و منطق هر کدام را به دقت فرا گرفت تا بتوان از سنگلاخ مشکلات عبور کرد.
#دکتر_سید_جواد_میری_جامعهشناس_و_دینپژوه
#ساخت_شناسی_نظام_داخلی_در_ایران
#سازمان_بنیان_اصلی_و_رکن_رکین_جامعه_کنونی_در_جهان
#جامعه_ایرانی_جامعه_سازمان_یافته_نیست
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 دکتر سید جواد میری: دانشیار جامعهشناسی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔹 روزنامه همدلی
♦️ مشکل ما چیست؟ آیا این کشور مشکلاتش لاینحل است؟ آیا هیچ راهی جز انقلاب و جنگ برای تغییر رویه های نادرست وجود ندارد؟
به نظر من این پرسشی است که در ذهن تک تک افراد این جامعه و حتی مسئولان و مدیران کشور خانه کرده است ولی صورتبندی درستی برای عبور از این نوع مشکلات هنوز نیافته اند.
♦️ یکی از شاخصه های مهم جامعه مبتنی بر نظام ملت/دولت nation-state سازمان یافتگی آن است و این سخن بدین معناست که در همگی ساحات زندگی بشری نوعی "دستکاری" رخنه کرده است.
♦️ به سخن دیگر، حتی قدیمی ترین نهادهای بشری مثلاً خانواده و دین که پیش از نظم نوین ملت/دولت وجود داشتند با ظهور نظم سازمان یافته دولت این نهادها هم دگرگون شده اند ولو ظاهر آنها محفوظ باقی مانده باشد اما بافتارهای درونی آنها کن فیکون شده اند.
♦️ به عبارت دیگر، سازمان organization بنیان اصلی و رکن رکین جامعه کنونی در جهان است. اما ایجاد و نهادینه شدن و بسط این اصل مهم تبعات بنیادینی برای انسان بوجود می آورد که انسان ایرانی کماکان با پیامدهای آن از در شوخی وارد شده است و در برابر آن پادزهری بومی خلق کرده است که مانند موریانه سازمان یافتگی جامعه را خرد و پودر و خمیر می کند.
♦️اصل رفاقت و تیپولوژی تکثیر مدل های رفاقتی برای دور زدن پرنسیپ سازمانی تا اجازه ظهور و بروز و نهادینه شدن و بسط و توسعه منِ سازمانی ناممکن شود و در جای آن منِ رفاقتی شکل گیرد و گسترش پیدا کند و چرخه اتلاف در یکصد سال اخیر تاریخ معاصر ایران تبدیل به یک مدل کلاسیک در علوم اجتماعی بشود.
♦️ به زبان صریحتر بگویم، جامعه ایرانی جامعه "سازمان یافته" نیست بل جامعه "رفیق باز" است و دولت برآمده از جامعه رفیق باز نمی تواند مانند دولت ژاپن رفتار کند و اگر این کند جامعه منفجر خواهد شد.
♦️ به سخن دیگر، در ظاهر ساختمان ها و بناهای سازمانی وجود دارند ولی در درون آنها بافتارهای منِ سازمانی صرفاً در چارچوب ساز و کارهای رفاقتی و شبکه های رفاقتی کارایی دارند و اگر زمانی زد و خوردی یا افشاگری ممکن می گردد به دلیل این است که خللی در ساختار رفاقت ها ایجاد شده است نه اینکه منِ سازمانی بر اساس اصول سازمان که باید مصلحت عمومی را مد نظر داشته باشد و بر اساس آن پاسخگو باشد رفتار کرده است.
♦️ شاید وقت آن رسیده است که اصحاب علوم اجتماعی که تبدیل به اهل خطابه شده اند و دائم از بدیو و بوردیو سخنرانی می کنند تاملی در باب تضعیف منِ رفاقتی در درون سازمانِ دولت به معنای وسیع کلمه بنمایند و راه های تقویت منِ سازمانی را مبتنی بر مطالعات جامعه و فرهنگ ایرانی بیابند.
♦️البته این بدین معنا نیست که رفاقت امری مذموم است بل جایِ رفاقت در سازمان نیست بل در عرصه های دیگر و حوزه های دیگر حیات است. باید بین حوزه سیستم و ساحت حیات تفکیک قائل شد و منطق هر کدام را به دقت فرا گرفت تا بتوان از سنگلاخ مشکلات عبور کرد.
#دکتر_سید_جواد_میری_جامعهشناس_و_دینپژوه
#ساخت_شناسی_نظام_داخلی_در_ایران
#سازمان_بنیان_اصلی_و_رکن_رکین_جامعه_کنونی_در_جهان
#جامعه_ایرانی_جامعه_سازمان_یافته_نیست
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را تسلیت عرض می کنیم.
🌐 جایِ رفاقت در سازمان نیست/ سیستم و سازمان برای ما ایرانی ها یک شوخی است
🔹 یادداشت ارزشمند دکتر سید جواد میری در روزنامه همدلی
🔹در غیبت من سازمانی در سازمانهای ایرانی
♦️مشکل ما چیست؟ آیا این کشور مشکلاتش لاینحل است؟
♦️یکی از شاخصه های مهم جامعه مبتنی بر نظام ملت/دولت nation-state سازمان یافتگی آن است و این سخن بدین معناست که در همگی ساحات زندگی بشری نوعی "دستکاری" رخنه کرده است.
♦️سازمان organization بنیان اصلی و رکن رکین جامعه کنونی در جهان است، اما انسان ایرانی کماکان با پیامدهای آن از در شوخی وارد شده است.
♦️جامعه ایرانی جامعه "سازمان یافته" نیست بل جامعه "رفیق باز" است.
♦️به سخن دیگر، در ظاهر ساختمان ها و بناهای سازمانی وجود دارند ولی در درون آنها بافتارهای منِ سازمانی صرفاً در چارچوب ساز و کارهای رفاقتی و شبکه های رفاقتی کارایی دارند.
♦️منِ سازمانی بر اساس اصول سازمان، باید مصلحت عمومی را مد نظر داشته باشد.
♦️اصحاب علوم اجتماعی که تبدیل به اهل خطابه شده اند راه های تقویت منِ سازمانی را مبتنی بر مطالعات جامعه و فرهنگ ایرانی بیابند./ با تلخیص
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 یادداشت ارزشمند دکتر سید جواد میری در روزنامه همدلی
🔹در غیبت من سازمانی در سازمانهای ایرانی
♦️مشکل ما چیست؟ آیا این کشور مشکلاتش لاینحل است؟
♦️یکی از شاخصه های مهم جامعه مبتنی بر نظام ملت/دولت nation-state سازمان یافتگی آن است و این سخن بدین معناست که در همگی ساحات زندگی بشری نوعی "دستکاری" رخنه کرده است.
♦️سازمان organization بنیان اصلی و رکن رکین جامعه کنونی در جهان است، اما انسان ایرانی کماکان با پیامدهای آن از در شوخی وارد شده است.
♦️جامعه ایرانی جامعه "سازمان یافته" نیست بل جامعه "رفیق باز" است.
♦️به سخن دیگر، در ظاهر ساختمان ها و بناهای سازمانی وجود دارند ولی در درون آنها بافتارهای منِ سازمانی صرفاً در چارچوب ساز و کارهای رفاقتی و شبکه های رفاقتی کارایی دارند.
♦️منِ سازمانی بر اساس اصول سازمان، باید مصلحت عمومی را مد نظر داشته باشد.
♦️اصحاب علوم اجتماعی که تبدیل به اهل خطابه شده اند راه های تقویت منِ سازمانی را مبتنی بر مطالعات جامعه و فرهنگ ایرانی بیابند./ با تلخیص
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساخت شناسی علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: اگر سیاست کشور با دانش هماهنگ نباشد و به پژوهش اعتنا نکند، از دانشمند و دانشگاه هم توقع بیش از حد نباید داشت
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹 سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹 بخش سوم
♦️ کار بزرگ دانشمند، یافتن مسائل اصلی پژوهش است.
♦️ دانشمند باید نگران باشد که مبادا مهمترین مسائل از نظرش پنهان بماند. به خصوص دانشمند جهان توسعهنیافته وظیفه دارد که مسائل علم در جامعه خود را بشناسد و بکوشد علم را از صورت تفنن یا شغل علمی خارج کند.
♦️ این وظیفه چون با کار سیاست و سیاستمدار گره میخورد، گاهی ممکن است ادایش برای دانشمند دشوار شود.
♦️ اگر سیاست کشور با دانش هماهنگ نباشد و به پژوهش اعتنا نکند، از دانشمند و دانشگاه هم توقع بیش از حد نباید داشت. اگر بگویند دانشگاه باید سیاست را از خواب رخوت و هر روزی بودن بیدار کند، حرف خوبی میزنند به شرط اینکه بدانند وظیفه دشواری بر عهده دانشگاه میگذارند.
♦️ قدم اول راه دانش، درک اکنون و شناخت مسائل آن است.
♦️ درست است که دانشمند وظیفه دارد که گاهی به قول سقراط به سیاست نیش بزند تا بسترش را در مسیر خطر نگسترد، ولی اگر سیاست نخواهد، دانشمند جز اینکه درد خویش را بگوید چه میتواند بکند؟
♦️ گفته شد که قدم اول راه دانش، درک اکنون و شناخت مسائل آن است. اگر چنین فهمی حاصل شود در سیاست هم سریان پیدا میکند ولی اگر پدید نیامده باشد دانشگاه چه میتواند بکند؟ شرایط اخلاقی علم مجموعهای از دستورالعملهای معیّن و مدوّن نیست علم نیز با صدور دستورالعمل و بخشنامه متحول نمیشود، بلکه باید ندائی از درون جان اهل نظر و علم در داده شود که آنان را به فردا بخواند. آنها اگر بتوانند به فردا نظر کنند و چشمانداز آن را ببینند به سمت آن میروند.
♦️ نشانه این تحول انصراف دانشگاهها و دانشمندان از صورتسازی و ترک سرگرمیهای علمیِ هر چند احیاناً مفید است. ولی تا زمانی که فهم رایج و غالب پرداختن به علم را چیزی نظیر وظیفه اداری میداند، دانشمندان هم به این رسم و قرار تن در داده و احیاناً میکوشند که وظیفه اداری شان را درست انجام دهند.
♦️ عیب این است که پژوهشهای رسمی معمولاً و غالباً جان ندارد. یعنی گلی است که در گلخانه پرورش یافته و به درد نگهداری در گلدان میخورد. وقتی پژوهش در آثار دانشمندان جان ندارد پیداست که اگر به دست کاسبان و سوداگران بیفتد چه بر سرش میآید و چگونه مدرکسازی و علمفروشی رواج پیدا میکند.
♦️ اگر توجه نکنیم که سیاست علم گاهی میتواند در کار علم خلل و آسیب پدید آورد و بخواهیم صرفاً با مجازات به رفع و علاج درد بپردازیم چه بسا که قضایا را پیچیدهتر کنیم.
♦️ با تدبیرهای اداری نمیتوان قصور و فتوری را که اخیراً در کار علم و کسب مدارک تحصیلی پدید آمده است، تدارک و رفع کرد. در دانشگاه و بیشتر در میان اهل سیاست این پندار معصوم اما بیوجه و شاید خطرناک شایع است که برای مقابله با تقلب در علم قانون نداریم و باید قانون وضع کنیم.
♦️ فساد با وضع قانون رفع نمیشود
♦️ در کشور ما هر مشکلی که پیش میآید کسانی به فکر تدوین قانون و اعمال نظارت میافتند. این تلقی چندین عیب دارد؛ از جمله اینکه فساد با وضع قانون رفع نمیشود. در اینکه فاسد را مجازات باید کرد تردیدی نیست، اما با قانون نمیتوان فساد را از میان برداشت.
♦️ فساد که میآید، قانون بیاعتبار میشود. اگر قانون اعتبار داشت، فساد شایع نمیشد. عیب دیگر و بزرگتر این تلقی این است که نگران بر باد رفتن اخلاق در دانشگاه نیست و راهی جز مقابله خشن با فساد دانشگاهی نمیشناسد.
♦️ دانشگاه اگر نتواند از عهده رفع این فساد برآید، از هیچ مرجع و مقام دیگر کاری ساخته نیست. ممکن است بپرسند که در این شرایط آیا خوشباوری نیست که به فکر اخلاق و شرایط اخلاقی تحول در علم باشیم؟ بخصوص که در غرب هم پروای اخلاقیای که مثلاً ماکس وبر داشت دیگر کمتر وجود دارد.
♦️ پیشبینی این جامعهشناس بزرگ که میگفت علم از جهان و از خود افسونزدایی کرده است و باز هم میکند تا جایی که دیگر اخلاق علم جایی نداشته باشد یکسره ناشی از بدبینی نبود.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#قدم_اول_راه_دانش_درک_اکنون_و_شناخت_مسائل_آن_است
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹 سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹 بخش سوم
♦️ کار بزرگ دانشمند، یافتن مسائل اصلی پژوهش است.
♦️ دانشمند باید نگران باشد که مبادا مهمترین مسائل از نظرش پنهان بماند. به خصوص دانشمند جهان توسعهنیافته وظیفه دارد که مسائل علم در جامعه خود را بشناسد و بکوشد علم را از صورت تفنن یا شغل علمی خارج کند.
♦️ این وظیفه چون با کار سیاست و سیاستمدار گره میخورد، گاهی ممکن است ادایش برای دانشمند دشوار شود.
♦️ اگر سیاست کشور با دانش هماهنگ نباشد و به پژوهش اعتنا نکند، از دانشمند و دانشگاه هم توقع بیش از حد نباید داشت. اگر بگویند دانشگاه باید سیاست را از خواب رخوت و هر روزی بودن بیدار کند، حرف خوبی میزنند به شرط اینکه بدانند وظیفه دشواری بر عهده دانشگاه میگذارند.
♦️ قدم اول راه دانش، درک اکنون و شناخت مسائل آن است.
♦️ درست است که دانشمند وظیفه دارد که گاهی به قول سقراط به سیاست نیش بزند تا بسترش را در مسیر خطر نگسترد، ولی اگر سیاست نخواهد، دانشمند جز اینکه درد خویش را بگوید چه میتواند بکند؟
♦️ گفته شد که قدم اول راه دانش، درک اکنون و شناخت مسائل آن است. اگر چنین فهمی حاصل شود در سیاست هم سریان پیدا میکند ولی اگر پدید نیامده باشد دانشگاه چه میتواند بکند؟ شرایط اخلاقی علم مجموعهای از دستورالعملهای معیّن و مدوّن نیست علم نیز با صدور دستورالعمل و بخشنامه متحول نمیشود، بلکه باید ندائی از درون جان اهل نظر و علم در داده شود که آنان را به فردا بخواند. آنها اگر بتوانند به فردا نظر کنند و چشمانداز آن را ببینند به سمت آن میروند.
♦️ نشانه این تحول انصراف دانشگاهها و دانشمندان از صورتسازی و ترک سرگرمیهای علمیِ هر چند احیاناً مفید است. ولی تا زمانی که فهم رایج و غالب پرداختن به علم را چیزی نظیر وظیفه اداری میداند، دانشمندان هم به این رسم و قرار تن در داده و احیاناً میکوشند که وظیفه اداری شان را درست انجام دهند.
♦️ عیب این است که پژوهشهای رسمی معمولاً و غالباً جان ندارد. یعنی گلی است که در گلخانه پرورش یافته و به درد نگهداری در گلدان میخورد. وقتی پژوهش در آثار دانشمندان جان ندارد پیداست که اگر به دست کاسبان و سوداگران بیفتد چه بر سرش میآید و چگونه مدرکسازی و علمفروشی رواج پیدا میکند.
♦️ اگر توجه نکنیم که سیاست علم گاهی میتواند در کار علم خلل و آسیب پدید آورد و بخواهیم صرفاً با مجازات به رفع و علاج درد بپردازیم چه بسا که قضایا را پیچیدهتر کنیم.
♦️ با تدبیرهای اداری نمیتوان قصور و فتوری را که اخیراً در کار علم و کسب مدارک تحصیلی پدید آمده است، تدارک و رفع کرد. در دانشگاه و بیشتر در میان اهل سیاست این پندار معصوم اما بیوجه و شاید خطرناک شایع است که برای مقابله با تقلب در علم قانون نداریم و باید قانون وضع کنیم.
♦️ فساد با وضع قانون رفع نمیشود
♦️ در کشور ما هر مشکلی که پیش میآید کسانی به فکر تدوین قانون و اعمال نظارت میافتند. این تلقی چندین عیب دارد؛ از جمله اینکه فساد با وضع قانون رفع نمیشود. در اینکه فاسد را مجازات باید کرد تردیدی نیست، اما با قانون نمیتوان فساد را از میان برداشت.
♦️ فساد که میآید، قانون بیاعتبار میشود. اگر قانون اعتبار داشت، فساد شایع نمیشد. عیب دیگر و بزرگتر این تلقی این است که نگران بر باد رفتن اخلاق در دانشگاه نیست و راهی جز مقابله خشن با فساد دانشگاهی نمیشناسد.
♦️ دانشگاه اگر نتواند از عهده رفع این فساد برآید، از هیچ مرجع و مقام دیگر کاری ساخته نیست. ممکن است بپرسند که در این شرایط آیا خوشباوری نیست که به فکر اخلاق و شرایط اخلاقی تحول در علم باشیم؟ بخصوص که در غرب هم پروای اخلاقیای که مثلاً ماکس وبر داشت دیگر کمتر وجود دارد.
♦️ پیشبینی این جامعهشناس بزرگ که میگفت علم از جهان و از خود افسونزدایی کرده است و باز هم میکند تا جایی که دیگر اخلاق علم جایی نداشته باشد یکسره ناشی از بدبینی نبود.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#قدم_اول_راه_دانش_درک_اکنون_و_شناخت_مسائل_آن_است
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی: اگر سیاست بسترش را در مسیر خطر بگسترد، دانشمند جز اینکه درد خویش را بگوید چه میتواند بکند؟
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/3
♦️دانشمند جهان توسعهنیافته وظیفه دارد که مسائل علم، در جامعه خود را بشناسد و بکوشد علم را از صورت تفنن یا شغل علمی خارج کند.
♦️گاهی این امر با کار سیاست گره میخورد، و ادایش برای دانشمند دشوار می شود.
♦️قدم اول راه دانش، درک اکنون و شناخت مسائل آن است. اگر چنین فهمی حاصل شود در سیاست هم سریان پیدا میکند ولی اگر پدید نیامده باشد دانشگاه چه میتواند بکند؟
♦️شرایط اخلاقی علم مجموعهای از دستورالعملهای معیّن و مدوّن نیست.
♦️نشانۀ تحول، انصراف دانشگاهها و دانشمندان از صورتسازی و ترک سرگرمیهای علمیِ هر چند احیاناً مفید است.
♦️با تدبیرهای اداری نمیتوان قصور و فتوری را که اخیراً در کار علم و کسب مدارک تحصیلی پدید آمده است، تدارک و رفع کرد.
♦️فساد با وضع قانون رفع نمیشود. دانشگاه اگر نتواند از عهده رفع فساد بر باد رفتن اخلاق علم در دانشگاه برآید، از هیچ مرجعِ دیگر، کاری ساخته نیست.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/3
♦️دانشمند جهان توسعهنیافته وظیفه دارد که مسائل علم، در جامعه خود را بشناسد و بکوشد علم را از صورت تفنن یا شغل علمی خارج کند.
♦️گاهی این امر با کار سیاست گره میخورد، و ادایش برای دانشمند دشوار می شود.
♦️قدم اول راه دانش، درک اکنون و شناخت مسائل آن است. اگر چنین فهمی حاصل شود در سیاست هم سریان پیدا میکند ولی اگر پدید نیامده باشد دانشگاه چه میتواند بکند؟
♦️شرایط اخلاقی علم مجموعهای از دستورالعملهای معیّن و مدوّن نیست.
♦️نشانۀ تحول، انصراف دانشگاهها و دانشمندان از صورتسازی و ترک سرگرمیهای علمیِ هر چند احیاناً مفید است.
♦️با تدبیرهای اداری نمیتوان قصور و فتوری را که اخیراً در کار علم و کسب مدارک تحصیلی پدید آمده است، تدارک و رفع کرد.
♦️فساد با وضع قانون رفع نمیشود. دانشگاه اگر نتواند از عهده رفع فساد بر باد رفتن اخلاق علم در دانشگاه برآید، از هیچ مرجعِ دیگر، کاری ساخته نیست.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 جهان دیگر تحمل هر اندیشه ای که نظم کنونی را به هم بریزد، ندارد
🔹 یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
🔹 مصاحبه با خبرگزاری ایسنا
♦️ بی تردید انسانها روزهای سخت و ساده بسیاری را پشت سرگذاشته اند. اگر بخواهیم گزارش ساده ای از آنچه "اکنون" در جهان جاری است بدهیم، باید بگوئیم "در یک تعریف از هزاران" جهان متشکل از تعدادی ساختار و سیستم است.
♦️ سیستم ها ی دیگر یا با شما هم اندیش هستند یا دگر اندیش و جهانِ افراد در نهایت حاصل گفت و گوی شما و دگر اندیشان است.
♦️ وقتی ساختارگرایانه فکر می کنید می توانید نسبت به ساختار موافق، منتقد ، و یا دگر اندیش باشید. در این نگاه گروه دیگری قابل تعریف نیست.
♦️قوانین در همه جای جهان دو دسته درون و برون ساختاری هستند. شما می توانید در ساختارهای خود با هر منطقی که دارید و با هر تعریفی که از جهان دارید، قوانینی وضع کنید اما حوزه نفوذ آنها تا مرز ساختار و سیستم شماست.
♦️در خارج از هر سیستم و ساختاری قوانین بین ساختاری یا بین المللی وجود دارد. همه سیستم ها و یا همه ملت ها و کشورها چاره ای ندارند جز آنکه به این قوانین احترام بگذارند.
♦️این روزها در جهان نظامهای بین المللی بسیار جوان و متأسفانه شکننده هستند . این سیستم های بین المللی که شامل برخی نهادهای فیزیکی و عمده ای از قوانین و اخلاقیات هستند، از سوی افراد و گروههای مختلفی تهدید می شوند. قدرت طلبی های برخی افراد، گروهها و برخی ملل این نظامها را تهدید می کنند. ایدئولوژی ها هم در این عرصه کم کار نبوده اند.
♦️جهان دیگر تحمل ندارد. تحمل هر فشاری و هر اندیشه ای که نظم و انسجام شکننده کنونی را به هم بریزد.
♦️نظامهای بین المللی بر آنند که اجازه دهند آدمها نفس بکشند و زندگی کنند . این نفس کشیدن های مختصر و این زندگیِ چند روزه با چند قاعدۀ ساده هم قابل عبور است.
♦️این همه هدف گذاری و ایدئولوژی سازی که تاکنون بشر به ارث برده است، برای هفت پشتش کافی است. ظاهراً باید گفت اگر دنبال کرامت برای بشر هستید، دست از سرش بردارید.
♦️باید اجازه داد افراد در ساختارهائی که می پسندند جاری شوند. امروز برای افراد ارتباط و حضور در درون یک ساختار ساده اما مشارکت آفرین، مهم تر از مباحثی است که "عمیق ترین نگرش ها را به هستی" جاری می سازند.
♦️و ما هم راهی نداریم جزآن که کشور را مانند یک ساختار ببینیم . ساختاری از صدها ساختار دیگر که در زمین جاری هستند.
♦️ساختار باید به ما زمینۀ بازی بدهد و ما را مشارکت دهد . هیچ کس نباید در ساختار سهیم نباشد. همه باید با معادله ای قانونمند در ساختار، بهره مندی داشته باشند.
♦️ساختار را باید اصلاح و بروز رسانی کرد . ساختار باید به سیستم های دورنیِ خود، قدرت اصلاحِ نظام مند بدهد .
♦️همه باید در تصمیم گیری های ساختاری مشارکت داشته باشند، و موافق یا مخالف باشند .
♦️این جوری هم نمی شود که افراد ایدۀ فردی و یا گروهی خود را ایدۀ کل ساختار بدانند و این جوری هم نمی شود که هر کس موافق سیستم نیست، بلادرنگ سراغ تیرک ها برود و بخواهد خیمه و خانه را از بنیان برکند.
♦️ما ایرانی هایِ مدعی راهی نداریم جز گفت و گو ، جز تعامل و پرهیز از خشونت.
♦️ما راهی نداریم یا باید به جامعه و اعضاء آن ساختارسازی یاد بدهیم و یا ساختارشکنی . دارد به دو قرن می رسد که شب و روز به جامعه ساختار شکنی می آموزیم.
♦️این ملتی که برای ساختارشکنی آموزش می بیند گروه گروه و فرقه فرقه می شود. نه ایران را می سازد و نه به ساخت جهانی بهتر کمک می کند. هرجا هم برود مایه درد سر می شود.
♦️اکنون ما ملتی هستیم که نمی توانیم ساختارهایمان را حفظ کنیم و با صبوری توسعه دهیم.
♦️شاید این یک واقعیت باشد که ما ملتی هستیم که اصولاً به "خودِ بازی" راه نیافته ایم. اصولاً نمی دانیم آمده ایم بمانیم یا که برگردیم. ما هنوز مستقر هم نشده ایم. ما ملت بی استقراریم. ما هنوز دل به زمین نداده ایم و منتظر شیپور برگشتیم، به همین خاطر دست و دلمان به کار و ساخت و پرداخت نمی رود.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
#ساخت_شناسی_نظام_داخلی_کشور
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
🔹 مصاحبه با خبرگزاری ایسنا
♦️ بی تردید انسانها روزهای سخت و ساده بسیاری را پشت سرگذاشته اند. اگر بخواهیم گزارش ساده ای از آنچه "اکنون" در جهان جاری است بدهیم، باید بگوئیم "در یک تعریف از هزاران" جهان متشکل از تعدادی ساختار و سیستم است.
♦️ سیستم ها ی دیگر یا با شما هم اندیش هستند یا دگر اندیش و جهانِ افراد در نهایت حاصل گفت و گوی شما و دگر اندیشان است.
♦️ وقتی ساختارگرایانه فکر می کنید می توانید نسبت به ساختار موافق، منتقد ، و یا دگر اندیش باشید. در این نگاه گروه دیگری قابل تعریف نیست.
♦️قوانین در همه جای جهان دو دسته درون و برون ساختاری هستند. شما می توانید در ساختارهای خود با هر منطقی که دارید و با هر تعریفی که از جهان دارید، قوانینی وضع کنید اما حوزه نفوذ آنها تا مرز ساختار و سیستم شماست.
♦️در خارج از هر سیستم و ساختاری قوانین بین ساختاری یا بین المللی وجود دارد. همه سیستم ها و یا همه ملت ها و کشورها چاره ای ندارند جز آنکه به این قوانین احترام بگذارند.
♦️این روزها در جهان نظامهای بین المللی بسیار جوان و متأسفانه شکننده هستند . این سیستم های بین المللی که شامل برخی نهادهای فیزیکی و عمده ای از قوانین و اخلاقیات هستند، از سوی افراد و گروههای مختلفی تهدید می شوند. قدرت طلبی های برخی افراد، گروهها و برخی ملل این نظامها را تهدید می کنند. ایدئولوژی ها هم در این عرصه کم کار نبوده اند.
♦️جهان دیگر تحمل ندارد. تحمل هر فشاری و هر اندیشه ای که نظم و انسجام شکننده کنونی را به هم بریزد.
♦️نظامهای بین المللی بر آنند که اجازه دهند آدمها نفس بکشند و زندگی کنند . این نفس کشیدن های مختصر و این زندگیِ چند روزه با چند قاعدۀ ساده هم قابل عبور است.
♦️این همه هدف گذاری و ایدئولوژی سازی که تاکنون بشر به ارث برده است، برای هفت پشتش کافی است. ظاهراً باید گفت اگر دنبال کرامت برای بشر هستید، دست از سرش بردارید.
♦️باید اجازه داد افراد در ساختارهائی که می پسندند جاری شوند. امروز برای افراد ارتباط و حضور در درون یک ساختار ساده اما مشارکت آفرین، مهم تر از مباحثی است که "عمیق ترین نگرش ها را به هستی" جاری می سازند.
♦️و ما هم راهی نداریم جزآن که کشور را مانند یک ساختار ببینیم . ساختاری از صدها ساختار دیگر که در زمین جاری هستند.
♦️ساختار باید به ما زمینۀ بازی بدهد و ما را مشارکت دهد . هیچ کس نباید در ساختار سهیم نباشد. همه باید با معادله ای قانونمند در ساختار، بهره مندی داشته باشند.
♦️ساختار را باید اصلاح و بروز رسانی کرد . ساختار باید به سیستم های دورنیِ خود، قدرت اصلاحِ نظام مند بدهد .
♦️همه باید در تصمیم گیری های ساختاری مشارکت داشته باشند، و موافق یا مخالف باشند .
♦️این جوری هم نمی شود که افراد ایدۀ فردی و یا گروهی خود را ایدۀ کل ساختار بدانند و این جوری هم نمی شود که هر کس موافق سیستم نیست، بلادرنگ سراغ تیرک ها برود و بخواهد خیمه و خانه را از بنیان برکند.
♦️ما ایرانی هایِ مدعی راهی نداریم جز گفت و گو ، جز تعامل و پرهیز از خشونت.
♦️ما راهی نداریم یا باید به جامعه و اعضاء آن ساختارسازی یاد بدهیم و یا ساختارشکنی . دارد به دو قرن می رسد که شب و روز به جامعه ساختار شکنی می آموزیم.
♦️این ملتی که برای ساختارشکنی آموزش می بیند گروه گروه و فرقه فرقه می شود. نه ایران را می سازد و نه به ساخت جهانی بهتر کمک می کند. هرجا هم برود مایه درد سر می شود.
♦️اکنون ما ملتی هستیم که نمی توانیم ساختارهایمان را حفظ کنیم و با صبوری توسعه دهیم.
♦️شاید این یک واقعیت باشد که ما ملتی هستیم که اصولاً به "خودِ بازی" راه نیافته ایم. اصولاً نمی دانیم آمده ایم بمانیم یا که برگردیم. ما هنوز مستقر هم نشده ایم. ما ملت بی استقراریم. ما هنوز دل به زمین نداده ایم و منتظر شیپور برگشتیم، به همین خاطر دست و دلمان به کار و ساخت و پرداخت نمی رود.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
#ساخت_شناسی_نظام_داخلی_کشور
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: اگر نجنبیم نوبت به سوره فاتحه خواهد رسید!
🔹 مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ با سالها دوقطبی سازی جامعه ایران با عناوینی چون انقلابی و غیر انقلابی،
♦️ خودی و غیر خودی،
♦️ باحجاب و بی حجاب،
♦️ با دین و بی دین و ... به خواندن سوره کافرون رسیدیم.
♦️ اگر نجنبیم نوبت به سوره فاتحه خواهد رسید!
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#سالها_دوقطبی_سازی_جامعه_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ با سالها دوقطبی سازی جامعه ایران با عناوینی چون انقلابی و غیر انقلابی،
♦️ خودی و غیر خودی،
♦️ باحجاب و بی حجاب،
♦️ با دین و بی دین و ... به خواندن سوره کافرون رسیدیم.
♦️ اگر نجنبیم نوبت به سوره فاتحه خواهد رسید!
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#سالها_دوقطبی_سازی_جامعه_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساخت شناسی علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: در زمانه بسته بودن راهها، تحول در نگاه به علم، شاید بتواند گشایشی به سوی راه دشوار و سنگلاخ مدرنیزاسیون باشد
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹بخش چهارم
♦️ضرورت مدد اخلاق برای توسعه دانش و پژوهش
♦️جهان توسعهیافته بیشتر از آن جهت به اخلاق نیاز دارد که باید علاوه بر عمل، علم را نیز نجات دهد و از منحل شدن تام و تمامش در زندگی هرروزی جلوگیری کند. این جلوگیری شاید کاری بسیار دشوار باشد، اما پدید آمدن اندک تذکر به آینده نشانه آن است که غفلت سراسر وجود آدمی را فرانگرفته و همه روزنههای امید بسته نشده است.
♦️در جهان توسعهنیافته مدد اخلاق برای توسعه دانش و پژوهش یک امر ضروری است. این جهان علم آموخته است و میآموزد، اما نمیداند با آن، چه باید بکند. علم در جهان توسعهنیافته کم و بیش جای اشرافیت فکری قدیم را گرفته است.
♦️من با دانشمندانی بحث و گفتگو کردهام که شرف علم را بالاتر از این میدانستند که به کارکرد و کاربرد آن نظر کنند و حتی گاهی مرا که گمان میکردند علم را صرفاً کاربردی دانستهام و میدانم مستحق ملامت میدانستند.
♦️شاید آنها تفاوت میان کاربردی بودن علم و دگرگونساز بودنش را درک نمیکردند. علمی که صرفاً به ماده و موجودات قلمرو محسوس تعلق میگیرد هر چه باشد مطلوب بالذات و مایه اشرافیت فکری نمیشود. در اینجا الفاظی مثل حقیقت ممکن است اشخاص و حتی دانشمندان را به اشتباه بیندازد.
♦️پس علم را باید از سودای بیحاصل حقیقتجویی لفظی نجات داد.
♦️وظیفه اخلاقی دانشمند جهانِ توسعهنیافته تنها آموزش و پژوهش، آن هم هر پژوهشی که باشد نیست. در این جهان، آموزش و پژوهش باید که بتواند سیاست را راه ببرد یا مددکار آن باشد نه اینکه وسیلهای برای سیاست یا جزئی از آن شود.
♦️علم وقتی وسیله میشود دیگر نمیتواند پیوندی با حقیقت البته اگر از چنین پیوندی بتوان سخن گفت، داشته باشد. دانشمند جهان توسعهنیافته نباید علم را در کسب اطلاعات و نوشتن مقالاتی که نمیدانیم به کجا تعلق دارند و چه اثری بر وجودشان مترتب میشود محدود بداند، بلکه باید ببیند جهان پریشان و پراکنده او چه نیازی به علم دارد.
♦️و آیا علم میتواند ستونی شود که شئون دیگر زندگی حول آن گرد آیند؟
♦️شاید در زمانه بسته بودن راهها و افقهای عمل و نظر تحول در نگاه به علم بتواند گشایشی به سوی راه دشوار و سنگلاخ مدرنیزاسیون که متأسفانه اکنون تنها راه است باشد.
♦️در شرایط کنونی در فکر تحقق ایدهآل نمیتوان بود. جهان کنونی باید به مواظبت از درک و خرد خویش بپردازد. در جهاتی که به قول اورول، صلح و جنگ و آزادی و بردگی و عدل و ظلم و حتی دانایی و نادانی با هم اشتباه میشود. این مواظبت بیش از هر زمان ضرورت دارد.
♦️گاهی اگر بتوان چشم گشود و جزئیها و امور و اشیا در ظاهر پراکنده را در جای خود دید باید راضی بود و خدا را شکر کرد زیرا چشمها گاهی به جای اینکه اشیا را ببیند اشباح میبیند. خرد هم بزرگ را کوچک و کوچک را بزرگ و بیاهمیت را مهم، جزئی را کلی، کلی را جزئی، خاص را عام و عام را خاص و شکست را پیروزی و چه بسا که ذلت را عزت و انحطاط را پیشرفت مییابد و میانگارد.
♦️به مطالبی که مثلاً در نزاعهای سیاسی پیش میآید توجه کنیم، به جای اینکه برای آینده آب و نان و هوای کشور و در باب اخلاق و رفتار مردمان و بخصوص دستاندرکاران اندیشه کنند، هفتهها بحث میکنند که چرا حقوق فلان بیش از حقوق فلان است.
♦️اگر به فکر کشور و اخلاق و فرهنگ و دانش باشیم شاید به وجهی از تعادل در همه شئون برسیم ولی وقتی به مسائل فرعی مشغول میشویم فرصت و مجال پرداختن به اصلیترین امور از دست میرود و فروع هم به حال خود میماند.
♦️شاید هم در ناخودآگاه ما چیزی هست که موجب میشود از مسائل و امور اصلی بگریزیم و به مسائل و امور فرعی پناه ببریم و خود را مثلاً با این پندار راضی نگه داریم که از عدل و انصاف و حقوق بشر و … دفاع کردهایم.
♦️در شرایط کنونی هرکس که طالب عدالت و دوستدار آزادی است، باید نگران گسیختگیها و پریشانیها و از دست رفتن فرصتها و سرمایهها و تحقق نیافتن امکانها و سست شدن پیوندهای اجتماعی و از اعتبار افتادن ارزشهای اخلاقی باشد و مگر ممکن است ارزشهای اخلاقی و همبستگی اجتماعی نباشد و کوشش برای عدالت و آزادی ثمر بدهد.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#آیا_علم_میتواند_ستونی_شود_که_شئون_دیگر_زندگی_حول_آن_گرد_آیند؟
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹بخش چهارم
♦️ضرورت مدد اخلاق برای توسعه دانش و پژوهش
♦️جهان توسعهیافته بیشتر از آن جهت به اخلاق نیاز دارد که باید علاوه بر عمل، علم را نیز نجات دهد و از منحل شدن تام و تمامش در زندگی هرروزی جلوگیری کند. این جلوگیری شاید کاری بسیار دشوار باشد، اما پدید آمدن اندک تذکر به آینده نشانه آن است که غفلت سراسر وجود آدمی را فرانگرفته و همه روزنههای امید بسته نشده است.
♦️در جهان توسعهنیافته مدد اخلاق برای توسعه دانش و پژوهش یک امر ضروری است. این جهان علم آموخته است و میآموزد، اما نمیداند با آن، چه باید بکند. علم در جهان توسعهنیافته کم و بیش جای اشرافیت فکری قدیم را گرفته است.
♦️من با دانشمندانی بحث و گفتگو کردهام که شرف علم را بالاتر از این میدانستند که به کارکرد و کاربرد آن نظر کنند و حتی گاهی مرا که گمان میکردند علم را صرفاً کاربردی دانستهام و میدانم مستحق ملامت میدانستند.
♦️شاید آنها تفاوت میان کاربردی بودن علم و دگرگونساز بودنش را درک نمیکردند. علمی که صرفاً به ماده و موجودات قلمرو محسوس تعلق میگیرد هر چه باشد مطلوب بالذات و مایه اشرافیت فکری نمیشود. در اینجا الفاظی مثل حقیقت ممکن است اشخاص و حتی دانشمندان را به اشتباه بیندازد.
♦️پس علم را باید از سودای بیحاصل حقیقتجویی لفظی نجات داد.
♦️وظیفه اخلاقی دانشمند جهانِ توسعهنیافته تنها آموزش و پژوهش، آن هم هر پژوهشی که باشد نیست. در این جهان، آموزش و پژوهش باید که بتواند سیاست را راه ببرد یا مددکار آن باشد نه اینکه وسیلهای برای سیاست یا جزئی از آن شود.
♦️علم وقتی وسیله میشود دیگر نمیتواند پیوندی با حقیقت البته اگر از چنین پیوندی بتوان سخن گفت، داشته باشد. دانشمند جهان توسعهنیافته نباید علم را در کسب اطلاعات و نوشتن مقالاتی که نمیدانیم به کجا تعلق دارند و چه اثری بر وجودشان مترتب میشود محدود بداند، بلکه باید ببیند جهان پریشان و پراکنده او چه نیازی به علم دارد.
♦️و آیا علم میتواند ستونی شود که شئون دیگر زندگی حول آن گرد آیند؟
♦️شاید در زمانه بسته بودن راهها و افقهای عمل و نظر تحول در نگاه به علم بتواند گشایشی به سوی راه دشوار و سنگلاخ مدرنیزاسیون که متأسفانه اکنون تنها راه است باشد.
♦️در شرایط کنونی در فکر تحقق ایدهآل نمیتوان بود. جهان کنونی باید به مواظبت از درک و خرد خویش بپردازد. در جهاتی که به قول اورول، صلح و جنگ و آزادی و بردگی و عدل و ظلم و حتی دانایی و نادانی با هم اشتباه میشود. این مواظبت بیش از هر زمان ضرورت دارد.
♦️گاهی اگر بتوان چشم گشود و جزئیها و امور و اشیا در ظاهر پراکنده را در جای خود دید باید راضی بود و خدا را شکر کرد زیرا چشمها گاهی به جای اینکه اشیا را ببیند اشباح میبیند. خرد هم بزرگ را کوچک و کوچک را بزرگ و بیاهمیت را مهم، جزئی را کلی، کلی را جزئی، خاص را عام و عام را خاص و شکست را پیروزی و چه بسا که ذلت را عزت و انحطاط را پیشرفت مییابد و میانگارد.
♦️به مطالبی که مثلاً در نزاعهای سیاسی پیش میآید توجه کنیم، به جای اینکه برای آینده آب و نان و هوای کشور و در باب اخلاق و رفتار مردمان و بخصوص دستاندرکاران اندیشه کنند، هفتهها بحث میکنند که چرا حقوق فلان بیش از حقوق فلان است.
♦️اگر به فکر کشور و اخلاق و فرهنگ و دانش باشیم شاید به وجهی از تعادل در همه شئون برسیم ولی وقتی به مسائل فرعی مشغول میشویم فرصت و مجال پرداختن به اصلیترین امور از دست میرود و فروع هم به حال خود میماند.
♦️شاید هم در ناخودآگاه ما چیزی هست که موجب میشود از مسائل و امور اصلی بگریزیم و به مسائل و امور فرعی پناه ببریم و خود را مثلاً با این پندار راضی نگه داریم که از عدل و انصاف و حقوق بشر و … دفاع کردهایم.
♦️در شرایط کنونی هرکس که طالب عدالت و دوستدار آزادی است، باید نگران گسیختگیها و پریشانیها و از دست رفتن فرصتها و سرمایهها و تحقق نیافتن امکانها و سست شدن پیوندهای اجتماعی و از اعتبار افتادن ارزشهای اخلاقی باشد و مگر ممکن است ارزشهای اخلاقی و همبستگی اجتماعی نباشد و کوشش برای عدالت و آزادی ثمر بدهد.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#آیا_علم_میتواند_ستونی_شود_که_شئون_دیگر_زندگی_حول_آن_گرد_آیند؟
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐دکتر رضا داوری اردکانی: در زمانه بسته بودن راهها، تحول در نگاه به علم، شاید بتواند گشایشی به سوی راه دشوار و سنگلاخ مدرنیزاسیون باشد
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/4
♦️جهان توسعهیافته بیشتر از آن جهت به اخلاق نیاز دارد که باید علاوه بر عمل، علم را نیز نجات دهد و از منحل شدن تام و تمامش در زندگی هرروزی جلوگیری کند.
♦️در جهان توسعهنیافته مدد اخلاق برای توسعه دانش و پژوهش یک امر ضروری است. این جهان علم آموخته است و میآموزد، اما نمیداند با آن، چه باید بکند.
♦️علم را باید از سودای بیحاصل حقیقتجویی لفظی نجات داد.
♦️در این جهان توسعهنیافته ، آموزش و پژوهش باید که بتواند سیاست را راه ببرد یا مددکار آن باشد نه اینکه وسیلهای برای سیاست یا جزئی از آن شود.
♦️دانشمند جهان توسعهنیافته باید ببیند آیا علم میتواند ستونی شود که شئون دیگر زندگی حول آن گرد آیند؟
♦️شاید هم در ناخودآگاه ما چیزی هست که موجب میشود از مسائل و امور اصلی بگریزیم و به مسائل فرعی پناه ببریم و خود را با این پندار راضی نگه داریم.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/4
♦️جهان توسعهیافته بیشتر از آن جهت به اخلاق نیاز دارد که باید علاوه بر عمل، علم را نیز نجات دهد و از منحل شدن تام و تمامش در زندگی هرروزی جلوگیری کند.
♦️در جهان توسعهنیافته مدد اخلاق برای توسعه دانش و پژوهش یک امر ضروری است. این جهان علم آموخته است و میآموزد، اما نمیداند با آن، چه باید بکند.
♦️علم را باید از سودای بیحاصل حقیقتجویی لفظی نجات داد.
♦️در این جهان توسعهنیافته ، آموزش و پژوهش باید که بتواند سیاست را راه ببرد یا مددکار آن باشد نه اینکه وسیلهای برای سیاست یا جزئی از آن شود.
♦️دانشمند جهان توسعهنیافته باید ببیند آیا علم میتواند ستونی شود که شئون دیگر زندگی حول آن گرد آیند؟
♦️شاید هم در ناخودآگاه ما چیزی هست که موجب میشود از مسائل و امور اصلی بگریزیم و به مسائل فرعی پناه ببریم و خود را با این پندار راضی نگه داریم.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: در سالهای اخیر حداقل ۴۰۰ هزار ایرانی مقیم کانادا شدهاند
🔹 مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ محسن بهاروند معاون وزیر خارجه:
♦️ در سالهای اخیر حداقل ۴۰۰ هزار ایرانی مقیم کانادا شدهاند./شرق
♦️ این حکمرانی، دینی نیست
♦️ که بخش وسیعی از مردمش اعم از فقیر و غنی،
♦️ در حسرت رفتن و یا در پی مهاجرت از آن باشند.
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#فقیر_و_غنی_ایرانی_در_حسرت_رفتن_و_یا_درپی_مهاجرت
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ محسن بهاروند معاون وزیر خارجه:
♦️ در سالهای اخیر حداقل ۴۰۰ هزار ایرانی مقیم کانادا شدهاند./شرق
♦️ این حکمرانی، دینی نیست
♦️ که بخش وسیعی از مردمش اعم از فقیر و غنی،
♦️ در حسرت رفتن و یا در پی مهاجرت از آن باشند.
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#فقیر_و_غنی_ایرانی_در_حسرت_رفتن_و_یا_درپی_مهاجرت
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دیر یا زود، باید حامیان مدرنیته و مدافعان تعلقات دینی و سنتی در کشورمان سر یک میز برای گفت و گو بنشینند
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی: فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
♦️ دیر یا زود باید دیالوگی میان دو وجهه نظری مدرنیته و تعلقات دینی و سنتی در کشورمان شکل بگیرد.
♦️ ما در شرایط تاریخی یکصد سال اخیر هم نگاهی به مدرنیته داشته ایم و هم تعلقات دینی و سنتی و انتظار و امید گشایش عهد دینی را نگاه داشته ایم. در اروپا هم این دو نگاه بود.
♦️ با این تفاوت که ما مرزها را حفظ کردیم و دیالوگی میان دو وجهه نظر روی نداد.
♦️ اما در اروپا جدال فکری و تاریخی در ارواح و جان ها درگرفت.
♦️و شاید حتی بتوان گفت که تاریخ غربی در این و با این جدال فکری و عملی قوام یافت.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#دیالوگ_میان_دو_وجهه_نظری_مدرنیته_و_تعلقات_دینی_و_سنتی_در_کشور
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی: فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
♦️ دیر یا زود باید دیالوگی میان دو وجهه نظری مدرنیته و تعلقات دینی و سنتی در کشورمان شکل بگیرد.
♦️ ما در شرایط تاریخی یکصد سال اخیر هم نگاهی به مدرنیته داشته ایم و هم تعلقات دینی و سنتی و انتظار و امید گشایش عهد دینی را نگاه داشته ایم. در اروپا هم این دو نگاه بود.
♦️ با این تفاوت که ما مرزها را حفظ کردیم و دیالوگی میان دو وجهه نظر روی نداد.
♦️ اما در اروپا جدال فکری و تاریخی در ارواح و جان ها درگرفت.
♦️و شاید حتی بتوان گفت که تاریخ غربی در این و با این جدال فکری و عملی قوام یافت.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#دیالوگ_میان_دو_وجهه_نظری_مدرنیته_و_تعلقات_دینی_و_سنتی_در_کشور
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: باید تفاوت میان "واژۀ انقلاب" و "واژۀ جمهوری" را درک و خط حائل بین آنها را لحاظ کنیم
🔹 یونس احمدی دکتری تخصصی دین پژوهی دانشگاه ادیان
@yna7092
♦️ باید تفاوت انقلاب اسلامی را با جمهوری اسلامی، درک کنیم.
♦️ انقلاب اسلامی حوزه خودی هاست.
♦️ جمهوری اسلامی حوزه خودی ها و دگر اندیشان است.
♦️ در روابط بین الملل هم باید از خاصیت نظام و جمهوری اسلامی بهره گرفت.
♦️ نمی شود با انقلاب اسلامی با جهان گفت وگو کرد.
♦️ بین انقلاب و نظامِ حکومتی تفاوت از زمین تا آسمان است.
♦️ نظام و سیستم یک ادبیات مقبول و معقول جهانی دارد.
#یونس_احمدی_دکترای_تخصصی_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان
#تفاوت_انقلاب_با_جمهوری
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 یونس احمدی دکتری تخصصی دین پژوهی دانشگاه ادیان
@yna7092
♦️ باید تفاوت انقلاب اسلامی را با جمهوری اسلامی، درک کنیم.
♦️ انقلاب اسلامی حوزه خودی هاست.
♦️ جمهوری اسلامی حوزه خودی ها و دگر اندیشان است.
♦️ در روابط بین الملل هم باید از خاصیت نظام و جمهوری اسلامی بهره گرفت.
♦️ نمی شود با انقلاب اسلامی با جهان گفت وگو کرد.
♦️ بین انقلاب و نظامِ حکومتی تفاوت از زمین تا آسمان است.
♦️ نظام و سیستم یک ادبیات مقبول و معقول جهانی دارد.
#یونس_احمدی_دکترای_تخصصی_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان
#تفاوت_انقلاب_با_جمهوری
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
اهداف_فعالیت_و_روش_کار_کانال_تلگرامی_ساختارهای_ایرانی.pdf
138.1 KB
🌐اهداف فعالیت و روشِ کار کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
♦️ تفکر دست یافتنی ترین و قابلِ اعتمادترین امر برای شناخت یک ملت است.
♦️ واقعیت ها، آگهگان ها یا فکت ها facts پاسخ به این سؤال هستند که تفکر چگونه به عینیت می رسد ؟
♦️ جریانی از شناخت شناسی برای تبیین مدلِ شناخت و نحوه دیدنِ واقعیت و انواع آن در دنیا جاری است.
♦️ به این ترتیب، دانشی برای ساخت داخلی و همچنین ارتباط با ملت ها و مراوده با نهادهای بین المللی فراهم می گردد.
♦️ساختارها structures یا قراردادهای انسانی، ربط و نسبت دو یا چند مفهوم هستند.
♦️ علاوه بر ساختِ"محتوائی" پنج گانه فلسفی، علمی، دینی، هنری و اخلاقی، فرض ما این است که جامعۀ امروزی، دارای ساختارهای "شکلی" چهارگانه اجرائی، قانونگذاری، قضائی و ساختارهایِ مدنی Civil structures است.
♦️جامعه بین الملل یک واقعیت نوین ساختاری، و دارای موجودیت Existence در جهان کنونی است.
♦️اهداف فعالیت و روش کار کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی در یک مقدمه، هفت ماده و پانزده تبصره منتشر می شود.
#کانال_تلگرامی_ساختارهای_ایرانی
#اهداف_فعالیت_و_روش_کار
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ تفکر دست یافتنی ترین و قابلِ اعتمادترین امر برای شناخت یک ملت است.
♦️ واقعیت ها، آگهگان ها یا فکت ها facts پاسخ به این سؤال هستند که تفکر چگونه به عینیت می رسد ؟
♦️ جریانی از شناخت شناسی برای تبیین مدلِ شناخت و نحوه دیدنِ واقعیت و انواع آن در دنیا جاری است.
♦️ به این ترتیب، دانشی برای ساخت داخلی و همچنین ارتباط با ملت ها و مراوده با نهادهای بین المللی فراهم می گردد.
♦️ساختارها structures یا قراردادهای انسانی، ربط و نسبت دو یا چند مفهوم هستند.
♦️ علاوه بر ساختِ"محتوائی" پنج گانه فلسفی، علمی، دینی، هنری و اخلاقی، فرض ما این است که جامعۀ امروزی، دارای ساختارهای "شکلی" چهارگانه اجرائی، قانونگذاری، قضائی و ساختارهایِ مدنی Civil structures است.
♦️جامعه بین الملل یک واقعیت نوین ساختاری، و دارای موجودیت Existence در جهان کنونی است.
♦️اهداف فعالیت و روش کار کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی در یک مقدمه، هفت ماده و پانزده تبصره منتشر می شود.
#کانال_تلگرامی_ساختارهای_ایرانی
#اهداف_فعالیت_و_روش_کار
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: عقلانیت خیانت نیست
🔹 پرویز امینی دکترای علوم سیاسی و هیئت علمی دانشگاه
@ParvizAmini_ir
♦️ قبول قطعنامه 598 از جمله عقلانی ترین و راهبردی ترین تصمیمات کلان جمهوری اسلامی است.
♦️ که آرمان گرایی را با واقع بینی جمع کرد.
♦️ سالهای طولانی این عقلانیت، کوبیده می شد.
♦️ و در حد خیانت از آن نام برده می شد.
#پرویز_امینی
#عقلانیت_خیانت_نیست
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 پرویز امینی دکترای علوم سیاسی و هیئت علمی دانشگاه
@ParvizAmini_ir
♦️ قبول قطعنامه 598 از جمله عقلانی ترین و راهبردی ترین تصمیمات کلان جمهوری اسلامی است.
♦️ که آرمان گرایی را با واقع بینی جمع کرد.
♦️ سالهای طولانی این عقلانیت، کوبیده می شد.
♦️ و در حد خیانت از آن نام برده می شد.
#پرویز_امینی
#عقلانیت_خیانت_نیست
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساخت شناسی علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: فهمی که با مبادی و اصول جهان قبل از تجدد قوام یافته است، جهان کنونی و مسائل آن را در نمییابد و نمیشناسد
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹 سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹 بخش پنجم
♦️فهم ما جهان ماست
♦️کارها نظم و ترتیب و مراتب دارند. فهم درست باید این مراتب را بشناسد. حتی میتوان گفت که میان فهم و آنچه در بیرون میان مردم میگذرد تناسبی هست. اگر در بیرون پریشانی میبینیم، از کجا که این پریشانی انعکاس پریشانی روح و ذهن ما نباشد؟
♦️فهم، یک استعداد نفسانی ثابت و مستقل از زمان و تاریخ نیست. فهمی که با مبادی و اصول جهان قبل از تجدد قوام یافته است، جهان کنونی و مسائل آن را در نمییابد و نمیشناسد. ولی وقتی همه مردم جهان میتوانند علم کنونی را فراگیرند و در مورد سیاستها و ایدئولوژیها چون و چرا کنند و یکی را بر دیگری ترجیح دهند، سخن گفتن از اختلاف در فهم و مخصوصاً از تفاوت میان فهم دیروز و امروز به آسانی و چنانکه باید درک نمیشود؟
♦️مردمان از آن جهت مسائل مشترک دارند و با هم اختلاف و توافق میکنند که به یک جهان یا عالم تعلق دارند. فهم یک امر مطلق نیست که متعلق به انسان مطلق باشد، زیرا انسان موجودی است که با جهان و در جهانی خاص میتواند انسان باشد و فهمی داشته باشد.
♦️از آن جهت که در زمان ما جهان بشری یکی شده است و همه مردم روی زمین به درجات به جهان تجدد و فهم آن پیوستهاند، همه کم و بیش از فهم جدید سهمی دارند و البته این فهم چیزی نیست که به آسانی بتوان از آن روگردان شد.
♦️حتی چون و چراهایی هم که در فهم و خرد میشود به فهم تجدد تعلق دارد و این از آن روست که فهم هر کس فهم متعلق به جهان او است و نه آنکه درکی و تصویری مطلق از جهان و مطابق با اشیا باشد.
♦️فهم همان نحوه وجود داشتن آدمیان است. مردمان همانند که میدانند و میپندارند و میگویند و عمل میکنند. به شرط اینکه دانستهها و پندارها و گفتهها و کردهها را نه آورده خاص آنان بلکه جلوههای نظم یا بینظمی عالمی بدانیم که به آن متعلقند. فهم ما جهان ماست.
♦️اگر اروپا در قیاس با مناطق آسیا و آفریقا سامان و نظم بهتری دارد این سامان و نظم عین فهم است و اگر در جایی کارها دستخوش پریشانی و پراکندگی است، فهم و خاطر هم نمیتواند پریشان و پراکنده نباشد.
♦️کاری که "علوم انسانی به مدد فلسفه" میتواند بکند این است که وضع موجود امور را در قیاس با آنچه ایدهآل منورالفکری و تجدد بود یا با وضع موجود جهان توسعهیافته بسنجد. این سنجش نه به قصد پیروی و تقلید بلکه برای خودآگاهی به نسبتی است که همه جهان با تجدد دارد و پس از این نیز باید داشته باشد.
♦️این در حقیقت وظیفه اخلاقی دانشمند است.
♦️دانشمند علوم انسانی باید بگوید که چرا و چگونه به علم جدید رو کرده و از آنچه به دست آورده است و آیا میخواهد راه رفته را ادامه دهد. او هر نظری در سیاست داشته باشد به عنوان دانشمند باید مسائل و دردهای جامعه خویش و راههای حل و درمان آنها را بشناسد و از امکانها پرسش کند.
♦️میگویند چه ضرورت دارد که دانشمند چنین پرسشهایی داشته باشد. این رسم همه جهان است که مردم از سن معینی به مدرسه بروند و درس بخوانند. درس خواندن بخشی از عمر و زندگی مردمان شده است. پس کسانی هم باید بیشتر درس بخوانند که بتوانند به دیگران در مراحل مختلف تحصیل، بیاموزند.
♦️در این امور که شک نمیکنیم و از چرایی شأن نمیپرسیم و کافی میدانم که صاحب شغل علمی و آموزشی وظیفه خود را انجام دهد، اما او در صورتی میتواند این وظیفه را به خوبی انجام دهد که از اهمیت کار خود غافل نباشد و ادای آن را صرفاً انجام وظیفه اداری نداند.
♦️تحصیل و آموزش علم، رسم و شغل است، اما رسم و شغلی است که از ابتدا پشتوانه اخلاق داشته و برای اینکه به درستی صورت گیرد همواره باید مسبوق به اخلاق باشد. مدرسه رفتن و علم آموختن در میان ما هنوز بیشتر از آن جهت اخلاقی شمرده میشود که علم و مخصوصاً آموزشهای مدرسهای یکسره امور شریفند و محصّلان و معلمان با نیّت خیر آنها را میآموزند.
♦️این تلقی، "تلقی قدیم" از "جهان جدید" است.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#فهم_ما_جهان_ما_را_می_سازد
#تلقی_ما_از_آموزش_تلقی_قدیم_از_جهان_جدید_است
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹 سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹 بخش پنجم
♦️فهم ما جهان ماست
♦️کارها نظم و ترتیب و مراتب دارند. فهم درست باید این مراتب را بشناسد. حتی میتوان گفت که میان فهم و آنچه در بیرون میان مردم میگذرد تناسبی هست. اگر در بیرون پریشانی میبینیم، از کجا که این پریشانی انعکاس پریشانی روح و ذهن ما نباشد؟
♦️فهم، یک استعداد نفسانی ثابت و مستقل از زمان و تاریخ نیست. فهمی که با مبادی و اصول جهان قبل از تجدد قوام یافته است، جهان کنونی و مسائل آن را در نمییابد و نمیشناسد. ولی وقتی همه مردم جهان میتوانند علم کنونی را فراگیرند و در مورد سیاستها و ایدئولوژیها چون و چرا کنند و یکی را بر دیگری ترجیح دهند، سخن گفتن از اختلاف در فهم و مخصوصاً از تفاوت میان فهم دیروز و امروز به آسانی و چنانکه باید درک نمیشود؟
♦️مردمان از آن جهت مسائل مشترک دارند و با هم اختلاف و توافق میکنند که به یک جهان یا عالم تعلق دارند. فهم یک امر مطلق نیست که متعلق به انسان مطلق باشد، زیرا انسان موجودی است که با جهان و در جهانی خاص میتواند انسان باشد و فهمی داشته باشد.
♦️از آن جهت که در زمان ما جهان بشری یکی شده است و همه مردم روی زمین به درجات به جهان تجدد و فهم آن پیوستهاند، همه کم و بیش از فهم جدید سهمی دارند و البته این فهم چیزی نیست که به آسانی بتوان از آن روگردان شد.
♦️حتی چون و چراهایی هم که در فهم و خرد میشود به فهم تجدد تعلق دارد و این از آن روست که فهم هر کس فهم متعلق به جهان او است و نه آنکه درکی و تصویری مطلق از جهان و مطابق با اشیا باشد.
♦️فهم همان نحوه وجود داشتن آدمیان است. مردمان همانند که میدانند و میپندارند و میگویند و عمل میکنند. به شرط اینکه دانستهها و پندارها و گفتهها و کردهها را نه آورده خاص آنان بلکه جلوههای نظم یا بینظمی عالمی بدانیم که به آن متعلقند. فهم ما جهان ماست.
♦️اگر اروپا در قیاس با مناطق آسیا و آفریقا سامان و نظم بهتری دارد این سامان و نظم عین فهم است و اگر در جایی کارها دستخوش پریشانی و پراکندگی است، فهم و خاطر هم نمیتواند پریشان و پراکنده نباشد.
♦️کاری که "علوم انسانی به مدد فلسفه" میتواند بکند این است که وضع موجود امور را در قیاس با آنچه ایدهآل منورالفکری و تجدد بود یا با وضع موجود جهان توسعهیافته بسنجد. این سنجش نه به قصد پیروی و تقلید بلکه برای خودآگاهی به نسبتی است که همه جهان با تجدد دارد و پس از این نیز باید داشته باشد.
♦️این در حقیقت وظیفه اخلاقی دانشمند است.
♦️دانشمند علوم انسانی باید بگوید که چرا و چگونه به علم جدید رو کرده و از آنچه به دست آورده است و آیا میخواهد راه رفته را ادامه دهد. او هر نظری در سیاست داشته باشد به عنوان دانشمند باید مسائل و دردهای جامعه خویش و راههای حل و درمان آنها را بشناسد و از امکانها پرسش کند.
♦️میگویند چه ضرورت دارد که دانشمند چنین پرسشهایی داشته باشد. این رسم همه جهان است که مردم از سن معینی به مدرسه بروند و درس بخوانند. درس خواندن بخشی از عمر و زندگی مردمان شده است. پس کسانی هم باید بیشتر درس بخوانند که بتوانند به دیگران در مراحل مختلف تحصیل، بیاموزند.
♦️در این امور که شک نمیکنیم و از چرایی شأن نمیپرسیم و کافی میدانم که صاحب شغل علمی و آموزشی وظیفه خود را انجام دهد، اما او در صورتی میتواند این وظیفه را به خوبی انجام دهد که از اهمیت کار خود غافل نباشد و ادای آن را صرفاً انجام وظیفه اداری نداند.
♦️تحصیل و آموزش علم، رسم و شغل است، اما رسم و شغلی است که از ابتدا پشتوانه اخلاق داشته و برای اینکه به درستی صورت گیرد همواره باید مسبوق به اخلاق باشد. مدرسه رفتن و علم آموختن در میان ما هنوز بیشتر از آن جهت اخلاقی شمرده میشود که علم و مخصوصاً آموزشهای مدرسهای یکسره امور شریفند و محصّلان و معلمان با نیّت خیر آنها را میآموزند.
♦️این تلقی، "تلقی قدیم" از "جهان جدید" است.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#فهم_ما_جهان_ما_را_می_سازد
#تلقی_ما_از_آموزش_تلقی_قدیم_از_جهان_جدید_است
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی: مدرسه رفتن و علم آموختن در میان ما از آن جهت، که اموری شریفند، یک تلقیِ قدیم از جهان جدید است
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/5
♦️ فهم یک امر مطلق نیست که متعلق به انسان مطلق باشد، زیرا انسان موجودی است که با جهان و در جهانی خاص میتواند انسان باشد و فهمی داشته باشد.
♦️ همه مردم روی زمین به درجات از فهم جدید جهان سهمی دارند.
♦️ فهم همان نحوه وجود داشتن آدمیان است. مردمان همانند که میدانند و میپندارند و میگویند و عمل میکنند.
♦️ اگر اروپا در قیاس با مناطق آسیا و آفریقا سامان و نظم بهتری دارد این سامان و نظم عین فهم است.
♦️ کاری که "علوم انسانی به مدد فلسفه" میتواند بکند این است که وضع موجود امور را در قیاس با آنچه ایدهآل تجدد بود، برای خودآگاهی به نسبتی که همه جهان با تجدد دارد، بسنجد.
♦️ این در حقیقت وظیفه اخلاقی دانشمند است.
♦️ دانشمند علوم انسانی باید بگوید که چرا و چگونه به علم جدید رو کرده و آیا میخواهد راه رفته را ادامه دهد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/5
♦️ فهم یک امر مطلق نیست که متعلق به انسان مطلق باشد، زیرا انسان موجودی است که با جهان و در جهانی خاص میتواند انسان باشد و فهمی داشته باشد.
♦️ همه مردم روی زمین به درجات از فهم جدید جهان سهمی دارند.
♦️ فهم همان نحوه وجود داشتن آدمیان است. مردمان همانند که میدانند و میپندارند و میگویند و عمل میکنند.
♦️ اگر اروپا در قیاس با مناطق آسیا و آفریقا سامان و نظم بهتری دارد این سامان و نظم عین فهم است.
♦️ کاری که "علوم انسانی به مدد فلسفه" میتواند بکند این است که وضع موجود امور را در قیاس با آنچه ایدهآل تجدد بود، برای خودآگاهی به نسبتی که همه جهان با تجدد دارد، بسنجد.
♦️ این در حقیقت وظیفه اخلاقی دانشمند است.
♦️ دانشمند علوم انسانی باید بگوید که چرا و چگونه به علم جدید رو کرده و آیا میخواهد راه رفته را ادامه دهد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: آیا رسانه ملی به دنبال مرجعیت رسانه داخلی است؟
🔹 سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
@S_A_Salehi
♦️ گفتوگو در موضوعاتِ چالشی
-نظیر آنچه در برنامه تلویزیونی زاویه با موضوع حجاب صورت گرفت-
♦️ افقگشای مرجعیت رسانه داخلی است.
♦️ اتفاقها را رویه کنیم.
#سید_عباس_صالحی
#وزیر_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی
#برنامه_تلویزیونی_زاویه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
@S_A_Salehi
♦️ گفتوگو در موضوعاتِ چالشی
-نظیر آنچه در برنامه تلویزیونی زاویه با موضوع حجاب صورت گرفت-
♦️ افقگشای مرجعیت رسانه داخلی است.
♦️ اتفاقها را رویه کنیم.
#سید_عباس_صالحی
#وزیر_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی
#برنامه_تلویزیونی_زاویه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures