Forwarded from Sell old group buy old channel sell old channel
📍ساختار آموزشی، شکست خورده است.
🔹گفتگو با دکتر محمدحسین بادامچی:
🔻داوود طالقانی با دکتر محمدحسین بادامچی، نویسنده کتاب «جنبش ناراضیان» درباره دانشگاه، جنبش دانشجویی و نظام آموزشی گفتگو کرده است.
به اعتقاد ایشان، «ساختار آموزش عالی ما بی سر و صدا شکست خورده و این شکست را حدود سالهای 1390 عدهای درک کرده بودند. مهمترین نماد این شکست، بیمعنایی رشتههای مهندسی است. ما بیشترین تعداد مهندس را در جهان داریم و این وحشتناک است. از طرفی به هیچ وجه کشوری صنعتی نیستیم. این صدای شکستن را عدهای شنیدند و این شنیدن به جنبش ناراضیان مربوط است. آنها احساس کردند که سیستم آموزشی درست کار نمیکند. دانشجویان رشتههای مهندسی، که به علوم انسانی روی آوردند اما مسیر آنها فهمیده نشد. تا جایی که پایانی تراژیک برای جریان این جنبش رقم خورد.»
📌ادامه این مطلب را در سایت باشگاه اندیشه بخوانید:
🔗 http://bashgah.net/go/ba236/
◇◇◇◇◇
«سکوت و فریاد»، پرونده باشگاه اندیشه درباره جنبشهای دانشجویی 👇
➕ @Bashgah_net
🔹گفتگو با دکتر محمدحسین بادامچی:
🔻داوود طالقانی با دکتر محمدحسین بادامچی، نویسنده کتاب «جنبش ناراضیان» درباره دانشگاه، جنبش دانشجویی و نظام آموزشی گفتگو کرده است.
به اعتقاد ایشان، «ساختار آموزش عالی ما بی سر و صدا شکست خورده و این شکست را حدود سالهای 1390 عدهای درک کرده بودند. مهمترین نماد این شکست، بیمعنایی رشتههای مهندسی است. ما بیشترین تعداد مهندس را در جهان داریم و این وحشتناک است. از طرفی به هیچ وجه کشوری صنعتی نیستیم. این صدای شکستن را عدهای شنیدند و این شنیدن به جنبش ناراضیان مربوط است. آنها احساس کردند که سیستم آموزشی درست کار نمیکند. دانشجویان رشتههای مهندسی، که به علوم انسانی روی آوردند اما مسیر آنها فهمیده نشد. تا جایی که پایانی تراژیک برای جریان این جنبش رقم خورد.»
📌ادامه این مطلب را در سایت باشگاه اندیشه بخوانید:
🔗 http://bashgah.net/go/ba236/
◇◇◇◇◇
«سکوت و فریاد»، پرونده باشگاه اندیشه درباره جنبشهای دانشجویی 👇
➕ @Bashgah_net
Rabnews.ir
نشست «سقوط دانشگاه ایرانی در تاریخ»، 25آذر1398، با حضور دکتر خسرو باقری و دکتر شهین ایروانی در دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران برگزار میشود. دکتر محمدحسین بادامچی، در این نشست، کتاب «نظام آموزشی و ساختن ایران مدرن» را بازخوانی و تحلیل خواهد…
این جلسه بخاطر آلودگی هوا لغو و به هفته بعد موکول شد
Forwarded from اندیشکده راهبردی مهاجر
#اکران_فیلم #تحلیل_فیلم
🔴 جوکر و حوادث آبان
🔸اکران فیلم Joker 2019 به همراه تحلیل فیلم
با سخنرانی:
🔹 دکتر بیژن عبدالکریمی
🔸 دکتر سید محمدتقی چاوشی
🔹 دکتر سید جواد میری
🔸 دکتر محمدحسین بادامچی
🔹 فاطمه دلاوری
🔸 ابوطالب صفدری
🗓 یکشنبه 8 دی 1398
⏰ اکران فیلم از ساعت 13:30 الی 15:30؛ تحلیل فیلم از ساعت 15:45 الی 19
🏢 آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه صنعتی شریف
❗️ جهت ثبتنام به لینک ایوند مراجعه کنید(ثبتنام برای عموم آزاد است):
📎 https://evnd.co/4WR5s
————————
🆔: @mohajer_thinktank
🔴 جوکر و حوادث آبان
🔸اکران فیلم Joker 2019 به همراه تحلیل فیلم
با سخنرانی:
🔹 دکتر بیژن عبدالکریمی
🔸 دکتر سید محمدتقی چاوشی
🔹 دکتر سید جواد میری
🔸 دکتر محمدحسین بادامچی
🔹 فاطمه دلاوری
🔸 ابوطالب صفدری
🗓 یکشنبه 8 دی 1398
⏰ اکران فیلم از ساعت 13:30 الی 15:30؛ تحلیل فیلم از ساعت 15:45 الی 19
🏢 آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه صنعتی شریف
❗️ جهت ثبتنام به لینک ایوند مراجعه کنید(ثبتنام برای عموم آزاد است):
📎 https://evnd.co/4WR5s
————————
🆔: @mohajer_thinktank
Forwarded from جنگل
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
“در میانه ستایش و تخریب”
روایتی دیگر از جدال دانشجوی منتقد با رئیس قوه قضائیه بر میزان علی(ع)
با ضمیمه سخنان امیرالموئمنین در نهجالبلاغه
#من_مسلمانم
روایتی دیگر از جدال دانشجوی منتقد با رئیس قوه قضائیه بر میزان علی(ع)
با ضمیمه سخنان امیرالموئمنین در نهجالبلاغه
#من_مسلمانم
Forwarded from Rabnews.ir
نشست «بازخوانی تاریخ دانشگاه ایرانی»، 3دی1398، با حضور دکتر خسرو باقری و دکتر شهین ایروانی در دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران برگزار میشود.
دکتر محمدحسین بادامچی، در این نشست، کتاب «نظام آموزشی و ساختن ایران مدرن» را بازخوانی و تحلیل خواهد کرد.
نظام آموزشی و ساختن ایران مدرن اثر دیوید مناشری است و با ترجمۀ محمدحسین بادامچی و عرفان مصلح از سوی نشر سینا منتشر شده است.
مناشری، آموزش جدید را اهرم اصلی، موتور محرک و مهمترین ابزار مدرنیزاسیون ایران میداند. از این رو، وی کوشیده است بسط گامبهگام آموزش جدید در نظام اجتماعی سنتی ایران را از سال ۱۸۱۱، تا پایان سلطنت پهلوی و سپس در دهه اول جمهوری اسلامی به تصویر کشد و نقش ویژهٔ نظام آموزشی را در تغییر تدریجی نظام ایران قدیم و ظهور ایران مدرن از طریق تربیت طبقهٔ نخبگان جدید تبیین کند.
Rabnews.ir/11895
@Rabnews
دکتر محمدحسین بادامچی، در این نشست، کتاب «نظام آموزشی و ساختن ایران مدرن» را بازخوانی و تحلیل خواهد کرد.
نظام آموزشی و ساختن ایران مدرن اثر دیوید مناشری است و با ترجمۀ محمدحسین بادامچی و عرفان مصلح از سوی نشر سینا منتشر شده است.
مناشری، آموزش جدید را اهرم اصلی، موتور محرک و مهمترین ابزار مدرنیزاسیون ایران میداند. از این رو، وی کوشیده است بسط گامبهگام آموزش جدید در نظام اجتماعی سنتی ایران را از سال ۱۸۱۱، تا پایان سلطنت پهلوی و سپس در دهه اول جمهوری اسلامی به تصویر کشد و نقش ویژهٔ نظام آموزشی را در تغییر تدریجی نظام ایران قدیم و ظهور ایران مدرن از طریق تربیت طبقهٔ نخبگان جدید تبیین کند.
Rabnews.ir/11895
@Rabnews
چرا هر دو جناح با استعفای دولت مخالفند؟
اصولگرایان و تبدیل ولایت به زیرساخت سیاسی حرکت دولت نوسازی
📍بخش اول
1⃣تکنوکراتهای دولتی جمهوری اسلامی که هاشمی رفسنجانی پس از میان پرده دهه شصت آنها را از قبر پهلوی بیرون کشید و حسن روحانی پس از میان پرده احمدی نژاد با هیجان بیشتری به قدرت بازگرداند، یک اصل اساسی دارند و آن اینکه «موتور نوسازی اقتصادی» به قدری مخرب و ویرانگر جامعه و سیاست و فرهنگ و انسان است که تنها وقتی روی یک دولت اقتدارگرای امنیتی تمام عیار سوار شود می تواند به کار خود ادامه دهد. تکنوکراتهای رژیم پهلوی، این مشکل را به مدد رژیم سلطنت محمدرضا و ساواک حل کردند اما انقلاب اسلامی خمینی کل بازی آنها را بر هم زد. یک دهه بعد از انقلاب و با رحلت امام، دولت سازندگی نظام را بدون زحمت چندانی دوباره به ریل اصلی باز گرداند.
2⃣هاشمی رفسنجانی فاقد این زیرساخت اساسی «حاکمیت اقتداگرای حامی نوسازی» بود و با شخصیت خود کوشید این دستگاه پایه را پدید آورد و حال آنکه موج مطالبه عدالت و حمایت از مستضعفین برجای مانده از دهه شصت از سه ناحیه بر او فشار می آورد: یکی به واسطه معدود سیاستمداران باقیمانده جناح چپ، یکی از سوی مردم و افکار عمومی حزب الله و سوم به واسطه رهبر جمهوری دوم و بیت امام. اما حسن روحانی بعد از عملیات سرکوب موفقیت آمیز احمدی نژاد در آغاز دهه نود این سه مشکل را حل کرده است: میرحسین موسوی و احمدی نژاد هردو در بندند و خاتمی محافظه کار و لیبرال راهبر اصلاحات است و احمدی نژاد هم نماینده ای ندارد، حزب الله توسط امثال پناهیان ها و به مدد سازمان بسیج خود در ماجرای شرکتهای دانش بنیان و نسل جدید سرمایه داری ذی نفع شده است و سوم اینکه اصولگرایان به خوبی توانسته اند که خوانش سلطنت طلبانه خود را از مفهوم مترقی امت و امامت قالب کنند و با امنیتی نمایی دائمی در کنار فشار تحریم خارجی رهبری را در موقعیت مصلحت حفظ نظام قرار دهند. در چنین شرایطی است که دولت حسن روحانی به سرعت به پیش می تازد و به سختی خود را به اصل نظام می چسباند تا یک لحظه هم از این امکان تکرار ناپذیر تاریخی محروم نشود.
3⃣محمد فاضلی از جمله همین تکنوکراتهای دولتی است که بعضا حرفهای خوبی می زند و آدم را امیدوار می کند اما ناگهان دم خروس از زیر لباس او بیرون می زند. مثلا هفته پیش در یک سخنرانی بعد از اینکه از صورتهای بی عدالتی شدید در جامعه ما سخن می گوید به یکباره می افزاید:
🔺باید این توهم را از ذهن خارج کرد که مردم نظام و دولت را از هم جدا میکنند، جداکردن دولت از نظام سمی برای کشور است. و این روزها سیاست به نازلترین سطح خود رسیده است، چرا که برخی حرف از استعفای روحانی میزنند اما آیا در فرانسه یا امریکا، مردم، رئیس جمهوری را از سیستم جدا فرض میکنند؟ ۱
3⃣همو در کانالی به نام «شبکه توسعه» که مهمترین هدف آن «سیاست زدایی از توسعه» و اصرار بر تکنیکی بودن و غیرسیاسی بودن مسائل اساسی ایران امروز است، وظیفه خود می داند که بلافاصله پس از اعتراضات آبان به جای پرسش از مسببین این فاجعه، مخاطبین خود را از پوپولیسم در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده بر حذر بدارد! ۲ جالب آنکه علی سرزعیم دیگر نویسنده این کانال در روز ۲۵آبان ماه، روز لبریز شدن صبر طبقات فرودست ایران در مطلبی با عنوان «مدیریت بهینه بدبختی با بنزین» پس از دفاع از سیاست افزایش قیمت بنزین می نویسد «تردید نکنیم که تداوم سیاستهای اقتصادی موجود سبب افت تدریجی و پیوسته رفاه مردم ایران می شود. اگر نمی خواهیم به این مرگ تدریجی تن دهیم باید به جراحی تن بدهیم. روشن است که جراحی درد و خونریزی دارد اما منفعت هر بیماری از جمله اقتصاد بیمار ایران در جراحی اقتصادی است نه نادیده گرفتن آن…همراهی جامعه با اصلاحات اقتصادی مستلزم همراهی نهادهای حکمرانی با اصلاحات بنیادین در نظام حکمرانی است.» ۳
ادامه 👇👇👇
اصولگرایان و تبدیل ولایت به زیرساخت سیاسی حرکت دولت نوسازی
📍بخش اول
1⃣تکنوکراتهای دولتی جمهوری اسلامی که هاشمی رفسنجانی پس از میان پرده دهه شصت آنها را از قبر پهلوی بیرون کشید و حسن روحانی پس از میان پرده احمدی نژاد با هیجان بیشتری به قدرت بازگرداند، یک اصل اساسی دارند و آن اینکه «موتور نوسازی اقتصادی» به قدری مخرب و ویرانگر جامعه و سیاست و فرهنگ و انسان است که تنها وقتی روی یک دولت اقتدارگرای امنیتی تمام عیار سوار شود می تواند به کار خود ادامه دهد. تکنوکراتهای رژیم پهلوی، این مشکل را به مدد رژیم سلطنت محمدرضا و ساواک حل کردند اما انقلاب اسلامی خمینی کل بازی آنها را بر هم زد. یک دهه بعد از انقلاب و با رحلت امام، دولت سازندگی نظام را بدون زحمت چندانی دوباره به ریل اصلی باز گرداند.
2⃣هاشمی رفسنجانی فاقد این زیرساخت اساسی «حاکمیت اقتداگرای حامی نوسازی» بود و با شخصیت خود کوشید این دستگاه پایه را پدید آورد و حال آنکه موج مطالبه عدالت و حمایت از مستضعفین برجای مانده از دهه شصت از سه ناحیه بر او فشار می آورد: یکی به واسطه معدود سیاستمداران باقیمانده جناح چپ، یکی از سوی مردم و افکار عمومی حزب الله و سوم به واسطه رهبر جمهوری دوم و بیت امام. اما حسن روحانی بعد از عملیات سرکوب موفقیت آمیز احمدی نژاد در آغاز دهه نود این سه مشکل را حل کرده است: میرحسین موسوی و احمدی نژاد هردو در بندند و خاتمی محافظه کار و لیبرال راهبر اصلاحات است و احمدی نژاد هم نماینده ای ندارد، حزب الله توسط امثال پناهیان ها و به مدد سازمان بسیج خود در ماجرای شرکتهای دانش بنیان و نسل جدید سرمایه داری ذی نفع شده است و سوم اینکه اصولگرایان به خوبی توانسته اند که خوانش سلطنت طلبانه خود را از مفهوم مترقی امت و امامت قالب کنند و با امنیتی نمایی دائمی در کنار فشار تحریم خارجی رهبری را در موقعیت مصلحت حفظ نظام قرار دهند. در چنین شرایطی است که دولت حسن روحانی به سرعت به پیش می تازد و به سختی خود را به اصل نظام می چسباند تا یک لحظه هم از این امکان تکرار ناپذیر تاریخی محروم نشود.
3⃣محمد فاضلی از جمله همین تکنوکراتهای دولتی است که بعضا حرفهای خوبی می زند و آدم را امیدوار می کند اما ناگهان دم خروس از زیر لباس او بیرون می زند. مثلا هفته پیش در یک سخنرانی بعد از اینکه از صورتهای بی عدالتی شدید در جامعه ما سخن می گوید به یکباره می افزاید:
🔺باید این توهم را از ذهن خارج کرد که مردم نظام و دولت را از هم جدا میکنند، جداکردن دولت از نظام سمی برای کشور است. و این روزها سیاست به نازلترین سطح خود رسیده است، چرا که برخی حرف از استعفای روحانی میزنند اما آیا در فرانسه یا امریکا، مردم، رئیس جمهوری را از سیستم جدا فرض میکنند؟ ۱
3⃣همو در کانالی به نام «شبکه توسعه» که مهمترین هدف آن «سیاست زدایی از توسعه» و اصرار بر تکنیکی بودن و غیرسیاسی بودن مسائل اساسی ایران امروز است، وظیفه خود می داند که بلافاصله پس از اعتراضات آبان به جای پرسش از مسببین این فاجعه، مخاطبین خود را از پوپولیسم در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده بر حذر بدارد! ۲ جالب آنکه علی سرزعیم دیگر نویسنده این کانال در روز ۲۵آبان ماه، روز لبریز شدن صبر طبقات فرودست ایران در مطلبی با عنوان «مدیریت بهینه بدبختی با بنزین» پس از دفاع از سیاست افزایش قیمت بنزین می نویسد «تردید نکنیم که تداوم سیاستهای اقتصادی موجود سبب افت تدریجی و پیوسته رفاه مردم ایران می شود. اگر نمی خواهیم به این مرگ تدریجی تن دهیم باید به جراحی تن بدهیم. روشن است که جراحی درد و خونریزی دارد اما منفعت هر بیماری از جمله اقتصاد بیمار ایران در جراحی اقتصادی است نه نادیده گرفتن آن…همراهی جامعه با اصلاحات اقتصادی مستلزم همراهی نهادهای حکمرانی با اصلاحات بنیادین در نظام حکمرانی است.» ۳
ادامه 👇👇👇
ساعت24
اعتراضات آبان؛ عصیان بیکاران و بیقراران/ اعتراض فرودستان و حاشیهنشینان را جدی بگیریم
ساعت24-محمدفاضلی: صورتهای بی عدالتی را حذف کنیم -محمدمهدی مجاهدی: بیقرارگران خطرناک می شوند -ناصر ایمانی: فرصت خطا نداریم
چرا هر دو جناح با استعفای دولت مخالفند؟
اصولگرایان و تبدیل ولایت به زیرساخت سیاسی حرکت دولت نوسازی
📍بخش دوم
4⃣این توجه به ضرورت همگرایی درون حاکمیت برای پیشبرد این جراحی را عباس عبدی هم در مناظره با احمد نادری تذکر می دهد. ۴ با توجه به صحبتهای مکرر او و سعید حجاریان در دفاع از حاکمیت دوگانه است که مشخص می شود اظهارات او درباره «استعفای حسن روحانی و انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام» هم بیشتر تریکی برای ترساندن حاکمیت و تحریک مخالفان استعفا بوده و همانطور که صادق زیباکلام و عبدالله رمضان زاده گفته اند به هیچ وجه موضع اصلاح طلبان محسوب نمی شود. مشابه همین اظهارات محسن رنانی اقتصاددانی که بخاطر توصیه آقایان جلایی پور و میدری و به قول خودش نپراکندن ناامیدی یکسالی چیزی ننوشته بود به یکباره در صحنه حاضر می شود و می گوید: «تحولات اخیر با وجود ظاهر غمبار و شیوه اسفناک و غیرعقلانی برخورد حکومت با آن، نشانه های فرارسیدن نقطه عطف در جامعه و سیاست ایران را در خود دارد. اکنون نظام تدبیر در نقطه سرنوشت سازی قرار گرفته است که باید تصمیمات مهمی بگیرد، چرا که آشکار شده است که مسیر گذشته و اکنون قابل تداوم نیست.» ۵
5⃣این در حالیست که مهدی فضائلی ۶ مهدی محمدی، سید نظام موسوی، یاسر جبرائیلی و محمد عبداللهی از اصولگرایان صاحب نفوذ به شدت با استعفای روحانی مخالفت کرده اند. ۷
6⃣در طول سه دهه جمهوری دوم، اصولگرایی و اصلاح طلبی به دو لبه قیچی واحدی تبدیل شده اند که هردو در یک مسیر می رانند و تنها بر سر زود رسیدن به منافع پیش پای «خصوصی سازی ملت ایران زیر سایه امنیت ملی» با هم در رقابتند. چنین شرایطی تنها وقتی به هم می خورد که ائتلاف نیروهای چپ اصولگرا و اصلاح طلب به برآمدن نیروی سوم نجات بخشی در افق تاریک کنونی بینجامد و ظرفیتهای خفته انقلابی در بدنه و ساختار منفعل شده نظام را هم بیدار کند. مخالفت با این برکشیدن نیروی سوم همان کابوس ترسناکی است که محمد فاضلی و مهدی فضائلی را همزمان با هم برمی انگیزاند که با طرح هرگونه استعفای حسن روحانی و انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری به شدت مخالفت کنند.
اصولگرایان و تبدیل ولایت به زیرساخت سیاسی حرکت دولت نوسازی
📍بخش دوم
4⃣این توجه به ضرورت همگرایی درون حاکمیت برای پیشبرد این جراحی را عباس عبدی هم در مناظره با احمد نادری تذکر می دهد. ۴ با توجه به صحبتهای مکرر او و سعید حجاریان در دفاع از حاکمیت دوگانه است که مشخص می شود اظهارات او درباره «استعفای حسن روحانی و انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام» هم بیشتر تریکی برای ترساندن حاکمیت و تحریک مخالفان استعفا بوده و همانطور که صادق زیباکلام و عبدالله رمضان زاده گفته اند به هیچ وجه موضع اصلاح طلبان محسوب نمی شود. مشابه همین اظهارات محسن رنانی اقتصاددانی که بخاطر توصیه آقایان جلایی پور و میدری و به قول خودش نپراکندن ناامیدی یکسالی چیزی ننوشته بود به یکباره در صحنه حاضر می شود و می گوید: «تحولات اخیر با وجود ظاهر غمبار و شیوه اسفناک و غیرعقلانی برخورد حکومت با آن، نشانه های فرارسیدن نقطه عطف در جامعه و سیاست ایران را در خود دارد. اکنون نظام تدبیر در نقطه سرنوشت سازی قرار گرفته است که باید تصمیمات مهمی بگیرد، چرا که آشکار شده است که مسیر گذشته و اکنون قابل تداوم نیست.» ۵
5⃣این در حالیست که مهدی فضائلی ۶ مهدی محمدی، سید نظام موسوی، یاسر جبرائیلی و محمد عبداللهی از اصولگرایان صاحب نفوذ به شدت با استعفای روحانی مخالفت کرده اند. ۷
6⃣در طول سه دهه جمهوری دوم، اصولگرایی و اصلاح طلبی به دو لبه قیچی واحدی تبدیل شده اند که هردو در یک مسیر می رانند و تنها بر سر زود رسیدن به منافع پیش پای «خصوصی سازی ملت ایران زیر سایه امنیت ملی» با هم در رقابتند. چنین شرایطی تنها وقتی به هم می خورد که ائتلاف نیروهای چپ اصولگرا و اصلاح طلب به برآمدن نیروی سوم نجات بخشی در افق تاریک کنونی بینجامد و ظرفیتهای خفته انقلابی در بدنه و ساختار منفعل شده نظام را هم بیدار کند. مخالفت با این برکشیدن نیروی سوم همان کابوس ترسناکی است که محمد فاضلی و مهدی فضائلی را همزمان با هم برمی انگیزاند که با طرح هرگونه استعفای حسن روحانی و انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری به شدت مخالفت کنند.
خبرگزاری تسنیم - Tasnim
ریشههای اعتراضات و مسئله «حق اعتراض»| مناظره عبدی و نادری در تسنیم:حاشیهنشینها «صدا» ندارند
نادری: آنچه که در قضایای اخیر شاهد بودیم به یک معنا چیز جدیدی نیست و پدیدههای مشابهی وجود داشته است؛ ولی به یک معنای دیگر یک زنگ خطر است که باید به آن توجه کرد. از سه منظر می شود به این حوادث نگاه کرد: منظر سیاسی که امر اقتصادی را هم میتوان در درونش گنجاند،…
Rabnews.ir
نشست «بازخوانی تاریخ دانشگاه ایرانی»، 3دی1398، با حضور دکتر خسرو باقری و دکتر شهین ایروانی در دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران برگزار میشود. دکتر محمدحسین بادامچی، در این نشست، کتاب «نظام آموزشی و ساختن ایران مدرن» را بازخوانی و تحلیل خواهد…
🔺نشست نقد و بررسی کتاب نظام آموزشی و ساختن ایران مدرن، نوشته دیوید مناشری و ترجمه محمدحسین بادامچی و عرفان مصلح با نقادی دکتر خسرو باقری و شهین ایروانی به همت آقای رحیمیان و خانم دکتر دهقانی دیروز سوم دی ۹۸ در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تهران برگزار شد.
صوت جلسه 👇
صوت جلسه 👇
Audio
🔺نشست نقد و بررسی کتاب نظام آموزشی و ساختن ایران مدرن/ارائه محمدحسین بادامچی درباره پارادایم آموزش مدرن قاجار و پهلوی و بحران دوگانگی ساختاری در آموزش عالی بعد از انقلاب
Audio
نقد و بررسی نویسنده و مترجم کتاب نظام آموزشی و ساختن ایران مدرن توسط آقای دکتر باقری و خانم دکتر ایروانی +پرسش و پاسخ
♦️در صورت تکرار وضعیت فوق العاده، قطعی اینترنت جهانی وانتقال دوباره به کانال شبکه ملی اطلاعات؛ جهت حفظ ارتباط و تعامل فکری فعالیتهای این کانال موقتا در آدرس زیر ادامه خواهد یافت.
https://ble.im/islamicleft
https://ble.im/islamicleft
بله
دعوت
Audio
🔺ارائه محمد حسین بادامچی در نشست جوکر و حوادث آبان با عنوان «امتناع امر سیاسی و ورود به سیکل جوکری -بتمنی در تاریخ ایران»/ هشتم دی ۱۳۹۸/ آمفی تئاتر دانشگاه شریف
جمهورى سوم
🔺ارائه محمد حسین بادامچی در نشست جوکر و حوادث آبان با عنوان «امتناع امر سیاسی و ورود به سیکل جوکری -بتمنی در تاریخ ایران»/ هشتم دی ۱۳۹۸/ آمفی تئاتر دانشگاه شریف
بازتاب : نقد و نظر برادر Eric بر صحبتهای من
https://news.1rj.ru/str/EricNotes/3429
او میگوید بتمن قهرمان چپ نخبه سالار آمریکاست و ربطی به جامعه ما ندارد. با این حال من بتمن را بیش از هرچیز به عنوان «اعلام وضعیت فوق العاده» و «ظهور شکل عریان حاکمیت» و «تعطیلی قانون و دموکراسی» و «خشونت استوار بر تکنولوژی » یافتم. این همان ایده «دولت آمریکا» در داخل آن و در جهان است، که اتفاقا میدان مغناطیسی ای پدید آورده که باقی بازیگران داخلی و خارجی را لاجرم به جوکر یا بتمنی کوچکتر تبدیل میکند. اتفاقا هر دو ایده جوکر و بتمن نسبتی با چپ دارند از این جهت که از چپ میرویند اما بر خشونت خودبنیاد خود استوار میشوند و با اراده تمامیت خواهانه خود، هر سوژه سیاسی دیگری را طرد و بلوک تازه ای از راست را پدید می آورند. جوکری در سطح بین المللی که معارض بتمن است میتواند درون مرزهای خود بتمنی کوچکتر برای مردمان خویش باشد.
https://news.1rj.ru/str/EricNotes/3429
او میگوید بتمن قهرمان چپ نخبه سالار آمریکاست و ربطی به جامعه ما ندارد. با این حال من بتمن را بیش از هرچیز به عنوان «اعلام وضعیت فوق العاده» و «ظهور شکل عریان حاکمیت» و «تعطیلی قانون و دموکراسی» و «خشونت استوار بر تکنولوژی » یافتم. این همان ایده «دولت آمریکا» در داخل آن و در جهان است، که اتفاقا میدان مغناطیسی ای پدید آورده که باقی بازیگران داخلی و خارجی را لاجرم به جوکر یا بتمنی کوچکتر تبدیل میکند. اتفاقا هر دو ایده جوکر و بتمن نسبتی با چپ دارند از این جهت که از چپ میرویند اما بر خشونت خودبنیاد خود استوار میشوند و با اراده تمامیت خواهانه خود، هر سوژه سیاسی دیگری را طرد و بلوک تازه ای از راست را پدید می آورند. جوکری در سطح بین المللی که معارض بتمن است میتواند درون مرزهای خود بتمنی کوچکتر برای مردمان خویش باشد.
Telegram
Eric Notes
متأسفانه امکان حضور فیزیکی در این نشستها را ندارم، ولی اگر داشتم جالب میشد.
برادر بادامچی باب گفتگوی خوبی باز کرده در زمینه جوکرهای جامعه ما. اما در این تحلیل با عنوان «سیکل جوکر-بتمن» یک خطا رخ داده که باید به آن توجه داشت.
آنقدری که جوکر میتواند به…
برادر بادامچی باب گفتگوی خوبی باز کرده در زمینه جوکرهای جامعه ما. اما در این تحلیل با عنوان «سیکل جوکر-بتمن» یک خطا رخ داده که باید به آن توجه داشت.
آنقدری که جوکر میتواند به…
Forwarded from اندیشکده راهبردی مهاجر
#ویدئو #جوکر_و_حوادث_آبان
🎥 فیلم سخنرانی برنامهی "جوکر و حوادث آبان" منتشر شد:
✅ سخنرانی دکتر محمدحسین بادامچی
📎 https://www.aparat.com/v/WUJsG
✅ سخنرانی دکتر بیژن عبدالکریمی
📎 https://www.aparat.com/v/PgyER
✅ سخنرانی آیدین ابراهیمی
📎 https://www.aparat.com/v/czNDO
✅ سخنرانی دکتر سیدجواد میری
📎 https://www.aparat.com/v/Vi1UE
✅ سخنرانی دکتر سید محمدتقی چاوشی
📎 https://www.aparat.com/v/nFwC8
✅ سخنرانی فاطمه دلاوری
📎 https://www.aparat.com/v/NKpxC
✅ سخنرانی ابوطالب صفدری
📎 https://www.aparat.com/v/mkRd2
——————————
🆔: @mohajer_thinktank
🎥 فیلم سخنرانی برنامهی "جوکر و حوادث آبان" منتشر شد:
✅ سخنرانی دکتر محمدحسین بادامچی
📎 https://www.aparat.com/v/WUJsG
✅ سخنرانی دکتر بیژن عبدالکریمی
📎 https://www.aparat.com/v/PgyER
✅ سخنرانی آیدین ابراهیمی
📎 https://www.aparat.com/v/czNDO
✅ سخنرانی دکتر سیدجواد میری
📎 https://www.aparat.com/v/Vi1UE
✅ سخنرانی دکتر سید محمدتقی چاوشی
📎 https://www.aparat.com/v/nFwC8
✅ سخنرانی فاطمه دلاوری
📎 https://www.aparat.com/v/NKpxC
✅ سخنرانی ابوطالب صفدری
📎 https://www.aparat.com/v/mkRd2
——————————
🆔: @mohajer_thinktank
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
برنامه "جوکر و حوادث آبان" - محمدحسین بادامچی
برنامه "جوکر و حوادث آبان" به همت اندیشکده مهاجر و با سخنرانی جمعی از متفکران حوزه ی فلسفه، جامعه شناسی و روان شناسی در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد. در این ویدئو، سخنرانی محمدحسین بادامچی، پژوهشگر و مدیر اندیشکده مهاجر را تماشا می کنید.
هیاهوها فرو می نشیند
و آنچه باقی میماند جام زهر روی میز است
🔴تحریم، تهدید به جنگ، رفرم اقتصادی، فیلترینگ اینترنت، قلع و قمع منتقدین سیاسی، تضعیف جامعه مدنی، سرکوب اعتراضات، تمرکزگرایی بیشتر در حاکمیت، لایحه بودجه ۹۹ و حالا ترور سردار سلیمانی در عراق مجموعه به هم پیوسته ای از پروژه «استحاله» در آستانه جمهوری سوم و به قول نادر فتوره چی «گذار به سبک ایرانی» است ، که تنها و تنها در یک بستر خشک و خشن قابل پیگیری است و آن «وضعیت فوق العاده امنیتی»، «تعطیل امر سیاسی» و «استیلای خشونت تکنیکی بر قدرت مردمی» است.
🔴پیشنهاد میکنم برای فهم موقعیتی که ما را در آن قرار داده اند و اینکه چگونه حوادث آبان به ترور سردار سلیمانی مربوط میشود، مصاحبه هفته گذشته محسن رنانی را بخوانید. او به خوبی توصیف میکند که چگونه نظام در چهل سال گذشته بدست خود مهمترین موانع نرمالیزاسیون و استحاله خود یعنی قوای اجتماعی محمل روح انقلابی را به نحوی بی سابقه نابود یا ناکارآمد کرده است : روحانیت ، سوژه سیاسی، دموکراسی، نهادهای مدنی غیرلیبرال، علوم انسانی چپ گرا و تکیه بر مستضعفین به جای اشراف؛ و به جای آن روز به روز بیشتر به سمت «توسعه آمرانه» یا همان ساخت سیاسی-اقتصادی رژیم سابق حرکت کرده است. رنانی میگوید بعد از حوادث آبان که برای وقوع آن دعا میکرده، خیلی بیشتر به آینده ایران امیدوار شده، چرا که نظام نشان داده که در شرایط حساس امنیتی است که تصمیمات عقلانی را به اجبار می پذیرد. او میگوید هر روز برای سلامتی رهبری دعا میکند چرا که معتقد است که تنها اوست که با تأمین امنیت و ثبات و حاکمیت یکپارچه میتواند امکان این گذار را پیش از آنکه نیروهای دیگر در آن مداخله کنند فراهم کند.
🔴بسیاری از جوانان تازه به دوران رسیده حزب اللهی البته به تبع برخی کوردلان نسل قبلی، کلمات دهه شصتی را در معنایی نا به هنگام به کار می برند . پیروزی خون بر شمشیر یا طرح روییدن هزاران رزمنده از خون یک شهید متعلق به برهه انقلابی و وضعیت گشودگی امر سیاسی است که قدرت مردمی بر خشونت میلیتاریستی غلبه یافته و خون شهید آتشی بر خرمن جانان می اندازد. در شرایط انسداد امر سیاسی ، نزاع میان خشونت تکنولوژیک است: پهپاد آمریکایی را سامانه موشکی پیشرفته ایرانی ساقط میکند و سردار موشکهای دوربرد ایرانی را پهپاد آمریکایی. جنگ در غیبت امر سیاسی فاقد حماسه است و مرگ سرداران در چارچوب معادلات «امنیت ملی» تفسیر میشود و تنها بر ترس دامن میزند. شجاعت خارجی تنها میتواند امتداد شجاعت داخلی باشد و در شرایطی که شجاعان داخلی خانه نشین شده اند، ادامه ایران مال و میدان و عصر جدید و توسعه استارت آپی، نه شهید پروری بلکه معامله بر سر منافع طبقه بالا خواهد بود.
🔴این هیاهوها فرو می نشیند و آنچه باقی میماند جام زهری است که مقابل رهبری قرار می گیرد. در هرحال در غیاب دموکراسی و امر سیاسی و قدرت مردمی و گفتمان انقلاب و البته جوانان شجاع طغیان کرده بر صغارت دینی، استحاله یک گام دیگر به پیش خواهد رفت...
و آنچه باقی میماند جام زهر روی میز است
🔴تحریم، تهدید به جنگ، رفرم اقتصادی، فیلترینگ اینترنت، قلع و قمع منتقدین سیاسی، تضعیف جامعه مدنی، سرکوب اعتراضات، تمرکزگرایی بیشتر در حاکمیت، لایحه بودجه ۹۹ و حالا ترور سردار سلیمانی در عراق مجموعه به هم پیوسته ای از پروژه «استحاله» در آستانه جمهوری سوم و به قول نادر فتوره چی «گذار به سبک ایرانی» است ، که تنها و تنها در یک بستر خشک و خشن قابل پیگیری است و آن «وضعیت فوق العاده امنیتی»، «تعطیل امر سیاسی» و «استیلای خشونت تکنیکی بر قدرت مردمی» است.
🔴پیشنهاد میکنم برای فهم موقعیتی که ما را در آن قرار داده اند و اینکه چگونه حوادث آبان به ترور سردار سلیمانی مربوط میشود، مصاحبه هفته گذشته محسن رنانی را بخوانید. او به خوبی توصیف میکند که چگونه نظام در چهل سال گذشته بدست خود مهمترین موانع نرمالیزاسیون و استحاله خود یعنی قوای اجتماعی محمل روح انقلابی را به نحوی بی سابقه نابود یا ناکارآمد کرده است : روحانیت ، سوژه سیاسی، دموکراسی، نهادهای مدنی غیرلیبرال، علوم انسانی چپ گرا و تکیه بر مستضعفین به جای اشراف؛ و به جای آن روز به روز بیشتر به سمت «توسعه آمرانه» یا همان ساخت سیاسی-اقتصادی رژیم سابق حرکت کرده است. رنانی میگوید بعد از حوادث آبان که برای وقوع آن دعا میکرده، خیلی بیشتر به آینده ایران امیدوار شده، چرا که نظام نشان داده که در شرایط حساس امنیتی است که تصمیمات عقلانی را به اجبار می پذیرد. او میگوید هر روز برای سلامتی رهبری دعا میکند چرا که معتقد است که تنها اوست که با تأمین امنیت و ثبات و حاکمیت یکپارچه میتواند امکان این گذار را پیش از آنکه نیروهای دیگر در آن مداخله کنند فراهم کند.
🔴بسیاری از جوانان تازه به دوران رسیده حزب اللهی البته به تبع برخی کوردلان نسل قبلی، کلمات دهه شصتی را در معنایی نا به هنگام به کار می برند . پیروزی خون بر شمشیر یا طرح روییدن هزاران رزمنده از خون یک شهید متعلق به برهه انقلابی و وضعیت گشودگی امر سیاسی است که قدرت مردمی بر خشونت میلیتاریستی غلبه یافته و خون شهید آتشی بر خرمن جانان می اندازد. در شرایط انسداد امر سیاسی ، نزاع میان خشونت تکنولوژیک است: پهپاد آمریکایی را سامانه موشکی پیشرفته ایرانی ساقط میکند و سردار موشکهای دوربرد ایرانی را پهپاد آمریکایی. جنگ در غیبت امر سیاسی فاقد حماسه است و مرگ سرداران در چارچوب معادلات «امنیت ملی» تفسیر میشود و تنها بر ترس دامن میزند. شجاعت خارجی تنها میتواند امتداد شجاعت داخلی باشد و در شرایطی که شجاعان داخلی خانه نشین شده اند، ادامه ایران مال و میدان و عصر جدید و توسعه استارت آپی، نه شهید پروری بلکه معامله بر سر منافع طبقه بالا خواهد بود.
🔴این هیاهوها فرو می نشیند و آنچه باقی میماند جام زهری است که مقابل رهبری قرار می گیرد. در هرحال در غیاب دموکراسی و امر سیاسی و قدرت مردمی و گفتمان انقلاب و البته جوانان شجاع طغیان کرده بر صغارت دینی، استحاله یک گام دیگر به پیش خواهد رفت...
Telegram
کانال نادر فتوره چی
آبان ۹۸؛ گسست یا شتابدهنده؟
تحلیل غیرخیابانی آن ده روزی که ایران را تکان داد.
توجه:حتما تا انتها بخوانید.
پرده اول:«شورای سران»چیست یا روحانی چه میخواهد؟
به موازات رخدادهای دردناکی که در آبانماه ۹۸ در خیابانها روی داد،حوادثی نیز در دالانهای قدرت به…
تحلیل غیرخیابانی آن ده روزی که ایران را تکان داد.
توجه:حتما تا انتها بخوانید.
پرده اول:«شورای سران»چیست یا روحانی چه میخواهد؟
به موازات رخدادهای دردناکی که در آبانماه ۹۸ در خیابانها روی داد،حوادثی نیز در دالانهای قدرت به…
پیروزی دیپلمات ها بر پاسدارها
📍بخش اول
1⃣ما از سه گونه نیروی نظامی در ایران بعد از انقلاب می توانیم صحبت کنیم: نیروی نظامی حافظ مرزهای فیزیکی دولت موجود که بیشتر منطبق بر ارتش است، نیروی نظامی توسعه دهنده مرزهای دولت موجود که سپاه این نقش را بر عهده دارد، و نیروی نظامی ای که بیرون از مرزهای دولت عمل می کند و در سازمانهای منقرض شده جنگهای نامنظم (آنگونه که چمران نمادی از آن است) بسیج (آنگونه که آوینی روایتگر آن است) و نهضتهای آزادی بخش در دهه شصت و جمهوری اول تجلی داشت و امروز اثری از آن وجود ندارد. این مطلب، مسأله ای کلیدی است که تلاش برای فائق آمدن دولت بر تفکر و قوای نظامی برآمده از انقلاب یکی از مهمترین چالشهای دولت سازی در ایران بعد از انقلاب و یکی از محورهای عمده فرآینده استحاله انقلاب، نرمالیزاسیون یا بلعیده شدن انقلاب توسط نظام بوده است و سیری مشخص در این چهار دهه داشته است. به گمان من این سیر دیروز کامل شد. چیزی که می توان آنرا «پیروزی دیپلمات ها بر پاسدارها» نام نهاد.
2⃣در تفکر انقلابی «جهاد» مقوم دولت نیست، بلکه نوعی «عمل فضیلت مندانه رهایی بخش» است. نوعی مبارزه سیاسی است که اگرچه به اضطرار مسلح شده است، اما هدف آن پیروزی و بسط اقتدار یک دولت مرکزی بر پایه محاسبات مادی نیست، بلکه خود مبارزه فی نفسه هدف است. اگر بخواهیم از مفاهیم هانا آرنت کمک بگیریم، می توان گفت که جهاد تولید «قدرت» می کند اما تولید «خشونت» نه، چرا که قدرت «از انسان» برمی خیزد و «در انسان» اراده می آفریند، اما خشونت از ابزارها و اسلحه ها برمی خیزد و انسان را به انقیاد خود درمی آورد. جنگ در پارادایم دولتی تنها وقتی مشروع است که به پیروزی منجر شود، اما جهاد کاملاً بی اعتنا به امکان مادی پیروزی پیش می رود. جهاد همان تجلی مفهوم بسیار پیچیده و عاشورایی «پیروزی خون بر شمشیر» است. نوعی مبارزه مدنی و سیاسی است که شمشیر را نه چون حیوانات درنده بلکه چون رقاصی عاشق و هنرمند در دست گرفته است. اینجاست که چمران تکرارناشدنی انقلاب ما می نویسد «رقصی چنین میانه میدانم آرزوست».
3⃣اما از زمانی که هاشمی رفسنجانی شعار «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم» را به شعار جنگ جنگ تا یک پیروزی تغییر داد، مجاهدین، بسیجیان و پاسدارها به اسارات دیپلماتها درآمدند. آرمان اولی نجات مستضعفین و آزادگان جهان بود، اما دومی آرمانی نداشت و مثل همه حاکمان و دولتمردان می خواست دولت مرکزی را حفظ کند. همان چیزی که حاتمی کیا به فراست آنرا «بادیگارد» نامید و تصویر کرد. رفسنجانی نگاهی ابزاری به جنگ و خون شهدا و مجاهدت بسیجیان داشت و می خواست خون آنها را در شیشه کند، در معادله ای عرفی به خاکی که تصرف شده مبدل کند و روی میز مذاکره بگذارد و با معامله با منافع مادی دیگر دولتها، منافع دولت خود را حفظ کند. به همین دلیل بود که همزمان که رزمندگان را تهییج می نمود، از پشت سر با مک فارلین هم مذاکره می کرد. هاشمی نه خائن بود و نه شرور، او یک مصلحت اندیش و دولتمرد محافظه کار و محاسبه گر بود. او ماکیاولی ایران بود، همانطور که معاویه را برخی ماکیاولی صدر اسلام نامیده اند. همینجا و خیلی قبلتر از تحولات دهه هفتاد بود که او سپاه را از یک نهضت جهادی و انقلابی به یک سازمان دولتی مبدل کرده بود.
4⃣علی رغم کوشش هاشمی، اما هنوز دیپلماتهای وزارت خارجه به طور کامل کنترل سپاه را در اختیار نداشتند و این بویژه بدان دلیل بود که با ظهور احمدی نژاد، خط مورد نظر هاشمی به خوبی پیش نرفت، میان او و آیت الله خامنه ای شقاقی پدیدار شد و نوعی دوگانگی در دولت ایرانی بوجود آمد: دو دولت نوسازی با دو تلقی متفاوت از امنیت ملی، منافع ملی، هویت ملی و حدود مرزهای دولت. هردو توسعه گرا، هردو حامی سرمایه داری دولتی، هر دو حامی امنیت ملی، هردو تمرکزگرا، هر دو مخالف ظهور امر سیاسی غیردولتی، هر دو منتقد آرمانهای چپ دهه شصتی مثل مستضعفین و صدور انقلاب و مردم سالاری و جامعه بی طبقه و روشنفکری و هردو بدبین به مداخله مرجعیت دینی در امور دولتی؛ اما دارای اختلاف نظر شدید در نسبت «دولت و توسعه» پدیدار شد. اولی قائل به اولویت دولت بر توسعه و دومی قائل به اولویت توسعه بر دولت. فلذا اولی متمایل به الگوهای شرقی توسعه و دومی متمایل به الگوهای غربی توسعه. اینچنین بود که نهادسازی های موازی آغاز شد و نقطه اوج آن قطعاً پدید آمدن یک نهاد امنیتی-اطلاعاتی موازی در سپاه بود. با رفتن احمدی نژاد و با استقبال هردو طرف از برجام این شقاق تا حد زیادی ترمیم شد اما مشکل اساسی همچنان باقی مانده بود: پاسدارها تحت کنترل دیپلماتها نبودند و خودسرانه مانور موشکی ای با تبلیغات ضد اسرائیلی اجرا کردند.
ادامه 👇👇👇
📍بخش اول
1⃣ما از سه گونه نیروی نظامی در ایران بعد از انقلاب می توانیم صحبت کنیم: نیروی نظامی حافظ مرزهای فیزیکی دولت موجود که بیشتر منطبق بر ارتش است، نیروی نظامی توسعه دهنده مرزهای دولت موجود که سپاه این نقش را بر عهده دارد، و نیروی نظامی ای که بیرون از مرزهای دولت عمل می کند و در سازمانهای منقرض شده جنگهای نامنظم (آنگونه که چمران نمادی از آن است) بسیج (آنگونه که آوینی روایتگر آن است) و نهضتهای آزادی بخش در دهه شصت و جمهوری اول تجلی داشت و امروز اثری از آن وجود ندارد. این مطلب، مسأله ای کلیدی است که تلاش برای فائق آمدن دولت بر تفکر و قوای نظامی برآمده از انقلاب یکی از مهمترین چالشهای دولت سازی در ایران بعد از انقلاب و یکی از محورهای عمده فرآینده استحاله انقلاب، نرمالیزاسیون یا بلعیده شدن انقلاب توسط نظام بوده است و سیری مشخص در این چهار دهه داشته است. به گمان من این سیر دیروز کامل شد. چیزی که می توان آنرا «پیروزی دیپلمات ها بر پاسدارها» نام نهاد.
2⃣در تفکر انقلابی «جهاد» مقوم دولت نیست، بلکه نوعی «عمل فضیلت مندانه رهایی بخش» است. نوعی مبارزه سیاسی است که اگرچه به اضطرار مسلح شده است، اما هدف آن پیروزی و بسط اقتدار یک دولت مرکزی بر پایه محاسبات مادی نیست، بلکه خود مبارزه فی نفسه هدف است. اگر بخواهیم از مفاهیم هانا آرنت کمک بگیریم، می توان گفت که جهاد تولید «قدرت» می کند اما تولید «خشونت» نه، چرا که قدرت «از انسان» برمی خیزد و «در انسان» اراده می آفریند، اما خشونت از ابزارها و اسلحه ها برمی خیزد و انسان را به انقیاد خود درمی آورد. جنگ در پارادایم دولتی تنها وقتی مشروع است که به پیروزی منجر شود، اما جهاد کاملاً بی اعتنا به امکان مادی پیروزی پیش می رود. جهاد همان تجلی مفهوم بسیار پیچیده و عاشورایی «پیروزی خون بر شمشیر» است. نوعی مبارزه مدنی و سیاسی است که شمشیر را نه چون حیوانات درنده بلکه چون رقاصی عاشق و هنرمند در دست گرفته است. اینجاست که چمران تکرارناشدنی انقلاب ما می نویسد «رقصی چنین میانه میدانم آرزوست».
3⃣اما از زمانی که هاشمی رفسنجانی شعار «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم» را به شعار جنگ جنگ تا یک پیروزی تغییر داد، مجاهدین، بسیجیان و پاسدارها به اسارات دیپلماتها درآمدند. آرمان اولی نجات مستضعفین و آزادگان جهان بود، اما دومی آرمانی نداشت و مثل همه حاکمان و دولتمردان می خواست دولت مرکزی را حفظ کند. همان چیزی که حاتمی کیا به فراست آنرا «بادیگارد» نامید و تصویر کرد. رفسنجانی نگاهی ابزاری به جنگ و خون شهدا و مجاهدت بسیجیان داشت و می خواست خون آنها را در شیشه کند، در معادله ای عرفی به خاکی که تصرف شده مبدل کند و روی میز مذاکره بگذارد و با معامله با منافع مادی دیگر دولتها، منافع دولت خود را حفظ کند. به همین دلیل بود که همزمان که رزمندگان را تهییج می نمود، از پشت سر با مک فارلین هم مذاکره می کرد. هاشمی نه خائن بود و نه شرور، او یک مصلحت اندیش و دولتمرد محافظه کار و محاسبه گر بود. او ماکیاولی ایران بود، همانطور که معاویه را برخی ماکیاولی صدر اسلام نامیده اند. همینجا و خیلی قبلتر از تحولات دهه هفتاد بود که او سپاه را از یک نهضت جهادی و انقلابی به یک سازمان دولتی مبدل کرده بود.
4⃣علی رغم کوشش هاشمی، اما هنوز دیپلماتهای وزارت خارجه به طور کامل کنترل سپاه را در اختیار نداشتند و این بویژه بدان دلیل بود که با ظهور احمدی نژاد، خط مورد نظر هاشمی به خوبی پیش نرفت، میان او و آیت الله خامنه ای شقاقی پدیدار شد و نوعی دوگانگی در دولت ایرانی بوجود آمد: دو دولت نوسازی با دو تلقی متفاوت از امنیت ملی، منافع ملی، هویت ملی و حدود مرزهای دولت. هردو توسعه گرا، هردو حامی سرمایه داری دولتی، هر دو حامی امنیت ملی، هردو تمرکزگرا، هر دو مخالف ظهور امر سیاسی غیردولتی، هر دو منتقد آرمانهای چپ دهه شصتی مثل مستضعفین و صدور انقلاب و مردم سالاری و جامعه بی طبقه و روشنفکری و هردو بدبین به مداخله مرجعیت دینی در امور دولتی؛ اما دارای اختلاف نظر شدید در نسبت «دولت و توسعه» پدیدار شد. اولی قائل به اولویت دولت بر توسعه و دومی قائل به اولویت توسعه بر دولت. فلذا اولی متمایل به الگوهای شرقی توسعه و دومی متمایل به الگوهای غربی توسعه. اینچنین بود که نهادسازی های موازی آغاز شد و نقطه اوج آن قطعاً پدید آمدن یک نهاد امنیتی-اطلاعاتی موازی در سپاه بود. با رفتن احمدی نژاد و با استقبال هردو طرف از برجام این شقاق تا حد زیادی ترمیم شد اما مشکل اساسی همچنان باقی مانده بود: پاسدارها تحت کنترل دیپلماتها نبودند و خودسرانه مانور موشکی ای با تبلیغات ضد اسرائیلی اجرا کردند.
ادامه 👇👇👇
پیروزی دیپلمات ها بر پاسدار ها
📍بخش دوم
5⃣برجام در بازسازی دولت ایرانی موفق بود، اما مشخصاً هنوز رگه های انقلابی در سپاه باقی مانده بود که مانع کرنش آنها در مقابل دیپلماتها می شد و تعارض میان امامت انقلابی و ولایت حکومتی در رأس به طور کامل برطرف نشده بود. اینچنین بود که برجام دو در ادامه برجام یک و با نقش آفرینی بازیگری کاملاً متفاوت به نام ترامپ کلید خورد. چرا پاسدارها در برجام توانستند از کنترل دیپلماتها خارج شوند؟ چون در مدلی که هاشمی رفسنجانی در دهه شصت تعریف کرده بود، سپاه روی زمین عملیات می کرد، از کار عینی آنها اقتدار نمادین دولتی بوجود می آمد و دیپلمات به پشتوانه آن، سر میز مذاکره می نشست. بنابراین رابطه خاصی میان دیپلمات و پاسدار برقرار بود: از یکطرف پاسدار جلوتر از دیپلمات حرکت می کرد، از سوی دیگر دیپلمات بود که روی کار پاسدار نرخ می گذاشت و آنرا به اقتدار دولتی نمادین و حقوقی در عرف بین المللی تبدیل می کرد. برجام بین دیپلماتها و در قلمرویی غیرنظامی بود و این خون شهدای هسته ای و نه فعالیتهای سپاه بود که معامله می شد و بنابراین پاسدار –که متخصص هم نبود- فارغبال بیرون ایستاده بود و اگرچه اعتراضی نداشت، مسیر حاکمیت دوگانه خود را ادامه داد. رقابت بین دولت و حاکمیت ظاهرا در قلمرویی عرفی و فرعی تعریف شده بود که در انتخاباتها تعیین تکلیف می شد و شماری از نیروهای درجه دو دلمشغول آن بودند.
6⃣اما اینبار ماجرا فرق می کرد. ترامپ ضربه را نظامی به خود سپاه زد. این یعنی اینکه ترامپ آشکارا و در عمل معادله قدرت برجام را زیرپا گذاشت و خواستار تعیین تازه معادلات قدرت شد. ترامپ می دانست که متاسفانه قدرت مدنی (داخلی) و حقوقی (عرف بین الملل) جمهوری اسلامی بسیار افت کرده است و در نتیجه برجام دیگر معتبر نیست. باید اینرا به نحوی نشان می داد. خشونت آشکار از خود نشان داد و قاسم سلیمانی را به طور ناگهانی به شهادت رساند. حالا توپ در زمین سپاه بود و نه دیپلماتها.
7⃣اینکه توپ در زمین سپاه است، یعن اینکه حاکمیت دوگانه تمام شد. ترامپ منازعه میان دو تلقی دولتی-حکومتی از امنیت ملی (که اولی اقتصادی می اندیشد و دومی هویتی)، و منازعه میان سپاه و دیپلماتها را فیصله داد و عملگرایانه خواستار آن شد که معادلات جدید روی زمین و نه در مذاکرات و نه در منازعات نظری بر سر «مرگ بر امریکا» یا «مرگ بر روسیه» یا «مرگ بر عربستان» تعیین شود. «مرگ بر امریکا» که نسبت آن با مصلحت حکومتی، محل نزاع آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی بود و مدت کوتاهی «مرگ بر داعش» جای آنرا گرفته بود، حالا عملاً به چالش کشیده شد.
8⃣سپاه به زورآزمایی عملی فراخوانده شده بود. بر پایه تقسیم سه گونه نیروی نظامی در نسبت با دولت، سپاه سه سناریو پیش روی خود داشت:
🔺۱. عمل جهادی شهادت طلبانه مستقل از اقتدار دولتی و محاسبات مادی پیروزی: این سناریو در همان دهه شصت منقرض شده بود. در چند دهه اخیر هیچگونه مبارزه سیاسی و مدنی علیه امریکا در داخل و خارج از ایران وجود نداشته و همه وجوه امریکاستیزی صرف تقویت پایه های دولت مرکزی شده است. تفکر چپ ضد استکباری و تفکر جهادی انسانگرا و غیردولتی و حتی اسلامیستی و سیدقطبی از اولین قربانیان فرآیند دولت سازی بعد از انقلاب بودند. بنابراین چنین سناریویی به کلی محال بوده و هست.
🔺۲. زورآزمایی کنترل شده در مدل مورد نظر هاشمی که سپاه با شهامتِ نیروهای خود، هزینه بازسازی قوای دولتی را فراهم کند و وقتی روی زمین پیشروی حاصل شد و ضربات جدی به دشمن وارد شد، دیپلماتها برای جمع کردن قدرت و جلو بردن مرزهای دولت وارد کار شوند. یعنی همان مدل جنگ جنگ تا یک پیروزی.
🔺۳. آتش بس در میدان عملیات جنگی، تسلیم پاسداران به دیپلماتها و ورود دیپلماتها برای تثبیت مرزهای عقب نشسته: در حالت سوم پیشروی عملی ممکن نیست و خشونت قوای متخاصم به حدی است که ماجرا وارونه می شود: اگر تا قبل از این قرار بود پاسدارها به دیپلماتها کمک کنند، حالا دیپلماتها باید برای جلوگیری از ریخته شدن بیشتر خون پاسداران به آنها کمک کنند. انرژی این کمک مشخصاً با تمکین به اراده دشمن و توافق جدید حاصل می شود. این همان چیزی است که پس از ورود امریکا به جنگ ایران و عراق، سرنگونی هواپیمای مسافربری، شکست استراتژی جنگ جنگ تا پیروزی و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ انجام شد. همان چیزی که امام خمینی از آن به «نوشیدن جام زهر» تعبیر کرد.
🔴از اینجا به بعد را باید بگویم «هم قلم بشکست و هم کاغذ درید». می گویند آمار ۸۰ کشته امریکایی دروغ بوده، دیپلماتها حمله موشکی را از قبل به امریکاییها خبر داده بودند و حتی یک امریکایی هم کشته نشده. هنوز امیدوارم که این شایعات دروغ باشند و آنچه من قبلاً بعنوان روند تدریجی امور پیش بینی کرده بودم رخ نداده باشد... بی تعارف می گویم «شهدا شرمنده ایم...»
📍بخش دوم
5⃣برجام در بازسازی دولت ایرانی موفق بود، اما مشخصاً هنوز رگه های انقلابی در سپاه باقی مانده بود که مانع کرنش آنها در مقابل دیپلماتها می شد و تعارض میان امامت انقلابی و ولایت حکومتی در رأس به طور کامل برطرف نشده بود. اینچنین بود که برجام دو در ادامه برجام یک و با نقش آفرینی بازیگری کاملاً متفاوت به نام ترامپ کلید خورد. چرا پاسدارها در برجام توانستند از کنترل دیپلماتها خارج شوند؟ چون در مدلی که هاشمی رفسنجانی در دهه شصت تعریف کرده بود، سپاه روی زمین عملیات می کرد، از کار عینی آنها اقتدار نمادین دولتی بوجود می آمد و دیپلمات به پشتوانه آن، سر میز مذاکره می نشست. بنابراین رابطه خاصی میان دیپلمات و پاسدار برقرار بود: از یکطرف پاسدار جلوتر از دیپلمات حرکت می کرد، از سوی دیگر دیپلمات بود که روی کار پاسدار نرخ می گذاشت و آنرا به اقتدار دولتی نمادین و حقوقی در عرف بین المللی تبدیل می کرد. برجام بین دیپلماتها و در قلمرویی غیرنظامی بود و این خون شهدای هسته ای و نه فعالیتهای سپاه بود که معامله می شد و بنابراین پاسدار –که متخصص هم نبود- فارغبال بیرون ایستاده بود و اگرچه اعتراضی نداشت، مسیر حاکمیت دوگانه خود را ادامه داد. رقابت بین دولت و حاکمیت ظاهرا در قلمرویی عرفی و فرعی تعریف شده بود که در انتخاباتها تعیین تکلیف می شد و شماری از نیروهای درجه دو دلمشغول آن بودند.
6⃣اما اینبار ماجرا فرق می کرد. ترامپ ضربه را نظامی به خود سپاه زد. این یعنی اینکه ترامپ آشکارا و در عمل معادله قدرت برجام را زیرپا گذاشت و خواستار تعیین تازه معادلات قدرت شد. ترامپ می دانست که متاسفانه قدرت مدنی (داخلی) و حقوقی (عرف بین الملل) جمهوری اسلامی بسیار افت کرده است و در نتیجه برجام دیگر معتبر نیست. باید اینرا به نحوی نشان می داد. خشونت آشکار از خود نشان داد و قاسم سلیمانی را به طور ناگهانی به شهادت رساند. حالا توپ در زمین سپاه بود و نه دیپلماتها.
7⃣اینکه توپ در زمین سپاه است، یعن اینکه حاکمیت دوگانه تمام شد. ترامپ منازعه میان دو تلقی دولتی-حکومتی از امنیت ملی (که اولی اقتصادی می اندیشد و دومی هویتی)، و منازعه میان سپاه و دیپلماتها را فیصله داد و عملگرایانه خواستار آن شد که معادلات جدید روی زمین و نه در مذاکرات و نه در منازعات نظری بر سر «مرگ بر امریکا» یا «مرگ بر روسیه» یا «مرگ بر عربستان» تعیین شود. «مرگ بر امریکا» که نسبت آن با مصلحت حکومتی، محل نزاع آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی بود و مدت کوتاهی «مرگ بر داعش» جای آنرا گرفته بود، حالا عملاً به چالش کشیده شد.
8⃣سپاه به زورآزمایی عملی فراخوانده شده بود. بر پایه تقسیم سه گونه نیروی نظامی در نسبت با دولت، سپاه سه سناریو پیش روی خود داشت:
🔺۱. عمل جهادی شهادت طلبانه مستقل از اقتدار دولتی و محاسبات مادی پیروزی: این سناریو در همان دهه شصت منقرض شده بود. در چند دهه اخیر هیچگونه مبارزه سیاسی و مدنی علیه امریکا در داخل و خارج از ایران وجود نداشته و همه وجوه امریکاستیزی صرف تقویت پایه های دولت مرکزی شده است. تفکر چپ ضد استکباری و تفکر جهادی انسانگرا و غیردولتی و حتی اسلامیستی و سیدقطبی از اولین قربانیان فرآیند دولت سازی بعد از انقلاب بودند. بنابراین چنین سناریویی به کلی محال بوده و هست.
🔺۲. زورآزمایی کنترل شده در مدل مورد نظر هاشمی که سپاه با شهامتِ نیروهای خود، هزینه بازسازی قوای دولتی را فراهم کند و وقتی روی زمین پیشروی حاصل شد و ضربات جدی به دشمن وارد شد، دیپلماتها برای جمع کردن قدرت و جلو بردن مرزهای دولت وارد کار شوند. یعنی همان مدل جنگ جنگ تا یک پیروزی.
🔺۳. آتش بس در میدان عملیات جنگی، تسلیم پاسداران به دیپلماتها و ورود دیپلماتها برای تثبیت مرزهای عقب نشسته: در حالت سوم پیشروی عملی ممکن نیست و خشونت قوای متخاصم به حدی است که ماجرا وارونه می شود: اگر تا قبل از این قرار بود پاسدارها به دیپلماتها کمک کنند، حالا دیپلماتها باید برای جلوگیری از ریخته شدن بیشتر خون پاسداران به آنها کمک کنند. انرژی این کمک مشخصاً با تمکین به اراده دشمن و توافق جدید حاصل می شود. این همان چیزی است که پس از ورود امریکا به جنگ ایران و عراق، سرنگونی هواپیمای مسافربری، شکست استراتژی جنگ جنگ تا پیروزی و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ انجام شد. همان چیزی که امام خمینی از آن به «نوشیدن جام زهر» تعبیر کرد.
🔴از اینجا به بعد را باید بگویم «هم قلم بشکست و هم کاغذ درید». می گویند آمار ۸۰ کشته امریکایی دروغ بوده، دیپلماتها حمله موشکی را از قبل به امریکاییها خبر داده بودند و حتی یک امریکایی هم کشته نشده. هنوز امیدوارم که این شایعات دروغ باشند و آنچه من قبلاً بعنوان روند تدریجی امور پیش بینی کرده بودم رخ نداده باشد... بی تعارف می گویم «شهدا شرمنده ایم...»
🔺چهار دهه است که «سایه جنگ» توجیه ورود نیروهای نظامی و امنیتی به همه عرصه های فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و مذهبی است.
🔸حالا سایه جنگ به «خود جنگ» تبدیل شد. وقت آزمون عملی نیروهای مسلح و قوای نظامی ما فرارسیده بود.
انتظار داشتیم که نیروهای مسلح ما اینبار نه در یک مسأله داخلی بلکه در یک مقابله نظامی خارجی و کاملا دفاعی و مشروع از نظر داخلی و خارجی کارکرد واقعی خود را نشان دهند.
🔹اما دیپلماتها و دولت مرعوب حسن روحانی بر سپاه و ارتش ما پیروز شدند و مانع کشیدن اسلحه ای شدند که دقیقا همینجا کاربرد داشت.
🔸تا اینکه خبر امروز صبح هم رسید . یکجا اسلحه کشیده شده ولی متاسفانه...
🔹حالا فاجعه ابعادی بسیار فراتر از آنچه تصور میکردم پیدا کرده
🔸پیشنهاد میکنم حضرات یک ماه اینترنت را قطع کنند تا صداوسیما و منابر و تبلیغات مذهبی و رسانه ای فرصت کافی برای ماله کشی این تحقیر ملی داشته باشند.
🔴دخترم می پرسد بابا چی شده ؟ نمی خواهم هیچ چیزی به او بگویم. ای کاش این مقطع را از کتابهای تاریخشان حذف کنند که مثل ما اینچنین از شرمندگی و تحقیر و خشم در خود نپیچند ...
🔸حالا سایه جنگ به «خود جنگ» تبدیل شد. وقت آزمون عملی نیروهای مسلح و قوای نظامی ما فرارسیده بود.
انتظار داشتیم که نیروهای مسلح ما اینبار نه در یک مسأله داخلی بلکه در یک مقابله نظامی خارجی و کاملا دفاعی و مشروع از نظر داخلی و خارجی کارکرد واقعی خود را نشان دهند.
🔹اما دیپلماتها و دولت مرعوب حسن روحانی بر سپاه و ارتش ما پیروز شدند و مانع کشیدن اسلحه ای شدند که دقیقا همینجا کاربرد داشت.
🔸تا اینکه خبر امروز صبح هم رسید . یکجا اسلحه کشیده شده ولی متاسفانه...
🔹حالا فاجعه ابعادی بسیار فراتر از آنچه تصور میکردم پیدا کرده
🔸پیشنهاد میکنم حضرات یک ماه اینترنت را قطع کنند تا صداوسیما و منابر و تبلیغات مذهبی و رسانه ای فرصت کافی برای ماله کشی این تحقیر ملی داشته باشند.
🔴دخترم می پرسد بابا چی شده ؟ نمی خواهم هیچ چیزی به او بگویم. ای کاش این مقطع را از کتابهای تاریخشان حذف کنند که مثل ما اینچنین از شرمندگی و تحقیر و خشم در خود نپیچند ...
👎1