Forwarded from موسسهمطالعاتی حامیان فردا
از توسعه عدالت آموزشی کودکان حمایت میکنیم✏️
در این پست ۳۶ کانال فعال در حوزه توسعه عدالت و کیفیت آموزشی کودکان معرفی شده است.
با فوروارد کردن این لیست، از توسعه عدالت و کیفیت آموزشی کودکان حمایت کنیم👇
✏️ توسعه و عدالت آموزشی
(کانال تلگرامی موسسه مطالعاتی «حامیان فردا»):
@hamianefarda
✏️ شبکه یاری کودکان کار و خیابان
(شبکه متشکل از ۳۲ سازمان مردمنهاد فعال در حوزه حقوق کودک و کودکان کار) :
@koodakanekar
✏️ جامعه یاوری فرهنگی
(سابقه ۳۳ ساله در مدرسهسازی و بهبود کیفیت آموزشی استانهای محروم شرق کشور) :
@yavaricharity
✏️ جمعیت امداد دانشجویی _ مردمی امام علی (ع)
(فعال در حوزههای مختلف آسیبهای اجتماعی، بهویژه فقرزدایی آموزشی کودکان) :
@Fancommunity
✏️ انجمن حمایت از حقوق کودکان
(سابقه ۲۳ ساله ترویجی و اجرایی در فقرزدایی آموزشی کودکان) :
@irsprc_info
✏️ بنیاد کودک
(حمايت دانشآموزان مستعد نيازمند در ٢٦ نمایندگی سراسر ایران) :
@child_foundation
✏️ موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان
(طراح برنامه کتابخوانی برای کودکان محروم، با عنوان «با من بخوان») :
@koodaki_org
✏️ موسسه پژوهشی و آموزشی همنوا
(طراح ومجری پژوهش «کودکی در ایران» و دوره های آموزشی والدین) :
@HamnavaEdu
✏️ هم صحبتی
(کمپین حمایت از گفتگو در خانواده و رشد زبانی کودکان ایران) :
@hamsohbati
✏️ موسسه مهرآیین
(طراح اولین مدرسهبیمارستان در ایران) :
@Mehraien1395
✏️ موسسه خیریه مهر گیتی
(مدرسهسازی و تجهیز مدارس محروم به کتاب و رایانه و تجهیزات ورزشی) :
@MehrgitiNews
✏️ کمپین «ایران من»
(توسعه آموزشی و فرهنگی در استانهای محروم و مرزی) :
@iraneman_org
✏️ بنیاد تبسم
(موسسه مردمنهاد با رویکرد حمایت کودکان مستعد و نیازمند افغانستانی):
@tabassom_association
✏️ انجمن دوستداران کودک پویش
(توانمندسازی خانوادهمحور کودکان کار و بازمانده از تحصیل جنوب شرق تهران) :
@pooyeshngo
✏️ گروه آموزشی و پژوهشی آسمان در دانشگاه شریف
(آموزش تفکر سیستمی به کودکان و نوجوانان از طریق فعالیتهای جذاب):
@systemsthinking
✏️ موسسه حامی
(حمایت از توسعه فضاهای آموزشی و فرهنگی) :
@hami_association
✏️ بنیاد امام موسی صدر
(حامی دانش آموزان مستعد مناطق محروم):
@BonyadeSadr
✏️ مدرسه کودکان کار «صبح رویش»
(مجتمع خلاقیتی_مهارتی_آموزشی ویژه کودکان کار) :
@sobherouyesh
✏️ کمپین «به مهربانی مهر» :
@bemehrbani
✏️ نهاد فرزندان ایران زمین
فعال در امور آموزش و تندرستی (کودکان پیوندی سلولهای بنیادی و پلاکت) :
@Fizingo
✏️ جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان:
@jamiatdefaa
✏️ ویرا
(موسسه فعال در ارتقای کیفیت آموزش کودکان، در شهر ایلام) :
@Viraassociation
✏️ انجمن حامی
(حمایت زنان و کودکان پناهنده) :
@hamiorg
✏️ موسسه مهر طه
(حامي دختران نيازمند سرپرست) :
@mehretaha
✏️ پویش شرق آباد
(فعال در ارتقای کیفیت آموزشی کودکان سیستانوبلوچستان):
@ShargheAbad
✏️ موسسه شکرانه
(فعال در آموزش کودکان بازمانده از تحصیل، در منطقه سنگسیاه شیراز) :
@ShokranehMehrNikan
✏️ جمعیت حمایت از حقوق کودکان مهر زنده رود
(فعال در آموزش و توانمندسازی کودکان مناطق حاشیه ای اصفهان) :
@mehrezenderoodkidsesfahan
✏️ موسسه توانمندسازی مهر و ماه
(توانمندسازی زنان و کودکان در منطقه فرحزاد تهران) :
@Mehromahngo
✏️ کانون یاریگران دانشگاه صنعتی شریف
(تلاش دانشجویان برای لغو کار کودک و آموزش اجباری و رایگان برای همه) :
@yarigaran_sharif
✏️ کانون فرهنگی حمایتی کودکان کار _ کودکان کوشا
@kousha_ngo
✏️ انجمن حامیان کودکان کار و خیابان:
@spwsc
✏️ موسسه دارالاکرام
(اعطای بورسیه و حمایت آموزشی_فرهنگی_درمانی به کودکان مستعد واجد شرایط) :
@darolekram
✏️ گروه فرهنگی خیریه فردای سبز دانشگاه صنعتی شریف:
@fardayesabz
✏️ موسسه پژوهشی کودکان دنیا:
@koodakandonya
✏️ موسسه صبح آفرینش
(آموزش به کودکان زندانی و همچنین کودکان کار در شیراز) :
@sobheafarinesh
✏️ موسسه خيريه هفتصددانه
(حامي ايتام و خانوادههای بیسرپرست نيازمند) :
@kheyrieh700daneh
〰〰〰〰〰〰〰
کانال توسعه و عدالت آموزشی :
https://telegram.me/hamianefarda
در این پست ۳۶ کانال فعال در حوزه توسعه عدالت و کیفیت آموزشی کودکان معرفی شده است.
با فوروارد کردن این لیست، از توسعه عدالت و کیفیت آموزشی کودکان حمایت کنیم👇
✏️ توسعه و عدالت آموزشی
(کانال تلگرامی موسسه مطالعاتی «حامیان فردا»):
@hamianefarda
✏️ شبکه یاری کودکان کار و خیابان
(شبکه متشکل از ۳۲ سازمان مردمنهاد فعال در حوزه حقوق کودک و کودکان کار) :
@koodakanekar
✏️ جامعه یاوری فرهنگی
(سابقه ۳۳ ساله در مدرسهسازی و بهبود کیفیت آموزشی استانهای محروم شرق کشور) :
@yavaricharity
✏️ جمعیت امداد دانشجویی _ مردمی امام علی (ع)
(فعال در حوزههای مختلف آسیبهای اجتماعی، بهویژه فقرزدایی آموزشی کودکان) :
@Fancommunity
✏️ انجمن حمایت از حقوق کودکان
(سابقه ۲۳ ساله ترویجی و اجرایی در فقرزدایی آموزشی کودکان) :
@irsprc_info
✏️ بنیاد کودک
(حمايت دانشآموزان مستعد نيازمند در ٢٦ نمایندگی سراسر ایران) :
@child_foundation
✏️ موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان
(طراح برنامه کتابخوانی برای کودکان محروم، با عنوان «با من بخوان») :
@koodaki_org
✏️ موسسه پژوهشی و آموزشی همنوا
(طراح ومجری پژوهش «کودکی در ایران» و دوره های آموزشی والدین) :
@HamnavaEdu
✏️ هم صحبتی
(کمپین حمایت از گفتگو در خانواده و رشد زبانی کودکان ایران) :
@hamsohbati
✏️ موسسه مهرآیین
(طراح اولین مدرسهبیمارستان در ایران) :
@Mehraien1395
✏️ موسسه خیریه مهر گیتی
(مدرسهسازی و تجهیز مدارس محروم به کتاب و رایانه و تجهیزات ورزشی) :
@MehrgitiNews
✏️ کمپین «ایران من»
(توسعه آموزشی و فرهنگی در استانهای محروم و مرزی) :
@iraneman_org
✏️ بنیاد تبسم
(موسسه مردمنهاد با رویکرد حمایت کودکان مستعد و نیازمند افغانستانی):
@tabassom_association
✏️ انجمن دوستداران کودک پویش
(توانمندسازی خانوادهمحور کودکان کار و بازمانده از تحصیل جنوب شرق تهران) :
@pooyeshngo
✏️ گروه آموزشی و پژوهشی آسمان در دانشگاه شریف
(آموزش تفکر سیستمی به کودکان و نوجوانان از طریق فعالیتهای جذاب):
@systemsthinking
✏️ موسسه حامی
(حمایت از توسعه فضاهای آموزشی و فرهنگی) :
@hami_association
✏️ بنیاد امام موسی صدر
(حامی دانش آموزان مستعد مناطق محروم):
@BonyadeSadr
✏️ مدرسه کودکان کار «صبح رویش»
(مجتمع خلاقیتی_مهارتی_آموزشی ویژه کودکان کار) :
@sobherouyesh
✏️ کمپین «به مهربانی مهر» :
@bemehrbani
✏️ نهاد فرزندان ایران زمین
فعال در امور آموزش و تندرستی (کودکان پیوندی سلولهای بنیادی و پلاکت) :
@Fizingo
✏️ جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان:
@jamiatdefaa
✏️ ویرا
(موسسه فعال در ارتقای کیفیت آموزش کودکان، در شهر ایلام) :
@Viraassociation
✏️ انجمن حامی
(حمایت زنان و کودکان پناهنده) :
@hamiorg
✏️ موسسه مهر طه
(حامي دختران نيازمند سرپرست) :
@mehretaha
✏️ پویش شرق آباد
(فعال در ارتقای کیفیت آموزشی کودکان سیستانوبلوچستان):
@ShargheAbad
✏️ موسسه شکرانه
(فعال در آموزش کودکان بازمانده از تحصیل، در منطقه سنگسیاه شیراز) :
@ShokranehMehrNikan
✏️ جمعیت حمایت از حقوق کودکان مهر زنده رود
(فعال در آموزش و توانمندسازی کودکان مناطق حاشیه ای اصفهان) :
@mehrezenderoodkidsesfahan
✏️ موسسه توانمندسازی مهر و ماه
(توانمندسازی زنان و کودکان در منطقه فرحزاد تهران) :
@Mehromahngo
✏️ کانون یاریگران دانشگاه صنعتی شریف
(تلاش دانشجویان برای لغو کار کودک و آموزش اجباری و رایگان برای همه) :
@yarigaran_sharif
✏️ کانون فرهنگی حمایتی کودکان کار _ کودکان کوشا
@kousha_ngo
✏️ انجمن حامیان کودکان کار و خیابان:
@spwsc
✏️ موسسه دارالاکرام
(اعطای بورسیه و حمایت آموزشی_فرهنگی_درمانی به کودکان مستعد واجد شرایط) :
@darolekram
✏️ گروه فرهنگی خیریه فردای سبز دانشگاه صنعتی شریف:
@fardayesabz
✏️ موسسه پژوهشی کودکان دنیا:
@koodakandonya
✏️ موسسه صبح آفرینش
(آموزش به کودکان زندانی و همچنین کودکان کار در شیراز) :
@sobheafarinesh
✏️ موسسه خيريه هفتصددانه
(حامي ايتام و خانوادههای بیسرپرست نيازمند) :
@kheyrieh700daneh
〰〰〰〰〰〰〰
کانال توسعه و عدالت آموزشی :
https://telegram.me/hamianefarda
#سفر_در_تعطیلات
#خطاهای_ادراکی
#تصمیم_گیری
دَن اَریلی، استاد دانشگاه دوک و از متخصصان حوزهٔ اقتصاد رفتاری است. وی کتابی دارد با عنوان «predictably irrational» که در فارسی به «نابخردیهای پیشبینیپذیر» ترجمه شده است. این کتاب دربارهٔ نابخردیهای آدمی است؛ یعنی دربارهٔ فاصلهٔ ما از بی عیب و نقص بودن. مدعای کتاب این است که ما نهتنها نابخردیم، بلکه این نابخردیهای ما بهطرز پیشبینیپذیری تکرار شده و بارها و بارها رخ میدهند.
حال درک اینکه چگونه ما به طرز پیشبینیپذیری دچار نابخردی میشویم، خود نقطهٔ آغازی است برای بهبود بخشیدن به تصمیمگیریهایمان و تغییر دادن شیوهٔ زندگیمان به سمت بهترشدن.
به نظر میرسد یکی از مصادیق نابخردیهای پیشبینیپذیر که بارها و بارها تکرار شده و همچنان ادامه دارد، تصمیم سفر به شمال کشور در تعطیلات است. اینکه تعداد زیادی از ما انتخاب میکنیم مسیری سه چهار ساعته را ده دوازده ساعته طی کنیم، خدمات پذیرایی و اسکان را با کیفیت پایینتر و هزینهٔ بالاتر دریافت کنیم و به دلیل شلوغی بیشازحد، نتوانیم از مناظر زیبا و چشماندازهای طبیعی بهره و حظ کافی ببریم. دستاورد نهایی چنین سفرهایی هم معمولاً نوعی خستگی پس از سفر است که باید در روز یا روزهای پس از تعطیلات فکری برای آن کرد.
آیا شما هم تاکنون چنین تصمیماتی گرفتهاید؟
انتخابهای جایگزین شما چه چیزهایی بوده است؟
چه مصادیق دیگری از پدیدههای پیک یا اوج مصرف در ذهن دارید؟
@systemsthinking
#خطاهای_ادراکی
#تصمیم_گیری
دَن اَریلی، استاد دانشگاه دوک و از متخصصان حوزهٔ اقتصاد رفتاری است. وی کتابی دارد با عنوان «predictably irrational» که در فارسی به «نابخردیهای پیشبینیپذیر» ترجمه شده است. این کتاب دربارهٔ نابخردیهای آدمی است؛ یعنی دربارهٔ فاصلهٔ ما از بی عیب و نقص بودن. مدعای کتاب این است که ما نهتنها نابخردیم، بلکه این نابخردیهای ما بهطرز پیشبینیپذیری تکرار شده و بارها و بارها رخ میدهند.
حال درک اینکه چگونه ما به طرز پیشبینیپذیری دچار نابخردی میشویم، خود نقطهٔ آغازی است برای بهبود بخشیدن به تصمیمگیریهایمان و تغییر دادن شیوهٔ زندگیمان به سمت بهترشدن.
به نظر میرسد یکی از مصادیق نابخردیهای پیشبینیپذیر که بارها و بارها تکرار شده و همچنان ادامه دارد، تصمیم سفر به شمال کشور در تعطیلات است. اینکه تعداد زیادی از ما انتخاب میکنیم مسیری سه چهار ساعته را ده دوازده ساعته طی کنیم، خدمات پذیرایی و اسکان را با کیفیت پایینتر و هزینهٔ بالاتر دریافت کنیم و به دلیل شلوغی بیشازحد، نتوانیم از مناظر زیبا و چشماندازهای طبیعی بهره و حظ کافی ببریم. دستاورد نهایی چنین سفرهایی هم معمولاً نوعی خستگی پس از سفر است که باید در روز یا روزهای پس از تعطیلات فکری برای آن کرد.
آیا شما هم تاکنون چنین تصمیماتی گرفتهاید؟
انتخابهای جایگزین شما چه چیزهایی بوده است؟
چه مصادیق دیگری از پدیدههای پیک یا اوج مصرف در ذهن دارید؟
@systemsthinking
Forwarded from Systems Thinking
#تفکرسیستمی_در_مدرسه
تفکر سیستمی در مدرسه
ویژه معلمان، مدیران و کارشناسان آموزشی
سطح یک: ۲۶-۳۰ تیر / ۲۳-۲۷ مرداد
سطح دو: ۱۳-۱۷ شهریور
محل برگزاري: دانشگاه شريف
لینک ثبت نام:
https://goo.gl/1huoR7
تفکر سیستمی در مدرسه
ویژه معلمان، مدیران و کارشناسان آموزشی
سطح یک: ۲۶-۳۰ تیر / ۲۳-۲۷ مرداد
سطح دو: ۱۳-۱۷ شهریور
محل برگزاري: دانشگاه شريف
لینک ثبت نام:
https://goo.gl/1huoR7
Forwarded from Systems Thinking
مطالعه مطالب این کانال را به دوستانی که علاقمند به مباحث علمی در خصوص زندگی اصیل و اصالت در رفتارهای انسانی هستند توصیه می کنم:
https://telegram.me/onauthenticity
https://telegram.me/onauthenticity
#گفتگو
ممکنه به نظر خودمون فقط یه اظهار نظر ساده بیاد، اما طرف مقابل ممکنه برداشتهایی بکنه که عامل دلگیری و عصبانتیش بشه.
منبع: کانال مدرسه افروز
@AfroozSchool
ممکنه به نظر خودمون فقط یه اظهار نظر ساده بیاد، اما طرف مقابل ممکنه برداشتهایی بکنه که عامل دلگیری و عصبانتیش بشه.
منبع: کانال مدرسه افروز
@AfroozSchool
#طراحی_مسیر_زندگی
#وابستگی_به_مسیر
#بهزادی
تکرار آدم را پیر می کند...
تکرار قدرت تفکر را از آدم می گیرد.
برای همین است که راه تکراری نمی روم.
یک روز از اتوبان صیاد، یک روز از اتوبان امام علی، یک روز از خیابان پاسداران، یک روز نصف راه از صیاد نصف راه از پاسداران و..و...و....
راه های زیادی برای رسیدن به خانه خودمان پیدا کرده ام و تازه می فهمم چقدر راه های دسترسی برای رسیدن به خانه ام دارم.
امسال تصمیم گرفتم از مدرسه ای که ۱٢سال است در آن تدریس می کنم بیرون بیایم.
همه گفتند کجا می روی؟
کارت عاقلانه نیست.
آدم زمین سفت زیر پایش را رها نمی کند برود یک جای نامطمئن بایستد...
ممکن است تو را بفرستند متوسطه یک، ممکن است بفرستند ابتدایی...
اما هیچکدام از اینها برای من یک تهدید نیست...
حالا که فرم انتقالی و امضای موافقت مدیرم را گرفته ام دارم فرصت ها را می بینم.
سال گذشته در چنین روزی به خودم فقط یک فرصت داده بودم.
تدریس هندسه در یک مدرسه هوشمند...
اما امروز فرصت های زیادی پیش روی منست که حق انتخاب دارم...
به نظرم حق انتخاب هم مثل خیلی از چیزهای دیگر زندگی یک هدیه بزرگ الهی است.
چند مدیر با من تماس گرفته اند و چند تا پیشنهاد خوب به من شده...
من از احساس تعلق به یک جای خاص، رسیده ام به یک حس معلق بودن...
هنوز تصمیمی نگرفته ام ولی جالب است که اصلا نگران سال آینده نیستم.
اینروزها رها شده ام و دارم حس رهایی را با لذت تمام تجربه می کنم...
نگران هیچ تصمیمی از جانب کسی نیستم و تحت هر شرایطی به تأثیر گذاری خودم ایمان دارم.
اینروزها من انتخاب کرده ام که حق انتخاب داشته باشم😄
نویسنده: پروانه بهزادی آزاد
https://telegram.me/systemsthinking
#وابستگی_به_مسیر
#بهزادی
تکرار آدم را پیر می کند...
تکرار قدرت تفکر را از آدم می گیرد.
برای همین است که راه تکراری نمی روم.
یک روز از اتوبان صیاد، یک روز از اتوبان امام علی، یک روز از خیابان پاسداران، یک روز نصف راه از صیاد نصف راه از پاسداران و..و...و....
راه های زیادی برای رسیدن به خانه خودمان پیدا کرده ام و تازه می فهمم چقدر راه های دسترسی برای رسیدن به خانه ام دارم.
امسال تصمیم گرفتم از مدرسه ای که ۱٢سال است در آن تدریس می کنم بیرون بیایم.
همه گفتند کجا می روی؟
کارت عاقلانه نیست.
آدم زمین سفت زیر پایش را رها نمی کند برود یک جای نامطمئن بایستد...
ممکن است تو را بفرستند متوسطه یک، ممکن است بفرستند ابتدایی...
اما هیچکدام از اینها برای من یک تهدید نیست...
حالا که فرم انتقالی و امضای موافقت مدیرم را گرفته ام دارم فرصت ها را می بینم.
سال گذشته در چنین روزی به خودم فقط یک فرصت داده بودم.
تدریس هندسه در یک مدرسه هوشمند...
اما امروز فرصت های زیادی پیش روی منست که حق انتخاب دارم...
به نظرم حق انتخاب هم مثل خیلی از چیزهای دیگر زندگی یک هدیه بزرگ الهی است.
چند مدیر با من تماس گرفته اند و چند تا پیشنهاد خوب به من شده...
من از احساس تعلق به یک جای خاص، رسیده ام به یک حس معلق بودن...
هنوز تصمیمی نگرفته ام ولی جالب است که اصلا نگران سال آینده نیستم.
اینروزها رها شده ام و دارم حس رهایی را با لذت تمام تجربه می کنم...
نگران هیچ تصمیمی از جانب کسی نیستم و تحت هر شرایطی به تأثیر گذاری خودم ایمان دارم.
اینروزها من انتخاب کرده ام که حق انتخاب داشته باشم😄
نویسنده: پروانه بهزادی آزاد
https://telegram.me/systemsthinking
ظرفیتِ یادگیری، موهبت است،
تواناییِ یادگیری، مهارت،
و تمایلِ به یادگیری، انتخاب.
برایان هِربِرت؛ نویسنده
@systemsthinking
تواناییِ یادگیری، مهارت،
و تمایلِ به یادگیری، انتخاب.
برایان هِربِرت؛ نویسنده
@systemsthinking
#درمان_بدتر_از_درد
پرتگاه مدل شوروی سابق
برای حقوق دولتمردان
قبلا اشاره شد که دو گروه، مدافع وضعیت فعلی پرداختیها به مدیران دولتی هستند. گروهی به دلیل ذینفع بودن در فیشهای نجومی، وضعیت فعلی را مطلوب میدانند و با اصلاح این مناسبات غلط مخالفت میکنند و گروهی دیگر با خلط مرز بخش خصوصی و دولت چنین القا میکنند که حقوق باید با عملکرد در ارتباط باشد و در همه دنیا هم این ارتباط برقرار است! گروه دوم این واقعیت را تحریف میکند که رابطه بین عملکرد و حقوق در تمام دنیا فقط در بخش خصوصی برقرار است و نه در بخش دولتی!
این تفکر غلطی است که فرمول بخش خصوصی به بخش دولتی تعمیم یابد و اتفاقا تمام فجایع نجومی در همین تفکر غلط ریشه دارد و بر خلاف القاء گروه دوم، چنین مبنای نادرستی حتی در کشورهای سرمایهداری از جمله آمریکا و اروپا هم مرسوم نیست. حقوق مديران دولتي در تمام اين كشورها رقمي ثابت، مشخص و بسيار كمتر از بخش خصوصي است و هيچ پاداش و اضافه كار و رديف خاص ديگري هم به آن پيوست نيست.
طنز تلخ داستان اتفاقا این است که فکر غلط گروه دوم، مبنای عمل در شوروی سابق بود که فجایع اقتصادی آن بر کسی پوشیده نماند و نیازی به تکرار ندارد. در خصوص مرتبط کردن پرداختیها به عملکرد در این امپراطوری شیطانی، یکی از اساتید مثال جالبی میزند که ذکر آن خالی از لطف نیست. میگویند زمانی به کارخانههای میخسازی گفتند عملکرد شما را بر حسب تناژ تولیدی می سنجیم، بلافاصله میخ ریز کمیاب شد چرا که همه به سمت میخ طویله شیفت کردند! دیدند نمیشود گفتند از این به بعد عملکرد شما را بر حسب تعداد میخ تولیدی می سنجیم، بلافاصله میخ طویله کمیاب شد! معلوم نيست این تمثیل واقعی است یا نیست، اما تصویری از سیاستگذاری بسیار آشنا در بسیاری از جنبه ها ترسیم می کند!
منبع: کانال علی میرزاخانی
@systemsthinking
پرتگاه مدل شوروی سابق
برای حقوق دولتمردان
قبلا اشاره شد که دو گروه، مدافع وضعیت فعلی پرداختیها به مدیران دولتی هستند. گروهی به دلیل ذینفع بودن در فیشهای نجومی، وضعیت فعلی را مطلوب میدانند و با اصلاح این مناسبات غلط مخالفت میکنند و گروهی دیگر با خلط مرز بخش خصوصی و دولت چنین القا میکنند که حقوق باید با عملکرد در ارتباط باشد و در همه دنیا هم این ارتباط برقرار است! گروه دوم این واقعیت را تحریف میکند که رابطه بین عملکرد و حقوق در تمام دنیا فقط در بخش خصوصی برقرار است و نه در بخش دولتی!
این تفکر غلطی است که فرمول بخش خصوصی به بخش دولتی تعمیم یابد و اتفاقا تمام فجایع نجومی در همین تفکر غلط ریشه دارد و بر خلاف القاء گروه دوم، چنین مبنای نادرستی حتی در کشورهای سرمایهداری از جمله آمریکا و اروپا هم مرسوم نیست. حقوق مديران دولتي در تمام اين كشورها رقمي ثابت، مشخص و بسيار كمتر از بخش خصوصي است و هيچ پاداش و اضافه كار و رديف خاص ديگري هم به آن پيوست نيست.
طنز تلخ داستان اتفاقا این است که فکر غلط گروه دوم، مبنای عمل در شوروی سابق بود که فجایع اقتصادی آن بر کسی پوشیده نماند و نیازی به تکرار ندارد. در خصوص مرتبط کردن پرداختیها به عملکرد در این امپراطوری شیطانی، یکی از اساتید مثال جالبی میزند که ذکر آن خالی از لطف نیست. میگویند زمانی به کارخانههای میخسازی گفتند عملکرد شما را بر حسب تناژ تولیدی می سنجیم، بلافاصله میخ ریز کمیاب شد چرا که همه به سمت میخ طویله شیفت کردند! دیدند نمیشود گفتند از این به بعد عملکرد شما را بر حسب تعداد میخ تولیدی می سنجیم، بلافاصله میخ طویله کمیاب شد! معلوم نيست این تمثیل واقعی است یا نیست، اما تصویری از سیاستگذاری بسیار آشنا در بسیاری از جنبه ها ترسیم می کند!
منبع: کانال علی میرزاخانی
@systemsthinking
مطالعه مطالب کانال «اقتصاد اجتماعی» را به دوستانی که علاقمند به تحلیل اقتصادی مسایل روز کشور در حوزه های «آموزش»، «سلامت» و «توسعه» هستند توصیه می کنم.
https://telegram.me/Social_Economics
https://telegram.me/Social_Economics
آیا #عوام_زده هستیم یا #تابع_قانون؟
به قلم امیر شاهرخی
هر روز تصمیماتی در بخش های مختلف نهادهای عمومی می بینیم که پس از توجه رسانه ها لغو می شود، از مجوز حقوق های بالا گرفته تا لغو مزایده فلان خانه تاریخی.
در این باره به نظرم دو موضوع قابل توجه است:
۱. نقش رسانه ها مهم است،
از جمله رسانه های غیر همسو با جناح حاکم که حتی گاه «با انگیزه ای غیر از اصلاح» اخبار را منتشر می کنند، اما نتیجه تفاوتی نمی کند و در شفافیت خدمات عمومی و پاسخگو نگاه داشتن مسئولان تاثیر به سزایی دارند، گرچه مثبت یا منفی بودن نتیجه عملی این نقش رسانه ها، به گونه ای که خواهد آمد بستگی به نوع واکنش مسئولان دارد.
۲. واکنش سازمانها باید منطقی باشد،
درباره واکنش سازمانها به اخبار منتشره چند پرسش نیز در ذهن ایجاد می شود:
▪️آیا تصمیمات گرفته شده قانونی هستند یا نه؟
-اگر قانونی هستند چرا به این سرعت و بدون توضیح قابل قبولی لغو می شوند؟
-اگر قانونی نیستند مسئولیت برخورد با تصمیمات غیر قانونی با کیست؟
▪️ آیا خود سازمان هم تازه بعد از رسانه ای شدن اخبار متوجه نادرست بودن تصمیمات شان می شوند؟
-فرض خوب این است که بله، البته اگر چنین باشد تغییر و اصلاح تصمیم اتفاق مبارکی است، هرچند می توان پرسید که چرا این بررسی ها و بحث ها و دریافت نظرات کارشناسانه قبل از تصمیم گیری و اقدام انجام نگرفته بودند؟ به هر صورت در این شرایط رسانه ها اثری اصلاحی و مثبت دارند.
-فرض بدبینانه تر این است که تخلفی عمدی در حال وقوع بوده که هوشیاری رسانه ها جلوی آن را گرفته است. در این شرایط نیز اثر کنش رسانه ها مثبت است.
-اما بدتر و نگران کننده تر این است که واکنش برای «نمایش پاسخگویی به افکار عمومی» است که قبل از بررسی کافی و اطمینان از نادرست بودن تصمیم، و یا حتی با اطمینان از درستی تصمیم، نظام تصمیم گیری را به سمت «عوام زدگی» و «سیاست زدگی» می برد. در چنین شرایطی قطعا نقش رسانه ها در ترکیب با شیوه واکنش سازمانها به نقشی مخرب تبدیل خواهد شد.
برای جلوگیری از عوام زدگی، مسئولان طبعا باید کاری را که فکر می کنند درست است انجام دهند و اگر در مواردی هم مطمئن شدند جامعه خواستار چیز دیگری مخالف تشخیص آنها است، برای احترام به نظر جمع و جلوگیری از استبداد رای، از مسئولیت کناره گیری کنند و اجازه دهند افراد دیگری که به خواسته مطرح شده اعتقاد دارند موضوعات را دنبال کنند.
منبع: @changelink
https://telegram.me/systemsthinking
به قلم امیر شاهرخی
هر روز تصمیماتی در بخش های مختلف نهادهای عمومی می بینیم که پس از توجه رسانه ها لغو می شود، از مجوز حقوق های بالا گرفته تا لغو مزایده فلان خانه تاریخی.
در این باره به نظرم دو موضوع قابل توجه است:
۱. نقش رسانه ها مهم است،
از جمله رسانه های غیر همسو با جناح حاکم که حتی گاه «با انگیزه ای غیر از اصلاح» اخبار را منتشر می کنند، اما نتیجه تفاوتی نمی کند و در شفافیت خدمات عمومی و پاسخگو نگاه داشتن مسئولان تاثیر به سزایی دارند، گرچه مثبت یا منفی بودن نتیجه عملی این نقش رسانه ها، به گونه ای که خواهد آمد بستگی به نوع واکنش مسئولان دارد.
۲. واکنش سازمانها باید منطقی باشد،
درباره واکنش سازمانها به اخبار منتشره چند پرسش نیز در ذهن ایجاد می شود:
▪️آیا تصمیمات گرفته شده قانونی هستند یا نه؟
-اگر قانونی هستند چرا به این سرعت و بدون توضیح قابل قبولی لغو می شوند؟
-اگر قانونی نیستند مسئولیت برخورد با تصمیمات غیر قانونی با کیست؟
▪️ آیا خود سازمان هم تازه بعد از رسانه ای شدن اخبار متوجه نادرست بودن تصمیمات شان می شوند؟
-فرض خوب این است که بله، البته اگر چنین باشد تغییر و اصلاح تصمیم اتفاق مبارکی است، هرچند می توان پرسید که چرا این بررسی ها و بحث ها و دریافت نظرات کارشناسانه قبل از تصمیم گیری و اقدام انجام نگرفته بودند؟ به هر صورت در این شرایط رسانه ها اثری اصلاحی و مثبت دارند.
-فرض بدبینانه تر این است که تخلفی عمدی در حال وقوع بوده که هوشیاری رسانه ها جلوی آن را گرفته است. در این شرایط نیز اثر کنش رسانه ها مثبت است.
-اما بدتر و نگران کننده تر این است که واکنش برای «نمایش پاسخگویی به افکار عمومی» است که قبل از بررسی کافی و اطمینان از نادرست بودن تصمیم، و یا حتی با اطمینان از درستی تصمیم، نظام تصمیم گیری را به سمت «عوام زدگی» و «سیاست زدگی» می برد. در چنین شرایطی قطعا نقش رسانه ها در ترکیب با شیوه واکنش سازمانها به نقشی مخرب تبدیل خواهد شد.
برای جلوگیری از عوام زدگی، مسئولان طبعا باید کاری را که فکر می کنند درست است انجام دهند و اگر در مواردی هم مطمئن شدند جامعه خواستار چیز دیگری مخالف تشخیص آنها است، برای احترام به نظر جمع و جلوگیری از استبداد رای، از مسئولیت کناره گیری کنند و اجازه دهند افراد دیگری که به خواسته مطرح شده اعتقاد دارند موضوعات را دنبال کنند.
منبع: @changelink
https://telegram.me/systemsthinking
#طراحی_مسیر_زندگی
#زندگی_اصیل
چهل ساله شدم
به قلم علی اکبر کاویانی
https://telegram.me/systemsthinking
در روزگاران قدیم، زندگی سختتر بود. کودکان از سن پایین، بار سنگین زندگی را بر دوش میگرفتند و در آستانهی 15 سالگی، بسیار بیشتر از افراد بالغ امروزی سرد و گرم دنیا را میچشیدند. زودتر بزرگ میشدند. بیشتر مسئولیت بر دوش داشتند.
اکنون نیزکمابیش در مناطق محرومتر کشور ما یا هرکجای دیگر دنیا، همین وضع را میتوان دید. یک فرزند عشایر، یک چوپان جوان روستایی یا یک کودک هندی و افریقایی که از کوچکی در دامان طبیعت و همپای دشت و جنگل و رودخانه زندگی میکنند و با حیوانات اهلی و وحشی رودررو میشوند و سرما و گرمای خشن طبیعت، آبدیدهشان میکند، با من شهرنشین که تحمل خراشی بر پوست ندارم تفاوت بسیاری دارند.
کودکی که از خُردی، نانآور خانواده میشده را نمیتوان با انسانی امروزی که تا 50 سالگی هم ممکن است سربار والدین باشد مقایسه کرد.
تا همین چند دهه پیش، اندیشه و رفتار افراد تا حد زیادی مبتنی بر تجارب و دستاوردهای شخصی بود، ولی اکنون بخش زیادی از آن «عاریتی» است. کمتر کسی را میبینم که استقلال اندیشه داشته باشد. حرف بسیار است، اما از جنس نقل قول، نه از جنس اندیشه. بیشتر حامل هستیم، نه عامل.
داشتم فکر میکردم که شاید دیگر در این دور و زمانه نتوان 40سالگی را سن پختگی نامید. البته شاید برای برخی سن پختگی شغلی و تخصصی باشد، ولی در همین حد. نه بیشتر. آن هم در دوران امروزی که حتی در یک زیرشاخه از یک رشتهی علمی، عمری طی میشود و نهایتا اعتراف میکنیم که «هیچ نمیدانیم». بوعلی هم در این عصر اگر میبود، حکیم جامعالاطراف نمیتوانست باشد. اصلا شدنی نیست.
به پشت سرم که نگاه میکنم نمیدانم این 40سال چگونه گذشته. هرچه بوده خیلی سریع بوده. اصلا انگار دوران مدرسه که تمام شده، زمان مشغول دویدن شده است.
با خودم فکر میکنم یک زمانی 40سالگی سن پختگی بود. افراد در این سن دانشمند میشدند، حکیم میشدند، عارف میشدند... من کجای کار هستم
وبلاگ علی اکبر کاویانی:
shortcut.persianblog.ir
#زندگی_اصیل
چهل ساله شدم
به قلم علی اکبر کاویانی
https://telegram.me/systemsthinking
در روزگاران قدیم، زندگی سختتر بود. کودکان از سن پایین، بار سنگین زندگی را بر دوش میگرفتند و در آستانهی 15 سالگی، بسیار بیشتر از افراد بالغ امروزی سرد و گرم دنیا را میچشیدند. زودتر بزرگ میشدند. بیشتر مسئولیت بر دوش داشتند.
اکنون نیزکمابیش در مناطق محرومتر کشور ما یا هرکجای دیگر دنیا، همین وضع را میتوان دید. یک فرزند عشایر، یک چوپان جوان روستایی یا یک کودک هندی و افریقایی که از کوچکی در دامان طبیعت و همپای دشت و جنگل و رودخانه زندگی میکنند و با حیوانات اهلی و وحشی رودررو میشوند و سرما و گرمای خشن طبیعت، آبدیدهشان میکند، با من شهرنشین که تحمل خراشی بر پوست ندارم تفاوت بسیاری دارند.
کودکی که از خُردی، نانآور خانواده میشده را نمیتوان با انسانی امروزی که تا 50 سالگی هم ممکن است سربار والدین باشد مقایسه کرد.
تا همین چند دهه پیش، اندیشه و رفتار افراد تا حد زیادی مبتنی بر تجارب و دستاوردهای شخصی بود، ولی اکنون بخش زیادی از آن «عاریتی» است. کمتر کسی را میبینم که استقلال اندیشه داشته باشد. حرف بسیار است، اما از جنس نقل قول، نه از جنس اندیشه. بیشتر حامل هستیم، نه عامل.
داشتم فکر میکردم که شاید دیگر در این دور و زمانه نتوان 40سالگی را سن پختگی نامید. البته شاید برای برخی سن پختگی شغلی و تخصصی باشد، ولی در همین حد. نه بیشتر. آن هم در دوران امروزی که حتی در یک زیرشاخه از یک رشتهی علمی، عمری طی میشود و نهایتا اعتراف میکنیم که «هیچ نمیدانیم». بوعلی هم در این عصر اگر میبود، حکیم جامعالاطراف نمیتوانست باشد. اصلا شدنی نیست.
به پشت سرم که نگاه میکنم نمیدانم این 40سال چگونه گذشته. هرچه بوده خیلی سریع بوده. اصلا انگار دوران مدرسه که تمام شده، زمان مشغول دویدن شده است.
با خودم فکر میکنم یک زمانی 40سالگی سن پختگی بود. افراد در این سن دانشمند میشدند، حکیم میشدند، عارف میشدند... من کجای کار هستم
وبلاگ علی اکبر کاویانی:
shortcut.persianblog.ir