Systems Thinking – Telegram
Systems Thinking
5.46K subscribers
753 photos
103 videos
82 files
648 links
Download Telegram
نوجوانان بخشی از راه‌حل هستند
و نه صورت مسأله!

یک. کنکور، واژه‌ای است آشنا برای همه ما. ناکارآمدی نظام دانشگاهی نیز از موضوعات بحث‌برانگیز طی سال‌های اخیر بوده است. پیش‌تر می‌گفتند مهاجرت دانشجویان برای تحصیلات تکمیلی یک مسأله جدی است. به نظر می‌رسد در طول زمان، این مسأله عادی شد و در عمل فرآیند رو به رشد مهاجرت دانشجویان کاهش پیدا نکرد. بازار موسسات اعزام دانشجو به خارج داغ‌تر شد. از سوی دیگر، جهت‌گیری کلی سیاستگذاران به ویژه برای مسأله‌های جوانان، تغییر جدی نداشت. اگر هم در برخی حوزه‌ها شاهد سیاستگذاری‌های موثری بودیم، اما در عمل موانع اجرایی و ناتوانی‌های عملیاتی، واقعیت‎های دیگری را برایمان رقم زد.

دو. با یک جست‌وجوی ساده‌ درباره میانگین سنی مدیران ارشد در سازمان‌های دولتی در ایران، به آسانی متوجه می‌شویم جوان ایرانی در ایران امروز ما، سهم ناچیزی در تصدی جایگاه مدیریتی و تصمیم‌سازی دارد. شرایط در شرکت‌های بخش خصوصی قدری متفاوت است. اما باز هم با مشاهده‌ میدانی می‌توان نقش پر قدرت موی سپیدان را در همان شرکت‌های بخش خصوصی نیز مشاهده کرد.

سه. از چالش تحصیل دانشگاهی تا مهاجرت برای ادامه تحصیل، از چالش اشتغال تا آسیب‌های اجتماعی، از چالش ازدواج تا رواج صفات اخلاقی منفی در جامعه ایران نام جوانان پر رنگ است. جمعیت جوان در ایران زیاد بوده و همیشه در آمارها جلب توجه کرده است. بگذارید به برخی از آمارهای مختلف نگاهی داشته باشیم:

- بر اساس تازه‌ترین گزارش بازار بازی‌های دیجیتال در ایران، ایران ۲۸ میلیون گیمر با میانگین سنی ۱۹ سال دارد. سرانه مصرف بازی‌های دیجیتال در ایران ۳۱ دقیقه در روز به ازای هر ایرانی است. در میان بازی‌کنندگان ۳۱ درصد را کودکان زیر ۱۲ سال، ۳۶ درصد را نوجوانان ۱۲ تا ۱۹ سال، ۲۶ درصد را جوانان ۲۰ تا ۳۴ سال، ۶ درصد را میانسال‌های ۳۵ تا ۵۹ سال و یک درصد را کهنسال‌های بالای ۶۰ سال تشکیل می‌دهند.

- در مهرماه ۱۳۹۵ وزیر دادگستری ایران، آماری را ارائه داد و گفت هم اکنون نزدیک به سه برابر ظرفیت زندان‌های کشور، زندانی داریم که گروه سنی ۲۶ تا ۳۲ سال بیشترین فراوانی را به خود اختصاص می‌دهد.

- کسب‌وکارهای نوپا طی پنج سال گذشته در ایران رشد قابل توجهی داشته است. مطالعاتی وجود دارد که نشان می‌دهد ایرانیان ۲۵ تا ۳۰ ساله جزو افراد فعال در این عرصه هستند.

- وقتی درباره وضعیت آسیب‌های اجتماعی در ایران مطالعه می‎کنیم، از یافته‌هایی با خبر می‌شویم که یا نگران‌کننده است یا تکان‌دهنده. برای اینکه خواننده را پریشان نکنم، از بیان جزییات خودداری کردم.

چهار. هر جوانی، یک دوره نوجوانی دارد. دوره نوجوانی پدرها و مادرهای ما، خود ما و فرزندان ما ویژگی‌های منحصر به فردی داشته است. اما به نظر می‎رسد یک مدل ذهنی گسترده در بین اکثر ما ایرانیان وجود دارد. نوجوانان را بخشی از صورت مسأله می‌بینیم و نه راه‌حل!

به یاد دارم که شش سال قبل در صنعت گاز کشور، مشاور یک پروژه حل مسأله بودم. به خوبی خاطرم هست که در جلسه‌ای که تعداد موی سپیدان جمع قابل توجه بود، جوانترین عضو آن جلسه بودم. تسهیلگری بخشی از جلسه بر عهده من بود. وقتی درباره مسأله‌ای یک ساعتی بحث و گفتگو شد؛ پیشنهادی دادم. گفتم برای جلسه روز بعد باید به ترکیب جلسه چند فرد نوجوان را اضافه کنیم. به تمسخر خندیدند و یکی از مدیران خواست جلسه را ترک کند. به هر حال اجازه ندادند. برخوردها را به خوبی به یاد دارم. کارگاه خلاقیت آن پروژه، بدترین کارگاهی بود که من تسهیلگری کردم. اساسا اجازه ایده‌پردازی هم نمی‌دادند.

بیست روز قبل به دعوت یکی از شرکت‌های نام‌آشنا در حوزه سرمایه‌گذاری خطرپذیر، برای چند تیم یک کارگاه آموزشی طراحی و اجرا کردم. در بین چهارده تیم، یک تیم توسط چند نفر نوجوان دانش‌آموز تشکیل شده بود که به نظرم جزو بهترین تیم‌های آن کارگاه بودند.

پنج. نوجوانان بخشی از راه‌حل هستند و نه صورت مسأله! نوجوانان می‌توانند در طراحی و ساخت راه‌حل‌هایی برای جامعه امروز ما نقش‌آفرینی کنند. باید کوچک شروع کرد. یاد گرفت. ادامه داد. تجربه کسب کرد. تأثیرگذار بود. این روزها با حمایت دوستانم در موسسه مطالعات نوآوری و فناوری ایران در آغاز یک راه تازه هستیم. در کارگاه من و جامعه، نوجوانان با هدف طراحی و خلق یک کسب‌وکار اجتماعی، حل مسأله در محله و شهر خود را یاد می‌گیرند. ما به تمرین‌های فراوان نیاز داریم. نوجوانان ما هم به تمرین‌های فراوان نیاز دارند. این مهم‌ترین راز خلاقیت است.

کارگاه من و جامعه
ویژه نوجوانان ۱۲ تا ۱۸ سال
https://evnd.co/58Wt1

--------------
@kashizad | سیدعلیرضا کاشی‌زاد
چرا از زندگی رضایت نداریم؟

ابتدای مسیر زندگی که هستیم، ممکن است فکر کنیم برای موفقیت در زندگی، کافیست تحصیلات خوب و شغل پر درآمدی داشته باشیم و امکانات لازم برای زندگی را برای خودمان و خانواده‌مان فراهم کنیم.

با این حال، ممکن است در بهترین دانشگاه‌ها درس خوانده و شغل و درآمد خوبی داشته باشیم، اما هنوز از زندگی رضایت نداشته باشیم.

زندگی چیزی بیشتر از معلومات، توانمندی‌ها و داشته‌هاست. برای به دست آوردن رضایت از زندگی، باید بتوانیم از چارچوب‌های از پیش تعیین شده و از اسارت زندان ذهن‌مان خارج شویم و مسیری در زندگی‌مان بسازیم که به آن باور داریم و برایمان معنا ایجاد می‌کند.

سمینار «در جستجوی معنای زندگی» قرار است به ما کمک کند تاملی دوباره بر زندگی‌مان داشته باشیم و برای بازطراحی مسیر زندگی‌مان آماده شویم.

سمینار «در جستجوی معنای زندگی»
شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۷
evand.com/family

---------------------
محمدعلی اسماعیل‌زاده
@systemsthinker
#کتاب_بخوانیم

تمایزی هست میان #محبت و #احساساتی‌گری :

احساساتی‌گری (sentimentality) بیشتر فکر کردن دربارۂ احساسات است تا تجربۂ عینی و معتبر آن.

#تولستوی از بانوان روسی می‌گوید که در تئاتر می‌گریند ولی نسبت به کالسکه‌چی خودشان که بیرون دارد از سرما یخ می‌زند، بی اعتنا هستند.

احساساتی‌گری به این واقعیت می‌نازد که من این عاطفه را دارم؛ همه چیز به شکل ذهنی در همین جا آغاز و به همین جا ختم می‌شود.

ولی محبت همیشه مراقبت و توجه نسبت به چیزی را به همراه دارد. ما درگیر تجربۂ خود از یک چیز یا رویداد عینی که نسبت به آن توجه داریم، می‌شویم. در محبت، فرد باید با پرداخت به واقعیت عینی برای آن موقعیت خاص کاری بکند، باید تصمیمی بگیرد. این همان جایی است که محبت، عشق و اراده را در کنار هم قرار می‌دهد.

🗂 #کتاب عشق و اراده #نویسنده رولو می #مترجم سپیده حبیب #انتشارات دانژه

@systemsthinking
عکس یادگاری شرکت کنندگان دوره نهم «یادگیری و تفکر سیستمی در مدرسه» سطح یک
23 تا 25 تیرماه 1397 - دانشگاه صنعتی شریف
@systemsthinking
ارزيابي تجربي اثرگذاري برنامه كمک هزينه مهدكودك در سيستان و بلوچستان

زمان: یکشنبه ۲۱ مرداد ساعت ۱۵ تا ۱۸
مکان: دانشكده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شريف

ثبت‌نام (رایگان):
bit.ly/edu4child
✍️ نامه یک اقتصاددان به روحانی؛
فریاد از بی‌اعتنایی به علم و تجربه

دکتر حسن درگاهی در نامه سرگشاده‌ای به رییس‌جمهور چارچوب پیشنهادی خود را برای برون‌رفت اقتصاد از وضعیت موجود ارائه کرد. در مقدمه این نامه آمده است:

⭕️ براساس حکم وجدان شرعی و علمی و همچنین الزام اخلاق حرفه‌ای بر آن شدم نکاتی را در باب وضعیت نابسامان کنونی اقتصاد کشور برایتان مستقیم بنویسم و چارچوب پیشنهادی برون‌رفت از وضعیت موجود را با جنابعالی مطرح کنم.

⭕️ از امیدهای ایجاد شده در دولت تدبیر و امید، توجه به مدیریت علمی اقتصاد در هماهنگی با نخبگان دانشگاهی و فعالان بخش خصوصی بود ولی عملا اداره اقتصاد به مدیریت ذهنی افرادی واگذار شد که نه اعتنایی به دانش اقتصاد کردند و نه از تجربه سیاست‌گذاری‌های گذشته اقتصاد ایران درس گرفتند...

🖌 متن کامل این نامه در در لینک زیر بخوانید👇🏻
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3420281

کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد
@den_ir
رفتارشناسی یادنگرفتن در نظام سیاستی ایران/ملانصرالدین های اقتصادی اجازه یادگیری نمی دهند

🔸️منبع: کانال صادق الحسینی
@Sadegh_Alhosseini

🔹️داستان نرخ ارز یکی از داستان های تکراری اقتصاد ایران است. این داستان حداقل 4 مرتبه از سال 1357 تاکنون تکرار شده اما نظام سیاستگذاری ما هر دفعه اشتباهاتی تکراری را مرتکب شده است. این یعنی از اشتباهاتمان یاد نگرفته ایم. یاد نگرفته ایم که متغیری مثل نرخ ارز را چگونه باید مدیریت کنیم. حتی یاد نگرفته ایم که چه اشتباهاتی را در سیاست گذاری ارزی نباید مرتکب شویم! این یادنگرفتن ها نه تنها غم انگیز است بلکه از همه ابرچالش های دیگرمان مهمتر و خطرناکترند.

🔹️ظریفی می گفت دو نفر فیلمی می دیدند و نظرات متفاوتی راجع به پایان فیلم و کشته شدن یا کشته نشدن قهرمان فیلم داشتند. خلاصه شرطی بستند و فیلم را تا آخر دیدند. آخر داستان قهرمان فیلم کشته شد و فردی که درست پیش بینی کرده بود شرط را برد اما عذاب وجدان گرفت و گفت من باید اعتراف کنم که این فیلم را قبلا دیده بودم و می دانستم آخرش چه می شود. فرد بازنده هم گفت که خب من هم این فیلم را دیده بودم! فرد برنده تعجب کرد و گفت پس چطور روی کشته نشدن قهرمان فیلم شرط بستی؟ فرد بازنده گفت فکر می کردم حتما این بار جا خالی می دهد و تیر به او نمی خورد!

🔹️حالا این داستان اقتصاد ایران و شرط هایی است که برای چندمین بار باخته ایم. با به هم ریختگی شدیدی که در سامان بودجه در کشور وجود دارد همه دولت ها همیشه مخارج خود را زیاد کرده اند. بخش غالب مخارج دولت همیشه شامل حقوق و دستمزد کارکنان دولت و یارانه های پیدا و پنهان بخش انرژی و البته طرح های عمرانی (که در سال های اخیر به شدت کاهش پیدا کرده) بوده است. این افزایش مخارج دولت سبب ماندگاری تورم دو رقمی در کشور ما شده بطوری که در 40 سال گذشته بجز چند سال معدود همواره تورم دو رقمی داشته ایم. در پاسخ به این تورم، همه دولت ها چه اصلاح طلب و چه اصولگرا و چه اعتدالی و چه مهرورز، همه با تثبیت نرخ ارزهای خارجی در قیمت هایی پایین سعی کرده اند اولا واردات را ارزان کنند و ثانیا حجم واردات را افزایش دهند تا تورم داخلی را کنترل کنند. این کار ادامه داشته تا زمانی که دیگر امکان ادامه دادن آن وجود نداشته و درآمدهای نفتی کاهش پیدا کرده است. با این کار تولید داخلی را نابود کردیم و به تولید چینی و ترکی یارانه دادیم. بعبارت دیگر دولت ها تا جایی که توانسته اند فنر نرخ ارز را فشرده اند و هرگاه که دیگر نمی توانسته اند آن را نگه دارند رها کرده اند! با کاهش درآمدهای نفتی فنر آزاد شده و نرخ ارز به یکباره جهش کرده است. این اتفاق دست کم 4 بار در اقتصاد ایران در 25 سال اخیر افتاده است.

🔹️در دولت یازدهم هم همین اشتباه تکرار شد. با وجود تورم، نرخ ارز را بصورت تدریجی افزایش ندادیم چرا که دولت معتقد بود نرخ ارز مساله ای سیاسی است و نه اقتصادی! به همین جهت در 18 ماه منتهی به فروردین 97 حدود 36 میلیارد دلار بصورت فیزیکی در بازار تهران توزیع شد تا بتوانیم نرخ ارز را تثبیت کنیم! این بی تدبیری در تثبیت نرخ ارز در سال های گذشته با وجود نرخ نسبتا بالای تورم، علاوه بر هدر دادن منابع ارزشمند ارزی کشور، سبب شد تا از فروردین ماه با عدم ورود دلار فیزیکی از دبی ناگهان شاهد جهش 120 درصدی نرخ دلار باشیم. دشمن هم این افزایش نرخ را به اسم خودش نوشت در حالی که به خاطر بی تدبیری خودمان بود نه تدبیر دشمن.

🔹️تا اینجای داستان تکراری بود و بارها در سال های گذشته راجع به آن نوشته بودم. اما واکنش ها به این داستان تکراری آنقدر عجیب است که آدم نمی داند بخندد یا گریه کند!

🔹️دولتمردان عزیز بدون توجه به این همه تجربه سال های گذشته با تعجب می گویند نباید این اتفاق می افتاد! این غیرطبیعی است و منابع ارزی ما در وضعیت خوبی است!

🔹️اما رفتار برخی اقتصاددان[های] عزیزی که در بهمن و اسفند 96 یعنی همین 6 ماه پیش از تثبیت نرخ ارز دفاع می کردند و می گفتند نرخ ارز نه تنها نباید افزایش پیدا کند بلکه باید کاهش هم بیابد از همه خوشمزه تر است. واکنش آنها حتی از ماجرای قهرمان فیلم ابتدای یادداشت هم بدتر است! این دوستان انتظار داشتند که قهرمان فیلم اینبار جاخالی بدهد و حال که فیلم را دوباره دیده اند و قهرمان فیلم دوباره کشته شده و کشور از شرط بندی آنها دوباره متضرر شده ملانصرالدین وار با صدای بلند مدعی می شوند که کشته شدن قهرمان فیلم تقصیر بینندگانی است که می دانستند قهرمان فیلم می میرد و آن را اعلام کرده بودند! غافل از اینکه به این شکل فرصت یادگیری را از خود و جامعه سلب می کنند و این خیانت بزرگی است.

🔹️به این شکل و با این روش نه تنها هیچ یادگیری رخ نخواهد داد. بلکه کشور هیچگاه روی توسعه را نخواهد دید. از ماست که بر ماست!

@systemsthinking
شهوت #کنترل، تفکر کنترل‌گر، و توهم کنترل مهمترین موانع پیشرفت کشور (قسمت اول)

طراحی نظام #حکمرانی کشور بر مبنای #کنترل نتایج متعددی به وجود می‌آورد که ریشه بسیاری از بحران‌های کشور هستند.

نتیجه۱: گسترش مالکیت دولتی و شبه دولتی، مصادره اموال و تنگ کردن فضا برای فعالیت مردم

نظام حکمرانی «کنترل‌گر» می‌خواهد در مورد همه چیز تصمیم بگیرد و همه چیز را تحت سیطره خودش در آورد. نقطه ایده‌آل این نظام حکمرانی، این است که مالکیت همه چیز را در اختیار بگیرد تا در کنترل آنها بی‌رقیب باشد. برای همین است که بعد از ده‌ها سال تلاش برای خصوصی سازی، متوجه می‌شویم درصد مالکیت دولتی و شبه دولتی نه تنها کم نشده، بلکه افزایش هم پیدا کرده‌است.

در چنین فضایی نه تنها بنیادها و نهادهایی مثل «بنیاد مستضعفان» و «ستاد اجرایی فرمان امام» روز به روز بزرگتر و ثروتمندتر می‌شوند، بلکه نهادها و سازمان‌هایی مثل «بنیاد شهید» و «سازمان زندان‌ها» و حتی «کمیته امداد» هم به جای پرداختن به وظایف اصلی خود، به سراغ بنگاه‌داری و گسترش اموال خود می‌روند. کار به جایی می‌رسد که نیروهای مسلح هم به صحنه‌ی اقتصاد وارد می‌شوند و حتی بانک و صرافی تاسیس می‌کنند؛ دانشگاه آزاد هم بهانه‌ای برای تصاحب زمین‌های بزرگ می‌شود؛ تمایل به فعالیت اقتصادی و به خصوص بانکداری، حتی قوه قضاییه را هم رها نمی‌کند؛ هر جا ثروتی برای تصاحب و فرصتی برای کار وجود داشته باشد، حاکمیت به دنبال مصادره آن ثروت و بیرون راندن مردم از آن عرصه خواهد رفت؛ اگر مردم کسب و کار موفقی راه بیاندازند، حاکمیت بلافاصله احساس خطر می‌کند و به آنها فشار می‌آورد تا سهامشان را خیلی ارزان یا به رایگان در اختیار حاکمیت قرار دهند؛ نظام مالیاتی هم در خدمت همین تفکر قرار می‌گیرد: این بخش نحیف مردمی اقتصاد است که باید #مالیات بدهد و اربابان حکومتی اقتصاد، از پرداخت مالیات معاف می‌شوند.

نتیجه ۲: سوء استفاده صاحبان قدرت برای کسب انحصار

نهادهای قدرتمند حکومتی که به اقتصاد وارد شده‌اند، برای پوشش دغدغه‌های اقتصادی و مالکیتی خود، بر نظام تصمیم‌گیری کشور اثر می‌گذارند تا قوانین و بخشنامه‌هایی جاری شود که منافع اقتصادی آنها را تامین کند. اگر ساختمان‌هایی ساخته‌اند که فروش نرفته، وام مسکن افزایش پیدا خواهد کرد؛ اگر شکر وارد کرده‌اند، واردات شکر برای دیگران ممنوع خواهد شد و درنتیجه قیمت شکر بالا خواهد رفت؛ اگر وارد بازار دارو یا دانه‌های روغنی و خوراک دام شوند یا معادن سنگ را در اختیار بگیرند، قوانین سخت‌گیرانه‌ای برای فعالیت دیگران در این زمینه‌ها وضع خواهد شد. نقطه ایده‌آل آنها، حذف تمام رقبا و رسیدن به انحصار کامل است و اگر بتوانند از اقدامات خشن و حذف فیزیکی هم در این زمینه استفاده می‌کنند.

نتیجه ۳: جنگ قدرت و رقابت مخرب اقتصادی برای ضربه زدن به رقبای سیاسی

درون نظام حاکمیتی هیچ وقت کاملا یکدست نیست و این بنیادها، نهادها، و سازمان‌های عریض و طویل، دلبستگی‌ها و تعارض‌های سیاسی هم با یکدیگر دارند. نتیجه این است که تعارض‌های سیاسی به درگیری اقتصادی تبدیل می‌شود و گروه‌های مختلف سعی می‌کنند از قدرت سیاسی و اقتصادی خود برای تخریب قدرت اقتصادی رقیب استفاده کنند و منافع اقتصادی کشور، فدای تسویه حساب‌های گروه‌های سیاسی می‌شود. به این ترتیب، حتی بورس هم به محلی برای جنگ سیاسی تبدیل می‌شود و مبنای تغییر قیمت سهام، به جای متغیرهای اقتصادی، تمایلات سیاسی خواهد بود. درنتیجه حتی در بورس هم مردم نمی‌توانند در فضایی آرام و بر مبنای محاسبات اقتصادی سرمایه‌گذاری کنند...

#اقتصاد_ایران

@systemsthinking
شهوت #کنترل، تفکر کنترل‌گر، و توهم کنترل مهمترین موانع پیشرفت کشور (قسمت دوم)

طراحی نظام #حکمرانی کشور بر مبنای #کنترل نتایج متعددی به وجود می‌آورد که ریشه بسیاری از بحران‌های کشور هستند.

نتیجه ۴: بازی با متغیرهای اقتصادی

شهوت کنترل و تفکر کنترل‌گر به توهم کنترل منتهی می‌شود و حاکمیت فکر می‌کند که می‌تواند در مورد همه چیز تصمیم بگیرد. به این ترتیب از قیمت پیاز و سیب‌زمینی و خودرو و گوشی موبایل گرفته، تا نرخ #ارز و قیمت طلا و بنزین توسط حاکمیت اعلام می‌شود و وقتی مکانیزم‌های طبیعی بازار از توهمات حاکمیت تبعیت نمی‌کند، حاکمیت مانند «دن کیشوت» به جنگ «آسیاب‌های بادی» می‌رود، همه را دشمن خطاب می‌کند و تلاش می‌کند با بگیر و ببند و تهدید و ارعاب، به نتایجی که می‌خواهد برسد.

با این حال از یک طرف، این اقدام‌های کنترل‌گرانه، رانت‌های اقتصادی کلانی برای بخش‌های اقتصادی وابسته به حاکمیت به وجود می‌آورند و از طرف دیگر، «شهوت کنترل» چشم حاکمیت را می‌بندد و اجازه نمی‌دهد متوجه شود که همین بگیر و ببندها و همین نگاه کنترل‌گرانه است که در طی زمان زیرساخت‌های اقتصادی را تخریب کرده و اوضاع را به هم ریخته است و با تشدید این رفتار، اوضاع بدتر از قبل خواهد شد. به این ترتیب حاکمیت نمی‌خواهد و نمی‌تواند بپذیرد که این اقدامات خود اوست که مانع پیشرفت کشور شده و بحران در پی بحران به وجود آورده است و درنتیجه توان یادگیری و اصلاح پایه‌های فکری و رفتار خود را از دست می‌دهد.

نتیجه ۵: گسترش #فساد و نیاز به کنترل بیشتر
تمرکز قدرت و ثروت‌های افسانه‌ای در دستان مسوولین حکومتی، «قدرت‌طلبان، ثروت‌طلبان و رانت‌جویان» را به سمت پست‌های حکومتی جذب می‌کند. حکومت تلاش می‌کند با کنترل بیشتر و فرآیندهای پیچیده #گزینش، افرادی که صلاحیت بیشتری دارند را استخدام کند، اما حاصل این فرآیندهای پیچیده این می‌شود که اغلب افرادی که زندگی معمولی داشته‌اند و صداقت دارند در این گزینش‌ها پذیرفته نمی‌شوند و بیشتر ریاکاران وابسته به صاحبان قدرت صاحب صلاحیت تشخیص داده می‌شوند. کار به جایی می‌رسد که بسیاری از پست‌های حکومتی، قیمت پیدا می‌کنند و خرید و فروش می‌شوند و فرآیند گزینش هم به بازی خودش مشغول می‌شود.

کسی که صدها میلیون تومان برای تصدی یک پست حکومتی پرداخته، تمام فکر و ذهن و عملش به سوء استفاده از جایگاهش در حکومت برای کسب درآمد نامشروع در کوتاه‌ترین زمان ممکن معطوف می‌شود و تنها چیزی که برایش مهم نیست، وضعیت مردم و حتی آینده حکومت است. کار به جایی می‌رسد که مسوولین وزارت آموزش و پرورش هم برای دریافت بودجه برای پرداخت حقوق معلمان، مجبور به پرداخت #رشوه می‌شوند. به این ترتیب، نیاز به کنترل‌گری بیشتر در نظام حکمرانی حس می‌شود: از یک طرف، برای حفظ وجهه‌ی حکومت، وجود فساد انکار می‌شود، رسانه‌ها تحت فشار قرار می‌گیرند و شبکه‌های اجتماعی فیلتر می‌شوند، و از طرف دیگر، برای هر مسوولی یک واحد نظارتی گذاشته می‌شود و برای آن واحد نظارتی هم یک واحد نظارتی دیگر. نتیجه آن است که افرادی که قصد کار صادقانه داشته باشند، در این ساختار کنترل‌گر افراطی، امکان عمل ندارند و فقط زنجیره فساد است که گسترده‌تر و ریشه‌دار تر از قبل به فعالیت می‌پردازد.
-----------------

راه حل این مجموعه عظیم از مشکلات و بحران‌های ناشی از آنها، تغییر تدریجی پارادایم حکمرانی است. برای تغییر تفکر کنترل‌گر و مبارزه با شهوت کنترل و توهم کنترل اقدامات بسیاری باید انجام شود. در زیر به چند مورد اصلاحات اولیه اشاره می‌کنم:

۱- باید از مالکیت مردم به شدت محافظت شود و جلوی هرگونه مصادره و دست درازی به اموال مردم (به هر بهانه ای که باشد) گرفته شود.
۲- کلیه فعالیت‌های اقتصادی و مالکیت اموال غیر مرتبط برای تمام بنیادها، نهادها و سازمان‌های دولتی و شبه دولتی ممنوع شود.
۳- مالکیت کلیه اموال از بنیادها، نهادها و سازمان‌های غیر مرتبط به سازمان خصوصی سازی منتقل شده، و از آن طریق به مردم واگذار شود.
۴- از ظرفیت بورس برای تعیین قیمت و مبادله کالا استفاده شود و از ورود دولت به قیمت‌گذاری ممانعت به عمل آید.
۵- مجوزهای غیر ضروری حذف شوند و فرآیندهای بازرسی و اعطای مجوز به سازمان‌های خصوصی سپرده شوند.
۶- نظام گزینش استخدامی فعلی حذف شود و ساختاری معطوف به تعیین صلاحیت حرفه‌ای جایگزین شود.
۷- در تمام زمینه‌های ممکن، سیستم‌های مبتنی بر داده‌های مستند و اعتماد به مردم جایگزین اعتماد به کارگزاران حکومت شود و مداخله کارگزاران حکومت به حداقل برسد.

#اقتصاد_ایران

@systemsthinking
#اصالت
#هویت
#تفکر_سیستمی_در_مدرسه

به نام خدای یکتا

موضوع درس کلاس مطالعات اجتماعی مان «هویت» بود.
در کتاب درسی مفهوم هویت تعریف شده و به ابعاد هویت اعم از فردی و اجتماعی و ملی اشاره شده است.

تابستان امسال در دوره‌ «یادگیری و تفکر سیستمی در مدرسه» مهمان مبحث «اصالت» آقای دکتر سید بابک علوی بودیم.

پس از مطالعه کتاب و طراحی آموزشی درس متوجه شدم جای مفهوم « هویت اصیل» در درس خالی است و سعی کردم براساس مفاهیم اصالت طرح درسم را بنویسم. کلاس های ما معمولا بر اساس رویکرد سازاگرایی اجتماعی و با روش اکتشافی هدایت شده پیش می رود.
آنچه می‌خوانید گزارش کلاس درس است.

پس از سلام و احوالپرسی به بچه‌ها گفتم فرض کنید می‌خواهید خودتان را در یک جمع معرفی کنید، در یک برگه مطالبی را که برای معرفی خودتان می‌گویید بنویسید.

پس از حدود ده دقیقه به آنها گفتم حالا هر کدام‌تان که داوطلب هستید نوشته‌تان را بخوانید.
بچه‌ها شروع به خواندن کردند و من گفته‌های آنها را در ستون‌های مجزا پای تخته در قالب ابعاد هویت می‌نوشتم.
البته نامی برای ستون‌ها انتخاب نکرده بودم و این‌کار را در پایان با کمک بچه‌ها انجام دادیم.

پس از پایان این بخش از آنها پرسیدم اینها چیستند؟

بخشی از پاسخ ها از این قرار بود:
اینها کل زندگی ما هستند
اینها شخصیت ما هستند
اینها چیزهایی هستند که با آنها بزرگ می‌شویم و به آنها همیشه عمل می‌کنیم
اینها هویت ما هستند

پس از اشاره به مفهوم هویت توسط بچه ها، به آنها گفتم اینها ابعاد مختلف پاسخ به این پرسش است که: من چه کسی هستم؟ حالا بگویید اینها چگونه در ما ایجاد می‌شوند؟
پاسخ ها از این قرار بود:
-توسط جامعه
-توسط فرهنگ اعم از عقاید و باورها و آداب و رسوم و ارزش‌ها و قانون‌ها و هنجارها
-توسط خانواده
-توسط خودمان

بعد یکی از آنها گفت خانم در انتخاب بعضی از اینها ما نقشی نداریم اما بعضی را خودمان انتخاب می‌کنیم

از عبارت او استفاده کردم و از آنها پرسیدم که بر اساس چه شاخص‌هایی اینها را انتخاب کرده‌ایم؟

پاسخ ها از این قرار بود:
-تشویق خانواده
-جلوگیری از تذکرها و سرزنش‌های دیگران
-تنبیه خانواده
-امتیاز مثبت گرفتن در مدرسه
-طرد نشدن در جامعه
-مورد توجه و تایید بیشتر بودن
-بخاطر علاقه
-بخاطر لجبازی با دیگران
-بخاطر اینکه بگوییم من بهترم
-برای اینکه باید انتخا‌شان می‌کردیم
-برای اینکه مهم هستند
-بخاطر اینکه زندگی بهتری داشته باشیم

سپس گفتم پس در انتخاب‌ها دو سری معیار داریم: انتخاب‌هایی که بخاطر ترس از تنبیه و طرد شدن یا دریافت تایید و تشویق است و انتخاب‌هایی که آگاهانه برای ساختن زندگی بهتر است.
بعد از آنها خواستم مثال‌هایی در این زمینه بزنند:
-مثلا من به عنوان دانش آموز در مدرسه هستم اما دانش آموز بودن را خودم انتخاب نکردم و مدرسه را دوست ندارم
-مثلا بخاطر گرفتن امتیاز درس می‌خوانم اما از آنها استفاده ندارم
-مثلا مسلمانم اما به وظایف مسلمانی عمل نمی‌کنم
-مثلا بخاطر علاقه بسکتبال را انتخاب کردم و بلدم اما آن را ادامه ندادم

سپس پای تخته نوشتم:
نظم داشتن
منظم بودن

و از آنها پرسیدم چه تفاوتی میان اینها است؟
پاسخ دادند که:
-اولی ظاهری است و دومی عمیق
-اولی گاهی هست و گاهی نیست و دومی همیشگی است، مثلا من خودم نظم دارم و خیلی وقت‌ها از بی‌نظمی دیگران ایراد می‌گیرم اما همیشه منظم نیستم

بعد به آنها گفتم من کارشناسی فیزیک و کارشناسی ارشد علوم تربیتی دارم و از آنها پرسیدم، من مدرک لیسانس فیزیک دارم، آیا کارشناس فیزیک هستم؟
-بچه ها پاسخ دادند: نه
و دوباره پرسیدم من مدرک کارشناسی ارشد علوم تربیتی دارم، آیا کارشناس علوم تربیتی هستم؟
بله خیلی زیاد

بعد از آنها پرسیدم چه فرقی بین داشتن دو مدرکی که دارم هست؟
-اولی را فقط مدرکش را دارید و دومی را هم مدرکش را دارید و هم از مدرک تان استفاده می‌کنید

بخش اول
@systemsthinking
#هویت
#اصالت
#تفکر_سیستمی_در_مدرسه

بخش دوم

بعد یکی از بچه‌ها گفت، من یک چیز مهمی فهمیدم: ما فقط چیزهایی را واقعا دایم که آنها را باشیم و دیگری گفت یعنی فقط چیزهایی را داریم که از آنها در زندگی استفاده می کنیم

از جمله فیلسوفانه آنها شگفت‌زده شدم و پرسیدم حالا به من بگویید اگر یک نفر هویتش را بر اساس داشته‌هایش بسازد چه هویتی دارد؟

پاسخ دادند که:
-مثلا در کل زندگی کارهایی کرده که واقعا دوست نداشته و احساس تهی‌بودن می‌کند و هویت تهی دارد
-مثلا بخاطر اینکه تشویقش کنند یا از ترس اینکه تنبیهش نکنند کارهایی که مورد پذیرش دیگران بوده انجام داده و تبدیل به کسی شده که خودش نیست و هویت واقعی ندارد
-مثلا کسی که خودش را شبیه بازیگر یا خواننده‌ای می‌کند هویت بدلی یا جعلی دارد
- چون خودش را با داشته‌های دیگران معرفی می‌کند، هویت وابسته دارد، مثلا می‌گوید من عضو فلان سازمان هستم، در حالیکه اگر کاری که می‌کند برایش باارزش باشد می‌تواند کاری را که می‌کند بگوید اما چون ارزش کارش را وابسته به سازمان می‌داند می‌گوید من عضو سازمان فلان هستم
بعد یکی از بچه‌ها گفت اینطوری آدم همیشه احساس پریشانی و سردرگمی را با خودش حمل می‌کند و هیچ‌وقت از زندگی راضی نیست، حسودی می‌کند و چون دنبال بهتر بودن با دیگران است، در حالیکه اگر هویتش را بر اساس بودن‌هایش تنظیم کند چون به چیزهایی پرداخته که خودش با معیارهای واقعی و با شناخت آنها را انتخاب کرده، همیشه راضی است و زندگی آرامی را تجربه می‌کند و استقلال و آزادی بیشتری دارد.

درس تمام شد
از بچه‌ها پرسیدم از درس امروز چه چیزهایی یاد گرفتید؟

- من فهمیدم تا الان یه بخش‌هایی از هویتم اصیل نبوده و از امروز برای اینکه هویت اصیل داشته باشم تلاش می‌کنم
- من از این به بعد، قبل از انتخاب‌ کردن بیشتر فکر می‌کنم و سعی می‌کنم آنها را بخاطر دریافت تشویق و پرهیز از تنبیه انتخاب نکنم

-من فهمیدم شاید تا الان جامعه و مدرسه و خانواده باعث شده باشند هویت غیر واقعی پیدا کنم اما از الان به بعد خودم می‌توانم واقعی انتخاب کنم

- من راه و رسم تربیت فرزند را یاد گرفتم

- من از این به بعد هر وقت بخواهم خودم را معرفی کنم چیزهایی را می‌گویم که هستم و از آنها استفاده می کنم

به آنها یک تمرین سه مرحله‌ای دادم و گفتم هر کدام‌تان که دوست دارد آن را انجام دهد

مرحله اول:
به ظرف داشته‌های تان نگاه کنید و با توجه به آن یک جدول با چهارسطر بکشید
در سطر اول چیزهایی را بنویسید که در ظرف‌تان دارید و از اینکه آن را دارید خوشحالید
در سطر دوم داشته‌هایی را بنویسید که دارید اما از داشتن‌شان خوشحال نیستید
در سطر سوم چیزهایی را بنویسید که ندارید و دوست دارید داشته باشید
در سطر چهارم چیزهایی را بنویسید که ندارید و از اینکه آنها در ظرف‌تان نیستند خوشحالید

مرحله دوم: حالا از روی جدول داشته‌ها ویژگی‌های فردی و اجتماعی و ملی و اعتقادی را که می‌خواهید واقعا داشته باشید انتخاب کنید

مرحله سوم: برای هر کدام از ویژگی‌ها به این فکر کنید که چگونه داشته‌ها را به بودن تبدیل کنید

در پناه خدا باشید
بهاره میرزاپور

@systemsthinking
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دغدغه‌های رهبری در خصوص نظام بانکی و #نقدینگی بالا و مخرب در کشور
@systemsthinking
Systems Thinking
دغدغه‌های رهبری در خصوص نظام بانکی و #نقدینگی بالا و مخرب در کشور @systemsthinking
#اقتصاد_ایران
#نظام_بانکی

مقام معظم رهبری در سخنرانی مورخ ۲۴ تیرماه ۱۳۹۷ دغدغه‌هایشان در مورد وضعیت نظام بانکی و #نقدینگی افسار گسیخته کشور را بیان کردند و از دولت خواستند که برای اصلاح این وضعیت برنامه‌ریزی و اقدام عاجل انجام دهد.

اولین قدم برای اصلاح وضعیت نظام بانکی و #نقدینگی جلوگیری از رشد نقدینگی است. در این زمینه، اقدام ارزشمند مجلس در خصوص منع دولت از دریافت سود سپرده بانکی قدمی رو به جلو بوده است.

موثرترین اقدام در این مرحله در اختیار مقام معظم رهبری است:

🔹«دریافت وام بانکی و سود سپرده توسط نهادها و بنیادهای وابسته به نهاد رهبری، ارگان‌های نظامی، قوه قضاییه و آستان قدس رضوی» و همچنین «ورود آنها به عرصه بانکداری» ممنوع شود.

#نه_به_سود_بانکی
#نه_به_وام_بانکی

پست‌های دیگری در این زمینه در کانال تفکر سیستمی:
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking/1137
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking/1148
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking/1172

@systemsthinking
یک گزارش سیستمی از وضعیت #نظام_بانکی کشور:

🔴ترازنامه‌های ناتراز

🎤احمد بدری، مدیر پروژه بازطراحی نظام نظارت بانک مرکزی بر بانک‌ها و طراح صورت‌های مالی نوین بانک‌ها در گفت‌وگو با تجارت فردا از اصلاح ساختار مالی و عملیاتی بانک ها می‌گوید.

🔻امروز بانک‌ها از سه نوع عدم تعادل اساسی رنج می‌برند؛ عدم تعادل ترازنامه‌ای که به کسری دارایی نسبت به بدهی اشاره دارد، عدم تعادل سود و زیانی که به فزونی هزینه‌ها بر درآمدهای بانک مربوط است و عدم تعادل جریان نقدی که بیانگر فزونی جریان نقد خروجی بر نقد ورودی است.اکنون بانک مرکزی به این نتیجه رسیده است که به عنوان اولین گام ضروری و قطعی باید این سه عدم تعادل اصلاح شود و این یعنی اصلاح ساختار مالی و عملیاتی بانک‌ها؛ «مالی» یعنی جنبه ترازنامه‌ای بانک‌ها و «عملیاتی» یعنی جنبه‌های سود و زیان و جریان نقدی آنها.

🔻طرح جامع اصلاح ساختار نظام پولی و بانکی متشکل از شش برنامه اصلی است که شامل اول، تصحیح سیاست‌های پولی و مالی دولت (از جمله بحث استقلال بانک مرکزی)؛ دوم، حذف کامل عوامل اخلالگر بازار پول؛ سوم، اصلاح نظام حسابرسی مستقل و نظام ارزشگذاری؛ چهارم، اصلاح نظام نظارت بانک مرکزی بر بانک‌ها؛ پنجم، اصلاح ساختار سهامداری بانک‌ها و ششم، اصلاح ساختار مالی و عملیاتی بانک‌هاست.

🔻سه برنامه آخر مجموعاً برنامه ضربتی اصلاح ساختار بانکی را تشکیل می‌دهد که چارچوب برنامه اقدام آنها نیز تدوین شده است. رئوس اهم این اقدامات عبارت است از؛ اول) استقرار مدل نوین نظارت به طور کامل؛ دوم) ارزیابی قسمت راست ترازنامه بانک‌ها که اصطلاحاً به AQR معروف است و هدف اصلی آن تعیین میزان و ماهیت کسری ترازنامه و طبقه‌بندی بانک‌ها بر اساس میزان و نوع معضلات مبتلابه و در واقع شامل بررسی مدل کسب‌وکار بانک‌ها که اصطلاحاً BMR نامیده می‌شود نیز خواهد شد. آثار مدل کسب‌وکار که جریان روانه‌ای (Flow) درآمد /هزینه‌ای و نقد ورودی /خروجی را می‌سازد اثر انباشته خود را بر ترازنامه می‌گذارد و در ادامه این چرخه، اقلام ترازنامه‌ای مثل تسهیلات اعطایی و سرمایه‌گذاری‌ها هستند که جریان جدید (نقدی و سود و زیانی) را بازتولید می‌کند -این ویژگی خاص صنعت بانکداری است که درآمد و هزینه و جریان نقدی در آن به شدت وابسته به ترازنامه است- از این‌رو در برنامه اصلاح ساختار بانک‌ها، AQR و BMR باید توامان انجام شود تا تعامل انباره (Stock) و روانه (Flow) به دقت اندازه‌گیری شود. انجام AQR و BMR در اصلاح ساختار مالی و عملیاتی بانک‌ها دقیقاً به مثابه انجام آنژیوگرافی و سی‌تی‌اسکن است که هیچ تیم پزشکی مجربی بدون آن مریض را به اتاق عمل نمی‌برد.

🔻در این بحث لازم است از سه واژه روشن دارایی‌های مولد (مولد جریان نقد)، دارایی‌های منجمد (فاقد جریان نقد) و دارایی‌های موهوم (که از اساس وجود ندارند و باید از ترازنامه حذف شوند) استفاده شود. سوم) طراحی چارچوب اصلاح ساختار سهامداری بانک‌هاست که شامل استقرار کامل حاکمیت شرکتی نیز می‌شود. در این طراحی باید کاملاً روشن شود ساختار سهامداری و حکمرانی چهار نوع بانک دولتی، حاکمیتی، خصولتی و خصوصی چگونه باید باشد.

📌متن کامل این گفت‌وگو را در لینک زیر مطالعه کنید:
https://goo.gl/E5immQ

@tejaratefarda
دوره یادگیری و تفکر سیستمی در مدرسه
ویژه معلمان، مدیران مدارس و کارشناسان آموزشی

زمان: ۱۰ تا ۱۲ شهریور ۱۳۹۷
مکان: دانشگاه صنعتی شریف

اطلاعات بیشتر و ثبت نام:
evand.com/school
ما هم والدین مسامحه کار و سهل‌انگاری هستیم؟

#کتاب_بخوانیم

در #اسطوره غم‌انگیز پسری به نام فیتون، او که از باکره‌ای در اتیوپی زاده شده بود، مورد تمسخر هم‌بازی‌هایش قرار می‌گرفت و همین موضوع او را برانگیخت تا به جست‌و‌جوی #پدر برآید. او از ایران و هند گذشت تا قصر خورشید را بیابد. چون مادرش به او گفته بود که فبوس، خدایی که ارابۀ خورشید را می‌راند، پدر اوست.

فیتون بعد از عبور از موانع بسیار و تحمل سختی‌های فراوان و عبور از سربالایی‌های بسیار تند، به زیر سقف آسمان رسید و فبوس را نشسته بر تخت زمرد دید.
فبوس پرسید: چرا به اینجا آمدی، ای فیتون که هر پدری از داشتن فرزندی چون تو به خود می‌بالد؟

فیتون پاسخ داد: اگر اجازه می‌دهی تو را پدر بخوانم، حجتی به من اعطا کن تا همگان بدانند، من پسر حقیقی تو هستم.
خدای بزرگ تاج تابناک‌اش را از سر برداشت و بر سر فیتون گذاشت و پسر را در آغوش کشید و قسم خورد که هر حجتی که پسر بخواهد، به او اعطا کند.

فیتون از پدر خواست که ارابه را به او واگذار کند و این حق که به مدت یک روز اسب‌های بالدار که ارابه را می‌رانند، هدایت کند.

👌پدر گفت آنچه تو می‌خواهی ثابت می‌کند که عجولانه به تو قول داده‌ام، و تلاش کرد فیتون را از خواسته‌اش منصرف کند. به او گفت هر یک از خدایان می‎توانند هرآنچه بخواهند انجام دهند، ولی هیچ یک غیر از خود من، قدرت نشستن بر ارابه آتش را ندارد، حتی زئوس.

پسر دلیل‌ها آورد، آنقدر سماجت ورزید که ارابه را گرفت. فبوس نگران به او گوشزد کرد که حداقل از مسیری برو که من قبلا از آنجا عبور می‌کردم، رد چرخ‌های من را بگیر و برو و مراقب باش که نه خیلی بالا روی، نه خیلی پایین چون اگر بالا روی آسمان‌ها را خواهی سوزاند، اگر خیلی پایین روی، زمین را به آتش خواهی کشید.

⭕️ پس راه میانه، امن‌ترین راه است.

در نهایت فیتون، قادر به کنترل قدرت اسب‌های ارابه نبود، آنقدر بالا رفت که آسمان‌ها را به آتش کشید، به نزدیکی زمین آمد، ابرها بخار شدند، و ساکنان اتیوپی سیاه شدند، چون خون از گرما به سطح پوستشان هجوم آورد. لیبی تبدیل به بیابان شد و نیل از وحشت به انتهای دنیا گریخت و ...

مادر زمین که ابروهای سوخته‌اش را با دست پوشانده بود و از دود در حال خفه شدن بود، صدایش را بلند کرد و ژوپیتر، پدر همگان را خواند تا دنیا را نجات دهد.

در نهایت، فیتون به طرز غم انگیزی می‌میرد.

این داستان درباره والدین مساحمه کار و سهل‌انگار است. این عقیده قدیمی را به تصویر می‌کشد که وقتی فرد برای سفر زندگی آماده نیست و آیین‌های تشرف را به درستی پشت سر نگذاشته است و در همان حال نقش مهمی در زندگی بر عهده می‌گیرد، هرج و مرج فایق می‌شود. وقتی بچه به حدی بزرگ شود که امنیت سینۀ مادر را پشت سر گذارد و رو به سوی جهان بزرگسالان کند، یعنی جایی که برای هر عملی باید تخصص و مهارتی داشت، از لحاظ روحی، وارد حیطه پدر می‌شود. اما گاهی به دلیل سهل‌انگاری والدین، آشوب به پا می‌شود...

پانوشت: این داستان طولانی و از حوصله پست تلگرامی خارج است، به همین منظور خلاصه شده.

🗂 #کتاب قهرمان هزار چهره #نویسنده جوزف کمپیل #مترجم شادی خسرونیا #انتشارات گل آفتاب

@systemsthinking
دورۀ یادگیری و تفکر سیستمی ویژه دبیران کاروفناوری در دانشگاه شهید رجایی، ۱۳-۱۶مرداد ۱۳۹۷
دورۀ یادگیری و تفکر سیستمی ویژه دبیران کاروفناوری در دانشگاه شهید رجایی، ۱۷-۲۲ مرداد ۱۳۹۷
همایش معرفی دوره آموزشی «یادگیری و تفکر سیستمی در مدرسه»
ویژه معلمان، مدیران و کارشناسان آموزشی

دوشنبه ۲۹ مرداد
دانشگاه صنعتی شریف
evand.com/st
👆 اگر مدیر مدرسه یا معلم هستید، برای خودتان،
و اگر معلم و مدیر مدرسه در اطراف‌تان دارید، برای آنها.

این همایش برای معرفی دوره‌های آموزشی گروه #آسمان در دانشگاه شریف است که طی چند سال گذشته در حال برگزاری آنها بوده‌ایم.

تمرکز گروه آسمان بر #یادگیری و #تفکر_سیستمی است و در این دوره‌ها تلاش می‌کنیم تا معلمان و مدیران مراکز آموزشی را با این مفاهیم آشنا کنیم. بلکه روزی، روزگاری فرزندان‌مان حال و احوال بهتری داشته باشند. 😊🍀

evand.com/st