Forwarded from پنجمین كنفرانس جامع مديريت شهری ايران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔊فیلم کامل صحبتهای متفاوت کاوه مدنی؛ معاون سازمان محیط زیست در افتتاحیه سومین کنفرانس مدیریت شهری ایران
@UrbanManagementconf
@UrbanManagementconf
#تدبیر که نباشد #امید را قربانی میکنیم
خبر بازداشت دکتر کاوه مدنی -معاون بین الملل سازمان محیط زیست- به فاصله کوتاهی پس از خبر حیرتآور مرگ دکتر کاووس سید امامی -استاد دانشگاه امام صادق و فعال محیط زیست- در زندان، جامعه علمی کشور و نخبگان و فعالان مدنی و زیست محیطی را در شوک فرو برده است.
چند ماه پیش که کاوه مدنی بازگشت به ایران و حضور در سازمان محیط زیست را پذیرفت، به نمادی برای #امید به اثرگذاری نخبگان در اداره امور کشور تبدیل شد و افراد زیادی چنین امیدی را به سرنوشت او گره خورده میدیدند. با این حال چند روز پس از سخنرانی اثرگذار ایشان در کنفرانس مدیریت شهری ایران و در شرایطی که افراد بسیاری نگران سرنوشت فعالان زیست محیطی بازداشت شده بودند، کاوه مدنی هم بازداشت شد.
این که نهادهای امنیتی برای حفظ امنیت کشور باید مراقب باشند و بررسیهای لازم را انجام دهند، به جای خود حرف درستی است.
با این حال کار حفظ امنیت اطلاعاتی نباید باعث از بین رفتن #امنیت_روانی جامعه شود.
به عنوان کسی که سال ها فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف را نمایندگی کردهام عرض میکنم که بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاههای خوب کشور، برای ماندن و خدمت کردن به کشورشان به #امید نیاز دارند. #امید به اثرگذاری در امور کشور و #امید به اینکه بتوانند وارد حوزه مدیریت کشور شوند و کیفیت اداره کشور را ارتقا دهند.
جریان اخباری که این روزها میشنویم، حداقل نشاندهنده این است که به اهمیت و ظرایف حفظ #امنیت_روانی جامعه توجه نشده است.
چنین بیتدبیریهایی در درجه اول #امید را قربانی میکند و به تبع آن نخبگان و خبرگان را فراری میدهد.
t.me/systemsthinking
خبر بازداشت دکتر کاوه مدنی -معاون بین الملل سازمان محیط زیست- به فاصله کوتاهی پس از خبر حیرتآور مرگ دکتر کاووس سید امامی -استاد دانشگاه امام صادق و فعال محیط زیست- در زندان، جامعه علمی کشور و نخبگان و فعالان مدنی و زیست محیطی را در شوک فرو برده است.
چند ماه پیش که کاوه مدنی بازگشت به ایران و حضور در سازمان محیط زیست را پذیرفت، به نمادی برای #امید به اثرگذاری نخبگان در اداره امور کشور تبدیل شد و افراد زیادی چنین امیدی را به سرنوشت او گره خورده میدیدند. با این حال چند روز پس از سخنرانی اثرگذار ایشان در کنفرانس مدیریت شهری ایران و در شرایطی که افراد بسیاری نگران سرنوشت فعالان زیست محیطی بازداشت شده بودند، کاوه مدنی هم بازداشت شد.
این که نهادهای امنیتی برای حفظ امنیت کشور باید مراقب باشند و بررسیهای لازم را انجام دهند، به جای خود حرف درستی است.
با این حال کار حفظ امنیت اطلاعاتی نباید باعث از بین رفتن #امنیت_روانی جامعه شود.
به عنوان کسی که سال ها فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف را نمایندگی کردهام عرض میکنم که بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاههای خوب کشور، برای ماندن و خدمت کردن به کشورشان به #امید نیاز دارند. #امید به اثرگذاری در امور کشور و #امید به اینکه بتوانند وارد حوزه مدیریت کشور شوند و کیفیت اداره کشور را ارتقا دهند.
جریان اخباری که این روزها میشنویم، حداقل نشاندهنده این است که به اهمیت و ظرایف حفظ #امنیت_روانی جامعه توجه نشده است.
چنین بیتدبیریهایی در درجه اول #امید را قربانی میکند و به تبع آن نخبگان و خبرگان را فراری میدهد.
t.me/systemsthinking
Forwarded from Return to Authenticity; theory and practice
سرمايه اجتماعي متعلق به همه اعضاي مسئول يك جامعه است و هر نسلي بايد از آن بهره مند شود تا بتواند آينده خود را با تلاش هاي جمعي بسازد. به علاوه هر نسلي بايد از سرمايه اجتماعي مراقبت كند و آنرا در شرايط بهتري به نسل بعدي منتقل كند تا مبناي مشاركت اجتماعي براي تعالي جامعه شود.
بي توجهي به افزايش بدگماني اجتماعي موجب تخريب اين سرمايه مي شود و از اينرو توجه به اصالت در مسئوليت هايي كه بر عهده داريم از جمله موضوعات كليدي عصر ما است. زيست مسئولانه، تدبير و تعهد عملي در مديريت فعاليت ها، شفافيت و پاسخگويي، شجاعت در پرداختن به اصلي ترين مسايل به جاي پرداختن به موضوعات فرعي و يادگيري واقعي براي ساختن آينده اي بهتر، از تجليات چنين اصالتي در اداي مسىوليت ها است. از پيامدهاي چنين اصالتي افزايش سرمايه اجتماعي نيز مي تواند باشد. مراقب سرمايه اجتماعي باشيم تا نسل بعدي نيز بهتر زندگي كند...
#اصالت
#سرمايه_اجتماعي
بي توجهي به افزايش بدگماني اجتماعي موجب تخريب اين سرمايه مي شود و از اينرو توجه به اصالت در مسئوليت هايي كه بر عهده داريم از جمله موضوعات كليدي عصر ما است. زيست مسئولانه، تدبير و تعهد عملي در مديريت فعاليت ها، شفافيت و پاسخگويي، شجاعت در پرداختن به اصلي ترين مسايل به جاي پرداختن به موضوعات فرعي و يادگيري واقعي براي ساختن آينده اي بهتر، از تجليات چنين اصالتي در اداي مسىوليت ها است. از پيامدهاي چنين اصالتي افزايش سرمايه اجتماعي نيز مي تواند باشد. مراقب سرمايه اجتماعي باشيم تا نسل بعدي نيز بهتر زندگي كند...
#اصالت
#سرمايه_اجتماعي
#تفكرسيستمی_درمدرسه
#تفکر_ساختار_به_عنوان_علت
چگونه مدرسهای بسازیم که درآن حال افراد خوب باشد و همه شاگردی کنند و یاد بگیرند؟(3)
با استفاده از تجربیات #مدرسۀ_فرهاد در نوشتههای مرحوم میرهادی اهمیت توجه به ساختارها و #مدلهای_ذهنی را با هم مرور میکنیم.
توران میرهادی، قسمت اول: دی ان ای هر انسانی با انسان دیگر فرق دارد. یعنی هر انسانی موجودی واحد است. شباهتهایی ممکن است وجود داشته باشد، ولی یکی نیست؛ حتی دوقلوها. یعنی شما خودتی، تمام بچهها خودشانند و این اصلا فوق العادهاس که شما شش میلیارد و خردهای آدم دارید روی زمین و هیچ یک با دیگری یکی نیستند و هر کدام برای خودشان موجودی مستقلاند.
بعد وقتی #رقابت میگذاری، داری چی را با چی رقابت میدهی؟ این یکی دیگر است، آن یکی دیگر. درست است؟ قرار نیست اینها از هم جلو بزنند. اینها قرار است با هم کار کنند، همکاری کنند، همفکری کنند، سطح تواناییهای همدیگر را بالا ببرند. تازه وقتی جلو زد چه میشود؟ یک مدال بهشان میدهند.
خوب؟ خوب که چی؟ ببینید وقتی ما با معلم های مدرسه فرهاد با هم صحبت میکردیم، گفتیم: “شاگرد اول، بی شاگرد اول!” شروع کردیم و با همدیگر گفتیم: “چرا که نه؟” برای این کار از یک کلاس سی نفره یک نفر اول میشود و بیست و نه نفر دیگر شکست میخوردند. و همین احساس شکست، زندگی آنها را خراب میکند! بی خوابشان میکند! احساس میکنند یک چیزی کم دارند. حالا آیا واقعا کم دارند؟ نه! آیا آن کسی که شاگرد اول شده چیزی اضافه دارد؟ نه! خوب این چه کاریست؟ پس شاگرد اول بی شاگرد اول! یعنی اصلا رقابت را برداشتیم.
قسمت دوم: وقتی ما دورۀ موسسه آموزش و پرورش را در اروپا تمام کردیم، بیست و هشت دختر بودیم از جاهای مختلف دنیا، از ما امتحان نگرفتند. من پرسیدم: “شما هیچ جلسۀ امتحانی برگزار نمیکنید؟” گفتند: “ما شما را امتحان کردیم.” گفتم: “لطفا بگویید چه جوری؟” گفتند: ” ما در واقع توانایی شما را سنجیدیم.” گفتم: “آخر چه جوری؟” گفتند: “ما نظرات معلمان شما را در دورۀ کارآموزی داشتیم.
بعد از سفر شما به بلژیک و هلند، ما سنجشهای لازم را انجام دادیم. با کارهای عملی که به شما دادیم، توانایی شما را سنجیدیم. دیگر چه میخواستیم بسنجیم؟ چند جواب از شما بگیریم؟ خسته نباشید!” برای اینکه به ما بیست و هشت دختر گفته بودند، “پول سفرتان را دربیاورید، پول اقامتتان با ما!” قرار بود برویم به بلژیک و هلند و موسسات تعلیم و تربیت نوینشان را ببینیم.
ما نشستیم به فکر: “از کجا پول دربیاوریم؟” یکی گفت: “نمایش عروسکی بسازیم، بلیت بفروشیم!” نمایش عروسکی ساختیم و بلیت فروختیم. “لباس بچه بدوزیم، بفروشیم!” این کار را کردیم. “اسباب بازی بسازیم، بفروشیم!” همۀ این کارها را انجام دادیم. بعد خزانه دارمان رفت به رئیس موسسه گفت: “پول بلیتمان حاضر است.” او گفت: “پس بروید بلیت بخرید!” رفتیم، بلیت دانشجویی خریدیدم. گفتیم: ” هیچکس با ما نمیآید؟” گفتند: ” نه، خودتان باید بروید.” خودمان رفتیم. بعد فهمیدیم این امتحانمان بود: اینکه پول خودمان را دربیاوریم و اینجاها را خودمان ببینیم.
منبع: کتاب « در جستجوی انسان وارسته امروز»، مصاحبهای با توران میرهادی به کوشش سوزان حبیب، نشر قطره
http://t.me/systemsthinking
#تفکر_ساختار_به_عنوان_علت
چگونه مدرسهای بسازیم که درآن حال افراد خوب باشد و همه شاگردی کنند و یاد بگیرند؟(3)
با استفاده از تجربیات #مدرسۀ_فرهاد در نوشتههای مرحوم میرهادی اهمیت توجه به ساختارها و #مدلهای_ذهنی را با هم مرور میکنیم.
توران میرهادی، قسمت اول: دی ان ای هر انسانی با انسان دیگر فرق دارد. یعنی هر انسانی موجودی واحد است. شباهتهایی ممکن است وجود داشته باشد، ولی یکی نیست؛ حتی دوقلوها. یعنی شما خودتی، تمام بچهها خودشانند و این اصلا فوق العادهاس که شما شش میلیارد و خردهای آدم دارید روی زمین و هیچ یک با دیگری یکی نیستند و هر کدام برای خودشان موجودی مستقلاند.
بعد وقتی #رقابت میگذاری، داری چی را با چی رقابت میدهی؟ این یکی دیگر است، آن یکی دیگر. درست است؟ قرار نیست اینها از هم جلو بزنند. اینها قرار است با هم کار کنند، همکاری کنند، همفکری کنند، سطح تواناییهای همدیگر را بالا ببرند. تازه وقتی جلو زد چه میشود؟ یک مدال بهشان میدهند.
خوب؟ خوب که چی؟ ببینید وقتی ما با معلم های مدرسه فرهاد با هم صحبت میکردیم، گفتیم: “شاگرد اول، بی شاگرد اول!” شروع کردیم و با همدیگر گفتیم: “چرا که نه؟” برای این کار از یک کلاس سی نفره یک نفر اول میشود و بیست و نه نفر دیگر شکست میخوردند. و همین احساس شکست، زندگی آنها را خراب میکند! بی خوابشان میکند! احساس میکنند یک چیزی کم دارند. حالا آیا واقعا کم دارند؟ نه! آیا آن کسی که شاگرد اول شده چیزی اضافه دارد؟ نه! خوب این چه کاریست؟ پس شاگرد اول بی شاگرد اول! یعنی اصلا رقابت را برداشتیم.
قسمت دوم: وقتی ما دورۀ موسسه آموزش و پرورش را در اروپا تمام کردیم، بیست و هشت دختر بودیم از جاهای مختلف دنیا، از ما امتحان نگرفتند. من پرسیدم: “شما هیچ جلسۀ امتحانی برگزار نمیکنید؟” گفتند: “ما شما را امتحان کردیم.” گفتم: “لطفا بگویید چه جوری؟” گفتند: ” ما در واقع توانایی شما را سنجیدیم.” گفتم: “آخر چه جوری؟” گفتند: “ما نظرات معلمان شما را در دورۀ کارآموزی داشتیم.
بعد از سفر شما به بلژیک و هلند، ما سنجشهای لازم را انجام دادیم. با کارهای عملی که به شما دادیم، توانایی شما را سنجیدیم. دیگر چه میخواستیم بسنجیم؟ چند جواب از شما بگیریم؟ خسته نباشید!” برای اینکه به ما بیست و هشت دختر گفته بودند، “پول سفرتان را دربیاورید، پول اقامتتان با ما!” قرار بود برویم به بلژیک و هلند و موسسات تعلیم و تربیت نوینشان را ببینیم.
ما نشستیم به فکر: “از کجا پول دربیاوریم؟” یکی گفت: “نمایش عروسکی بسازیم، بلیت بفروشیم!” نمایش عروسکی ساختیم و بلیت فروختیم. “لباس بچه بدوزیم، بفروشیم!” این کار را کردیم. “اسباب بازی بسازیم، بفروشیم!” همۀ این کارها را انجام دادیم. بعد خزانه دارمان رفت به رئیس موسسه گفت: “پول بلیتمان حاضر است.” او گفت: “پس بروید بلیت بخرید!” رفتیم، بلیت دانشجویی خریدیدم. گفتیم: ” هیچکس با ما نمیآید؟” گفتند: ” نه، خودتان باید بروید.” خودمان رفتیم. بعد فهمیدیم این امتحانمان بود: اینکه پول خودمان را دربیاوریم و اینجاها را خودمان ببینیم.
منبع: کتاب « در جستجوی انسان وارسته امروز»، مصاحبهای با توران میرهادی به کوشش سوزان حبیب، نشر قطره
http://t.me/systemsthinking
#تفکر_در_طول_زمان
#تفکر_ساختار_به_عنوان_علت
جلسه در ساختمانی بود از ساختمانهای وابسته به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری. چون مکان دقیق جلسه مشخص نبود؛ چون تابلو راهنمایی طبقات هم در ورودی ساختمان نصب نبود؛ چون فردی هم که باید پشت میزش میبود، نبود ... طبقه اول، طبقه دوم و طبقه سوم را گشت زدم و بالاخره مکان جلسه را یافتم. انتهای آن جلسه، فرد آگاه و مطلعی از وضعیت نظام آموزشی کشور، با لبخندی گفت: "درباره وضع موجود توافقی نیست و نمیدانیم کجا ایستادهایم. وقتی از ده سال آینده صحبت میکنیم، هر کسی ده سال بعد خودش را میبیند؛ آن هم از جایی که خودش ایستاده است و نه ده سال بعد نظام آموزشی را."
پس از آن جلسه در موقعیتهای مختلف و به بهانههای گوناگون درباره صحبت انتهایی آن جلسه فکر میکنم. بگذارید برای چند دقیقه پیچیدگی مساله را فراموش کنیم.
تصور کنید از یک مدیر مدرسه بخواهیم که ده سال بعد مدرسه خود را توصیف کند. برای مشارکت در این فعالیت از چهار مدیر مدرسه دعوت کنیم. برای مثال یک مدیر مدرسه در محدوده بلوار معلم شهر مشهد، یک مدیر مدرسه در محدوده کوی طالقانی شهر خرمشهر، یک مدیر مدرسه در محدوده میدان هفت تیر شهر تنکابن و یک مدیر مدرسه در محدوده ولنجک تهران.
این که این چهار مدیر مدرسه چه دیدگاهی درباره وضعیت موجود مدرسه خودشان دارند و چه آیندهای را برای مدرسه خود در نظر دارند، پرسش مهمی است اما از سویی تفاوتهای زمینهای موجود در این چهار مدرسه با پراکندگی جغرافیایی، باید مورد توجه قرار گیرد. از سویی دیگر کلی بودن این سوال علیرغم ویژگی آزاد گذاشتن مدیر مدرسه در بیان فکرهایش، میتواند سبب سردرگمی این چهار مدیر مدرسه در پاسخگویی به پرسش ما شود.
بگذارید صورت سوال و فعالیت خود را بازطراحی کنیم: از یک مدیر مدرسه بخواهیم که تصور کند در ده سال بعد، یک روز کاری خود را چگونه سپری میکند؟
به نظر میرسد اگر این پرسش را از چهار مدیر مدرسه در شهرهای مشهد، خرمشهر، تنکابن و تهران بپرسیم؛ یافتههای متفاوتتری نسبت به پرسش قبل خواهیم داشت. با توجه به جامعه مخاطبان کانال تفکر سیستمی، دور از ذهن نیست که هم اکنون مدیر یک مدرسه در یکی از این چهار شهر ایران و حتی در همان محدوده و محله مورد نظر، خواننده این یادداشت باشند. و با خواندن این یادداشت به این فکر کنند که واقعا ده سال بعد، یک روز کاری ایشان چگونه سپری میشود؟
شاید گروهی از خوانندگان این یادداشت بگویند درباره کدام آینده صحبت میکنی و چگونه ذهن ما به آینده فکر کند در حالی که این روزها هم با آلودگی هوا زندگی کردیم و هم اخبار محدودیت فعالان محیط زیست را شنیدیم. بعید نیست دانشآموزی که این روزها به مدرسه میرود، آیندهای در انتظارش باشد که با همین محدودیتها مواجه شود.
سخت است؛ راست میگویید. سخن گفتن از آینده و فکر کردن درباره آینده در این روزها سخت است. اما اگر سالها قبل، یک جور دیگری فکر میکردیم، یک جور دیگری همکاری میکردیم، یک جور دیگری انتخاب میکردیم، آیا امروز با این میزان از تنگنظریها و بیتدبیریها گرفتار میشدیم؟
دکتر مقصود فراستخواه ۲۳ بهمن ۹۶ در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره توسعه ایران سخنرانی داشت. او گفت: "بپذیریم که آموزش رسمی در کشور ما شکست خورده است."
به نظر میرسد نخستین گام برای توافق درباره وضع موجود نظام آموزشی همین است که فرقی نمیکند در کجا ایستادهایم، بپذیریم که ما شکست خوردهایم. و بپذیریم که آینده ایران در گرو درک آموزش و یادگیری است. جهتگیری معطوف به آینده در یک جامعه، با همین فکرها و گفتگوهای ما درباره آینده آغاز میشود. بدون تردید کسانی که در موقعیت سرپرستی مدیریت مدرسه، دانشگاه، کسب و کارهای آموزشی و سازمانهای مردم نهاد آموزشی هستند؛ مسوولیت سنگینی بر عهده دارند.
@kashizad | سیدعلیرضا کاشیزاد
-------------------------------------------
کانال تفکر سیستمی
@systemsthinking
#تفکر_ساختار_به_عنوان_علت
جلسه در ساختمانی بود از ساختمانهای وابسته به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری. چون مکان دقیق جلسه مشخص نبود؛ چون تابلو راهنمایی طبقات هم در ورودی ساختمان نصب نبود؛ چون فردی هم که باید پشت میزش میبود، نبود ... طبقه اول، طبقه دوم و طبقه سوم را گشت زدم و بالاخره مکان جلسه را یافتم. انتهای آن جلسه، فرد آگاه و مطلعی از وضعیت نظام آموزشی کشور، با لبخندی گفت: "درباره وضع موجود توافقی نیست و نمیدانیم کجا ایستادهایم. وقتی از ده سال آینده صحبت میکنیم، هر کسی ده سال بعد خودش را میبیند؛ آن هم از جایی که خودش ایستاده است و نه ده سال بعد نظام آموزشی را."
پس از آن جلسه در موقعیتهای مختلف و به بهانههای گوناگون درباره صحبت انتهایی آن جلسه فکر میکنم. بگذارید برای چند دقیقه پیچیدگی مساله را فراموش کنیم.
تصور کنید از یک مدیر مدرسه بخواهیم که ده سال بعد مدرسه خود را توصیف کند. برای مشارکت در این فعالیت از چهار مدیر مدرسه دعوت کنیم. برای مثال یک مدیر مدرسه در محدوده بلوار معلم شهر مشهد، یک مدیر مدرسه در محدوده کوی طالقانی شهر خرمشهر، یک مدیر مدرسه در محدوده میدان هفت تیر شهر تنکابن و یک مدیر مدرسه در محدوده ولنجک تهران.
این که این چهار مدیر مدرسه چه دیدگاهی درباره وضعیت موجود مدرسه خودشان دارند و چه آیندهای را برای مدرسه خود در نظر دارند، پرسش مهمی است اما از سویی تفاوتهای زمینهای موجود در این چهار مدرسه با پراکندگی جغرافیایی، باید مورد توجه قرار گیرد. از سویی دیگر کلی بودن این سوال علیرغم ویژگی آزاد گذاشتن مدیر مدرسه در بیان فکرهایش، میتواند سبب سردرگمی این چهار مدیر مدرسه در پاسخگویی به پرسش ما شود.
بگذارید صورت سوال و فعالیت خود را بازطراحی کنیم: از یک مدیر مدرسه بخواهیم که تصور کند در ده سال بعد، یک روز کاری خود را چگونه سپری میکند؟
به نظر میرسد اگر این پرسش را از چهار مدیر مدرسه در شهرهای مشهد، خرمشهر، تنکابن و تهران بپرسیم؛ یافتههای متفاوتتری نسبت به پرسش قبل خواهیم داشت. با توجه به جامعه مخاطبان کانال تفکر سیستمی، دور از ذهن نیست که هم اکنون مدیر یک مدرسه در یکی از این چهار شهر ایران و حتی در همان محدوده و محله مورد نظر، خواننده این یادداشت باشند. و با خواندن این یادداشت به این فکر کنند که واقعا ده سال بعد، یک روز کاری ایشان چگونه سپری میشود؟
شاید گروهی از خوانندگان این یادداشت بگویند درباره کدام آینده صحبت میکنی و چگونه ذهن ما به آینده فکر کند در حالی که این روزها هم با آلودگی هوا زندگی کردیم و هم اخبار محدودیت فعالان محیط زیست را شنیدیم. بعید نیست دانشآموزی که این روزها به مدرسه میرود، آیندهای در انتظارش باشد که با همین محدودیتها مواجه شود.
سخت است؛ راست میگویید. سخن گفتن از آینده و فکر کردن درباره آینده در این روزها سخت است. اما اگر سالها قبل، یک جور دیگری فکر میکردیم، یک جور دیگری همکاری میکردیم، یک جور دیگری انتخاب میکردیم، آیا امروز با این میزان از تنگنظریها و بیتدبیریها گرفتار میشدیم؟
دکتر مقصود فراستخواه ۲۳ بهمن ۹۶ در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره توسعه ایران سخنرانی داشت. او گفت: "بپذیریم که آموزش رسمی در کشور ما شکست خورده است."
به نظر میرسد نخستین گام برای توافق درباره وضع موجود نظام آموزشی همین است که فرقی نمیکند در کجا ایستادهایم، بپذیریم که ما شکست خوردهایم. و بپذیریم که آینده ایران در گرو درک آموزش و یادگیری است. جهتگیری معطوف به آینده در یک جامعه، با همین فکرها و گفتگوهای ما درباره آینده آغاز میشود. بدون تردید کسانی که در موقعیت سرپرستی مدیریت مدرسه، دانشگاه، کسب و کارهای آموزشی و سازمانهای مردم نهاد آموزشی هستند؛ مسوولیت سنگینی بر عهده دارند.
@kashizad | سیدعلیرضا کاشیزاد
-------------------------------------------
کانال تفکر سیستمی
@systemsthinking
دولت ها در مقابل #سیستم ها
نرخ دلار امریکا امروز از مرز ۵۰۰۰ تومان هم گذشت.
این در حالیست که دولت طی پنج سال گذشته تلاش میکرد دلار را در مرز ۴۰۰۰ تومان نگاه دارد.
و البته این در حالیست که طی یک ماه گذشته، دولت مرتبا اعلام کرده افزایش قیمت مورد نظر دولت نیست و به هر زبانی اصرار دارد به مردم بقبولاند که نرخ دلار به مرز ۴۰۰۰ تومان باز خواهد گشت.
به حافظهمان که رجوع کنیم، متوجه میشویم که دولتهای گذشته هم، چنین ادعا و تلاشی داشتند و در نهایت هم در مواجههی دولتها با سیستمها، همیشه این دولتها بودهاند که شکست خوردهاند و سیستمها بدون اینکه منتظر دستور دولت بمانند، کار خودشان را انجام دادهاند و البته همیشه بیشترین آسیب از محل مواجههی دولتها با سیستمها، متوجه ضعیفترین اقشار جامعه بوده است.
توجه به این مساله سوالات متفاوتی ایجاد میکند:
- چرا سیستمها از دولتها اطاعت نمیکنند و اصلا سیستمها چگونه کار میکنند؟
- چرا نرخ ارز بدون توجه به دستور دولت افزایش پیدا میکند؟
- تقابل دولتها با سیستمها در مدیریت نرخ ارز، چه پیامدهایی برای مردم دارد؟
- چرا دولتها از تجربیات گذشته یاد نمیگیرند و خلاف سیستمها و قوانین جهان هستی حرکت میکنند؟
- رویکرد سیستمی به مدیریت نرخ ارز چگونه میتواند باشد؟
- اگر دولتها نخواستند یا نتوانستند یاد بگیرند، عموم مردم و صاحبان کسب و کارها چگونه میتوانند آسیبهای ناشی از تصمیمات غلط ارزی دولت را کم کنند؟
به امید خدا طی چند نوشته به بررسی این سوالات خواهیم پرداخت.
#اقتصاد_ایران
نرخ #ارز
#یادگیری
t.me/systemsthinking
نرخ دلار امریکا امروز از مرز ۵۰۰۰ تومان هم گذشت.
این در حالیست که دولت طی پنج سال گذشته تلاش میکرد دلار را در مرز ۴۰۰۰ تومان نگاه دارد.
و البته این در حالیست که طی یک ماه گذشته، دولت مرتبا اعلام کرده افزایش قیمت مورد نظر دولت نیست و به هر زبانی اصرار دارد به مردم بقبولاند که نرخ دلار به مرز ۴۰۰۰ تومان باز خواهد گشت.
به حافظهمان که رجوع کنیم، متوجه میشویم که دولتهای گذشته هم، چنین ادعا و تلاشی داشتند و در نهایت هم در مواجههی دولتها با سیستمها، همیشه این دولتها بودهاند که شکست خوردهاند و سیستمها بدون اینکه منتظر دستور دولت بمانند، کار خودشان را انجام دادهاند و البته همیشه بیشترین آسیب از محل مواجههی دولتها با سیستمها، متوجه ضعیفترین اقشار جامعه بوده است.
توجه به این مساله سوالات متفاوتی ایجاد میکند:
- چرا سیستمها از دولتها اطاعت نمیکنند و اصلا سیستمها چگونه کار میکنند؟
- چرا نرخ ارز بدون توجه به دستور دولت افزایش پیدا میکند؟
- تقابل دولتها با سیستمها در مدیریت نرخ ارز، چه پیامدهایی برای مردم دارد؟
- چرا دولتها از تجربیات گذشته یاد نمیگیرند و خلاف سیستمها و قوانین جهان هستی حرکت میکنند؟
- رویکرد سیستمی به مدیریت نرخ ارز چگونه میتواند باشد؟
- اگر دولتها نخواستند یا نتوانستند یاد بگیرند، عموم مردم و صاحبان کسب و کارها چگونه میتوانند آسیبهای ناشی از تصمیمات غلط ارزی دولت را کم کنند؟
به امید خدا طی چند نوشته به بررسی این سوالات خواهیم پرداخت.
#اقتصاد_ایران
نرخ #ارز
#یادگیری
t.me/systemsthinking
Forwarded from ایسنا (Isna4)
وزیر خارجه هلند استعفا داد
🔹وزیر خارجه هلند پس از اینکه به دروغ بودن اظهارات خود مبنی بر نشست وی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه در سال ۲۰۰۶ اذعان کرد، از سمت خود استعفا داد.
🔹وزیر خارجه مستعفی هلند در بیانیهای اعلام کرد که در آن دیدار حضور نداشته و این داستان را از زبان کسی که در آنجا بوده، شنیده است.
www.isna.ir/news/96112414068
@isna94
🔹وزیر خارجه هلند پس از اینکه به دروغ بودن اظهارات خود مبنی بر نشست وی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه در سال ۲۰۰۶ اذعان کرد، از سمت خود استعفا داد.
🔹وزیر خارجه مستعفی هلند در بیانیهای اعلام کرد که در آن دیدار حضور نداشته و این داستان را از زبان کسی که در آنجا بوده، شنیده است.
www.isna.ir/news/96112414068
@isna94
Telegram
attach 📎
ایسنا
وزیر خارجه هلند استعفا داد 🔹وزیر خارجه هلند پس از اینکه به دروغ بودن اظهارات خود مبنی بر نشست وی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه در سال ۲۰۰۶ اذعان کرد، از سمت خود استعفا داد. 🔹وزیر خارجه مستعفی هلند در بیانیهای اعلام کرد که در آن دیدار حضور نداشته…
ایسنا از استعفای وزیر خارجه هلند به خاطر آشکار شدن یک «دروغ» خبر گذاشته است.
چیز خاصی برای گفتن ندارم.
کاش برای #خودکشی در زندان که جامعه را به شوک فروبرده، حداقل کسی شرمنده می شد و استعفا می کرد.
😔
چیز خاصی برای گفتن ندارم.
کاش برای #خودکشی در زندان که جامعه را به شوک فروبرده، حداقل کسی شرمنده می شد و استعفا می کرد.
😔
فیلم اهدای جایزه «دستاورد یک عمر تلاش مستمر» انجمن بینالمللی پویایی شناسی سامانهها به دکتر مشایخی، و سخنرانی کامل ایشان هنگام دریافت جایزه در کنفرانس بینالمللی پویاییشناسی سامانهها
https://m.dideo.ir/AWR
https://m.dideo.ir/AWR
دولت ها در مقابل #سیستم ها
آیا برخورد پلیسی در مقابل عملکرد سیستم منجر به پیروزی دولت و تغییر عملکرد سیستم می شود؟
چرا دولت ها یاد نمی گیرند و اشتباهات تاریخی را تکرار می کنند؟
مقایسه دو خبر:
#خبر اول: جمعه ۱۵ مهر ۱۳۹۰
همشهری آنلاین
بهمنی: مقاومت دلالان ارز را درهم میشکنیم
رئیسکل بانک مرکزی از دورجدید تصمیمات و اقدامات این بانک برای کنترل بازار و کاهش نرخ ارز خبر داد و گفت:
مقاومت دلالان و واسطهها را در برابر کاهش نرخ درهم میشکنیم.به گزارش فارس، محمود بهمنی تاکید کرد: با تحلیل کاملی از وضعیت بازار قصد جدی کاهش نرخ ارز را داریم و از فردا دوباره فعالیتهای بانک مرکزی درراستای کاهش نرخ ارز اثر خود را بر بازار نشان خواهد داد.به گفته وی، بهزودی رصد آنلاین فعالیت صرافان امکانپذیر میشود که هیچ تخلفی دیگر قابلیت پنهانسازی نخواهد داشت.
رئیسکل بانک مرکزی همچنین درخصوص سؤالی مبنی بر اینکه دلار چه زمانی ارزان میشود؟ یادآور شد: یک برنامهریزی یک هفتهای برای کاهش نرخ دلار داشتیم و طبق برنامهریزی باید نرخ دلار حدود 70 تومان کاهش داشته باشد.
به گزارش همشهری، درحالیکه ارشدترین مقام پولی کشور از کاهش 70 تومانی هر دلار سخن میگوید، در بازار آزاد شهر تهران دوباره دلار روند صعودی بهخود گرفته و روز پنجشنبه به 1258 تومان هم رسید.بانک مرکزی نرخ رسمی دلار را 1066 تومان اعلام کرده است.آیا رئیسکل بانک مرکزی میتواند قیمت هر دلار آمریکا را به زیر 1200 تومان در هفته جاری برساند؟
(طی چند ماه پس از این خبر نرخ دلار به بیش از ۳۰۰۰ تومان رسید)
=====================
#خبر دوم: چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶
خبرگزاری فارس
755 حساب اخلالگران بازار ارز با گردش مالی 20 هزار میلیارد تومان مسدود شد
یک مقام آگاه در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، با اشاره به نوسانات و التهابات اخیر بازار ارز اظهار داشت: در ادامه برخوردهای قانونی با سوداگری مخرب در بازار ارز 755 حساب دلالان ارزی بلوکه و مسدود شد.
وی افزود: مجموع گردش مالی این حسابها نزدیک به 20 هزار میلیارد تومان بوده است.
این مقام آگاه تأکید کرد: این اقدامات در آینده نیز به صورت جدی ادامه خواهد یافت و مجازاتهای سنگینی گریبان سوداگران و تخریبگران بازار را خواهد گرفت.
به گزارش فارس، پیش از این بعضی مقامات مسئول از مسدود شدن حسابهای دلالان بازار ارز خبر داده بودند.
بر این اساس از نهادهای نظارتی و امنیتی و نهادهای مسئول بازار ارز انتظار میرود ساماندهی و کنترل بازار ارز را نه در مقاطع خاص بلکه به صورت یک وظیفه دائمی و غیر مقطعی دنبال کنند.
(این خبر در حالی منتشر شده که نرخ دلار طی یک ماه گذشته با افزایش نرخ ۱۰۰۰ تومانی به حدود ۵۰۰۰ تومان رسیده است)
#اقتصاد_ایران
نرخ #ارز
#یادگیری
t.me/systemsthinking
http://www.hamshahrionline.ir/details/147753/Economy/commercial
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961125000665
عملیات پلیس برای دستگیری دلالان ارز:
asriran.com/fa/news/592866
goo.gl/F7zD6K
آیا برخورد پلیسی در مقابل عملکرد سیستم منجر به پیروزی دولت و تغییر عملکرد سیستم می شود؟
چرا دولت ها یاد نمی گیرند و اشتباهات تاریخی را تکرار می کنند؟
مقایسه دو خبر:
#خبر اول: جمعه ۱۵ مهر ۱۳۹۰
همشهری آنلاین
بهمنی: مقاومت دلالان ارز را درهم میشکنیم
رئیسکل بانک مرکزی از دورجدید تصمیمات و اقدامات این بانک برای کنترل بازار و کاهش نرخ ارز خبر داد و گفت:
مقاومت دلالان و واسطهها را در برابر کاهش نرخ درهم میشکنیم.به گزارش فارس، محمود بهمنی تاکید کرد: با تحلیل کاملی از وضعیت بازار قصد جدی کاهش نرخ ارز را داریم و از فردا دوباره فعالیتهای بانک مرکزی درراستای کاهش نرخ ارز اثر خود را بر بازار نشان خواهد داد.به گفته وی، بهزودی رصد آنلاین فعالیت صرافان امکانپذیر میشود که هیچ تخلفی دیگر قابلیت پنهانسازی نخواهد داشت.
رئیسکل بانک مرکزی همچنین درخصوص سؤالی مبنی بر اینکه دلار چه زمانی ارزان میشود؟ یادآور شد: یک برنامهریزی یک هفتهای برای کاهش نرخ دلار داشتیم و طبق برنامهریزی باید نرخ دلار حدود 70 تومان کاهش داشته باشد.
به گزارش همشهری، درحالیکه ارشدترین مقام پولی کشور از کاهش 70 تومانی هر دلار سخن میگوید، در بازار آزاد شهر تهران دوباره دلار روند صعودی بهخود گرفته و روز پنجشنبه به 1258 تومان هم رسید.بانک مرکزی نرخ رسمی دلار را 1066 تومان اعلام کرده است.آیا رئیسکل بانک مرکزی میتواند قیمت هر دلار آمریکا را به زیر 1200 تومان در هفته جاری برساند؟
(طی چند ماه پس از این خبر نرخ دلار به بیش از ۳۰۰۰ تومان رسید)
=====================
#خبر دوم: چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶
خبرگزاری فارس
755 حساب اخلالگران بازار ارز با گردش مالی 20 هزار میلیارد تومان مسدود شد
یک مقام آگاه در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، با اشاره به نوسانات و التهابات اخیر بازار ارز اظهار داشت: در ادامه برخوردهای قانونی با سوداگری مخرب در بازار ارز 755 حساب دلالان ارزی بلوکه و مسدود شد.
وی افزود: مجموع گردش مالی این حسابها نزدیک به 20 هزار میلیارد تومان بوده است.
این مقام آگاه تأکید کرد: این اقدامات در آینده نیز به صورت جدی ادامه خواهد یافت و مجازاتهای سنگینی گریبان سوداگران و تخریبگران بازار را خواهد گرفت.
به گزارش فارس، پیش از این بعضی مقامات مسئول از مسدود شدن حسابهای دلالان بازار ارز خبر داده بودند.
بر این اساس از نهادهای نظارتی و امنیتی و نهادهای مسئول بازار ارز انتظار میرود ساماندهی و کنترل بازار ارز را نه در مقاطع خاص بلکه به صورت یک وظیفه دائمی و غیر مقطعی دنبال کنند.
(این خبر در حالی منتشر شده که نرخ دلار طی یک ماه گذشته با افزایش نرخ ۱۰۰۰ تومانی به حدود ۵۰۰۰ تومان رسیده است)
#اقتصاد_ایران
نرخ #ارز
#یادگیری
t.me/systemsthinking
http://www.hamshahrionline.ir/details/147753/Economy/commercial
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961125000665
عملیات پلیس برای دستگیری دلالان ارز:
asriran.com/fa/news/592866
goo.gl/F7zD6K
دولت ها در مقابل #سیستم ها
چرا دولت ها یاد نمی گیرند و تجربه ملانصرالدین را تکرار می کنند؟
یکی از مفاهیم اولیه در سیستم های اقتصادی و اجتماعی، فاصله داشتن علت و معلول است.
علت و معلول می توانند فاصله زمانی و فاصله مکانی داشته باشند.
با این حال روش یادگیری انسان ها معمولا به این صورت است که علت و معلول را در کنار هم می بینند.
مثلا به شعله دست می زنیم و دستمان می سوزد و نتیجه میگیریم که علت سوختن دستمان حرارت شعله است.
این یادگیری ممکن است باعث شود که دیگر بی محابا دستمان را به سمت شعله دراز نکنیم.
در مواقعی که علت و معلول فاصله زمانی و مکانی داشته باشند، یادگیری مشکل می شود و به سطح پیچیده تری از شناخت و نظریه پردازی نیاز داریم.
مثلا در مورد نرخ ارز، عامل افزایش نرخ ارز و التهابات بازار، تصمیمات غلط گذشته دولت است که به شکاف نرخ ارز واقعی و نرخ ارز بازار منتج شده است.
اما دولت به جای اینکه تصمیمات خودش را بازبینی کند و افرادی که در هیات دولت چنین تصمیم هایی را گرفتند و تمایلات و تکدرات شخصی شان را بر نظر اقتصاددانان ترجیح دادند مواخذه و بازخواست کند، به کف خیابان ها آمده و دلالان ارزی را دستگیر می کند.
همین تجربه را از دولت قبل هم به یاد داریم که فردی به اسم «جمشید بسم ا...» را دستگیر و به عنوان اخلال گر ارزی معرفی کردند و فکر کردند مشکل التهابات ارزی حل شد.
این حکایت ها که جا دارد روزی به ضرب المثل تبدیل شود، یادآور حکایت های ملانصرالدین است که در روشنایی کوچه به دنبال کلیدی می گشت که در تاریکی حیاط خانه گم کرده بود.
نه ملانصرالدین توانست کلیدش را در کوچه پیدا کند و نه دولت خواهد توانست با اقدامات پلیسی در کف خیابان ها التهابات نرخ ارز را حل کند.
#اقتصاد_ایران
نرخ #ارز
#یادگیری
t.me/systemsthinking
مصاحبه معاون اول دولت دهم و معرفی «جمشید بسم ا...» به عنوان تعیین کننده قیمت ارز:
https://goo.gl/jYQhEq
خبر ۳ بهمن ۱۳۹۳ خبرگزاری مهر در مورد دستگیری دلالان ارز:
https://goo.gl/DGSDHc
اخبار امروز ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ در خصوص دستگیری دلالان ارز:
asriran.com/fa/news/592866
goo.gl/F7zD6K
چرا دولت ها یاد نمی گیرند و تجربه ملانصرالدین را تکرار می کنند؟
یکی از مفاهیم اولیه در سیستم های اقتصادی و اجتماعی، فاصله داشتن علت و معلول است.
علت و معلول می توانند فاصله زمانی و فاصله مکانی داشته باشند.
با این حال روش یادگیری انسان ها معمولا به این صورت است که علت و معلول را در کنار هم می بینند.
مثلا به شعله دست می زنیم و دستمان می سوزد و نتیجه میگیریم که علت سوختن دستمان حرارت شعله است.
این یادگیری ممکن است باعث شود که دیگر بی محابا دستمان را به سمت شعله دراز نکنیم.
در مواقعی که علت و معلول فاصله زمانی و مکانی داشته باشند، یادگیری مشکل می شود و به سطح پیچیده تری از شناخت و نظریه پردازی نیاز داریم.
مثلا در مورد نرخ ارز، عامل افزایش نرخ ارز و التهابات بازار، تصمیمات غلط گذشته دولت است که به شکاف نرخ ارز واقعی و نرخ ارز بازار منتج شده است.
اما دولت به جای اینکه تصمیمات خودش را بازبینی کند و افرادی که در هیات دولت چنین تصمیم هایی را گرفتند و تمایلات و تکدرات شخصی شان را بر نظر اقتصاددانان ترجیح دادند مواخذه و بازخواست کند، به کف خیابان ها آمده و دلالان ارزی را دستگیر می کند.
همین تجربه را از دولت قبل هم به یاد داریم که فردی به اسم «جمشید بسم ا...» را دستگیر و به عنوان اخلال گر ارزی معرفی کردند و فکر کردند مشکل التهابات ارزی حل شد.
این حکایت ها که جا دارد روزی به ضرب المثل تبدیل شود، یادآور حکایت های ملانصرالدین است که در روشنایی کوچه به دنبال کلیدی می گشت که در تاریکی حیاط خانه گم کرده بود.
نه ملانصرالدین توانست کلیدش را در کوچه پیدا کند و نه دولت خواهد توانست با اقدامات پلیسی در کف خیابان ها التهابات نرخ ارز را حل کند.
#اقتصاد_ایران
نرخ #ارز
#یادگیری
t.me/systemsthinking
مصاحبه معاون اول دولت دهم و معرفی «جمشید بسم ا...» به عنوان تعیین کننده قیمت ارز:
https://goo.gl/jYQhEq
خبر ۳ بهمن ۱۳۹۳ خبرگزاری مهر در مورد دستگیری دلالان ارز:
https://goo.gl/DGSDHc
اخبار امروز ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ در خصوص دستگیری دلالان ارز:
asriran.com/fa/news/592866
goo.gl/F7zD6K
Forwarded from رشته پویايي شناسی سيستم ها (Ali Saryazdi)
Dear sir/madam.
I am one of the organisers of the System Dynamics Colloquium, previously known as the PhD colloquium. The colloquium will take place on the day before the System Dynamics Conference this year, in Reykjavik, Iceland. The colloquium is meant to foster exchange amongst early career system dynamicists as well as exchange between them and those who are already established in the field.
We would appreciate it if you could encourage any early stage system dynamics members of your chapter to submit their work to the colloquium this year.
We would also like to draw your attention to the fact, that this year, scholarships will be available for application, for individuals that have submitted, and had their papers approved by the colloquium. This is an effort from our part, and the Student Chapter, to encourage participation from individuals using system dynamics from all over the world, and from a variety of fields.
Please find all of the information about the System Dynamics Colloquium in this brochure:
https://sds.memberclicks.net/assets/docs/2018phdcolcfp.pdf
I thank you in advance, and please divert any questions to us, should you have any.
Best regards on behalf of the System Dynamics Colloquium planning team - and I hope to see you in Reykjavik soon,
Johanna Gisladottir
PhD student
University of Iceland
I am one of the organisers of the System Dynamics Colloquium, previously known as the PhD colloquium. The colloquium will take place on the day before the System Dynamics Conference this year, in Reykjavik, Iceland. The colloquium is meant to foster exchange amongst early career system dynamicists as well as exchange between them and those who are already established in the field.
We would appreciate it if you could encourage any early stage system dynamics members of your chapter to submit their work to the colloquium this year.
We would also like to draw your attention to the fact, that this year, scholarships will be available for application, for individuals that have submitted, and had their papers approved by the colloquium. This is an effort from our part, and the Student Chapter, to encourage participation from individuals using system dynamics from all over the world, and from a variety of fields.
Please find all of the information about the System Dynamics Colloquium in this brochure:
https://sds.memberclicks.net/assets/docs/2018phdcolcfp.pdf
I thank you in advance, and please divert any questions to us, should you have any.
Best regards on behalf of the System Dynamics Colloquium planning team - and I hope to see you in Reykjavik soon,
Johanna Gisladottir
PhD student
University of Iceland
#کتاب_بخوانیم
حتما با من همعقیدهاید که از خصوصیات بارز و قطعی شهرنشینی و جامعهی مدنی، #اثرگذاری هریک از اعمال شهرنشینان در زندگی دیگر شهروندان است.
اتوموبیلی که دود اگزوزش فضا را تیره و تار میکند، صدای بلندگوی اتوموبیل تازه به دوران رسیدهای که موزیک کر کنندهاش را به گوش رهگذران دور و برش مینشاند، و هکذا فرقی نمیکند صدای بلندگوی عروسی باشد یا عزای همسایهها و هزاران مورد مشابه دیگر، یک امر خصوصی و شخصی تلقی نمیشود؛ این به یک "ما"ی دریافت کنندهی صدا هم مربوط میشود؛ مایی که احتمالا بیمار هم در خانه داریم و یا بعد از یک روز سخت کاری میخواهیم بخوابیم و اصلا به هر دلیل علاقهای به شرکت در جشن و یا عزای همسایه را نداریم.
اینجا، این در حد اختیارات فردی یک شهروند #مسئول نیست که شانههایش را بالا بیاندازد و بگوید به کسی مربوط نیست! و اگر گفت، باید جلویش ایستاد و اجازه نداد که حقوق شهروندان یک شهر را به سخره بگیرد...
خوب، برای این منظور باید چه کنیم ؟ از برای هریک نفر و یک خانه، یک پلیس انضباطی استخدام کنیم ؟ این که نمیشود...
تازه این پلیسها به هر حال از همین آدمها انتخاب شدهاند، که در بسیاری از مواقع نیاز به بازداشتشان از این اعمال است...
پس چه کنیم؟جواب ساده است: #فرهنگ_اعتراض را در خود مردم گسترش دهیم. مدام نگوییم به من چه، و به تو چه. باور کنیم که به ما خیلی هم مربوط است.
متاسفانه اکثر مردم گمان میکنند اعتراضات الزاما باید از سوی ماموران حکومتی و دولتی باشد.
وقتی به خانم بسیار شیک و لابد تحصیل کردهای که جلوی چشم من پوست پرتقالش را از ماشین آخرین مدلش توی جوی خیابان ریخت، اعتراض کردم، با قیافهای جدی و متعجب پرسید: ببخشید، مگر شما مأمور شهرداری هستید؟ یعنی واقعا حقی برای اعتراض من قایل نبود...
بیایید بپذیریم که سکه همواره دو رو دارد. نباید فقط به یک طرف قضیه نگاه کرد و رای نهایی را داد. اگر ظلمی در کار است و ظالمی وجود دارد، به این خاطر است که پذیرنده ظلم هم وجود دارد...
سرچشمه بسیاری از ناعدالتیها، همین ضعف بزرگ اجتماعی است که وقتی لازممان آمد نمیتوانیم بگوییم"نه"...
🗂 #کتاب پینکتههایی بر جامعه شناسی خودمانی، #مقاله بررسی فرهنگ اعتراض، #نویسنده حسن نراقی #نشر کتاب آمه
@systemsthinking
حتما با من همعقیدهاید که از خصوصیات بارز و قطعی شهرنشینی و جامعهی مدنی، #اثرگذاری هریک از اعمال شهرنشینان در زندگی دیگر شهروندان است.
اتوموبیلی که دود اگزوزش فضا را تیره و تار میکند، صدای بلندگوی اتوموبیل تازه به دوران رسیدهای که موزیک کر کنندهاش را به گوش رهگذران دور و برش مینشاند، و هکذا فرقی نمیکند صدای بلندگوی عروسی باشد یا عزای همسایهها و هزاران مورد مشابه دیگر، یک امر خصوصی و شخصی تلقی نمیشود؛ این به یک "ما"ی دریافت کنندهی صدا هم مربوط میشود؛ مایی که احتمالا بیمار هم در خانه داریم و یا بعد از یک روز سخت کاری میخواهیم بخوابیم و اصلا به هر دلیل علاقهای به شرکت در جشن و یا عزای همسایه را نداریم.
اینجا، این در حد اختیارات فردی یک شهروند #مسئول نیست که شانههایش را بالا بیاندازد و بگوید به کسی مربوط نیست! و اگر گفت، باید جلویش ایستاد و اجازه نداد که حقوق شهروندان یک شهر را به سخره بگیرد...
خوب، برای این منظور باید چه کنیم ؟ از برای هریک نفر و یک خانه، یک پلیس انضباطی استخدام کنیم ؟ این که نمیشود...
تازه این پلیسها به هر حال از همین آدمها انتخاب شدهاند، که در بسیاری از مواقع نیاز به بازداشتشان از این اعمال است...
پس چه کنیم؟جواب ساده است: #فرهنگ_اعتراض را در خود مردم گسترش دهیم. مدام نگوییم به من چه، و به تو چه. باور کنیم که به ما خیلی هم مربوط است.
متاسفانه اکثر مردم گمان میکنند اعتراضات الزاما باید از سوی ماموران حکومتی و دولتی باشد.
وقتی به خانم بسیار شیک و لابد تحصیل کردهای که جلوی چشم من پوست پرتقالش را از ماشین آخرین مدلش توی جوی خیابان ریخت، اعتراض کردم، با قیافهای جدی و متعجب پرسید: ببخشید، مگر شما مأمور شهرداری هستید؟ یعنی واقعا حقی برای اعتراض من قایل نبود...
بیایید بپذیریم که سکه همواره دو رو دارد. نباید فقط به یک طرف قضیه نگاه کرد و رای نهایی را داد. اگر ظلمی در کار است و ظالمی وجود دارد، به این خاطر است که پذیرنده ظلم هم وجود دارد...
سرچشمه بسیاری از ناعدالتیها، همین ضعف بزرگ اجتماعی است که وقتی لازممان آمد نمیتوانیم بگوییم"نه"...
🗂 #کتاب پینکتههایی بر جامعه شناسی خودمانی، #مقاله بررسی فرهنگ اعتراض، #نویسنده حسن نراقی #نشر کتاب آمه
@systemsthinking
Forwarded from مدرسه آب و آينه؛ تصویر مدرسه آینده (Ameneh Salimi)
موضوع: متن کتابهای درسی، داستان زندگی ما بود!
#مهارتهای_کشف_و_حل_مسئله #سبک_زندگی #اوقات_فراغت #مدرسه
@AboAyenehSchool
#مهارتهای_کشف_و_حل_مسئله #سبک_زندگی #اوقات_فراغت #مدرسه
@AboAyenehSchool
Forwarded from كانال علی میرزاخانی
رابطه دلار با ارزش پول ملی*
علی میرزاخانی
آیا نرخ دلار نشانگر ارزش پول ملی است؟ آیا میتوان گفت که افزایش نرخ دلار باعث کاهش ارزش پول ملی میشود؟ یا اینکه کاهش ارزش پول ملی ریشه در جای دیگری دارد که اغلب ناگفته میماند؟ پاسخ به این پرسشها از آن جهت اهمیت دارد که «ارزش پول ملی» مسالهای حیثیتی است و چنانچه تعریف غلطی از آن حاکم باشد، سیاستگذاری را به بیراهه خواهد برد.
به زبان ساده میتوان گفت که ارزش پول ملی یعنی قدرت خرید ریال. اگر قدرت خرید ریال در یک دوره زمانی مشخص ثابت بماند، میتوان گفت که ارزش پول ملی ثابت مانده است و چنانچه قدرت خرید ریال کاهش یابد به مفهوم کاهش ارزش پول ملی یعنی ریال است. بهعنوان مثال یک برش زمانی خاص از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۸۹ را در نظر بگیریم. آمارهای رسمی نشان میدهد که شاخص قیمتها یعنی قیمت سبد مصرفی خانوارها در این دوره بیش از ۲ برابر شده است. مفهوم ساده این گزاره آن است که اگر ارزش یک سبد کالایی در سال ۸۴ معادل ۱۰۰ هزار تومان بود برای خرید همین سبد کالا در سال ۸۹ باید ۲۰۰ هزار تومان تخصیص داد. بهعبارت دیگر، با ۱۰۰ هزار تومان پول در سال ۸۴ میشد سبدی از کالاها را خریداری کرد که با همان پول در سال ۸۹ فقط نصف آن سبد کالایی را میتوان خرید. معنی همه این گزارهها آن است که قدرت خرید ریال در فاصله زمانی ۸۴ تا ۸۹ نصف شده است یا به بیانی دیگر، ارزش پول ملی (ریال) کاهش یافته و به نصف رسیده است.
اما در سوی دیگر قضیه میتوان به نرخ دلار در همین برش زمانی توجه کرد که تقریبا ثابت و حدود ۱۰۰۰ تومان بوده است. آیا دلار ۱۰۰۰ تومانی در آن دوره زمانی به مفهوم این است که ارزش پول ملی کاهش نیافته و ثابت بوده است؟ اگرچه خیلیها تمایل دارند پاسخ مثبت به این پرسش بدهند، اما فقط با یک پیشفرض غلط میتوان این پاسخ مثبت را تایید کرد؛ اینکه ارزش پول ملی را معادل قدرت خرید ریال در خارج از ایران یا از کالاهای وارداتی بدانیم نه معادل قدرت خرید ریال در داخل ایران یا از کالاهای تولید داخل. این نامعادله باعث استحاله ریال از پول ملی به یک پول دوتابعیتی میشود که به رغم کاهش ارزش آن در داخل ایران، شاهد حفظ ارزش آن برای خرید در خارج یا از کالاهای خارجی خواهیم بود.
با کمال تاسف باید گفت مفهوم مدنظر اکثر دولتها از ارزش پول ملی نه حفظ قدرت خرید ریال در داخل و در برابر کالاهای داخلی بلکه حفظ قدرت خرید ریال در خارج از ایران و برای کالاهای وارداتی بوده است. این تعریف که سیاستگذاری متناسب با این مفهوم را به دنبال آورده عمدتا به سود مصرفکنندگان کالای خارجی، قاچاقچیان، واردکنندگان و ایرانیان دوتابعیتی است که عمده مخارجشان با ارز خارجی است. متضرر اصلی پول دوتابعیتی هم تولیدکنندگان داخلی و همه ایرانیان مقیم داخل کشور است و قابلباور نیست که منافع این اکثریت عظیم در سیاستگذاری اقتصادی قربانی زیادهخواهی گروهی خاص بشود.
راهحل چیست؟ شکی نیست که بهترین راهحل، مهار کامل تورم و حفظ ارزش پول در داخل کشور است. در این صورت بهصورت اتوماتیک از ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی نیز محافظت خواهد شد. اما چنانچه سیاستهای تورمی همچنان در دستور کار باشد، باید سیاست واحدی را برای قدرت خرید ریال در داخل و خارج دنبال کرد تا پول ملی تبدیل به پول دوتابعیتی نشود؛ چراکه در این صورت همانطور که توضیح داده شد منافع عمومی و رونق تولید داخلی قربانی منافع ذینفعانی معدود خواهد شد.
*سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد
در روز دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۶
http://T.me/eghtesademirzakhani
علی میرزاخانی
آیا نرخ دلار نشانگر ارزش پول ملی است؟ آیا میتوان گفت که افزایش نرخ دلار باعث کاهش ارزش پول ملی میشود؟ یا اینکه کاهش ارزش پول ملی ریشه در جای دیگری دارد که اغلب ناگفته میماند؟ پاسخ به این پرسشها از آن جهت اهمیت دارد که «ارزش پول ملی» مسالهای حیثیتی است و چنانچه تعریف غلطی از آن حاکم باشد، سیاستگذاری را به بیراهه خواهد برد.
به زبان ساده میتوان گفت که ارزش پول ملی یعنی قدرت خرید ریال. اگر قدرت خرید ریال در یک دوره زمانی مشخص ثابت بماند، میتوان گفت که ارزش پول ملی ثابت مانده است و چنانچه قدرت خرید ریال کاهش یابد به مفهوم کاهش ارزش پول ملی یعنی ریال است. بهعنوان مثال یک برش زمانی خاص از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۸۹ را در نظر بگیریم. آمارهای رسمی نشان میدهد که شاخص قیمتها یعنی قیمت سبد مصرفی خانوارها در این دوره بیش از ۲ برابر شده است. مفهوم ساده این گزاره آن است که اگر ارزش یک سبد کالایی در سال ۸۴ معادل ۱۰۰ هزار تومان بود برای خرید همین سبد کالا در سال ۸۹ باید ۲۰۰ هزار تومان تخصیص داد. بهعبارت دیگر، با ۱۰۰ هزار تومان پول در سال ۸۴ میشد سبدی از کالاها را خریداری کرد که با همان پول در سال ۸۹ فقط نصف آن سبد کالایی را میتوان خرید. معنی همه این گزارهها آن است که قدرت خرید ریال در فاصله زمانی ۸۴ تا ۸۹ نصف شده است یا به بیانی دیگر، ارزش پول ملی (ریال) کاهش یافته و به نصف رسیده است.
اما در سوی دیگر قضیه میتوان به نرخ دلار در همین برش زمانی توجه کرد که تقریبا ثابت و حدود ۱۰۰۰ تومان بوده است. آیا دلار ۱۰۰۰ تومانی در آن دوره زمانی به مفهوم این است که ارزش پول ملی کاهش نیافته و ثابت بوده است؟ اگرچه خیلیها تمایل دارند پاسخ مثبت به این پرسش بدهند، اما فقط با یک پیشفرض غلط میتوان این پاسخ مثبت را تایید کرد؛ اینکه ارزش پول ملی را معادل قدرت خرید ریال در خارج از ایران یا از کالاهای وارداتی بدانیم نه معادل قدرت خرید ریال در داخل ایران یا از کالاهای تولید داخل. این نامعادله باعث استحاله ریال از پول ملی به یک پول دوتابعیتی میشود که به رغم کاهش ارزش آن در داخل ایران، شاهد حفظ ارزش آن برای خرید در خارج یا از کالاهای خارجی خواهیم بود.
با کمال تاسف باید گفت مفهوم مدنظر اکثر دولتها از ارزش پول ملی نه حفظ قدرت خرید ریال در داخل و در برابر کالاهای داخلی بلکه حفظ قدرت خرید ریال در خارج از ایران و برای کالاهای وارداتی بوده است. این تعریف که سیاستگذاری متناسب با این مفهوم را به دنبال آورده عمدتا به سود مصرفکنندگان کالای خارجی، قاچاقچیان، واردکنندگان و ایرانیان دوتابعیتی است که عمده مخارجشان با ارز خارجی است. متضرر اصلی پول دوتابعیتی هم تولیدکنندگان داخلی و همه ایرانیان مقیم داخل کشور است و قابلباور نیست که منافع این اکثریت عظیم در سیاستگذاری اقتصادی قربانی زیادهخواهی گروهی خاص بشود.
راهحل چیست؟ شکی نیست که بهترین راهحل، مهار کامل تورم و حفظ ارزش پول در داخل کشور است. در این صورت بهصورت اتوماتیک از ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی نیز محافظت خواهد شد. اما چنانچه سیاستهای تورمی همچنان در دستور کار باشد، باید سیاست واحدی را برای قدرت خرید ریال در داخل و خارج دنبال کرد تا پول ملی تبدیل به پول دوتابعیتی نشود؛ چراکه در این صورت همانطور که توضیح داده شد منافع عمومی و رونق تولید داخلی قربانی منافع ذینفعانی معدود خواهد شد.
*سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد
در روز دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۶
http://T.me/eghtesademirzakhani
Telegram
كانال علی میرزاخانی
سردبیر «فردای اقتصاد»
@mir1350
اینستاگرام:
Instagram.com/alimirzakhani1400
@mir1350
اینستاگرام:
Instagram.com/alimirzakhani1400
ایران از تسلیت خسته است
«آنقدر عزا بر سرمان ریخته که فرصت زاری نداریم»
اولین اصل در #مدیریت_بحران، پیشگیری از بحران است.
ستاد مدیریت بحرانی که هر روز درگیر یک بحران است، همان بهتر که تعطیلش کنند و به جایش یک ستاد کفن و دفن راه بیاندازند.
t.me/systemsthinking
«آنقدر عزا بر سرمان ریخته که فرصت زاری نداریم»
اولین اصل در #مدیریت_بحران، پیشگیری از بحران است.
ستاد مدیریت بحرانی که هر روز درگیر یک بحران است، همان بهتر که تعطیلش کنند و به جایش یک ستاد کفن و دفن راه بیاندازند.
t.me/systemsthinking
#اقتصاد_ایران
#نه_به_سود_بانکی
حرکتی ارزشمند از مجلس شورای اسلامی:
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مصوبهای حسابهای بانکی دستگاههای اجرایی شامل حسابهای جاری پشتیبان، سپرده گذاری کوتاه مدت و بلندمدت را از دریافت سود ممنوع کردند
این پیشنهاد در این پست مطرح شده بود:
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking/1137
امیدوارم قوه قضاییه و نهادهای حکومتی هم به این حرکت ارزشمند و اثرگذار بپیوندند و به سود بانکی «نه» بگویند.
منبع خبر:
www.isna.ir/news/96120200855
@systemsthinking
#نه_به_سود_بانکی
حرکتی ارزشمند از مجلس شورای اسلامی:
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مصوبهای حسابهای بانکی دستگاههای اجرایی شامل حسابهای جاری پشتیبان، سپرده گذاری کوتاه مدت و بلندمدت را از دریافت سود ممنوع کردند
این پیشنهاد در این پست مطرح شده بود:
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking/1137
امیدوارم قوه قضاییه و نهادهای حکومتی هم به این حرکت ارزشمند و اثرگذار بپیوندند و به سود بانکی «نه» بگویند.
منبع خبر:
www.isna.ir/news/96120200855
@systemsthinking
#حکمت
حکمتی از سعدی که به کار این روزهای کشور میآید:
«چو بینی که در سپاه دشمن تفرقه افتاده است، تو جمع باش
و گر جمع شوند، از پریشانی اندیشه کن»
(گلستان سعدی، باب هشتم: در آداب صحبت)
توجه نکردن به این نصیحت سعدی، آسیبهای بزرگی میتواند برای کشور به وجود آورد.
t.me/systemsthinking
حکمتی از سعدی که به کار این روزهای کشور میآید:
«چو بینی که در سپاه دشمن تفرقه افتاده است، تو جمع باش
و گر جمع شوند، از پریشانی اندیشه کن»
(گلستان سعدی، باب هشتم: در آداب صحبت)
توجه نکردن به این نصیحت سعدی، آسیبهای بزرگی میتواند برای کشور به وجود آورد.
t.me/systemsthinking
#حکمت
حکمتی از سعدی:
یکی را از ملوک عجم حکایت کنند که دست تطاول به مال رعیت دراز کرده بود و جور و اذیت آغاز کرده، تا به جایی که خلق از مکاید فعلش به جهان برفتند و از کربت جورش راه غربت گرفتند. چون رعیت کم شد، ارتفاع ولایت نقصان پذیرفت و خزانه تهی ماند و دشمنان زور آوردند.
هر که فریاد رس روز مصیبت خواهد
گو در ایام سلامت به جوانمردی کوش
بنده حلقه به گوش ار ننوازی برود
لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش
باری به مجلس او در کتاب شاهنامه همیخواندند، در زوال مملکت ضحّاک و عهد فریدون. وزیر ملک را پرسید: هیچ توان دانستن که فریدون که گنج و ملک و حشم نداشت، چگونه برو مملکت مقرر شد؟ گفت: آن چنان که شنیدی خلقی برو به تعصب گرد آمدند و تقویت کردند و پادشاهی یافت. گفت: ای ملک چو گرد آمدن خلقی موجب پادشاهیست، تو مر خلق را پریشان برای چه میکنی؟ مگر سر پادشاهی کردن نداری؟
همان به که لشکر به جان پروری
که سلطان به لشکر کند سروری
ملک گفت: موجب گرد آمدن سپاه و رعیت چه باشد؟ گفت: پادشه را کرم باید تا برو گرد آیند و رحمت تا در پناه دولتش ایمن نشینند و ترا این هر دو نیست.
نکند جور پیشه سلطانی
که نیاید ز گرگ چوپانی
پادشاهی که طرح ظلم افکند
پای دیوار ملک خویش بکند
ملک را پند وزیر ناصح موافق طبع مخالف نیامد. روی از این سخن در هم کشید و به زندانش فرستاد. بسی بر نیامد که بنی عمّ سلطان به منازعت خاستند و ملک پدر خواستند، قومی که از دست تطاول او به جان آمده بودند و پریشان شده، بر ایشان گرد آمدند و تقویت کردند تا ملک از تصرف این به در رفت و بر آنان مقرر شد.
پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیر دست
دوستدارش روز سختی دشمن زور آورست
با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین
زان که شاهنشاه عادل را رعیت لشکرست
گلستان سعدی، باب اول: در سیرت پادشاهان
t.me/systemsthinking
حکمتی از سعدی:
یکی را از ملوک عجم حکایت کنند که دست تطاول به مال رعیت دراز کرده بود و جور و اذیت آغاز کرده، تا به جایی که خلق از مکاید فعلش به جهان برفتند و از کربت جورش راه غربت گرفتند. چون رعیت کم شد، ارتفاع ولایت نقصان پذیرفت و خزانه تهی ماند و دشمنان زور آوردند.
هر که فریاد رس روز مصیبت خواهد
گو در ایام سلامت به جوانمردی کوش
بنده حلقه به گوش ار ننوازی برود
لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش
باری به مجلس او در کتاب شاهنامه همیخواندند، در زوال مملکت ضحّاک و عهد فریدون. وزیر ملک را پرسید: هیچ توان دانستن که فریدون که گنج و ملک و حشم نداشت، چگونه برو مملکت مقرر شد؟ گفت: آن چنان که شنیدی خلقی برو به تعصب گرد آمدند و تقویت کردند و پادشاهی یافت. گفت: ای ملک چو گرد آمدن خلقی موجب پادشاهیست، تو مر خلق را پریشان برای چه میکنی؟ مگر سر پادشاهی کردن نداری؟
همان به که لشکر به جان پروری
که سلطان به لشکر کند سروری
ملک گفت: موجب گرد آمدن سپاه و رعیت چه باشد؟ گفت: پادشه را کرم باید تا برو گرد آیند و رحمت تا در پناه دولتش ایمن نشینند و ترا این هر دو نیست.
نکند جور پیشه سلطانی
که نیاید ز گرگ چوپانی
پادشاهی که طرح ظلم افکند
پای دیوار ملک خویش بکند
ملک را پند وزیر ناصح موافق طبع مخالف نیامد. روی از این سخن در هم کشید و به زندانش فرستاد. بسی بر نیامد که بنی عمّ سلطان به منازعت خاستند و ملک پدر خواستند، قومی که از دست تطاول او به جان آمده بودند و پریشان شده، بر ایشان گرد آمدند و تقویت کردند تا ملک از تصرف این به در رفت و بر آنان مقرر شد.
پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیر دست
دوستدارش روز سختی دشمن زور آورست
با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین
زان که شاهنشاه عادل را رعیت لشکرست
گلستان سعدی، باب اول: در سیرت پادشاهان
t.me/systemsthinking