پارینه/پالئوگرام – Telegram
پارینه/پالئوگرام
5.23K subscribers
405 photos
218 videos
102 files
628 links
دیرینه‌شناسی، تکامل و تاریخ طبیعی
دیرینه‌نوشته‌های عرفان خسروی
t.me/paleogram
کتابخانه پارینه:
t.me/paleolib
مدرسه پارینه:
t.me/paleouni
حمایت از پارینه:
زرین‌پال zarinp.al/erfankhosravi
حامی‌باش hamibash.com/Pal
Download Telegram
پارینه/پالئوگرام
حیات_چیست؟_آیا_کتاب‌های_درسی_در.pdf
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
منشاءِ حیات
از فیزیک تا بیولوژی
گفتگوی زنده علیرضا امتیاز با عرفان خسروی در اینستاگرام
دوشنبه، ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت هشت شب
Forwarded from kalami.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

دو روز پیش (۱۱ آوریل ۲۰۲۰)، «جان هورتون کانوی» (John Horton Conway)، ریاضی‌دان شهیر بریتانیایی، از دنیا رفت. روحش شاد.

مهم‌ترین یادگاری او برای ما، «بازی زندگی» است که در سال ۱۹۷۰ آن را معرفی کرد؛ یک اتوماتای سلولی که علی رغم سادگی‌اش، تمام شرایط «کامل بودن تورینگ» را دارد و می‌تواند همه کارهای یک کامپیوتر را انجام دهد.

فیلم فوق، یک نمونه از اتوماتای سلولی «بازی زندگی» و شامل مفهوم تفنگ (Gun) و گلایدر (Glider) است. این طرح، اولین الگوی محدود شناخته شده با رشد بی‌نهایت است و در اواخر سال ۱۹۷۰، با استفاده از اصول «کانوی» و توسط «بیل گاسپر» (Bill Gosper)، ریاضی‌دان و برنامه‌نویس آمریکایی، طراحی شد.

🔗 لینک مطلب در توئیتر [+]

🔗 لینک مطلب در اینستاگرام [+]

ـــــــــــــــــــــــــــ

سید مصطفی کلامی هریس
وبسایت: kalami.ir
کانال رسمی: @KalamiHeris

کانال پرسش و پاسخ: @Kalami_QA

پارینه/پالئوگرام
دیدن چهره سیمرغ آرکیوپ‌تریکس برای دیرینه‌شناس‌ها حکم سیمرغ را دارد برای عُرَفا. هم اصل و مبدأ پرندگان آرکیوپ‌تریکس است، هم یکی از نمادهای تکامل موجودات زنده. در میان نمونه‌های معدودی که از این دایناسور مشهور پیدا شده، به خصوص این نمونه خاص و زیبا که در موزه…
پرهای_گمشده_سیمرغ،_داستان_حیرت‌انگیز_تکامل_پرواز_در_پرندگان،_عرفان.pdf
4.1 MB
پرهای گمشده سیمرغ
داستان حیرت‌انگیز تکامل پرواز در پرندگان
عرفان خسروی
همراه با آثار تصویرگری امیرحسین بهجتی
رشد آموزش زیست‌شناسی ۱۱۳، ۳۳(۲)، زمستان ۱۳۹۸، صصـ ۲۵-۳۳

بالاخره پس از چهار ماه انتظار، در نخستین روزهای اردی‌بهشت ۹۹، شماره ۱۱۳ـم رشد آموزش زیست‌شناسی (دوره ۳۳، شماره ۲، زمستان ۹۸) منتشرشد. علت این تأخیر در انتشار را باید از «دفتر انتشارات و فناوری آموزشی» جویا شویم و ممیزان تازه‌وارد و جوان این اداره که به سودای ثبت عبرات تاریخی برای آیندگان، دست روی چند مطلب گذاشته بودند، از جمله همین مقاله و آن را به این اتهام که «تأیید آشکار فرضیه ضاله داروین است» شایسته حذف و جرح دانستند. خوشبختانه پای‌مردی سردبیر محکم و باتجربه نشریه، جناب آقای دکتر کرام‌الدینی، مانع اعمال نیات این جوانان پرشور شد و سرانجام این مقاله هم رستگارشد؛ ولی راستش فکر می‌کنم این آخرین باری بود که مصدع اوقات انقلابی ادارات آموزش و پرورش می‌شدم.
دریغ از نشریات گران‌قدر رشد و فرصت مشق‌کردن زیرنظر معلم، پدر و استاد بزرگواری مثل آقای دکتر کرام‌الدینی که می‌دانم در این ایام، بسیار بیش از این شاگرد کوچک خود، متحمل مرارت و سختی شده‌اند.
1
پارینه/پالئوگرام
مونالیزای_دنیای_علم_دیگر_تنها_نیست؛.pdf
گاهی_به_آسمان_نگاه_کن،_آیا_سیاه‌چاله‌ها_دایناسورها_را_کشته‌اند؟.pdf
544.2 KB
گاهی به آسمان نگاه کن
آیا سیاه‌چاله‌ها دایناسورها را کشته‌اند؟
عرفان خسروی
سالنامه شرق ۹۸
نوروز ۱۳۹۹
صصـ ۱۷۶-۱۷۷
3
🎥 آشنایی با انسان‌شناسی زیستی
نگاه تکامل‌محور به رفتار و زیست‌شناسی انسان در قیاس با سایر میمون‌ها
👥 گفتگوی عرفان خسروی با محمدحسین کازرون
17 اردیبهشت 1399

مشاهده در یوتیوب
مشاهده در آپارات

🌾 @Sedanet
🌾 @paleogram
وبسایت فرهنگی صدانت
🎥 آشنایی با انسان‌شناسی زیستی نگاه تکامل‌محور به رفتار و زیست‌شناسی انسان در قیاس با سایر میمون‌ها 👥 گفتگوی عرفان خسروی با محمدحسین کازرون 17 اردیبهشت 1399 مشاهده در یوتیوب مشاهده در آپارات 🌾 @Sedanet 🌾 @paleogram
آیین‌های ترس
زلزله دیشب خیلی‌ها را ترساند. گویا چند ساعت پیش‌تر، حوالی ساعت ۹، آذرگوی درخشانی هم در غرب تهران رؤیت شده بود که امیدوارم تصویر آن به دست آید.
همه این پدیده‌ها تا وقتی که ندانیم چه اند و چه اندازه مرگبار، موجب وحشت ما می‌شوند.
امروز خیال می‌کنیم خاستگاه این پدیده‌ها را شناخته‌ایم، اما همچنان درگیر ترس ایستاده‌ایم. علم امروز ماهیت و شیوه مقابله با این پدیده‌ها را بهتر از معارف اصم سنتی آشکار کرده؛ اما همچنان تضمینی نیست که مقابله کارآمد با خطر را از علم آموخته باشیم.
ما همچنان درگیر مناسک ترس ایم؛ مناسکی که خیال می‌کنیم برآمده از علم نوین باشند، اما برخی از آن‌ها همان‌قدر فشل و ابتر اند که «خیط‌کشیدن» به نیت «امان جستن از جنیان». مثال زنده‌اش عداد راهکارهای متناقض و متباینی است که درباب مقابله با زلزله یا پیش‌گیری از ابتلا به COVID-19 به ما گفته‌اند.
آیندگان به بسیاری از مناسک ترس ما خواهند خندید؛ گرچه همان آیندگان نیز، بیش از آنکه با علم راسخ خود راهی به دهی ببرند، مناسک ترس خود را خواهند آفرید.
گویا این ذاتی بشر و نیاکان بشر است که اغلب مردم پیروی از مناسک و سنت‌های مقبول و مشهور را به جستجوی راه حل بهتر ترجیح می‌دهند. انسان و خویشاوندانش جانورانی «فرهنگی» اند. همه ما می‌آموزیم که تقلید و پیروی از فرهنگ اقتصادی‌تر است از اندیشیدن؛ اما تعداد اندکی خواهد دانست که پاسخ بهتر با جستجو و کنکاش فرادست می‌آید، نه اعتماد به تجربه سابقون.
هم از نکات جالب گفتگویی که درباره تکامل انسان با محمدحسین کازرون داشتیم، اشاره به شکلی از رفتار آیینی در شامپانزه‌ها بود که در سال ۲۰۱۶ در Scientific Reports گزارش شد و شاید بتواند ما را به نخستین مناسک ترس در نیاکانمان دلالت کند. شامپانزه‌ها گویی از برخی درختان یا پدیده‌های طبیعی دیگر هراس دارند یا دچار وجد و دریافت‌هایی هیجانی می‌شوند. پاسخ آن‌ها به این احساس نیز شبیه پاسخ ما به چیزهایی است که ما را می‌ترساند.
فیلم شمپانزه‌ها را درحال رَمی ِ اشجار ِ خبیثه ببینید!
پارینه/پالئوگرام
فسیل زنده در هامون؟ جانوری که در #دریاچه_هامون پیدا شد، چیست؟ برگه ۱ و ۲ و ۳: توضیحات مختصری درباره ماهیت موجود عجیبی به نام #Triops یا میگوی بچه‌وزغی که هفته گذشته در صدر اخبار و شایعات قرار گرفت. این موجود جزء شاخه #بندپایان، زیرشاخه #سخت_پوستان، رده آب‌شش‌پایان…
بازی جعل و جهل
دوباره بهار آمد؛ مردم جانوری دیدند که برایشان عجیب بوده، پس شاهد گزارش‌های ابلهانه‌ای هستیم که یک سرش به بی‌سوادانی موسوم به «مدیر اداره فلان» می‌رسد و سر دیگرش به هالوهایی موسوم به «روزنامه‌نگار [مدعی علم، اما در حقیقت یاوه]» که مثل بز اخفش هرچه ژاژ است، نشخوار می‌کنند.
‏چرا این خبر مهمل است؟
۱ - خرچنگ نعل اسبی (که اصلا خرچنگ نیست، بلکه خویشاوند عنکبوت‌هاست) در آب‌های شور و لب‌شور سواحل اقیانوس‌های هند و آرام و آتلانتیک زندگی می‌کند. نه بعد مسافت اجازه می‌دهد، نه شرایط بوم‌شناختی که این جانور دریایی سر از آبگیرهای رشتخوار خراسان درآورد.
‏۲ - زیست‌شناسی تولیدمثل خرچنگ نعل‌اسبی هیچ وابستگی به باران ندارد. خرچنگ نعل‌اسبی از دریا به ساحل می‌آید، در شن‌های مرطوب مجاور آب تخم‌ریزی می‌کند و تخم‌ها فارغ از شرایط بارش، تفریخ می‌شوند و بچه‌ها به دریا می‌روند؛ تقریبا شبیه لاک‌پشت‌های دریایی.
‏۳ - جانوری که این ایام در سعدآباد رشتخوار (و بسیاری نواحی دیگر) دیده می‌شود، میگوی بچه‌قورباغه‌ای است، سخت‌پوستی ساکن آب شیرین که خویشاوندی نزدیکی با پری‌میگوهای دریاچه ارومیه دارد.
‏۴ - میگوی بچه‌قورباغه‌ای ربطی به خرچنگ نعل‌اسبی ندارد، جز شباهت‌های بسیار سطحی و هالوپسند.
‏۵ - ولع مدیران فلان اداره برای مهم جلوه‌دادن کار و تخصص و جایگاه خود قابل درک است؛ شهوت خبرنویسان بی‌لیاقت و نادان نیز؛ حتی بقای توأمان جهل و جعل نیز بدیهی است؛ اما جعل این اخبار و تصاویر نه کسی را مهم می‌کند، نه سربلند؛ همانطور که ‎#مستعان نکرد.
‏۶ - نادان‌هایی که دست به دست هم دادند و این خبر را جعل و منتشر کردند، اگر جستجوی ساده‌ای می‌کردند، به راحتی توضیحات دقیق و واضحی به زبان فارسی درباره ماهیت این موجود و تفاوت آن با خرچنگ نعل‌اسبی پیدا می‌کردند؛ اما از همین اندک هم عاجزند.
‏۷ - این خبر هزارمین مشت نمونه خروار بی‌لیاقتی انباشته‌شده در این کشور است؛ مملکتی که به شیوه تیول‌داری اداره می‌شود و سفره‌اش نصیب سفلگان است.
‏۸ - اگر می‌خواهید بدانید موجودی که امسال و پارسال و سال‌های قبل در فصل بهار زاده می‌شود و باعث وحشت مردم و سورچرانی خبری مسئولین می‌شود، نام میگوی بچه‌قورباغه‌ای را جستجو کنید.
‌‌‏۹ - لُب کلام؛ این موجود:
الف‍: از ماقبل تاریخ نیامده،
ب‍: خرچنگ نعل اسبی یا تریلوبیت نیست،
ج‍: از دوره دایناسورها بی‌تغییر نمانده،
د: سود و زیان خاصی ندارد،
ه‍: قدیمی‌ترین جانور زمین نیست (درواقع قدمت همه جانداران زمین یک اندازه است)،
و: تعبیر فسیل زنده تعبیری دقیق و علمی نیست.
👍2
پارینه/پالئوگرام
وال یا نهنگ؟ نام فارسی وال و دلفین چیست؟ تقریبا همه تصور می‌کنند نام پستان‌داران غول‌آسایی که در دریاها شنا می‌کنند. «نهنگ» است. همه این واژه را می‌پسندند، چون فارسی است و اصالت دارد، آن هم دربرابر «وال» که به‌نظر می‌رسد از انگلیسی به فارسی آمده. احساس ناخوشایندی…
آهنگ شکسته موسیقی کلام
دوستی رای‌زنی کرده بود که حین ترجمه داستان، بهتر است محاورات را به لحن شکسته برگردانیم یا رسمی؛ خصوص در فارسی که تمیز میان زبان رسمی و محاوره عمیق‌تر به نظر می‌آید. سپس مثال‌های چندی آورده بود از مترجمانی که محاورات را به لحن نوشتاری رسمی برگردانده‌اند: از محمد قاضی و عبدالله کوثری و فرزانه طاهری تا حشمت کامرانی و مهدی سحابی و پیمان خاکسار. این میان فقط از ترجمه عروسکخانه به قلم منوچهر انور نام رفته بود که نمایشنامه‌‍ست و اصلا محاوره‌ای.
از ادبیات داستانی آنچنان سر در نمی‌آرم، ولی نمونه‌های خوب و ممتازی از روایت‌های علمی دیدم که میان حکایت علم، زبان محاوره را چنان به ناگهان شکسته‌اند که انگاری ضرباهنگ گروه‌نوازی موسیقی است که برای تکنوازی ساز استادانه‌ای پایه می‌گیرد و من این را بسیار دوست می‌دارم.

مثال را:
All about whales
Roy Chapman Andrews, 1954, Random House
غول دریاها
بیژن مفید، ۱۳۳۹، نیل، فرانکلین

بیژن مفید این کتاب را به فارسی بسیار شیرینی برگردانده؛ البته نام فرانکلین نیز بیش از هر چیز یادآور اشراف بلند منوچهر انور و قلم سترگ اوست؛ انور نظریه جالبی پیرامون آهنگ کلام دارد که از زبان خودش شنیدنی است. یاد بیژن مفید جاوید و سایه منوچهر انور پاینده.

#کتاب #ترجمه #کتاب_علمی #بیژن_مفید #منوچهر_انور #فرانکلین
پارینه/پالئوگرام
روح جنگل اثر بیل مادْرن (Bill Mudron) خود این اثر ملهم از صحنه‌ای در فیلم «شاهزاده مونونوکه» اثر میازاکی و تلفیق آن با سبک چاپیِ هاسوی کاواسه (Hasui Kawase)، هنرمند ژاپنی‌ست t.me/paleogram t.me/paleon
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🦌 روح شاخدار جنگل
این گوزن دم‌سفید (Odocoileus virginianus) عجیب شبیه خدای حیات و ممات یا همان روح جنگل/شی‌شی‌گامی (シシガミ) است که وقت راحتی، پریان پژواک/کوداما (木霊) بر شاخ‌هایش آرام می‌گیرند و شب‌ها به قامت شب‌نورد/دیه‌دارابوت‌چی (デイダラボッチ) در جنگل قدم می‌زند.
جز ژاپنی‌ها اقوام دیگری هم بودند که خدایانی شاخ‌دار را ستایش می‌کردند، از جمله اقوام کِلت/گُل که خدایی شاخدار داشتند، مسمی به Cerno-on-os/Cernunnos که نزد ایشان احتمالا خدای طبیعت، باروری و حیوانات بوده است و نامش همریشه است با /کارنون/ گُلی به معنی شاخ. خود این واژه گلی برگرفته است از ریشه پیشاهندواروپایی -k̑r̥no*. از همین ریشه پیشاهندواروپایی واژه ḱr̥h₂wós* نیز به معنی شاخ‌دار ساخته شده که در ولزی به شکل carw و در پیشارومی به شکل ḱerh₂s* درآمده و در لاتین به شکل cervus. هم carw ولزی و هم cervus لاتین مطلقا و استعارتا به معنی گوزن درآمده‌اند.
در شاهزاده مونونوکه نیز تصویر روح جنگل چنان می‌نماید که انگاری فره ایزدی‌‍ش در شاخ‌های شاخصش مخفی نشسته.
موسیقی را از قطعه «افسانه آشی‌تاکا» برداشته‌ام که در شاهزاده مونونوکه شنیدیم و ساخته جو هیسائیشی است.
پارینه/پالئوگرام
مجلس شبیه در ذکر مصائب دیرینه‌شناسی دیروز برای بچه‌هایم در البرز، میانه درس تکامل زیستی، از داستان اکتشاف سنگواره و توصیف آن گفتم و نمونه‌های نویافته گونه‌ای جدید از خرچنگ‌های سنگواره در رسوبات اقیانوس تتیس را نشانشان دادم که الیوم، مشغول توصیف آن‌هایم. در…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🦀 خرچنگ دیده‌بان

Macrophthalmus (Venitus) latreillei

انگاری که چشمان ِ پایه‌بلند ِ خرچنگ ِ دیده‌بان ِ لتریه همچنان به دیده‌بانی گماشته‌اند؛ از دور پلئیستوسن، یعنی ۲/۵ میلیون سال پیش، که در سواحل اقیانوسیه زیر خاک به خواب رفته تا وقتی که دیرینه‌شناسی دوستگار بیدارش کرد و به دست من‌‍ش رساند.

انگاری که خرچنگ دیده‌دراز در این ۲/۵ میلیون سال هر روز انتظار آزادی می‌کشیده تا دوباره به کنجکاوی و بازیگوشی رستخیز کند و به رقص آید.

کاش آدمیان را نیز به قدر خرچنگی سنگین، امید بود!
پارینه/پالئوگرام
چراغ است مر تیره شب را بسیچ در «باید» و «شاید» جایزه‌ای برای ترویج علم برشی از متن: مگر علم چه دارد؟ اگر تصور کنیم علم یعنی همان دانش یا مثلا معنایی عام و وسیع برایش بتراشیم، دایره مدعیان علم چنان فراخ می‌شود که حدّ یقف نخواهد داشت. هر بُلفضولی که بهره‌ای…
پادكست فلسفه علم تلاشى از بنياد #جايزه_چراغ است كه براى آشنايى عموم مردم از ماهيت علم ساخته و منتشر مى شود. هدف اين پادكست كاستن از سو تفاهم هاى موجود درباره مفهوم علم در ايران است. بى شك مسير گفتگو بهترين راه است و اين پادكست در مسير تكامل مى كوشد به بيان ديدگاه افراد و صاحب نظران مختلف بپردازد.
در آغاز راه خوشوقتيم كه اميرحسن موسوى يك فلسفه خوانده هم روزگار ما حضور دارد. موسوى در ترويج علم نيز فردى با تجربه است و با او قدم به قدم مسير پيش آمده و مفاهيم فلسفه علم را واكاوى ميكنيم. اين پادكست تلاشى آهسته و پيوسته است كه اميدواريم براى علاقمندان به علم شنيدنى و دانايى بخش باشد.
پس از هر اپيزود منابعى براى مطالعه بيشتر در همين صفحه به شما پيشنهاد مى شود.
لطفا در بازنشر اين پادكست به ما كمك كنيد تا تعداد بيشترى آن را بيابند و بشنوند.
پادكست فلسفه علم هر هفته جمعه در پادگيرها و كانال تلگرامى منتشر ميشود!
Forwarded from Evolps
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
• آشنایی با انسان‌شناسی زیستی •
گفت‌وگوی عرفان خسروی و محمدحسین کازرون.

@Paleogram
@Evolps
Forwarded from پادکست لوگوس
اپیزود سی‌و‌ششم پادکست لوگوس منتشر شد. شما می‌توانید این اپیزود را از طریق اپلیکیشن‌های پادگیر بشنوید یا فایل آن را از طریق این لینک دانلود کنید.

سی‌و‌ششم | تکامل و «برهان» نظم
احتمالا اولین مواجهه‌ی ما با مباحث فلسفه‌ی دین همان چیزی است که به «برهان نظم» مشهور شده: جهان نظم غایت‌مندی دارد؛ پس ناظم هوشمندی در پسِ این نظم ایستاده است. پیش‌رفت‌های علمی، به‌خصوص در قالب نظریه‌ی تکامل، این استدلال را با مشکلاتی مواجه کرده است؛ طوری که داغ‌ترین بحث میان علم و دین به همین تعارض برمی‌گردد. در این اپیزود، شمایی کلی از معرکه‌ی میان این آرا ترسیم می‌کنیم و نحوه‌ی رویارویی دو طرف با هم را بررسی می‌کنیم.


حامی این اپیزود: مجموعه اسم (نشر اسم + فروشگاه کتاب اسم)
سفارش غیرحضوری کتاب و محصولات فرهنگی از فروشگاه اسم با ارسال رایگان به تمام نقاط ایران (تخفیف بیست‌درصدی کتاب‌های نشر اسم)

شماره‌های تماس برای سفارش:
۰۲۱-۶۶۹۷۶۸۷۱
۰۲۱-۶۶۹۷۵۶۷۲
واتس‌اپ:
۰۹۰۲۴۱۱۱۸۳۲

موسیقی متن: بریده‌هایی از موومان چهارم سمفونی نهم آنتونین دورژاک
موسیقی پایانی: بریده‌ای از موسیقی متن فیلم «رستگاری در شاوشنگ» ساخته‌ی توماس نیومن
پارینه/پالئوگرام
روزی که از دایناسورها آغاز شد راهنمایی که بودیم، سالی معلم علومی داشتیم، واویلا؛ مثل دانشمندها دستش را پشت کمر گره می‌کرد و شمرده و مطنطن چرت‌وپرت می‌گفت. از بین حرف‌های عجیبش که یادم مانده، یکی تاریخ طبیعی مجعولی بود که به ترتیب از پیدایش زمین، پیدایش دایناسورها،…
‏گزارشی ‎تأسف‌آور درباره پدیده‌ای ‎شرم‌آور

مجله ‎دانشمند اولین جایی بود که در آن نوشتم؛ سال ۱۳۸۰ وقتی هنوز حتی دانشگاه نرفته بودم؛ آن هم نه یک شماره، بلکه حدود دو سال بی‌وقفه، در هر شماره و بعد هم گه‌گداری…؛ اگر بگوییم دانشمند خانه اول من در حرفه نویسندگی علمی بود، گزاف نیست.
‏علاقه من به ‎دانشمند و سابقه آن بر کسی پوشیده نیست. تا جایی که می‌دانم، حتی خود مؤسسه دانشمند آرشیو کامل اصیل از سال‌های آغازین انتشار این مجله را ندارد و چه بسا بایگانی شخصی من، تنها بایگانی کامل از مجلدات مصحّفه ‎چهل سال نخست انتشار آن باشد.
‏در سال‌های اخیر به رغم تلاش‌های ارزشمند و فرازین دوستان کاردان در روزنامه‌نگاری علم، روند کیفیت ‎دانشمند با فرودهایی پیشانی‌شکن توأم شد. آنچه فرازنده بود، از دلسوزی کاربلدان آگاه بود و آنچه فرودین، بلکه سقوط، از ناآگاهی مدیران ناسرشناس و ناکاردانی که شایسته سکان‌داری نبودند.
‏تسویه و هدایت آخرین گروه این دوستان به درهای خروجی مجله، در آخرین شماره دانشمند (تیر ۹۹) مشهود است. مدیران ‎بنیاد مستضعفان این بار نه تنها سردبیر، بلکه دبیر تحریریه مجله را نیز با کسانی فاقد تجربه و سابقه و جایگاه روزنامه‌نگاری علم جایگزین کردند؛ تازه‌واردان به حق ‎مستضعف اند. دبیر تحریریه تازه‌وارد مجله، همچون سردبیر، هیچ سابقه و جایگاهی در روزنامه‌نگاری یا ترویج علم ندارد و با این سطح از توانایی املاء و انشاء عجیب نیست که در جایی که نباید، همچنان مصرانه خود را «دکتر» معرفی می‌کند.
‏بدی کار اینجاست که این مستضعفان مستحضر شأن مجله دانشمند را نیز هم‌پایه جایگاه خود فرومی‌کشند. مصداقش، فراتر از املاء و انشاء دبیر تازه‌وارد تحریریه، سرمقاله سردبیر نو به عرصه رسیده است. ‏اشکالش کجاست؟
اینجا را ببینید و با بند اول سرمقاله آقای عظیم‌زادگان قیاس کنید.
‏البته رونویسی آقای ‎سردبیر به همینجا ختم نمی‌شود. بخش اعظم سرمقاله سردبیر دانشمند از اینجا برداشته شده.
‏این کار در عرف روزنامه‌نگاری و نویسندگی ‎سرقت ادبی یا ‎plagiarism نامیده می‌شود و سرنوشت علمی و روزنامه‌نگارانه کسانی که مرتکب چنین خطایی می‌شوند، برای همیشه از طرف جامعه مخاطب تمام‌شده تلقی می‌شود.
‏از مدیرانی که با نشناختن جایگاه ‎دانشمند چنین کسان را بر مقدرات مجله گماردند، انتظار ندارم امروز به اشتباه خود در قبال نشریه و این افراد اعتراف کنند، اما انتظار دارم شأن قدیمی‌ترین مجله ‎ترویج علم ایران را بیش از این نشکنند و دل دلسوزان را بیشتر خون نکنند. خرده‌ای هم دارم، بر همکاران تحریریه دانشمند که کناره‌گیری دوستان خود، به خصوص دبیر تحریریه سابق دانشمند را در بدو ورود خانم دکتر نورسیده دیدند، ولی ندانستند که جایگاه چنین خانه‌ای سست، همچون کارتنک‌های عنکبوت است. کناره‌گیری شما و حذف نامتان از شناسنامه ناسربلند دانشمند، کاش در همین شماره روی می‌داد.

‌‏از همه دوستان و دلسوزان مجله ‎دانشمند، روزنامه‌نگاری، ‎روزنامه‌نگاری علم و ترویج علم تقاضا دارم این نوشته را بازنشر کنند و از مسئولان بنیاد مستضعفان تغییری بنیادی در روند فعلی مدیریت مؤسسه دانشمند مطالبه نمایند.
Forwarded from دیرینه‌نگار
من واقعاً از برخی واژه‌سازی‌ها سر در نمی‌آورم. کلمه‌ی «تکامل» در متون زیستی فارسی معادل با evolution در متون زیستی انگلیسی بکار می‌رود و حداقل چندین و چند دهه است که این کلمه در متون فارسی استعمال می‌شود. شاید نخستین کسی که «تکامل» را معادل همتای انگلیسی‌اش دانست دقت کافی را نداشت چون اصولاً تکامل، برخلاف تصور بعضی‌ها، حرکت رو به کمال و یا از ساده به پیچیده «نیست»، زیرا در مورد برخی گونه‌های جانوری دقیقاً عکس این جریان اتفاق می‌افتد، مانند برخی انگل‌ها که بسته به شرایط زیستی جدیدی که می‌یابند به‌تدریج از پیچیدگی فیزیولوژیکشان کاسته می‌شود و به سمت ساده‌تر‌شدن تکامل می‌یابند. حتی کسانی که در آغاز در زبان انگلیسی evolution را بکار بردند نیز احتمالاً از این برداشت اشتباه بری نبوده‌اند، چه همین کلمه نیز می‌تواند حتی در زبان انگلیسی گاه گمراه‌کننده باشد و حرکت رو به کمال را القا کند. عرب‌زبان‌ها در اشاره به تکامل از «تطور» استفاده می‌کنند (یعنی طور به طور شدن، دگرگون شدن و …) که به گمان من از دقیق‌ترین تعبیرها در اشاره به این نظریه‌ی زیستی است.
بنابراین، تکامل یعنی دگرگونی صرف. یعنی تغییر صرف. در این دگرگونی نه لزوماً حرکت از ساده به پیچیده منظور است و نه لزوماً حرکت از پیچیده به ساده. بلکه صرف تغییر و دگرگونی مورد نظر است که متأثر از انتخاب طبیعی (natural selection) رخ می‌دهد.
همانگونه که گفتم کلمه تکامل را سال‌های سال است که بکار می‌بریم حتی به رغم اینکه می‌دانیم معادل دقیقی نیست (و حتی ممکن است گاه گمراه‌کننده باشد) ولی چون به اصطلاح جا افتاده است آن را استعمال می‌کنیم ولی مخاطب و خواننده‌ی علاقمند را نیز در کتاب‌ها و یا سخنرانی‌ها آگاه می‌کنیم که مراد از «تکامل»، صرف تغییر و دگرگونی است و نه حرکت رو به کمال چون اصولاً «کمالی» در تکامل مد نظر نیست.
چند سالی است برخی نویسندگان و مترجمان معادل «فرگشت» را پیشنهاد می‌کنند و بکار می‌برند.
فرگشت از دو جزء ساخته شده است: فر+گشت
«فر» به معنی جلو، رو به جلو، رو به پیش … است. و گشت نیز به معنی تغییر و دگرگونی. از ترکیب این دو با هم معنای «تغییر رو به جلو یا رو به کمال» حاصل می‌شود که در نهایت شگفتی همان معنای لغوی و قاموسی «تکامل» است! یعنی مبدعان «فرگشت» صرفاً دغدغه‌ی حذف یک کلمه‌ی عربی را داشته‌اند و ساخت و استعمال کلمه‌ای با ریشه‌های فارسی بجای آن. همین! و البته همان اشتباه کسی را مرتکب شده‌اند که در چندین دهه قبل برای نخستین بار از این پدیده‌ی زیستی با کلمه‌ی «تکامل» یاد کرد و نه با تغییر و دگرگونی و … . یعنی کسی که خشت اول را کج نهاد.
مبدعان «فرگشت» ظاهراً دانش زیستی حسابی هم نداشته‌اند چه با کمی مطالعه درست و عمیق درباره‌ی ساز و کارهای تکامل معنای حقیقی آن را می‌فهمیدند و دیگر دست به چنین واژ‌ه‌سازی بیهوده و اشتباهی نمی‌زدند.
پیش‌ترها نیز عده‌ای به فکر افتادند که معادل «تحول و تبدل» را بجای تکامل بکار ببرند ( و غافل بودند که با این پیشنهادشان سخت می‌توان صفات اشتقاقی ساخت.)
زنده‌یاد دکتر محمود بهزاد که با نگارش کتاب‌های فراوان به حق سهمی به سزا در آموزش مفاهیم نظریۀ تکامل در ایران ایفا کرد در مطلع کتاب عالی خود تحت عنوان «داروینیسم و تکامل» می‌نویسد:
«... گرچه بسیاری از نویسندگان کشور ما تحول و تبدل نیز بکار برده‌اند، اما چون کلمۀ تکامل به اصطلاح «جا افتاده است» آن را بکار می‌بریم، بدون آنکه در مفهوم آن کمالی در نظر بگیریم.»
در پایان دو نکته را متذکر می‌شوم:
اول این که قرار نیست به صرف یک کلمه کل مفاهیم و ملازمات یک نظریه آشکار و به خواننده منتقل شود. این مطمئناً انتظار بیهوده‌ای است.
دوم اینکه اگر کسی به صرف «نام» یک نظریه، و بدون مطالعه درست و دقیق مطالب معتبری که حول آن نظریه نوشته شده است، خواست با شما وارد بحث شود توصیه میکنم اصلاً با او وارد گفتگو نشوید. در نخستین صفحات هر کتاب معتبری دربارۀ نظریه تکامل مفهوم واقعی این نظریه شرح داده شده است. هر گاه کسی با استناد به کلمۀ «تکامل» و معنای قاموسی آن و مفهوم حرکت رو به کمال با شما گفتگو را شروع کرد شک نکنید که حتی چند صفحۀ آغازین یک کتاب خوب دربارۀ این نظریه را نیز نخوانده است. در این صورت بهتر است ابتدا کتاب خوبی در این زمینه به او معرفی کنید و گفتگو با وی را به بعد از مطالعۀ دقیق آن کتاب موکول کنید.
@dirinenegar
👍4🔥2👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #دایناسورهای_ایران
داستان جانورانی که کامل منقرض نشدند / عصر ایران

▪️ محسن ظهوری
▫️مرداد ۹۹

🔹 کانال گزارش‌های ویدئویی
➡️ @VideoJournalism_Iran
Forwarded from حیات و آگاهی (Sepanta Noroozian)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نام این طوطی گریفین است. او اخیراً موضوع پژوهشی درباره‌ی حافظه بوده است که در نشریه‌ی Scientific Reports به چاپ رسید. گریفین توانست در آزمون‌های این پژوهش، چند دانشجوی تازه‌واردِ دانشگاه هاروارد را در بازیِ حافظه شکست دهد.
در این ویدیو بخشی از هنرنمایی‌های گریفین را ببینید. او می‌تواند به سرعت هر صدایی را که از او خواسته می‌شود در حنجره‌اش تولید کند. از صدای حیوانات گرفته تا سفینه‌ی فضایی!

طوطی‌های خاکستریِ آفریقایی با نام علمیِ Psittacus erithacus که در بین عموم مردم به کاسکو هم شناخته می‌شوند، به نظر برخی پژوهشگران صرفاً واژگان را تقلید نمی‌کنند، بلکه حتا می‌توانند مفهوم واژگان را نیز بیاموزند.
این طوطی‌ها در شرایط ایده‌آل حداکثر تا ۵۰ سال نیز عمر می‌کنند.

دانش همگانی
@daneshhamegani