Systems Thinking – Telegram
Systems Thinking
5.46K subscribers
753 photos
103 videos
82 files
648 links
Download Telegram
#تفکرسیستمی_در_خانواده
شتاب در کار #خیر

در جلسه گذشته تیم مطالعات قرآنی گروه آسمان به مطالعه و گفتگو در مورد آیه ۶۱ سوره مومنون پرداختیم:

أُولَٰئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ

این تجربه را یکی از اعضای گروه در این زمینه برایمان ارسال کرده است:
=====================

در حالی که دارم پرتقال میخورم، به شتاب در خیرات فکر می کنم. حواسم نیست و ناگهان آب پرتقال بدجوری در گلویم می پرد و حالت خفگی به من دست می دهد. مادرم در آشپزخانه مشغول انجام کاری است و من را می بیند. از چهره ی مادرم می فهمم که ظاهراً اوضاعم خیلی نگران کننده است. مادر کارش را فوری زمین می گذارد و به سوی من می دود. به دلیل درد پا خیلی وقت است که این چنین ندویده. چند بار به پشتم می زند و سرفه ام بند نمی آید. مادر من را به جلو خم می کند و دوباره محکم تر به پشتم می زند. بالاخره سرفه ام را کنترل می کنم هر چند هنوز بند نیامده. با خودم فکر می کنم "به جز یک مورد، یادم نمی آید که من قبلا در کمک به کسی این همه شتاب کرده باشم."

یاد به تاخیر انداختن هایم می افتم، وقتی که مادر از من درخواست انجام کاری دارد. "بگذار به این کارم برسم..."، جمله ای که معمولا در ذهنم چرخ می خورد. تصمیم می گیرم که در خدمت به مادرم سرعت بالاتری به خرج دهم. در چند مورد کوچک موفق می شوم. اما هنوز مواردی هست که موفق نمی شوم. مثلا وسیله ای از چند ماه پیش قرار بوده برای خانه بخرم اما هنوز وقت نگذاشته ام که بخرم. البته کارمان بدون آن هم راه می افتد، اما کمی سخت تر.

در درمانگاه منتظر آژانس هستیم تا به خانه برگردیم. خانمی از اتاق سونوگرافی بیرون می آید و با تعجب می گوید که باردار است. از طرف دیگر سنگ کلیه دارد و هفته آینده وقت جراحی دارد. نگران است و نمی داند باید چه کند. سونوگرافیست با حوصله به سوالاتش پاسخ نداده و از دست او هم ناراحت است. شروع به درد دل با مادرم می کند. آژانس رسیده است و من باید به مادر بگویم که برویم. سعی می کنم «#تامل در حین اقدام» داشته باشم. تصمیم می گیرم در رفتن شتاب نکنیم و به حرف های آن خانم گوش بدهیم، هر چند راننده آژانس معطل شود.

در طی نوشتن این متن چهار بار از سر آن بلند می شوم. هر بار مادرم برای کاری صدایم می زند.

https://telegram.me/systemsthinking
ST_Workshop_Khouzestan_v5_13951001.pdf
947.5 KB
اسلایدهای کارگاه های تفکر سیستمی برای مدیران مدارس استان خوزستان

اهواز و بهبهان
اول و دوم دی ماه ۱۳۹۵

@systemsthinking
13951007-STinProblemSolving_Workshop_IRIMC_v2.pdf
3 MB
اسلایدهای سمینار «مهارت های تفکر سیستمی برای مواجهه با مسایل پیچیده»

هفتم دی ماه ۱۳۹۵
چهاردهمین کنفرانس بین المللی مدیریت

@systemsthinking
"هرگز نمی‌توان یک سازمان بزرگ را براساس سازمان موفق دیگری بنا نمود، همانطور که هیچ فردی نمی‌تواند با تقلید از فرد دیگری به عظمت و بزرگی برسد."

پیتر سنگه
در کتاب پنجمین فرمان

@systemsthinking
#حراست
#تفکر_ساختار_به_عنوان_علت

سکانس اول:
این هفته از شنبه تا چهارشنبه با کارگاه یادگیری و تفکر سیستمی میهمان مدیران و کادر آموزشی مدرسه ستوده هستیم.
امروز هم صبح و بعد از ظهر با اجرای بازی طراحی مسیر زندگی، فرصت یادگیری خوبی فراهم شد.

سکانس دوم:
چند هفته ایست که اداره امور مالیاتی مشغول بررسی پرونده مالیات بر ارزش افزوده شرکتی است که تا چند سال پیش رییس هیات مدیره اش بودم. بعد از هفت سال تازه یادشان افتاده که اسناد را بررسی کنند.

دیروز تماس گرفتند و گفتند برای توضیح پرونده باید حضور داشته باشی. تا شنبه فرصت خواستم تا بتوانم بعد از کارگاه های آموزشی هفته جاری، در اداره دارایی حاضر شوم. گفتند کار عجله است و نمی توانیم صبر کنیم! قرار شد امروز ممیز پرونده بعد از ساعت اداری در اداره بماند و بعد از کارگاه به اداره امور مالیاتی بروم و سوابق را توضیح دهم.

سکانس سوم:
کارمند حراست اداره ارزش افزوده به درون راهم نمی دهد.
می گویم که ممیز منتظرم است.
می گوید که ساعت اداری تمام شده.
می گویم که می دانم و با این حال به دعوت ممیز آمده ام.
قبول نمی کند. خواهش می کنم با ممیز تماس بگیرد. می گوید که شماره داخلی ممیز را نمی داند. یکی از ممیزها در حال خروج از اداره، فردی که همراه من است را می شناسد و به حراست می گوید که ممیز پرونده منتظر ماست. قبول نمی کند. داخلی ممیز را می پرسم و از حراست می خواهم با ممیز تماس بگیرد و اطلاع دهد که ما آمده ایم.

شروع به فحاشی و توهین می کند و به سمت ما می آید و هل می دهد که از در بیرونمان کند. از توهین هایش ناراحت شده ام و می خواهم که صورتجلسه شود. همکار ممیز به او اطلاع می دهد. ممیز می آید و از ما عذرخواهی می کند. مسوول حراست به تندی با ممیز صحبت می کند و می گوید که از او و از رییس اداره امور مالیاتی دستور نمی گیرد و تنها به اداره کل حراست پاسخگو خواهد بود.

اولین باری نیست که با قصه #حراست مواجه می شوم. می دانم که این ساختار غلط حراست در سال های اخیر است که این رفتارهای غلط را به وجود می آورد. این ساختار غلط، ناشی از یک مدل ذهنی معیوب است. تفکر امنیتی که در سال های اخیر بر سازمان ها حاکم شده، انتظامات که در خدمت سازمان بوده را به #حراست که نهادی امنیتی و فراسازمانی است تبدیل کرده است.

مکرر در دانشگاه ها و سازمان های دیگر دیده ام که رییس دانشگاه و رییس سازمان هم حریف #حراست نیستند و به جای رفتار محترمانه و رعایت حرمت میهمان، با مراجعانی که افراد محترمی هستند، رفتار امنیتی و تهاجمی صورت می پذیرد.

تا زمانی که #ساختار #حراست تغییر نکند، این رفتارها و آسیب ها و بی احترامی ها ادامه خواهد داشت. تغییر این ساختار نیازمند تغییر در #تفکر_امنیتی فعلی است.

https://telegram.me/systemsthinking
#مجله_رشد

مجله رشد مدرسه فردا - دی ۱۳۹۵ منتشر شد

@systemsthinking
1258.pdf
2.6 MB
#مجله_رشد

مجله رشد مدرسه فردا - دی ۱۳۹۵

@systemsthinking
#سیگار
#بیشعوری

داخل ماشین می نشینم.
راننده حرکت می کند.
در مسیر برای سوار کردن مسافر دیگری توقف می کند.
مسافر سیگار در دست دارد.
در حال سوار شدن با سیگار است.

می گویم که: می خواهی با سیگار سوار شوی؟
عقب می رود و می گوید که سوار نمی شوم.
راننده ناراحت می شود. می گوید که سوار شو ولی شیشه را پایین بده.
می گویم که من پیاده می شوم.
صرف نظر می کند و حرکت می کند.

می گوید که اشتباه کردم سوارت کردم.
می گویم که راه جبران باز است.
اگر پیاده ام کنی هم کرایه خودم را می دهم و هم کرایه مسافری که سوار نشد را.

می گوید که اگر برسانمت کرایه دو نفر را حساب می کنی؟
می گویم که اگر برسانیم کرایه یک نفر را می دهم. اما اگر کسی هستی که حاضری مسافرت را پیاده کنی، حاضرم کرایه دو نفر را بدهم تا با تو نیایم...

https://telegram.me/systemsthinking
#مجله_رشد

مجله رشد معلم - دی ۱۳۹۵ منتشر شد

@systemsthinking
1244.pdf
6 MB
#مجله_رشد

مجله رشد معلم - دی ۱۳۹۵

@systemsthinking
#اقتصاد_ایران
نرخ #ارز

توجه: این نوشته به شدت ساده سازی شده تا برای اکثر مخاطبان قابل استفاده باشد.

سالهاست که دولت های مختلف سیاست مشابهی در مورد نرخ ارز اعلام می کنند: تلاش برای ثابت نگهداشتن نرخ ارز.

البته ممکن است عمل با حرف متفاوت باشد. اما در سخنرانی ها مدام گفته می شود که دولت مخالف افزایش نرخ ارز است.

چرا با این وجود، نرخ ارز دایما افزایش داشته؟

سوال اول: ارز از کجا می آید؟
عمده ارزی که به کشور می آید یا از محل صادرات غیر نفتی است و یا از محل صادرات نفت است.

جمع مقادیر ارزی که در یک سال به دست می آید رقمی می شود که معمولا در سال های اخیر بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار بوده.

سوال دوم: این ارز کجا مصرف می شود؟
عمده مصارف ارزی شامل واردات کالاهای مصرفی و سرمایه ای و هزینه های سفر و تحصیل در دانشگاه های خارجی و سرمایه گذاری و خرید املاک در خارج از کشور است.

سوال سوم: نرخ ارز به چه روشی باید تعیین شود؟
جمع درآمد ارزی یک سال را در نظر بگیرید. بخشی از آن را برای آینده باید ذخیره کنیم. مثلا اگر ۶۰ میلیارد دلار درآمد ارزی باشد و ۱۰ میلیارد دلار را ذخیره کنیم، ۵۰ میلیارد دلار باقی می ماند. تقاضا برای خرید ارز به نرخ ارز بستگی دارد.

مثلا اگر ارز ۳۰۰۰ تومان باشد، ممکن است ۱۰۰ میلیارد دلار تقاضا وجود داشته باشد و باید ارز را جیره بندی کنیم. اگر ارز ۷۰۰۰ تومان باشد ممکن است خیلی ها نتوانند نیازهایشان را برآورده کنند و تقاضا به ۲۰ میلیارد دلار کاهش یابد و مازاد ارزی خواهیم داشت.

در این حالت بهترین نرخ ارز، نرخی است که در آن تقاضای ارز ۵۰ میلیارد دلار شود و کسری و مازاد نداشته باشیم.

سوال چهارم: این نرخ را چگونه پیدا کنیم؟
بخشی از منابع ارزی در دست مردم و سازمانهاست و خودشان در مورد عرضه آن تصمیم می گیرند. بخشی از منابع هم در اختیار بانک مرکزی است. بانک مرکزی فقط بر مقدار ارزی که به بازار عرضه می کند کنترل دارد و نمی تواند مستقیما نرخ معاملات را تعیین کند.
در مثال بالا، بانک مرکزی باید به گونه ای عرضه به بازار را مدیریت کند که طی سال، ۵۰ میلیارد دلار توسط مصرف کنندگان ارز خریداری شود.

این نرخ چه ۴۰۰۰ تومان باشد یا ۵۰۰۰ تومان یا کمتر و بیشتر، نرخ واقعی ارز است. انحراف از این نرخ و فروش ارز به نرخ کمتر یا بیشتر از آن، به دولت و مردم و فعالان اقتصادی آسیب می رساند.

https://telegram.me/systemsthinking
مرتضی نظری:

در سرمقاله امروز دنیای اقتصاد به انتقاد از تصمیم مجلس در انتقال پرحاشیه بیمه سلامت از وزارت رفاه به وزارت بهداشت پرداخته ام :
«وزارتخانه‌ای که پیوسته به جای آنکه سیاست‌گذار سلامت باشد، وزارتخانه پزشکان بوده است، هم اکنون علاوه‌بر اداره بیمارستان‌ها و دانشگاه‌ها، آموزش و استخدام پزشکان و پرستاران، سیاست‌گذاری قیمتی و مقرراتی داروها و پزشکان، بیمه سلامت تامین‌کننده هزینه‌های این خدمات را نیز در اختیار خود دارد.مخاطرات اخلاقی سیستماتیکی که قبلا نیز کارشناسان نسبت به آن هشدار داده بودند، چالش اصلی ساختار جدید به‌وجود آمده است.»

http://donya-e-eqtesad.com/news/1086002
#تفکرسیستمی_در_مدرسه

دیروز دخترم فاطمه که دانش آموز کلاس چهارم است مشغول مطالعه درس ریاضی بود که یکدفعه فریاد بلندی کشید و شروع به گریه کرد.

لا به لای هق هق کودکانه اش می گفت:
«خسته شدم، هر کسی یک چیزی میگه، معلممون یک روشی میگه، مامان یک روش دیگه میگه، داداش مهدی هم یک روش دیگه، من چی کار کنم آخه!»

قصه تفاوت روش معلم ها و مامان ها که قدیمی است و می شود انتظارش را داشت. اما وقتی از برادر بزرگتر هم نمی شود کمک گرفت، نشان می دهد که شاید سرعت تغییرات کتاب های درسی خیلی زیاد شده.

همکاران محترم دفتر تالیف کتب درسی، لطفا کمی آهسته تر...

https://telegram.me/systemsthinking
#مجله_رشد مدرسه فردا
آبان ۱۳۹۵
بازی #صلح پایدار

@systemsthinking
#مجله_رشد مدرسه فردا
آبان ۱۳۹۵
بازی #صلح پایدار

@systemsthinking