ساختارهای ایرانی Iranian structures – Telegram
ساختارهای ایرانی Iranian structures
442 subscribers
225 photos
34 videos
8 files
4 links
مرتبط با مدیرکانال :
t.me/Iranianstructures1
مطالب عمومی:
t.me/Iranianstructures2
ارتباطات :
@Aminha70
Download Telegram
🌐 محافل علمی در کشور باید فصلی از دیالوگ در خصوص "درک ایرانی از نظم بین الملل" را دنبال کنند
🔹 احمد زید آبادی
♦️ ما ایرانی‌ها از آنچه "نظم بین‌الملل" خوانده می‌شود، درک واضح و درستی نداریم.
♦️ ما با نظم بین الملل به گونه‌ای تفنن که می‌توان با هر متر و معیار فردی و داخلی در باره‌اش اظهار نظر کرد، فرض می‌کنیم.
♦️ نظم بین‌الملل نیز بر مبانیِ طبیعی و عقلی و اخلاقی جهانشمولی استوار نیست و در حقیقت نوعی قرارداد موقت برای تعیین نوع تعامل بین ملت - دولت‌های جهان است.
♦️ که "نباید" از آن تخطی شود .
♦️ این یک واقعیت است که عموم کشورها خود را ملتزم و پایبند به نظم بین‌الملل نشان می‌دهند.
♦️ مائو تسه تونگ رهبر انقلاب چین در ابتدا اساس نظم بین‌الملل را ظالمانه دانست ، اما بعدها در رویکرد خود تجدیدنظر کرد.
♦️ مقام‌های جمهوری اسلامی نظم بین‌الملل را در جهت تحکیم سلطه‌گری می‌دانند.
♦️ آمریکائی ها می‌خواهند بله یا نه روشن و قاطعی از ایران در بارۀ پذیرش یا رد نظم بین‌الملل بشنوند و گام بعدی خود را مطابق آن بردارند.
@ahmadzeidabad
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 در غیبت من سازمانی در سازمانهای ایرانی/ سازمان organization بنیان اصلی و رکن رکین جامعه کنونی در جهان است
🔹 دکتر سید جواد میری: دانشیار جامعه‌شناسی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔹 روزنامه همدلی
♦️ مشکل ما چیست؟ آیا این کشور مشکلاتش لاینحل است؟ آیا هیچ راهی جز انقلاب و جنگ برای تغییر رویه های نادرست وجود ندارد؟
به نظر من این پرسشی است که در ذهن تک تک افراد این جامعه و حتی مسئولان و مدیران کشور خانه کرده است ولی صورتبندی درستی برای عبور از این نوع مشکلات هنوز نیافته اند.
♦️ یکی از شاخصه های مهم جامعه مبتنی بر نظام ملت/دولت nation-state سازمان یافتگی آن است و این سخن بدین معناست که در همگی ساحات زندگی بشری نوعی "دستکاری" رخنه کرده است.
♦️ به سخن دیگر، حتی قدیمی ترین نهادهای بشری مثلاً خانواده و دین که پیش از نظم نوین ملت/دولت وجود داشتند با ظهور نظم سازمان یافته دولت این نهادها هم دگرگون شده اند ولو ظاهر آنها محفوظ باقی مانده باشد اما بافتارهای درونی آنها کن فیکون شده اند.
♦️ به عبارت دیگر، سازمان organization بنیان اصلی و رکن رکین جامعه کنونی در جهان است. اما ایجاد و نهادینه شدن و بسط این اصل مهم تبعات بنیادینی برای انسان بوجود می آورد که انسان ایرانی کماکان با پیامدهای آن از در شوخی وارد شده است و در برابر آن پادزهری بومی خلق کرده است که مانند موریانه سازمان یافتگی جامعه را خرد و پودر و خمیر می کند.
♦️اصل رفاقت و تیپولوژی تکثیر مدل های رفاقتی برای دور زدن پرنسیپ سازمانی تا اجازه ظهور و بروز و نهادینه شدن و بسط و توسعه منِ سازمانی ناممکن شود و در جای آن منِ رفاقتی شکل گیرد و گسترش پیدا کند و چرخه اتلاف در یکصد سال اخیر تاریخ معاصر ایران تبدیل به یک مدل کلاسیک در علوم اجتماعی بشود.
♦️ به زبان صریحتر بگویم، جامعه ایرانی جامعه "سازمان یافته" نیست بل جامعه "رفیق باز" است و دولت برآمده از جامعه رفیق باز نمی تواند مانند دولت ژاپن رفتار کند و اگر این کند جامعه منفجر خواهد شد.
♦️ به سخن دیگر، در ظاهر ساختمان ها و بناهای سازمانی وجود دارند ولی در درون آنها بافتارهای منِ سازمانی صرفاً در چارچوب ساز و کارهای رفاقتی و شبکه های رفاقتی کارایی دارند و اگر زمانی زد و خوردی یا افشاگری ممکن می گردد به دلیل این است که خللی در ساختار رفاقت ها ایجاد شده است نه اینکه منِ سازمانی بر اساس اصول سازمان که باید مصلحت عمومی را مد نظر داشته باشد و بر اساس آن پاسخگو باشد رفتار کرده است.
♦️ شاید وقت آن رسیده است که اصحاب علوم اجتماعی که تبدیل به اهل خطابه شده اند و دائم از بدیو و بوردیو سخنرانی می کنند تاملی در باب تضعیف منِ رفاقتی در درون سازمانِ دولت به معنای وسیع کلمه بنمایند و راه های تقویت منِ سازمانی را مبتنی بر مطالعات جامعه و فرهنگ ایرانی بیابند.
♦️البته این بدین معنا نیست که رفاقت امری مذموم است بل جایِ رفاقت در سازمان نیست بل در عرصه های دیگر و حوزه های دیگر حیات است. باید بین حوزه سیستم و ساحت حیات تفکیک قائل شد و منطق هر کدام را به دقت فرا گرفت تا بتوان از سنگلاخ مشکلات عبور کرد.
#دکتر_سید_جواد_میری_جامعه‌شناس_و_دین‌پژوه
#ساخت_شناسی_نظام_داخلی_در_ایران
#سازمان_بنیان_اصلی_و_رکن_رکین_جامعه_کنونی_در_جهان
#جامعه_ایرانی_جامعه_سازمان_یافته_نیست
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را تسلیت عرض می کنیم.
🌐 جایِ رفاقت در سازمان نیست/ سیستم و سازمان برای ما ایرانی ها یک شوخی است
🔹 یادداشت ارزشمند دکتر سید جواد میری در روزنامه همدلی
🔹در غیبت من سازمانی در سازمانهای ایرانی
♦️مشکل ما چیست؟ آیا این کشور مشکلاتش لاینحل است؟
♦️یکی از شاخصه های مهم جامعه مبتنی بر نظام ملت/دولت nation-state سازمان یافتگی آن است و این سخن بدین معناست که در همگی ساحات زندگی بشری نوعی "دستکاری" رخنه کرده است.
♦️سازمان organization بنیان اصلی و رکن رکین جامعه کنونی در جهان است، اما انسان ایرانی کماکان با پیامدهای آن از در شوخی وارد شده است.
♦️جامعه ایرانی جامعه "سازمان یافته" نیست بل جامعه "رفیق باز" است.
♦️به سخن دیگر، در ظاهر ساختمان ها و بناهای سازمانی وجود دارند ولی در درون آنها بافتارهای منِ سازمانی صرفاً در چارچوب ساز و کارهای رفاقتی و شبکه های رفاقتی کارایی دارند.
♦️منِ سازمانی بر اساس اصول سازمان، باید مصلحت عمومی را مد نظر داشته باشد.
♦️اصحاب علوم اجتماعی که تبدیل به اهل خطابه شده اند راه های تقویت منِ سازمانی را مبتنی بر مطالعات جامعه و فرهنگ ایرانی بیابند./ با تلخیص
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساخت شناسی علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: اگر سیاست کشور با دانش هماهنگ نباشد و به پژوهش اعتنا نکند، از دانشمند و دانشگاه هم توقع بیش از حد نباید داشت
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹 سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹 بخش سوم
♦️ کار بزرگ دانشمند، یافتن مسائل اصلی پژوهش است.
♦️ دانشمند باید نگران باشد که مبادا مهمترین مسائل از نظرش پنهان بماند. به خصوص دانشمند جهان توسعه‌نیافته وظیفه دارد که مسائل علم در جامعه خود را بشناسد و بکوشد علم را از صورت تفنن یا شغل علمی خارج کند.
♦️ این وظیفه چون با کار سیاست و سیاستمدار گره می‌خورد، گاهی ممکن است ادایش برای دانشمند دشوار شود.
♦️ اگر سیاست کشور با دانش هماهنگ نباشد و به پژوهش اعتنا نکند، از دانشمند و دانشگاه هم توقع بیش از حد نباید داشت. اگر بگویند دانشگاه باید سیاست را از خواب رخوت و هر روزی بودن بیدار کند، حرف خوبی می‌زنند به شرط اینکه بدانند وظیفه دشواری بر عهده دانشگاه می‌گذارند.
♦️ قدم اول راه دانش، درک اکنون و شناخت مسائل آن است.
♦️ درست است که دانشمند وظیفه دارد که گاهی به قول سقراط به سیاست نیش بزند تا بسترش را در مسیر خطر نگسترد، ولی اگر سیاست نخواهد، دانشمند جز اینکه درد خویش را بگوید چه می‌تواند بکند؟
♦️ گفته شد که قدم اول راه دانش، درک اکنون و شناخت مسائل آن است. اگر چنین فهمی حاصل شود در سیاست هم سریان پیدا می‌کند ولی اگر پدید نیامده باشد دانشگاه چه می‌تواند بکند؟ شرایط اخلاقی علم مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های معیّن و مدوّن نیست علم نیز با صدور دستورالعمل و بخشنامه متحول نمی‌شود، بلکه باید ندائی از درون جان اهل نظر و علم در داده شود که آنان را به فردا بخواند. آنها اگر بتوانند به فردا نظر کنند و چشم‌انداز آن را ببینند به سمت آن می‌روند.
♦️ نشانه این تحول انصراف دانشگاه‌ها و دانشمندان از صورت‌سازی و ترک سرگرمی‌های علمیِ هر چند احیاناً مفید است. ولی تا زمانی که فهم رایج و غالب پرداختن به علم را چیزی نظیر وظیفه اداری می‌داند، دانشمندان هم به این رسم و قرار تن در داده و احیاناً می‌کوشند که وظیفه اداری شان را درست انجام دهند.
♦️ عیب این است که پژوهش‌های رسمی معمولاً و غالباً جان ندارد. یعنی گلی است که در گلخانه پرورش یافته و به درد نگهداری در گلدان می‌خورد. وقتی پژوهش در آثار دانشمندان جان ندارد پیداست که اگر به دست کاسبان و سوداگران بیفتد چه بر سرش می‌آید و چگونه مدرک‌سازی و علم‌فروشی رواج پیدا می‌کند.
♦️ اگر توجه نکنیم که سیاست علم گاهی می‌تواند در کار علم خلل و آسیب پدید آورد و بخواهیم صرفاً با مجازات به رفع و علاج درد بپردازیم چه بسا که قضایا را پیچیده‌تر کنیم.
♦️ با تدبیرهای اداری نمی‌توان قصور و فتوری را که اخیراً در کار علم و کسب مدارک تحصیلی پدید آمده است، تدارک و رفع کرد. در دانشگاه و بیشتر در میان اهل سیاست این پندار معصوم اما بی‌وجه و شاید خطرناک شایع است که برای مقابله با تقلب در علم قانون نداریم و باید قانون وضع کنیم.
♦️ فساد با وضع قانون رفع نمی‌شود
♦️ در کشور ما هر مشکلی که پیش می‌آید کسانی به فکر تدوین قانون و اعمال نظارت می‌افتند. این تلقی چندین عیب دارد؛ از جمله اینکه فساد با وضع قانون رفع نمی‌شود. در اینکه فاسد را مجازات باید کرد تردیدی نیست، اما با قانون نمی‌توان فساد را از میان برداشت.
♦️ فساد که می‌آید، قانون بی‌اعتبار می‌شود. اگر قانون اعتبار داشت، فساد شایع نمی‌شد. عیب دیگر و بزرگ‌تر این تلقی این است که نگران بر باد رفتن اخلاق در دانشگاه نیست و راهی جز مقابله خشن با فساد دانشگاهی نمی‌شناسد.
♦️ دانشگاه اگر نتواند از عهده رفع این فساد برآید، از هیچ مرجع و مقام دیگر کاری ساخته نیست. ممکن است بپرسند که در این شرایط آیا خوش‌باوری نیست که به فکر اخلاق و شرایط اخلاقی تحول در علم باشیم؟ بخصوص که در غرب هم پروای اخلاقی‌ای که مثلاً ماکس وبر داشت دیگر کمتر وجود دارد.
♦️ پیش‌بینی این جامعه‌شناس بزرگ که می‌گفت علم از جهان و از خود افسون‌زدایی کرده است و باز هم می‌کند تا جایی که دیگر اخلاق علم جایی نداشته باشد یکسره ناشی از بدبینی نبود.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#قدم_اول_راه_دانش_درک_اکنون_و_شناخت_مسائل_آن_است
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی: اگر سیاست بسترش را در مسیر خطر بگسترد، دانشمند جز اینکه درد خویش را بگوید چه می‌تواند بکند؟
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/3
♦️دانشمند جهان توسعه‌نیافته وظیفه دارد که مسائل علم، در جامعه خود را بشناسد و بکوشد علم را از صورت تفنن یا شغل علمی خارج کند.
♦️گاهی این امر با کار سیاست گره می‌خورد، و ادایش برای دانشمند دشوار می شود.
♦️قدم اول راه دانش، درک اکنون و شناخت مسائل آن است. اگر چنین فهمی حاصل شود در سیاست هم سریان پیدا می‌کند ولی اگر پدید نیامده باشد دانشگاه چه می‌تواند بکند؟
♦️شرایط اخلاقی علم مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های معیّن و مدوّن نیست.
♦️نشانۀ تحول، انصراف دانشگاه‌ها و دانشمندان از صورت‌سازی و ترک سرگرمی‌های علمیِ هر چند احیاناً مفید است.
♦️با تدبیرهای اداری نمی‌توان قصور و فتوری را که اخیراً در کار علم و کسب مدارک تحصیلی پدید آمده است، تدارک و رفع کرد.
♦️فساد با وضع قانون رفع نمی‌شود. دانشگاه اگر نتواند از عهده رفع فساد بر باد رفتن اخلاق علم در دانشگاه برآید، از هیچ مرجعِ دیگر، کاری ساخته نیست.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 جهان دیگر تحمل هر اندیشه ای که نظم کنونی را به هم بریزد، ندارد
🔹 یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
🔹 مصاحبه با خبرگزاری ایسنا
♦️ بی تردید انسانها روزهای سخت و ساده بسیاری را پشت سرگذاشته اند. اگر بخواهیم گزارش ساده ای از آنچه "اکنون" در جهان جاری است بدهیم، باید بگوئیم "در یک تعریف از هزاران" جهان متشکل از تعدادی ساختار و سیستم است.
♦️ سیستم ها ی دیگر یا با شما هم اندیش هستند یا دگر اندیش و جهانِ افراد در نهایت حاصل گفت و گوی شما و دگر اندیشان است.
♦️ وقتی ساختارگرایانه فکر می کنید می توانید نسبت به ساختار موافق، منتقد ، و یا دگر اندیش باشید. در این نگاه گروه دیگری قابل تعریف نیست.
♦️قوانین در همه جای جهان دو دسته درون و برون ساختاری هستند. شما می توانید در ساختارهای خود با هر منطقی که دارید و با هر تعریفی که از جهان دارید، قوانینی وضع کنید اما حوزه نفوذ آنها تا مرز ساختار و سیستم شماست.
♦️در خارج از هر سیستم و ساختاری قوانین بین ساختاری یا بین المللی وجود دارد. همه سیستم ها و یا همه ملت ها و کشورها چاره ای ندارند جز آنکه به این قوانین احترام بگذارند.
♦️این روزها در جهان نظامهای بین المللی بسیار جوان و متأسفانه شکننده هستند . این سیستم های بین المللی که شامل برخی نهادهای فیزیکی و عمده ای از قوانین و اخلاقیات هستند، از سوی افراد و گروههای مختلفی تهدید می شوند. قدرت طلبی های برخی افراد، گروهها و برخی ملل این نظامها را تهدید می کنند. ایدئولوژی ها هم در این عرصه کم کار نبوده اند.
♦️جهان دیگر تحمل ندارد. تحمل هر فشاری و هر اندیشه ای که نظم و انسجام شکننده کنونی را به هم بریزد.
♦️نظامهای بین المللی بر آنند که اجازه دهند آدمها نفس بکشند و زندگی کنند . این نفس کشیدن های مختصر و این زندگیِ چند روزه با چند قاعدۀ ساده هم قابل عبور است.
♦️این همه هدف گذاری و ایدئولوژی سازی که تاکنون بشر به ارث برده است، برای هفت پشتش کافی است. ظاهراً باید گفت اگر دنبال کرامت برای بشر هستید، دست از سرش بردارید.
♦️باید اجازه داد افراد در ساختارهائی که می پسندند جاری شوند. امروز برای افراد ارتباط و حضور در درون یک ساختار ساده اما مشارکت آفرین، مهم تر از مباحثی است که "عمیق ترین نگرش ها را به هستی" جاری می سازند.
♦️و ما هم راهی نداریم جزآن که کشور را مانند یک ساختار ببینیم . ساختاری از صدها ساختار دیگر که در زمین جاری هستند.
♦️ساختار باید به ما زمینۀ بازی بدهد و ما را مشارکت دهد . هیچ کس نباید در ساختار سهیم نباشد. همه باید با معادله ای قانونمند در ساختار، بهره مندی داشته باشند.
♦️ساختار را باید اصلاح و بروز رسانی کرد . ساختار باید به سیستم های دورنیِ خود، قدرت اصلاحِ نظام مند بدهد .
♦️همه باید در تصمیم گیری های ساختاری مشارکت داشته باشند، و موافق یا مخالف باشند .
♦️این جوری هم نمی شود که افراد ایدۀ فردی و یا گروهی خود را ایدۀ کل ساختار بدانند و این جوری هم نمی شود که هر کس موافق سیستم نیست، بلادرنگ سراغ تیرک ها برود و بخواهد خیمه و خانه را از بنیان برکند.
♦️ما ایرانی هایِ مدعی راهی نداریم جز گفت و گو ، جز تعامل و پرهیز از خشونت.
♦️ما راهی نداریم یا باید به جامعه و اعضاء آن ساختارسازی یاد بدهیم و یا ساختارشکنی . دارد به دو قرن می رسد که شب و روز به جامعه ساختار شکنی می آموزیم.
♦️این ملتی که برای ساختارشکنی آموزش می بیند گروه گروه و فرقه فرقه می شود. نه ایران را می سازد و نه به ساخت جهانی بهتر کمک می کند. هرجا هم برود مایه درد سر می شود.
♦️اکنون ما ملتی هستیم که نمی توانیم ساختارهایمان را حفظ کنیم و با صبوری توسعه دهیم.
♦️شاید این یک واقعیت باشد که ما ملتی هستیم که اصولاً به "خودِ بازی" راه نیافته ایم. اصولاً نمی دانیم آمده ایم بمانیم یا که برگردیم. ما هنوز مستقر هم نشده ایم. ما ملت بی استقراریم. ما هنوز دل به زمین نداده ایم و منتظر شیپور برگشتیم، به همین خاطر دست و دلمان به کار و ساخت و پرداخت نمی رود.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
#ساخت_شناسی_نظام_داخلی_کشور
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: اگر نجنبیم نوبت به سوره فاتحه خواهد رسید!
🔹 مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ با سالها دوقطبی سازی جامعه ایران با عناوینی چون انقلابی و غیر انقلابی،
♦️ خودی و غیر خودی،
♦️ باحجاب و بی حجاب،
♦️ با دین و بی دین و ... به خواندن سوره کافرون رسیدیم.
♦️ اگر نجنبیم نوبت به سوره فاتحه خواهد رسید!
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#سالها_دوقطبی_سازی_جامعه_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساخت شناسی علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: در زمانه بسته بودن راه‌ها، تحول در نگاه به علم، شاید بتواند گشایشی به سوی راه دشوار و سنگلاخ مدرنیزاسیون باشد
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹بخش چهارم
♦️ضرورت مدد اخلاق برای توسعه دانش و پژوهش
♦️جهان توسعه‌یافته بیشتر از آن جهت به اخلاق نیاز دارد که باید علاوه بر عمل، علم را نیز نجات دهد و از منحل شدن تام و تمامش در زندگی هرروزی جلوگیری کند. این جلوگیری شاید کاری بسیار دشوار باشد، اما پدید آمدن اندک تذکر به آینده نشانه آن است که غفلت سراسر وجود آدمی را فرانگرفته و همه روزنه‌های امید بسته نشده است.
♦️در جهان توسعه‌نیافته مدد اخلاق برای توسعه دانش و پژوهش یک امر ضروری است. این جهان علم آموخته است و می‌آموزد، اما نمی‌داند با آن، چه باید بکند. علم در جهان توسعه‌نیافته کم و بیش جای اشرافیت فکری قدیم را گرفته است.
♦️من با دانشمندانی بحث و گفتگو کرده‌ام که شرف علم را بالاتر از این می‌دانستند که به کارکرد و کاربرد آن نظر کنند و حتی گاهی مرا که گمان می‌کردند علم را صرفاً کاربردی دانسته‌ام و می‌دانم مستحق ملامت می‌دانستند.
♦️شاید آنها تفاوت میان کاربردی بودن علم و دگرگون‌ساز بودنش را درک نمی‌کردند. علمی که صرفاً به ماده و موجودات قلمرو محسوس تعلق می‌گیرد هر چه باشد مطلوب بالذات و مایه اشرافیت فکری نمی‌شود. در اینجا الفاظی مثل حقیقت ممکن است اشخاص و حتی دانشمندان را به اشتباه بیندازد.
♦️پس علم را باید از سودای بی‌حاصل حقیقت‌جویی لفظی نجات داد.
♦️وظیفه اخلاقی دانشمند جهانِ توسعه‌نیافته تنها آموزش و پژوهش، آن هم هر پژوهشی که باشد نیست. در این جهان، آموزش و پژوهش باید که بتواند سیاست را راه ببرد یا مددکار آن باشد نه اینکه وسیله‌ای برای سیاست یا جزئی از آن شود.
♦️علم وقتی وسیله می‌شود دیگر نمی‌تواند پیوندی با حقیقت البته اگر از چنین پیوندی بتوان سخن گفت، داشته باشد. دانشمند جهان توسعه‌نیافته نباید علم را در کسب اطلاعات و نوشتن مقالاتی که نمی‌دانیم به کجا تعلق دارند و چه اثری بر وجودشان مترتب می‌شود محدود بداند، بلکه باید ببیند جهان پریشان و پراکنده او چه نیازی به علم دارد.
♦️و آیا علم می‌تواند ستونی شود که شئون دیگر زندگی حول آن گرد آیند؟
♦️شاید در زمانه بسته بودن راه‌ها و افق‌های عمل و نظر تحول در نگاه به علم بتواند گشایشی به سوی راه دشوار و سنگلاخ مدرنیزاسیون که متأسفانه اکنون تنها راه است باشد.
♦️در شرایط کنونی در فکر تحقق ایده‌آل نمی‌توان بود. جهان کنونی باید به مواظبت از درک و خرد خویش بپردازد. در جهاتی که به قول اورول، صلح و جنگ و آزادی و بردگی و عدل و ظلم و حتی دانایی و نادانی با هم اشتباه می‌شود. این مواظبت بیش از هر زمان ضرورت دارد.
♦️گاهی اگر بتوان چشم گشود و جزئی‌ها و امور و اشیا در ظاهر پراکنده را در جای خود دید باید راضی بود و خدا را شکر کرد زیرا چشم‌ها گاهی به جای اینکه اشیا را ببیند اشباح می‌بیند. خرد هم بزرگ را کوچک و کوچک را بزرگ و بی‌اهمیت را مهم، جزئی را کلی، کلی را جزئی، خاص را عام و عام را خاص و شکست را پیروزی و چه بسا که ذلت را عزت و انحطاط را پیشرفت می‌یابد و می‌انگارد.
♦️به مطالبی که مثلاً در نزاع‌های سیاسی پیش می‌آید توجه کنیم، به جای اینکه برای آینده آب و نان و هوای کشور و در باب اخلاق و رفتار مردمان و بخصوص دست‌اندرکاران اندیشه کنند، هفته‌ها بحث می‌کنند که چرا حقوق فلان بیش از حقوق فلان است.
♦️اگر به فکر کشور و اخلاق و فرهنگ و دانش باشیم شاید به وجهی از تعادل در همه شئون برسیم ولی وقتی به مسائل فرعی مشغول می‌شویم فرصت و مجال پرداختن به اصلی‌ترین امور از دست می‌رود و فروع هم به حال خود می‌ماند.
♦️شاید هم در ناخودآگاه ما چیزی هست که موجب می‌شود از مسائل و امور اصلی بگریزیم و به مسائل و امور فرعی پناه ببریم و خود را مثلاً با این پندار راضی نگه داریم که از عدل و انصاف و حقوق بشر و … دفاع کرده‌ایم.
♦️در شرایط کنونی هرکس که طالب عدالت و دوستدار آزادی است، باید نگران گسیختگی‌ها و پریشانی‌ها و از دست رفتن فرصت‌ها و سرمایه‌ها و تحقق نیافتن امکان‌ها و سست شدن پیوندهای اجتماعی و از اعتبار افتادن ارزش‌های اخلاقی باشد و مگر ممکن است ارزش‌های اخلاقی و همبستگی اجتماعی نباشد و کوشش برای عدالت و آزادی ثمر بدهد.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#آیا_علم_می‌تواند_ستونی_شود_که_شئون_دیگر_زندگی_حول_آن_گرد_آیند؟
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐دکتر رضا داوری اردکانی: در زمانه بسته بودن راه‌ها، تحول در نگاه به علم، شاید بتواند گشایشی به سوی راه دشوار و سنگلاخ مدرنیزاسیون باشد
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/4
♦️جهان توسعه‌یافته بیشتر از آن جهت به اخلاق نیاز دارد که باید علاوه بر عمل، علم را نیز نجات دهد و از منحل شدن تام و تمامش در زندگی هرروزی جلوگیری کند.
♦️در جهان توسعه‌نیافته مدد اخلاق برای توسعه دانش و پژوهش یک امر ضروری است. این جهان علم آموخته است و می‌آموزد، اما نمی‌داند با آن، چه باید بکند.
♦️علم را باید از سودای بی‌حاصل حقیقت‌جویی لفظی نجات داد.
♦️در این جهان توسعه‌نیافته ، آموزش و پژوهش باید که بتواند سیاست را راه ببرد یا مددکار آن باشد نه اینکه وسیله‌ای برای سیاست یا جزئی از آن شود.
♦️دانشمند جهان توسعه‌نیافته باید ببیند آیا علم می‌تواند ستونی شود که شئون دیگر زندگی حول آن گرد آیند؟
♦️شاید هم در ناخودآگاه ما چیزی هست که موجب می‌شود از مسائل و امور اصلی بگریزیم و به مسائل فرعی پناه ببریم و خود را با این پندار راضی نگه داریم.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: در سال‌های اخیر حداقل ۴۰۰ هزار ایرانی مقیم کانادا شده‌اند
🔹 مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ محسن بهاروند معاون وزیر خارجه:
♦️ در سال‌های اخیر حداقل ۴۰۰ هزار ایرانی مقیم کانادا شده‌اند./شرق
♦️ این حکمرانی، دینی نیست
♦️ که بخش وسیعی از مردمش اعم از فقیر و غنی،
♦️ در حسرت رفتن و یا در پی مهاجرت از آن باشند.
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#فقیر_و_غنی_ایرانی_در_حسرت_رفتن_و_یا_درپی_مهاجرت
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دیر یا زود، باید حامیان مدرنیته و مدافعان تعلقات دینی و سنتی در کشورمان سر یک میز برای گفت و گو بنشینند
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی: فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
♦️ دیر یا زود باید دیالوگی میان دو وجهه نظری مدرنیته و تعلقات دینی و سنتی در کشورمان شکل بگیرد.
♦️ ما در شرایط تاریخی یکصد سال اخیر هم نگاهی به مدرنیته داشته ایم و هم تعلقات دینی و سنتی و انتظار و امید گشایش عهد دینی را نگاه داشته ایم. در اروپا هم این دو نگاه بود.
♦️ با این تفاوت که ما مرزها را حفظ کردیم و دیالوگی میان دو وجهه نظر روی نداد.
♦️ اما در اروپا جدال فکری و تاریخی در ارواح و جان ها درگرفت.
♦️و شاید حتی بتوان گفت که تاریخ غربی در این و با این جدال فکری و عملی قوام یافت.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#دیالوگ_میان_دو_وجهه_نظری_مدرنیته_و_تعلقات_دینی_و_سنتی_در_کشور
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: باید تفاوت میان "واژۀ انقلاب" و "واژۀ جمهوری" را درک و خط حائل بین آنها را لحاظ کنیم
🔹 یونس احمدی دکتری تخصصی دین پژوهی دانشگاه ادیان
@yna7092
♦️ باید تفاوت انقلاب اسلامی را با جمهوری اسلامی، درک کنیم.
♦️ انقلاب اسلامی حوزه خودی هاست.
♦️ جمهوری اسلامی حوزه خودی ها و دگر اندیشان است.
♦️ در روابط بین الملل هم باید از خاصیت نظام و جمهوری اسلامی بهره گرفت.
♦️ نمی شود با انقلاب اسلامی با جهان گفت وگو کرد.
♦️ بین انقلاب و نظامِ حکومتی تفاوت از زمین تا آسمان است.
♦️ نظام و سیستم یک ادبیات مقبول و معقول جهانی دارد.
#یونس_احمدی_دکترای_تخصصی_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان
#تفاوت_انقلاب_با_جمهوری
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
اهداف_فعالیت_و_روش_کار_کانال_تلگرامی_ساختارهای_ایرانی.pdf
138.1 KB
🌐اهداف فعالیت و روشِ کار کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
♦️ تفکر دست یافتنی ترین و قابلِ اعتمادترین امر برای شناخت یک ملت است.
♦️ واقعیت ها، آگهگان ها یا فکت ها facts پاسخ به این سؤال هستند که تفکر چگونه به عینیت می رسد ؟
♦️ جریانی از شناخت شناسی برای تبیین مدلِ شناخت و نحوه دیدنِ واقعیت و انواع آن در دنیا جاری است.
♦️ به این ترتیب، دانشی برای ساخت داخلی و همچنین ارتباط با ملت ها و مراوده با نهادهای بین المللی فراهم می گردد.
♦️ساختارها structures یا قراردادهای انسانی، ربط و نسبت دو یا چند مفهوم هستند.
♦️ علاوه بر ساختِ"محتوائی" پنج گانه فلسفی، علمی، دینی، هنری و اخلاقی، فرض ما این است که جامعۀ امروزی، دارای ساختارهای "شکلی" چهارگانه اجرائی، قانونگذاری، قضائی و ساختارهایِ مدنی Civil structures است.
♦️جامعه بین الملل یک واقعیت نوین ساختاری، و دارای موجودیت Existence در جهان کنونی است.
♦️اهداف فعالیت و روش کار کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی در یک مقدمه، هفت ماده و پانزده تبصره منتشر می شود.
#کانال_تلگرامی_ساختارهای_ایرانی
#اهداف_فعالیت_و_روش_کار
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: عقلانیت خیانت نیست
🔹 پرویز امینی دکترای علوم سیاسی و هیئت علمی دانشگاه
@ParvizAmini_ir
♦️ قبول قطعنامه 598 از جمله عقلانی ترین و راهبردی ترین تصمیمات کلان جمهوری اسلامی است.
♦️ که آرمان گرایی را با واقع بینی جمع کرد.
♦️ سالهای طولانی این عقلانیت، کوبیده می شد.
♦️ و در حد خیانت از آن نام برده می شد.
#پرویز_امینی
#عقلانیت_خیانت_نیست
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساخت شناسی علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: فهمی که با مبادی و اصول جهان قبل از تجدد قوام یافته است، جهان کنونی و مسائل آن را در نمی‌یابد و نمی‌شناسد
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹 سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹 بخش پنجم
♦️فهم ما جهان ماست
♦️کارها نظم و ترتیب و مراتب دارند. فهم درست باید این مراتب را بشناسد. حتی می‌توان گفت که میان فهم و آنچه در بیرون میان مردم می‌گذرد تناسبی هست. اگر در بیرون پریشانی می‌بینیم، از کجا که این پریشانی انعکاس پریشانی روح و ذهن ما نباشد؟
♦️فهم، یک استعداد نفسانی ثابت و مستقل از زمان و تاریخ نیست. فهمی که با مبادی و اصول جهان قبل از تجدد قوام یافته است، جهان کنونی و مسائل آن را در نمی‌یابد و نمی‌شناسد. ولی وقتی همه مردم جهان می‌توانند علم کنونی را فراگیرند و در مورد سیاست‌ها و ایدئولوژی‌ها چون و چرا کنند و یکی را بر دیگری ترجیح دهند، سخن گفتن از اختلاف در فهم و مخصوصاً از تفاوت میان فهم دیروز و امروز به آسانی و چنانکه باید درک نمی‌شود؟
♦️مردمان از آن جهت مسائل مشترک دارند و با هم اختلاف و توافق می‌کنند که به یک جهان یا عالم تعلق دارند. فهم یک امر مطلق نیست که متعلق به انسان مطلق باشد، زیرا انسان موجودی است که با جهان و در جهانی خاص می‌تواند انسان باشد و فهمی داشته باشد.
♦️از آن جهت که در زمان ما جهان بشری یکی شده است و همه مردم روی زمین به درجات به جهان تجدد و فهم آن پیوسته‌اند، همه کم و بیش از فهم جدید سهمی دارند و البته این فهم چیزی نیست که به آسانی بتوان از آن روگردان شد.
♦️حتی چون و چراهایی هم که در فهم و خرد می‌شود به فهم تجدد تعلق دارد و این از آن روست که فهم هر کس فهم متعلق به جهان او است و نه آنکه درکی و تصویری مطلق از جهان و مطابق با اشیا باشد.
♦️فهم همان نحوه وجود داشتن آدمیان است. مردمان همانند که می‌دانند و می‌پندارند و می‌گویند و عمل می‌کنند. به شرط اینکه دانسته‌ها و پندارها و گفته‌ها و کرده‌ها را نه آورده خاص آنان بلکه جلوه‌های نظم یا بی‌نظمی عالمی بدانیم که به آن متعلقند. فهم ما جهان ماست.
♦️اگر اروپا در قیاس با مناطق آسیا و آفریقا سامان و نظم بهتری دارد این سامان و نظم عین فهم است و اگر در جایی کارها دستخوش پریشانی و پراکندگی است، فهم و خاطر هم نمی‌تواند پریشان و پراکنده نباشد.
♦️کاری که "علوم انسانی به مدد فلسفه" می‌تواند بکند این است که وضع موجود امور را در قیاس با آنچه ایده‌آل منورالفکری و تجدد بود یا با وضع موجود جهان توسعه‌یافته بسنجد. این سنجش نه به قصد پیروی و تقلید بلکه برای خودآگاهی به نسبتی است که همه جهان با تجدد دارد و پس از این نیز باید داشته باشد.
♦️این در حقیقت وظیفه اخلاقی دانشمند است.
♦️دانشمند علوم انسانی باید بگوید که چرا و چگونه به علم جدید رو کرده و از آنچه به دست آورده است و آیا می‌خواهد راه رفته را ادامه دهد. او هر نظری در سیاست داشته باشد به عنوان دانشمند باید مسائل و دردهای جامعه خویش و راه‌های حل و درمان آنها را بشناسد و از امکان‌ها پرسش کند.
♦️می‌گویند چه ضرورت دارد که دانشمند چنین پرسش‌هایی داشته باشد. این رسم همه جهان است که مردم از سن معینی به مدرسه بروند و درس بخوانند. درس خواندن بخشی از عمر و زندگی مردمان شده است. پس کسانی هم باید بیشتر درس بخوانند که بتوانند به دیگران در مراحل مختلف تحصیل، بیاموزند.
♦️در این امور که شک نمی‌کنیم و از چرایی شأن نمی‌پرسیم و کافی می‌دانم که صاحب شغل علمی و آموزشی وظیفه خود را انجام دهد، اما او در صورتی می‌تواند این وظیفه را به خوبی انجام ‌دهد که از اهمیت کار خود غافل نباشد و ادای آن را صرفاً انجام وظیفه اداری نداند.
♦️تحصیل و آموزش علم، رسم و شغل است، اما رسم و شغلی است که از ابتدا پشتوانه اخلاق داشته و برای اینکه به درستی صورت گیرد همواره باید مسبوق به اخلاق باشد. مدرسه رفتن و علم آموختن در میان ما هنوز بیشتر از آن جهت اخلاقی شمرده می‌شود که علم و مخصوصاً آموزش‌های مدرسه‌ای یکسره امور شریفند و محصّلان و معلمان با نیّت خیر آنها را می‌آموزند.
♦️این تلقی، "تلقی قدیم" از "جهان جدید" است.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#فهم_ما_جهان_ما_را_می_سازد
#تلقی_ما_از_آموزش_تلقی_قدیم_از_جهان_جدید_است
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی: مدرسه رفتن و علم آموختن در میان ما از آن جهت، که اموری شریفند، یک تلقیِ قدیم از جهان جدید است
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/5
♦️ فهم یک امر مطلق نیست که متعلق به انسان مطلق باشد، زیرا انسان موجودی است که با جهان و در جهانی خاص می‌تواند انسان باشد و فهمی داشته باشد.
♦️ همه مردم روی زمین به درجات از فهم جدید جهان سهمی دارند.
♦️ فهم همان نحوه وجود داشتن آدمیان است. مردمان همانند که می‌دانند و می‌پندارند و می‌گویند و عمل می‌کنند.
♦️ اگر اروپا در قیاس با مناطق آسیا و آفریقا سامان و نظم بهتری دارد این سامان و نظم عین فهم است.
♦️ کاری که "علوم انسانی به مدد فلسفه" می‌تواند بکند این است که وضع موجود امور را در قیاس با آنچه ایده‌آل تجدد بود، برای خودآگاهی به نسبتی که همه جهان با تجدد دارد، بسنجد.
♦️ این در حقیقت وظیفه اخلاقی دانشمند است.
♦️ دانشمند علوم انسانی باید بگوید که چرا و چگونه به علم جدید رو کرده و آیا می‌خواهد راه رفته را ادامه دهد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: آیا رسانه ملی به دنبال مرجعیت رسانه داخلی است؟
🔹 سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
@S_A_Salehi
♦️ گفت‌وگو در موضوعاتِ چالشی
-نظیر آنچه در برنامه تلویزیونی زاویه با موضوع حجاب صورت گرفت-
♦️ افق‌گشای مرجعیت رسانه داخلی است.
♦️ اتفاق‌ها را رویه کنیم.
#سید_عباس_صالحی
#وزیر_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی
#برنامه_تلویزیونی_زاویه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ما، مدرنیته و ایران
🔹یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
♦️باید واقعیتها را شناخت، توزین کرد و در ساخت های ذهنی و رفتاری به کار گرفت. این تلاشی است که دنیای جدید در پی دست یابی به آن است.
♦️ظاهراً تلاش دنیای مدرن، این است که واقعیت را از حالت پریشانیِ انتزاع رها کند و به انسانِ مدرن این فرصت را بدهد که آن را بشناسد و در آن دست کاری کند.
♦️به این ترتیب تا واقعیتی به ماده تبدیل نگردد و در دنیای مادی قابل رصد نباشد، نمی توان روی فعل و انفعالات آن در دنیای مدرن حساب باز کرد.
♦️البته این امر به معنی عدم وجود عناصر غیر مادی نیست، بلکه به معنای آن است که تا عنصری قابل دست یابی و ساخت و پرداخت نشود، امکان ردگیریِ ردپای آن در فعل و انفعالات دنیای مادی، انسانی و اجتماعی وجود ندارد.
♦️به این ترتیب با دنیائی سازگارتر برای زیستِ انسانی مواجه می شویم.
♦️بر این اصل انسان مدرن در تلاش است نه تنها فرآیندهای تکنولوژیک پیشرفته تری برای نسل آینده باقی بگذارد، بلکه در متن روندهای شناخت شناسی و روش شناسی علوم، جهان مفاهیم را نیز، از مفاهیم موهوم، غیر قابل ردیابی و اندازه گیری، پاک سازی و یا با آنها مرزبندی نماید.
♦️به عبارتی ساده تر از آنجا که انسانِ مادی به ماده آشناتر است هر مفهوم، کلمه و یا روایتی باید وزن مشخص مادی داشته باشد و بتوان این پیش بینی را درخصوص آن صورت داد که در صورت به کارگیری دقیقاً به چه میزان و در کدام جهت، رفتارهای فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد.
♦️در سوی مقابل و مبتنی بر قراد، هرچند هرمفهومی داری یونی uni و ظرفیت مشخص مادی است، اما جامعه هدف هم، باید، توان مادی به کارگیری آن مفهوم با ظرفیت تعیین شده را داشته باشد.
♦️در صورت استفادۀ ناصحیح از مفاهیم، ممکن است سیستم های گیرنده با ظرفیت مشخصِ انسانی و اجتماعی دچار عدم تعادل و ناتوانی در هماهنگی با آن مفهوم شوند. در این موارد و به عبارتِ امروزی، جامعۀ اخیر هنگ hang می کند و یا فریز freeze می شود. در این شرایط یا هیچ پاسخی از سوی سیستم گیرنده دیده نمی شود و یا پاسخ ها نامنظم هستند و ما نیازمند به باز راه اندایِ سیستم هستیم.
♦️مبتنی بر مقدمات اخیر مفهوم وطن با نگرشِ امروزی دارای تفاوت های قابل ارزیابی با گذشته است. وطن واحدِ ضروری برای ورود به دنیای آینده است. آینده از آن وطن است و در چند سده اخیر این ایده در قالب های مختلفی چون دولت-ملت پیگیری شده است. به این ترتیب و بنا بر تعریف، وطنِ جدید یک واقعیت کمیِ قابل اندازه گیری است.
♦️در نگرش اخیر، وطن واحد ورود به دنیای مدرن نیز هست و بدون هرگونه پیشوند و پسوندی، دارای ارزش ذاتی و تعیین کننده است. انسان های فرهنگی در قالب وطن ساختار می یابند و در نظامهای جهانی وارد می شوند.
♦️از آن سو، شواهد نشان می دهد در تفکر غیر مدرن وطن بخشی پیوسته وحاشیه از یک هویت سازنده و اصلی است. بخشی از تاریخ و یا بخشی از ایمان، و به محض تضعیف هویتِ اصلی، مفهومِ وطن نیز تضعیف می شود.
♦️در تعریف جدید وطن دارای آنچنان ظرفیتِ کمی، متنی و محتوائی است که تنها از سوی انسان مدرن قابل به کارگیری نرم افزاری است. انسانِ سنتی دارای تعریفی از وطن پرستی است که در زیر سایه ایدئولوژی های مختلف ملی، دینی و یا هر ایدئولوژی دیگری قرار می گیرد. در تفکر سنتی، وطن فدای همه چیز می شود، در حالی که در دنیای مدرن این همه چیز است که باید فدای منافع وطن شود.
♦️همین چرتکه انداختن های دانشمندان علوم انسانی در ایران است که اندیشمندان این حوزه را به ارائه تعریفی از ایران و هویت ایرانی برای نسل های بعدی واداشته است، تا تعریفِ مدرنِ وطن برای آیندگان به میراث بماند.
♦️این تعریف علاوه بر آنکه باید متنِ مشخصی را ارائه نماید، باید کمی و قابل اندازه گیری باشد و همچنین جامعه ایرانی ظرفیت پذیرش آن را داشته باشد.
♦️با تلاش و تجمع نخبگانی در دو قرن اخیر به جامعه ایرانیِ مبتنی بر سنت، اولویت های دیگری به عنوان محوریت اجتماعی تزریق شده است. بنابراین "ایران" هیچگاه نتوانسته است به محور رفتاری فرزندانش تبدیل شود و ما هموراه شاهد بوده ایم عباراتی مانند چپ، راست، سلطنتی، انقلابی، دینی، ملی، مدرن و سنتی به عنوان پسوند ایران مطرح بوده اند و با ایجاد نوعی ایدئولوژی مبتنی بر پسوندهای اخیر با نوعی ایران مواجه بوده ایم که تنها برای بخشی از ایرانیان مطلوبیت داشته است.
♦️ما از ایران برای ایده هایمان سود می بریم و عبور می کنیم، مفهوم وطن از ظرفیت سنتی ما بالاتر است و با این مفهوم، ما فریز می شویم.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
#ما_مدرنیته_و_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 مفهوم وطن از ظرفیت سنتی ما بالاتر است و با این مفهوم، ما فریز می شویم
🔹یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
♦️تلاش دنیای مدرن، این است که واقعیت را از حالت پریشانیِ انتزاع رها کند و به انسانِ مدرن این فرصت را بدهد که آن را بشناسد و در آن دست کاری کند.
♦️جامعه هدف باید، توان مادی به کارگیری مفهوم با ظرفیت تعیین شده را داشته باشد. در صورت استفادۀ ناصحیح از مفاهیم، جامعۀ اخیر هنگ hang می کند و یا فریز freeze می شود.
♦️وطن واحدِ مادی و ضروری برای ورود به دنیای آینده است و بدون هرگونه پیشوند و پسوندی، دارای ارزش ذاتی و تعیین کننده است.
♦️انسانِ سنتی دارای تعریفی از وطن است که در زیر سایه ایدئولوژی های مختلف ملی، دینی قرار می گیرد.
♦️دانشمندان علوم انسانی در ایران به دنبال ارائه تعریفی از ایران و هویت ایرانی هستند، تا تعریفِ مدرنِ وطن به میراث بماند.
♦️با تلاش و تجمع نخبگانی در دو قرن اخیر با تزریق اولویت های دیگری به عنوان محوریت اجتماعی ، "ایران" هیچگاه نتوانسته است به محور رفتاری فرزندانش تبدیل شود.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ما بدون درک وضع فکر و تفکر در جهان راه بجایی نمی‌بریم چنانکه اگر با تفکر گذشته خودمان انس پیدا نکنیم در جهان سرگردان می‌شویم
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی: رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران
♦️ من از وضع موجود تفکر راضی نیستم و از غلبه و چیرگی ایدئولوژی بر فلسفه نگرانم.
♦️ در این ۱۵۰ سال تاریخ تجدد مآبی نه فقط تحقیق و تفکر کم داشته‌ایم بلکه در قلمرو پژوهش هم تعداد آثار ممتازمان زیاد نیست، بنابراین اگر کسی بگوید در راه تفکر متوقف بوده‌ایم بر او خرده نمی‌توان گرفت، اما وقتی می‌گوید ما توانایی تفکر نداریم باید در سخن او تأمل کنیم.
♦️ من وقتی به آینده فکر می‌کنم تجدید عهد تفکر دینی را نشانه ای امیدوار کننده می‌بینم.
♦️ اما اینکه فلسفه و تفکر با میزان ایدئولوژی و سیاست سنجیده می‌شود می‌تواند چندان مأیوس کننده باشد که هر امیدی را بر باد دهد.
♦️ سیاست در عالم کنونی همه‌کاره است، اما وقتی با ملاک سیاست در مورد تفکر حکم شود حکم عالم و عامی و عاقل و جاهل و خردمند و سفیه در یک عرض قرار می‌گیرد.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#وضع_موجود_تفکر_در_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures