Forwarded from راهیانه
♦️پیامی که رسید♦️
(چگونه جامعهی ایران به سمت ِ پختگی میرود؟)
▪️برخی قابها، زبان ِ زمانهاند. کوتاه و بریدهاند اما داستانی عظیم دارند. تاریخی را روایت میکنند. حالِ جامعهای را بازمیگویند. این را قبلاً هم نوشتهبودم.
▪️قاب ِ کوتاه ِ سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانیهای گفتگوی کشاورز ِ گمنام ِ اصفهانی با طلبهی جوان، از این قابهای خاص لست. یک هفته است که هر روز، چندین بار آن را دیدهام و حیرتم کم نشدهاست. چقدر غنی است این سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانیه. چقدر حرف دارد. چقدر روایتگر تاریخ است. چقدر ما و داستان ما و اینجا و اکنون ما و دردهای ما و مسیری که آمدهایم و صد و اندی سال پس از مشروطه را ذره، ذره روایت میکند. چقدر سنگین است این سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانبه.
▪️سال 1340 که حسین بروجردی، مرجع عام شیعیان ایران فوت کرد، جمعی از اندیشمندان و فعالان اجتماعی مذهبی ایران جمع شدند و هر کدام درباره آن موقعیت و آن خلاء پس از مرجعیت او نوشتند. کتابچهی کوچک اما مهم «بحثی درباره روحانیت و مرجعیت» که نوعی تأمل عمیق در نسبت دین و جامعه آن زمانه بود. مهدی بازرگان، در آن کتابچه، مقالهای دارد با عنوان «انتظار مردم از مراجع». در آنجا، بازرگان، شاید برای نخستین بار، مفهوم «انتظارات اجتماعی از نهاد دین» را صورتبندی میکند.
▪️از بحث بازرگان در 1341، همواره روشنفکری دینی و اصلاحگرایان اجتماعی، تلاش کردهاند دین را نسبت به مسائل اجتماعی پاسخگو کنند. از دین، چه متن دینی، چه نهاد دین و چه دینداران، بخواهند که در جهت رستگاری "این جهانی" جامعه بکوشند. از دین خواسته اند که دکان و دستگاه نباشد. از دین خواستهاند که فقر و تبعیض و استبداد و استعمار و بیکاری مردم برایش مهم باشد. از دین خواستهاند که توانش را برای بهبود زندگی مردم به کار بگیرد. اما این خواسته، خواستهای نخبگانی بود. صاحبان این صدا، غالباً روشنفکران دینی و اصلاحگرایان درون و بیرون حوزه بودند. جامعه اما غالباً دنبالهروی نهاد دین بود.
▪️انقلاب شد. بخشی قابل توجه از حوزویان، در مصدر قدرت قرار گرفتند. حالا دین و دنیا به هم پیوند خوردهبود. وقت ِ نشان دادن کارآیی دین در اداره جامعه بود. کارآیی در بهتر کردن زندگی کردم. سررسید ِ نقد کردن ِ وعدهها.
▪️برای من، صدای این کشاورز ِ گمنام ِ اصفهانی، طنین تمام ِ صدای مصلحان دینی از سیدجمال تا سروش را دارد. کلماتش، انگار از حلق یک تاریخ ِ تلاش برای پاسخگو کردن نهاد دین برمیآید. مطالبهاش، مطالبهی آب و زایندهرود و اصفهان نیست. مطالبهاش، لحناش، مثالهایش، پختگیاش، پختگی یک فرد تنها نیست. او، شاید بیآنکه خود بداند، محصول یک تاریخ ِ صدساله از فداکاری و مطالبه و تحمل رنج و تکفیر و داغ و درفش و تنهایی است: من در صدای او و در مطالبات به غایت منطقی و عمیق او، جامعهای را میبینم که صد سال بعد، در اعماقش، در روستاهای اصفهان، پیام ِ جان ِ شیدای سیدجمال بر بستر مرگ و ملکالمتکلیمن در سیاهچال و میرزاحسن رشدیهی بغض کرده در برابر مدرسههای آتش گرفتهاش را شنیده، پذیرفته و حالا از آن خود کردهاست.
▪️به مطالبات این کشاورز سادهی اصفهانی یکبار دیگر گوش کنید! صداهای سایر مطالبات ِ بیچهرههای پشت دوربین را بشنوید: دغدغهی قلبی برای محیط زیست، مسوولیت اجتماعی دین، انسانیتی فراتر از مرز ادیان، فایدهی اجتماعی دین، نقد ِ بلای ِ دروغ و سرطان ِ ریا، فریاد بر نابرابری، ... آشنا نیست؟ اینها عناوین ِ غریوهای مصلحان اجتماعی ِ این صدساله نیستند که اینک از زبان این مردمان ِ شریف ِ بیادعا جاری میشوند؟
▪️حاکمیت بشنود، یا نشنود. بتاراند یا بپذیرد. در بند کند یا به آغوش کشد. این مسأله نیست. بازی بزرگ این نیست. بازی بزرگ، قد کشیدن ِ آن جامعهای است که فقط در صد سال، پیام ِ فداکاران ِ پاکباختهاش را شنیده، پسندیده و امروز در خیابان، مطالبهاش میکند. این جامعه، عقب نمیرود. نمیماند. تسلیم نمیشود. جامعه پیش رفته. عُرف، قد کشیده. حاکماناند که جا ماندهاند. و درس تاریخ این است: صدای ِ حاکمان بلندتر، اما عمر ِ جامعه، بسی درازتر است. همین است منطق "وراثت مستضعفین بر زمین": جامعه است که میماند.
▪️این گفتگوی کوتاه را باید بر مزار سیدجمال و صوراسرافیل و ستارخان و طالقانی و شریعتی و توران میرهادی و شاملو پخش کرد و دستمریزاد گفت. هفتهی دیگر، ارائهای در دانشگاهم در سوئیس دارم دربارهی «اسلام اجتماعی». این قاب عجیب تاریخی را زیرنویس انگلیسی کردم. بحثم را با پخش این سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانیهی افتخارآمیز آغاز خواهم کرد و خواهم گفت: این است ثمرهی صد سال تلاش ِ مصلحان ِ سرزمین ما. ایران ِ ما. تبار ِ ما. میوههای ثمردادهی امیدهای ما. افتخار ما!
لینک ویدئو:https://aparat.com/v/4lCB2
#جامعه|#روشنا|#ما
@raahiane
ایده نوشتهای مهدی سلیمانیه
(چگونه جامعهی ایران به سمت ِ پختگی میرود؟)
▪️برخی قابها، زبان ِ زمانهاند. کوتاه و بریدهاند اما داستانی عظیم دارند. تاریخی را روایت میکنند. حالِ جامعهای را بازمیگویند. این را قبلاً هم نوشتهبودم.
▪️قاب ِ کوتاه ِ سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانیهای گفتگوی کشاورز ِ گمنام ِ اصفهانی با طلبهی جوان، از این قابهای خاص لست. یک هفته است که هر روز، چندین بار آن را دیدهام و حیرتم کم نشدهاست. چقدر غنی است این سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانیه. چقدر حرف دارد. چقدر روایتگر تاریخ است. چقدر ما و داستان ما و اینجا و اکنون ما و دردهای ما و مسیری که آمدهایم و صد و اندی سال پس از مشروطه را ذره، ذره روایت میکند. چقدر سنگین است این سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانبه.
▪️سال 1340 که حسین بروجردی، مرجع عام شیعیان ایران فوت کرد، جمعی از اندیشمندان و فعالان اجتماعی مذهبی ایران جمع شدند و هر کدام درباره آن موقعیت و آن خلاء پس از مرجعیت او نوشتند. کتابچهی کوچک اما مهم «بحثی درباره روحانیت و مرجعیت» که نوعی تأمل عمیق در نسبت دین و جامعه آن زمانه بود. مهدی بازرگان، در آن کتابچه، مقالهای دارد با عنوان «انتظار مردم از مراجع». در آنجا، بازرگان، شاید برای نخستین بار، مفهوم «انتظارات اجتماعی از نهاد دین» را صورتبندی میکند.
▪️از بحث بازرگان در 1341، همواره روشنفکری دینی و اصلاحگرایان اجتماعی، تلاش کردهاند دین را نسبت به مسائل اجتماعی پاسخگو کنند. از دین، چه متن دینی، چه نهاد دین و چه دینداران، بخواهند که در جهت رستگاری "این جهانی" جامعه بکوشند. از دین خواسته اند که دکان و دستگاه نباشد. از دین خواستهاند که فقر و تبعیض و استبداد و استعمار و بیکاری مردم برایش مهم باشد. از دین خواستهاند که توانش را برای بهبود زندگی مردم به کار بگیرد. اما این خواسته، خواستهای نخبگانی بود. صاحبان این صدا، غالباً روشنفکران دینی و اصلاحگرایان درون و بیرون حوزه بودند. جامعه اما غالباً دنبالهروی نهاد دین بود.
▪️انقلاب شد. بخشی قابل توجه از حوزویان، در مصدر قدرت قرار گرفتند. حالا دین و دنیا به هم پیوند خوردهبود. وقت ِ نشان دادن کارآیی دین در اداره جامعه بود. کارآیی در بهتر کردن زندگی کردم. سررسید ِ نقد کردن ِ وعدهها.
▪️برای من، صدای این کشاورز ِ گمنام ِ اصفهانی، طنین تمام ِ صدای مصلحان دینی از سیدجمال تا سروش را دارد. کلماتش، انگار از حلق یک تاریخ ِ تلاش برای پاسخگو کردن نهاد دین برمیآید. مطالبهاش، مطالبهی آب و زایندهرود و اصفهان نیست. مطالبهاش، لحناش، مثالهایش، پختگیاش، پختگی یک فرد تنها نیست. او، شاید بیآنکه خود بداند، محصول یک تاریخ ِ صدساله از فداکاری و مطالبه و تحمل رنج و تکفیر و داغ و درفش و تنهایی است: من در صدای او و در مطالبات به غایت منطقی و عمیق او، جامعهای را میبینم که صد سال بعد، در اعماقش، در روستاهای اصفهان، پیام ِ جان ِ شیدای سیدجمال بر بستر مرگ و ملکالمتکلیمن در سیاهچال و میرزاحسن رشدیهی بغض کرده در برابر مدرسههای آتش گرفتهاش را شنیده، پذیرفته و حالا از آن خود کردهاست.
▪️به مطالبات این کشاورز سادهی اصفهانی یکبار دیگر گوش کنید! صداهای سایر مطالبات ِ بیچهرههای پشت دوربین را بشنوید: دغدغهی قلبی برای محیط زیست، مسوولیت اجتماعی دین، انسانیتی فراتر از مرز ادیان، فایدهی اجتماعی دین، نقد ِ بلای ِ دروغ و سرطان ِ ریا، فریاد بر نابرابری، ... آشنا نیست؟ اینها عناوین ِ غریوهای مصلحان اجتماعی ِ این صدساله نیستند که اینک از زبان این مردمان ِ شریف ِ بیادعا جاری میشوند؟
▪️حاکمیت بشنود، یا نشنود. بتاراند یا بپذیرد. در بند کند یا به آغوش کشد. این مسأله نیست. بازی بزرگ این نیست. بازی بزرگ، قد کشیدن ِ آن جامعهای است که فقط در صد سال، پیام ِ فداکاران ِ پاکباختهاش را شنیده، پسندیده و امروز در خیابان، مطالبهاش میکند. این جامعه، عقب نمیرود. نمیماند. تسلیم نمیشود. جامعه پیش رفته. عُرف، قد کشیده. حاکماناند که جا ماندهاند. و درس تاریخ این است: صدای ِ حاکمان بلندتر، اما عمر ِ جامعه، بسی درازتر است. همین است منطق "وراثت مستضعفین بر زمین": جامعه است که میماند.
▪️این گفتگوی کوتاه را باید بر مزار سیدجمال و صوراسرافیل و ستارخان و طالقانی و شریعتی و توران میرهادی و شاملو پخش کرد و دستمریزاد گفت. هفتهی دیگر، ارائهای در دانشگاهم در سوئیس دارم دربارهی «اسلام اجتماعی». این قاب عجیب تاریخی را زیرنویس انگلیسی کردم. بحثم را با پخش این سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانیهی افتخارآمیز آغاز خواهم کرد و خواهم گفت: این است ثمرهی صد سال تلاش ِ مصلحان ِ سرزمین ما. ایران ِ ما. تبار ِ ما. میوههای ثمردادهی امیدهای ما. افتخار ما!
لینک ویدئو:https://aparat.com/v/4lCB2
#جامعه|#روشنا|#ما
@raahiane
ایده نوشتهای مهدی سلیمانیه
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
گفتگو
🔺از داخل دیگ دربستهی روی اجاق ایران چه بیرون خواهد آمد؟
📍در سالهای پس از ۱۳۸۸ دو دسته نیروهای داخلی و خارجی در توافقی پنهان دست به دست هم دادهاند تا هم شعله زیر دیگ ایران را زیاد کنند و همزمان هرچه دارند روی در دیگ بگذارند که چیزی از آن بیرون نرود. نیروی بیرونی با تحریم، توجیه مورد نیاز برای انسداد داخلی و ضرورت تمرکز قدرت را فراهم میکند و با سرشکن شدن ورشکستگی اقتصادی روی مردم، همزمان با آلوده کردن گزینه اعتراض امکان برونرفت و برآمدن صدای تغییر را وفق خواست امنیتی مورد نیاز طرف داخلی میبندد. به وضوح در این اتحاد چیزی بار گذاشته شده که مسیر آن جز از انحلال همه نهادهای عمومی و تجاریسازی کامل همه منابع مشاع (انتقال میراث نومانکلاتورای قدیم به الیگارشی اقتصادی آقازادگان) و فرسایش جامعه ایران تا حد توحش (گذار از وضعیت جوکری به بیجهای) نمیگذرد. در چارچوب کلی بازیای که طراحی شده دولت رییسی چیزی بیش از یک کارگزار خوب برای این پخت و پز نمیتواند باشد.
پینوشت: درباره وجوه مختلف گذار کنترلشده از جمهوری دوم به جمهوری سوم بر وفق الگوی شوروی میتوانید به مطالب دیگر این کانال مراجعه کنید
📍در سالهای پس از ۱۳۸۸ دو دسته نیروهای داخلی و خارجی در توافقی پنهان دست به دست هم دادهاند تا هم شعله زیر دیگ ایران را زیاد کنند و همزمان هرچه دارند روی در دیگ بگذارند که چیزی از آن بیرون نرود. نیروی بیرونی با تحریم، توجیه مورد نیاز برای انسداد داخلی و ضرورت تمرکز قدرت را فراهم میکند و با سرشکن شدن ورشکستگی اقتصادی روی مردم، همزمان با آلوده کردن گزینه اعتراض امکان برونرفت و برآمدن صدای تغییر را وفق خواست امنیتی مورد نیاز طرف داخلی میبندد. به وضوح در این اتحاد چیزی بار گذاشته شده که مسیر آن جز از انحلال همه نهادهای عمومی و تجاریسازی کامل همه منابع مشاع (انتقال میراث نومانکلاتورای قدیم به الیگارشی اقتصادی آقازادگان) و فرسایش جامعه ایران تا حد توحش (گذار از وضعیت جوکری به بیجهای) نمیگذرد. در چارچوب کلی بازیای که طراحی شده دولت رییسی چیزی بیش از یک کارگزار خوب برای این پخت و پز نمیتواند باشد.
پینوشت: درباره وجوه مختلف گذار کنترلشده از جمهوری دوم به جمهوری سوم بر وفق الگوی شوروی میتوانید به مطالب دیگر این کانال مراجعه کنید
Forwarded from آرمان | صنعتی اصفهان
🔴 بیانیه اعلام موضع تشکل آرمان پیرامون وقایع اخیر اصفهان
با سرکوب مردم، بر آتش خشونت مردم و سوزاندن سرمایههای اجتماعی خویش نیفزایید
🔺اعتراضات اخیر اصفهان و وقایع پس از آن، بار دیگر امید به تعامل صحیح دولت و حاکمیت با اعتراضات را ناامید کرد؛ تعاملی که در روزهای اول این اعتراضات، نویدبخش شکلی جدید از اعتراض مسالمت آمیز و مدنی بود، رفته رفته با برخوردهای قهرآمیز و از جنس سرکوب با اختلال مواجه شد و به آشوب کشیده شد.
🔻اما به راستی چه کسی مقصر است؟
پیش از این اعتراضات، بدون شک حاکمیت و دولتهای پیش از این مقصر ریشهی اعتراضات هستند؛ چرا که تصمیمات و سیاستهای آبی و زیست محیطی دههای اخیر منجر به سرریز شدن صبر تودهی عظیمی از مردم مستضعف جامعه شده است.
بحران آب اما اتفاق غیرقابل پیشبینی نبوده و بیش از چهار دهه از هشدار متخصصین و دلواپسان در این رابطه میگذرد.
بنابراین در وهلهی اول هر اتفاقی که در این اعتراضات بیفتد مقصر اول و اصلیِ آن حاکمیت است، چون خشت اول را حاکمیت کج گذاشته و با بی برنامگیِ تمام بر طبل بحران آب کوبیده است.
🔺 اما پس از آن و در باب اعتراضات؛ در روزهای ابتدایی اعتراضات با توجه به اعتراضِ آرام مردم و پوشش خوب رسانهی ملی به این امیدوار شدیم که «حق اعتراض» مردم پس از سالها توسط حاکمیت به رسمیت شناخته شده است و این شیوهی برگزاری اعتراض توسط مردم اصفهان، به عنوان الگویی جدی از اعتراضات معرفی شده است.
اما با مواجههی ناصحیحِ مجریان امنیت [از جمله شورای عالی امنیت ملی و همچنین شورای تأمین استان اصفهان] جهت خاتمه بخشیدن به تجمعات کشاورزان، ورق را برگرداند و با برخورد شدید امنیتی و نظامی با مردم معترض، اصل اعتراضات و مسالمت آمیز بودن و الگو بودن آن به چالش کشیده شد؛ به نحوی که بیش از دهها زخمی به دنبال این خشونت نیروهای نظامی امنیتی برجای گذاشت.
سرکوب مردم در سالهای ٩۶ و ٩٨ و از دست دادن سرمایههای اجتماعی مردم در این اعتراضات، منجر به آسیب دیدن بخشی از بدنهی نیروهای امنیتی- انتظامی حاضر در کنترل اعتراضات گردید که این خود پاسخ مردم به سرکوبهای پیش از این بود؛پاسخی که بیم آن میرود در اعتراضات بعدی شدت گیرد.
🔻سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که نیروی نظامی-امنیتی و نهاد مجریِ این امر، شورای عالی امنیت ملی در مقابل اقدامات و اشتباهات خشونتبارِ خود پاسخگوی چه نهادی باید باشد؟ چه نهادی بر شورای عالی امنیت ملی نظارت میکند؟
شفاف نبودن در این مسأله خود منجر به عدم پیگیری قضاییِ وقایعی چون آبان ٩٨ گردیده و علیرغم انجام اشتباهات مکرر این عدم شفافیت ادامه دار بوده است و مجریان اشتباهات سالهای ٩۶ و ٩٨، همچنان بر مسند امور نشستهاند. اشتباهات مکرر مجریان امر و مصونیت آنان در برابر پاسخگویی، هر روز دامنهی این اشتباهات و خشونتها را افزایش میدهد.
راه حل این امر، تعیین مکانیزمهای قانونی برای پاسخگو کردن نهادهایی چون شورای عالی امنیت ملی است.
🔻نکتهی دیگری که به کرات در این سالها مشاهده شده به حاشیه رانده شدن و جمع بستن اعتراضات مردم با اغتشاشات است. به این بهانه هرگونه اعتراض به حق مردم در این سالها به حاشیه رانده شده، محکوم شده است و پس از سرکوب به هیچ نتیجهای نرسیده است.
وظیفهی نهاد امنیتی تمیز دادن این دو از هم است و نه یک کاسه کردن آنها. همچنین باید پذیرفت تا زمانی که به مطالبات مردم پیش از رسیدن اعتراض آنها بیتوجهی شود و مردم به انحای گوناگون به خیابان کشیده شوند، طبیعی است بخشی از اعتراضات مردمی با خشونت همراه شوند.
🔻نکتهی بعد اجتناب ناپذیری خشونت در اعتراضات است؛ چه قبل از انقلاب و چه پس از آن اعتراضات عمدتا به خشونت کشیده شده و خواهد شد. اما این دلیلی بر آن نیست که در این بین اعتراضات به حق مردم با برچسب زدنهایی چون اشرار و اراذل اوباش پوشانده شود و مطالبه از اساس صورت مساله پاک شود.
🔻از دیگر سو علیرغم تفکیک ناپذیری خشونت در اعتراضات، حاکمیت باید برای کنترل و تأمین امنیت اعتراضات قانونمند و بابرنامه عمل کند، نه اینکه با سرکوب گسترده خود بر آتش خشونت مردم و سوزاندن سرمایههای اجتماعی خویش بیفزاید.
🔘 مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه صنعتی اصفهان (آرمان) ضمن محکومیت رفتارهای خشونت آمیز و سرکوب مردم، برضرورت نگاه ملی و کلان بر مسئله آب تاکید دارد و خواستار پیگیری و رسیدگی به مطالبات مردم اصفهان و استانهای همجوار بر اساس و مبنای عدالت است.
@ArmanIUT
با سرکوب مردم، بر آتش خشونت مردم و سوزاندن سرمایههای اجتماعی خویش نیفزایید
🔺اعتراضات اخیر اصفهان و وقایع پس از آن، بار دیگر امید به تعامل صحیح دولت و حاکمیت با اعتراضات را ناامید کرد؛ تعاملی که در روزهای اول این اعتراضات، نویدبخش شکلی جدید از اعتراض مسالمت آمیز و مدنی بود، رفته رفته با برخوردهای قهرآمیز و از جنس سرکوب با اختلال مواجه شد و به آشوب کشیده شد.
🔻اما به راستی چه کسی مقصر است؟
پیش از این اعتراضات، بدون شک حاکمیت و دولتهای پیش از این مقصر ریشهی اعتراضات هستند؛ چرا که تصمیمات و سیاستهای آبی و زیست محیطی دههای اخیر منجر به سرریز شدن صبر تودهی عظیمی از مردم مستضعف جامعه شده است.
بحران آب اما اتفاق غیرقابل پیشبینی نبوده و بیش از چهار دهه از هشدار متخصصین و دلواپسان در این رابطه میگذرد.
بنابراین در وهلهی اول هر اتفاقی که در این اعتراضات بیفتد مقصر اول و اصلیِ آن حاکمیت است، چون خشت اول را حاکمیت کج گذاشته و با بی برنامگیِ تمام بر طبل بحران آب کوبیده است.
🔺 اما پس از آن و در باب اعتراضات؛ در روزهای ابتدایی اعتراضات با توجه به اعتراضِ آرام مردم و پوشش خوب رسانهی ملی به این امیدوار شدیم که «حق اعتراض» مردم پس از سالها توسط حاکمیت به رسمیت شناخته شده است و این شیوهی برگزاری اعتراض توسط مردم اصفهان، به عنوان الگویی جدی از اعتراضات معرفی شده است.
اما با مواجههی ناصحیحِ مجریان امنیت [از جمله شورای عالی امنیت ملی و همچنین شورای تأمین استان اصفهان] جهت خاتمه بخشیدن به تجمعات کشاورزان، ورق را برگرداند و با برخورد شدید امنیتی و نظامی با مردم معترض، اصل اعتراضات و مسالمت آمیز بودن و الگو بودن آن به چالش کشیده شد؛ به نحوی که بیش از دهها زخمی به دنبال این خشونت نیروهای نظامی امنیتی برجای گذاشت.
سرکوب مردم در سالهای ٩۶ و ٩٨ و از دست دادن سرمایههای اجتماعی مردم در این اعتراضات، منجر به آسیب دیدن بخشی از بدنهی نیروهای امنیتی- انتظامی حاضر در کنترل اعتراضات گردید که این خود پاسخ مردم به سرکوبهای پیش از این بود؛پاسخی که بیم آن میرود در اعتراضات بعدی شدت گیرد.
🔻سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که نیروی نظامی-امنیتی و نهاد مجریِ این امر، شورای عالی امنیت ملی در مقابل اقدامات و اشتباهات خشونتبارِ خود پاسخگوی چه نهادی باید باشد؟ چه نهادی بر شورای عالی امنیت ملی نظارت میکند؟
شفاف نبودن در این مسأله خود منجر به عدم پیگیری قضاییِ وقایعی چون آبان ٩٨ گردیده و علیرغم انجام اشتباهات مکرر این عدم شفافیت ادامه دار بوده است و مجریان اشتباهات سالهای ٩۶ و ٩٨، همچنان بر مسند امور نشستهاند. اشتباهات مکرر مجریان امر و مصونیت آنان در برابر پاسخگویی، هر روز دامنهی این اشتباهات و خشونتها را افزایش میدهد.
راه حل این امر، تعیین مکانیزمهای قانونی برای پاسخگو کردن نهادهایی چون شورای عالی امنیت ملی است.
🔻نکتهی دیگری که به کرات در این سالها مشاهده شده به حاشیه رانده شدن و جمع بستن اعتراضات مردم با اغتشاشات است. به این بهانه هرگونه اعتراض به حق مردم در این سالها به حاشیه رانده شده، محکوم شده است و پس از سرکوب به هیچ نتیجهای نرسیده است.
وظیفهی نهاد امنیتی تمیز دادن این دو از هم است و نه یک کاسه کردن آنها. همچنین باید پذیرفت تا زمانی که به مطالبات مردم پیش از رسیدن اعتراض آنها بیتوجهی شود و مردم به انحای گوناگون به خیابان کشیده شوند، طبیعی است بخشی از اعتراضات مردمی با خشونت همراه شوند.
🔻نکتهی بعد اجتناب ناپذیری خشونت در اعتراضات است؛ چه قبل از انقلاب و چه پس از آن اعتراضات عمدتا به خشونت کشیده شده و خواهد شد. اما این دلیلی بر آن نیست که در این بین اعتراضات به حق مردم با برچسب زدنهایی چون اشرار و اراذل اوباش پوشانده شود و مطالبه از اساس صورت مساله پاک شود.
🔻از دیگر سو علیرغم تفکیک ناپذیری خشونت در اعتراضات، حاکمیت باید برای کنترل و تأمین امنیت اعتراضات قانونمند و بابرنامه عمل کند، نه اینکه با سرکوب گسترده خود بر آتش خشونت مردم و سوزاندن سرمایههای اجتماعی خویش بیفزاید.
🔘 مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه صنعتی اصفهان (آرمان) ضمن محکومیت رفتارهای خشونت آمیز و سرکوب مردم، برضرورت نگاه ملی و کلان بر مسئله آب تاکید دارد و خواستار پیگیری و رسیدگی به مطالبات مردم اصفهان و استانهای همجوار بر اساس و مبنای عدالت است.
@ArmanIUT
🔺دومین نشست گفتگو پیرامون آخرین آثار مطالعات فناوری در ایران به دبیری محمدحسین بادامچی/ معرفی و نقد کتاب «فیلسوفی در تعمیرگاه؛ جستاری درباره ارزش کار» با حضور کمیل سوهانی مترجم کتاب. چهارشنبه دهم آذرماه از ساعت ۱۳ تا ۱۵ در فضای اسکایروم مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی به آدرس b2n.ir/iscs
📍پس از نقد هایدگری بر تکنولوژی جریان فکری قدرتمندی در گرامیداشت پرکسیس و اکشن و آرت؛ کار و عمل و هنر در نظریه اجتماعی و سیاسی و مدیریت و سیاستگذاری پسامدرن پدید آمده که متأسفانه به واسطه خوانش ارتجاعی اشراقی فردیدیون و سنتگرایان و غربشناسان اسلامیست صدای آن در ایران شنیده نشده است. در ادامه بحث و بررسی درباره کتاب «ذهن برتر از ماشین» دریفوس کتاب فیلسوفی در تعمیرگاه نیز تلاشی برای اعاده حیثیت از کار عملی و بیرون کشیدن آن از پوچی مشاغل کارمندی یقه سفید و کارگری یقهآبیست. طنین صدای مارکس، هایدگر، آرنت و دریفوس در این کتاب روشن است و باید آنرا در ادامه کتاب مهم رابرت پرسیگ یعنی «ذن و هنر تعمیر موتورسیکلت» تلقی کرد که دیدگاهی غیراپیستمیک، فرونتیک، بدنمندانه و به تعبیر من زنانه به کار و فناوری را مطرح میکند.
📍پس از نقد هایدگری بر تکنولوژی جریان فکری قدرتمندی در گرامیداشت پرکسیس و اکشن و آرت؛ کار و عمل و هنر در نظریه اجتماعی و سیاسی و مدیریت و سیاستگذاری پسامدرن پدید آمده که متأسفانه به واسطه خوانش ارتجاعی اشراقی فردیدیون و سنتگرایان و غربشناسان اسلامیست صدای آن در ایران شنیده نشده است. در ادامه بحث و بررسی درباره کتاب «ذهن برتر از ماشین» دریفوس کتاب فیلسوفی در تعمیرگاه نیز تلاشی برای اعاده حیثیت از کار عملی و بیرون کشیدن آن از پوچی مشاغل کارمندی یقه سفید و کارگری یقهآبیست. طنین صدای مارکس، هایدگر، آرنت و دریفوس در این کتاب روشن است و باید آنرا در ادامه کتاب مهم رابرت پرسیگ یعنی «ذن و هنر تعمیر موتورسیکلت» تلقی کرد که دیدگاهی غیراپیستمیک، فرونتیک، بدنمندانه و به تعبیر من زنانه به کار و فناوری را مطرح میکند.
بررسی کتاب فیلسوفی در تعمیرگاه.mpeg
43.1 MB
🔺صوت نشست مجازی گفتگو درباره کتاب فیلسوفی در تعمیرگاه با حضور کمیل سوهانی مترجم کتاب/ چهارشنبه ده آذر ۱۴۰۰/ موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی
Forwarded from جامعه شناسی صلح (dr.hanifnaeemi)
🔻سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار می کند:
💠سمپوزیوم ملی «مسأله اجتماعی ایران»
گرامیداشت روز ملی علوم اجتماعی و دکتر غلامحسین صدیقی
◻️سخنرانان:
دکتر سعید مدنی | دکتر حسن محدثی | دکتر سید جواد میری | دکتر احمد بخارایی | دکتر محمدحسین علایی | دکتر محمدرضا پویافر | دکتر سید محمود نجاتی حسینی | دکتر بیتا مدنی | دکتر شیرین ولی پوری | دکتر محمد حسین بادامچی | دکتر آیدین ابراهیمی | دکتر محمدرضا کلاهی | دکتر امیر هاشمی مقدم | دکتر لیلا اردبیلی | دکتر امین رضا نوشین | دکتر مسعود زمانی مقدم | دکتر مهران صولتی
دبیر سمپوزیوم:
دکتر عباس نعیمی جورشری
🔸شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۰
🔸آغاز سمپوزیوم ساعت ۲۱
🔸پخش لایو اینستاگرام اندیشگاه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
https://instagram.com/andishgah.nlai?utm_medium=copy_link
@abbasnaeemi
💠سمپوزیوم ملی «مسأله اجتماعی ایران»
گرامیداشت روز ملی علوم اجتماعی و دکتر غلامحسین صدیقی
◻️سخنرانان:
دکتر سعید مدنی | دکتر حسن محدثی | دکتر سید جواد میری | دکتر احمد بخارایی | دکتر محمدحسین علایی | دکتر محمدرضا پویافر | دکتر سید محمود نجاتی حسینی | دکتر بیتا مدنی | دکتر شیرین ولی پوری | دکتر محمد حسین بادامچی | دکتر آیدین ابراهیمی | دکتر محمدرضا کلاهی | دکتر امیر هاشمی مقدم | دکتر لیلا اردبیلی | دکتر امین رضا نوشین | دکتر مسعود زمانی مقدم | دکتر مهران صولتی
دبیر سمپوزیوم:
دکتر عباس نعیمی جورشری
🔸شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۰
🔸آغاز سمپوزیوم ساعت ۲۱
🔸پخش لایو اینستاگرام اندیشگاه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
https://instagram.com/andishgah.nlai?utm_medium=copy_link
@abbasnaeemi
🔺پروژه «از تلگراف تا تلگرام» را چند سال پیش در اندیشکده مهاجر مطرح کردم. کارفرمایی را متقاعد کردیم و پس از بررسی کار را به کاردان سپردیم یعنی یاسر خوشنویس. پروژه بسیار جالبی شد درباره تضاد تکرارشونده جامعه مدنی و دولت در ایران معاصر بر سر دسترسی به تکنولوژی ارتباطی از عصر تلگراف تا عصر تلگرام. حالایاسر خوشنویس در کانال خود از سرنوشت چاپ این پژوهش خبر داده: حذف فصل آخر یعنی فصل مربوط به پس از انقلاب در ممیزی ارشاد. اتفاقی که خود میتواند مصداقی از همان نتیجه کلی پروژه در میدان نشر کتاب و درمیدان اساسیتر پژوهش، روش پژوهش و نهادهای پژوهشی محسوب شود…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from سید هاشم فیروزی
🔴تشابهات جوکر ایرانی و جوکر خارجی
(از احسان علیخانی تا موری فرانکلین)
از منظری جامعه شناختی، جوکر را می توان شروعی بر پایان استثمار و تخدیر همزمان سرمایه داری مدرن بر پیکره نحیف طبقه پرولتاریا دانست که نشانگان این استثمار به خوبی در استخوانهای بیرون زده از بدن عریان جوکر نمایان بود.
جوکر نماینده طبقه فرودستی بود که دیگر #استحمار رسانه ای همراه با هیجانات نازل نمی تواند او را پس از یکروز اشتغال به کارهای ناخوشایند خشنود کند و لذت هایی جبران کننده بجای اعطای حقوق ابتداییش به او بخشد.
کشته شدن موری فرانکلین مجری سرشناس بدست جوکر بعنوان نماینده طبقه فرودست زنگ خطریست برای سرمایه داران سیاستمدار که صنعت سرگرمی با بازی عاطفی با مخاطبان، دیگر امکان کامیابی فوری و بدون رضایت خاطر حقیقی را برای آنان فراهم نمی کند.
بطور کلی جوکر نشان داد صنعت فرهنگ در حال از دست دادن کارکرد خویش است و دیگر توانایی خوشحال نگهداشتن توده های کارگر _ فرودست و جلوگیری از شکلگیری اعتراضات به اوضاع نامطلوب توسط آن ها را ندارد.
آری تیر خلاص جوکر نه بر سر موری فرانکلین که در حقیقت بر پیشانی نظام رسانه ای نوین بعنوان ابزار آرام ساز و توده ساز جهان سرمایه داری مدرن نشست.
جوکر نماینده ای از طبقات فرودست جامعه بود که در دنیای مصرف زده امروز بنا بر محرومیتهای ناشی از چپاول نظام سرمایه داری با پوسته سوسیالیسم و یا لیبرالیسم در جمع هم قطاران خویش پذیرفته نشد و به ناحق بعنوان شهروندی معیوب از جامعه ای در حقیقت معیوب طرد گردید و به راستی این ساختار اجتماعی بود که جوکر را به دامان خشم و آنتاگونیست شدن کشاند.
جوکر تنها جرقه ای بود بر وجود فرسایشهای اجتماعی عمیق که ماحصل شکاف طبقاتی و خشم های فرو خورده طبقات محروم بود و سرانجامش ختم شد بر جوکریسم و افروخته شدن زبانه های آتش فرودستان.
جوکر را باید شروعی دانست بر شکلگیری پاد فرهنگ جوکریسم که نشانگان آن هم اکنون در سرتاسر جهان و ایران به وفور قابل مشاهده است!
جوکر آنطور که دوستی در یادداشتش گفته بود فرزند شهر و سیاست نبود بلکه فرزند نامشروع سیاست و رسانه بود که رسانه نقش مادری و پذیرنده گی را داشت و سیاست نقش متجاوز و پس زننده گی.
✅✅هپی ها (که چه بسا هدف کارگردان تداعی معنای جنبش اعتراضی هیپی ها نیز می تواند باشد)بمعنای خوشحالهای افراطی، همانهایی که علت خنده های مرضیشان را نمی دانند:
🔴شبها پای لالایی رسانه آرام می گیرند و این پرستاری سلبریتی های خوش ذوق و کاربلدی همچون موری فرانکلین است که آن ها را به خوابی عمیق تا سرحد زندگی در عیش و مردن در خوشی فرو میبرد که جوکر نشان داد گویا دیگر قرار است هپی ها بیدار شوند و در برابر لالایی های مادر دروغینشان دست به قیام زده و بدنبال پدر بزن در روی خویش یعنی سیاستمداران باشند.
⛔️✅جوکر پس از بیداری نشان داد که طبقه فرودست در این مسیر مصمم به گرفتن انتقام از باعث و بانی تمام کاستی ها، فریبها و آرزوهای دست نیافته خویش در زندگی گذشته است که توسط پدری به نام سیاست برای او رقم خورده است!!
⛔️جوکر برای پدید آورنده گان دنیای قشنگ نو هاکسلی و برادر بزرگ ۱۹۸۴ جورج اورول یعنی سرمایه داران سیاستمدار و یا خود میان برتر بینان (اگوئیستها)یک پیام واضح داشت و آن این بود:
✅بازی دیگر تمام است...
⛔️دلار ۳۰هزار تومانی با هر دلیلی و گذشته ای ، تورم سالیانه ۴۵ درصدی، بورس به تاراج رفته،مسئله آب و وضعیت اسفناک ما در داخل جای خنده نمی گذارد!!
خندیدن با خندوانه و این رل و شهر گربه ها و گشت ارشاد۳ و جوکر ایرانی، یعنی غفلت...
بنظر خیلی وقت است رسانه در بعد گیشه و مخاطب کاملا هوشمند و مبتنی بر تحلیل امنیتی محصول تولید می کند.
✅درود بر روان پاک فلسفی و عقلانی جناب علامه که این کانتکست را برای همگان شفاف نمود:
آیت الله جوادی آملی: جامعه گرسنه با برنامه طنز شاداب نمیشود!/
با وجود این همه منابع، مردم را کمیته امدادی اداره کردن ننگ است /
مردم را با عمل، امیدوار کنید نه با حرف.
@seyyedhashemfirouzi
(از احسان علیخانی تا موری فرانکلین)
از منظری جامعه شناختی، جوکر را می توان شروعی بر پایان استثمار و تخدیر همزمان سرمایه داری مدرن بر پیکره نحیف طبقه پرولتاریا دانست که نشانگان این استثمار به خوبی در استخوانهای بیرون زده از بدن عریان جوکر نمایان بود.
جوکر نماینده طبقه فرودستی بود که دیگر #استحمار رسانه ای همراه با هیجانات نازل نمی تواند او را پس از یکروز اشتغال به کارهای ناخوشایند خشنود کند و لذت هایی جبران کننده بجای اعطای حقوق ابتداییش به او بخشد.
کشته شدن موری فرانکلین مجری سرشناس بدست جوکر بعنوان نماینده طبقه فرودست زنگ خطریست برای سرمایه داران سیاستمدار که صنعت سرگرمی با بازی عاطفی با مخاطبان، دیگر امکان کامیابی فوری و بدون رضایت خاطر حقیقی را برای آنان فراهم نمی کند.
بطور کلی جوکر نشان داد صنعت فرهنگ در حال از دست دادن کارکرد خویش است و دیگر توانایی خوشحال نگهداشتن توده های کارگر _ فرودست و جلوگیری از شکلگیری اعتراضات به اوضاع نامطلوب توسط آن ها را ندارد.
آری تیر خلاص جوکر نه بر سر موری فرانکلین که در حقیقت بر پیشانی نظام رسانه ای نوین بعنوان ابزار آرام ساز و توده ساز جهان سرمایه داری مدرن نشست.
جوکر نماینده ای از طبقات فرودست جامعه بود که در دنیای مصرف زده امروز بنا بر محرومیتهای ناشی از چپاول نظام سرمایه داری با پوسته سوسیالیسم و یا لیبرالیسم در جمع هم قطاران خویش پذیرفته نشد و به ناحق بعنوان شهروندی معیوب از جامعه ای در حقیقت معیوب طرد گردید و به راستی این ساختار اجتماعی بود که جوکر را به دامان خشم و آنتاگونیست شدن کشاند.
جوکر تنها جرقه ای بود بر وجود فرسایشهای اجتماعی عمیق که ماحصل شکاف طبقاتی و خشم های فرو خورده طبقات محروم بود و سرانجامش ختم شد بر جوکریسم و افروخته شدن زبانه های آتش فرودستان.
جوکر را باید شروعی دانست بر شکلگیری پاد فرهنگ جوکریسم که نشانگان آن هم اکنون در سرتاسر جهان و ایران به وفور قابل مشاهده است!
جوکر آنطور که دوستی در یادداشتش گفته بود فرزند شهر و سیاست نبود بلکه فرزند نامشروع سیاست و رسانه بود که رسانه نقش مادری و پذیرنده گی را داشت و سیاست نقش متجاوز و پس زننده گی.
✅✅هپی ها (که چه بسا هدف کارگردان تداعی معنای جنبش اعتراضی هیپی ها نیز می تواند باشد)بمعنای خوشحالهای افراطی، همانهایی که علت خنده های مرضیشان را نمی دانند:
🔴شبها پای لالایی رسانه آرام می گیرند و این پرستاری سلبریتی های خوش ذوق و کاربلدی همچون موری فرانکلین است که آن ها را به خوابی عمیق تا سرحد زندگی در عیش و مردن در خوشی فرو میبرد که جوکر نشان داد گویا دیگر قرار است هپی ها بیدار شوند و در برابر لالایی های مادر دروغینشان دست به قیام زده و بدنبال پدر بزن در روی خویش یعنی سیاستمداران باشند.
⛔️✅جوکر پس از بیداری نشان داد که طبقه فرودست در این مسیر مصمم به گرفتن انتقام از باعث و بانی تمام کاستی ها، فریبها و آرزوهای دست نیافته خویش در زندگی گذشته است که توسط پدری به نام سیاست برای او رقم خورده است!!
⛔️جوکر برای پدید آورنده گان دنیای قشنگ نو هاکسلی و برادر بزرگ ۱۹۸۴ جورج اورول یعنی سرمایه داران سیاستمدار و یا خود میان برتر بینان (اگوئیستها)یک پیام واضح داشت و آن این بود:
✅بازی دیگر تمام است...
⛔️دلار ۳۰هزار تومانی با هر دلیلی و گذشته ای ، تورم سالیانه ۴۵ درصدی، بورس به تاراج رفته،مسئله آب و وضعیت اسفناک ما در داخل جای خنده نمی گذارد!!
خندیدن با خندوانه و این رل و شهر گربه ها و گشت ارشاد۳ و جوکر ایرانی، یعنی غفلت...
بنظر خیلی وقت است رسانه در بعد گیشه و مخاطب کاملا هوشمند و مبتنی بر تحلیل امنیتی محصول تولید می کند.
✅درود بر روان پاک فلسفی و عقلانی جناب علامه که این کانتکست را برای همگان شفاف نمود:
آیت الله جوادی آملی: جامعه گرسنه با برنامه طنز شاداب نمیشود!/
با وجود این همه منابع، مردم را کمیته امدادی اداره کردن ننگ است /
مردم را با عمل، امیدوار کنید نه با حرف.
@seyyedhashemfirouzi
🔺معرفی یک کتاب برای ۱۶ آذر
🔴کتاب «به سوی جامعهای عقلانی؛ اعتراضات دانشجویی، علم و سیاست» یورگن هابرماس به همت ابراهیم اسکافی و نشر شیرازه امسال منتشر شده است. این کتاب در همدلی با جنبشهای دانشجویی ۱۹۶۸ اروپا و امریکا در نقد تمامعیار دانشگاهی نوشته شده که خود را بعنوان خادم تکنولوژی تعریف میکند که تقریبا اصلیترین خوانش از دانشگاه در تاریخ جهان سومی ماست. این کتاب برای بازاندیشی در ذهنیت ایرانی ما که در دوران جنگ سرد باقی مانده و تنها دو گونه رابطه میان سیاست و تکنولوژی میشناسد میتواند مقدمهای مناسب محسوب شود: اول رابطه عمودی و طولی ایدئولوژی-تکنولوژی (میراث حزب کمونیست شوروی برای اصولگرایان) و دوم رابطه افقی و گسسته فرهنگ-ایدئولوژی (میراث تکنوکراسی امریکایی برای اصلاحطلبان)
شاید وقت آن رسیده باشد که تشکلهای دانشجویی هم به جای اتخاذ یکی از دو موضع ایدئولوژیک یا فوق برنامه در نسبت با آخرین نسخه دانشگاه تکنوکرات یعنی دانشگاه کارآفرین، به موضع انتقادی سومی بیندیشند.
🔴کتاب «به سوی جامعهای عقلانی؛ اعتراضات دانشجویی، علم و سیاست» یورگن هابرماس به همت ابراهیم اسکافی و نشر شیرازه امسال منتشر شده است. این کتاب در همدلی با جنبشهای دانشجویی ۱۹۶۸ اروپا و امریکا در نقد تمامعیار دانشگاهی نوشته شده که خود را بعنوان خادم تکنولوژی تعریف میکند که تقریبا اصلیترین خوانش از دانشگاه در تاریخ جهان سومی ماست. این کتاب برای بازاندیشی در ذهنیت ایرانی ما که در دوران جنگ سرد باقی مانده و تنها دو گونه رابطه میان سیاست و تکنولوژی میشناسد میتواند مقدمهای مناسب محسوب شود: اول رابطه عمودی و طولی ایدئولوژی-تکنولوژی (میراث حزب کمونیست شوروی برای اصولگرایان) و دوم رابطه افقی و گسسته فرهنگ-ایدئولوژی (میراث تکنوکراسی امریکایی برای اصلاحطلبان)
شاید وقت آن رسیده باشد که تشکلهای دانشجویی هم به جای اتخاذ یکی از دو موضع ایدئولوژیک یا فوق برنامه در نسبت با آخرین نسخه دانشگاه تکنوکرات یعنی دانشگاه کارآفرین، به موضع انتقادی سومی بیندیشند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تنها امید
چرا نیروهای مستقل پس زده میشوند؟
گفتگوی:
صادق پیوسته
مجتبی عرب
محمدحسین بادامچی
به زودی در سیمافکر...
چرا نیروهای مستقل پس زده میشوند؟
گفتگوی:
صادق پیوسته
مجتبی عرب
محمدحسین بادامچی
به زودی در سیمافکر...
🔺بسیج دانشجویی دانشگاه شریف در بیانیهای از تیم امنیتی-رسانهای رییس جمهور بخاطر جلوگیری از انعکاس زنده مراسم جلوگیری کرده. اینرا مقایسه کنید با شانزده آذر سال ۹۶ که بسیج دانشجویی شریف با دعوت از محسنی اژهای یکی از عالیترین جلوههای جنبش دانشجویی دهه نود را آفرید. سوت بلبلی محسنی اژهای در آن مراسم اگرچه از سر استیصال بود اما آشکارا ارزش آن از این تشریفات نمایشی و ترس از رودررویی بیپرده با دانشجویان بیشتر بود. علاوه بر این بیانیه بالغانه و پیشروی بسیج دانشجویی، سخنرانی شجاعانه دبیر انجمن اسلامی دانشگاه شریف تنها آبروی این مراسم بود.
samar_239.pdf
1007.4 KB
🔺ویژهنامه ۱۶ آذر ۱۴۰۰ نشریه سمر بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با یادداشتی از محمدحسین بادامچی با عنوان «چالشی به نام شانزده آذر؛ راهحلی به نام دانشگاه کارآفرین»
بخشی از یادداشت:
📝به اعتقاد نگارنده شیفت دانشگاه از نهاد علمی-فرهنگی دهه هفتاد و هشتاد به نهاد اقتصادی دهه نود قماری خطرناک در سطوح عالیه سیاستگذاری کشور بود که نه تنها به جای جبران ناکارآمدیها و آفات مدل قبلی تمام فواید آنرا نابود کرد، بلکه تردیدهای جدی در دستیابی به اهداف اقتصادی و تحقق رؤیاهای تکنوکراتهای ریشدار منادی آن روزافزون است. در شرایطی که دانشگاه ایرانی در اثر این موج تجاری شدن و بطور مضاعف در رقابت با فضای مجازی، فضاهای صنعتی و بنگاههای کسب و کار بیرون دانشگاهی و ضربه اخیر کرونایی به شدت تضعیف شده و در حال از دست دادن موضوعیت سابق خود در جامعه ایران است، جنبش دانشجویی و ۱۶ آذر چه سرنوشتی میتواند پیدا کند؟
بخشی از یادداشت:
📝به اعتقاد نگارنده شیفت دانشگاه از نهاد علمی-فرهنگی دهه هفتاد و هشتاد به نهاد اقتصادی دهه نود قماری خطرناک در سطوح عالیه سیاستگذاری کشور بود که نه تنها به جای جبران ناکارآمدیها و آفات مدل قبلی تمام فواید آنرا نابود کرد، بلکه تردیدهای جدی در دستیابی به اهداف اقتصادی و تحقق رؤیاهای تکنوکراتهای ریشدار منادی آن روزافزون است. در شرایطی که دانشگاه ایرانی در اثر این موج تجاری شدن و بطور مضاعف در رقابت با فضای مجازی، فضاهای صنعتی و بنگاههای کسب و کار بیرون دانشگاهی و ضربه اخیر کرونایی به شدت تضعیف شده و در حال از دست دادن موضوعیت سابق خود در جامعه ایران است، جنبش دانشجویی و ۱۶ آذر چه سرنوشتی میتواند پیدا کند؟
برنامه-همایش-روش-2.pdf
145.6 KB
🔺برنامه دومین همایش مطالعات روش تحقیق در ایران/ شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰/ موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی/ لینک برگزاری: https://b2n.ir/iscs
در پنل دوم این همایش ساعت ۱۴ مقالهای با این عنوان از محمدحسین بادامچی ارائه خواهد شد:
📍درباره شنیده نشدن صدای چرخش عملی دهه ۱۹۶۰ میلادی در روششناسی ایرانی؛ تأملی از منظر جامعهشناسی روش تحقیق در ایران
در پنل دوم این همایش ساعت ۱۴ مقالهای با این عنوان از محمدحسین بادامچی ارائه خواهد شد:
📍درباره شنیده نشدن صدای چرخش عملی دهه ۱۹۶۰ میلادی در روششناسی ایرانی؛ تأملی از منظر جامعهشناسی روش تحقیق در ایران
Forwarded from سیمافکر | Simafekr
تنها اُمید
چرا نیروهای مستقل پس زده میشوند؟
درک مسئله ساده است. به راحتی میتوانیم از نزدیک آن را حس کنیم و مصادیق بسیار آن را در ذهن مرور کنیم. همواره جمهوری اسلامی با نیروهای مستقل چالش داشته است. نیروهایی که میخواهند روی پای خودشان بایستند؛ حرفی از خود دارند؛ محتوایی دارند؛ به دنبال تاثیرگذاری هستند؛ منزوی نیستند و به دنبال فشار آوردن به نقطه رسمی بدون وارد شدن به آن هستند. اما این نیروها به راحتی پس زده میشوند.
مسئله اصلی دوره جدید پنل ایران همین نیروهای مستقل است. تلاشی برای ایجاد گفتگو پیرامون این نیروها؛ گفتگوهایی که از پس آن گفتار نیروهای مستقل و مولد همچون یک گفتار سیاسی قدرتمند قابلیت طرح در صحنه امروز ایران باشد.
محمدحسین بادامچی از ماشینی در درون دولت میگوید که بنحو کاملی سعی بر سرکوب این نیروها دارد و این را خاصیت صدساله جامعه ما میداند که نمیتواند هیچ گونه سوژگیای را تحمل کند اما مجتبی عرب معتقد است نباید وجود دیگریِ بزرگی به نام غرب را نادیده گرفت که اساسا تقابل با این دیگری فرصتی به نیروهای متکثر در درون نمیدهد. صادق پیوسته نیز به دنبال ریشههای الهیاتی این چالش است انجایی که میگوید اساسا این دستگاه قداست را تماما از آن خود کرده و هر چیزی جز خود را نفی میکند.
اما آیا میتوان افقی برا برون رفت از این وضعیت متصور بود؟ عرب نقطه رهبری جامعه و تکمیل نشدن چرخهی کوتوله پروری را روشن میبیند اما بادامچی این چرخه معیوب را قدرتمندتر از ان چیزی میداند که میشود تصور کرد پیوسته نیز به نیروهای جوانی که دیگر خود را تمام حقیقت نمیدانند امید دارد.
🔸لینک مشاهده فیلم کامل:
simafekr.com/video/26776
🔗 سیمافکر را دنبال کنید:
سایت | اینستاگرام| توییتر
💡هر فیلم آغاز یک گفتگوست...
@simafekr_com
چرا نیروهای مستقل پس زده میشوند؟
درک مسئله ساده است. به راحتی میتوانیم از نزدیک آن را حس کنیم و مصادیق بسیار آن را در ذهن مرور کنیم. همواره جمهوری اسلامی با نیروهای مستقل چالش داشته است. نیروهایی که میخواهند روی پای خودشان بایستند؛ حرفی از خود دارند؛ محتوایی دارند؛ به دنبال تاثیرگذاری هستند؛ منزوی نیستند و به دنبال فشار آوردن به نقطه رسمی بدون وارد شدن به آن هستند. اما این نیروها به راحتی پس زده میشوند.
مسئله اصلی دوره جدید پنل ایران همین نیروهای مستقل است. تلاشی برای ایجاد گفتگو پیرامون این نیروها؛ گفتگوهایی که از پس آن گفتار نیروهای مستقل و مولد همچون یک گفتار سیاسی قدرتمند قابلیت طرح در صحنه امروز ایران باشد.
محمدحسین بادامچی از ماشینی در درون دولت میگوید که بنحو کاملی سعی بر سرکوب این نیروها دارد و این را خاصیت صدساله جامعه ما میداند که نمیتواند هیچ گونه سوژگیای را تحمل کند اما مجتبی عرب معتقد است نباید وجود دیگریِ بزرگی به نام غرب را نادیده گرفت که اساسا تقابل با این دیگری فرصتی به نیروهای متکثر در درون نمیدهد. صادق پیوسته نیز به دنبال ریشههای الهیاتی این چالش است انجایی که میگوید اساسا این دستگاه قداست را تماما از آن خود کرده و هر چیزی جز خود را نفی میکند.
اما آیا میتوان افقی برا برون رفت از این وضعیت متصور بود؟ عرب نقطه رهبری جامعه و تکمیل نشدن چرخهی کوتوله پروری را روشن میبیند اما بادامچی این چرخه معیوب را قدرتمندتر از ان چیزی میداند که میشود تصور کرد پیوسته نیز به نیروهای جوانی که دیگر خود را تمام حقیقت نمیدانند امید دارد.
🔸لینک مشاهده فیلم کامل:
simafekr.com/video/26776
🔗 سیمافکر را دنبال کنید:
سایت | اینستاگرام| توییتر
💡هر فیلم آغاز یک گفتگوست...
@simafekr_com
Practical Turn in methodology.pdf
973.4 KB
🔺فایل پاورپوینت ارائه مقاله
درباره شنیده نشدن صدای چرخش عملی دهه ۱۹۶۰ میلادی در روششناسی ایرانی؛ تأملی از منظر جامعهشناسی روش تحقیق در ایران/ جهت ارائه در دومین همایش مطالعات روش تحقیق در ایران
درباره شنیده نشدن صدای چرخش عملی دهه ۱۹۶۰ میلادی در روششناسی ایرانی؛ تأملی از منظر جامعهشناسی روش تحقیق در ایران/ جهت ارائه در دومین همایش مطالعات روش تحقیق در ایران
ارائه چرخش عملی
🔺فایل صوتی ارائه مقاله
درباره شنیده نشدن صدای چرخش عملی دهه ۱۹۶۰ میلادی در روششناسی ایرانی؛ تأملی از منظر جامعهشناسی روش تحقیق در ایران/ جهت ارائه در دومین همایش مطالعات روش تحقیق در ایران/ فایل پاورپوینت در اینجا/ فایل صوتی پرسش و پاسخ بعد ارائه در اینجا
درباره شنیده نشدن صدای چرخش عملی دهه ۱۹۶۰ میلادی در روششناسی ایرانی؛ تأملی از منظر جامعهشناسی روش تحقیق در ایران/ جهت ارائه در دومین همایش مطالعات روش تحقیق در ایران/ فایل پاورپوینت در اینجا/ فایل صوتی پرسش و پاسخ بعد ارائه در اینجا
🔺سومین نشست گفتگو پیرامون آخرین آثار مطالعات فناوری در ایران به دبیری محمدحسین بادامچی/ معرفی و نقد کتاب «رهایی یا انقیاد؛ فلسفه سیاسی تکنولوژی اطلاعات در قرن بیستم» با حضور نویسنده کتاب آقای روح الله اسلامی. چهارشنبه ۲۴ آذرماه ۱۴۰۰ از ساعت ۱۳ تا ۱۵ در فضای اسکای روم مؤسسه به آدرس b2n.ir/iscs و همچنین در اینستاگرام مؤسسه
🔺در این گفتگو که به بهانه فراخوان تحول در شورای عالی انقلاب فرهنگی و با مساله «نقش و جایگاه مردم در شورای عالی انقلاب فرهنگی» برگزار شد به نقد مدیریت و سیاستگذاری پدرسالارانه فرهنگ پرداختم که اساسا بر پایه صغارت مردم و مهندسی فرهنگی استوار است. فیلم کامل این گفتگو در صفحه مرکز بررسی فرهنگی هاتف در دسترس است
Audio
🔺صوت نشست معرفی و گفتگو درباره کتاب فلسفه سیاسی تکنولوژی اطلاعات با حضور مؤلف کتاب دکتر روحالله اسلامی/۲۴ آذر ۱۴۰۰/ موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی