Forwarded from روزمرگیهای یک رواندرمانگر (Danial)
گاهی بهجای «چرا اینطوریام؟»، باید بپرسی «کِی یاد گرفتم اینطور باشم؟» سؤال دوم کمتر سرزنشت میکنه و باهات مهربونتره.
Forwarded from روزمرگیهای یک رواندرمانگر (Danial)
تغییرات پایدار معمولاً زمانی رخ میدن که تصویر درونی از خود، دیگه با رفتار فعلی سازگار نباشه. ذهن برای کاهش ناهماهنگی، یا رفتار رو تغییر میده یا تصویر درونی رو؛ و این لحظه، همون نقطهی شروع تحوله.
روزمرگیهای یک رواندرمانگر
تغییرات پایدار معمولاً زمانی رخ میدن که تصویر درونی از خود، دیگه با رفتار فعلی سازگار نباشه. ذهن برای کاهش ناهماهنگی، یا رفتار رو تغییر میده یا تصویر درونی رو؛ و این لحظه، همون نقطهی شروع تحوله.
امان از روزی که تصویر درونی هم مثل رفتار فعلی بیاد رو کف
مردی و بیا درستش کن....
مردی و بیا درستش کن....
Forwarded from روزمرگیهای یک رواندرمانگر (Danial)
بعضی آدمها به جای روبرو شدن با مشکلی که دارن، ترجیح میدن با هزار کار بیهدف و هدفمند، حواس خودشون رو پرت کنن. مشغله و پُرکاری، گاهی لباس مبدلِ فرار از مواجههست.
Forwarded from " ࡄِ❟ࡅ࡙ߺܝߊ " (𝓜𝓪𝓱𝓼𝓪 𝓚𝓲𝓪)
گفت:
ایگوی بهنجار دنبال عشقه، اما ایگوی آسیبدیده به دنبال قدرت!
ایگوی بهنجار دنبال عشقه، اما ایگوی آسیبدیده به دنبال قدرت!
🍓1
Forwarded from " ࡄِ❟ࡅ࡙ߺܝߊ " (𝓜𝓪𝓱𝓼𝓪 𝓚𝓲𝓪)
بیشترین میل به فرار، در موقعیتهایی که بیشترین نیاز به لمس و تجربه وجود داره، حس میشه.
دقیقا اونجایی که ترسیدی و میخوای عقب بکشی، باید جای پاتو سفتتر کنی؛ چون تنها در صورتی که متفاوت ببینی و متفاوت عمل کنی، چیزی در تو برای همیشه تغییر میکنه.
دقیقا اونجایی که ترسیدی و میخوای عقب بکشی، باید جای پاتو سفتتر کنی؛ چون تنها در صورتی که متفاوت ببینی و متفاوت عمل کنی، چیزی در تو برای همیشه تغییر میکنه.
👍1
" ࡄِ❟ࡅ࡙ߺܝߊ "
بیشترین میل به فرار، در موقعیتهایی که بیشترین نیاز به لمس و تجربه وجود داره، حس میشه. دقیقا اونجایی که ترسیدی و میخوای عقب بکشی، باید جای پاتو سفتتر کنی؛ چون تنها در صورتی که متفاوت ببینی و متفاوت عمل کنی، چیزی در تو برای همیشه تغییر میکنه.
کاش عمل به این حرف ها
مثل گفتنشون هم آسون بود
مثل گفتنشون هم آسون بود
روز موزیک
Faramarz Aslani
متاسفانه منبع همیشگیم این آهنگ رو نداشت که متادیتا سالمی بخواد داشته باشه، ولی خب لذت ببرید
@averagebpdguy
@averagebpdguy
Forwarded from روزمرگیهای یک رواندرمانگر (Danial)
رهایی از گذشته یعنی ایجاد یک آیندهی قابلزیستن، نه پاک کردن خاطرات. نمیشه حافظه رو پاک کرد، اما میشه معناهای جدیدی براش ساخت. گذشته همراه ما خواهد بود، اما دیگه اونقدر برامون آزار دهنده نیست.
Forwarded from روزمرگیهای یک رواندرمانگر (Danial)
حمل کردن رازها فشار جسمی ایجاد میکنه. سکوت طولانی، شکل منحصر به فردی از خستگیه که عضلات، خواب و حافظه رو آشفته میکنه.
Forwarded from روزمرگیهای یک رواندرمانگر (Danial)
حرف بزن، تنها نرو.
Forwarded from روزمرگیهای یک رواندرمانگر (Danial)
بخشش کسی، به معنای رفع مسئولیت از اون فرد یا نادیده گرفتن عواقب کارهاش نیست. بلکه به این معناست که دیگه حاضر نیستی خودت رو تا ابد به درد و خشم گذشته زنجیر کنی. بخشش یعنی قبول کنی اون اتفاق افتاده، سهم واقعیات رو در تجربهات ببینی و از چرخه تکرار رنج خارج بشی.
Forwarded from آبیِ سنگین
گاهی بالغترین کار اینه که بگی: من نمیکشم و از یک نفر کمک بخوای
Forwarded from Arianverse | آرین شعبانی
حباب توانایی!
خیلی وقته میخوام راجب این موضوع بنویسم ولی فرصت نمیشد. احساس میکنم خیلی از ادم هایی که حداقل من باهاشون ارتباط دارم درگیر یک بیماری به نام حباب توانایی ان ، منظورم چیه از این اصطلاح ساختگی؟ یعنی اینکه بیش از چیزی که تا به حال انجام دادن یا بودن نسبت به توانایی هاشون درآینده خوشبینن.
حالا فکر کنید این وسط یه چیزی به اسم هوش مصنوعی «Chat gpt, Gemini و..» هم میاد این اختلاف توانایی رو بیشتر میکنه و درواقع این حباب رو باد میکنه.
مثلا شما ازش بپرسید چطور میتونم در یک برنامه ی ۴ساله به سمت مشاور اقتصادی ترامپ در کاخ سفید برسم. میاد برای شما گام ها ومسیر رو رسم میکنه و میگه که ایول که انقدر بزرگ فکر میکنی!!
یا به قول یه دوستی طرف هنوز برای خرید روزمره ی زندگیش نمیتونه مذاکره کنه، به فکر اینه چطور میتونیم داروهای تولید داخل رو صادر کنیم به کشور های حاشیه خلیج فارسی در۲۱ سالگی!
خیلی وقت ها اهدافمون و خواسته هامون سرعت رشدش جلوتر از سرعت رشد خودمون ، توانایی هامون و شخصیتمون میره و این فاصله ی بین این هارو یسری چیز هامثل این هوش مصنوعی ها بیشتر هم میکنه.
نتیجه میشه چی؟ میشه سرخوردگی و احساس ناتوانی کردن و درنهایت از دست دادن ارزش و انگیزه برای انجام دان کار ها واهدافی در سایز و اندازه ی خود فرد .
مخالف رویا پردازی و هدف های بزرگ داشتن نیستم ولی بنظرم بهتره این هدف ها یا رویاها رو خیلی اولا تبدیلش به حباب نکنیم ودوم این که مسیر رشد اهدافمون رو حداقل با رشد خودمون متناظر کنیم.
خیلی وقته میخوام راجب این موضوع بنویسم ولی فرصت نمیشد. احساس میکنم خیلی از ادم هایی که حداقل من باهاشون ارتباط دارم درگیر یک بیماری به نام حباب توانایی ان ، منظورم چیه از این اصطلاح ساختگی؟ یعنی اینکه بیش از چیزی که تا به حال انجام دادن یا بودن نسبت به توانایی هاشون درآینده خوشبینن.
حالا فکر کنید این وسط یه چیزی به اسم هوش مصنوعی «Chat gpt, Gemini و..» هم میاد این اختلاف توانایی رو بیشتر میکنه و درواقع این حباب رو باد میکنه.
مثلا شما ازش بپرسید چطور میتونم در یک برنامه ی ۴ساله به سمت مشاور اقتصادی ترامپ در کاخ سفید برسم. میاد برای شما گام ها ومسیر رو رسم میکنه و میگه که ایول که انقدر بزرگ فکر میکنی!!
یا به قول یه دوستی طرف هنوز برای خرید روزمره ی زندگیش نمیتونه مذاکره کنه، به فکر اینه چطور میتونیم داروهای تولید داخل رو صادر کنیم به کشور های حاشیه خلیج فارسی در۲۱ سالگی!
خیلی وقت ها اهدافمون و خواسته هامون سرعت رشدش جلوتر از سرعت رشد خودمون ، توانایی هامون و شخصیتمون میره و این فاصله ی بین این هارو یسری چیز هامثل این هوش مصنوعی ها بیشتر هم میکنه.
نتیجه میشه چی؟ میشه سرخوردگی و احساس ناتوانی کردن و درنهایت از دست دادن ارزش و انگیزه برای انجام دان کار ها واهدافی در سایز و اندازه ی خود فرد .
مخالف رویا پردازی و هدف های بزرگ داشتن نیستم ولی بنظرم بهتره این هدف ها یا رویاها رو خیلی اولا تبدیلش به حباب نکنیم ودوم این که مسیر رشد اهدافمون رو حداقل با رشد خودمون متناظر کنیم.