Forwarded from جمهورى سوم
چرا هر دو جناح با استعفای دولت مخالفند؟
اصولگرایان و تبدیل ولایت به زیرساخت سیاسی حرکت دولت نوسازی
📍بخش اول
1⃣تکنوکراتهای دولتی جمهوری اسلامی که هاشمی رفسنجانی پس از میان پرده دهه شصت آنها را از قبر پهلوی بیرون کشید و حسن روحانی پس از میان پرده احمدی نژاد با هیجان بیشتری به قدرت بازگرداند، یک اصل اساسی دارند و آن اینکه «موتور نوسازی اقتصادی» به قدری مخرب و ویرانگر جامعه و سیاست و فرهنگ و انسان است که تنها وقتی روی یک دولت اقتدارگرای امنیتی تمام عیار سوار شود می تواند به کار خود ادامه دهد. تکنوکراتهای رژیم پهلوی، این مشکل را به مدد رژیم سلطنت محمدرضا و ساواک حل کردند اما انقلاب اسلامی خمینی کل بازی آنها را بر هم زد. یک دهه بعد از انقلاب و با رحلت امام، دولت سازندگی نظام را بدون زحمت چندانی دوباره به ریل اصلی باز گرداند.
2⃣هاشمی رفسنجانی فاقد این زیرساخت اساسی «حاکمیت اقتداگرای حامی نوسازی» بود و با شخصیت خود کوشید این دستگاه پایه را پدید آورد و حال آنکه موج مطالبه عدالت و حمایت از مستضعفین برجای مانده از دهه شصت از سه ناحیه بر او فشار می آورد: یکی به واسطه معدود سیاستمداران باقیمانده جناح چپ، یکی از سوی مردم و افکار عمومی حزب الله و سوم به واسطه رهبر جمهوری دوم و بیت امام. اما حسن روحانی بعد از عملیات سرکوب موفقیت آمیز احمدی نژاد در آغاز دهه نود این سه مشکل را حل کرده است: میرحسین موسوی و احمدی نژاد هردو در بندند و خاتمی محافظه کار و لیبرال راهبر اصلاحات است و احمدی نژاد هم نماینده ای ندارد، حزب الله توسط امثال پناهیان ها و به مدد سازمان بسیج خود در ماجرای شرکتهای دانش بنیان و نسل جدید سرمایه داری ذی نفع شده است و سوم اینکه اصولگرایان به خوبی توانسته اند که خوانش سلطنت طلبانه خود را از مفهوم مترقی امت و امامت قالب کنند و با امنیتی نمایی دائمی در کنار فشار تحریم خارجی رهبری را در موقعیت مصلحت حفظ نظام قرار دهند. در چنین شرایطی است که دولت حسن روحانی به سرعت به پیش می تازد و به سختی خود را به اصل نظام می چسباند تا یک لحظه هم از این امکان تکرار ناپذیر تاریخی محروم نشود.
3⃣محمد فاضلی از جمله همین تکنوکراتهای دولتی است که بعضا حرفهای خوبی می زند و آدم را امیدوار می کند اما ناگهان دم خروس از زیر لباس او بیرون می زند. مثلا هفته پیش در یک سخنرانی بعد از اینکه از صورتهای بی عدالتی شدید در جامعه ما سخن می گوید به یکباره می افزاید:
🔺باید این توهم را از ذهن خارج کرد که مردم نظام و دولت را از هم جدا میکنند، جداکردن دولت از نظام سمی برای کشور است. و این روزها سیاست به نازلترین سطح خود رسیده است، چرا که برخی حرف از استعفای روحانی میزنند اما آیا در فرانسه یا امریکا، مردم، رئیس جمهوری را از سیستم جدا فرض میکنند؟ ۱
3⃣همو در کانالی به نام «شبکه توسعه» که مهمترین هدف آن «سیاست زدایی از توسعه» و اصرار بر تکنیکی بودن و غیرسیاسی بودن مسائل اساسی ایران امروز است، وظیفه خود می داند که بلافاصله پس از اعتراضات آبان به جای پرسش از مسببین این فاجعه، مخاطبین خود را از پوپولیسم در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده بر حذر بدارد! ۲ جالب آنکه علی سرزعیم دیگر نویسنده این کانال در روز ۲۵آبان ماه، روز لبریز شدن صبر طبقات فرودست ایران در مطلبی با عنوان «مدیریت بهینه بدبختی با بنزین» پس از دفاع از سیاست افزایش قیمت بنزین می نویسد «تردید نکنیم که تداوم سیاستهای اقتصادی موجود سبب افت تدریجی و پیوسته رفاه مردم ایران می شود. اگر نمی خواهیم به این مرگ تدریجی تن دهیم باید به جراحی تن بدهیم. روشن است که جراحی درد و خونریزی دارد اما منفعت هر بیماری از جمله اقتصاد بیمار ایران در جراحی اقتصادی است نه نادیده گرفتن آن…همراهی جامعه با اصلاحات اقتصادی مستلزم همراهی نهادهای حکمرانی با اصلاحات بنیادین در نظام حکمرانی است.» ۳
ادامه 👇👇👇
اصولگرایان و تبدیل ولایت به زیرساخت سیاسی حرکت دولت نوسازی
📍بخش اول
1⃣تکنوکراتهای دولتی جمهوری اسلامی که هاشمی رفسنجانی پس از میان پرده دهه شصت آنها را از قبر پهلوی بیرون کشید و حسن روحانی پس از میان پرده احمدی نژاد با هیجان بیشتری به قدرت بازگرداند، یک اصل اساسی دارند و آن اینکه «موتور نوسازی اقتصادی» به قدری مخرب و ویرانگر جامعه و سیاست و فرهنگ و انسان است که تنها وقتی روی یک دولت اقتدارگرای امنیتی تمام عیار سوار شود می تواند به کار خود ادامه دهد. تکنوکراتهای رژیم پهلوی، این مشکل را به مدد رژیم سلطنت محمدرضا و ساواک حل کردند اما انقلاب اسلامی خمینی کل بازی آنها را بر هم زد. یک دهه بعد از انقلاب و با رحلت امام، دولت سازندگی نظام را بدون زحمت چندانی دوباره به ریل اصلی باز گرداند.
2⃣هاشمی رفسنجانی فاقد این زیرساخت اساسی «حاکمیت اقتداگرای حامی نوسازی» بود و با شخصیت خود کوشید این دستگاه پایه را پدید آورد و حال آنکه موج مطالبه عدالت و حمایت از مستضعفین برجای مانده از دهه شصت از سه ناحیه بر او فشار می آورد: یکی به واسطه معدود سیاستمداران باقیمانده جناح چپ، یکی از سوی مردم و افکار عمومی حزب الله و سوم به واسطه رهبر جمهوری دوم و بیت امام. اما حسن روحانی بعد از عملیات سرکوب موفقیت آمیز احمدی نژاد در آغاز دهه نود این سه مشکل را حل کرده است: میرحسین موسوی و احمدی نژاد هردو در بندند و خاتمی محافظه کار و لیبرال راهبر اصلاحات است و احمدی نژاد هم نماینده ای ندارد، حزب الله توسط امثال پناهیان ها و به مدد سازمان بسیج خود در ماجرای شرکتهای دانش بنیان و نسل جدید سرمایه داری ذی نفع شده است و سوم اینکه اصولگرایان به خوبی توانسته اند که خوانش سلطنت طلبانه خود را از مفهوم مترقی امت و امامت قالب کنند و با امنیتی نمایی دائمی در کنار فشار تحریم خارجی رهبری را در موقعیت مصلحت حفظ نظام قرار دهند. در چنین شرایطی است که دولت حسن روحانی به سرعت به پیش می تازد و به سختی خود را به اصل نظام می چسباند تا یک لحظه هم از این امکان تکرار ناپذیر تاریخی محروم نشود.
3⃣محمد فاضلی از جمله همین تکنوکراتهای دولتی است که بعضا حرفهای خوبی می زند و آدم را امیدوار می کند اما ناگهان دم خروس از زیر لباس او بیرون می زند. مثلا هفته پیش در یک سخنرانی بعد از اینکه از صورتهای بی عدالتی شدید در جامعه ما سخن می گوید به یکباره می افزاید:
🔺باید این توهم را از ذهن خارج کرد که مردم نظام و دولت را از هم جدا میکنند، جداکردن دولت از نظام سمی برای کشور است. و این روزها سیاست به نازلترین سطح خود رسیده است، چرا که برخی حرف از استعفای روحانی میزنند اما آیا در فرانسه یا امریکا، مردم، رئیس جمهوری را از سیستم جدا فرض میکنند؟ ۱
3⃣همو در کانالی به نام «شبکه توسعه» که مهمترین هدف آن «سیاست زدایی از توسعه» و اصرار بر تکنیکی بودن و غیرسیاسی بودن مسائل اساسی ایران امروز است، وظیفه خود می داند که بلافاصله پس از اعتراضات آبان به جای پرسش از مسببین این فاجعه، مخاطبین خود را از پوپولیسم در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده بر حذر بدارد! ۲ جالب آنکه علی سرزعیم دیگر نویسنده این کانال در روز ۲۵آبان ماه، روز لبریز شدن صبر طبقات فرودست ایران در مطلبی با عنوان «مدیریت بهینه بدبختی با بنزین» پس از دفاع از سیاست افزایش قیمت بنزین می نویسد «تردید نکنیم که تداوم سیاستهای اقتصادی موجود سبب افت تدریجی و پیوسته رفاه مردم ایران می شود. اگر نمی خواهیم به این مرگ تدریجی تن دهیم باید به جراحی تن بدهیم. روشن است که جراحی درد و خونریزی دارد اما منفعت هر بیماری از جمله اقتصاد بیمار ایران در جراحی اقتصادی است نه نادیده گرفتن آن…همراهی جامعه با اصلاحات اقتصادی مستلزم همراهی نهادهای حکمرانی با اصلاحات بنیادین در نظام حکمرانی است.» ۳
ادامه 👇👇👇
ساعت24
اعتراضات آبان؛ عصیان بیکاران و بیقراران/ اعتراض فرودستان و حاشیهنشینان را جدی بگیریم
ساعت24-محمدفاضلی: صورتهای بی عدالتی را حذف کنیم -محمدمهدی مجاهدی: بیقرارگران خطرناک می شوند -ناصر ایمانی: فرصت خطا نداریم
Forwarded from جمهورى سوم
چرا هر دو جناح با استعفای دولت مخالفند؟
اصولگرایان و تبدیل ولایت به زیرساخت سیاسی حرکت دولت نوسازی
📍بخش دوم
4⃣این توجه به ضرورت همگرایی درون حاکمیت برای پیشبرد این جراحی را عباس عبدی هم در مناظره با احمد نادری تذکر می دهد. ۴ با توجه به صحبتهای مکرر او و سعید حجاریان در دفاع از حاکمیت دوگانه است که مشخص می شود اظهارات او درباره «استعفای حسن روحانی و انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام» هم بیشتر تریکی برای ترساندن حاکمیت و تحریک مخالفان استعفا بوده و همانطور که صادق زیباکلام و عبدالله رمضان زاده گفته اند به هیچ وجه موضع اصلاح طلبان محسوب نمی شود. مشابه همین اظهارات محسن رنانی اقتصاددانی که بخاطر توصیه آقایان جلایی پور و میدری و به قول خودش نپراکندن ناامیدی یکسالی چیزی ننوشته بود به یکباره در صحنه حاضر می شود و می گوید: «تحولات اخیر با وجود ظاهر غمبار و شیوه اسفناک و غیرعقلانی برخورد حکومت با آن، نشانه های فرارسیدن نقطه عطف در جامعه و سیاست ایران را در خود دارد. اکنون نظام تدبیر در نقطه سرنوشت سازی قرار گرفته است که باید تصمیمات مهمی بگیرد، چرا که آشکار شده است که مسیر گذشته و اکنون قابل تداوم نیست.» ۵
5⃣این در حالیست که مهدی فضائلی ۶ مهدی محمدی، سید نظام موسوی، یاسر جبرائیلی و محمد عبداللهی از اصولگرایان صاحب نفوذ به شدت با استعفای روحانی مخالفت کرده اند. ۷
6⃣در طول سه دهه جمهوری دوم، اصولگرایی و اصلاح طلبی به دو لبه قیچی واحدی تبدیل شده اند که هردو در یک مسیر می رانند و تنها بر سر زود رسیدن به منافع پیش پای «خصوصی سازی ملت ایران زیر سایه امنیت ملی» با هم در رقابتند. چنین شرایطی تنها وقتی به هم می خورد که ائتلاف نیروهای چپ اصولگرا و اصلاح طلب به برآمدن نیروی سوم نجات بخشی در افق تاریک کنونی بینجامد و ظرفیتهای خفته انقلابی در بدنه و ساختار منفعل شده نظام را هم بیدار کند. مخالفت با این برکشیدن نیروی سوم همان کابوس ترسناکی است که محمد فاضلی و مهدی فضائلی را همزمان با هم برمی انگیزاند که با طرح هرگونه استعفای حسن روحانی و انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری به شدت مخالفت کنند.
اصولگرایان و تبدیل ولایت به زیرساخت سیاسی حرکت دولت نوسازی
📍بخش دوم
4⃣این توجه به ضرورت همگرایی درون حاکمیت برای پیشبرد این جراحی را عباس عبدی هم در مناظره با احمد نادری تذکر می دهد. ۴ با توجه به صحبتهای مکرر او و سعید حجاریان در دفاع از حاکمیت دوگانه است که مشخص می شود اظهارات او درباره «استعفای حسن روحانی و انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام» هم بیشتر تریکی برای ترساندن حاکمیت و تحریک مخالفان استعفا بوده و همانطور که صادق زیباکلام و عبدالله رمضان زاده گفته اند به هیچ وجه موضع اصلاح طلبان محسوب نمی شود. مشابه همین اظهارات محسن رنانی اقتصاددانی که بخاطر توصیه آقایان جلایی پور و میدری و به قول خودش نپراکندن ناامیدی یکسالی چیزی ننوشته بود به یکباره در صحنه حاضر می شود و می گوید: «تحولات اخیر با وجود ظاهر غمبار و شیوه اسفناک و غیرعقلانی برخورد حکومت با آن، نشانه های فرارسیدن نقطه عطف در جامعه و سیاست ایران را در خود دارد. اکنون نظام تدبیر در نقطه سرنوشت سازی قرار گرفته است که باید تصمیمات مهمی بگیرد، چرا که آشکار شده است که مسیر گذشته و اکنون قابل تداوم نیست.» ۵
5⃣این در حالیست که مهدی فضائلی ۶ مهدی محمدی، سید نظام موسوی، یاسر جبرائیلی و محمد عبداللهی از اصولگرایان صاحب نفوذ به شدت با استعفای روحانی مخالفت کرده اند. ۷
6⃣در طول سه دهه جمهوری دوم، اصولگرایی و اصلاح طلبی به دو لبه قیچی واحدی تبدیل شده اند که هردو در یک مسیر می رانند و تنها بر سر زود رسیدن به منافع پیش پای «خصوصی سازی ملت ایران زیر سایه امنیت ملی» با هم در رقابتند. چنین شرایطی تنها وقتی به هم می خورد که ائتلاف نیروهای چپ اصولگرا و اصلاح طلب به برآمدن نیروی سوم نجات بخشی در افق تاریک کنونی بینجامد و ظرفیتهای خفته انقلابی در بدنه و ساختار منفعل شده نظام را هم بیدار کند. مخالفت با این برکشیدن نیروی سوم همان کابوس ترسناکی است که محمد فاضلی و مهدی فضائلی را همزمان با هم برمی انگیزاند که با طرح هرگونه استعفای حسن روحانی و انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری به شدت مخالفت کنند.
خبرگزاری تسنیم - Tasnim
ریشههای اعتراضات و مسئله «حق اعتراض»| مناظره عبدی و نادری در تسنیم:حاشیهنشینها «صدا» ندارند
نادری: آنچه که در قضایای اخیر شاهد بودیم به یک معنا چیز جدیدی نیست و پدیدههای مشابهی وجود داشته است؛ ولی به یک معنای دیگر یک زنگ خطر است که باید به آن توجه کرد. از سه منظر می شود به این حوادث نگاه کرد: منظر سیاسی که امر اقتصادی را هم میتوان در درونش گنجاند،…
Forwarded from راه سوم
✅دكتر محمد فاضلي در نشست تحليل ناآراميهاي آبانماه
🔴ما با پديدههاي پسا مواجهيم: پسانفت (كاهش درآمد نفت)، پسااعتماد (كاهش اعتماد)، پسابوروكراسي (كاهش ظرفيت اداره كشور) و... كه راهحل آن دموكراسي است اما قبل از دموكراسي نياز به اثبات صداقت حكومت به مردم است
🔷️براساس نظرسنجيهای علمي، اكثر مردم ناراضي هستند و ميدانند از اعتراضشان بيگانگان استفاده ميكنند اما چاره ديگري ندارند.
🔷️٦٢ درصد مردم خواستار گفتوگوي حكومت با معترضان هستند.
🔷️انقلاب ما با وعده عدالت ايجاد شد اما امروز با پديده انباشت و افزايش مستضعفان مواجهيم.
🔷️مستضعف به معناي كسي است كه به ضعف كشيده شده بنابراين فقط فقرا مستضعف نيستند و كساني كه در طبقات مختلف به ضعف و جايگاه پايينتر كشيده شدهاند، مستضعفند.
🔷️مستضعفين در برابر بيعدالتيهاي شديد نميتوانند ساكت بمانند، بيعدالتي ميان بخشهاي مرفه شهر و حاشيهنشينها مانند تهران و مشهد، مناطق صنعتي و شهرهاي فقير كنار آنها مانند ماهشهر.
🔷️بيعدالتي شديد در توزيع امكانات، رفاه، بهداشت، آموزش، تفريحات و... در كنار تخريب شديد محيط زيست حاشيهها، موجب تشديد نارضايتيها ميشوند.
🔷️جوانان بين ١٨ تا ٢٩ سال از همه گروههاي سني، ناراضيتر هستند، چرا كه اين گروه بيشتر رشد اقتصادي منفي يك دهه گذشته را احساس ميکنند.
🔷️توسعه نامتوازن به همراه گسترش فقر موجب شديدترين مظاهر بيعدالتي مانند گسترش حاشيه.نشيني، كارتن.خوابي و گورخوابي و تنفروشي مي.شود.
🔷️اكثر معترضين كساني هستند كه ظرفيت شوك افزايش قيمت بنزين را ندارند و زندگي روزمره شان مختل ميشود.
🔷️اين وضعيت بيعدالتي اگر هر چه جلوتر برود، عريانتر و خشنتر شود، چشماندازي براي آينده باقي نميگذارد و اميد اجتماعي را از بين ميبرد.
🔷️راهكار اين است كه سيستم، خشنترين صورتهاي بيعدالتي را شناسايي كند؛ مانند بحران زنان سرپرست خانوار، خانوادههاي داراي چند بيكار يا بيماران شديد و پس از شناسایی، تلاش کند رنج آنها را كاهش دهد.
🔷️اينقدر مناقشه و اختلاف در جامعه زياد است كه قدرت تصميمگيري وجود ندارد و نميتوان اميدوار به كارآمدي بود.
🔷️بايد مسئولان بفهمند كه براي مردم، نظام و دولت تفاوتي ندارند، مردم ميخواهند زندگي كنند و برايشان رييسجمهور و بقيه مسولان فرقي ندارند.
🔷️٨٥ درصد مردم از وضعيت كشور ناراضي هستند و فرقي بين روحاني و فلاني نميگذارند.
🔷️مگر ما ترامپ را از حكومت امريكا جدا ميکنیم؟ فرض بر اينكه مردم جدا هم بكنند چه تفاوتي براي مشكلات آنها مانند بيكاري و تورم دارد؟
🔷️بفهميم كه انسان موجودي مادي است، نياز به هوا، آب، غذا، مسكن و پوشاك دارد و فقط با معنويات نميتواند زنده بماند.
🔷️به اين مردم توجه كنيد كه زنده بمانند تا بتوانند معنوي شوند.
🔷️زنده ماندن نياز به ساختن اقتصاد و مديريت كارامدي دارد و ما مثل همه مردم جهان نيازمند سلامت در حكومت، اقتصاد و امنيت و رفاه هستيم.
🔷️نتيجه شكاف بين نظام و دولت، توسعه متوازن و غيرمتوازن همين است، اگر شكاف ترميم نشود به خشونت ميانجامد.
🔷️خشونت كور، خشونتی است كه از طبقه فرودست آغاز و به ساير طبقات توسعه مییابد.
🔷️پساجمهوري اسلامي، تصويري سياه است مانند وضعيت امروز عراق، لبنان و ساير كشورهاي مشابه و اپوزيسيونهاي نظير سلطنتطلبها و مجاهدين خلق، اگر ايران را عراق نكنند، سوئيس نميكنند.
🔷️پس مسئولان صداي مردم را بشنوند قبل از اينكه دير شود.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
🔴ما با پديدههاي پسا مواجهيم: پسانفت (كاهش درآمد نفت)، پسااعتماد (كاهش اعتماد)، پسابوروكراسي (كاهش ظرفيت اداره كشور) و... كه راهحل آن دموكراسي است اما قبل از دموكراسي نياز به اثبات صداقت حكومت به مردم است
🔷️براساس نظرسنجيهای علمي، اكثر مردم ناراضي هستند و ميدانند از اعتراضشان بيگانگان استفاده ميكنند اما چاره ديگري ندارند.
🔷️٦٢ درصد مردم خواستار گفتوگوي حكومت با معترضان هستند.
🔷️انقلاب ما با وعده عدالت ايجاد شد اما امروز با پديده انباشت و افزايش مستضعفان مواجهيم.
🔷️مستضعف به معناي كسي است كه به ضعف كشيده شده بنابراين فقط فقرا مستضعف نيستند و كساني كه در طبقات مختلف به ضعف و جايگاه پايينتر كشيده شدهاند، مستضعفند.
🔷️مستضعفين در برابر بيعدالتيهاي شديد نميتوانند ساكت بمانند، بيعدالتي ميان بخشهاي مرفه شهر و حاشيهنشينها مانند تهران و مشهد، مناطق صنعتي و شهرهاي فقير كنار آنها مانند ماهشهر.
🔷️بيعدالتي شديد در توزيع امكانات، رفاه، بهداشت، آموزش، تفريحات و... در كنار تخريب شديد محيط زيست حاشيهها، موجب تشديد نارضايتيها ميشوند.
🔷️جوانان بين ١٨ تا ٢٩ سال از همه گروههاي سني، ناراضيتر هستند، چرا كه اين گروه بيشتر رشد اقتصادي منفي يك دهه گذشته را احساس ميکنند.
🔷️توسعه نامتوازن به همراه گسترش فقر موجب شديدترين مظاهر بيعدالتي مانند گسترش حاشيه.نشيني، كارتن.خوابي و گورخوابي و تنفروشي مي.شود.
🔷️اكثر معترضين كساني هستند كه ظرفيت شوك افزايش قيمت بنزين را ندارند و زندگي روزمره شان مختل ميشود.
🔷️اين وضعيت بيعدالتي اگر هر چه جلوتر برود، عريانتر و خشنتر شود، چشماندازي براي آينده باقي نميگذارد و اميد اجتماعي را از بين ميبرد.
🔷️راهكار اين است كه سيستم، خشنترين صورتهاي بيعدالتي را شناسايي كند؛ مانند بحران زنان سرپرست خانوار، خانوادههاي داراي چند بيكار يا بيماران شديد و پس از شناسایی، تلاش کند رنج آنها را كاهش دهد.
🔷️اينقدر مناقشه و اختلاف در جامعه زياد است كه قدرت تصميمگيري وجود ندارد و نميتوان اميدوار به كارآمدي بود.
🔷️بايد مسئولان بفهمند كه براي مردم، نظام و دولت تفاوتي ندارند، مردم ميخواهند زندگي كنند و برايشان رييسجمهور و بقيه مسولان فرقي ندارند.
🔷️٨٥ درصد مردم از وضعيت كشور ناراضي هستند و فرقي بين روحاني و فلاني نميگذارند.
🔷️مگر ما ترامپ را از حكومت امريكا جدا ميکنیم؟ فرض بر اينكه مردم جدا هم بكنند چه تفاوتي براي مشكلات آنها مانند بيكاري و تورم دارد؟
🔷️بفهميم كه انسان موجودي مادي است، نياز به هوا، آب، غذا، مسكن و پوشاك دارد و فقط با معنويات نميتواند زنده بماند.
🔷️به اين مردم توجه كنيد كه زنده بمانند تا بتوانند معنوي شوند.
🔷️زنده ماندن نياز به ساختن اقتصاد و مديريت كارامدي دارد و ما مثل همه مردم جهان نيازمند سلامت در حكومت، اقتصاد و امنيت و رفاه هستيم.
🔷️نتيجه شكاف بين نظام و دولت، توسعه متوازن و غيرمتوازن همين است، اگر شكاف ترميم نشود به خشونت ميانجامد.
🔷️خشونت كور، خشونتی است كه از طبقه فرودست آغاز و به ساير طبقات توسعه مییابد.
🔷️پساجمهوري اسلامي، تصويري سياه است مانند وضعيت امروز عراق، لبنان و ساير كشورهاي مشابه و اپوزيسيونهاي نظير سلطنتطلبها و مجاهدين خلق، اگر ايران را عراق نكنند، سوئيس نميكنند.
🔷️پس مسئولان صداي مردم را بشنوند قبل از اينكه دير شود.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
🔵 جریان سوم شهروندی ، جریان مدنی تغییر 🔵
✅ طی چهار دهه حاکمیت جمهوری اسلامی همواره جریان هایی فکری در فضای کشورعرضه اندام کرده و برای اثرگذاری بر افکار عمومی شهروندان ایرانی و جلب اعتماد و نظر آنها تبلیغات و تلاش های فراوانی نموده و جهت دستیابی به قدرت باهم در رقابت و ستیز شدند.
✅ جریان دگرگون ساز که نه تنها خارج ازحاکمیت نظام جمهوری اسلامی فعالیت می نماید بلکه اعضای آن برای دگرگونی سریع و عظیم ، جامع و فراگیر این نظام سیاسی وهمه ساختاری وابسته به آن از طریق سرنگونی و انقلاب و غالبا خشن فعالیت می نمایند این طیف امروزه با نام براندازان از آنها یاد می شود. ✅جریان محافظه کاررستگاری بخش که با تاکید بر مفاهیم معنوی و مذهبی مد نظر خود رشد معنوی و التزام به شمایل و مظاهر آن را نشانه حقیقی ارزش افراد می داند این جریان حاکمیت جمهوری اسلامی را متعلق به خود دانسته که تمایل به حفظ وضع موجود و مخالف هرگونه اصلاح یا تغییر در ساختارهای رسمی و غیر رسمی و باورهای سنتی دارد و وضع کنونى ایران را خوشايندترين وضع مىپندارند که نیازی به بهبودی آن نمی بیند و با تصویب هر گونه قانون مترقی حقوق بشر و شهروندی ، حقوق زنان یا معاهده بین المللی مخالفت می کند، امروزه نمود بارز آن را می توان اصولگرایان در ادبیات سیاسی ایران دانست . ✅جریان دیگری که در حیات سیاسی کنشگری می کند و در برخی دوره ها از قدرت سیاسی در جمهوری اسلامی متنعم گشته و در درون حاکمیت جمهوری اسلامی فعالیت می نماید ، جریان اصلاح طلب است ، این جریان اصلاح در برخی جنبه های اصولگریان را مورد توجه قرار داده و بر مردم سالاری دینی تاکید دارد اما علی رغم بیان مفاهیم ارزشمند وحضور در حاکمیت اصلاح پایداری از خود به ارث نگذاشت. ✅اما جریان فکری دیگری که علاوه بر جریان های مذکور پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ در فضای کشور نمود پیدا کرد جریان مدنی تغییر است ، جریان تغییری که خواهان تغییر نظام فکری و اندیشه ها ، نگرش ها و روش های برای تغییر وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، قانونگذاری و مدیریتی ، حل بحران ها و بهبود اوضاع کشور و شهروندان ایرانی می باشد. این جریان پاسخی عقلانی به خواسته و مطالبات و نیازهای شهروندان و مدافع حقوق بشر و شهروندی ، آزادی های بنیادین و دستیابی به دولت حقوقی است که با محوریت شهروند و برمبنای مسئولیت پذیری شهروندان ایرانی بنیان گذاری شده است.
🔵 گزیده ای از دیدگاه جریان سوم شهروندی 🔵
#جریان_سوم_شهروندی
#روشنگری
#توانمندسازی_شهروندان
#ائتلاف_مدنی
#فرمان_مدنی
#بازنگری_قانون_اساسی
#انتخابات_آزاد_عادلانه
#انتخاب_مدیران_توسعه_یافته
@thirdpower
✅ طی چهار دهه حاکمیت جمهوری اسلامی همواره جریان هایی فکری در فضای کشورعرضه اندام کرده و برای اثرگذاری بر افکار عمومی شهروندان ایرانی و جلب اعتماد و نظر آنها تبلیغات و تلاش های فراوانی نموده و جهت دستیابی به قدرت باهم در رقابت و ستیز شدند.
✅ جریان دگرگون ساز که نه تنها خارج ازحاکمیت نظام جمهوری اسلامی فعالیت می نماید بلکه اعضای آن برای دگرگونی سریع و عظیم ، جامع و فراگیر این نظام سیاسی وهمه ساختاری وابسته به آن از طریق سرنگونی و انقلاب و غالبا خشن فعالیت می نمایند این طیف امروزه با نام براندازان از آنها یاد می شود. ✅جریان محافظه کاررستگاری بخش که با تاکید بر مفاهیم معنوی و مذهبی مد نظر خود رشد معنوی و التزام به شمایل و مظاهر آن را نشانه حقیقی ارزش افراد می داند این جریان حاکمیت جمهوری اسلامی را متعلق به خود دانسته که تمایل به حفظ وضع موجود و مخالف هرگونه اصلاح یا تغییر در ساختارهای رسمی و غیر رسمی و باورهای سنتی دارد و وضع کنونى ایران را خوشايندترين وضع مىپندارند که نیازی به بهبودی آن نمی بیند و با تصویب هر گونه قانون مترقی حقوق بشر و شهروندی ، حقوق زنان یا معاهده بین المللی مخالفت می کند، امروزه نمود بارز آن را می توان اصولگرایان در ادبیات سیاسی ایران دانست . ✅جریان دیگری که در حیات سیاسی کنشگری می کند و در برخی دوره ها از قدرت سیاسی در جمهوری اسلامی متنعم گشته و در درون حاکمیت جمهوری اسلامی فعالیت می نماید ، جریان اصلاح طلب است ، این جریان اصلاح در برخی جنبه های اصولگریان را مورد توجه قرار داده و بر مردم سالاری دینی تاکید دارد اما علی رغم بیان مفاهیم ارزشمند وحضور در حاکمیت اصلاح پایداری از خود به ارث نگذاشت. ✅اما جریان فکری دیگری که علاوه بر جریان های مذکور پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ در فضای کشور نمود پیدا کرد جریان مدنی تغییر است ، جریان تغییری که خواهان تغییر نظام فکری و اندیشه ها ، نگرش ها و روش های برای تغییر وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، قانونگذاری و مدیریتی ، حل بحران ها و بهبود اوضاع کشور و شهروندان ایرانی می باشد. این جریان پاسخی عقلانی به خواسته و مطالبات و نیازهای شهروندان و مدافع حقوق بشر و شهروندی ، آزادی های بنیادین و دستیابی به دولت حقوقی است که با محوریت شهروند و برمبنای مسئولیت پذیری شهروندان ایرانی بنیان گذاری شده است.
🔵 گزیده ای از دیدگاه جریان سوم شهروندی 🔵
#جریان_سوم_شهروندی
#روشنگری
#توانمندسازی_شهروندان
#ائتلاف_مدنی
#فرمان_مدنی
#بازنگری_قانون_اساسی
#انتخابات_آزاد_عادلانه
#انتخاب_مدیران_توسعه_یافته
@thirdpower
Forwarded from چراغ عقل (R_Mahdipur)
سئوال⁉️
آیا ایران حکومتی نولیبرالیستی دارد یا به عبارتی در وضعی نولیبرال قوام یافته یا بازتابی از نولیبرالیسم است یا گونهای استحالهیافته در آن است؟⁉️
جواب:
هیچکدام.
"مواقفِ" سیاسی، "سهگانه"اند نه "دوگانه" و "افق" سیاسی دایرهای است با "دو نیمه"، یعنی سه موقفِ سوسیالیسم، کانسرواتیسم و لیبرالیسم داریم و دو نیمهی رایتوینگ و لفتوینگ، یعنی بالهای چپ و راست. موقف کانسرواتیسم "در هر دو نیمه" است و سوسیالیسم در نیمهی چپ و لیبرالیسم در نیمهی راست.
دو موقفِ سوسیالیسم با هم و "در نظمی بالاتر"، دو شیوه از چیزی به اسم «سیاست مدرن»اند که "خودِ آن" در مقابل کانسرواتیسم است که پیشامدرن است.
یعنی در مقابل کانسرواتیسم، سوسیالیسم و لیبرالیسم یک موضع عام و مشترکاند که مبتنی بر ایدهی «تغییر» است که در مقابل ایدهی «احیاء» است که مقوم نگرشهای کانسرواتیستی است که بدواً بر اساسِ سازههای هویتسازی همچون ملیت، زبان، مذهب، نژاد و امثالهم بنا میشوند و ناظر به احیاء یک "مای" گذشتهاند که در معرض خطرات مدرن قرار گرفته است.
حکومت ایران بدواً یک موقفِ کانسرواتیستی دارد که در ساختار صوری و "شکلیاش" در آغاز تاحدودی ملهم از موقف سوسیالیسم بوده است.
این ساختار شکلی بعد از نفوذ ایدههای تکنوکراتیک از صورت سوسیالیستیتر به صورتی لیبرالیستیتر حرکت کرد.
اما این فقط صورت و شکل و ظاهر، چونان قالب است و روکار است. آنچه توکار و محور است، و موقف و نگرش نوع حیات سیاسی حکومت ایران است موقف کانسرواتیو مذهبی است.
از این رو، نه لیبرالیسم و نه سوسیالیسم دخلی در تعیّنِ غایتِ این حکومت ندارند.
چپها "موقف" را با "افق" اشتباه گرفتهاند و به همین دلیل «راست» را با «لیبرالیسم» یکی گرفتهاند و در نتیجه، امکان فهم موقفِ «کانسرواتیسم» در را تعّین خاص خودش از کف دادهاند و بعلاوه متوجه نیستند که خود سوسیالیسم «در مقابل آن»، در واقع در سطحی بالاتر، با لیبرالیسم "یکی" است. لذا در تقابلاش با لیبرالیسم – چنانکه در اُورلپِ دو مفهوم «استکبار» و «امپریالیسم» به وضوح در طول نیم قرن اخیر در ایران میبینیم، گاه به راحتی خود را در اتحادی نانوشته با «کانسرواتیسم» - مثلاً در مفهوم «غربزدگی» آلاحمدی-فردیدی – میبیند و از این رو، چپ در ایران متوجه نیست که ایدهی «تغییر» که بنیاد خودش و لیبرالیسم است، نامطلوبِ کانتسرواتیسم است. و لذا بر شاخ نشسته بن میبرد.
امروزه بازی کودکانهی چپها که نگران عوض شدن قالباند، نه یک مبحثِ چپ و عمیق بلکه مربوط به کوچهی علیچپ است. یعنی منفعلسازی آن با فراسو برندگی مطالباتاش تا آن سرحدی است که کاری از دست بشر خاکی ساخته نیست.
همانقدر که چپها اپوزیسیون را تمسخر میکنند که میگویند «حاکمیت با یک هول دیگه، میافته»، خودشان مستوجب همین تمسخرند که منتظرند «با یک هول دیگه کل نظم اقتصادی جهانی بیافته». (البته به تحولات این نظم به سوی سوسیالیته در سطح جهانی من سخت امیدوارم و معتقدم سوسیالیته روز به روز در بافت زندگی روزمره و حیات سیاسی، بهویژه از مسیرهای دموکراتیک، تقویت خواهد شد اما سازوکارش این مکانیسم کلاسیک و تخیلی نیست).
ادامه👇
@Cheraqeaql💡
آیا ایران حکومتی نولیبرالیستی دارد یا به عبارتی در وضعی نولیبرال قوام یافته یا بازتابی از نولیبرالیسم است یا گونهای استحالهیافته در آن است؟⁉️
جواب:
هیچکدام.
"مواقفِ" سیاسی، "سهگانه"اند نه "دوگانه" و "افق" سیاسی دایرهای است با "دو نیمه"، یعنی سه موقفِ سوسیالیسم، کانسرواتیسم و لیبرالیسم داریم و دو نیمهی رایتوینگ و لفتوینگ، یعنی بالهای چپ و راست. موقف کانسرواتیسم "در هر دو نیمه" است و سوسیالیسم در نیمهی چپ و لیبرالیسم در نیمهی راست.
دو موقفِ سوسیالیسم با هم و "در نظمی بالاتر"، دو شیوه از چیزی به اسم «سیاست مدرن»اند که "خودِ آن" در مقابل کانسرواتیسم است که پیشامدرن است.
یعنی در مقابل کانسرواتیسم، سوسیالیسم و لیبرالیسم یک موضع عام و مشترکاند که مبتنی بر ایدهی «تغییر» است که در مقابل ایدهی «احیاء» است که مقوم نگرشهای کانسرواتیستی است که بدواً بر اساسِ سازههای هویتسازی همچون ملیت، زبان، مذهب، نژاد و امثالهم بنا میشوند و ناظر به احیاء یک "مای" گذشتهاند که در معرض خطرات مدرن قرار گرفته است.
حکومت ایران بدواً یک موقفِ کانسرواتیستی دارد که در ساختار صوری و "شکلیاش" در آغاز تاحدودی ملهم از موقف سوسیالیسم بوده است.
این ساختار شکلی بعد از نفوذ ایدههای تکنوکراتیک از صورت سوسیالیستیتر به صورتی لیبرالیستیتر حرکت کرد.
اما این فقط صورت و شکل و ظاهر، چونان قالب است و روکار است. آنچه توکار و محور است، و موقف و نگرش نوع حیات سیاسی حکومت ایران است موقف کانسرواتیو مذهبی است.
از این رو، نه لیبرالیسم و نه سوسیالیسم دخلی در تعیّنِ غایتِ این حکومت ندارند.
چپها "موقف" را با "افق" اشتباه گرفتهاند و به همین دلیل «راست» را با «لیبرالیسم» یکی گرفتهاند و در نتیجه، امکان فهم موقفِ «کانسرواتیسم» در را تعّین خاص خودش از کف دادهاند و بعلاوه متوجه نیستند که خود سوسیالیسم «در مقابل آن»، در واقع در سطحی بالاتر، با لیبرالیسم "یکی" است. لذا در تقابلاش با لیبرالیسم – چنانکه در اُورلپِ دو مفهوم «استکبار» و «امپریالیسم» به وضوح در طول نیم قرن اخیر در ایران میبینیم، گاه به راحتی خود را در اتحادی نانوشته با «کانسرواتیسم» - مثلاً در مفهوم «غربزدگی» آلاحمدی-فردیدی – میبیند و از این رو، چپ در ایران متوجه نیست که ایدهی «تغییر» که بنیاد خودش و لیبرالیسم است، نامطلوبِ کانتسرواتیسم است. و لذا بر شاخ نشسته بن میبرد.
امروزه بازی کودکانهی چپها که نگران عوض شدن قالباند، نه یک مبحثِ چپ و عمیق بلکه مربوط به کوچهی علیچپ است. یعنی منفعلسازی آن با فراسو برندگی مطالباتاش تا آن سرحدی است که کاری از دست بشر خاکی ساخته نیست.
همانقدر که چپها اپوزیسیون را تمسخر میکنند که میگویند «حاکمیت با یک هول دیگه، میافته»، خودشان مستوجب همین تمسخرند که منتظرند «با یک هول دیگه کل نظم اقتصادی جهانی بیافته». (البته به تحولات این نظم به سوی سوسیالیته در سطح جهانی من سخت امیدوارم و معتقدم سوسیالیته روز به روز در بافت زندگی روزمره و حیات سیاسی، بهویژه از مسیرهای دموکراتیک، تقویت خواهد شد اما سازوکارش این مکانیسم کلاسیک و تخیلی نیست).
ادامه👇
@Cheraqeaql💡
Forwarded from چراغ عقل (R_Mahdipur)
ادامه از صفحه قبل
آیا ایران....👇
نوع حکومتِ کانسرواتیستی، مبتنی بر تعصب نسبت به دستگاهِ "ارزشی" است و از این رو، دستگاه جهانبینیاش، بدواً بر اگزیولوژی [=ارزششناسی]، سپس انتولوژی و نهایتاً اپیستمولوژی استوار است، اگر این سومی اصلاً محلی از اعراب داشته باشد. به همین سبب، دو شیوهی "لوتریِ اصلاحگرانه" و "ناپلئونیِ انقلابی"، در مواجهه با کانسرواتیسم میتوان تشخیص داد. شیوهی لوتری، شیوهای است که از دل دستگاه اگزیولوژیکِ قدرتِ حاکمهی کانسرواتیست عمل میکند. روشن است که علت شکست جریان موسوم به اصلاحات در بیست سال اخیر و استحالهی درونیاش در سنخی اپورتیونیسم، عدم درک این واقعیت بود که باید از دل دستگاه اگزیولوژیک حرکت کند و طبعاً این امر به فسفر فراوانی نیاز داشت که نزد تئورسینانِ اصلاحات سخت نایاب بود. با استحالهی خود مفهوم انقلاب از ناپلئونی به استالینی نیز چنان امیدی پیشاپیش نقش بر آب است. آن تئوریسینها نیز که دچار وهمِ خودلیبرالپنداری – فارغ از اگزیولوژی! – بودند با همین تصورِ قالبی پیش رفتند که توگویی میتوانند با سروشکل نولیبرال دادن به روال اقتصادی حاکمیت، اصلاحاتی ایجاد کنند! با خصوصیسازی! با عبارت واقعیتر، در واقع با تقسیم غنایم دولتی بین افراد حقیقی. غافل از اینکه تنها کاری که این قالببازیِ بیمحتوا میکند «مصرفیسازی زندگی روزمره» و تقویت شکافِ دوگانهی - نه کارگر/سرمایهدار، بلکه – "ثروتمند/بیپول" است، دوگانهای که حول مواد خامِ پیشاکالایی در بخشی از جهان مادهآورِ کنونی مانند خاورمیانه، شکل میگیرد؛ یعنی اساساً در خارج از بازی گردش درونی سرمایه و در نظمی فراتر که خود سرمایه جزئی از آن است. که این جهان سرمایه خودش «میانجی» بین دو جهانِ دیگر (جهان ماده خام آور/جهان مصرف) است نه اینکه قابل تعمیم به کل جهان/زمین باشد. اینجا در این جهانِ مادهآور، صحبت بر سر انباشت ثروت است نه انباشت ابزارِ تولید که اتفاقاً همین انباشت ثروت برای ممانعت از تبدیلاش به سرمایه است که بازار خرید مواد خام که لازمه بقای گردش سرمایه است تخریب نشود.
لذا میتوان نتیجه گرفت که برخورد حال حاضر برخورد «بیپولها» - نه کارگرها - با حاکمیت کانسرواتیست – نه سرمایهدار یا نولیبرال - است. برخوردی که عواقبی به شدت غیرقابلپیشبینی دارد. و اوضاع بیشتر به این دلیل نومید کننده است که حاکمیت میلی برای مطالعه توصیفیِ و درونباشِ نیروی مقابلاش ندارد و آن را بهراحتی با حوالت به نیروهای بیرونیِ استکباری، از پیش تعریف میکند.
بسا به تلخی باید به طنز روی بیاورم و بگویم الساعه تنها چیزی که در ایران تحولی مثبت ایجاد میکند، جریانی آزادیخواه به نام "حرکت تکتونیکِ صفحات زمین" است که از دو سال پیش فعالیتهای زیرزمینی خود را آغاز کرده است و با سیل و زلزله و باد و باران و بهزودی آتشفشان ما را به شکلی هگلی گامی به سوی آزادی رهسپار میکند.
"علی نجات غلامی"
@Cheraqeaql💡
آیا ایران....👇
نوع حکومتِ کانسرواتیستی، مبتنی بر تعصب نسبت به دستگاهِ "ارزشی" است و از این رو، دستگاه جهانبینیاش، بدواً بر اگزیولوژی [=ارزششناسی]، سپس انتولوژی و نهایتاً اپیستمولوژی استوار است، اگر این سومی اصلاً محلی از اعراب داشته باشد. به همین سبب، دو شیوهی "لوتریِ اصلاحگرانه" و "ناپلئونیِ انقلابی"، در مواجهه با کانسرواتیسم میتوان تشخیص داد. شیوهی لوتری، شیوهای است که از دل دستگاه اگزیولوژیکِ قدرتِ حاکمهی کانسرواتیست عمل میکند. روشن است که علت شکست جریان موسوم به اصلاحات در بیست سال اخیر و استحالهی درونیاش در سنخی اپورتیونیسم، عدم درک این واقعیت بود که باید از دل دستگاه اگزیولوژیک حرکت کند و طبعاً این امر به فسفر فراوانی نیاز داشت که نزد تئورسینانِ اصلاحات سخت نایاب بود. با استحالهی خود مفهوم انقلاب از ناپلئونی به استالینی نیز چنان امیدی پیشاپیش نقش بر آب است. آن تئوریسینها نیز که دچار وهمِ خودلیبرالپنداری – فارغ از اگزیولوژی! – بودند با همین تصورِ قالبی پیش رفتند که توگویی میتوانند با سروشکل نولیبرال دادن به روال اقتصادی حاکمیت، اصلاحاتی ایجاد کنند! با خصوصیسازی! با عبارت واقعیتر، در واقع با تقسیم غنایم دولتی بین افراد حقیقی. غافل از اینکه تنها کاری که این قالببازیِ بیمحتوا میکند «مصرفیسازی زندگی روزمره» و تقویت شکافِ دوگانهی - نه کارگر/سرمایهدار، بلکه – "ثروتمند/بیپول" است، دوگانهای که حول مواد خامِ پیشاکالایی در بخشی از جهان مادهآورِ کنونی مانند خاورمیانه، شکل میگیرد؛ یعنی اساساً در خارج از بازی گردش درونی سرمایه و در نظمی فراتر که خود سرمایه جزئی از آن است. که این جهان سرمایه خودش «میانجی» بین دو جهانِ دیگر (جهان ماده خام آور/جهان مصرف) است نه اینکه قابل تعمیم به کل جهان/زمین باشد. اینجا در این جهانِ مادهآور، صحبت بر سر انباشت ثروت است نه انباشت ابزارِ تولید که اتفاقاً همین انباشت ثروت برای ممانعت از تبدیلاش به سرمایه است که بازار خرید مواد خام که لازمه بقای گردش سرمایه است تخریب نشود.
لذا میتوان نتیجه گرفت که برخورد حال حاضر برخورد «بیپولها» - نه کارگرها - با حاکمیت کانسرواتیست – نه سرمایهدار یا نولیبرال - است. برخوردی که عواقبی به شدت غیرقابلپیشبینی دارد. و اوضاع بیشتر به این دلیل نومید کننده است که حاکمیت میلی برای مطالعه توصیفیِ و درونباشِ نیروی مقابلاش ندارد و آن را بهراحتی با حوالت به نیروهای بیرونیِ استکباری، از پیش تعریف میکند.
بسا به تلخی باید به طنز روی بیاورم و بگویم الساعه تنها چیزی که در ایران تحولی مثبت ایجاد میکند، جریانی آزادیخواه به نام "حرکت تکتونیکِ صفحات زمین" است که از دو سال پیش فعالیتهای زیرزمینی خود را آغاز کرده است و با سیل و زلزله و باد و باران و بهزودی آتشفشان ما را به شکلی هگلی گامی به سوی آزادی رهسپار میکند.
"علی نجات غلامی"
@Cheraqeaql💡
Forwarded from اندیشکده راهبردی مهاجر
#اکران_فیلم #تحلیل_فیلم
🔴 جوکر و حوادث آبان
🔸اکران فیلم Joker 2019 به همراه تحلیل فیلم
با سخنرانی:
🔹 دکتر بیژن عبدالکریمی
🔸 دکتر سید محمدتقی چاوشی
🔹 دکتر سید جواد میری
🔸 دکتر محمدحسین بادامچی
🔹 فاطمه دلاوری
🔸 ابوطالب صفدری
🗓 یکشنبه 8 دی 1398
⏰ اکران فیلم از ساعت 13:30 الی 15:30؛ تحلیل فیلم از ساعت 15:45 الی 19
🏢 آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه صنعتی شریف
❗️ جهت ثبتنام به لینک ایوند مراجعه کنید(ثبتنام برای عموم آزاد است):
📎 https://evnd.co/4WR5s
————————
🆔: @mohajer_thinktank
🔴 جوکر و حوادث آبان
🔸اکران فیلم Joker 2019 به همراه تحلیل فیلم
با سخنرانی:
🔹 دکتر بیژن عبدالکریمی
🔸 دکتر سید محمدتقی چاوشی
🔹 دکتر سید جواد میری
🔸 دکتر محمدحسین بادامچی
🔹 فاطمه دلاوری
🔸 ابوطالب صفدری
🗓 یکشنبه 8 دی 1398
⏰ اکران فیلم از ساعت 13:30 الی 15:30؛ تحلیل فیلم از ساعت 15:45 الی 19
🏢 آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه صنعتی شریف
❗️ جهت ثبتنام به لینک ایوند مراجعه کنید(ثبتنام برای عموم آزاد است):
📎 https://evnd.co/4WR5s
————————
🆔: @mohajer_thinktank
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فيلمي درباره دليل هاي اصلي فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و تامل جدي!
@thirdpower
@thirdpower
Forwarded from parvin
✍️ محسن رنانی
🖊 آینده ایران تماشایی است
✅ سلام دوستان،
پس از حوادث آبان امسال، شواهدی از کاهش امید اجتماعی بویژه در نسل جوان پدیدار شده است. بزرگترها نیز عمدتا یا نگران شدهاند یا ترسیدهاند. من اما، با کمال تأسف از خشونتی که رفت و ادای احترام به جانباختگان این حوادث، آن را حادثه مبارکی میبینم که در زمان و مکان درستی رخ داده است و مطمئنم که منشاء تحولات مهمی در آیندهای نهچندان دور خواهد شد.
دکتر محمدرضا اسلامی، استاد پژوهشگر مهمان دانشگاه کالیفرنیا در سفری که مرداد ماه امسال به ایران داشتند به دیدار من آمدند. گفتوگویی بین ما شکل گرفت که بعدا توسط ایشان مکتوب شد. پس از حوادث آبان نیز این گفتوگو به صورت آنلاین ادامه یافت. اکنون ایشان حاصل آن دیدار و این گفتوگو را در کانال تلگرامی خود منتشر کردهاند.
@sokhanranihaa
به نظرم دوستانی که در چهل روز گذشته نظر مرا درباره تحولات اخیر جویا شدهاند میتوانند پاسخ خود را در این گفتوگو بیابند.
این نخستین مطلب تحلیلی در حوزه اقتصاد سیاسی است که من بعد از گذشت بیش از یکسال از مقاله «سکوت ملی، امید ملی» منتشر میکنم.
امیدوارم این گفتار دریچههای تازهای برای امیدواری به روی شما بگشاید.
محسن رنانی / ۱۰ دیماه ۱۳۹۸
✅ چکیده :
نسل جدید به دو ابزار یا سلاح مجهز است که نسل ما آن دو ابزار را نداشتند: نخست شبکههای مجازی و ابزارهای ارتباطی جدید، و دوم اندیشه روادار و غیر ایدئولوژیک. نسل ما نسل جزوههای پلیکپی و نوارهای کاست بود. نسل از هم بریدگی و شیفتگی به کلام و شخصیتهای کاریزما. چند ماه میگذشت تا یک نوار کاست یا یک جزوه به دست ما برسد که در آن هم سخنان کسانی بود مانند امام یا دکتر شریعتی یا فخرالدین حجازی ونظایر آنها. آن نوارها یا کتابها به ما اطلاعات دقیق یا قدرت تحلیل نمیدانند بلکه ذهن ما را به سوی یک ایدئولوژی مقدس هدایت میکردند. حلقه ارتباط نسل ما با هم، کلام یا شخصیت کاریزماها بود. ما تکتک، کسی نبودیم، بدون محوریت شخصیتهای کاریزما، ما با هم نبودیم. انفرادهایی که همه به یک نقطه وصلاند و انرژی و هدف و جنبششان همه از یک نقطه است. نسل ما نقاط پراکندهای در یک دایره بود که همه به یک نقطه مرکزی وصل بودند و همه یک آبشخور فکری داشتند. پس ما نسل آدمهای تکافتادهای بودیم که با طناب ایدئولوژی به یک نقطه مرکزی یعنی به شخصیتهای کاریزما متصل بودیم».
«اما وضعیت نسل جدید متفاوت است. نسل جدید به کمک فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی و به کمک شبکههای مجازی به سرعت خطاها را کشف میکند، آن را جار میزند و به سرعت نقد میکنند، هیچ حرفی را مقدس نمیداند وهیچ مرز مقدسی را به رسمیت نمیشناسد. به سرعت همدیگر را پیدا می کنند، نیازی به حلقه اتصال مرکزی و ایدئولوژی ندارند؛ خودشان مرکزاند و عقلشان ایدئولوژی آنهاست. هیچکس را جز عقلشان قبول ندارند. و این از برکات جمهوری اسلامی بود که کاری کرد که هیچ نقطه مقدسی در اندیشه نسل جدید باقی نمانده است و هیچ مرجعیتی برای نهادهای سنتی یا افراد مروج اندیشههای ایدئولوژیک یا سنتی باقی نمانده است. بنابراین نسل جدید به سرعت ایدههای بهتر، اندیشههای بهتر و روشهای «جایگزین» را کشف میکند و جایگزین میکند. این نسل، اگر در فرآیند یک حرکت اقتصادی/علمی/اجتماعی احساس کند که نهادهای موجود همراهی نمیکنند و «همراه مناسب» ندارد، به سرعت میتواند جایگزین بیاید و فضا را برای خود باز کند. نسل جدید بنبست نمیشناسد؛ نه بنبست فکری و نه بنبست عملی. نسل ما نسل بنبست بود، نسلی که چشمش به بزرگان بود تا به پنجه تدبیر، بنبستها و گرهها را بگشایند. اما این نسل بنبست نمیشناسد بنابراین نیازی به «بزرگان» ندارد و همین وجه امتیاز این نسل نسبت به نسل ماست»
«سلاح دوم این نسل، «رواداری» است. نسل جدید مانند نسل ما نیست که انتظار داشتیم دوست یا همسفر یا فرد همراهمان الزاما مثل خودمان باشد، یعنی همچون ما مذهبی باشد یا چپگرا باشد یا نوگرا باشد. این نسل میتواند با هر کس با هر عقیدهای کار کند و کنار بیاید به شرط آنکه حقوق یکدیگر و قواعد بازی را رعایت کنند. این سازگاری و رواداری در نسل جدید هست که دو نفر برای رفاقت یا همکاری با هم، انتظار نداشته باشند دقیقا مانند هم فکر کنند یا مثل هم رفتار کنند یا مثل هم لباس بپوشند. این ویژگی را پدر من نداشت. من هم نداشتم! من شاید انتظار داشتم که «دوست من» علاوه بر اینکه مذهبی باشد، ادبیات را هم بفهمد، اهل مطالعه مطالب سیاسی هم باشد. اما در ذهن نسل جدید این محدودیتها وجود ندارد. این نسل، نسل بختیاری است که تحول یا گذار دویستساله از اندیشهورزی سنتی یا ایدئولوژیک، به رواداری در اندیشه و مدارا در پیشه را در یک دوره بیست ساله طی کرده است».متن کامل اینجا
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🖊 آینده ایران تماشایی است
✅ سلام دوستان،
پس از حوادث آبان امسال، شواهدی از کاهش امید اجتماعی بویژه در نسل جوان پدیدار شده است. بزرگترها نیز عمدتا یا نگران شدهاند یا ترسیدهاند. من اما، با کمال تأسف از خشونتی که رفت و ادای احترام به جانباختگان این حوادث، آن را حادثه مبارکی میبینم که در زمان و مکان درستی رخ داده است و مطمئنم که منشاء تحولات مهمی در آیندهای نهچندان دور خواهد شد.
دکتر محمدرضا اسلامی، استاد پژوهشگر مهمان دانشگاه کالیفرنیا در سفری که مرداد ماه امسال به ایران داشتند به دیدار من آمدند. گفتوگویی بین ما شکل گرفت که بعدا توسط ایشان مکتوب شد. پس از حوادث آبان نیز این گفتوگو به صورت آنلاین ادامه یافت. اکنون ایشان حاصل آن دیدار و این گفتوگو را در کانال تلگرامی خود منتشر کردهاند.
@sokhanranihaa
به نظرم دوستانی که در چهل روز گذشته نظر مرا درباره تحولات اخیر جویا شدهاند میتوانند پاسخ خود را در این گفتوگو بیابند.
این نخستین مطلب تحلیلی در حوزه اقتصاد سیاسی است که من بعد از گذشت بیش از یکسال از مقاله «سکوت ملی، امید ملی» منتشر میکنم.
امیدوارم این گفتار دریچههای تازهای برای امیدواری به روی شما بگشاید.
محسن رنانی / ۱۰ دیماه ۱۳۹۸
✅ چکیده :
نسل جدید به دو ابزار یا سلاح مجهز است که نسل ما آن دو ابزار را نداشتند: نخست شبکههای مجازی و ابزارهای ارتباطی جدید، و دوم اندیشه روادار و غیر ایدئولوژیک. نسل ما نسل جزوههای پلیکپی و نوارهای کاست بود. نسل از هم بریدگی و شیفتگی به کلام و شخصیتهای کاریزما. چند ماه میگذشت تا یک نوار کاست یا یک جزوه به دست ما برسد که در آن هم سخنان کسانی بود مانند امام یا دکتر شریعتی یا فخرالدین حجازی ونظایر آنها. آن نوارها یا کتابها به ما اطلاعات دقیق یا قدرت تحلیل نمیدانند بلکه ذهن ما را به سوی یک ایدئولوژی مقدس هدایت میکردند. حلقه ارتباط نسل ما با هم، کلام یا شخصیت کاریزماها بود. ما تکتک، کسی نبودیم، بدون محوریت شخصیتهای کاریزما، ما با هم نبودیم. انفرادهایی که همه به یک نقطه وصلاند و انرژی و هدف و جنبششان همه از یک نقطه است. نسل ما نقاط پراکندهای در یک دایره بود که همه به یک نقطه مرکزی وصل بودند و همه یک آبشخور فکری داشتند. پس ما نسل آدمهای تکافتادهای بودیم که با طناب ایدئولوژی به یک نقطه مرکزی یعنی به شخصیتهای کاریزما متصل بودیم».
«اما وضعیت نسل جدید متفاوت است. نسل جدید به کمک فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی و به کمک شبکههای مجازی به سرعت خطاها را کشف میکند، آن را جار میزند و به سرعت نقد میکنند، هیچ حرفی را مقدس نمیداند وهیچ مرز مقدسی را به رسمیت نمیشناسد. به سرعت همدیگر را پیدا می کنند، نیازی به حلقه اتصال مرکزی و ایدئولوژی ندارند؛ خودشان مرکزاند و عقلشان ایدئولوژی آنهاست. هیچکس را جز عقلشان قبول ندارند. و این از برکات جمهوری اسلامی بود که کاری کرد که هیچ نقطه مقدسی در اندیشه نسل جدید باقی نمانده است و هیچ مرجعیتی برای نهادهای سنتی یا افراد مروج اندیشههای ایدئولوژیک یا سنتی باقی نمانده است. بنابراین نسل جدید به سرعت ایدههای بهتر، اندیشههای بهتر و روشهای «جایگزین» را کشف میکند و جایگزین میکند. این نسل، اگر در فرآیند یک حرکت اقتصادی/علمی/اجتماعی احساس کند که نهادهای موجود همراهی نمیکنند و «همراه مناسب» ندارد، به سرعت میتواند جایگزین بیاید و فضا را برای خود باز کند. نسل جدید بنبست نمیشناسد؛ نه بنبست فکری و نه بنبست عملی. نسل ما نسل بنبست بود، نسلی که چشمش به بزرگان بود تا به پنجه تدبیر، بنبستها و گرهها را بگشایند. اما این نسل بنبست نمیشناسد بنابراین نیازی به «بزرگان» ندارد و همین وجه امتیاز این نسل نسبت به نسل ماست»
«سلاح دوم این نسل، «رواداری» است. نسل جدید مانند نسل ما نیست که انتظار داشتیم دوست یا همسفر یا فرد همراهمان الزاما مثل خودمان باشد، یعنی همچون ما مذهبی باشد یا چپگرا باشد یا نوگرا باشد. این نسل میتواند با هر کس با هر عقیدهای کار کند و کنار بیاید به شرط آنکه حقوق یکدیگر و قواعد بازی را رعایت کنند. این سازگاری و رواداری در نسل جدید هست که دو نفر برای رفاقت یا همکاری با هم، انتظار نداشته باشند دقیقا مانند هم فکر کنند یا مثل هم رفتار کنند یا مثل هم لباس بپوشند. این ویژگی را پدر من نداشت. من هم نداشتم! من شاید انتظار داشتم که «دوست من» علاوه بر اینکه مذهبی باشد، ادبیات را هم بفهمد، اهل مطالعه مطالب سیاسی هم باشد. اما در ذهن نسل جدید این محدودیتها وجود ندارد. این نسل، نسل بختیاری است که تحول یا گذار دویستساله از اندیشهورزی سنتی یا ایدئولوژیک، به رواداری در اندیشه و مدارا در پیشه را در یک دوره بیست ساله طی کرده است».متن کامل اینجا
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
Forwarded from گفتمان نسل سوم انقلاب
چرا انحصارات شکسته نمی شود .
مردم کشور را پس می گیرند
بنا بر اطلاعات و تجربه چهل سال گذشته، گروهای مختلف در ایجاد انحصار در کسب و کار نقش دارند ،چرا که منافع حاصل از انحصار، انقدر زیاد است که اجازه نمی دهند این امتیاز در اختیار همه کس قرار گیرد، و معمولا از طریق سندیکای خود با ثروت سرشاری که از این انحصار به دست اورده اند در شهرستان های سراسر کشور از کاندیداهای خاص و هم رشته و هم خط خود حمایت می کنند، تا در مجلس، رکن قانون گذاری کشور ،از منافع انحصار انها حمایت کنند !
۱:انحصار و سخت گیری های قانون احراز دفتر وکالت یکی از انهاست که به دلیل کمبود وکیل نرخ های بالایی را برای خود تعیین می کنند وکسی هم نیست که با رقابت و خدمت بهتر این نرخ را بشکند .
پس اکثر حقوق دان ها از کاندیدایی حمایت میکنند و مردم رابا پول های کلان که از انحصار وکالت کسب نموده ترغیب به رای دادن به وی می کند که حافظ منافع انها در مجلس در برابر مردم باشد. .
۲: جامعه پزشکان در حالی که کشور به کمبود متخصص دچار است با حمایت از کاندیداهای خاص خود نمایندگانی به مردم تحمیل می کند که در مجلس حافظ منافع انان در مقابل مردم باشد ،به حدی که دولت را در پرداخت مالیات می توانند تحت فشار قرار دهند ،نمونه اخیر ان تهدید سندیکای پزشکان مجلس که در صورت اخذ مالیات، طرح سلامت رادر کشور اجرا نمی کنیم و پزشکان در بیمارستان های دولتی کار نخواهند کرد
در حالی که یک پزشک متخصص بخش دولتی حقوق و کارانه بالای صد ملیون تومان در ماه دریافتی دارد.
سوم گروهای سیاسی که با حمایت از یک کاندیدا ی جناح خود نمایندگانی به مجلس می فرستد که منافع و سهم جناح و دسته شان را در کشور بگیرد ،و مجدد با هرینه بخش اندکی از ان در انتخابات ، مجلس را در مقابل مردم با رای مردم به دست می گیرند .
چهارم ارکان حاکمیتی که معمولا نهادها و حوزه ها هستند،که تا دورترین روستا سنگر مساجد و تریبون ها را در دست دارند ودر جهت صیانت از حقوق این بخش ها که معمولا مردم از وضعیت بودجه و هزینه کرد انها بی اطلاع هستند با حمایت از کاندیداهای خاص و مطیع، منافع بی حد و مرز خود را در مقابل مردم محافظت می کنند .
اینگونه است که در این ۴۰ سال هیچ گاه مجلس در اختیار مردم نبوده بلکه در دست گروها و سندیکاهای مختلف بوده و مسولیت ها نیز خانوادگی و باندی و همشهری بوده تا منافع انها را در مقابل مردم حفظ و صیانت نموده و سهم خودشان را از سفره پهن شده انقلاب بردارند .
وبه همین دلیل هیچ گاه اجازه اگاهی مردم در این مسائل را نمی دهند و چنانچه کاندیدایی مردمی هم حضور پیدا می کند با نوچه ها و بلندگوهای رسانه ای خود سعی در تخریب وی دارند حتی با پرونده سازی !
و با این وضعیت مردم ،جامعه،جوانان مردمی، کارگری ،دانشجویی، کارفرمایی،تولید کننده،کسبه ،هنرمند ،ورزشکار نماینده ای از خود دزمجلس ندارند و انها نیزکه به مردم به عنوان نماینده ، غالب شده اند، با محافظه کاری و زبان بازی، مدافع باند و جریانی هستند که می توانند بر مردم تاثیر بگذارند و انها را به مجلس بفرستند . چرا که قدرت را در انها می بینند نه رای و نظر مردم !
نسل جوان و اگاه ایران و ترشیز باید و وظیفه دارد با شناسایی کاندیداها ی مستقل و ازاده ،دین خود را به مردم و کشور ادا کند و با رفع تمام این امتیازات و وانحصارات زمینه پیشرفت و توسعه کشور را فراهم کند
نسل سوم
مردم کشور را پس می گیرند
بنا بر اطلاعات و تجربه چهل سال گذشته، گروهای مختلف در ایجاد انحصار در کسب و کار نقش دارند ،چرا که منافع حاصل از انحصار، انقدر زیاد است که اجازه نمی دهند این امتیاز در اختیار همه کس قرار گیرد، و معمولا از طریق سندیکای خود با ثروت سرشاری که از این انحصار به دست اورده اند در شهرستان های سراسر کشور از کاندیداهای خاص و هم رشته و هم خط خود حمایت می کنند، تا در مجلس، رکن قانون گذاری کشور ،از منافع انحصار انها حمایت کنند !
۱:انحصار و سخت گیری های قانون احراز دفتر وکالت یکی از انهاست که به دلیل کمبود وکیل نرخ های بالایی را برای خود تعیین می کنند وکسی هم نیست که با رقابت و خدمت بهتر این نرخ را بشکند .
پس اکثر حقوق دان ها از کاندیدایی حمایت میکنند و مردم رابا پول های کلان که از انحصار وکالت کسب نموده ترغیب به رای دادن به وی می کند که حافظ منافع انها در مجلس در برابر مردم باشد. .
۲: جامعه پزشکان در حالی که کشور به کمبود متخصص دچار است با حمایت از کاندیداهای خاص خود نمایندگانی به مردم تحمیل می کند که در مجلس حافظ منافع انان در مقابل مردم باشد ،به حدی که دولت را در پرداخت مالیات می توانند تحت فشار قرار دهند ،نمونه اخیر ان تهدید سندیکای پزشکان مجلس که در صورت اخذ مالیات، طرح سلامت رادر کشور اجرا نمی کنیم و پزشکان در بیمارستان های دولتی کار نخواهند کرد
در حالی که یک پزشک متخصص بخش دولتی حقوق و کارانه بالای صد ملیون تومان در ماه دریافتی دارد.
سوم گروهای سیاسی که با حمایت از یک کاندیدا ی جناح خود نمایندگانی به مجلس می فرستد که منافع و سهم جناح و دسته شان را در کشور بگیرد ،و مجدد با هرینه بخش اندکی از ان در انتخابات ، مجلس را در مقابل مردم با رای مردم به دست می گیرند .
چهارم ارکان حاکمیتی که معمولا نهادها و حوزه ها هستند،که تا دورترین روستا سنگر مساجد و تریبون ها را در دست دارند ودر جهت صیانت از حقوق این بخش ها که معمولا مردم از وضعیت بودجه و هزینه کرد انها بی اطلاع هستند با حمایت از کاندیداهای خاص و مطیع، منافع بی حد و مرز خود را در مقابل مردم محافظت می کنند .
اینگونه است که در این ۴۰ سال هیچ گاه مجلس در اختیار مردم نبوده بلکه در دست گروها و سندیکاهای مختلف بوده و مسولیت ها نیز خانوادگی و باندی و همشهری بوده تا منافع انها را در مقابل مردم حفظ و صیانت نموده و سهم خودشان را از سفره پهن شده انقلاب بردارند .
وبه همین دلیل هیچ گاه اجازه اگاهی مردم در این مسائل را نمی دهند و چنانچه کاندیدایی مردمی هم حضور پیدا می کند با نوچه ها و بلندگوهای رسانه ای خود سعی در تخریب وی دارند حتی با پرونده سازی !
و با این وضعیت مردم ،جامعه،جوانان مردمی، کارگری ،دانشجویی، کارفرمایی،تولید کننده،کسبه ،هنرمند ،ورزشکار نماینده ای از خود دزمجلس ندارند و انها نیزکه به مردم به عنوان نماینده ، غالب شده اند، با محافظه کاری و زبان بازی، مدافع باند و جریانی هستند که می توانند بر مردم تاثیر بگذارند و انها را به مجلس بفرستند . چرا که قدرت را در انها می بینند نه رای و نظر مردم !
نسل جوان و اگاه ایران و ترشیز باید و وظیفه دارد با شناسایی کاندیداها ی مستقل و ازاده ،دین خود را به مردم و کشور ادا کند و با رفع تمام این امتیازات و وانحصارات زمینه پیشرفت و توسعه کشور را فراهم کند
نسل سوم
Forwarded from راه سوم
متن كامل اطلاعيه سپاه در پی شهادت سردار سلیمانی
در پي حمله هوايي نيروهاي متجاوز و تروريست امريكايي در نزيكي فرودگاه بغداد و شهادت سردار حاج قاسم سليماني به همراه چند تن ديگر از فرماندهان جهبه مقاومت ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اطلاعيه اي صادر كرد.
متن اطلاعيه بدين شرح است:
بسم الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدلوا تَبديلًا﴿۲۳﴾
در ميان مؤمنان مرداني هستند كه بر سر عهدي كه با خدا بستند صادقانه ايستادهاند؛ بعضي پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضي ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود ندادند.
سوره مباركه الأحزاب آيه ۲۳
به استحضار امت اسلامي بويژه ملت شريف و قهرمان ايران مي رساند بامداد امروز (جمعه) و در پي حمله هوايي نيروهاي متجاوز و تروريست امريكايي درنزديكي فرودگاه بغداد ، سرباز ولايت و امت اسلامي سردار سرلشكر پاسدار حاج قاسم سليماني فرمانده فداكار شجاع و بي نظير نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پس از عمري مجاهدت ، فداكاري و نقش آفريني هاي ماندگار و پر افتخار در راه اعتلاي اسلام و دفاع از قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت عليم السلام و سرافرازي ايران عزيز ، به شهادت رسيد.
در اين حمله جنايات بار چند تن از همراهان وي و نيز فرماندهان و رزمندگان حشد العبي قهرمان عراق به شهادت رسيدند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با تبريك و تسليت شهادت اين مجاهد عاليقدر به محضر مقدس حضرت ولي عصر (عج) ، رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي ( مد ظله العالي)، ملت قدرشناس ايران اسلامي، احاد رزمندگان جبهه مقاومت اسلامي، خانواده معظم و علاقمندان و ارادتمندان وي ، اطلاعات و برنامه هاي مربوط به آئين هاي استقبال، تشييع و به خاكسپاري پيكر مطهر شهداي گرانقدر را به آگاهي خواهد رساند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
@rahsevom
در پي حمله هوايي نيروهاي متجاوز و تروريست امريكايي در نزيكي فرودگاه بغداد و شهادت سردار حاج قاسم سليماني به همراه چند تن ديگر از فرماندهان جهبه مقاومت ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اطلاعيه اي صادر كرد.
متن اطلاعيه بدين شرح است:
بسم الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدلوا تَبديلًا﴿۲۳﴾
در ميان مؤمنان مرداني هستند كه بر سر عهدي كه با خدا بستند صادقانه ايستادهاند؛ بعضي پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضي ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود ندادند.
سوره مباركه الأحزاب آيه ۲۳
به استحضار امت اسلامي بويژه ملت شريف و قهرمان ايران مي رساند بامداد امروز (جمعه) و در پي حمله هوايي نيروهاي متجاوز و تروريست امريكايي درنزديكي فرودگاه بغداد ، سرباز ولايت و امت اسلامي سردار سرلشكر پاسدار حاج قاسم سليماني فرمانده فداكار شجاع و بي نظير نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پس از عمري مجاهدت ، فداكاري و نقش آفريني هاي ماندگار و پر افتخار در راه اعتلاي اسلام و دفاع از قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت عليم السلام و سرافرازي ايران عزيز ، به شهادت رسيد.
در اين حمله جنايات بار چند تن از همراهان وي و نيز فرماندهان و رزمندگان حشد العبي قهرمان عراق به شهادت رسيدند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با تبريك و تسليت شهادت اين مجاهد عاليقدر به محضر مقدس حضرت ولي عصر (عج) ، رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي ( مد ظله العالي)، ملت قدرشناس ايران اسلامي، احاد رزمندگان جبهه مقاومت اسلامي، خانواده معظم و علاقمندان و ارادتمندان وي ، اطلاعات و برنامه هاي مربوط به آئين هاي استقبال، تشييع و به خاكسپاري پيكر مطهر شهداي گرانقدر را به آگاهي خواهد رساند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴آیا آمریکایی ها برنامه بعدی دارند؟
✍عبدالله شهبازی/ رئیس سابق موسسه پژوهشهای سیاسی وزارت اطلاعات
🔷️هنوز درست نمیدانیم که برای عراق پس از حادثه مهم ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس برنامهای دارند یا خیر؟ منظورم همان تلاش برای استقرار حکومت سرکوبگر ضد ایرانی است از طریق کشتار وسیع فعالین شیعی. بنظر نمیرسد اقتدار فعلی حشد الشعبی اجازه چنین کودتایی را بدهد ولی در قساوت کانونهای ضد ایرانی منطقه نباید شک کرد.
🔷️از جانب دیگر آمریکا در سده بیستم میلادی سابقه طولانی در چنین سرکوبهایی دارد. نمونه بارزش کودتای خونین حزب بعث در ۸- ۱۰ فوریه ۱۹۶۳/ ۱۹- ۲۱ بهمن ۱۳۴۱ و کشتار وسیع بهار و تابستان ۱۹۶۳/ ۱۳۴۲ که قبلاً به آن اشاره کردم و شروع فرایندی که در نهایت به دیکتاتوری خشن صدام انجامید.
🔷️معهذا، تصور نمیکنم فضای امروز آمریکا و جهان فضای دوران جنگ سرد باشد و سرکوب از این نوع نمیتواند با موفقیت تحقق یابد. در آمریکا نیز چنین عزم و انسجامی مشاهده نمیشود.
🔷️بیشتر بنظر میرسد دولت ترامپ ترور سردار سلیمانی را بخشی از طرح «فشار حداکثری» میداند برای وادار کردن ایران به تسلیم که تحریمهای سنگین اقتصادی را تکمیل خواهد کرد.
🔷️با ترورهای اخیر بنظر میرسد فضای داخلی عراق، اگر از طریق سرکوب گسترده و خونین کنترل و مهندسی نشود، به سمت عدم تحمل حضور نیروهای نظامی آمریکا و قدرت گرفتن خواست خروج آنان پیش میرود.
🔷️برای ناظران غربی نوع واکنش ایران بسیار مهم است. فعلاً فضای غالب جهانی فضای بهت و نگرانی است. رفتارهای بعدی ایران میتواند شاخصهایی برای تحلیل به دست آنان دهد. تصور میکنم مشاوران ترامپ به کوتاه آمدن و تسلیم شدن ایران دل بستهاند و برعکس نیروهای تحریککننده و شریک چون باند نتانیاهو در اسرائیل و باند بنسلمان- بنزاید در سعودی- امارات به درگیری وسیع منطقهای و ساقط کردن جمهوری اسلامی ایران امید دارند.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
✍عبدالله شهبازی/ رئیس سابق موسسه پژوهشهای سیاسی وزارت اطلاعات
🔷️هنوز درست نمیدانیم که برای عراق پس از حادثه مهم ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس برنامهای دارند یا خیر؟ منظورم همان تلاش برای استقرار حکومت سرکوبگر ضد ایرانی است از طریق کشتار وسیع فعالین شیعی. بنظر نمیرسد اقتدار فعلی حشد الشعبی اجازه چنین کودتایی را بدهد ولی در قساوت کانونهای ضد ایرانی منطقه نباید شک کرد.
🔷️از جانب دیگر آمریکا در سده بیستم میلادی سابقه طولانی در چنین سرکوبهایی دارد. نمونه بارزش کودتای خونین حزب بعث در ۸- ۱۰ فوریه ۱۹۶۳/ ۱۹- ۲۱ بهمن ۱۳۴۱ و کشتار وسیع بهار و تابستان ۱۹۶۳/ ۱۳۴۲ که قبلاً به آن اشاره کردم و شروع فرایندی که در نهایت به دیکتاتوری خشن صدام انجامید.
🔷️معهذا، تصور نمیکنم فضای امروز آمریکا و جهان فضای دوران جنگ سرد باشد و سرکوب از این نوع نمیتواند با موفقیت تحقق یابد. در آمریکا نیز چنین عزم و انسجامی مشاهده نمیشود.
🔷️بیشتر بنظر میرسد دولت ترامپ ترور سردار سلیمانی را بخشی از طرح «فشار حداکثری» میداند برای وادار کردن ایران به تسلیم که تحریمهای سنگین اقتصادی را تکمیل خواهد کرد.
🔷️با ترورهای اخیر بنظر میرسد فضای داخلی عراق، اگر از طریق سرکوب گسترده و خونین کنترل و مهندسی نشود، به سمت عدم تحمل حضور نیروهای نظامی آمریکا و قدرت گرفتن خواست خروج آنان پیش میرود.
🔷️برای ناظران غربی نوع واکنش ایران بسیار مهم است. فعلاً فضای غالب جهانی فضای بهت و نگرانی است. رفتارهای بعدی ایران میتواند شاخصهایی برای تحلیل به دست آنان دهد. تصور میکنم مشاوران ترامپ به کوتاه آمدن و تسلیم شدن ایران دل بستهاند و برعکس نیروهای تحریککننده و شریک چون باند نتانیاهو در اسرائیل و باند بنسلمان- بنزاید در سعودی- امارات به درگیری وسیع منطقهای و ساقط کردن جمهوری اسلامی ایران امید دارند.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
Forwarded from جمهورى سوم
هیاهوها فرو می نشیند
و آنچه باقی میماند جام زهر روی میز است
🔴تحریم، تهدید به جنگ، رفرم اقتصادی، فیلترینگ اینترنت، قلع و قمع منتقدین سیاسی، تضعیف جامعه مدنی، سرکوب اعتراضات، تمرکزگرایی بیشتر در حاکمیت، لایحه بودجه ۹۹ و حالا ترور سردار سلیمانی در عراق مجموعه به هم پیوسته ای از پروژه «استحاله» در آستانه جمهوری سوم و به قول نادر فتوره چی «گذار به سبک ایرانی» است ، که تنها و تنها در یک بستر خشک و خشن قابل پیگیری است و آن «وضعیت فوق العاده امنیتی»، «تعطیل امر سیاسی» و «استیلای خشونت تکنیکی بر قدرت مردمی» است.
🔴پیشنهاد میکنم برای فهم موقعیتی که ما را در آن قرار داده اند و اینکه چگونه حوادث آبان به ترور سردار سلیمانی مربوط میشود، مصاحبه هفته گذشته محسن رنانی را بخوانید. او به خوبی توصیف میکند که چگونه نظام در چهل سال گذشته بدست خود مهمترین موانع نرمالیزاسیون و استحاله خود یعنی قوای اجتماعی محمل روح انقلابی را به نحوی بی سابقه نابود یا ناکارآمد کرده است : روحانیت ، سوژه سیاسی، دموکراسی، نهادهای مدنی غیرلیبرال، علوم انسانی چپ گرا و تکیه بر مستضعفین به جای اشراف؛ و به جای آن روز به روز بیشتر به سمت «توسعه آمرانه» یا همان ساخت سیاسی-اقتصادی رژیم سابق حرکت کرده است. رنانی میگوید بعد از حوادث آبان که برای وقوع آن دعا میکرده، خیلی بیشتر به آینده ایران امیدوار شده، چرا که نظام نشان داده که در شرایط حساس امنیتی است که تصمیمات عقلانی را به اجبار می پذیرد. او میگوید هر روز برای سلامتی رهبری دعا میکند چرا که معتقد است که تنها اوست که با تأمین امنیت و ثبات و حاکمیت یکپارچه میتواند امکان این گذار را پیش از آنکه نیروهای دیگر در آن مداخله کنند فراهم کند.
🔴بسیاری از جوانان تازه به دوران رسیده حزب اللهی البته به تبع برخی کوردلان نسل قبلی، کلمات دهه شصتی را در معنایی نا به هنگام به کار می برند . پیروزی خون بر شمشیر یا طرح روییدن هزاران رزمنده از خون یک شهید متعلق به برهه انقلابی و وضعیت گشودگی امر سیاسی است که قدرت مردمی بر خشونت میلیتاریستی غلبه یافته و خون شهید آتشی بر خرمن جانان می اندازد. در شرایط انسداد امر سیاسی ، نزاع میان خشونت تکنولوژیک است: پهپاد آمریکایی را سامانه موشکی پیشرفته ایرانی ساقط میکند و سردار موشکهای دوربرد ایرانی را پهپاد آمریکایی. جنگ در غیبت امر سیاسی فاقد حماسه است و مرگ سرداران در چارچوب معادلات «امنیت ملی» تفسیر میشود و تنها بر ترس دامن میزند. شجاعت خارجی تنها میتواند امتداد شجاعت داخلی باشد و در شرایطی که شجاعان داخلی خانه نشین شده اند، ادامه ایران مال و میدان و عصر جدید و توسعه استارت آپی، نه شهید پروری بلکه معامله بر سر منافع طبقه بالا خواهد بود.
🔴این هیاهوها فرو می نشیند و آنچه باقی میماند جام زهری است که مقابل رهبری قرار می گیرد. در هرحال در غیاب دموکراسی و امر سیاسی و قدرت مردمی و گفتمان انقلاب و البته جوانان شجاع طغیان کرده بر صغارت دینی، استحاله یک گام دیگر به پیش خواهد رفت...
و آنچه باقی میماند جام زهر روی میز است
🔴تحریم، تهدید به جنگ، رفرم اقتصادی، فیلترینگ اینترنت، قلع و قمع منتقدین سیاسی، تضعیف جامعه مدنی، سرکوب اعتراضات، تمرکزگرایی بیشتر در حاکمیت، لایحه بودجه ۹۹ و حالا ترور سردار سلیمانی در عراق مجموعه به هم پیوسته ای از پروژه «استحاله» در آستانه جمهوری سوم و به قول نادر فتوره چی «گذار به سبک ایرانی» است ، که تنها و تنها در یک بستر خشک و خشن قابل پیگیری است و آن «وضعیت فوق العاده امنیتی»، «تعطیل امر سیاسی» و «استیلای خشونت تکنیکی بر قدرت مردمی» است.
🔴پیشنهاد میکنم برای فهم موقعیتی که ما را در آن قرار داده اند و اینکه چگونه حوادث آبان به ترور سردار سلیمانی مربوط میشود، مصاحبه هفته گذشته محسن رنانی را بخوانید. او به خوبی توصیف میکند که چگونه نظام در چهل سال گذشته بدست خود مهمترین موانع نرمالیزاسیون و استحاله خود یعنی قوای اجتماعی محمل روح انقلابی را به نحوی بی سابقه نابود یا ناکارآمد کرده است : روحانیت ، سوژه سیاسی، دموکراسی، نهادهای مدنی غیرلیبرال، علوم انسانی چپ گرا و تکیه بر مستضعفین به جای اشراف؛ و به جای آن روز به روز بیشتر به سمت «توسعه آمرانه» یا همان ساخت سیاسی-اقتصادی رژیم سابق حرکت کرده است. رنانی میگوید بعد از حوادث آبان که برای وقوع آن دعا میکرده، خیلی بیشتر به آینده ایران امیدوار شده، چرا که نظام نشان داده که در شرایط حساس امنیتی است که تصمیمات عقلانی را به اجبار می پذیرد. او میگوید هر روز برای سلامتی رهبری دعا میکند چرا که معتقد است که تنها اوست که با تأمین امنیت و ثبات و حاکمیت یکپارچه میتواند امکان این گذار را پیش از آنکه نیروهای دیگر در آن مداخله کنند فراهم کند.
🔴بسیاری از جوانان تازه به دوران رسیده حزب اللهی البته به تبع برخی کوردلان نسل قبلی، کلمات دهه شصتی را در معنایی نا به هنگام به کار می برند . پیروزی خون بر شمشیر یا طرح روییدن هزاران رزمنده از خون یک شهید متعلق به برهه انقلابی و وضعیت گشودگی امر سیاسی است که قدرت مردمی بر خشونت میلیتاریستی غلبه یافته و خون شهید آتشی بر خرمن جانان می اندازد. در شرایط انسداد امر سیاسی ، نزاع میان خشونت تکنولوژیک است: پهپاد آمریکایی را سامانه موشکی پیشرفته ایرانی ساقط میکند و سردار موشکهای دوربرد ایرانی را پهپاد آمریکایی. جنگ در غیبت امر سیاسی فاقد حماسه است و مرگ سرداران در چارچوب معادلات «امنیت ملی» تفسیر میشود و تنها بر ترس دامن میزند. شجاعت خارجی تنها میتواند امتداد شجاعت داخلی باشد و در شرایطی که شجاعان داخلی خانه نشین شده اند، ادامه ایران مال و میدان و عصر جدید و توسعه استارت آپی، نه شهید پروری بلکه معامله بر سر منافع طبقه بالا خواهد بود.
🔴این هیاهوها فرو می نشیند و آنچه باقی میماند جام زهری است که مقابل رهبری قرار می گیرد. در هرحال در غیاب دموکراسی و امر سیاسی و قدرت مردمی و گفتمان انقلاب و البته جوانان شجاع طغیان کرده بر صغارت دینی، استحاله یک گام دیگر به پیش خواهد رفت...
Telegram
کانال نادر فتوره چی
آبان ۹۸؛ گسست یا شتابدهنده؟
تحلیل غیرخیابانی آن ده روزی که ایران را تکان داد.
توجه:حتما تا انتها بخوانید.
پرده اول:«شورای سران»چیست یا روحانی چه میخواهد؟
به موازات رخدادهای دردناکی که در آبانماه ۹۸ در خیابانها روی داد،حوادثی نیز در دالانهای قدرت به…
تحلیل غیرخیابانی آن ده روزی که ایران را تکان داد.
توجه:حتما تا انتها بخوانید.
پرده اول:«شورای سران»چیست یا روحانی چه میخواهد؟
به موازات رخدادهای دردناکی که در آبانماه ۹۸ در خیابانها روی داد،حوادثی نیز در دالانهای قدرت به…
Forwarded from كانال خبرى شبكه تشکل های محیط زیستی خراسان رضوی
✳️ نامه شبکه تشکلهای مردمنهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور به دبیرکل سازمان ملل
شماره ۳۱۱۰۱
تاریخ: ۴ ژانویه ۲۰۲۰
جناب آقای آنتونیو گوترش
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
با اهداء سلام؛
🔹 شوربختانه یک بار دیگر، آثار حضور مداخلهجویانه، غیرمنطقی، غیرقانونی و زورگویانه ایالات متحد آمریکا در منطقه غرب آسیا، در ترور وحشیانه و جنایتآمیز فرمانده بلندپایه نظامی ایران، سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی، برخلاف کلیه اصول و قواعد بینالمللی و علیرغم وضعیت بسیار حساس و شکننده منطقه که هرگونه خطای محاسباتی بازیگران جهانی و منطقهای در آن میتواند سببساز بروز جنگی با ابعاد جهانی باشد، این واقعیت تلخ را آشکار نمود که دنیا نه بر مبنای احترام و همزیستی و حتی رقابت منصفانه، که بر اساس خواست گروههای مافیایی جنایتکار که هیچ احترامی برای حقوق کشورها و ملتها قائل نیستند و به آسانی و مکررا، نظام بینالملل و سازمان ملل متحد را به سخره میگیرند، اداره میشود. این ترور سبوعانه بیش از پیش ماهیت ویرانگر و ضد انسانی آمریکا را آشکار ساخت.
🔸 جناب آقای دبیرکل!
🔹 نتیجه حضور چند دههای و پیادهسازی سیاستهای دولتهای خارجی در منطقه غرب و جنوب غرب آسیا، مانند سایر مناطقی از جهان که مورد مداخله منفعتطلبانه آنان قرار گرفته، چیزی جز غارت و تاراج و تخریب و ویرانی نبوده است.
🔹 بزرگترین آسیب کاملا ملموس این حضور اشغالگرانه، تحلیل و تضعیف امکان زیست پایدار ساکنین این نقطه از جهان و زوال محیط زیست و منابع طبیعی کشورهای این منطقه است.
🔹 طراحی توطئههای گوناگون جهت ایجاد بحرانهای پیدرپی، مهاجرتهای اجباری، ایجاد تغییرات بنیادین در زیرساختهای مورد نیاز زندگی مردم، تهدید مداوم بنیادهای دموکراسی و ایجاد محدودیت و سنگاندازی در برابر دخالت مردم منطقه در سرنوشت خود، همگی به نفع ایجاد وضعیت دائما بحرانی، تشنجآفرینی، تعریف و اجرای جنگ و جنایت و خونریزی، بازاریابی تسلیحاتی و بلعیدن منابع حیاتی کشورهای منطقه، سیاستهایی بوده که طی چندین دهه پیگیری و اجرا شده و وضعیت فعلی را به وجود آورده است و در واقع به تعبیر ساده محیط زیستی، همچون گونهای مهاجم و ناسازگار با جامعه محلی این منطقه عمل کرده و سبب اصلی و در برخی مواضع نیز پیشران و شتابدهنده پریشانیها بوده است. واضح است که کلیه توجیهات و دلایل این حضور سراسر خسارتبار، بر دروغ و زیادهخواهی استوار بوده و بر بستر ضعف ساختار تدبیر بینالمللی شکل گرفته است و آشکارتر آنکه تاوان این سیاست مخرب چند دههای را نه فقط مردم این منطقه، بلکه کل ساکنان و زیستمندان دنیا داده و خواهند داد.
🔸 عالیجناب!
🔹 از این طریق به نمایندگی از بیش از ۷۰۰ ان.جی.اوی فعال در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی ایران، ضمن محکومیت شدید تروریسم دولتی و بینالمللی تحت مدیریت و راهبری آمریکا و همکاران منطقهایاش، که عاملان اصلی بروز اغلب بحرانهای سیاسی، امنیتی، اجتماعی و محیط زیستی در جهان هستند و رد پایشان را در اغلب جنایتهای اینچنینی میتوان رصد نمود، از آن مقام محترم تقاضا داریم، ضمن محکومیت رسمی این اقدام تروریستی که نشاندهنده برنامهریزی شیطنتآمیز آمریکا برای شروع جنگ و آتشافروزی در منطقه است، همه تلاشهای خود و همکاران خود را در جهت جلوگیری از افزایش تنشها و انتقال این پیام روشن از سوی بخشی از نهادهای مدنی ایران، به فعالان و کنشگران مدنی جهان به کار گیرید که:
🔹«غرب و جنوب غرب آسیا، امروز بیش از هر لحظهای در تاریخ جهان، نیازمند برنامهای روشن جهت خروج فوری همه دولتها و نیروهای نظامی و سیاستهای مداخلهگر خارجی به عنوان تنها عوامل بیثباتی و تخریب سرزمین است تا مرکز تنشهای وارداتی چند ده ساله در دنیا، به کانون گسترش صلح و زندگی و همزیستی پایدار بدل شده و آرامش و آسایش ستاندهشده را بازبیند. در این راه در کنار مردم منطقه باشید و دولتهایتان را از عواقب تلخ و غیرقابل کنترل مداخلات و حضور غیرمسؤولانهشان در منطقه آگاه سازید. این یک نیاز واقعی است. چرا که پیوستگی امنیت و سلامت همه ما در هر نقطه از جهان، امری واقعی است.»
با سپاس و احترام دوباره
🔹 شورای هماهنگی شبکه تشکلهای مردمنهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور
🔸رونوشت :
🔹آقای دکتر ظریف؛ وزیر محترم امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
🔹آقای دکتر رحمانی فضلی؛ وزیر محترم کشور
🔹آقای دکتر کلانتری؛ معاون محترم رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست
🔹خانم دکتر جنیدی؛ معاون محترم حقوقی رئیس جمهور
🔹خانم دکتر عابدینی؛ معاون محترم مشارکتهای اجتماعی سازمان امور اجتماعی کشور
🆔 @IranENGOs
@NGOKhorasanR 👈
شماره ۳۱۱۰۱
تاریخ: ۴ ژانویه ۲۰۲۰
جناب آقای آنتونیو گوترش
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
با اهداء سلام؛
🔹 شوربختانه یک بار دیگر، آثار حضور مداخلهجویانه، غیرمنطقی، غیرقانونی و زورگویانه ایالات متحد آمریکا در منطقه غرب آسیا، در ترور وحشیانه و جنایتآمیز فرمانده بلندپایه نظامی ایران، سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی، برخلاف کلیه اصول و قواعد بینالمللی و علیرغم وضعیت بسیار حساس و شکننده منطقه که هرگونه خطای محاسباتی بازیگران جهانی و منطقهای در آن میتواند سببساز بروز جنگی با ابعاد جهانی باشد، این واقعیت تلخ را آشکار نمود که دنیا نه بر مبنای احترام و همزیستی و حتی رقابت منصفانه، که بر اساس خواست گروههای مافیایی جنایتکار که هیچ احترامی برای حقوق کشورها و ملتها قائل نیستند و به آسانی و مکررا، نظام بینالملل و سازمان ملل متحد را به سخره میگیرند، اداره میشود. این ترور سبوعانه بیش از پیش ماهیت ویرانگر و ضد انسانی آمریکا را آشکار ساخت.
🔸 جناب آقای دبیرکل!
🔹 نتیجه حضور چند دههای و پیادهسازی سیاستهای دولتهای خارجی در منطقه غرب و جنوب غرب آسیا، مانند سایر مناطقی از جهان که مورد مداخله منفعتطلبانه آنان قرار گرفته، چیزی جز غارت و تاراج و تخریب و ویرانی نبوده است.
🔹 بزرگترین آسیب کاملا ملموس این حضور اشغالگرانه، تحلیل و تضعیف امکان زیست پایدار ساکنین این نقطه از جهان و زوال محیط زیست و منابع طبیعی کشورهای این منطقه است.
🔹 طراحی توطئههای گوناگون جهت ایجاد بحرانهای پیدرپی، مهاجرتهای اجباری، ایجاد تغییرات بنیادین در زیرساختهای مورد نیاز زندگی مردم، تهدید مداوم بنیادهای دموکراسی و ایجاد محدودیت و سنگاندازی در برابر دخالت مردم منطقه در سرنوشت خود، همگی به نفع ایجاد وضعیت دائما بحرانی، تشنجآفرینی، تعریف و اجرای جنگ و جنایت و خونریزی، بازاریابی تسلیحاتی و بلعیدن منابع حیاتی کشورهای منطقه، سیاستهایی بوده که طی چندین دهه پیگیری و اجرا شده و وضعیت فعلی را به وجود آورده است و در واقع به تعبیر ساده محیط زیستی، همچون گونهای مهاجم و ناسازگار با جامعه محلی این منطقه عمل کرده و سبب اصلی و در برخی مواضع نیز پیشران و شتابدهنده پریشانیها بوده است. واضح است که کلیه توجیهات و دلایل این حضور سراسر خسارتبار، بر دروغ و زیادهخواهی استوار بوده و بر بستر ضعف ساختار تدبیر بینالمللی شکل گرفته است و آشکارتر آنکه تاوان این سیاست مخرب چند دههای را نه فقط مردم این منطقه، بلکه کل ساکنان و زیستمندان دنیا داده و خواهند داد.
🔸 عالیجناب!
🔹 از این طریق به نمایندگی از بیش از ۷۰۰ ان.جی.اوی فعال در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی ایران، ضمن محکومیت شدید تروریسم دولتی و بینالمللی تحت مدیریت و راهبری آمریکا و همکاران منطقهایاش، که عاملان اصلی بروز اغلب بحرانهای سیاسی، امنیتی، اجتماعی و محیط زیستی در جهان هستند و رد پایشان را در اغلب جنایتهای اینچنینی میتوان رصد نمود، از آن مقام محترم تقاضا داریم، ضمن محکومیت رسمی این اقدام تروریستی که نشاندهنده برنامهریزی شیطنتآمیز آمریکا برای شروع جنگ و آتشافروزی در منطقه است، همه تلاشهای خود و همکاران خود را در جهت جلوگیری از افزایش تنشها و انتقال این پیام روشن از سوی بخشی از نهادهای مدنی ایران، به فعالان و کنشگران مدنی جهان به کار گیرید که:
🔹«غرب و جنوب غرب آسیا، امروز بیش از هر لحظهای در تاریخ جهان، نیازمند برنامهای روشن جهت خروج فوری همه دولتها و نیروهای نظامی و سیاستهای مداخلهگر خارجی به عنوان تنها عوامل بیثباتی و تخریب سرزمین است تا مرکز تنشهای وارداتی چند ده ساله در دنیا، به کانون گسترش صلح و زندگی و همزیستی پایدار بدل شده و آرامش و آسایش ستاندهشده را بازبیند. در این راه در کنار مردم منطقه باشید و دولتهایتان را از عواقب تلخ و غیرقابل کنترل مداخلات و حضور غیرمسؤولانهشان در منطقه آگاه سازید. این یک نیاز واقعی است. چرا که پیوستگی امنیت و سلامت همه ما در هر نقطه از جهان، امری واقعی است.»
با سپاس و احترام دوباره
🔹 شورای هماهنگی شبکه تشکلهای مردمنهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور
🔸رونوشت :
🔹آقای دکتر ظریف؛ وزیر محترم امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
🔹آقای دکتر رحمانی فضلی؛ وزیر محترم کشور
🔹آقای دکتر کلانتری؛ معاون محترم رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست
🔹خانم دکتر جنیدی؛ معاون محترم حقوقی رئیس جمهور
🔹خانم دکتر عابدینی؛ معاون محترم مشارکتهای اجتماعی سازمان امور اجتماعی کشور
🆔 @IranENGOs
@NGOKhorasanR 👈
Forwarded from راه سوم
🔴بیانیه یونسکو بر علیه ترامپ
🔷️سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل، یونسکو، روز دوشنبه ۱۶ دیماه اعلام کرد ایالات متحده آمریکا معاهداتی را امضا کرده است که این کشور را ملزم میکند به میراث فرهنگی در زمانهای درگیری آسیب وارد نکند.
🔷️یونسکو در بیانیه خود تصریح کرده که بر اساس کنوانسیونهای سال ۱۹۵۴ و ۱۹۷۲ که هم آمریکا و هم ایران آن را تصویب کردهاند، کشورهای عضو ملزم هستند که در سرزمین کشورهای عضو این کنوانسیونها به هیچ اقدام عامدانهای دست نزنند که ممکن است به میراث فرهنگی و طبیعی آنها آسیب وارد کند.
🔷️بیانیه سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل دو روز پس از آن صادر میشود که دونالد ترامپ رئیسجمهوری ایالات متحده در توئیتهایی اعلام کرد که اگر تهران علیه اهداف و منافع آمریکا دست به حمله بزند، ما ۵۲ نقطه از جمله مراکز بسیار مهم فرهنگی ایران را هدف قرار میدهیم.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
🔷️سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل، یونسکو، روز دوشنبه ۱۶ دیماه اعلام کرد ایالات متحده آمریکا معاهداتی را امضا کرده است که این کشور را ملزم میکند به میراث فرهنگی در زمانهای درگیری آسیب وارد نکند.
🔷️یونسکو در بیانیه خود تصریح کرده که بر اساس کنوانسیونهای سال ۱۹۵۴ و ۱۹۷۲ که هم آمریکا و هم ایران آن را تصویب کردهاند، کشورهای عضو ملزم هستند که در سرزمین کشورهای عضو این کنوانسیونها به هیچ اقدام عامدانهای دست نزنند که ممکن است به میراث فرهنگی و طبیعی آنها آسیب وارد کند.
🔷️بیانیه سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل دو روز پس از آن صادر میشود که دونالد ترامپ رئیسجمهوری ایالات متحده در توئیتهایی اعلام کرد که اگر تهران علیه اهداف و منافع آمریکا دست به حمله بزند، ما ۵۲ نقطه از جمله مراکز بسیار مهم فرهنگی ایران را هدف قرار میدهیم.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
Forwarded from موسسه پرسش
درسگفتارهای زمستان ۱۳۹۸ موسسه «پرسش»
درد عشق و جدایی:
تجربهی دردهای روانی-جسمانی از منظر روانکاوی
جواد گنجی
شروع دوره: سه شنبه ۱۷ دی ماه ساعت ۱۷
سرفصل مباحث جلسات:
ــ دردناکی ماتم
ــ شبح ابژهی ازدسترفتهی عشق
ــ آشوب رانهها: خسران جهتسنج درونی
ــ فریاد درد: علل روانی درد جسمانی
۸۸۸۲۲۰۱۰-۸۸۸۳۷۶۴۷
@porseshiha
درد عشق و جدایی:
تجربهی دردهای روانی-جسمانی از منظر روانکاوی
جواد گنجی
شروع دوره: سه شنبه ۱۷ دی ماه ساعت ۱۷
سرفصل مباحث جلسات:
ــ دردناکی ماتم
ــ شبح ابژهی ازدسترفتهی عشق
ــ آشوب رانهها: خسران جهتسنج درونی
ــ فریاد درد: علل روانی درد جسمانی
۸۸۸۲۲۰۱۰-۸۸۸۳۷۶۴۷
@porseshiha
Forwarded from راه سوم
🔴 سیستمی که نمیتواند یک تشییع جنازه را مدیریت کند حق دارد ادعای مدیریت جهانی کند؟
🔸باید اصلاحات ساختاری رخ دهد و بهترین راه "همه پرسی اصلاح قانون اساسی" است
✍️محسن رنانی
🔹آیا سیستمی که هنوز مدیریت یک تشییع جنازه را بلد نیست و نمیٔداند وقتی وارد یک عملیات جنگی هوایی میشود باید پروازهای مسافری را لغو کند، حق دارد ادعای مدیریت جهانی کند؟
🔹ای کاش پس از ۴۰ سال مدیریت جهانی، ۱۰ سال هم همه همت و امکانات خود را بر مدیریت بحرانهای داخلی متمرکز کنیم. یعنی کی دوباره برویم سر مدیریت جهانی؟
🔹وقتی که کشتههای رانندگیمان به سالی ۲ هزار کشته کاهش یابد و بیکاریمان به زیر ۲ میلیون نفر برسد، و قدرت خرید هزار تومانمان معادل قدرت خرید یک ریال عربستان شود و ۵ سال پیدرپی نرخ رشد اقتصادی بالای ۵ درصد را تجربه کنیم و ۵ سال پیدرپی نرخ تورم زیر ۱۰ درصد را تجربه کنیم.
🔹در برابر تجربههای کشورهایی مثل چین و کره و مالزی و امارات، اینها اهداف خیلی کوچکی است. مقامات ما خیلی باید پرت باشند اگر گمان کنند جمهوری اسلامی بدون اصلاحات ساختاری و افق گشایی (پاردایم شیفت) طی ده تا بیست سال آینده بتواند به این اهداف دست یابد. شاید نقطه شروع و کمهزینه ترین راه، همه پرسی برای اصلاح قانون اساسی باشد.
@rahsevom
🔸باید اصلاحات ساختاری رخ دهد و بهترین راه "همه پرسی اصلاح قانون اساسی" است
✍️محسن رنانی
🔹آیا سیستمی که هنوز مدیریت یک تشییع جنازه را بلد نیست و نمیٔداند وقتی وارد یک عملیات جنگی هوایی میشود باید پروازهای مسافری را لغو کند، حق دارد ادعای مدیریت جهانی کند؟
🔹ای کاش پس از ۴۰ سال مدیریت جهانی، ۱۰ سال هم همه همت و امکانات خود را بر مدیریت بحرانهای داخلی متمرکز کنیم. یعنی کی دوباره برویم سر مدیریت جهانی؟
🔹وقتی که کشتههای رانندگیمان به سالی ۲ هزار کشته کاهش یابد و بیکاریمان به زیر ۲ میلیون نفر برسد، و قدرت خرید هزار تومانمان معادل قدرت خرید یک ریال عربستان شود و ۵ سال پیدرپی نرخ رشد اقتصادی بالای ۵ درصد را تجربه کنیم و ۵ سال پیدرپی نرخ تورم زیر ۱۰ درصد را تجربه کنیم.
🔹در برابر تجربههای کشورهایی مثل چین و کره و مالزی و امارات، اینها اهداف خیلی کوچکی است. مقامات ما خیلی باید پرت باشند اگر گمان کنند جمهوری اسلامی بدون اصلاحات ساختاری و افق گشایی (پاردایم شیفت) طی ده تا بیست سال آینده بتواند به این اهداف دست یابد. شاید نقطه شروع و کمهزینه ترین راه، همه پرسی برای اصلاح قانون اساسی باشد.
@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴حکومتداری بیاموزیم
✍🏻محمد فاضلی
🔷️امروز باواسطه (از فردی موثق) شنیدم که از دفتر نخستوزیر کانادا با خانواده یکی از قربانیان تماس تلفنی گرفتهاند و احوالشان را پرسیدهاند، تسلیت گفتهاند، پیشنهاد زندگی در کانادا دادهاند و پرسیدهاند آیا نمیخواهید به کانادا سفر کنید و خانه و زندگی عزیز از دست رفته را مشاهده کنید.
دو سه ساعت بعد تصادفاً به تلویزیون نگاه کردم و دریغ از یک نوار سیاه که نشان عزا باشد. امروز هیچ خبری از دیدار تسلیبخش مقامات با خانواده قربانیان نبود.
🔷️ما اگر نخوردهایم نان گندم، دیدهایم دست مردم. دیدهایم که تلویزیونهای دنیا برای یکدهم رخداد سقوط هواپیما برنامههای عادیشان را قطع میکنند، با خانواده قربانیان تماس میگیرند و میکوشند مرجع جامعه شوند.
سؤالاتم اینهاست:
🔷️چرا از یک نوار سیاه بر گوشه تلویزیون دریغ میشود؟
🔷️ چرا یک هلیکوپتر در مراسمی رسمی، با حضور گروه موزیک نظامی، با حضور مقامات ارشد، در ادای احترام به قربانیان حادثه، محل سقوط هواپیما را گلباران نمیکند؟
🔷️ چرا مقامات رسمی در مراسم شمع روشن کردن برای قربانیان شرکت نمیکنند؟
🔷️ چرا با چهرههای مورد قبول مردم، با آنها که اندکی به مردم آرامش میبخشند، گفتوگو نمیشود؟
🔷️ چرا شورای شهر یا هر نهادی که اختیار دارد، برای ساختن بنای یادبود، یک مرکز تحقیقات ایمنی پرواز یا تحقیقات درباره هر چیز دیگری، در محل سقوط هواپیما که اتفاقا منطقهای توسعهنیافته از استان تهران هم هست، دست به بررسی نمیزند؟
🔷️چرا کسی به کاناداییها، به همان دانشگاههایی که نخبگان ایرانی در آن تحصیل میکردند پیشنهاد نمیکند به یاد قربانیان حادثه، با همراهی اوکراینیها، یک مرکز تحقیقات صلح در محل حادثه ساخته شود؟
🔷️ واقعاً چرا در سرزمین سوگ و در فرهنگی که تراژدی از رستم و سهراب تا به امروز سنتی غنی دارد، این قدر ذهنهای تصمیمساز و تصمیمگیر بسته و غریبه با «گفتمان زندگی» است؟ چه کسی مسئول بازگرداندن این مردم از مرگزیستی به زندگی است؟
🔷️ چرا صد ایده دیگر روی میز نمیگذارید برای بزرگداشت زندگی؟ برای همدردی برای با هم بودن؟
🔷️ چرا تعجب میکنید که کثیری از این مردم در رؤیای کانادا به سر میبرند؟ نخستوزیرش را میبینند که خانواده قربانیان را در بر گرفته است، و دیر یا زود خبر دلداریها و مردمنوازیهایشان را میشنوند.
🔷️مرگ، اتفاق، تلخی، اشتباه و سوگ همیشه و همه جا هست؛ آنچه همه جا نیست، ظرائف و درایت حکمرانی است.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
✍🏻محمد فاضلی
🔷️امروز باواسطه (از فردی موثق) شنیدم که از دفتر نخستوزیر کانادا با خانواده یکی از قربانیان تماس تلفنی گرفتهاند و احوالشان را پرسیدهاند، تسلیت گفتهاند، پیشنهاد زندگی در کانادا دادهاند و پرسیدهاند آیا نمیخواهید به کانادا سفر کنید و خانه و زندگی عزیز از دست رفته را مشاهده کنید.
دو سه ساعت بعد تصادفاً به تلویزیون نگاه کردم و دریغ از یک نوار سیاه که نشان عزا باشد. امروز هیچ خبری از دیدار تسلیبخش مقامات با خانواده قربانیان نبود.
🔷️ما اگر نخوردهایم نان گندم، دیدهایم دست مردم. دیدهایم که تلویزیونهای دنیا برای یکدهم رخداد سقوط هواپیما برنامههای عادیشان را قطع میکنند، با خانواده قربانیان تماس میگیرند و میکوشند مرجع جامعه شوند.
سؤالاتم اینهاست:
🔷️چرا از یک نوار سیاه بر گوشه تلویزیون دریغ میشود؟
🔷️ چرا یک هلیکوپتر در مراسمی رسمی، با حضور گروه موزیک نظامی، با حضور مقامات ارشد، در ادای احترام به قربانیان حادثه، محل سقوط هواپیما را گلباران نمیکند؟
🔷️ چرا مقامات رسمی در مراسم شمع روشن کردن برای قربانیان شرکت نمیکنند؟
🔷️ چرا با چهرههای مورد قبول مردم، با آنها که اندکی به مردم آرامش میبخشند، گفتوگو نمیشود؟
🔷️ چرا شورای شهر یا هر نهادی که اختیار دارد، برای ساختن بنای یادبود، یک مرکز تحقیقات ایمنی پرواز یا تحقیقات درباره هر چیز دیگری، در محل سقوط هواپیما که اتفاقا منطقهای توسعهنیافته از استان تهران هم هست، دست به بررسی نمیزند؟
🔷️چرا کسی به کاناداییها، به همان دانشگاههایی که نخبگان ایرانی در آن تحصیل میکردند پیشنهاد نمیکند به یاد قربانیان حادثه، با همراهی اوکراینیها، یک مرکز تحقیقات صلح در محل حادثه ساخته شود؟
🔷️ واقعاً چرا در سرزمین سوگ و در فرهنگی که تراژدی از رستم و سهراب تا به امروز سنتی غنی دارد، این قدر ذهنهای تصمیمساز و تصمیمگیر بسته و غریبه با «گفتمان زندگی» است؟ چه کسی مسئول بازگرداندن این مردم از مرگزیستی به زندگی است؟
🔷️ چرا صد ایده دیگر روی میز نمیگذارید برای بزرگداشت زندگی؟ برای همدردی برای با هم بودن؟
🔷️ چرا تعجب میکنید که کثیری از این مردم در رؤیای کانادا به سر میبرند؟ نخستوزیرش را میبینند که خانواده قربانیان را در بر گرفته است، و دیر یا زود خبر دلداریها و مردمنوازیهایشان را میشنوند.
🔷️مرگ، اتفاق، تلخی، اشتباه و سوگ همیشه و همه جا هست؛ آنچه همه جا نیست، ظرائف و درایت حکمرانی است.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴 بیانیه نهضت آزادی ایران درباره رویدادهای اخیر: اصلاحات ساختاری، چاره بحرانها و فجایع ملی
🔹حادثه هولناک و سوالبرانگیز سرنگونی هواپیمای مسافری اوکراین و کتمان حقیقت واقعه از سوی مسئولان ارشد نظام به مدت سه روز، نه تنها خطای انسانی، بلکه فاجعهای انسانی است که وجدان عمومی مردم جهان و ایران را متاثر و سوگوار کرد.
🔹صدمات و خسارات مادی و معنوی این حادثه را نباید منحصر به کشته شدن ۱۷۶ سرنشین آن یا از دست دادن زیرساختهای گردشگری یا فرصتهای اقتصادی دانست، بلکه سرمایه اجتماعی کشور، شامل «امید، اعتماد، صداقت، ارزشهای ایرانی و اسلامی، منافع ملی و ظرفیت اخلاقی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» به شدت تحت تاثیر عملکرد حاکمانی که به آزادیهای اساسی، کرامت بشر و حقوق و حاکمیت ملت ایران باور و تعهدی نشان ندادند تنزل یافت.
🔹اکتفا به «توان موشکی» و کوچک شمردن کاستیهای فنی و رابطه نامتوازن میان «توسعه فنآوریهای نظامی» و «ظرفیت مدیریتی کشور»، که منجر به نادیده گرفتن جوانب امور و احیاناً به کارگیری افرادی در پدافند هوایی شده است که آموزش و صلاحیت کافی نداشتهاند، از جمله دلایلی است که میتواند توضیحاتی در باره این سانحه و حوادث مشابه آن ارایه کند اما عامل اساسی و اصلی این مصیبت ملی و فاجعه انسانی فراتر از عوامل یاد شده قرار دارد و مرتبط با «ساختار کلان سیاست و شیوههای حکمرانی نامطلوب» ارزیابی میشود.
🔹نهضت آزادی ایران اعلام میکند که بدون آزادی و دمکراسی، نه شفافیت به دست میآید و نه میتوان مانع پنهانکاریها و فساد ساختاری در حوزه سیاست و اقتصاد شد و نه میتوان زمینههای امید به بهبود ظرفیتها و توسعه پایدار را فراهم آورد. «آزادی» تنها یک نظریه سیاسی یا فلسفی نیست، بلکه اساس شیوه حکمرانی مطلوب، ارزشی عقلانی و ضرورتی تجربه شده و بیمانند در پهنه جهان و تاریخ بشری است.
🔹نهضت آزادی ایران موکدا از حاکمیت میخواهد که با تعجیل در اعلام عزای عمومی و تدارک امن روزی برای تشییع ملی پیکر قربانیان و در گام بعدی، اقدام فوری برای تشکیل «کمیته حقیقتیاب»، که شامل نمایندگان نهادهای مستقل جامعه مدنی باشد، امواج احساسات و مطالبات مردم را به رسمیت بشناسد و در باره فجایع انسانی اعتراضات آبانماه ۱۳۹۸، حادثه کرمان و سانحه سقوط هواپیمای خطوط هوایی اوکراین، آگاهیبخشی موثر و صادقانه کند تا «اعتمادزایی» و «امیدآفرینی» در تراز ملی پدید آید.
🔹نهضت آزادی ایران توصیه میکند که محاکم صالح دادگستری به دادخواهی منصفانه بازماندگان قربانیان و پیگرد کیفری افرادی که در این حوادث، نقش مشکوک و عامدانه یا سهوی داشتهاند بپردازند و در نهایت، جا دارد که مسئولان امر و مقامات ارشد نظام، با درک فرصت و ظرفیت محدود پیشرو، به تنها راه موثر و واقعبینانه در راستای گذار از بحرانهای ساختاری و در چارچوب منافع ملی تن دهند و مصلحت و بقای جمهوری اسلامی ایران را در راستای مصلحت مردم و اعتبار «ایران» و «ایرانی» ببینند و از سرِ صداقت و راستی، به سوی مردم بازگردند و حقوق و حاکمیت ملت را تامین کنند./کانال نهضت آزادی
@rahsevom
🔹حادثه هولناک و سوالبرانگیز سرنگونی هواپیمای مسافری اوکراین و کتمان حقیقت واقعه از سوی مسئولان ارشد نظام به مدت سه روز، نه تنها خطای انسانی، بلکه فاجعهای انسانی است که وجدان عمومی مردم جهان و ایران را متاثر و سوگوار کرد.
🔹صدمات و خسارات مادی و معنوی این حادثه را نباید منحصر به کشته شدن ۱۷۶ سرنشین آن یا از دست دادن زیرساختهای گردشگری یا فرصتهای اقتصادی دانست، بلکه سرمایه اجتماعی کشور، شامل «امید، اعتماد، صداقت، ارزشهای ایرانی و اسلامی، منافع ملی و ظرفیت اخلاقی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» به شدت تحت تاثیر عملکرد حاکمانی که به آزادیهای اساسی، کرامت بشر و حقوق و حاکمیت ملت ایران باور و تعهدی نشان ندادند تنزل یافت.
🔹اکتفا به «توان موشکی» و کوچک شمردن کاستیهای فنی و رابطه نامتوازن میان «توسعه فنآوریهای نظامی» و «ظرفیت مدیریتی کشور»، که منجر به نادیده گرفتن جوانب امور و احیاناً به کارگیری افرادی در پدافند هوایی شده است که آموزش و صلاحیت کافی نداشتهاند، از جمله دلایلی است که میتواند توضیحاتی در باره این سانحه و حوادث مشابه آن ارایه کند اما عامل اساسی و اصلی این مصیبت ملی و فاجعه انسانی فراتر از عوامل یاد شده قرار دارد و مرتبط با «ساختار کلان سیاست و شیوههای حکمرانی نامطلوب» ارزیابی میشود.
🔹نهضت آزادی ایران اعلام میکند که بدون آزادی و دمکراسی، نه شفافیت به دست میآید و نه میتوان مانع پنهانکاریها و فساد ساختاری در حوزه سیاست و اقتصاد شد و نه میتوان زمینههای امید به بهبود ظرفیتها و توسعه پایدار را فراهم آورد. «آزادی» تنها یک نظریه سیاسی یا فلسفی نیست، بلکه اساس شیوه حکمرانی مطلوب، ارزشی عقلانی و ضرورتی تجربه شده و بیمانند در پهنه جهان و تاریخ بشری است.
🔹نهضت آزادی ایران موکدا از حاکمیت میخواهد که با تعجیل در اعلام عزای عمومی و تدارک امن روزی برای تشییع ملی پیکر قربانیان و در گام بعدی، اقدام فوری برای تشکیل «کمیته حقیقتیاب»، که شامل نمایندگان نهادهای مستقل جامعه مدنی باشد، امواج احساسات و مطالبات مردم را به رسمیت بشناسد و در باره فجایع انسانی اعتراضات آبانماه ۱۳۹۸، حادثه کرمان و سانحه سقوط هواپیمای خطوط هوایی اوکراین، آگاهیبخشی موثر و صادقانه کند تا «اعتمادزایی» و «امیدآفرینی» در تراز ملی پدید آید.
🔹نهضت آزادی ایران توصیه میکند که محاکم صالح دادگستری به دادخواهی منصفانه بازماندگان قربانیان و پیگرد کیفری افرادی که در این حوادث، نقش مشکوک و عامدانه یا سهوی داشتهاند بپردازند و در نهایت، جا دارد که مسئولان امر و مقامات ارشد نظام، با درک فرصت و ظرفیت محدود پیشرو، به تنها راه موثر و واقعبینانه در راستای گذار از بحرانهای ساختاری و در چارچوب منافع ملی تن دهند و مصلحت و بقای جمهوری اسلامی ایران را در راستای مصلحت مردم و اعتبار «ایران» و «ایرانی» ببینند و از سرِ صداقت و راستی، به سوی مردم بازگردند و حقوق و حاکمیت ملت را تامین کنند./کانال نهضت آزادی
@rahsevom
Forwarded from جمهورى سوم
استدعای عاجزانه و صمیمانه از رهبر معظم انقلاب جهت بازنگری در نظر کارشناسی و بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح و دستور رسیدگی و محاکمه علنی و شفاف همه مقصران و خاطیان حادثه سقوط هواپیما
🔴دیشب که در مسیر برگشت از دانشگاه شریف شخصا وضعیت اعتراضات مردمی و برخورد پلیس و بسیج و سپاه را به عینه دیدم (و حتی چشیدم!) مطمئن شدم که در تکرار اشتباهات دهه نودی و آخری آن حوادث آبان، نظام وارد یکی دیگر از آخرین سیکلهای طراحی شده ی نابود کردن خود به دست خود شده است. از آنجا که نظام جمهوری اسلامی متأسفانه به توصیه متحجرین نادان (اعم از تحجر حوزوی یا ایدئولوژیک) یا امنیتی های مصلحت خواه یا نفوذی، چشم بینای خود یعنی «علوم انسانی و اجتماعی» را کور کرده است، انتظار درک شرایط پیچیده کنونی از بسیاری از مقامات (منظور بخش سالم و آلوده نشده به فساد آشکار سیاسی و اقتصادی است و نه کسانی که تکلیفشان روشن است) احتمالا انتظار نابه جایی است، اما برای اهالی علوم انسانی و جامعه شناسانی که به نحوی غیرآکادمیک، بومی و انتقادی مسائل تاریخ معاصر ایران را دنبال کرده اند، واضح و مبرهن است که ایران امروز لابراتوار عظیم مهندسی اجتماعی جامعه شناسان و ایران شناسان امریکایی و انگلیسی است و همه ما اگر دارای «خودآگاهی انتقادی و اراده آزاد» نباشیم بخشی از سناریویی هستیم که از مدتها پیش با دقت تمام طراحی شده و حالا مثل یک فیلم سینمایی (انصافا بگویم شاهکار) دارد از جلوی چشمانمان عبور می کند. واضح و روشن بگویم هرگونه دیدگاه الهیاتی، ایدئولوژیک، اسطوره ای و حتی تک خطی تاریخی، امروز به منزله خرافاتی است که باید دور ریخته شود تا بتوان درکی از حوادث کنونی بدست آورد.
🔴با اینحال مخاطب این نوشته در مقطع کنونی بیش از آنکه مردم باشند، صاحبان قدرتند. متاسفانه روند نیروها و حوادث دهه نود به نحوی بود که روز به روز عرصه را بر جامعه مدنی و حوزه عمومی ایرانی که صدای آن به طور مبهمی از زیر بمباران رسانه ای شنیده می شد و به سختی می کوشید عقلانیت مستقل خود را به صورت «جریان سومی» ایجاد کند، تنگ و تنگتر و با امنیتی تر شدن فضا نقش نیروهای دارای ابزار خشونت (یعنی دو بلوک حاکم) را بیشتر و بیشتر کرد تا جاییکه امروز جامعه ایران در غیاب جامعه و امر سیاسی در شرایط فوق العاده، به طور کلی عرصه تاخت و تاز و شطرنج بزرگان شده است و توده بی اختیار و مهندسی شده تنها از اینسو به آنسو کشیده می شوند. متاسفانه با مدیریت پنهانی که در دهه نود اعمال شده، روند حوادث به گونه ایست که گویی تکلیف تمام مناقشات سه گانه و البته به هم مرتبط جمهوری دوم یعنی «تنش میان دولت و حاکمیت» «تنش میان نظام و مردم» و «تنش میان دیپلماتها و پاسدارها بر سر امریکا» و به طور کلی تعیین تکلیف شاکله جمهوری سوم قرار است در مجموعه از حوادث پیچیده نظامی-امنیتی و خشن و در غیاب مردم و عقلانیت دموکراتیک رقم بخورد.
🔴نکته مهم اینجاست که این سیر تحولات علاوه بر سرعت، شتاب بسیاری هم دارند و مجموعه حوادث ده روز اخیر و تحولات عظیمی که بطور متوالی در سه روز اول، سه روز دوم و سه روز سوم آن رخ داد نشان از تعیین کنندگی فوق العاده این روزها در آینده ایران دارد. اکنون ما وارد سه روز چهارم شده ایم و متاسفانه نحوه برخورد یگان ویژه و پلیس و بسیج با اعتراضات دقیقا در راستای اشتباهات قبلی و تداوم سناریوی استحاله نظام است که در آن دست بالاتر را در نهایت باند تکنوکراتها-دیپلماتها-امنیتی های امریکایی خواهند داشت. انتظار من از مقامات صادق و هنوز ضدامریکایی کشور بویژه سرداران سپاه این بود که اینقدر سریع سه روز سوم را بدیهی نگیرند و با گارد تدافعی وارد مرحله چهارم نشوند. مع الاسف مرحله چهارم، مرحله اعلام «دومین فتنه ۹۸» با شعار «الفتنة اشد من القتل» است که با قبول ندانم کاری و خطای سپاه در سرنگونی هواپیمای ۷۵۲، بار دیگر با شعار اولویت امنیت و ولایت با هرگونه اعتراضی حتی در سطح برگزاری مراسم یادبود شهدا برخوردی خشن می کند. این دقیقا همان مسیر اشتباهی است که یکبار در حوادث آبان طی شد.
ادامه 👇👇👇
🔴دیشب که در مسیر برگشت از دانشگاه شریف شخصا وضعیت اعتراضات مردمی و برخورد پلیس و بسیج و سپاه را به عینه دیدم (و حتی چشیدم!) مطمئن شدم که در تکرار اشتباهات دهه نودی و آخری آن حوادث آبان، نظام وارد یکی دیگر از آخرین سیکلهای طراحی شده ی نابود کردن خود به دست خود شده است. از آنجا که نظام جمهوری اسلامی متأسفانه به توصیه متحجرین نادان (اعم از تحجر حوزوی یا ایدئولوژیک) یا امنیتی های مصلحت خواه یا نفوذی، چشم بینای خود یعنی «علوم انسانی و اجتماعی» را کور کرده است، انتظار درک شرایط پیچیده کنونی از بسیاری از مقامات (منظور بخش سالم و آلوده نشده به فساد آشکار سیاسی و اقتصادی است و نه کسانی که تکلیفشان روشن است) احتمالا انتظار نابه جایی است، اما برای اهالی علوم انسانی و جامعه شناسانی که به نحوی غیرآکادمیک، بومی و انتقادی مسائل تاریخ معاصر ایران را دنبال کرده اند، واضح و مبرهن است که ایران امروز لابراتوار عظیم مهندسی اجتماعی جامعه شناسان و ایران شناسان امریکایی و انگلیسی است و همه ما اگر دارای «خودآگاهی انتقادی و اراده آزاد» نباشیم بخشی از سناریویی هستیم که از مدتها پیش با دقت تمام طراحی شده و حالا مثل یک فیلم سینمایی (انصافا بگویم شاهکار) دارد از جلوی چشمانمان عبور می کند. واضح و روشن بگویم هرگونه دیدگاه الهیاتی، ایدئولوژیک، اسطوره ای و حتی تک خطی تاریخی، امروز به منزله خرافاتی است که باید دور ریخته شود تا بتوان درکی از حوادث کنونی بدست آورد.
🔴با اینحال مخاطب این نوشته در مقطع کنونی بیش از آنکه مردم باشند، صاحبان قدرتند. متاسفانه روند نیروها و حوادث دهه نود به نحوی بود که روز به روز عرصه را بر جامعه مدنی و حوزه عمومی ایرانی که صدای آن به طور مبهمی از زیر بمباران رسانه ای شنیده می شد و به سختی می کوشید عقلانیت مستقل خود را به صورت «جریان سومی» ایجاد کند، تنگ و تنگتر و با امنیتی تر شدن فضا نقش نیروهای دارای ابزار خشونت (یعنی دو بلوک حاکم) را بیشتر و بیشتر کرد تا جاییکه امروز جامعه ایران در غیاب جامعه و امر سیاسی در شرایط فوق العاده، به طور کلی عرصه تاخت و تاز و شطرنج بزرگان شده است و توده بی اختیار و مهندسی شده تنها از اینسو به آنسو کشیده می شوند. متاسفانه با مدیریت پنهانی که در دهه نود اعمال شده، روند حوادث به گونه ایست که گویی تکلیف تمام مناقشات سه گانه و البته به هم مرتبط جمهوری دوم یعنی «تنش میان دولت و حاکمیت» «تنش میان نظام و مردم» و «تنش میان دیپلماتها و پاسدارها بر سر امریکا» و به طور کلی تعیین تکلیف شاکله جمهوری سوم قرار است در مجموعه از حوادث پیچیده نظامی-امنیتی و خشن و در غیاب مردم و عقلانیت دموکراتیک رقم بخورد.
🔴نکته مهم اینجاست که این سیر تحولات علاوه بر سرعت، شتاب بسیاری هم دارند و مجموعه حوادث ده روز اخیر و تحولات عظیمی که بطور متوالی در سه روز اول، سه روز دوم و سه روز سوم آن رخ داد نشان از تعیین کنندگی فوق العاده این روزها در آینده ایران دارد. اکنون ما وارد سه روز چهارم شده ایم و متاسفانه نحوه برخورد یگان ویژه و پلیس و بسیج با اعتراضات دقیقا در راستای اشتباهات قبلی و تداوم سناریوی استحاله نظام است که در آن دست بالاتر را در نهایت باند تکنوکراتها-دیپلماتها-امنیتی های امریکایی خواهند داشت. انتظار من از مقامات صادق و هنوز ضدامریکایی کشور بویژه سرداران سپاه این بود که اینقدر سریع سه روز سوم را بدیهی نگیرند و با گارد تدافعی وارد مرحله چهارم نشوند. مع الاسف مرحله چهارم، مرحله اعلام «دومین فتنه ۹۸» با شعار «الفتنة اشد من القتل» است که با قبول ندانم کاری و خطای سپاه در سرنگونی هواپیمای ۷۵۲، بار دیگر با شعار اولویت امنیت و ولایت با هرگونه اعتراضی حتی در سطح برگزاری مراسم یادبود شهدا برخوردی خشن می کند. این دقیقا همان مسیر اشتباهی است که یکبار در حوادث آبان طی شد.
ادامه 👇👇👇
Forwarded from جمهورى سوم
👆👆👆ادامه
🔴 با زبان دوستان بسیج و سپاه و حزب الله سخن می گویم: اگر در دی ۸۸ رمز فتنه «تقلب» هاشمی رفسنجانی بود و در نهایت هم طبقه متوسط و هم نظام هزینه آنرا داد، در آبان ۹۸ رمز فتنه «افزایش قیمت بنزین» حسن روحانی بود و هم طبقه مستضعف و هم نظام هزینه آنرا داد و امروز رمز فتنه «بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح» است که اینبار هم، هم ملت ایران و هم نظام هزینه آنرا خواهند داد، چه در نهایت در هر سه ماجرا نه ملت و نه نظام بلکه شخص ثالثی یعنی باند دیپلماتها-تکنوکراتها-امنیتیهای امریکایی بوده و هست که پیروز می شود.
♦️ اینجانب بعنوان یکی از شهروندان ناچیز این کشور که ناظر امروز و فردای ناگوار ایران عزیزمان هستم صمیمانه از رهبر معظم انقلاب خواستارم که با توجه به ابهامات اساسی و همچنان کتمان شده ی حادثه سقوط هواپیما و بویژه ارتباط آن با فتنه در حال وقوع، از مرحله سوم حوادث یعنی نظر «کارشناسی» ستاد کل نیروهای مسلح به راحتی نگذرند، آنرا مفروض نگیرند و مورد تایید قرار ندهند، بلکه برعکس دستور رسیدگی عاجل و همه جانبه به ابعاد حادثه سقوط هواپیمای مسافربری و محاکمه و قصاص شفاف و علنی همه مقصرین و خطاکاران را صادر فرمایند. باشد که این تصمیم ایشان مرهمی باشد بر آلام مردم دردمند ایران که هدررفت توأمان خون شهید قاسم سلیمانی و مسافران هواپیما بویژه نخبگان جوان پرپرشده به هیچ وجه برایشان قابل پذیرش نیست. باشد که اینچنین مرحله چهارم کنونی یعنی تقابل نظام و مردم معترض در این شبها خاتمه یابد. مرحله چهارمی که آشکار است که در صورت تداوم و فرسایش بیشتر سرمایه اجتماعی رهبری و سپاه، با مرحله پنجمِ خیانت بار دیگری از سوی امریکاییها و باند نفوذی آنها در داخل در روزهای آتی به ضرر جبران ناشدنی کل ملت ایران و نظام ادامه خواهد یافت.
فرزند کوچک انقلاب و نظام
محمدحسین بادامچی
🔴 با زبان دوستان بسیج و سپاه و حزب الله سخن می گویم: اگر در دی ۸۸ رمز فتنه «تقلب» هاشمی رفسنجانی بود و در نهایت هم طبقه متوسط و هم نظام هزینه آنرا داد، در آبان ۹۸ رمز فتنه «افزایش قیمت بنزین» حسن روحانی بود و هم طبقه مستضعف و هم نظام هزینه آنرا داد و امروز رمز فتنه «بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح» است که اینبار هم، هم ملت ایران و هم نظام هزینه آنرا خواهند داد، چه در نهایت در هر سه ماجرا نه ملت و نه نظام بلکه شخص ثالثی یعنی باند دیپلماتها-تکنوکراتها-امنیتیهای امریکایی بوده و هست که پیروز می شود.
♦️ اینجانب بعنوان یکی از شهروندان ناچیز این کشور که ناظر امروز و فردای ناگوار ایران عزیزمان هستم صمیمانه از رهبر معظم انقلاب خواستارم که با توجه به ابهامات اساسی و همچنان کتمان شده ی حادثه سقوط هواپیما و بویژه ارتباط آن با فتنه در حال وقوع، از مرحله سوم حوادث یعنی نظر «کارشناسی» ستاد کل نیروهای مسلح به راحتی نگذرند، آنرا مفروض نگیرند و مورد تایید قرار ندهند، بلکه برعکس دستور رسیدگی عاجل و همه جانبه به ابعاد حادثه سقوط هواپیمای مسافربری و محاکمه و قصاص شفاف و علنی همه مقصرین و خطاکاران را صادر فرمایند. باشد که این تصمیم ایشان مرهمی باشد بر آلام مردم دردمند ایران که هدررفت توأمان خون شهید قاسم سلیمانی و مسافران هواپیما بویژه نخبگان جوان پرپرشده به هیچ وجه برایشان قابل پذیرش نیست. باشد که اینچنین مرحله چهارم کنونی یعنی تقابل نظام و مردم معترض در این شبها خاتمه یابد. مرحله چهارمی که آشکار است که در صورت تداوم و فرسایش بیشتر سرمایه اجتماعی رهبری و سپاه، با مرحله پنجمِ خیانت بار دیگری از سوی امریکاییها و باند نفوذی آنها در داخل در روزهای آتی به ضرر جبران ناشدنی کل ملت ایران و نظام ادامه خواهد یافت.
فرزند کوچک انقلاب و نظام
محمدحسین بادامچی