🔵انتخابات شفاف ، آزاد و عادلانه🔵
✅جریان سوم شهروندی برگزاری انتخابات شفاف، آزاد وعادلانه را به جهت ورود آن ضمن حوزه حقوق سیاسی اساسی شهروندان ایرانی اولین تعهد جمهوری اسلامی به موجب اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق حقوق مدنی و سیاسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی برابر اصل ششم که در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آرایعمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معینمیشود به عنوان یک وسیله جهت گردش مسالمتآمیز قدرت میداند.
✅جریان سوم شهروندی مهمترین تعهد جمهوری اسلامی در برگزاری انتخابات شفاف، آزاد وعادلانه را تحقق اراده شهروندان ایرانی دانسته که منشاء واساس حاکمیت جمهوری اسلامی است، ارادهای که بهوسیله انتخابات بعنوان مسالمتآمیزترین شیوه متداول انتقال قدرت بصورت دورهای میباشد، اراده وخواستههای که بوسیله نمایندگان شهروندان ایرانی، اعم از رئیس جمهور، نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا در قالب تصویب قوانین، مصوبات، برنامهها و سیاستهای جدید یا اصلاح و بازنگری قوانین، مصوبات و سیاستها محقق میشود.
✅جریان سوم شهروندی بر این باور است که تعهد جمهوری اسلامی تنها برگزاری دورهای انتخابات نیست، بلکه انتخابات باید اراده شهروندان ایرانی را به شیوهای دورهای آزاد و عادلانه بیان کند، ارادهای که مطابق با اصول و استانداردها باید مورد احترام قرار گیرد. این جریان بیطرفی کامل حاکمیت و احترام به اصل برابری نامزدها و اتخاذ تدابیر لازم در دستیابی به انتخابات شفاف، آزاد و عادلانه را از دیگر تعهدات جمهوری اسلامی میداند.
✅جریان سوم شهروندی از بارزترین تعهدات جمهوری اسلامی در برگزاری انتخابات شفاف، آزاد وعادلانه را حق دستیابی شهروندان ایرانی به نامزدهای انتخاباتی میداند که به ایدهها، باورها یا منافع آنها نزدیک تر باشند و نظارت استصوابی و رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی توسط شورای نگهبان را برخلاف این تعهدات میداند.
✅جریان سوم شهروندی بر این باور است که برای رعایت معیارهای انتخابات دورهای شفاف، آزاد و عادلانه در کشور جمهوری اسلامی را متعهد به این میداند که نتایج انتخابات را با هر رویکردی که باشد، منعکسکننده اراده شهروندان ایرانی رای دهنده بداند و آن را مورد پذیرش قرار دهد و جعل، تقلب در آرای عمومی را برخلاف معیارهای انتخابات شفاف، آزاد و عادلانه و تعهدات خود قلمداد و متخلفین از این تعهدات را مجازات و بارخواست کند.
✅جریان سوم شهروندی شاخصترین تعهد جمهوری اسلامی جهت تحقق حقوق بشر و شهروندی و برگزاری انتخابات دورهای شفاف، آزاد وعادلانه را در بازنگری قانون اساسی منطبق با اصول و ارزشهای حقوق بشر و شهروندی، معیارهای انتخابات آزاد و عادلانه، حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان و ایجاد دادگاه قانون اساسی میداند.
مسعد سلیتی
وکیل پایه یک دادگستری @thirdpower
✅جریان سوم شهروندی برگزاری انتخابات شفاف، آزاد وعادلانه را به جهت ورود آن ضمن حوزه حقوق سیاسی اساسی شهروندان ایرانی اولین تعهد جمهوری اسلامی به موجب اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق حقوق مدنی و سیاسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی برابر اصل ششم که در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آرایعمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معینمیشود به عنوان یک وسیله جهت گردش مسالمتآمیز قدرت میداند.
✅جریان سوم شهروندی مهمترین تعهد جمهوری اسلامی در برگزاری انتخابات شفاف، آزاد وعادلانه را تحقق اراده شهروندان ایرانی دانسته که منشاء واساس حاکمیت جمهوری اسلامی است، ارادهای که بهوسیله انتخابات بعنوان مسالمتآمیزترین شیوه متداول انتقال قدرت بصورت دورهای میباشد، اراده وخواستههای که بوسیله نمایندگان شهروندان ایرانی، اعم از رئیس جمهور، نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا در قالب تصویب قوانین، مصوبات، برنامهها و سیاستهای جدید یا اصلاح و بازنگری قوانین، مصوبات و سیاستها محقق میشود.
✅جریان سوم شهروندی بر این باور است که تعهد جمهوری اسلامی تنها برگزاری دورهای انتخابات نیست، بلکه انتخابات باید اراده شهروندان ایرانی را به شیوهای دورهای آزاد و عادلانه بیان کند، ارادهای که مطابق با اصول و استانداردها باید مورد احترام قرار گیرد. این جریان بیطرفی کامل حاکمیت و احترام به اصل برابری نامزدها و اتخاذ تدابیر لازم در دستیابی به انتخابات شفاف، آزاد و عادلانه را از دیگر تعهدات جمهوری اسلامی میداند.
✅جریان سوم شهروندی از بارزترین تعهدات جمهوری اسلامی در برگزاری انتخابات شفاف، آزاد وعادلانه را حق دستیابی شهروندان ایرانی به نامزدهای انتخاباتی میداند که به ایدهها، باورها یا منافع آنها نزدیک تر باشند و نظارت استصوابی و رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی توسط شورای نگهبان را برخلاف این تعهدات میداند.
✅جریان سوم شهروندی بر این باور است که برای رعایت معیارهای انتخابات دورهای شفاف، آزاد و عادلانه در کشور جمهوری اسلامی را متعهد به این میداند که نتایج انتخابات را با هر رویکردی که باشد، منعکسکننده اراده شهروندان ایرانی رای دهنده بداند و آن را مورد پذیرش قرار دهد و جعل، تقلب در آرای عمومی را برخلاف معیارهای انتخابات شفاف، آزاد و عادلانه و تعهدات خود قلمداد و متخلفین از این تعهدات را مجازات و بارخواست کند.
✅جریان سوم شهروندی شاخصترین تعهد جمهوری اسلامی جهت تحقق حقوق بشر و شهروندی و برگزاری انتخابات دورهای شفاف، آزاد وعادلانه را در بازنگری قانون اساسی منطبق با اصول و ارزشهای حقوق بشر و شهروندی، معیارهای انتخابات آزاد و عادلانه، حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان و ایجاد دادگاه قانون اساسی میداند.
مسعد سلیتی
وکیل پایه یک دادگستری @thirdpower
📝اصلاحات مرد،زنده باد اصلاحات
🖍یادداشت پنجم
📰تعریضاتی بر مرگ تدریجی یک رویا
🖋نگارنده:احسان شریف ثانوی
⭕⭕با تاکید و اصرار مجدد بر این گزاره که میان ایده اصلاح طلبی و اصلاح طلبان تمایز و تفاوت است؛دوباره میگویم.اصلاح طلبان فعلی در انسداد سیاسی موجود راه حل مساله نیستند؛اتفاقا بخشی از خود مساله اند.بحران های اصلی حاکمیت در بافت اصلاح طلبی فعلی در اشل کوچک تر تبلور یافته است.
⭕⭕فقدان ایده های خلاق و بی نظمی گفتمانی،قطع ارتباط ارگانیک میان حوزه های تئوری و پراتیک، بحران مشروعیت و سرمایه اجتماعی،اتخاذ استراتژی های سیاسی ناکار آمد ونادرست، ساختارسیاسی فاسد مبتنی بر رانت سیستمی و گعده ای وفقدان تحلیل چند وجهی از ساخت و رفتار جامعه.
⭕⭕اینها بخشی از بحران های اصلاح طلبی فعلی در ایران است.گام اول پذیرش اتمام کارکرد و حیات این شکل از اصلاح طلبیست.مسیر طی کردن و رسیدن به این گزاره هم ازاحیا و باز تعریف گفتمانی به خلق استراتژی ها واز خلق استراتژی ها به ایجاد ساختار جدید و از ایجاد ساختار جدید به انجام کنش های سیاسی_اجتماعی کارآمد و متعهدانه میگذرد.نمیشود این مسیر را وارونه رفت.یا مساله و علت اصلی را ندید و به آفت اصلی این روزهای اصلاح طلبان یعنی تقلیل گرایی و یکسویه نگری تن داد.
⭕⭕در حوزه ی گفتمان نیاز،پاردایم شیفت از نرمالیزاسیون به دموکراتیزاسیون است.عبور از عادی سازی شرایط به سمت گذار به دموکراسی خواهی.گذار از دموکراسی خواهی نظری به دموکراسی سازی عملی.برای این کار در بعد روانی نیاز به جسارت و نا امیدی مطلق از شرایط فعلی داریم.جامعه از این شکل کنش گری سلبی با شعاع اثر گذاری نزدیک به صفر عبور کرده است.
⭕⭕در بعد سازمانی هم ملزومه یک جدایش و پالایش جدی درون جبهه ای است.باید تمامی فرصت طلبان،آلودگان به فساد ، حزب های کاریکاتور گونه زیر پله ای و افراد بی پرنسیب واصول به زباله دان تاریخ ریخته شوند.محوریت ایجاد سازمان و جبهه جدید باید دوباره از اولویت روشمندی و نتیجه گرایی در نیل به منافع مشترک به اولویت غایتمندی و وظیفه گرایی حول گفتمان مشترک تغییر پیدا کند.
⭕⭕روی سخنم با آن بخش قلیل از اصلاح طلبان فعلی است که حداقل هایی از توانمندی نظری و شرافت اخلاقی را توامان با هم دارند.آن بخش قلابی جعلی که قد وقامت فکری اش هیچ است و جنون بیمارگونه منفعت طلبی و استحاله شدن در ساخت قدرت را دارد ارزش گذاشتن ثانیه ای وقت هم ندارد.
⭕⭕ما درقبال ایده اصلاح طلبی،در قبال پروژه ی دموکراسی خواهی و دموکراسی سازی بومی مسئولیت تاریخی و اخلاقی داریم.ارجاعات تاریخی ما باید تحلیل مشخصی پیرامون دلایل ناکامی در ثبیت دموکراسی های حداقلی ایجاد شده در بزنگاه های مختلف تاریخ معاصرمان به ما دست دهد.هدف و غایت گذار به دموکراسی است متناسب با شرایط ایران.پس باید مرگتدریجی این رویا را پذیرفت؛ وگفت اصلاحات مرد،زنده باد اصلاحات.
@thirdpower
🖍یادداشت پنجم
📰تعریضاتی بر مرگ تدریجی یک رویا
🖋نگارنده:احسان شریف ثانوی
⭕⭕با تاکید و اصرار مجدد بر این گزاره که میان ایده اصلاح طلبی و اصلاح طلبان تمایز و تفاوت است؛دوباره میگویم.اصلاح طلبان فعلی در انسداد سیاسی موجود راه حل مساله نیستند؛اتفاقا بخشی از خود مساله اند.بحران های اصلی حاکمیت در بافت اصلاح طلبی فعلی در اشل کوچک تر تبلور یافته است.
⭕⭕فقدان ایده های خلاق و بی نظمی گفتمانی،قطع ارتباط ارگانیک میان حوزه های تئوری و پراتیک، بحران مشروعیت و سرمایه اجتماعی،اتخاذ استراتژی های سیاسی ناکار آمد ونادرست، ساختارسیاسی فاسد مبتنی بر رانت سیستمی و گعده ای وفقدان تحلیل چند وجهی از ساخت و رفتار جامعه.
⭕⭕اینها بخشی از بحران های اصلاح طلبی فعلی در ایران است.گام اول پذیرش اتمام کارکرد و حیات این شکل از اصلاح طلبیست.مسیر طی کردن و رسیدن به این گزاره هم ازاحیا و باز تعریف گفتمانی به خلق استراتژی ها واز خلق استراتژی ها به ایجاد ساختار جدید و از ایجاد ساختار جدید به انجام کنش های سیاسی_اجتماعی کارآمد و متعهدانه میگذرد.نمیشود این مسیر را وارونه رفت.یا مساله و علت اصلی را ندید و به آفت اصلی این روزهای اصلاح طلبان یعنی تقلیل گرایی و یکسویه نگری تن داد.
⭕⭕در حوزه ی گفتمان نیاز،پاردایم شیفت از نرمالیزاسیون به دموکراتیزاسیون است.عبور از عادی سازی شرایط به سمت گذار به دموکراسی خواهی.گذار از دموکراسی خواهی نظری به دموکراسی سازی عملی.برای این کار در بعد روانی نیاز به جسارت و نا امیدی مطلق از شرایط فعلی داریم.جامعه از این شکل کنش گری سلبی با شعاع اثر گذاری نزدیک به صفر عبور کرده است.
⭕⭕در بعد سازمانی هم ملزومه یک جدایش و پالایش جدی درون جبهه ای است.باید تمامی فرصت طلبان،آلودگان به فساد ، حزب های کاریکاتور گونه زیر پله ای و افراد بی پرنسیب واصول به زباله دان تاریخ ریخته شوند.محوریت ایجاد سازمان و جبهه جدید باید دوباره از اولویت روشمندی و نتیجه گرایی در نیل به منافع مشترک به اولویت غایتمندی و وظیفه گرایی حول گفتمان مشترک تغییر پیدا کند.
⭕⭕روی سخنم با آن بخش قلیل از اصلاح طلبان فعلی است که حداقل هایی از توانمندی نظری و شرافت اخلاقی را توامان با هم دارند.آن بخش قلابی جعلی که قد وقامت فکری اش هیچ است و جنون بیمارگونه منفعت طلبی و استحاله شدن در ساخت قدرت را دارد ارزش گذاشتن ثانیه ای وقت هم ندارد.
⭕⭕ما درقبال ایده اصلاح طلبی،در قبال پروژه ی دموکراسی خواهی و دموکراسی سازی بومی مسئولیت تاریخی و اخلاقی داریم.ارجاعات تاریخی ما باید تحلیل مشخصی پیرامون دلایل ناکامی در ثبیت دموکراسی های حداقلی ایجاد شده در بزنگاه های مختلف تاریخ معاصرمان به ما دست دهد.هدف و غایت گذار به دموکراسی است متناسب با شرایط ایران.پس باید مرگتدریجی این رویا را پذیرفت؛ وگفت اصلاحات مرد،زنده باد اصلاحات.
@thirdpower
🔶 حرف اصلاحطلب و اصولگرا در بین مردم خریدار ندارد/ جریان سوم باید شعار معیشتی و ملیگرایی بدهد
🗣 مهدی آیتی، فعال سیاسی اصلاحطلب:
🔹 مردم از عملکرد دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا خسته شدهاند، جبهه سومی باید حرف تازه خود را در قالب معیشت و اقتصاد ملی بزند و از پرداختن به مسائل سیاسی تفرقهانگیز به شدت پرهیز کند؛ به طور کلی پیامهای کمرنگ سیاسی و پررنگ اقتصادی معیشتی و ملی بدهند.
🔹 جریان احمدینژاد به هیچوجه موج سوم نخواهد بود جریان احمدینژاد را یک جریان موج مرده میدانم که یک پایگاهی در جامعه سطح پایین کشور که بیشتر بدنه روستاها باشد دارد، اما در بدنه جامعه شهری و روشنفکری، تحصیلکرده و نخبه جایگاهی ندارد.
🔹 آنچه که میتواند شوک و جریان بزرگ اجتماعی ایجاد کند جریان ملی و اقتصادی است، حتما نخبگان نوگرا و جوان باید وارد صحنه شده و این پیام را بدهند اما این پیام از طرف شاخصهای اصلاحطلب و اصولگرا در بین مردم خریدار ندارد.
@thirdpower
🗣 مهدی آیتی، فعال سیاسی اصلاحطلب:
🔹 مردم از عملکرد دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا خسته شدهاند، جبهه سومی باید حرف تازه خود را در قالب معیشت و اقتصاد ملی بزند و از پرداختن به مسائل سیاسی تفرقهانگیز به شدت پرهیز کند؛ به طور کلی پیامهای کمرنگ سیاسی و پررنگ اقتصادی معیشتی و ملی بدهند.
🔹 جریان احمدینژاد به هیچوجه موج سوم نخواهد بود جریان احمدینژاد را یک جریان موج مرده میدانم که یک پایگاهی در جامعه سطح پایین کشور که بیشتر بدنه روستاها باشد دارد، اما در بدنه جامعه شهری و روشنفکری، تحصیلکرده و نخبه جایگاهی ندارد.
🔹 آنچه که میتواند شوک و جریان بزرگ اجتماعی ایجاد کند جریان ملی و اقتصادی است، حتما نخبگان نوگرا و جوان باید وارد صحنه شده و این پیام را بدهند اما این پیام از طرف شاخصهای اصلاحطلب و اصولگرا در بین مردم خریدار ندارد.
@thirdpower
📍ساختار آموزشی، شکست خورده است.
🔹گفتگو با دکتر محمدحسین بادامچی:
🔻داوود طالقانی با دکتر محمدحسین بادامچی، نویسنده کتاب «جنبش ناراضیان» درباره دانشگاه، جنبش دانشجویی و نظام آموزشی گفتگو کرده است.
به اعتقاد ایشان، «ساختار آموزش عالی ما بی سر و صدا شکست خورده و این شکست را حدود سالهای 1390 عدهای درک کرده بودند. مهمترین نماد این شکست، بیمعنایی رشتههای مهندسی است. ما بیشترین تعداد مهندس را در جهان داریم و این وحشتناک است. از طرفی به هیچ وجه کشوری صنعتی نیستیم. این صدای شکستن را عدهای شنیدند و این شنیدن به جنبش ناراضیان مربوط است. آنها احساس کردند که سیستم آموزشی درست کار نمیکند. دانشجویان رشتههای مهندسی، که به علوم انسانی روی آوردند اما مسیر آنها فهمیده نشد. تا جایی که پایانی تراژیک برای جریان این جنبش رقم خورد.»
@thirdpower
🔹گفتگو با دکتر محمدحسین بادامچی:
🔻داوود طالقانی با دکتر محمدحسین بادامچی، نویسنده کتاب «جنبش ناراضیان» درباره دانشگاه، جنبش دانشجویی و نظام آموزشی گفتگو کرده است.
به اعتقاد ایشان، «ساختار آموزش عالی ما بی سر و صدا شکست خورده و این شکست را حدود سالهای 1390 عدهای درک کرده بودند. مهمترین نماد این شکست، بیمعنایی رشتههای مهندسی است. ما بیشترین تعداد مهندس را در جهان داریم و این وحشتناک است. از طرفی به هیچ وجه کشوری صنعتی نیستیم. این صدای شکستن را عدهای شنیدند و این شنیدن به جنبش ناراضیان مربوط است. آنها احساس کردند که سیستم آموزشی درست کار نمیکند. دانشجویان رشتههای مهندسی، که به علوم انسانی روی آوردند اما مسیر آنها فهمیده نشد. تا جایی که پایانی تراژیک برای جریان این جنبش رقم خورد.»
@thirdpower
🔴تحلیل یک جامعه شناس اصولگرا از وقایع اخیر:
🔹تازه اول ماجراست! نگران تشکیل گروههای کوچک ترور در کشور هستم
🔹ابراهیم فیاض در گفت و گویی مطرح کرد:
🔹آن چه در هفتههای اخیر رخ داده همینطوری به وجود نیامده، بلکه روندی را طی کرده که به موجب آن عده ای از مردم در مقابل ساختارها قرار گرفتهاند.
🔹امروز نگران تشکیل گروههای کوچک ترور در کشور هستم. احساس میکنم که به سال 51 برگشتیم. زمانی که گروههایی نظیر فدائیان و پیکار و... تشکیل شدند و کُشت و کشتارها شروع شد. معتقدم جنبش کوری که ایجاد شد و به جایی نرسید، میتواند بُعد تئوریک پیدا کند و به جایی برسد که در میان نخبگان، دانشجویان و حتی طلبهها نفوذ پیدا کرده و گروههای خطرناک تشکیل دهد.
🔹اخیراً دیدیم یکی از بزرگان شهر مشهد گفته «حتی در ذهنتان هم حق نقد به رهبری ندارید». این درحالی است که ما در ساختار اسلامی تعبیر«النصیحة لائمة المسلمین» داریم که حق امت بر امام را بیان میکند. ائمه به طور تمام و کمال این کار را انجام دادند. متأسفانه ما حتی دیگر به دو آیه «وشاورهم فی الامر» و« أَمْرُهُمْ شُورى بَیْنَهُمْ» هم کاری نداریم.
🔹امروز نه اصلاح طلبی می تواند مرجع سیاسی باشد، نه اصولگرایی. ما اگر نتوانیم در این مقطع یک نوع تکنوکراسی بومی را خلق کنیم، چنانکه در عراق و لبنان نیز همین خواسته وجود دارد، قادر نخواهیم بود به روند فعلی ادامه دهیم.
🔹آنچه امروز شاهدیم «اشرافیت خانوادگی مذهبی» است که موضوعاتی چون «مداحی» را در کشور به وجود آورده است. برخی مداحانی که دستمزد آنها چندین میلیارد تومان برای تنها 10 شب نوحه خوانی است. در همین راستاست که مسابقهای میان بعضی مداحان ایجاد شده تا ببینند چه کسی بیشتر پول میدهد؟
🔹مردم دیگر اصولگرایان و اصلاح طلبان را نماینده مردم مستضعف نمی دانند و اگر بخواهیم دقیق نگاه کنیم متوجه می شویم که دیگر هیچکدام از این جریانها نمایندگی مردم عادی را برعهده ندارند. به همین دلیل است که شلوغ بازی های اقشار پایین جامعه شروع شده و تازه اول ماجراست. زیرا هر جنبشی تبدیل به تئوری و هر تئوری مجدد تبدیل به جنبش خواهد شد.
🔹جامعه امروز سرشار از بحران شده است. از بحرانهای اجتماعی گرفته تا اخلاقی و خانوادگی. به نحوی که کوچکترین قسم جامعه که خانواده بوده در حال فروپاشی است. متاسفانه آمار ازدواج نیز به شدت کاهش پیدا کرده و در ازایش آمار طلاق بسیار بالاست. همچنین روابط جنسی خارج از خانواده نیز به شدت افزایش پیدا کرده و انحرافات جنسی نیز در حال اوجگیری است. از سوی دیگر پرخاشگری و فحاشی زیاد شده، چون خانواده ها دیگر بر اساس قسط و تقوا ایجاد نمی شوند.
🔹ما اگر نتوانیم در این مقطع یک نوع تکنوکراسی بومی را خلق کنیم، چنانکه در عراق و لبنان نیز همین خواسته وجود دارد، قادر نخواهیم بود به روند فعلی ادامه دهیم. این مدلی است که مقتدی صدر نیز به آن اشاره می کند و نشان می دهد که ساختار اجتماعی جهان چنین چیزی می خواهد و دیگر ایدئولوژی های سیاسی از بین رفته
است.
@thirdpower
🔹تازه اول ماجراست! نگران تشکیل گروههای کوچک ترور در کشور هستم
🔹ابراهیم فیاض در گفت و گویی مطرح کرد:
🔹آن چه در هفتههای اخیر رخ داده همینطوری به وجود نیامده، بلکه روندی را طی کرده که به موجب آن عده ای از مردم در مقابل ساختارها قرار گرفتهاند.
🔹امروز نگران تشکیل گروههای کوچک ترور در کشور هستم. احساس میکنم که به سال 51 برگشتیم. زمانی که گروههایی نظیر فدائیان و پیکار و... تشکیل شدند و کُشت و کشتارها شروع شد. معتقدم جنبش کوری که ایجاد شد و به جایی نرسید، میتواند بُعد تئوریک پیدا کند و به جایی برسد که در میان نخبگان، دانشجویان و حتی طلبهها نفوذ پیدا کرده و گروههای خطرناک تشکیل دهد.
🔹اخیراً دیدیم یکی از بزرگان شهر مشهد گفته «حتی در ذهنتان هم حق نقد به رهبری ندارید». این درحالی است که ما در ساختار اسلامی تعبیر«النصیحة لائمة المسلمین» داریم که حق امت بر امام را بیان میکند. ائمه به طور تمام و کمال این کار را انجام دادند. متأسفانه ما حتی دیگر به دو آیه «وشاورهم فی الامر» و« أَمْرُهُمْ شُورى بَیْنَهُمْ» هم کاری نداریم.
🔹امروز نه اصلاح طلبی می تواند مرجع سیاسی باشد، نه اصولگرایی. ما اگر نتوانیم در این مقطع یک نوع تکنوکراسی بومی را خلق کنیم، چنانکه در عراق و لبنان نیز همین خواسته وجود دارد، قادر نخواهیم بود به روند فعلی ادامه دهیم.
🔹آنچه امروز شاهدیم «اشرافیت خانوادگی مذهبی» است که موضوعاتی چون «مداحی» را در کشور به وجود آورده است. برخی مداحانی که دستمزد آنها چندین میلیارد تومان برای تنها 10 شب نوحه خوانی است. در همین راستاست که مسابقهای میان بعضی مداحان ایجاد شده تا ببینند چه کسی بیشتر پول میدهد؟
🔹مردم دیگر اصولگرایان و اصلاح طلبان را نماینده مردم مستضعف نمی دانند و اگر بخواهیم دقیق نگاه کنیم متوجه می شویم که دیگر هیچکدام از این جریانها نمایندگی مردم عادی را برعهده ندارند. به همین دلیل است که شلوغ بازی های اقشار پایین جامعه شروع شده و تازه اول ماجراست. زیرا هر جنبشی تبدیل به تئوری و هر تئوری مجدد تبدیل به جنبش خواهد شد.
🔹جامعه امروز سرشار از بحران شده است. از بحرانهای اجتماعی گرفته تا اخلاقی و خانوادگی. به نحوی که کوچکترین قسم جامعه که خانواده بوده در حال فروپاشی است. متاسفانه آمار ازدواج نیز به شدت کاهش پیدا کرده و در ازایش آمار طلاق بسیار بالاست. همچنین روابط جنسی خارج از خانواده نیز به شدت افزایش پیدا کرده و انحرافات جنسی نیز در حال اوجگیری است. از سوی دیگر پرخاشگری و فحاشی زیاد شده، چون خانواده ها دیگر بر اساس قسط و تقوا ایجاد نمی شوند.
🔹ما اگر نتوانیم در این مقطع یک نوع تکنوکراسی بومی را خلق کنیم، چنانکه در عراق و لبنان نیز همین خواسته وجود دارد، قادر نخواهیم بود به روند فعلی ادامه دهیم. این مدلی است که مقتدی صدر نیز به آن اشاره می کند و نشان می دهد که ساختار اجتماعی جهان چنین چیزی می خواهد و دیگر ایدئولوژی های سیاسی از بین رفته
است.
@thirdpower
تأملاتی بر حوادث آبانماه 1398 ایران
دکتر بیژن عبدالکریمی
🎧فایل صوتی
«تأملاتی بر حوادث آبانماه ۱۳۹۸ ایران»
🔻برگزار شده در نشستهای مجازی گروه تلگرام دکتر بیژن عبدالکریمی
🗓تاریخ ۲۶ آذر ۱۳۹۸
فرمت: mp3
حجم: 18.8MB
مدت زمان: ۰۰:۵۴:۳۸
#نشست_مجازی
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
@Cheraqeaql💡
«تأملاتی بر حوادث آبانماه ۱۳۹۸ ایران»
🔻برگزار شده در نشستهای مجازی گروه تلگرام دکتر بیژن عبدالکریمی
🗓تاریخ ۲۶ آذر ۱۳۹۸
فرمت: mp3
حجم: 18.8MB
مدت زمان: ۰۰:۵۴:۳۸
#نشست_مجازی
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
@Cheraqeaql💡
📄📄 نگاه تحلیلگران: "جریان سوم ایرانگرا"
✍🏻 سجاد فتاحی، جامعهشناس و پژوهشگر سیستمهای حکمرانی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
📌در شرایط کنونی جریانهای سیاسی کشور را میتوان به دو دسته اصولگرایان و ایرانگرایان تقسیم کرد. وجه ممیزه این دو جریان از یکدیگر آن است که اصولگرایان در بین دوگانههایی چون "اسلام یا ایران" و "ایران یا نظام"، اسلام یا نظام را برمیگزینند و ایرانگرایان در بین ایندوگانهها با این استدلال که نسبت اسلام و نظام با ایران نسبتی خاص به عام است؛ ایران را بر خواهند گزید.
📌 در این جریان، اسلام جزئی از فرهنگ ایرانی و نظام تنها ابزاری برای بهبود وضعیت ایران و ایرانیان است؛ جزء به کل نباید مسلط شود و ابزار تنها تا زمانی قابلیت حفظ دارد که در خدمت هدف باشد.
📌ایرانگرایان خود به سه دسته تقسیم میشوند: "اصلاحطلبان"، "براندازان" و جریان سومی که به نظر میرسد از نظر تعداد در مقایسه با دو جریان دیگر در اکثریت قرار دارد؛ اما از نظر سازماندهی نسبت به دو جریان دیگر به دلایل گوناگون ضعیفتر است و همین امر سبب دیده نشدن یا شنیده نشدن صدای آنها در فضای سیاسی کنونی کشور شده است.
📌جریان سوم ایرانگرایی ستیزی با اصلاحطلبی و اصلاحطلبان در ایران ندارد و تنها واقعبینانه معتقد است که بهواسطه محدودیتهای موجود در ساخت سیاسی کنونی، پروژه اصلاحات پروژهای شکست خورده است.
📌از نظر این جریان در ساخت سیاسی کنونی اگر هم اصلاح امکانپذیر باشد؛ با حضور اصلاحطلبان در قدرت میسر نخواهد شد و حضور آنها در ساخت قدرت بواسطه افزایش تنشهای سیاسی، اندک امید پذیرش اصلاح از سوی لایههای سخت قدرت در شرایط دشواری که ممکن است این لایهها به سمت انجام اصلاحات اساسی متمایل شوند را از بین میبرد.
📌این جریان فهم همدلانهای از دغدغه اصلاحطلبان ایرانگرا دارد که فردای پس از جمهوری اسلامی را فردایی پر از عدم قطعیتها و مخاطرات گوناگون میدانند.
📌 اما این فهم همدلانه مانعی در برابر دیدگان آنها نیست که این واقعیت را نبینند که اصرار بر پروژه اصلاحطلبی در شرایطی که اصولا امکان ساختاری آن فراهم نیست، تنها آتش زدن بر اعتماد جامعه نسبت به خود است؛ سرمایهای که بیش از هر چیز دیگری در همان فردای پرمخاطرهای که اصلاحطلبان بیم آن را دارند، به کار خواهد آمد.
📌جریان سوم ایرانگرا، ستیزی نیز با براندازان ندارد و آنها را بهمثابه هموطنانی میبیند که بخش قابلتوجهی از آنها دلبسته ایراناند؛ اما در روش بهبود وضعیت ایران نظری متفاوت دارند.
📌جریان سوم ایرانگرا از منظری منطقی معتقد است که بهتر است پایگاه اصلی و رهبران اصلی یک جریان سیاسی ایرانگرا، در درون مرزهای کشور باشند؛ به همین دلیل نیز هست که یک بیانیه میرحسین موسوی پس از بیش از ۱۰سال حصر، احساس مثبت بیشتری را از بیانیهها و حمایتهای پیدرپی در برون مرز در بین حامیان این جریان ایجاد میکند.
📌 این جریان بهواسطه تجربههای تاریخی ناخوشایند، مرزبندی روشنی با هرگونه حمایت خارجی از جریانهای سیاسی ایران دارد. مساله ایران تنها باید با اتکا به ایرانیان حل شود؛ حتی اگر زمان حل مساله طولانیتر شود.
📌 جریان سوم ایرانگرا، بهبود وضعیت ناگوار کنونی در ایران را که در ریشهایترین سطح برآمده از تمرکز بدون نظارت قدرت در بخشی از ساخت سیاسی است، با تکرار ساخت سیاسی دیگری که کم و بیش دچار همین آسیب است میسر نمیداند.
📌 اگرچه وظیفه این جریان است که از رویکرد سلبی فراتر رفته و بهگونهای ایجابی بگوید که اگر این و آن نه پس چه؟ این جریان باید بداند که جامعه برای همیشه معلق نخواهد ماند و دست به انتخاب خواهد زد.
📌 جریان سوم ایرانگرا در پی فهم همدلانه و گفتوگو با جریانهای دیگر ایرانگراست و در دام خاطرات ناخوشایند دو جریان دیگر از یکدیگر و برچسبزنیهای آنها به هم نمیافتد و یکی از مهمترین انتقادهایش به دو جریان ایرانگرای دیگر برچسبزنیهای آنها به هم و گفتگوی متخاصمانه آنها با یکدیگر است.
📌 جریان سوم ایرانگرا هم اصلاحطلبان، هم براندازان و هم بخش قابلتوجهی از اصولگرایان را دلبسته ایران میداند و همین وجه مشترک را برای آغاز گفتوگو با تمامی این جریانها که لازمه جلوگیری از رشد خشونت است، کافی میداند.
📌موسوی اگرچه شخصیتی محوری است، اما به پرسش کشیده میشود؛ چراکه ماهیت این جریان به گونهای است که شخصیتمحوری در آن هیچگاه تقدس نخواهد یافت.
@thirdpower
✍🏻 سجاد فتاحی، جامعهشناس و پژوهشگر سیستمهای حکمرانی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
📌در شرایط کنونی جریانهای سیاسی کشور را میتوان به دو دسته اصولگرایان و ایرانگرایان تقسیم کرد. وجه ممیزه این دو جریان از یکدیگر آن است که اصولگرایان در بین دوگانههایی چون "اسلام یا ایران" و "ایران یا نظام"، اسلام یا نظام را برمیگزینند و ایرانگرایان در بین ایندوگانهها با این استدلال که نسبت اسلام و نظام با ایران نسبتی خاص به عام است؛ ایران را بر خواهند گزید.
📌 در این جریان، اسلام جزئی از فرهنگ ایرانی و نظام تنها ابزاری برای بهبود وضعیت ایران و ایرانیان است؛ جزء به کل نباید مسلط شود و ابزار تنها تا زمانی قابلیت حفظ دارد که در خدمت هدف باشد.
📌ایرانگرایان خود به سه دسته تقسیم میشوند: "اصلاحطلبان"، "براندازان" و جریان سومی که به نظر میرسد از نظر تعداد در مقایسه با دو جریان دیگر در اکثریت قرار دارد؛ اما از نظر سازماندهی نسبت به دو جریان دیگر به دلایل گوناگون ضعیفتر است و همین امر سبب دیده نشدن یا شنیده نشدن صدای آنها در فضای سیاسی کنونی کشور شده است.
📌جریان سوم ایرانگرایی ستیزی با اصلاحطلبی و اصلاحطلبان در ایران ندارد و تنها واقعبینانه معتقد است که بهواسطه محدودیتهای موجود در ساخت سیاسی کنونی، پروژه اصلاحات پروژهای شکست خورده است.
📌از نظر این جریان در ساخت سیاسی کنونی اگر هم اصلاح امکانپذیر باشد؛ با حضور اصلاحطلبان در قدرت میسر نخواهد شد و حضور آنها در ساخت قدرت بواسطه افزایش تنشهای سیاسی، اندک امید پذیرش اصلاح از سوی لایههای سخت قدرت در شرایط دشواری که ممکن است این لایهها به سمت انجام اصلاحات اساسی متمایل شوند را از بین میبرد.
📌این جریان فهم همدلانهای از دغدغه اصلاحطلبان ایرانگرا دارد که فردای پس از جمهوری اسلامی را فردایی پر از عدم قطعیتها و مخاطرات گوناگون میدانند.
📌 اما این فهم همدلانه مانعی در برابر دیدگان آنها نیست که این واقعیت را نبینند که اصرار بر پروژه اصلاحطلبی در شرایطی که اصولا امکان ساختاری آن فراهم نیست، تنها آتش زدن بر اعتماد جامعه نسبت به خود است؛ سرمایهای که بیش از هر چیز دیگری در همان فردای پرمخاطرهای که اصلاحطلبان بیم آن را دارند، به کار خواهد آمد.
📌جریان سوم ایرانگرا، ستیزی نیز با براندازان ندارد و آنها را بهمثابه هموطنانی میبیند که بخش قابلتوجهی از آنها دلبسته ایراناند؛ اما در روش بهبود وضعیت ایران نظری متفاوت دارند.
📌جریان سوم ایرانگرا از منظری منطقی معتقد است که بهتر است پایگاه اصلی و رهبران اصلی یک جریان سیاسی ایرانگرا، در درون مرزهای کشور باشند؛ به همین دلیل نیز هست که یک بیانیه میرحسین موسوی پس از بیش از ۱۰سال حصر، احساس مثبت بیشتری را از بیانیهها و حمایتهای پیدرپی در برون مرز در بین حامیان این جریان ایجاد میکند.
📌 این جریان بهواسطه تجربههای تاریخی ناخوشایند، مرزبندی روشنی با هرگونه حمایت خارجی از جریانهای سیاسی ایران دارد. مساله ایران تنها باید با اتکا به ایرانیان حل شود؛ حتی اگر زمان حل مساله طولانیتر شود.
📌 جریان سوم ایرانگرا، بهبود وضعیت ناگوار کنونی در ایران را که در ریشهایترین سطح برآمده از تمرکز بدون نظارت قدرت در بخشی از ساخت سیاسی است، با تکرار ساخت سیاسی دیگری که کم و بیش دچار همین آسیب است میسر نمیداند.
📌 اگرچه وظیفه این جریان است که از رویکرد سلبی فراتر رفته و بهگونهای ایجابی بگوید که اگر این و آن نه پس چه؟ این جریان باید بداند که جامعه برای همیشه معلق نخواهد ماند و دست به انتخاب خواهد زد.
📌 جریان سوم ایرانگرا در پی فهم همدلانه و گفتوگو با جریانهای دیگر ایرانگراست و در دام خاطرات ناخوشایند دو جریان دیگر از یکدیگر و برچسبزنیهای آنها به هم نمیافتد و یکی از مهمترین انتقادهایش به دو جریان ایرانگرای دیگر برچسبزنیهای آنها به هم و گفتگوی متخاصمانه آنها با یکدیگر است.
📌 جریان سوم ایرانگرا هم اصلاحطلبان، هم براندازان و هم بخش قابلتوجهی از اصولگرایان را دلبسته ایران میداند و همین وجه مشترک را برای آغاز گفتوگو با تمامی این جریانها که لازمه جلوگیری از رشد خشونت است، کافی میداند.
📌موسوی اگرچه شخصیتی محوری است، اما به پرسش کشیده میشود؛ چراکه ماهیت این جریان به گونهای است که شخصیتمحوری در آن هیچگاه تقدس نخواهد یافت.
@thirdpower
♦️♦️♦️ انتخابات برای اصلاحطلبان به معنای واقعی تمام شده است
🗣 عباس عبدی فعال اصلاح طلب:
🔹 مجلس آینده چوب لای چرخ دولت خواهد گذاشت
🔹 تصمیمات هیئت اجرایی فاقد اهمیت شدهاند. بر اساس تفسیری که شورای نگهبان از اختیارات خود دارد، این هیئتها بیشتر صوری هستند.
🔹 مسئله انتخابات برای اصلاحطلبان تمام شده است و اگر در انتخابات شرکت کنند برای آن است که به هرحال حضوری داشته باشند.
🔹 لیست دادن یا ندادن اصلاح طلبان تفاوتی در ماجرا ایجاد نمیکند، نیروی چندانی پای کار نمیآید که لیست را تبلیغ کند.
🔹 مسئله اصلی اصلاحطلبان مردمی هستند که کلا فاقد اعتماد و نگاه مثبت به جریان انتخابات شدهاند.
🔹 در انتخابات آینده اصلا نباید فکر کنید که اصولگرایان رقیب اصلاح طلبان هستند. رقابت اصلی اصلاحطلبان با جامعه است.
🔹 ۳۰ نفر که هیچ، اصولگرایان ۳۰۰ کاندیداها هم معرفی کنند، اهمیتی ندارد.
🔹 این چه مجلسی است که چند نفر در مجمع درباره درستی یا غلطی مصوبه اش تصمیم میگیرند، اعتبار مجلس از بین رفته است.
🔹 شاید پروندههای جدی فساد یا پروندههای انحرافی دیگر برای تندروهای اصولگرا ایجاد شود.
پا نوشت: با وجود این همه فساد اشکار شده و فساد و سوء مدیریت دو جریان سیاسی
باز هم عده ای که منافع شان در گرو این جماعت اصول گرا اصلاح طلب است با شعارهای احساسی و اختلاف افکنی بین مردم قصد دارند انها را به سمت خود سوق دهند تا منافع شان تضمین و تامین شود .
نسل سوم
@thirdpower
🗣 عباس عبدی فعال اصلاح طلب:
🔹 مجلس آینده چوب لای چرخ دولت خواهد گذاشت
🔹 تصمیمات هیئت اجرایی فاقد اهمیت شدهاند. بر اساس تفسیری که شورای نگهبان از اختیارات خود دارد، این هیئتها بیشتر صوری هستند.
🔹 مسئله انتخابات برای اصلاحطلبان تمام شده است و اگر در انتخابات شرکت کنند برای آن است که به هرحال حضوری داشته باشند.
🔹 لیست دادن یا ندادن اصلاح طلبان تفاوتی در ماجرا ایجاد نمیکند، نیروی چندانی پای کار نمیآید که لیست را تبلیغ کند.
🔹 مسئله اصلی اصلاحطلبان مردمی هستند که کلا فاقد اعتماد و نگاه مثبت به جریان انتخابات شدهاند.
🔹 در انتخابات آینده اصلا نباید فکر کنید که اصولگرایان رقیب اصلاح طلبان هستند. رقابت اصلی اصلاحطلبان با جامعه است.
🔹 ۳۰ نفر که هیچ، اصولگرایان ۳۰۰ کاندیداها هم معرفی کنند، اهمیتی ندارد.
🔹 این چه مجلسی است که چند نفر در مجمع درباره درستی یا غلطی مصوبه اش تصمیم میگیرند، اعتبار مجلس از بین رفته است.
🔹 شاید پروندههای جدی فساد یا پروندههای انحرافی دیگر برای تندروهای اصولگرا ایجاد شود.
پا نوشت: با وجود این همه فساد اشکار شده و فساد و سوء مدیریت دو جریان سیاسی
باز هم عده ای که منافع شان در گرو این جماعت اصول گرا اصلاح طلب است با شعارهای احساسی و اختلاف افکنی بین مردم قصد دارند انها را به سمت خود سوق دهند تا منافع شان تضمین و تامین شود .
نسل سوم
@thirdpower
Forwarded from جمهورى سوم
چرا هر دو جناح با استعفای دولت مخالفند؟
اصولگرایان و تبدیل ولایت به زیرساخت سیاسی حرکت دولت نوسازی
📍بخش اول
1⃣تکنوکراتهای دولتی جمهوری اسلامی که هاشمی رفسنجانی پس از میان پرده دهه شصت آنها را از قبر پهلوی بیرون کشید و حسن روحانی پس از میان پرده احمدی نژاد با هیجان بیشتری به قدرت بازگرداند، یک اصل اساسی دارند و آن اینکه «موتور نوسازی اقتصادی» به قدری مخرب و ویرانگر جامعه و سیاست و فرهنگ و انسان است که تنها وقتی روی یک دولت اقتدارگرای امنیتی تمام عیار سوار شود می تواند به کار خود ادامه دهد. تکنوکراتهای رژیم پهلوی، این مشکل را به مدد رژیم سلطنت محمدرضا و ساواک حل کردند اما انقلاب اسلامی خمینی کل بازی آنها را بر هم زد. یک دهه بعد از انقلاب و با رحلت امام، دولت سازندگی نظام را بدون زحمت چندانی دوباره به ریل اصلی باز گرداند.
2⃣هاشمی رفسنجانی فاقد این زیرساخت اساسی «حاکمیت اقتداگرای حامی نوسازی» بود و با شخصیت خود کوشید این دستگاه پایه را پدید آورد و حال آنکه موج مطالبه عدالت و حمایت از مستضعفین برجای مانده از دهه شصت از سه ناحیه بر او فشار می آورد: یکی به واسطه معدود سیاستمداران باقیمانده جناح چپ، یکی از سوی مردم و افکار عمومی حزب الله و سوم به واسطه رهبر جمهوری دوم و بیت امام. اما حسن روحانی بعد از عملیات سرکوب موفقیت آمیز احمدی نژاد در آغاز دهه نود این سه مشکل را حل کرده است: میرحسین موسوی و احمدی نژاد هردو در بندند و خاتمی محافظه کار و لیبرال راهبر اصلاحات است و احمدی نژاد هم نماینده ای ندارد، حزب الله توسط امثال پناهیان ها و به مدد سازمان بسیج خود در ماجرای شرکتهای دانش بنیان و نسل جدید سرمایه داری ذی نفع شده است و سوم اینکه اصولگرایان به خوبی توانسته اند که خوانش سلطنت طلبانه خود را از مفهوم مترقی امت و امامت قالب کنند و با امنیتی نمایی دائمی در کنار فشار تحریم خارجی رهبری را در موقعیت مصلحت حفظ نظام قرار دهند. در چنین شرایطی است که دولت حسن روحانی به سرعت به پیش می تازد و به سختی خود را به اصل نظام می چسباند تا یک لحظه هم از این امکان تکرار ناپذیر تاریخی محروم نشود.
3⃣محمد فاضلی از جمله همین تکنوکراتهای دولتی است که بعضا حرفهای خوبی می زند و آدم را امیدوار می کند اما ناگهان دم خروس از زیر لباس او بیرون می زند. مثلا هفته پیش در یک سخنرانی بعد از اینکه از صورتهای بی عدالتی شدید در جامعه ما سخن می گوید به یکباره می افزاید:
🔺باید این توهم را از ذهن خارج کرد که مردم نظام و دولت را از هم جدا میکنند، جداکردن دولت از نظام سمی برای کشور است. و این روزها سیاست به نازلترین سطح خود رسیده است، چرا که برخی حرف از استعفای روحانی میزنند اما آیا در فرانسه یا امریکا، مردم، رئیس جمهوری را از سیستم جدا فرض میکنند؟ ۱
3⃣همو در کانالی به نام «شبکه توسعه» که مهمترین هدف آن «سیاست زدایی از توسعه» و اصرار بر تکنیکی بودن و غیرسیاسی بودن مسائل اساسی ایران امروز است، وظیفه خود می داند که بلافاصله پس از اعتراضات آبان به جای پرسش از مسببین این فاجعه، مخاطبین خود را از پوپولیسم در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده بر حذر بدارد! ۲ جالب آنکه علی سرزعیم دیگر نویسنده این کانال در روز ۲۵آبان ماه، روز لبریز شدن صبر طبقات فرودست ایران در مطلبی با عنوان «مدیریت بهینه بدبختی با بنزین» پس از دفاع از سیاست افزایش قیمت بنزین می نویسد «تردید نکنیم که تداوم سیاستهای اقتصادی موجود سبب افت تدریجی و پیوسته رفاه مردم ایران می شود. اگر نمی خواهیم به این مرگ تدریجی تن دهیم باید به جراحی تن بدهیم. روشن است که جراحی درد و خونریزی دارد اما منفعت هر بیماری از جمله اقتصاد بیمار ایران در جراحی اقتصادی است نه نادیده گرفتن آن…همراهی جامعه با اصلاحات اقتصادی مستلزم همراهی نهادهای حکمرانی با اصلاحات بنیادین در نظام حکمرانی است.» ۳
ادامه 👇👇👇
اصولگرایان و تبدیل ولایت به زیرساخت سیاسی حرکت دولت نوسازی
📍بخش اول
1⃣تکنوکراتهای دولتی جمهوری اسلامی که هاشمی رفسنجانی پس از میان پرده دهه شصت آنها را از قبر پهلوی بیرون کشید و حسن روحانی پس از میان پرده احمدی نژاد با هیجان بیشتری به قدرت بازگرداند، یک اصل اساسی دارند و آن اینکه «موتور نوسازی اقتصادی» به قدری مخرب و ویرانگر جامعه و سیاست و فرهنگ و انسان است که تنها وقتی روی یک دولت اقتدارگرای امنیتی تمام عیار سوار شود می تواند به کار خود ادامه دهد. تکنوکراتهای رژیم پهلوی، این مشکل را به مدد رژیم سلطنت محمدرضا و ساواک حل کردند اما انقلاب اسلامی خمینی کل بازی آنها را بر هم زد. یک دهه بعد از انقلاب و با رحلت امام، دولت سازندگی نظام را بدون زحمت چندانی دوباره به ریل اصلی باز گرداند.
2⃣هاشمی رفسنجانی فاقد این زیرساخت اساسی «حاکمیت اقتداگرای حامی نوسازی» بود و با شخصیت خود کوشید این دستگاه پایه را پدید آورد و حال آنکه موج مطالبه عدالت و حمایت از مستضعفین برجای مانده از دهه شصت از سه ناحیه بر او فشار می آورد: یکی به واسطه معدود سیاستمداران باقیمانده جناح چپ، یکی از سوی مردم و افکار عمومی حزب الله و سوم به واسطه رهبر جمهوری دوم و بیت امام. اما حسن روحانی بعد از عملیات سرکوب موفقیت آمیز احمدی نژاد در آغاز دهه نود این سه مشکل را حل کرده است: میرحسین موسوی و احمدی نژاد هردو در بندند و خاتمی محافظه کار و لیبرال راهبر اصلاحات است و احمدی نژاد هم نماینده ای ندارد، حزب الله توسط امثال پناهیان ها و به مدد سازمان بسیج خود در ماجرای شرکتهای دانش بنیان و نسل جدید سرمایه داری ذی نفع شده است و سوم اینکه اصولگرایان به خوبی توانسته اند که خوانش سلطنت طلبانه خود را از مفهوم مترقی امت و امامت قالب کنند و با امنیتی نمایی دائمی در کنار فشار تحریم خارجی رهبری را در موقعیت مصلحت حفظ نظام قرار دهند. در چنین شرایطی است که دولت حسن روحانی به سرعت به پیش می تازد و به سختی خود را به اصل نظام می چسباند تا یک لحظه هم از این امکان تکرار ناپذیر تاریخی محروم نشود.
3⃣محمد فاضلی از جمله همین تکنوکراتهای دولتی است که بعضا حرفهای خوبی می زند و آدم را امیدوار می کند اما ناگهان دم خروس از زیر لباس او بیرون می زند. مثلا هفته پیش در یک سخنرانی بعد از اینکه از صورتهای بی عدالتی شدید در جامعه ما سخن می گوید به یکباره می افزاید:
🔺باید این توهم را از ذهن خارج کرد که مردم نظام و دولت را از هم جدا میکنند، جداکردن دولت از نظام سمی برای کشور است. و این روزها سیاست به نازلترین سطح خود رسیده است، چرا که برخی حرف از استعفای روحانی میزنند اما آیا در فرانسه یا امریکا، مردم، رئیس جمهوری را از سیستم جدا فرض میکنند؟ ۱
3⃣همو در کانالی به نام «شبکه توسعه» که مهمترین هدف آن «سیاست زدایی از توسعه» و اصرار بر تکنیکی بودن و غیرسیاسی بودن مسائل اساسی ایران امروز است، وظیفه خود می داند که بلافاصله پس از اعتراضات آبان به جای پرسش از مسببین این فاجعه، مخاطبین خود را از پوپولیسم در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده بر حذر بدارد! ۲ جالب آنکه علی سرزعیم دیگر نویسنده این کانال در روز ۲۵آبان ماه، روز لبریز شدن صبر طبقات فرودست ایران در مطلبی با عنوان «مدیریت بهینه بدبختی با بنزین» پس از دفاع از سیاست افزایش قیمت بنزین می نویسد «تردید نکنیم که تداوم سیاستهای اقتصادی موجود سبب افت تدریجی و پیوسته رفاه مردم ایران می شود. اگر نمی خواهیم به این مرگ تدریجی تن دهیم باید به جراحی تن بدهیم. روشن است که جراحی درد و خونریزی دارد اما منفعت هر بیماری از جمله اقتصاد بیمار ایران در جراحی اقتصادی است نه نادیده گرفتن آن…همراهی جامعه با اصلاحات اقتصادی مستلزم همراهی نهادهای حکمرانی با اصلاحات بنیادین در نظام حکمرانی است.» ۳
ادامه 👇👇👇
ساعت24
اعتراضات آبان؛ عصیان بیکاران و بیقراران/ اعتراض فرودستان و حاشیهنشینان را جدی بگیریم
ساعت24-محمدفاضلی: صورتهای بی عدالتی را حذف کنیم -محمدمهدی مجاهدی: بیقرارگران خطرناک می شوند -ناصر ایمانی: فرصت خطا نداریم
Forwarded from جمهورى سوم
چرا هر دو جناح با استعفای دولت مخالفند؟
اصولگرایان و تبدیل ولایت به زیرساخت سیاسی حرکت دولت نوسازی
📍بخش دوم
4⃣این توجه به ضرورت همگرایی درون حاکمیت برای پیشبرد این جراحی را عباس عبدی هم در مناظره با احمد نادری تذکر می دهد. ۴ با توجه به صحبتهای مکرر او و سعید حجاریان در دفاع از حاکمیت دوگانه است که مشخص می شود اظهارات او درباره «استعفای حسن روحانی و انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام» هم بیشتر تریکی برای ترساندن حاکمیت و تحریک مخالفان استعفا بوده و همانطور که صادق زیباکلام و عبدالله رمضان زاده گفته اند به هیچ وجه موضع اصلاح طلبان محسوب نمی شود. مشابه همین اظهارات محسن رنانی اقتصاددانی که بخاطر توصیه آقایان جلایی پور و میدری و به قول خودش نپراکندن ناامیدی یکسالی چیزی ننوشته بود به یکباره در صحنه حاضر می شود و می گوید: «تحولات اخیر با وجود ظاهر غمبار و شیوه اسفناک و غیرعقلانی برخورد حکومت با آن، نشانه های فرارسیدن نقطه عطف در جامعه و سیاست ایران را در خود دارد. اکنون نظام تدبیر در نقطه سرنوشت سازی قرار گرفته است که باید تصمیمات مهمی بگیرد، چرا که آشکار شده است که مسیر گذشته و اکنون قابل تداوم نیست.» ۵
5⃣این در حالیست که مهدی فضائلی ۶ مهدی محمدی، سید نظام موسوی، یاسر جبرائیلی و محمد عبداللهی از اصولگرایان صاحب نفوذ به شدت با استعفای روحانی مخالفت کرده اند. ۷
6⃣در طول سه دهه جمهوری دوم، اصولگرایی و اصلاح طلبی به دو لبه قیچی واحدی تبدیل شده اند که هردو در یک مسیر می رانند و تنها بر سر زود رسیدن به منافع پیش پای «خصوصی سازی ملت ایران زیر سایه امنیت ملی» با هم در رقابتند. چنین شرایطی تنها وقتی به هم می خورد که ائتلاف نیروهای چپ اصولگرا و اصلاح طلب به برآمدن نیروی سوم نجات بخشی در افق تاریک کنونی بینجامد و ظرفیتهای خفته انقلابی در بدنه و ساختار منفعل شده نظام را هم بیدار کند. مخالفت با این برکشیدن نیروی سوم همان کابوس ترسناکی است که محمد فاضلی و مهدی فضائلی را همزمان با هم برمی انگیزاند که با طرح هرگونه استعفای حسن روحانی و انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری به شدت مخالفت کنند.
اصولگرایان و تبدیل ولایت به زیرساخت سیاسی حرکت دولت نوسازی
📍بخش دوم
4⃣این توجه به ضرورت همگرایی درون حاکمیت برای پیشبرد این جراحی را عباس عبدی هم در مناظره با احمد نادری تذکر می دهد. ۴ با توجه به صحبتهای مکرر او و سعید حجاریان در دفاع از حاکمیت دوگانه است که مشخص می شود اظهارات او درباره «استعفای حسن روحانی و انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام» هم بیشتر تریکی برای ترساندن حاکمیت و تحریک مخالفان استعفا بوده و همانطور که صادق زیباکلام و عبدالله رمضان زاده گفته اند به هیچ وجه موضع اصلاح طلبان محسوب نمی شود. مشابه همین اظهارات محسن رنانی اقتصاددانی که بخاطر توصیه آقایان جلایی پور و میدری و به قول خودش نپراکندن ناامیدی یکسالی چیزی ننوشته بود به یکباره در صحنه حاضر می شود و می گوید: «تحولات اخیر با وجود ظاهر غمبار و شیوه اسفناک و غیرعقلانی برخورد حکومت با آن، نشانه های فرارسیدن نقطه عطف در جامعه و سیاست ایران را در خود دارد. اکنون نظام تدبیر در نقطه سرنوشت سازی قرار گرفته است که باید تصمیمات مهمی بگیرد، چرا که آشکار شده است که مسیر گذشته و اکنون قابل تداوم نیست.» ۵
5⃣این در حالیست که مهدی فضائلی ۶ مهدی محمدی، سید نظام موسوی، یاسر جبرائیلی و محمد عبداللهی از اصولگرایان صاحب نفوذ به شدت با استعفای روحانی مخالفت کرده اند. ۷
6⃣در طول سه دهه جمهوری دوم، اصولگرایی و اصلاح طلبی به دو لبه قیچی واحدی تبدیل شده اند که هردو در یک مسیر می رانند و تنها بر سر زود رسیدن به منافع پیش پای «خصوصی سازی ملت ایران زیر سایه امنیت ملی» با هم در رقابتند. چنین شرایطی تنها وقتی به هم می خورد که ائتلاف نیروهای چپ اصولگرا و اصلاح طلب به برآمدن نیروی سوم نجات بخشی در افق تاریک کنونی بینجامد و ظرفیتهای خفته انقلابی در بدنه و ساختار منفعل شده نظام را هم بیدار کند. مخالفت با این برکشیدن نیروی سوم همان کابوس ترسناکی است که محمد فاضلی و مهدی فضائلی را همزمان با هم برمی انگیزاند که با طرح هرگونه استعفای حسن روحانی و انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری به شدت مخالفت کنند.
خبرگزاری تسنیم - Tasnim
ریشههای اعتراضات و مسئله «حق اعتراض»| مناظره عبدی و نادری در تسنیم:حاشیهنشینها «صدا» ندارند
نادری: آنچه که در قضایای اخیر شاهد بودیم به یک معنا چیز جدیدی نیست و پدیدههای مشابهی وجود داشته است؛ ولی به یک معنای دیگر یک زنگ خطر است که باید به آن توجه کرد. از سه منظر می شود به این حوادث نگاه کرد: منظر سیاسی که امر اقتصادی را هم میتوان در درونش گنجاند،…
Forwarded from راه سوم
✅دكتر محمد فاضلي در نشست تحليل ناآراميهاي آبانماه
🔴ما با پديدههاي پسا مواجهيم: پسانفت (كاهش درآمد نفت)، پسااعتماد (كاهش اعتماد)، پسابوروكراسي (كاهش ظرفيت اداره كشور) و... كه راهحل آن دموكراسي است اما قبل از دموكراسي نياز به اثبات صداقت حكومت به مردم است
🔷️براساس نظرسنجيهای علمي، اكثر مردم ناراضي هستند و ميدانند از اعتراضشان بيگانگان استفاده ميكنند اما چاره ديگري ندارند.
🔷️٦٢ درصد مردم خواستار گفتوگوي حكومت با معترضان هستند.
🔷️انقلاب ما با وعده عدالت ايجاد شد اما امروز با پديده انباشت و افزايش مستضعفان مواجهيم.
🔷️مستضعف به معناي كسي است كه به ضعف كشيده شده بنابراين فقط فقرا مستضعف نيستند و كساني كه در طبقات مختلف به ضعف و جايگاه پايينتر كشيده شدهاند، مستضعفند.
🔷️مستضعفين در برابر بيعدالتيهاي شديد نميتوانند ساكت بمانند، بيعدالتي ميان بخشهاي مرفه شهر و حاشيهنشينها مانند تهران و مشهد، مناطق صنعتي و شهرهاي فقير كنار آنها مانند ماهشهر.
🔷️بيعدالتي شديد در توزيع امكانات، رفاه، بهداشت، آموزش، تفريحات و... در كنار تخريب شديد محيط زيست حاشيهها، موجب تشديد نارضايتيها ميشوند.
🔷️جوانان بين ١٨ تا ٢٩ سال از همه گروههاي سني، ناراضيتر هستند، چرا كه اين گروه بيشتر رشد اقتصادي منفي يك دهه گذشته را احساس ميکنند.
🔷️توسعه نامتوازن به همراه گسترش فقر موجب شديدترين مظاهر بيعدالتي مانند گسترش حاشيه.نشيني، كارتن.خوابي و گورخوابي و تنفروشي مي.شود.
🔷️اكثر معترضين كساني هستند كه ظرفيت شوك افزايش قيمت بنزين را ندارند و زندگي روزمره شان مختل ميشود.
🔷️اين وضعيت بيعدالتي اگر هر چه جلوتر برود، عريانتر و خشنتر شود، چشماندازي براي آينده باقي نميگذارد و اميد اجتماعي را از بين ميبرد.
🔷️راهكار اين است كه سيستم، خشنترين صورتهاي بيعدالتي را شناسايي كند؛ مانند بحران زنان سرپرست خانوار، خانوادههاي داراي چند بيكار يا بيماران شديد و پس از شناسایی، تلاش کند رنج آنها را كاهش دهد.
🔷️اينقدر مناقشه و اختلاف در جامعه زياد است كه قدرت تصميمگيري وجود ندارد و نميتوان اميدوار به كارآمدي بود.
🔷️بايد مسئولان بفهمند كه براي مردم، نظام و دولت تفاوتي ندارند، مردم ميخواهند زندگي كنند و برايشان رييسجمهور و بقيه مسولان فرقي ندارند.
🔷️٨٥ درصد مردم از وضعيت كشور ناراضي هستند و فرقي بين روحاني و فلاني نميگذارند.
🔷️مگر ما ترامپ را از حكومت امريكا جدا ميکنیم؟ فرض بر اينكه مردم جدا هم بكنند چه تفاوتي براي مشكلات آنها مانند بيكاري و تورم دارد؟
🔷️بفهميم كه انسان موجودي مادي است، نياز به هوا، آب، غذا، مسكن و پوشاك دارد و فقط با معنويات نميتواند زنده بماند.
🔷️به اين مردم توجه كنيد كه زنده بمانند تا بتوانند معنوي شوند.
🔷️زنده ماندن نياز به ساختن اقتصاد و مديريت كارامدي دارد و ما مثل همه مردم جهان نيازمند سلامت در حكومت، اقتصاد و امنيت و رفاه هستيم.
🔷️نتيجه شكاف بين نظام و دولت، توسعه متوازن و غيرمتوازن همين است، اگر شكاف ترميم نشود به خشونت ميانجامد.
🔷️خشونت كور، خشونتی است كه از طبقه فرودست آغاز و به ساير طبقات توسعه مییابد.
🔷️پساجمهوري اسلامي، تصويري سياه است مانند وضعيت امروز عراق، لبنان و ساير كشورهاي مشابه و اپوزيسيونهاي نظير سلطنتطلبها و مجاهدين خلق، اگر ايران را عراق نكنند، سوئيس نميكنند.
🔷️پس مسئولان صداي مردم را بشنوند قبل از اينكه دير شود.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
🔴ما با پديدههاي پسا مواجهيم: پسانفت (كاهش درآمد نفت)، پسااعتماد (كاهش اعتماد)، پسابوروكراسي (كاهش ظرفيت اداره كشور) و... كه راهحل آن دموكراسي است اما قبل از دموكراسي نياز به اثبات صداقت حكومت به مردم است
🔷️براساس نظرسنجيهای علمي، اكثر مردم ناراضي هستند و ميدانند از اعتراضشان بيگانگان استفاده ميكنند اما چاره ديگري ندارند.
🔷️٦٢ درصد مردم خواستار گفتوگوي حكومت با معترضان هستند.
🔷️انقلاب ما با وعده عدالت ايجاد شد اما امروز با پديده انباشت و افزايش مستضعفان مواجهيم.
🔷️مستضعف به معناي كسي است كه به ضعف كشيده شده بنابراين فقط فقرا مستضعف نيستند و كساني كه در طبقات مختلف به ضعف و جايگاه پايينتر كشيده شدهاند، مستضعفند.
🔷️مستضعفين در برابر بيعدالتيهاي شديد نميتوانند ساكت بمانند، بيعدالتي ميان بخشهاي مرفه شهر و حاشيهنشينها مانند تهران و مشهد، مناطق صنعتي و شهرهاي فقير كنار آنها مانند ماهشهر.
🔷️بيعدالتي شديد در توزيع امكانات، رفاه، بهداشت، آموزش، تفريحات و... در كنار تخريب شديد محيط زيست حاشيهها، موجب تشديد نارضايتيها ميشوند.
🔷️جوانان بين ١٨ تا ٢٩ سال از همه گروههاي سني، ناراضيتر هستند، چرا كه اين گروه بيشتر رشد اقتصادي منفي يك دهه گذشته را احساس ميکنند.
🔷️توسعه نامتوازن به همراه گسترش فقر موجب شديدترين مظاهر بيعدالتي مانند گسترش حاشيه.نشيني، كارتن.خوابي و گورخوابي و تنفروشي مي.شود.
🔷️اكثر معترضين كساني هستند كه ظرفيت شوك افزايش قيمت بنزين را ندارند و زندگي روزمره شان مختل ميشود.
🔷️اين وضعيت بيعدالتي اگر هر چه جلوتر برود، عريانتر و خشنتر شود، چشماندازي براي آينده باقي نميگذارد و اميد اجتماعي را از بين ميبرد.
🔷️راهكار اين است كه سيستم، خشنترين صورتهاي بيعدالتي را شناسايي كند؛ مانند بحران زنان سرپرست خانوار، خانوادههاي داراي چند بيكار يا بيماران شديد و پس از شناسایی، تلاش کند رنج آنها را كاهش دهد.
🔷️اينقدر مناقشه و اختلاف در جامعه زياد است كه قدرت تصميمگيري وجود ندارد و نميتوان اميدوار به كارآمدي بود.
🔷️بايد مسئولان بفهمند كه براي مردم، نظام و دولت تفاوتي ندارند، مردم ميخواهند زندگي كنند و برايشان رييسجمهور و بقيه مسولان فرقي ندارند.
🔷️٨٥ درصد مردم از وضعيت كشور ناراضي هستند و فرقي بين روحاني و فلاني نميگذارند.
🔷️مگر ما ترامپ را از حكومت امريكا جدا ميکنیم؟ فرض بر اينكه مردم جدا هم بكنند چه تفاوتي براي مشكلات آنها مانند بيكاري و تورم دارد؟
🔷️بفهميم كه انسان موجودي مادي است، نياز به هوا، آب، غذا، مسكن و پوشاك دارد و فقط با معنويات نميتواند زنده بماند.
🔷️به اين مردم توجه كنيد كه زنده بمانند تا بتوانند معنوي شوند.
🔷️زنده ماندن نياز به ساختن اقتصاد و مديريت كارامدي دارد و ما مثل همه مردم جهان نيازمند سلامت در حكومت، اقتصاد و امنيت و رفاه هستيم.
🔷️نتيجه شكاف بين نظام و دولت، توسعه متوازن و غيرمتوازن همين است، اگر شكاف ترميم نشود به خشونت ميانجامد.
🔷️خشونت كور، خشونتی است كه از طبقه فرودست آغاز و به ساير طبقات توسعه مییابد.
🔷️پساجمهوري اسلامي، تصويري سياه است مانند وضعيت امروز عراق، لبنان و ساير كشورهاي مشابه و اپوزيسيونهاي نظير سلطنتطلبها و مجاهدين خلق، اگر ايران را عراق نكنند، سوئيس نميكنند.
🔷️پس مسئولان صداي مردم را بشنوند قبل از اينكه دير شود.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
🔵 جریان سوم شهروندی ، جریان مدنی تغییر 🔵
✅ طی چهار دهه حاکمیت جمهوری اسلامی همواره جریان هایی فکری در فضای کشورعرضه اندام کرده و برای اثرگذاری بر افکار عمومی شهروندان ایرانی و جلب اعتماد و نظر آنها تبلیغات و تلاش های فراوانی نموده و جهت دستیابی به قدرت باهم در رقابت و ستیز شدند.
✅ جریان دگرگون ساز که نه تنها خارج ازحاکمیت نظام جمهوری اسلامی فعالیت می نماید بلکه اعضای آن برای دگرگونی سریع و عظیم ، جامع و فراگیر این نظام سیاسی وهمه ساختاری وابسته به آن از طریق سرنگونی و انقلاب و غالبا خشن فعالیت می نمایند این طیف امروزه با نام براندازان از آنها یاد می شود. ✅جریان محافظه کاررستگاری بخش که با تاکید بر مفاهیم معنوی و مذهبی مد نظر خود رشد معنوی و التزام به شمایل و مظاهر آن را نشانه حقیقی ارزش افراد می داند این جریان حاکمیت جمهوری اسلامی را متعلق به خود دانسته که تمایل به حفظ وضع موجود و مخالف هرگونه اصلاح یا تغییر در ساختارهای رسمی و غیر رسمی و باورهای سنتی دارد و وضع کنونى ایران را خوشايندترين وضع مىپندارند که نیازی به بهبودی آن نمی بیند و با تصویب هر گونه قانون مترقی حقوق بشر و شهروندی ، حقوق زنان یا معاهده بین المللی مخالفت می کند، امروزه نمود بارز آن را می توان اصولگرایان در ادبیات سیاسی ایران دانست . ✅جریان دیگری که در حیات سیاسی کنشگری می کند و در برخی دوره ها از قدرت سیاسی در جمهوری اسلامی متنعم گشته و در درون حاکمیت جمهوری اسلامی فعالیت می نماید ، جریان اصلاح طلب است ، این جریان اصلاح در برخی جنبه های اصولگریان را مورد توجه قرار داده و بر مردم سالاری دینی تاکید دارد اما علی رغم بیان مفاهیم ارزشمند وحضور در حاکمیت اصلاح پایداری از خود به ارث نگذاشت. ✅اما جریان فکری دیگری که علاوه بر جریان های مذکور پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ در فضای کشور نمود پیدا کرد جریان مدنی تغییر است ، جریان تغییری که خواهان تغییر نظام فکری و اندیشه ها ، نگرش ها و روش های برای تغییر وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، قانونگذاری و مدیریتی ، حل بحران ها و بهبود اوضاع کشور و شهروندان ایرانی می باشد. این جریان پاسخی عقلانی به خواسته و مطالبات و نیازهای شهروندان و مدافع حقوق بشر و شهروندی ، آزادی های بنیادین و دستیابی به دولت حقوقی است که با محوریت شهروند و برمبنای مسئولیت پذیری شهروندان ایرانی بنیان گذاری شده است.
🔵 گزیده ای از دیدگاه جریان سوم شهروندی 🔵
#جریان_سوم_شهروندی
#روشنگری
#توانمندسازی_شهروندان
#ائتلاف_مدنی
#فرمان_مدنی
#بازنگری_قانون_اساسی
#انتخابات_آزاد_عادلانه
#انتخاب_مدیران_توسعه_یافته
@thirdpower
✅ طی چهار دهه حاکمیت جمهوری اسلامی همواره جریان هایی فکری در فضای کشورعرضه اندام کرده و برای اثرگذاری بر افکار عمومی شهروندان ایرانی و جلب اعتماد و نظر آنها تبلیغات و تلاش های فراوانی نموده و جهت دستیابی به قدرت باهم در رقابت و ستیز شدند.
✅ جریان دگرگون ساز که نه تنها خارج ازحاکمیت نظام جمهوری اسلامی فعالیت می نماید بلکه اعضای آن برای دگرگونی سریع و عظیم ، جامع و فراگیر این نظام سیاسی وهمه ساختاری وابسته به آن از طریق سرنگونی و انقلاب و غالبا خشن فعالیت می نمایند این طیف امروزه با نام براندازان از آنها یاد می شود. ✅جریان محافظه کاررستگاری بخش که با تاکید بر مفاهیم معنوی و مذهبی مد نظر خود رشد معنوی و التزام به شمایل و مظاهر آن را نشانه حقیقی ارزش افراد می داند این جریان حاکمیت جمهوری اسلامی را متعلق به خود دانسته که تمایل به حفظ وضع موجود و مخالف هرگونه اصلاح یا تغییر در ساختارهای رسمی و غیر رسمی و باورهای سنتی دارد و وضع کنونى ایران را خوشايندترين وضع مىپندارند که نیازی به بهبودی آن نمی بیند و با تصویب هر گونه قانون مترقی حقوق بشر و شهروندی ، حقوق زنان یا معاهده بین المللی مخالفت می کند، امروزه نمود بارز آن را می توان اصولگرایان در ادبیات سیاسی ایران دانست . ✅جریان دیگری که در حیات سیاسی کنشگری می کند و در برخی دوره ها از قدرت سیاسی در جمهوری اسلامی متنعم گشته و در درون حاکمیت جمهوری اسلامی فعالیت می نماید ، جریان اصلاح طلب است ، این جریان اصلاح در برخی جنبه های اصولگریان را مورد توجه قرار داده و بر مردم سالاری دینی تاکید دارد اما علی رغم بیان مفاهیم ارزشمند وحضور در حاکمیت اصلاح پایداری از خود به ارث نگذاشت. ✅اما جریان فکری دیگری که علاوه بر جریان های مذکور پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ در فضای کشور نمود پیدا کرد جریان مدنی تغییر است ، جریان تغییری که خواهان تغییر نظام فکری و اندیشه ها ، نگرش ها و روش های برای تغییر وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، قانونگذاری و مدیریتی ، حل بحران ها و بهبود اوضاع کشور و شهروندان ایرانی می باشد. این جریان پاسخی عقلانی به خواسته و مطالبات و نیازهای شهروندان و مدافع حقوق بشر و شهروندی ، آزادی های بنیادین و دستیابی به دولت حقوقی است که با محوریت شهروند و برمبنای مسئولیت پذیری شهروندان ایرانی بنیان گذاری شده است.
🔵 گزیده ای از دیدگاه جریان سوم شهروندی 🔵
#جریان_سوم_شهروندی
#روشنگری
#توانمندسازی_شهروندان
#ائتلاف_مدنی
#فرمان_مدنی
#بازنگری_قانون_اساسی
#انتخابات_آزاد_عادلانه
#انتخاب_مدیران_توسعه_یافته
@thirdpower
Forwarded from چراغ عقل (R_Mahdipur)
سئوال⁉️
آیا ایران حکومتی نولیبرالیستی دارد یا به عبارتی در وضعی نولیبرال قوام یافته یا بازتابی از نولیبرالیسم است یا گونهای استحالهیافته در آن است؟⁉️
جواب:
هیچکدام.
"مواقفِ" سیاسی، "سهگانه"اند نه "دوگانه" و "افق" سیاسی دایرهای است با "دو نیمه"، یعنی سه موقفِ سوسیالیسم، کانسرواتیسم و لیبرالیسم داریم و دو نیمهی رایتوینگ و لفتوینگ، یعنی بالهای چپ و راست. موقف کانسرواتیسم "در هر دو نیمه" است و سوسیالیسم در نیمهی چپ و لیبرالیسم در نیمهی راست.
دو موقفِ سوسیالیسم با هم و "در نظمی بالاتر"، دو شیوه از چیزی به اسم «سیاست مدرن»اند که "خودِ آن" در مقابل کانسرواتیسم است که پیشامدرن است.
یعنی در مقابل کانسرواتیسم، سوسیالیسم و لیبرالیسم یک موضع عام و مشترکاند که مبتنی بر ایدهی «تغییر» است که در مقابل ایدهی «احیاء» است که مقوم نگرشهای کانسرواتیستی است که بدواً بر اساسِ سازههای هویتسازی همچون ملیت، زبان، مذهب، نژاد و امثالهم بنا میشوند و ناظر به احیاء یک "مای" گذشتهاند که در معرض خطرات مدرن قرار گرفته است.
حکومت ایران بدواً یک موقفِ کانسرواتیستی دارد که در ساختار صوری و "شکلیاش" در آغاز تاحدودی ملهم از موقف سوسیالیسم بوده است.
این ساختار شکلی بعد از نفوذ ایدههای تکنوکراتیک از صورت سوسیالیستیتر به صورتی لیبرالیستیتر حرکت کرد.
اما این فقط صورت و شکل و ظاهر، چونان قالب است و روکار است. آنچه توکار و محور است، و موقف و نگرش نوع حیات سیاسی حکومت ایران است موقف کانسرواتیو مذهبی است.
از این رو، نه لیبرالیسم و نه سوسیالیسم دخلی در تعیّنِ غایتِ این حکومت ندارند.
چپها "موقف" را با "افق" اشتباه گرفتهاند و به همین دلیل «راست» را با «لیبرالیسم» یکی گرفتهاند و در نتیجه، امکان فهم موقفِ «کانسرواتیسم» در را تعّین خاص خودش از کف دادهاند و بعلاوه متوجه نیستند که خود سوسیالیسم «در مقابل آن»، در واقع در سطحی بالاتر، با لیبرالیسم "یکی" است. لذا در تقابلاش با لیبرالیسم – چنانکه در اُورلپِ دو مفهوم «استکبار» و «امپریالیسم» به وضوح در طول نیم قرن اخیر در ایران میبینیم، گاه به راحتی خود را در اتحادی نانوشته با «کانسرواتیسم» - مثلاً در مفهوم «غربزدگی» آلاحمدی-فردیدی – میبیند و از این رو، چپ در ایران متوجه نیست که ایدهی «تغییر» که بنیاد خودش و لیبرالیسم است، نامطلوبِ کانتسرواتیسم است. و لذا بر شاخ نشسته بن میبرد.
امروزه بازی کودکانهی چپها که نگران عوض شدن قالباند، نه یک مبحثِ چپ و عمیق بلکه مربوط به کوچهی علیچپ است. یعنی منفعلسازی آن با فراسو برندگی مطالباتاش تا آن سرحدی است که کاری از دست بشر خاکی ساخته نیست.
همانقدر که چپها اپوزیسیون را تمسخر میکنند که میگویند «حاکمیت با یک هول دیگه، میافته»، خودشان مستوجب همین تمسخرند که منتظرند «با یک هول دیگه کل نظم اقتصادی جهانی بیافته». (البته به تحولات این نظم به سوی سوسیالیته در سطح جهانی من سخت امیدوارم و معتقدم سوسیالیته روز به روز در بافت زندگی روزمره و حیات سیاسی، بهویژه از مسیرهای دموکراتیک، تقویت خواهد شد اما سازوکارش این مکانیسم کلاسیک و تخیلی نیست).
ادامه👇
@Cheraqeaql💡
آیا ایران حکومتی نولیبرالیستی دارد یا به عبارتی در وضعی نولیبرال قوام یافته یا بازتابی از نولیبرالیسم است یا گونهای استحالهیافته در آن است؟⁉️
جواب:
هیچکدام.
"مواقفِ" سیاسی، "سهگانه"اند نه "دوگانه" و "افق" سیاسی دایرهای است با "دو نیمه"، یعنی سه موقفِ سوسیالیسم، کانسرواتیسم و لیبرالیسم داریم و دو نیمهی رایتوینگ و لفتوینگ، یعنی بالهای چپ و راست. موقف کانسرواتیسم "در هر دو نیمه" است و سوسیالیسم در نیمهی چپ و لیبرالیسم در نیمهی راست.
دو موقفِ سوسیالیسم با هم و "در نظمی بالاتر"، دو شیوه از چیزی به اسم «سیاست مدرن»اند که "خودِ آن" در مقابل کانسرواتیسم است که پیشامدرن است.
یعنی در مقابل کانسرواتیسم، سوسیالیسم و لیبرالیسم یک موضع عام و مشترکاند که مبتنی بر ایدهی «تغییر» است که در مقابل ایدهی «احیاء» است که مقوم نگرشهای کانسرواتیستی است که بدواً بر اساسِ سازههای هویتسازی همچون ملیت، زبان، مذهب، نژاد و امثالهم بنا میشوند و ناظر به احیاء یک "مای" گذشتهاند که در معرض خطرات مدرن قرار گرفته است.
حکومت ایران بدواً یک موقفِ کانسرواتیستی دارد که در ساختار صوری و "شکلیاش" در آغاز تاحدودی ملهم از موقف سوسیالیسم بوده است.
این ساختار شکلی بعد از نفوذ ایدههای تکنوکراتیک از صورت سوسیالیستیتر به صورتی لیبرالیستیتر حرکت کرد.
اما این فقط صورت و شکل و ظاهر، چونان قالب است و روکار است. آنچه توکار و محور است، و موقف و نگرش نوع حیات سیاسی حکومت ایران است موقف کانسرواتیو مذهبی است.
از این رو، نه لیبرالیسم و نه سوسیالیسم دخلی در تعیّنِ غایتِ این حکومت ندارند.
چپها "موقف" را با "افق" اشتباه گرفتهاند و به همین دلیل «راست» را با «لیبرالیسم» یکی گرفتهاند و در نتیجه، امکان فهم موقفِ «کانسرواتیسم» در را تعّین خاص خودش از کف دادهاند و بعلاوه متوجه نیستند که خود سوسیالیسم «در مقابل آن»، در واقع در سطحی بالاتر، با لیبرالیسم "یکی" است. لذا در تقابلاش با لیبرالیسم – چنانکه در اُورلپِ دو مفهوم «استکبار» و «امپریالیسم» به وضوح در طول نیم قرن اخیر در ایران میبینیم، گاه به راحتی خود را در اتحادی نانوشته با «کانسرواتیسم» - مثلاً در مفهوم «غربزدگی» آلاحمدی-فردیدی – میبیند و از این رو، چپ در ایران متوجه نیست که ایدهی «تغییر» که بنیاد خودش و لیبرالیسم است، نامطلوبِ کانتسرواتیسم است. و لذا بر شاخ نشسته بن میبرد.
امروزه بازی کودکانهی چپها که نگران عوض شدن قالباند، نه یک مبحثِ چپ و عمیق بلکه مربوط به کوچهی علیچپ است. یعنی منفعلسازی آن با فراسو برندگی مطالباتاش تا آن سرحدی است که کاری از دست بشر خاکی ساخته نیست.
همانقدر که چپها اپوزیسیون را تمسخر میکنند که میگویند «حاکمیت با یک هول دیگه، میافته»، خودشان مستوجب همین تمسخرند که منتظرند «با یک هول دیگه کل نظم اقتصادی جهانی بیافته». (البته به تحولات این نظم به سوی سوسیالیته در سطح جهانی من سخت امیدوارم و معتقدم سوسیالیته روز به روز در بافت زندگی روزمره و حیات سیاسی، بهویژه از مسیرهای دموکراتیک، تقویت خواهد شد اما سازوکارش این مکانیسم کلاسیک و تخیلی نیست).
ادامه👇
@Cheraqeaql💡
Forwarded from چراغ عقل (R_Mahdipur)
ادامه از صفحه قبل
آیا ایران....👇
نوع حکومتِ کانسرواتیستی، مبتنی بر تعصب نسبت به دستگاهِ "ارزشی" است و از این رو، دستگاه جهانبینیاش، بدواً بر اگزیولوژی [=ارزششناسی]، سپس انتولوژی و نهایتاً اپیستمولوژی استوار است، اگر این سومی اصلاً محلی از اعراب داشته باشد. به همین سبب، دو شیوهی "لوتریِ اصلاحگرانه" و "ناپلئونیِ انقلابی"، در مواجهه با کانسرواتیسم میتوان تشخیص داد. شیوهی لوتری، شیوهای است که از دل دستگاه اگزیولوژیکِ قدرتِ حاکمهی کانسرواتیست عمل میکند. روشن است که علت شکست جریان موسوم به اصلاحات در بیست سال اخیر و استحالهی درونیاش در سنخی اپورتیونیسم، عدم درک این واقعیت بود که باید از دل دستگاه اگزیولوژیک حرکت کند و طبعاً این امر به فسفر فراوانی نیاز داشت که نزد تئورسینانِ اصلاحات سخت نایاب بود. با استحالهی خود مفهوم انقلاب از ناپلئونی به استالینی نیز چنان امیدی پیشاپیش نقش بر آب است. آن تئوریسینها نیز که دچار وهمِ خودلیبرالپنداری – فارغ از اگزیولوژی! – بودند با همین تصورِ قالبی پیش رفتند که توگویی میتوانند با سروشکل نولیبرال دادن به روال اقتصادی حاکمیت، اصلاحاتی ایجاد کنند! با خصوصیسازی! با عبارت واقعیتر، در واقع با تقسیم غنایم دولتی بین افراد حقیقی. غافل از اینکه تنها کاری که این قالببازیِ بیمحتوا میکند «مصرفیسازی زندگی روزمره» و تقویت شکافِ دوگانهی - نه کارگر/سرمایهدار، بلکه – "ثروتمند/بیپول" است، دوگانهای که حول مواد خامِ پیشاکالایی در بخشی از جهان مادهآورِ کنونی مانند خاورمیانه، شکل میگیرد؛ یعنی اساساً در خارج از بازی گردش درونی سرمایه و در نظمی فراتر که خود سرمایه جزئی از آن است. که این جهان سرمایه خودش «میانجی» بین دو جهانِ دیگر (جهان ماده خام آور/جهان مصرف) است نه اینکه قابل تعمیم به کل جهان/زمین باشد. اینجا در این جهانِ مادهآور، صحبت بر سر انباشت ثروت است نه انباشت ابزارِ تولید که اتفاقاً همین انباشت ثروت برای ممانعت از تبدیلاش به سرمایه است که بازار خرید مواد خام که لازمه بقای گردش سرمایه است تخریب نشود.
لذا میتوان نتیجه گرفت که برخورد حال حاضر برخورد «بیپولها» - نه کارگرها - با حاکمیت کانسرواتیست – نه سرمایهدار یا نولیبرال - است. برخوردی که عواقبی به شدت غیرقابلپیشبینی دارد. و اوضاع بیشتر به این دلیل نومید کننده است که حاکمیت میلی برای مطالعه توصیفیِ و درونباشِ نیروی مقابلاش ندارد و آن را بهراحتی با حوالت به نیروهای بیرونیِ استکباری، از پیش تعریف میکند.
بسا به تلخی باید به طنز روی بیاورم و بگویم الساعه تنها چیزی که در ایران تحولی مثبت ایجاد میکند، جریانی آزادیخواه به نام "حرکت تکتونیکِ صفحات زمین" است که از دو سال پیش فعالیتهای زیرزمینی خود را آغاز کرده است و با سیل و زلزله و باد و باران و بهزودی آتشفشان ما را به شکلی هگلی گامی به سوی آزادی رهسپار میکند.
"علی نجات غلامی"
@Cheraqeaql💡
آیا ایران....👇
نوع حکومتِ کانسرواتیستی، مبتنی بر تعصب نسبت به دستگاهِ "ارزشی" است و از این رو، دستگاه جهانبینیاش، بدواً بر اگزیولوژی [=ارزششناسی]، سپس انتولوژی و نهایتاً اپیستمولوژی استوار است، اگر این سومی اصلاً محلی از اعراب داشته باشد. به همین سبب، دو شیوهی "لوتریِ اصلاحگرانه" و "ناپلئونیِ انقلابی"، در مواجهه با کانسرواتیسم میتوان تشخیص داد. شیوهی لوتری، شیوهای است که از دل دستگاه اگزیولوژیکِ قدرتِ حاکمهی کانسرواتیست عمل میکند. روشن است که علت شکست جریان موسوم به اصلاحات در بیست سال اخیر و استحالهی درونیاش در سنخی اپورتیونیسم، عدم درک این واقعیت بود که باید از دل دستگاه اگزیولوژیک حرکت کند و طبعاً این امر به فسفر فراوانی نیاز داشت که نزد تئورسینانِ اصلاحات سخت نایاب بود. با استحالهی خود مفهوم انقلاب از ناپلئونی به استالینی نیز چنان امیدی پیشاپیش نقش بر آب است. آن تئوریسینها نیز که دچار وهمِ خودلیبرالپنداری – فارغ از اگزیولوژی! – بودند با همین تصورِ قالبی پیش رفتند که توگویی میتوانند با سروشکل نولیبرال دادن به روال اقتصادی حاکمیت، اصلاحاتی ایجاد کنند! با خصوصیسازی! با عبارت واقعیتر، در واقع با تقسیم غنایم دولتی بین افراد حقیقی. غافل از اینکه تنها کاری که این قالببازیِ بیمحتوا میکند «مصرفیسازی زندگی روزمره» و تقویت شکافِ دوگانهی - نه کارگر/سرمایهدار، بلکه – "ثروتمند/بیپول" است، دوگانهای که حول مواد خامِ پیشاکالایی در بخشی از جهان مادهآورِ کنونی مانند خاورمیانه، شکل میگیرد؛ یعنی اساساً در خارج از بازی گردش درونی سرمایه و در نظمی فراتر که خود سرمایه جزئی از آن است. که این جهان سرمایه خودش «میانجی» بین دو جهانِ دیگر (جهان ماده خام آور/جهان مصرف) است نه اینکه قابل تعمیم به کل جهان/زمین باشد. اینجا در این جهانِ مادهآور، صحبت بر سر انباشت ثروت است نه انباشت ابزارِ تولید که اتفاقاً همین انباشت ثروت برای ممانعت از تبدیلاش به سرمایه است که بازار خرید مواد خام که لازمه بقای گردش سرمایه است تخریب نشود.
لذا میتوان نتیجه گرفت که برخورد حال حاضر برخورد «بیپولها» - نه کارگرها - با حاکمیت کانسرواتیست – نه سرمایهدار یا نولیبرال - است. برخوردی که عواقبی به شدت غیرقابلپیشبینی دارد. و اوضاع بیشتر به این دلیل نومید کننده است که حاکمیت میلی برای مطالعه توصیفیِ و درونباشِ نیروی مقابلاش ندارد و آن را بهراحتی با حوالت به نیروهای بیرونیِ استکباری، از پیش تعریف میکند.
بسا به تلخی باید به طنز روی بیاورم و بگویم الساعه تنها چیزی که در ایران تحولی مثبت ایجاد میکند، جریانی آزادیخواه به نام "حرکت تکتونیکِ صفحات زمین" است که از دو سال پیش فعالیتهای زیرزمینی خود را آغاز کرده است و با سیل و زلزله و باد و باران و بهزودی آتشفشان ما را به شکلی هگلی گامی به سوی آزادی رهسپار میکند.
"علی نجات غلامی"
@Cheraqeaql💡
Forwarded from اندیشکده راهبردی مهاجر
#اکران_فیلم #تحلیل_فیلم
🔴 جوکر و حوادث آبان
🔸اکران فیلم Joker 2019 به همراه تحلیل فیلم
با سخنرانی:
🔹 دکتر بیژن عبدالکریمی
🔸 دکتر سید محمدتقی چاوشی
🔹 دکتر سید جواد میری
🔸 دکتر محمدحسین بادامچی
🔹 فاطمه دلاوری
🔸 ابوطالب صفدری
🗓 یکشنبه 8 دی 1398
⏰ اکران فیلم از ساعت 13:30 الی 15:30؛ تحلیل فیلم از ساعت 15:45 الی 19
🏢 آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه صنعتی شریف
❗️ جهت ثبتنام به لینک ایوند مراجعه کنید(ثبتنام برای عموم آزاد است):
📎 https://evnd.co/4WR5s
————————
🆔: @mohajer_thinktank
🔴 جوکر و حوادث آبان
🔸اکران فیلم Joker 2019 به همراه تحلیل فیلم
با سخنرانی:
🔹 دکتر بیژن عبدالکریمی
🔸 دکتر سید محمدتقی چاوشی
🔹 دکتر سید جواد میری
🔸 دکتر محمدحسین بادامچی
🔹 فاطمه دلاوری
🔸 ابوطالب صفدری
🗓 یکشنبه 8 دی 1398
⏰ اکران فیلم از ساعت 13:30 الی 15:30؛ تحلیل فیلم از ساعت 15:45 الی 19
🏢 آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه صنعتی شریف
❗️ جهت ثبتنام به لینک ایوند مراجعه کنید(ثبتنام برای عموم آزاد است):
📎 https://evnd.co/4WR5s
————————
🆔: @mohajer_thinktank
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فيلمي درباره دليل هاي اصلي فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و تامل جدي!
@thirdpower
@thirdpower
Forwarded from parvin
✍️ محسن رنانی
🖊 آینده ایران تماشایی است
✅ سلام دوستان،
پس از حوادث آبان امسال، شواهدی از کاهش امید اجتماعی بویژه در نسل جوان پدیدار شده است. بزرگترها نیز عمدتا یا نگران شدهاند یا ترسیدهاند. من اما، با کمال تأسف از خشونتی که رفت و ادای احترام به جانباختگان این حوادث، آن را حادثه مبارکی میبینم که در زمان و مکان درستی رخ داده است و مطمئنم که منشاء تحولات مهمی در آیندهای نهچندان دور خواهد شد.
دکتر محمدرضا اسلامی، استاد پژوهشگر مهمان دانشگاه کالیفرنیا در سفری که مرداد ماه امسال به ایران داشتند به دیدار من آمدند. گفتوگویی بین ما شکل گرفت که بعدا توسط ایشان مکتوب شد. پس از حوادث آبان نیز این گفتوگو به صورت آنلاین ادامه یافت. اکنون ایشان حاصل آن دیدار و این گفتوگو را در کانال تلگرامی خود منتشر کردهاند.
@sokhanranihaa
به نظرم دوستانی که در چهل روز گذشته نظر مرا درباره تحولات اخیر جویا شدهاند میتوانند پاسخ خود را در این گفتوگو بیابند.
این نخستین مطلب تحلیلی در حوزه اقتصاد سیاسی است که من بعد از گذشت بیش از یکسال از مقاله «سکوت ملی، امید ملی» منتشر میکنم.
امیدوارم این گفتار دریچههای تازهای برای امیدواری به روی شما بگشاید.
محسن رنانی / ۱۰ دیماه ۱۳۹۸
✅ چکیده :
نسل جدید به دو ابزار یا سلاح مجهز است که نسل ما آن دو ابزار را نداشتند: نخست شبکههای مجازی و ابزارهای ارتباطی جدید، و دوم اندیشه روادار و غیر ایدئولوژیک. نسل ما نسل جزوههای پلیکپی و نوارهای کاست بود. نسل از هم بریدگی و شیفتگی به کلام و شخصیتهای کاریزما. چند ماه میگذشت تا یک نوار کاست یا یک جزوه به دست ما برسد که در آن هم سخنان کسانی بود مانند امام یا دکتر شریعتی یا فخرالدین حجازی ونظایر آنها. آن نوارها یا کتابها به ما اطلاعات دقیق یا قدرت تحلیل نمیدانند بلکه ذهن ما را به سوی یک ایدئولوژی مقدس هدایت میکردند. حلقه ارتباط نسل ما با هم، کلام یا شخصیت کاریزماها بود. ما تکتک، کسی نبودیم، بدون محوریت شخصیتهای کاریزما، ما با هم نبودیم. انفرادهایی که همه به یک نقطه وصلاند و انرژی و هدف و جنبششان همه از یک نقطه است. نسل ما نقاط پراکندهای در یک دایره بود که همه به یک نقطه مرکزی وصل بودند و همه یک آبشخور فکری داشتند. پس ما نسل آدمهای تکافتادهای بودیم که با طناب ایدئولوژی به یک نقطه مرکزی یعنی به شخصیتهای کاریزما متصل بودیم».
«اما وضعیت نسل جدید متفاوت است. نسل جدید به کمک فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی و به کمک شبکههای مجازی به سرعت خطاها را کشف میکند، آن را جار میزند و به سرعت نقد میکنند، هیچ حرفی را مقدس نمیداند وهیچ مرز مقدسی را به رسمیت نمیشناسد. به سرعت همدیگر را پیدا می کنند، نیازی به حلقه اتصال مرکزی و ایدئولوژی ندارند؛ خودشان مرکزاند و عقلشان ایدئولوژی آنهاست. هیچکس را جز عقلشان قبول ندارند. و این از برکات جمهوری اسلامی بود که کاری کرد که هیچ نقطه مقدسی در اندیشه نسل جدید باقی نمانده است و هیچ مرجعیتی برای نهادهای سنتی یا افراد مروج اندیشههای ایدئولوژیک یا سنتی باقی نمانده است. بنابراین نسل جدید به سرعت ایدههای بهتر، اندیشههای بهتر و روشهای «جایگزین» را کشف میکند و جایگزین میکند. این نسل، اگر در فرآیند یک حرکت اقتصادی/علمی/اجتماعی احساس کند که نهادهای موجود همراهی نمیکنند و «همراه مناسب» ندارد، به سرعت میتواند جایگزین بیاید و فضا را برای خود باز کند. نسل جدید بنبست نمیشناسد؛ نه بنبست فکری و نه بنبست عملی. نسل ما نسل بنبست بود، نسلی که چشمش به بزرگان بود تا به پنجه تدبیر، بنبستها و گرهها را بگشایند. اما این نسل بنبست نمیشناسد بنابراین نیازی به «بزرگان» ندارد و همین وجه امتیاز این نسل نسبت به نسل ماست»
«سلاح دوم این نسل، «رواداری» است. نسل جدید مانند نسل ما نیست که انتظار داشتیم دوست یا همسفر یا فرد همراهمان الزاما مثل خودمان باشد، یعنی همچون ما مذهبی باشد یا چپگرا باشد یا نوگرا باشد. این نسل میتواند با هر کس با هر عقیدهای کار کند و کنار بیاید به شرط آنکه حقوق یکدیگر و قواعد بازی را رعایت کنند. این سازگاری و رواداری در نسل جدید هست که دو نفر برای رفاقت یا همکاری با هم، انتظار نداشته باشند دقیقا مانند هم فکر کنند یا مثل هم رفتار کنند یا مثل هم لباس بپوشند. این ویژگی را پدر من نداشت. من هم نداشتم! من شاید انتظار داشتم که «دوست من» علاوه بر اینکه مذهبی باشد، ادبیات را هم بفهمد، اهل مطالعه مطالب سیاسی هم باشد. اما در ذهن نسل جدید این محدودیتها وجود ندارد. این نسل، نسل بختیاری است که تحول یا گذار دویستساله از اندیشهورزی سنتی یا ایدئولوژیک، به رواداری در اندیشه و مدارا در پیشه را در یک دوره بیست ساله طی کرده است».متن کامل اینجا
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🖊 آینده ایران تماشایی است
✅ سلام دوستان،
پس از حوادث آبان امسال، شواهدی از کاهش امید اجتماعی بویژه در نسل جوان پدیدار شده است. بزرگترها نیز عمدتا یا نگران شدهاند یا ترسیدهاند. من اما، با کمال تأسف از خشونتی که رفت و ادای احترام به جانباختگان این حوادث، آن را حادثه مبارکی میبینم که در زمان و مکان درستی رخ داده است و مطمئنم که منشاء تحولات مهمی در آیندهای نهچندان دور خواهد شد.
دکتر محمدرضا اسلامی، استاد پژوهشگر مهمان دانشگاه کالیفرنیا در سفری که مرداد ماه امسال به ایران داشتند به دیدار من آمدند. گفتوگویی بین ما شکل گرفت که بعدا توسط ایشان مکتوب شد. پس از حوادث آبان نیز این گفتوگو به صورت آنلاین ادامه یافت. اکنون ایشان حاصل آن دیدار و این گفتوگو را در کانال تلگرامی خود منتشر کردهاند.
@sokhanranihaa
به نظرم دوستانی که در چهل روز گذشته نظر مرا درباره تحولات اخیر جویا شدهاند میتوانند پاسخ خود را در این گفتوگو بیابند.
این نخستین مطلب تحلیلی در حوزه اقتصاد سیاسی است که من بعد از گذشت بیش از یکسال از مقاله «سکوت ملی، امید ملی» منتشر میکنم.
امیدوارم این گفتار دریچههای تازهای برای امیدواری به روی شما بگشاید.
محسن رنانی / ۱۰ دیماه ۱۳۹۸
✅ چکیده :
نسل جدید به دو ابزار یا سلاح مجهز است که نسل ما آن دو ابزار را نداشتند: نخست شبکههای مجازی و ابزارهای ارتباطی جدید، و دوم اندیشه روادار و غیر ایدئولوژیک. نسل ما نسل جزوههای پلیکپی و نوارهای کاست بود. نسل از هم بریدگی و شیفتگی به کلام و شخصیتهای کاریزما. چند ماه میگذشت تا یک نوار کاست یا یک جزوه به دست ما برسد که در آن هم سخنان کسانی بود مانند امام یا دکتر شریعتی یا فخرالدین حجازی ونظایر آنها. آن نوارها یا کتابها به ما اطلاعات دقیق یا قدرت تحلیل نمیدانند بلکه ذهن ما را به سوی یک ایدئولوژی مقدس هدایت میکردند. حلقه ارتباط نسل ما با هم، کلام یا شخصیت کاریزماها بود. ما تکتک، کسی نبودیم، بدون محوریت شخصیتهای کاریزما، ما با هم نبودیم. انفرادهایی که همه به یک نقطه وصلاند و انرژی و هدف و جنبششان همه از یک نقطه است. نسل ما نقاط پراکندهای در یک دایره بود که همه به یک نقطه مرکزی وصل بودند و همه یک آبشخور فکری داشتند. پس ما نسل آدمهای تکافتادهای بودیم که با طناب ایدئولوژی به یک نقطه مرکزی یعنی به شخصیتهای کاریزما متصل بودیم».
«اما وضعیت نسل جدید متفاوت است. نسل جدید به کمک فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی و به کمک شبکههای مجازی به سرعت خطاها را کشف میکند، آن را جار میزند و به سرعت نقد میکنند، هیچ حرفی را مقدس نمیداند وهیچ مرز مقدسی را به رسمیت نمیشناسد. به سرعت همدیگر را پیدا می کنند، نیازی به حلقه اتصال مرکزی و ایدئولوژی ندارند؛ خودشان مرکزاند و عقلشان ایدئولوژی آنهاست. هیچکس را جز عقلشان قبول ندارند. و این از برکات جمهوری اسلامی بود که کاری کرد که هیچ نقطه مقدسی در اندیشه نسل جدید باقی نمانده است و هیچ مرجعیتی برای نهادهای سنتی یا افراد مروج اندیشههای ایدئولوژیک یا سنتی باقی نمانده است. بنابراین نسل جدید به سرعت ایدههای بهتر، اندیشههای بهتر و روشهای «جایگزین» را کشف میکند و جایگزین میکند. این نسل، اگر در فرآیند یک حرکت اقتصادی/علمی/اجتماعی احساس کند که نهادهای موجود همراهی نمیکنند و «همراه مناسب» ندارد، به سرعت میتواند جایگزین بیاید و فضا را برای خود باز کند. نسل جدید بنبست نمیشناسد؛ نه بنبست فکری و نه بنبست عملی. نسل ما نسل بنبست بود، نسلی که چشمش به بزرگان بود تا به پنجه تدبیر، بنبستها و گرهها را بگشایند. اما این نسل بنبست نمیشناسد بنابراین نیازی به «بزرگان» ندارد و همین وجه امتیاز این نسل نسبت به نسل ماست»
«سلاح دوم این نسل، «رواداری» است. نسل جدید مانند نسل ما نیست که انتظار داشتیم دوست یا همسفر یا فرد همراهمان الزاما مثل خودمان باشد، یعنی همچون ما مذهبی باشد یا چپگرا باشد یا نوگرا باشد. این نسل میتواند با هر کس با هر عقیدهای کار کند و کنار بیاید به شرط آنکه حقوق یکدیگر و قواعد بازی را رعایت کنند. این سازگاری و رواداری در نسل جدید هست که دو نفر برای رفاقت یا همکاری با هم، انتظار نداشته باشند دقیقا مانند هم فکر کنند یا مثل هم رفتار کنند یا مثل هم لباس بپوشند. این ویژگی را پدر من نداشت. من هم نداشتم! من شاید انتظار داشتم که «دوست من» علاوه بر اینکه مذهبی باشد، ادبیات را هم بفهمد، اهل مطالعه مطالب سیاسی هم باشد. اما در ذهن نسل جدید این محدودیتها وجود ندارد. این نسل، نسل بختیاری است که تحول یا گذار دویستساله از اندیشهورزی سنتی یا ایدئولوژیک، به رواداری در اندیشه و مدارا در پیشه را در یک دوره بیست ساله طی کرده است».متن کامل اینجا
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
Forwarded from گفتمان نسل سوم انقلاب
چرا انحصارات شکسته نمی شود .
مردم کشور را پس می گیرند
بنا بر اطلاعات و تجربه چهل سال گذشته، گروهای مختلف در ایجاد انحصار در کسب و کار نقش دارند ،چرا که منافع حاصل از انحصار، انقدر زیاد است که اجازه نمی دهند این امتیاز در اختیار همه کس قرار گیرد، و معمولا از طریق سندیکای خود با ثروت سرشاری که از این انحصار به دست اورده اند در شهرستان های سراسر کشور از کاندیداهای خاص و هم رشته و هم خط خود حمایت می کنند، تا در مجلس، رکن قانون گذاری کشور ،از منافع انحصار انها حمایت کنند !
۱:انحصار و سخت گیری های قانون احراز دفتر وکالت یکی از انهاست که به دلیل کمبود وکیل نرخ های بالایی را برای خود تعیین می کنند وکسی هم نیست که با رقابت و خدمت بهتر این نرخ را بشکند .
پس اکثر حقوق دان ها از کاندیدایی حمایت میکنند و مردم رابا پول های کلان که از انحصار وکالت کسب نموده ترغیب به رای دادن به وی می کند که حافظ منافع انها در مجلس در برابر مردم باشد. .
۲: جامعه پزشکان در حالی که کشور به کمبود متخصص دچار است با حمایت از کاندیداهای خاص خود نمایندگانی به مردم تحمیل می کند که در مجلس حافظ منافع انان در مقابل مردم باشد ،به حدی که دولت را در پرداخت مالیات می توانند تحت فشار قرار دهند ،نمونه اخیر ان تهدید سندیکای پزشکان مجلس که در صورت اخذ مالیات، طرح سلامت رادر کشور اجرا نمی کنیم و پزشکان در بیمارستان های دولتی کار نخواهند کرد
در حالی که یک پزشک متخصص بخش دولتی حقوق و کارانه بالای صد ملیون تومان در ماه دریافتی دارد.
سوم گروهای سیاسی که با حمایت از یک کاندیدا ی جناح خود نمایندگانی به مجلس می فرستد که منافع و سهم جناح و دسته شان را در کشور بگیرد ،و مجدد با هرینه بخش اندکی از ان در انتخابات ، مجلس را در مقابل مردم با رای مردم به دست می گیرند .
چهارم ارکان حاکمیتی که معمولا نهادها و حوزه ها هستند،که تا دورترین روستا سنگر مساجد و تریبون ها را در دست دارند ودر جهت صیانت از حقوق این بخش ها که معمولا مردم از وضعیت بودجه و هزینه کرد انها بی اطلاع هستند با حمایت از کاندیداهای خاص و مطیع، منافع بی حد و مرز خود را در مقابل مردم محافظت می کنند .
اینگونه است که در این ۴۰ سال هیچ گاه مجلس در اختیار مردم نبوده بلکه در دست گروها و سندیکاهای مختلف بوده و مسولیت ها نیز خانوادگی و باندی و همشهری بوده تا منافع انها را در مقابل مردم حفظ و صیانت نموده و سهم خودشان را از سفره پهن شده انقلاب بردارند .
وبه همین دلیل هیچ گاه اجازه اگاهی مردم در این مسائل را نمی دهند و چنانچه کاندیدایی مردمی هم حضور پیدا می کند با نوچه ها و بلندگوهای رسانه ای خود سعی در تخریب وی دارند حتی با پرونده سازی !
و با این وضعیت مردم ،جامعه،جوانان مردمی، کارگری ،دانشجویی، کارفرمایی،تولید کننده،کسبه ،هنرمند ،ورزشکار نماینده ای از خود دزمجلس ندارند و انها نیزکه به مردم به عنوان نماینده ، غالب شده اند، با محافظه کاری و زبان بازی، مدافع باند و جریانی هستند که می توانند بر مردم تاثیر بگذارند و انها را به مجلس بفرستند . چرا که قدرت را در انها می بینند نه رای و نظر مردم !
نسل جوان و اگاه ایران و ترشیز باید و وظیفه دارد با شناسایی کاندیداها ی مستقل و ازاده ،دین خود را به مردم و کشور ادا کند و با رفع تمام این امتیازات و وانحصارات زمینه پیشرفت و توسعه کشور را فراهم کند
نسل سوم
مردم کشور را پس می گیرند
بنا بر اطلاعات و تجربه چهل سال گذشته، گروهای مختلف در ایجاد انحصار در کسب و کار نقش دارند ،چرا که منافع حاصل از انحصار، انقدر زیاد است که اجازه نمی دهند این امتیاز در اختیار همه کس قرار گیرد، و معمولا از طریق سندیکای خود با ثروت سرشاری که از این انحصار به دست اورده اند در شهرستان های سراسر کشور از کاندیداهای خاص و هم رشته و هم خط خود حمایت می کنند، تا در مجلس، رکن قانون گذاری کشور ،از منافع انحصار انها حمایت کنند !
۱:انحصار و سخت گیری های قانون احراز دفتر وکالت یکی از انهاست که به دلیل کمبود وکیل نرخ های بالایی را برای خود تعیین می کنند وکسی هم نیست که با رقابت و خدمت بهتر این نرخ را بشکند .
پس اکثر حقوق دان ها از کاندیدایی حمایت میکنند و مردم رابا پول های کلان که از انحصار وکالت کسب نموده ترغیب به رای دادن به وی می کند که حافظ منافع انها در مجلس در برابر مردم باشد. .
۲: جامعه پزشکان در حالی که کشور به کمبود متخصص دچار است با حمایت از کاندیداهای خاص خود نمایندگانی به مردم تحمیل می کند که در مجلس حافظ منافع انان در مقابل مردم باشد ،به حدی که دولت را در پرداخت مالیات می توانند تحت فشار قرار دهند ،نمونه اخیر ان تهدید سندیکای پزشکان مجلس که در صورت اخذ مالیات، طرح سلامت رادر کشور اجرا نمی کنیم و پزشکان در بیمارستان های دولتی کار نخواهند کرد
در حالی که یک پزشک متخصص بخش دولتی حقوق و کارانه بالای صد ملیون تومان در ماه دریافتی دارد.
سوم گروهای سیاسی که با حمایت از یک کاندیدا ی جناح خود نمایندگانی به مجلس می فرستد که منافع و سهم جناح و دسته شان را در کشور بگیرد ،و مجدد با هرینه بخش اندکی از ان در انتخابات ، مجلس را در مقابل مردم با رای مردم به دست می گیرند .
چهارم ارکان حاکمیتی که معمولا نهادها و حوزه ها هستند،که تا دورترین روستا سنگر مساجد و تریبون ها را در دست دارند ودر جهت صیانت از حقوق این بخش ها که معمولا مردم از وضعیت بودجه و هزینه کرد انها بی اطلاع هستند با حمایت از کاندیداهای خاص و مطیع، منافع بی حد و مرز خود را در مقابل مردم محافظت می کنند .
اینگونه است که در این ۴۰ سال هیچ گاه مجلس در اختیار مردم نبوده بلکه در دست گروها و سندیکاهای مختلف بوده و مسولیت ها نیز خانوادگی و باندی و همشهری بوده تا منافع انها را در مقابل مردم حفظ و صیانت نموده و سهم خودشان را از سفره پهن شده انقلاب بردارند .
وبه همین دلیل هیچ گاه اجازه اگاهی مردم در این مسائل را نمی دهند و چنانچه کاندیدایی مردمی هم حضور پیدا می کند با نوچه ها و بلندگوهای رسانه ای خود سعی در تخریب وی دارند حتی با پرونده سازی !
و با این وضعیت مردم ،جامعه،جوانان مردمی، کارگری ،دانشجویی، کارفرمایی،تولید کننده،کسبه ،هنرمند ،ورزشکار نماینده ای از خود دزمجلس ندارند و انها نیزکه به مردم به عنوان نماینده ، غالب شده اند، با محافظه کاری و زبان بازی، مدافع باند و جریانی هستند که می توانند بر مردم تاثیر بگذارند و انها را به مجلس بفرستند . چرا که قدرت را در انها می بینند نه رای و نظر مردم !
نسل جوان و اگاه ایران و ترشیز باید و وظیفه دارد با شناسایی کاندیداها ی مستقل و ازاده ،دین خود را به مردم و کشور ادا کند و با رفع تمام این امتیازات و وانحصارات زمینه پیشرفت و توسعه کشور را فراهم کند
نسل سوم
Forwarded from راه سوم
متن كامل اطلاعيه سپاه در پی شهادت سردار سلیمانی
در پي حمله هوايي نيروهاي متجاوز و تروريست امريكايي در نزيكي فرودگاه بغداد و شهادت سردار حاج قاسم سليماني به همراه چند تن ديگر از فرماندهان جهبه مقاومت ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اطلاعيه اي صادر كرد.
متن اطلاعيه بدين شرح است:
بسم الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدلوا تَبديلًا﴿۲۳﴾
در ميان مؤمنان مرداني هستند كه بر سر عهدي كه با خدا بستند صادقانه ايستادهاند؛ بعضي پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضي ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود ندادند.
سوره مباركه الأحزاب آيه ۲۳
به استحضار امت اسلامي بويژه ملت شريف و قهرمان ايران مي رساند بامداد امروز (جمعه) و در پي حمله هوايي نيروهاي متجاوز و تروريست امريكايي درنزديكي فرودگاه بغداد ، سرباز ولايت و امت اسلامي سردار سرلشكر پاسدار حاج قاسم سليماني فرمانده فداكار شجاع و بي نظير نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پس از عمري مجاهدت ، فداكاري و نقش آفريني هاي ماندگار و پر افتخار در راه اعتلاي اسلام و دفاع از قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت عليم السلام و سرافرازي ايران عزيز ، به شهادت رسيد.
در اين حمله جنايات بار چند تن از همراهان وي و نيز فرماندهان و رزمندگان حشد العبي قهرمان عراق به شهادت رسيدند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با تبريك و تسليت شهادت اين مجاهد عاليقدر به محضر مقدس حضرت ولي عصر (عج) ، رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي ( مد ظله العالي)، ملت قدرشناس ايران اسلامي، احاد رزمندگان جبهه مقاومت اسلامي، خانواده معظم و علاقمندان و ارادتمندان وي ، اطلاعات و برنامه هاي مربوط به آئين هاي استقبال، تشييع و به خاكسپاري پيكر مطهر شهداي گرانقدر را به آگاهي خواهد رساند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
@rahsevom
در پي حمله هوايي نيروهاي متجاوز و تروريست امريكايي در نزيكي فرودگاه بغداد و شهادت سردار حاج قاسم سليماني به همراه چند تن ديگر از فرماندهان جهبه مقاومت ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اطلاعيه اي صادر كرد.
متن اطلاعيه بدين شرح است:
بسم الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدلوا تَبديلًا﴿۲۳﴾
در ميان مؤمنان مرداني هستند كه بر سر عهدي كه با خدا بستند صادقانه ايستادهاند؛ بعضي پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضي ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود ندادند.
سوره مباركه الأحزاب آيه ۲۳
به استحضار امت اسلامي بويژه ملت شريف و قهرمان ايران مي رساند بامداد امروز (جمعه) و در پي حمله هوايي نيروهاي متجاوز و تروريست امريكايي درنزديكي فرودگاه بغداد ، سرباز ولايت و امت اسلامي سردار سرلشكر پاسدار حاج قاسم سليماني فرمانده فداكار شجاع و بي نظير نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پس از عمري مجاهدت ، فداكاري و نقش آفريني هاي ماندگار و پر افتخار در راه اعتلاي اسلام و دفاع از قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت عليم السلام و سرافرازي ايران عزيز ، به شهادت رسيد.
در اين حمله جنايات بار چند تن از همراهان وي و نيز فرماندهان و رزمندگان حشد العبي قهرمان عراق به شهادت رسيدند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با تبريك و تسليت شهادت اين مجاهد عاليقدر به محضر مقدس حضرت ولي عصر (عج) ، رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي ( مد ظله العالي)، ملت قدرشناس ايران اسلامي، احاد رزمندگان جبهه مقاومت اسلامي، خانواده معظم و علاقمندان و ارادتمندان وي ، اطلاعات و برنامه هاي مربوط به آئين هاي استقبال، تشييع و به خاكسپاري پيكر مطهر شهداي گرانقدر را به آگاهي خواهد رساند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴آیا آمریکایی ها برنامه بعدی دارند؟
✍عبدالله شهبازی/ رئیس سابق موسسه پژوهشهای سیاسی وزارت اطلاعات
🔷️هنوز درست نمیدانیم که برای عراق پس از حادثه مهم ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس برنامهای دارند یا خیر؟ منظورم همان تلاش برای استقرار حکومت سرکوبگر ضد ایرانی است از طریق کشتار وسیع فعالین شیعی. بنظر نمیرسد اقتدار فعلی حشد الشعبی اجازه چنین کودتایی را بدهد ولی در قساوت کانونهای ضد ایرانی منطقه نباید شک کرد.
🔷️از جانب دیگر آمریکا در سده بیستم میلادی سابقه طولانی در چنین سرکوبهایی دارد. نمونه بارزش کودتای خونین حزب بعث در ۸- ۱۰ فوریه ۱۹۶۳/ ۱۹- ۲۱ بهمن ۱۳۴۱ و کشتار وسیع بهار و تابستان ۱۹۶۳/ ۱۳۴۲ که قبلاً به آن اشاره کردم و شروع فرایندی که در نهایت به دیکتاتوری خشن صدام انجامید.
🔷️معهذا، تصور نمیکنم فضای امروز آمریکا و جهان فضای دوران جنگ سرد باشد و سرکوب از این نوع نمیتواند با موفقیت تحقق یابد. در آمریکا نیز چنین عزم و انسجامی مشاهده نمیشود.
🔷️بیشتر بنظر میرسد دولت ترامپ ترور سردار سلیمانی را بخشی از طرح «فشار حداکثری» میداند برای وادار کردن ایران به تسلیم که تحریمهای سنگین اقتصادی را تکمیل خواهد کرد.
🔷️با ترورهای اخیر بنظر میرسد فضای داخلی عراق، اگر از طریق سرکوب گسترده و خونین کنترل و مهندسی نشود، به سمت عدم تحمل حضور نیروهای نظامی آمریکا و قدرت گرفتن خواست خروج آنان پیش میرود.
🔷️برای ناظران غربی نوع واکنش ایران بسیار مهم است. فعلاً فضای غالب جهانی فضای بهت و نگرانی است. رفتارهای بعدی ایران میتواند شاخصهایی برای تحلیل به دست آنان دهد. تصور میکنم مشاوران ترامپ به کوتاه آمدن و تسلیم شدن ایران دل بستهاند و برعکس نیروهای تحریککننده و شریک چون باند نتانیاهو در اسرائیل و باند بنسلمان- بنزاید در سعودی- امارات به درگیری وسیع منطقهای و ساقط کردن جمهوری اسلامی ایران امید دارند.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
✍عبدالله شهبازی/ رئیس سابق موسسه پژوهشهای سیاسی وزارت اطلاعات
🔷️هنوز درست نمیدانیم که برای عراق پس از حادثه مهم ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس برنامهای دارند یا خیر؟ منظورم همان تلاش برای استقرار حکومت سرکوبگر ضد ایرانی است از طریق کشتار وسیع فعالین شیعی. بنظر نمیرسد اقتدار فعلی حشد الشعبی اجازه چنین کودتایی را بدهد ولی در قساوت کانونهای ضد ایرانی منطقه نباید شک کرد.
🔷️از جانب دیگر آمریکا در سده بیستم میلادی سابقه طولانی در چنین سرکوبهایی دارد. نمونه بارزش کودتای خونین حزب بعث در ۸- ۱۰ فوریه ۱۹۶۳/ ۱۹- ۲۱ بهمن ۱۳۴۱ و کشتار وسیع بهار و تابستان ۱۹۶۳/ ۱۳۴۲ که قبلاً به آن اشاره کردم و شروع فرایندی که در نهایت به دیکتاتوری خشن صدام انجامید.
🔷️معهذا، تصور نمیکنم فضای امروز آمریکا و جهان فضای دوران جنگ سرد باشد و سرکوب از این نوع نمیتواند با موفقیت تحقق یابد. در آمریکا نیز چنین عزم و انسجامی مشاهده نمیشود.
🔷️بیشتر بنظر میرسد دولت ترامپ ترور سردار سلیمانی را بخشی از طرح «فشار حداکثری» میداند برای وادار کردن ایران به تسلیم که تحریمهای سنگین اقتصادی را تکمیل خواهد کرد.
🔷️با ترورهای اخیر بنظر میرسد فضای داخلی عراق، اگر از طریق سرکوب گسترده و خونین کنترل و مهندسی نشود، به سمت عدم تحمل حضور نیروهای نظامی آمریکا و قدرت گرفتن خواست خروج آنان پیش میرود.
🔷️برای ناظران غربی نوع واکنش ایران بسیار مهم است. فعلاً فضای غالب جهانی فضای بهت و نگرانی است. رفتارهای بعدی ایران میتواند شاخصهایی برای تحلیل به دست آنان دهد. تصور میکنم مشاوران ترامپ به کوتاه آمدن و تسلیم شدن ایران دل بستهاند و برعکس نیروهای تحریککننده و شریک چون باند نتانیاهو در اسرائیل و باند بنسلمان- بنزاید در سعودی- امارات به درگیری وسیع منطقهای و ساقط کردن جمهوری اسلامی ایران امید دارند.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
Forwarded from جمهورى سوم
هیاهوها فرو می نشیند
و آنچه باقی میماند جام زهر روی میز است
🔴تحریم، تهدید به جنگ، رفرم اقتصادی، فیلترینگ اینترنت، قلع و قمع منتقدین سیاسی، تضعیف جامعه مدنی، سرکوب اعتراضات، تمرکزگرایی بیشتر در حاکمیت، لایحه بودجه ۹۹ و حالا ترور سردار سلیمانی در عراق مجموعه به هم پیوسته ای از پروژه «استحاله» در آستانه جمهوری سوم و به قول نادر فتوره چی «گذار به سبک ایرانی» است ، که تنها و تنها در یک بستر خشک و خشن قابل پیگیری است و آن «وضعیت فوق العاده امنیتی»، «تعطیل امر سیاسی» و «استیلای خشونت تکنیکی بر قدرت مردمی» است.
🔴پیشنهاد میکنم برای فهم موقعیتی که ما را در آن قرار داده اند و اینکه چگونه حوادث آبان به ترور سردار سلیمانی مربوط میشود، مصاحبه هفته گذشته محسن رنانی را بخوانید. او به خوبی توصیف میکند که چگونه نظام در چهل سال گذشته بدست خود مهمترین موانع نرمالیزاسیون و استحاله خود یعنی قوای اجتماعی محمل روح انقلابی را به نحوی بی سابقه نابود یا ناکارآمد کرده است : روحانیت ، سوژه سیاسی، دموکراسی، نهادهای مدنی غیرلیبرال، علوم انسانی چپ گرا و تکیه بر مستضعفین به جای اشراف؛ و به جای آن روز به روز بیشتر به سمت «توسعه آمرانه» یا همان ساخت سیاسی-اقتصادی رژیم سابق حرکت کرده است. رنانی میگوید بعد از حوادث آبان که برای وقوع آن دعا میکرده، خیلی بیشتر به آینده ایران امیدوار شده، چرا که نظام نشان داده که در شرایط حساس امنیتی است که تصمیمات عقلانی را به اجبار می پذیرد. او میگوید هر روز برای سلامتی رهبری دعا میکند چرا که معتقد است که تنها اوست که با تأمین امنیت و ثبات و حاکمیت یکپارچه میتواند امکان این گذار را پیش از آنکه نیروهای دیگر در آن مداخله کنند فراهم کند.
🔴بسیاری از جوانان تازه به دوران رسیده حزب اللهی البته به تبع برخی کوردلان نسل قبلی، کلمات دهه شصتی را در معنایی نا به هنگام به کار می برند . پیروزی خون بر شمشیر یا طرح روییدن هزاران رزمنده از خون یک شهید متعلق به برهه انقلابی و وضعیت گشودگی امر سیاسی است که قدرت مردمی بر خشونت میلیتاریستی غلبه یافته و خون شهید آتشی بر خرمن جانان می اندازد. در شرایط انسداد امر سیاسی ، نزاع میان خشونت تکنولوژیک است: پهپاد آمریکایی را سامانه موشکی پیشرفته ایرانی ساقط میکند و سردار موشکهای دوربرد ایرانی را پهپاد آمریکایی. جنگ در غیبت امر سیاسی فاقد حماسه است و مرگ سرداران در چارچوب معادلات «امنیت ملی» تفسیر میشود و تنها بر ترس دامن میزند. شجاعت خارجی تنها میتواند امتداد شجاعت داخلی باشد و در شرایطی که شجاعان داخلی خانه نشین شده اند، ادامه ایران مال و میدان و عصر جدید و توسعه استارت آپی، نه شهید پروری بلکه معامله بر سر منافع طبقه بالا خواهد بود.
🔴این هیاهوها فرو می نشیند و آنچه باقی میماند جام زهری است که مقابل رهبری قرار می گیرد. در هرحال در غیاب دموکراسی و امر سیاسی و قدرت مردمی و گفتمان انقلاب و البته جوانان شجاع طغیان کرده بر صغارت دینی، استحاله یک گام دیگر به پیش خواهد رفت...
و آنچه باقی میماند جام زهر روی میز است
🔴تحریم، تهدید به جنگ، رفرم اقتصادی، فیلترینگ اینترنت، قلع و قمع منتقدین سیاسی، تضعیف جامعه مدنی، سرکوب اعتراضات، تمرکزگرایی بیشتر در حاکمیت، لایحه بودجه ۹۹ و حالا ترور سردار سلیمانی در عراق مجموعه به هم پیوسته ای از پروژه «استحاله» در آستانه جمهوری سوم و به قول نادر فتوره چی «گذار به سبک ایرانی» است ، که تنها و تنها در یک بستر خشک و خشن قابل پیگیری است و آن «وضعیت فوق العاده امنیتی»، «تعطیل امر سیاسی» و «استیلای خشونت تکنیکی بر قدرت مردمی» است.
🔴پیشنهاد میکنم برای فهم موقعیتی که ما را در آن قرار داده اند و اینکه چگونه حوادث آبان به ترور سردار سلیمانی مربوط میشود، مصاحبه هفته گذشته محسن رنانی را بخوانید. او به خوبی توصیف میکند که چگونه نظام در چهل سال گذشته بدست خود مهمترین موانع نرمالیزاسیون و استحاله خود یعنی قوای اجتماعی محمل روح انقلابی را به نحوی بی سابقه نابود یا ناکارآمد کرده است : روحانیت ، سوژه سیاسی، دموکراسی، نهادهای مدنی غیرلیبرال، علوم انسانی چپ گرا و تکیه بر مستضعفین به جای اشراف؛ و به جای آن روز به روز بیشتر به سمت «توسعه آمرانه» یا همان ساخت سیاسی-اقتصادی رژیم سابق حرکت کرده است. رنانی میگوید بعد از حوادث آبان که برای وقوع آن دعا میکرده، خیلی بیشتر به آینده ایران امیدوار شده، چرا که نظام نشان داده که در شرایط حساس امنیتی است که تصمیمات عقلانی را به اجبار می پذیرد. او میگوید هر روز برای سلامتی رهبری دعا میکند چرا که معتقد است که تنها اوست که با تأمین امنیت و ثبات و حاکمیت یکپارچه میتواند امکان این گذار را پیش از آنکه نیروهای دیگر در آن مداخله کنند فراهم کند.
🔴بسیاری از جوانان تازه به دوران رسیده حزب اللهی البته به تبع برخی کوردلان نسل قبلی، کلمات دهه شصتی را در معنایی نا به هنگام به کار می برند . پیروزی خون بر شمشیر یا طرح روییدن هزاران رزمنده از خون یک شهید متعلق به برهه انقلابی و وضعیت گشودگی امر سیاسی است که قدرت مردمی بر خشونت میلیتاریستی غلبه یافته و خون شهید آتشی بر خرمن جانان می اندازد. در شرایط انسداد امر سیاسی ، نزاع میان خشونت تکنولوژیک است: پهپاد آمریکایی را سامانه موشکی پیشرفته ایرانی ساقط میکند و سردار موشکهای دوربرد ایرانی را پهپاد آمریکایی. جنگ در غیبت امر سیاسی فاقد حماسه است و مرگ سرداران در چارچوب معادلات «امنیت ملی» تفسیر میشود و تنها بر ترس دامن میزند. شجاعت خارجی تنها میتواند امتداد شجاعت داخلی باشد و در شرایطی که شجاعان داخلی خانه نشین شده اند، ادامه ایران مال و میدان و عصر جدید و توسعه استارت آپی، نه شهید پروری بلکه معامله بر سر منافع طبقه بالا خواهد بود.
🔴این هیاهوها فرو می نشیند و آنچه باقی میماند جام زهری است که مقابل رهبری قرار می گیرد. در هرحال در غیاب دموکراسی و امر سیاسی و قدرت مردمی و گفتمان انقلاب و البته جوانان شجاع طغیان کرده بر صغارت دینی، استحاله یک گام دیگر به پیش خواهد رفت...
Telegram
کانال نادر فتوره چی
آبان ۹۸؛ گسست یا شتابدهنده؟
تحلیل غیرخیابانی آن ده روزی که ایران را تکان داد.
توجه:حتما تا انتها بخوانید.
پرده اول:«شورای سران»چیست یا روحانی چه میخواهد؟
به موازات رخدادهای دردناکی که در آبانماه ۹۸ در خیابانها روی داد،حوادثی نیز در دالانهای قدرت به…
تحلیل غیرخیابانی آن ده روزی که ایران را تکان داد.
توجه:حتما تا انتها بخوانید.
پرده اول:«شورای سران»چیست یا روحانی چه میخواهد؟
به موازات رخدادهای دردناکی که در آبانماه ۹۸ در خیابانها روی داد،حوادثی نیز در دالانهای قدرت به…