Data4impact – Telegram
Data4impact
64 subscribers
14 photos
1 video
4 files
19 links
اینجا از داده‌ها برای منافع اجتماعی می‌گم

آیدی تلگرام: @Mimqa
Download Telegram
📞 تماس پشت تماس... اما تا کی؟

چند روز پیش با یکی از نمایندگان شعبه‌های یک مؤسسه خیریه صحبت می‌کردم. با هیجان تعریف می‌کرد که داشبوردهای جدید چقدر کارشان را راحت‌تر کرده.
می‌گفت: "قبلاً باید ساعت‌ها وقت می‌گذاشتیم تا اطلاعات را از دفترمان پیدا کنیم و وضعیت را بررسی کنیم، حالا با چند کلیک می‌فهمیم وضعیت چطور است. حالا شاید بتوانیم وقت بیشتری برای تماس و جذب نیکوکار بگذاریم!"
حرفش جالب بود، خوشحال بودم از اینکه داده‌ها به کمکشان آمده. اما ذهنم را به سمت یک سوال اساسی برد: آیا روش‌های سنتی جذب کمک هنوز هم جواب می‌دهند؟
بارها دیده‌ام که تیم‌های خیریه برای جذب نیکوکاران، ساعت‌ها تماس تلفنی می‌گیرند، توضیح می‌دهند، قانع می‌کنند، و گاهی بارها پیگیری می‌کنند. اما آیا مردم هنوز هم مثل قبل به این تماس‌ها پاسخ می‌دهند؟
🔹 نیکوکاران چطور تصمیم می‌گیرند که به کدام خیریه کمک کنند؟
🔹 آیا کمک‌هایشان بدون تردید و سؤال است، یا به دنبال شفافیت و تأثیرگذاری‌اند؟
🔹 در شرایط اقتصادی سخت، کدام خیریه‌ها می‌توانند حمایت بیشتری جذب کنند؟
شاید داده‌ها بتوانند به این سوال‌ها پاسخ دهند. شاید وقت آن رسیده که مدل‌های جدیدتری برای ارتباط با نیکوکاران طراحی کنیم، مدل‌هایی که به دغدغه‌های امروزی آن‌ها نزدیک‌تر باشد.

📊 این موضوعی است که در پروژه‌های بعدی‌ام بیشتر بررسی خواهم کرد.
شما اگر بخواهید به یک خیریه کمک کنید، چه چیزی بیشتر قانعتان می‌کند؟
👍2
اگر یک خیریه یا سازمان مردم‌نهاد داشتم و می‌خواستم از ظرفیت نیکوکاری و خیر جمعی برای جمع‌آوری کمک‌های مالی استفاده کنم، ترجیح می‌دادم این کمک‌ها صرف اقدامات پیشگیرانه شود.
پیشگیری از بیماری‌ها به‌جای درمان،
پیشگیری از آلودگی و تخریب محیط زیست،
پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، و...
اقداماتی که هم هزینه کمتری دارند و هم تأثیرات ماندگارتری بر جامعه می‌گذارند. اما چالش اینجاست که پیشگیری معمولاً احساسات را کمتر درگیر می‌کند و به‌اندازه کمک‌های فوری مورد استقبال قرار نمی‌گیرد.
چگونه می‌توان مردم را به حمایت از راهکارهای پیشگیرانه ترغیب کرد؟
👍4
🚀 چطور یک داشبورد ساده، حقوق یک کارمند خیریه رو افزایش داد؟

چند ماه پیش، داشبوردی برای یک موسسه خیریه بزرگ طراحی کردم که چندین شعبه در سراسر کشور داشت. هدف ساده بود: مدیریت بهتر نیکوکاران و منابع مالی هر شعبه. اما نتیجه‌ای که گرفتم فراتر از انتظاراتم بود.

📞 یکی از مدیران شعبه‌ها بهم زنگ زد تا نظراتش رو درباره داشبورد بگه. گفت:
دیگه لازم نیست ساعت‌ها وقت بذاریم تا بفهمیم کدوم نیکوکار مدتیه کمک نکرده. فقط با یه کلیک، لیست دقیقشونو داریم و می‌دونیم چطور باید دوباره باهاشون ارتباط بگیریم.

اما قسمت جالب‌تر این ماجرا یه چیز دیگه بود:

یکی از کارمندان اون شعبه که حقوقش پورسانتی بود، گفت:
قبلاً کلی وقتم صرف جستجو و بررسی اطلاعات نیکوکارها می‌شد. اما حالا، با این داشبورد، زمان آزاد بیشتری دارم و تونستم نیکوکارهای جدیدتری جذب کنم. نتیجه؟ حقوقم این ماه بیشتر شد!

💡 این یعنی قدرت داده!
وقتی اطلاعات درست و اصولی دسته‌بندی می‌شه:

زمان و هزینه‌ها کاهش پیدا می‌کنه
بهره‌وری بالا می‌ره
و در نهایت، آدم‌ها رشد می‌کنن و به نتایج بهتری می‌رسن
داده فقط اعداد نیست.
داده یعنی داستان‌هایی که می‌تونن زندگی آدم‌ها رو تغییر بدن. 🎯
👍1👎1
⭕️ ایرانِ فردا که توسعه اش پایدار است و محیط زیست و ساکنانش در یک صلح پایا این چنین خواهد بود:

- بخش مهمی از انرژی اش برای تامین نیازهای صنایع و برق شهروندانش از منابع تجدیدپذیر از جمله خورشید و باد تامین میشود.
- انرژی های تجدیدپذیرِ مقیاس کوچک به کار شبکه های برقی اش می آید و نخواهد گذاشت شهروندان تجربه قطع برق داشته باشند.
- موانع پیش روی زنان چه در مرحله تولید انرژی و چه در مرحله مصرف رفع شده است و زنان نقش و سهم فعالی دارند.

⭕️ در این مقاله که به تازگی در ژورنال علمی-پژوهشی «انرژی و علوم اجتماعی» به چاپ رسیده است؛ به موانع پیش روی زنان برای استفاده از انرژی های نو در فعالیت های روزانه پرداخته شده است.

⭕️ نکات برجسته به طور خلاصه در صفحات ۱-۴ آورده شده است. اما مهم ترین نکته آن بود که زنانِ مورد مطالعه علاقه زیادی به استفاده از انرژی های تجدیدپذیر نشان داده اند ولی به گفته شان به دلیل نبود سیاست های عمومی موفق در این حوزه؛ از استفاده از انرژی های تجدیدپذیر عاجز مانده اند.

☀️ برای مطالعه متن کامل به تلگرام محمدرضاحیدری @MrzaHeidari مراجعه کنید.
👍1
🏠 یک قرن تلاش برای کودکان
درس‌هایی از سازمان Save the Children

⭐️وقتی به سراغ فهرست موفق‌ترین سازمان‌های مردم‌نهاد می‌رویم همواره نام سازمان نجات کودکان در صدر قرار دارد. سازمانی که در سال ۱۹۱۹ توسط چند فعال مدنی در انگلستان تاسیس شد.

سازمان نجات کودکان هم‌اکنون در حدود ۱۱۵ کشور فعالیت دارد و بر اساس گزارش‌های این سازمان تنها در سال ۲۰۲۲ توانسته به صورت مستقیم از ۴۸.۸ میلیون کودک حمایت کند.
⭐️ اما چرا از منظر کارشناسان، نجات کودکان سازمانی موفق و اثربخش بوده؟

1️⃣تمرکز در عین سازگاری: این سازمان هرچند از ابتدا تاکنون بر روی مأموریت اصلی خود یعنی حفاظت از کودکان و حقوق آن‌‎ها مانده اما به خوبی نیز توانسته خود را با تغییرات پیرامونش سازگار کند و روش‌های خود را چه در کمک‌رسانی و چه در مدیریت سازمانی به روز نگه دارد.

2️⃣مدل عملیاتی پایدار: یکی دیگر از نقاط قوت سازمان نجات کودکان قدرت آن در حوزۀ تأمین مالی است که در این سال‌ها توانسته با جلب اعتماد حامیانش نه تنها منابع مالی خود را متنوع سازد بلکه این امکان را پیدا کند که در بحران‌ها میزان منابع مورد نیازش را به سرعت فراهم کند.
در سال مالی ۲۰۲۳، ۸۵ درصد کل هزینه‌های این سازمان مستقیماً صرف خدمات مستقیم شده که نشان‌دهندۀ تأکید سازمان بر به حداکثر رساندن منابع برای کودکان به‌جای هزینه‌های اداری است.


3️⃣رویکرد جامعه محور: این سازمان بیش از هرچیزی تلاش داشته تا نوع اقداماتش را متناسب با نیازهای جامعه هدفش طراحی کند. نیازهای که متناسب با هر بوم و هر نسل متفاوت بوده است.
برای مثال در کمپین «نسل امید »، این سازمان بیش از ۵۴,۰۰۰ کودک و جوان را از ۴۰ کشور، مورد نظرسنجی قرار داد.


⬅️اگر شما هم به تاریخچه و استراتژی‌های سازمان نجات کودکان علاقه‌مند شده‌اید می‌توانید با کلیک بر روی لینک زیر بیشتر در مورد این سازمان مطالعه کنید:
🔗https://B2n.ir/jr6342

#سازمان_موفق
@TasmimSchool
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مقاله‌ای در سایت ترجمان با عنوان هرزه‌نگاری فقر: خیریه‌ها چطور پیچیدگی مسئله فقر را نادیده می‌گیرند منتشر شده است.
نویسنده در مقدمه توضیح می‌دهد که رسانه‌ها گاهی انسان‌ها را به ابزاری برای جلب توجه یا سودآوری تقلیل می‌دهند؛ رویکردی که شأن انسانی را زیر پا می‌گذارد. یکی از نمودهای این مسئله، بازنمایی فقر در رسانه‌هاست؛ جایی که رنج انسان‌ها برای برانگیختن احساسات و جذب کمک مالی مصرف می‌شود. در این نوشتار، به پنج مشکل اصلی این پدیده، موسوم به «هرزه‌نگاری فقر»، پرداخته می‌شود.

https://1kb.link/u9xrDQ
👍5
آیا سازمان مردم نهاد، خیریه یا هر سازمانی رو می شناسید که از افراد سالمند یا مسن در کارهای داوطلبانه خودش استفاده بکنه؟
من هنوز در بین موسساتی که میشناسم نیروی داوطلب به این شکل ندیدم. فکر می‌کنم یک روش خوب برای حفظ ارتباطات اجتماعی و داشتن حس موثر بودن در سالمندانی که وضعیت جسمی نسبتا مناسبی دارند کارهایی از این دست باشه.
و البته میدونم که این در فرهنگ ما جاافتاده نیست. اما شاید بد نباشه که بهش فکر کرد. خیلی از افراد مسن در جامعه ما بعد از بازنشستگی دچار افسردگی میشن و این واقعا دردناکه.

#کار_داوطلبانه
#سالمندی
👍2
#پیام_همراهان:

یه جایی خوندم که توی چین از سالمندان استفاده میشه توی خدمات اجتماعی
مثلا:
نگهبانان داوطلب محله‌ها (Neighborhood Watch Volunteers):
سالمندان به عنوان ناظر محله، امنیت و نظم رو تحت نظر می‌گیرن. مثلاً مراقبت از عبور کودکان از خیابون، گزارش فعالیت‌های مشکوک، یا نظم در پارک‌ها.

پاک‌سازی محیط اطراف (Community Cleaning):
بعضی از سالمندان به صورت داوطلبانه یا با کمک‌هزینه اندک، در تمیز نگه داشتن کوچه‌ها، پارک‌ها و فضاهای عمومی شرکت می‌کنن.

راهنمای ترافیک مدرسه‌ها (School Crossing Guards):
این نقش به سالمندانی سپرده میشه که صبح‌ها و ظهرها به کودکان کمک می‌کنن تا از خیابون رد شن و ایمنی رعایت بشه.

مربی‌های فرهنگی و سنتی:
سالمندان اغلب در آموزش فعالیت‌های سنتی مثل تای‌چی، خوشنویسی، یا آوازهای محلی در پارک‌ها فعالیت دارن.
ما از داده‌ها برای شنیدن واقعیت استفاده می‌کنیم، اما گاهی خودِ داده‌ها ساکت‌اند.
آمارها می‌گویند ۹۰٪ کودکان تحت پوشش آموزش قرار گرفته‌اند، ولی هیچ‌کدام نمی‌پرسند چند نفر واقعاً آموخته‌اند؟
نمودارها می‌گویند "تعداد خانوارهای برخوردار از کمک مالی افزایش یافته"،
اما داده‌ای نیست از احساس عزت یا امید آن خانواده‌ها.
گاهی داده‌ها فقط به ما می‌گویند "چه شد"، اما نمی‌گویند "چه حس شد".
داده خاموش است وقتی که انسان‌ها در آن ناپیدا می‌شوند.
وظیفه‌ی ما نه فقط جمع‌آوری داده، بلکه بازگرداندن صدا به آن‌هاست تا در میان اعداد، انسان گم نشود.


#داده_برای_اثر
#data4impact
#NGO
👍4
هر داده‌ای حاصل یک انتخاب است:
چه چیزی را ببینیم، چه چیزی را نادیده بگیریم و چگونه آن را بسنجیم.
اگر فقط «تعداد بسته‌های توزیع‌شده» را اندازه بگیریم، دنیای ما پر می‌شود از آمار تحویل، نه اثر.
اگر فقط «تعداد دانش‌آموزان ثبت‌نام‌شده» را دنبال کنیم، یادمان می‌رود بپرسیم چند نفرشان واقعاً یاد گرفتند.
هر شاخص، بخشی از واقعیت را روشن می‌کند و بخش دیگری را در سایه می‌گذارد.
داده‌ها واقعیت را بازتاب نمی‌دهند، آن را می‌سازند.
با هر عددی می‌توانیم جهان را از زاویه‌ای خاص روایت کنیم.

آیا آنچه اندازه می‌گیریم، همان چیزی است که برایمان مهم است؟

#داده_برای_اثر
#data4impact
#NGO
#تفکر_داده_محور
#شاخص_اجتماعی
👍4
داده‌ها همیشه با ما حرف می‌زنند، اما با زبانی که ما برایشان انتخاب کرده‌ایم.
پشت هر عدد، انسانی ایستاده که تصمیم گرفته چه چیزی را بشمارد، چه چیزی را حذف کند و از چه زاویه‌ای ببیند.
وقتی آمار می‌گوید "بیکاری کاهش یافته"، باید بپرسیم: چه کسانی از تعریف "بیکار" حذف شده‌اند؟
وقتی نموداری نشان می‌دهد "دسترسی به آموزش افزایش یافته" باید بپرسیم: در کدام مناطق؟ برای چه گروه‌هایی؟ و با چه کیفیتی؟
بی‌طرفی داده، گاهی ما را از پرسیدن بازمی‌دارد.
داده‌ها فقط تا جایی صادق‌اند که ما در انتخابشان صادق باشیم.
داده یعنی قدرت دیدن.
و در کار اجتماعی، هر دیدنی باید با دقت و احترام همراه باشد.

#داده_برای_اثر
#data4impact
#NGO
#تفکر_انتقادی
#بی_طرفی_داده #اثر_اجتماعی
👍4
ما پشت میز می‌نشستیم، خیره به نمودارهایی که خطوط رنگی و ستون‌های بلند را نشان می‌دهند. در این نمودارها، عدد ۵۰ یک برآمدگی بود؛ یک نقطه روی منحنی آمار.
این ۵۰ نماینده‌ی کودکانی بود که امسال تحت پوشش برنامه آموزشی ما قرار گرفته بودند. از لحاظ منطقی، کارمان را انجام داده بودیم، اما وقتی به آن ۵۰ نگاه می‌کنیم، هیچ حسی نداریم. داده‌ها خشک، دقیق و تنها هستند.
عدد ۵۰ ناگهان جان میگیرد وقتی با داستان‌ها پیوند می‌خورد.
۵۰ فقط یک برآمدگی نیست؛ آن خنده‌های کودکانه‌ای است که هر روز صبح با اشتیاق وارد کلاس می‌شوند.
۵۰ یک آمار نیست؛ آن چشم‌های درخشان کودکی است که برای اولین بار توانست یک جمله کامل را بخواند و از هیجان جیغ کشید.
اعداد بدون روایت، چشمان ما را می‌بندند. یک نمودار می‌تواند اثربخشی یک برنامه را نشان دهد، اما فقط یک داستان است که به ما می‌گوید پشت هر عدد، یک امید، یک تلاش و یک زندگی در حال تغییر است.
ما نیازمند عددیم تا ببینیم چقدر موفق بوده‌ایم.
اما نیازمند داستانیم تا ببینیم چرا موفق بوده‌ایم و قلب‌هایمان به تپش بیفتد.
👍2
وقتی داده‌ها جاده را نشان می‌دهند، و همدلی رانندگی می‌کند!
داده‌ها نقشه‌خوان‌های فوق‌العاده‌ای هستند. آن‌ها می‌توانند با قاطعیت به ما بگویند: "بله، ۸۰٪ خانوارهای روستایی کمک غذایی دریافت کرده‌اند."
اما این فقط یک نقطه روی نقشه است. اینجاست که تصمیم و اراده انسانی وارد عمل می‌شود تا مسیر واقعی ساخته شود.
داده‌ها به ما می‌گویند که چه کاری انجام شده است، اما نمی‌توانند به این سؤالات کلیدی پاسخ دهند:
کدام خانواده‌ها در این ۸۰٪، به دلیل شرایط خاص، نیاز حیاتی‌تر داشتند؟
چه زمانی تحویل این کمک‌ها بیشترین حس امید را به دریافت‌کننده منتقل می‌کند؟
و مهم‌تر از همه، تیم اجرایی چگونه باید این بسته‌ها را تحویل دهد تا حس کرامت انسانی حفظ شود؟
داده‌ها، مسیرهای بالقوه را روشن می‌کنند، اما تصمیم نیکوکار و همدلی تیم اجرایی است که تعیین می‌کند ما از کدام مسیر عبور کنیم.
ما داده‌ها را هدف نمی‌دانیم؛ آن‌ها ابزارند.
داده بدون اقدام: فقط یک فایل سنگین در کامپیوتر است.
اقدام بدون داده: فقط یک حدس و گمان پر از ریسک است.
اما وقتی داده‌ها با انتخاب‌های آگاهانه و همدلی انسان‌ها همراه می‌شوند، آنگاه است که «تغییر واقعی» ممکن می‌شود
👍3
۶٪ خطا بودجه سال بعد را بیشتر کرد

در خیلی از پروژه‌ها، مسئله اصلی اختلاف عددها نیست.
آن‌چیزی که اعتماد را می‌سازد یا خراب می‌کند، غیبت یک داده کوچک است.
چند وقت پیش در یک پروژه‌ی تجهیز کلاس کامپیوتر یک موسسه، سه رسید خرید  پیدا نمی‌شد.
رقمش مهم نبود، اما نبودنش می‌توانست بخشی از هزینه‌ها که حدود ۶ درصد بود را غیرقابل مستندسازی کند.
دو انتخاب وجود داشت:
حذف این بخش از گزارش، یا توضیح صادقانه اینکه این سه قلم رسید گم شده و فرآیند مستندسازی در حال اصلاح است.
در جلسه‌ی ارائه، مدیر پروژه که به حساسیت نیکوکار روی اعداد و ارقام آگاه بود با کمی ترس، بخش ناقص را همان‌طور که بود گفت.
نیکوکار بعد از چند لحظه سکوت گفت:
همین ۶ درصد برای من از همه‌چیز مهم‌تر بود. چون می‌توانستید حذفش کنید و من متوجه نشوم. سال بعد بودجه را افزایش می‌دهم.

اعتماد از کامل بودن نمی‌آید. اعتماد را عددهای بی‌نقص نمی‌سازند. نقص‌های صادقانه می‌سازند.

داده‌ها ابزار تصمیم‌اند،
اما صداقت درباره داده‌های ناقص، زیربنای اعتماد است.

#داده_برای_تغییر
#Ngo
👍3
در کار اجتماعی، وسوسه‌ی گزارش فقط «نتایج خوب» همیشه هست.
اما اثر واقعی در صداقت با داده‌هاست: در گفتن آنچه جواب نداده و توضیح آنچه هنوز در مسیر یادگیری است.
مثلاً:
«۵۰٪ از نیکوکارانی که کمپین ما را دیدند، حمایت نکردند. اما بازخوردشان به ما نشان داد چرا.»
شفافیت نشانه ضعف نیست، بلکه بلوغ و اخلاق حرفه‌ای است.
سازمانی که با واقعیت‌ها تصمیم می‌گیرد، به جای نمایش اثر، واقعاً آن را می‌سازد.

#داده_برای_اثر
👍2