پارینه/پالئوگرام
خواب زمستانی در موتور جستجو امشب، شنبه، اول دی ۹۷، ساعت ۲۱، شبکه آموزش امشب کاظم کوکرم (برنده شایسته جایزه ترویج علم چراغ) و بنده میهمان سیاوش صفاریانپور و برنامه #موتور_جستجو هستیم. موضوع صحبت من درباره اقسام #خواب_زمستانی و رخوت زمستانی در #پستانداران…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خواب زمستانی در موتور جستجو
شنبه، اول دی ۹۷، ساعت ۲۱، شبکه آموزش
در این برنامه بنده میهمان سیاوش صفاریانپور و برنامه #موتور_جستجو بودم و درباره اقسام #خواب_زمستانی و رخوت زمستانی در #پستانداران و #دایناسورها و #دوزیستان صحبت کردم.
در این برنامه شواهدی ارائه دادم که نشان میداد وجود خطوط توقف رشد (شبیه آنچه در درختان دیده میشود)، لزوما مختص حیوانات خونسرد نیست و گاهی حیوانات خونگرم (از جمله برخی دایناسورها و پستانداران) نیز طی گردش فصلها دچار تغییرات نرخ سوختوساز میشوند که به صورت خطوط رشد در مقطع عرضی استخوانهایشان نمایان میشود.
طول و حجم ویدیو: '۱۷:۵۴، ۳۰ مگابایت
شنبه، اول دی ۹۷، ساعت ۲۱، شبکه آموزش
در این برنامه بنده میهمان سیاوش صفاریانپور و برنامه #موتور_جستجو بودم و درباره اقسام #خواب_زمستانی و رخوت زمستانی در #پستانداران و #دایناسورها و #دوزیستان صحبت کردم.
در این برنامه شواهدی ارائه دادم که نشان میداد وجود خطوط توقف رشد (شبیه آنچه در درختان دیده میشود)، لزوما مختص حیوانات خونسرد نیست و گاهی حیوانات خونگرم (از جمله برخی دایناسورها و پستانداران) نیز طی گردش فصلها دچار تغییرات نرخ سوختوساز میشوند که به صورت خطوط رشد در مقطع عرضی استخوانهایشان نمایان میشود.
طول و حجم ویدیو: '۱۷:۵۴، ۳۰ مگابایت
پارینه/پالئوگرام
خواب زمستانی در موتور جستجو شنبه، اول دی ۹۷، ساعت ۲۱، شبکه آموزش در این برنامه بنده میهمان سیاوش صفاریانپور و برنامه #موتور_جستجو بودم و درباره اقسام #خواب_زمستانی و رخوت زمستانی در #پستانداران و #دایناسورها و #دوزیستان صحبت کردم. در این برنامه شواهدی ارائه…
بافتشناسی_مقایسهای_استخوان_دراز.pdf
20.5 MB
بافتشناسی مقایسهای استخوان دراز در آرکوسورها
عرفان خسروی
دنا ۹، بهار ۱۳۹۳، صص ۲۴-۴۴
این مقاله چکیدهای است از سمینار دوره دکتری نگارنده که در زمستان ۱۳۹۲ به راهنمایی دکتر علیرضا ساری در موزه جانورشناسی زندهیاد دکتر مصطفی فاطمی، دانشکده زیستشناسی دانشگاه تهران ارائه شد و به سفارش استاد راهنما، به صورت حاضر برای نشر در دنا تلخیص و آماده شد.
بخشی از محتوای این مقاله به مسئله سوختساز خونگرم یا خونسرد در دایناسورها، خطوط [توقف] رشد در مقاطع استخوانی آنها و دیگر جنبههای فیزیولوژیک و پالئوبایولوژیک بافتشناسی استخوان دراز در دایناسورها و خویشاوندان نزدیک آنها، یعنی تمساحها و تروسورها میپردازد. شواهد ارائهشده در این مقاله تا حد زیادی مؤید این فرضیه است که دایناسورها، تروسورها و کروکودیلهای اولیه خونگرم بودهاند؛ اما سوختوساز تباری از کروکودیلها که تا امروز زنده ماندهاند، به تدریج برای تطابق با زندگی نیمهآبزی کاهش یافته و خونسرد شدهاند. به علاوه این احتمال وجود دارد که برخی پرندگان دوره کرتاسه نیز، گرچه از تبار دایناسورهای خونگرم بودند، اما سوختوسازی آهستهتر و تا حدودی خونسرد یافتهبودند.
عرفان خسروی
دنا ۹، بهار ۱۳۹۳، صص ۲۴-۴۴
این مقاله چکیدهای است از سمینار دوره دکتری نگارنده که در زمستان ۱۳۹۲ به راهنمایی دکتر علیرضا ساری در موزه جانورشناسی زندهیاد دکتر مصطفی فاطمی، دانشکده زیستشناسی دانشگاه تهران ارائه شد و به سفارش استاد راهنما، به صورت حاضر برای نشر در دنا تلخیص و آماده شد.
بخشی از محتوای این مقاله به مسئله سوختساز خونگرم یا خونسرد در دایناسورها، خطوط [توقف] رشد در مقاطع استخوانی آنها و دیگر جنبههای فیزیولوژیک و پالئوبایولوژیک بافتشناسی استخوان دراز در دایناسورها و خویشاوندان نزدیک آنها، یعنی تمساحها و تروسورها میپردازد. شواهد ارائهشده در این مقاله تا حد زیادی مؤید این فرضیه است که دایناسورها، تروسورها و کروکودیلهای اولیه خونگرم بودهاند؛ اما سوختوساز تباری از کروکودیلها که تا امروز زنده ماندهاند، به تدریج برای تطابق با زندگی نیمهآبزی کاهش یافته و خونسرد شدهاند. به علاوه این احتمال وجود دارد که برخی پرندگان دوره کرتاسه نیز، گرچه از تبار دایناسورهای خونگرم بودند، اما سوختوسازی آهستهتر و تا حدودی خونسرد یافتهبودند.
Forwarded from زیستشناسی به سبک رضاامیر
@AmirBio
#خرچنگ_سامورایی مثال جالبی از #انتخاب_مصنوعی یعنی اثرگذاری انتخابی بر ویژگیهای جانداری توسط انسان است که البته به صورت ناخواسته اتفاق افتاده است و داستان جالبی دارد. این خرچنگها، بومی #ژاپن هستند و در یک دریاچه زندگی میکنند. در قسمت پشت بدن بیشتر آنها، طرحی شبیه به صورت انسان وجود دارد.. در آن منطقه، افسانهای وجود دارد که بر اساس آن، حدود هزار سال پیش، ساموراییهایی پس از شکست در یک نبرد و کشته شدن فرماندهشان، خودشان را در این دریاچه غرق کردهاند. از سوی دیگر، بسیاری از ژاپنیها، به #تناسخ و حلول روح مردگان در جانداران دیگر اعتقاد دارند. در نتیجه، صیادان بومی، از سالها پیش، وقتی خرچنگی به تورشان میافتاده که بر پشتش، طرحی شبیه به صورت انسان داشته، با فرض اینکه این خرچنگ، تجسم روح یکی از آن جنگجویان است، آن را به آب رها میکردهاند ولی خرچنگهای فاقد این نقش، صید و خورده میشدهاند! به این ترتیب، صیادان ژاپنی طی زمانی نسبتاً دراز، موجب بقا و در نتیجه موفقیت تولیدمثلی آن دسته از خرچنگها شدهاند که نقشی شبیه به صورت انسان داشتهاند و این ویژگی در جمعیت آنها گسترش یافته است. موفق باشید. #رضاامیر
#خرچنگ_سامورایی مثال جالبی از #انتخاب_مصنوعی یعنی اثرگذاری انتخابی بر ویژگیهای جانداری توسط انسان است که البته به صورت ناخواسته اتفاق افتاده است و داستان جالبی دارد. این خرچنگها، بومی #ژاپن هستند و در یک دریاچه زندگی میکنند. در قسمت پشت بدن بیشتر آنها، طرحی شبیه به صورت انسان وجود دارد.. در آن منطقه، افسانهای وجود دارد که بر اساس آن، حدود هزار سال پیش، ساموراییهایی پس از شکست در یک نبرد و کشته شدن فرماندهشان، خودشان را در این دریاچه غرق کردهاند. از سوی دیگر، بسیاری از ژاپنیها، به #تناسخ و حلول روح مردگان در جانداران دیگر اعتقاد دارند. در نتیجه، صیادان بومی، از سالها پیش، وقتی خرچنگی به تورشان میافتاده که بر پشتش، طرحی شبیه به صورت انسان داشته، با فرض اینکه این خرچنگ، تجسم روح یکی از آن جنگجویان است، آن را به آب رها میکردهاند ولی خرچنگهای فاقد این نقش، صید و خورده میشدهاند! به این ترتیب، صیادان ژاپنی طی زمانی نسبتاً دراز، موجب بقا و در نتیجه موفقیت تولیدمثلی آن دسته از خرچنگها شدهاند که نقشی شبیه به صورت انسان داشتهاند و این ویژگی در جمعیت آنها گسترش یافته است. موفق باشید. #رضاامیر
پارینه/پالئوگرام
جانورنامه و داروین بسیاری مورخان و فیلسوفان علم در ایران، تا چند سال پیش با افتخار ادعا میکردند که نظریه تکامل داروین تنها یازده سال پس از چاپ نخست کتاب خاستگاه گونهها به فارسی ترجمه شده و در قالب کتابی به نام جانورنامه درآمده است. فریدون آدمیت (مورخ) و…
بهترین هدیه سال نو و تولد
از طرف رفیق عزیزم، مهدی مرعشی
دو کتاب قدیمی خاستگاه و تکامل حیات (۱۹۱۸) و تأملات طبیعیدانان بزرگ (۱۹۲۴) اثر هنری فرفیلد آزبرن (۱۸۵۷-۱۹۳۵) چهارمین رییس موزه تاریخ طبیعی آمریکا، طی سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۳۳.
آزبرن طی سالهای ۱۸۳۷ تا ۱۸۷۷ در دانشگاه پرینستون، زیر نظر ادوارد درینکر کوپ زمینشناسی و باستانشناسی خواند. دو سال بعد آزبرن دوره ویژه کالبدشناسی را در کالج پزشکان و جراحان مدرسه پزشکی بلوو در نیویورک گذراند و بعد تحت تعلیم تامس هاکسلی در دانشگاه کمبریج، انگلیس، جنینشناسی و کالبدشناسی مقایسهای آموخت. او در سال ۱۸۸۰، از دانشگاه پرینستون دکتری دیرینهشناسی گرفت و طی سالهای ۱۸۸۳ تا ۱۸۹۰ در همین دانشگاه زیستشناسی و کالبدشناسی مقایسهای گرفت. او در سال ۱۸۹۱ در دانشگاه کلمبیا، نیویورک، استاد جانورشناسی شد و همزمان، متصدی (کیوریتور) بخش نوبنیاد دیرینهشناسی مهرهداران در موزه تاریخ طبیعی آمریکا، نیویورک، شد. او در سال ۱۹۰۸، چهارمین رییس موزه تاریخ طبیعی آمریکا شد و طی بیست و پنج سال، تا سال ۱۹۳۳، یکی از برترین مجموعههای سنگوارهای دنیا را در این موزه جمع آورد. او همچنین از ۱۹۰۹ تا ۱۹۲۵ رییس انجمن جانورشناسی نیویورک بود.
آزبرن در سال ۱۹۰۳، اورنیتولستیز (Ornitholestes)، در سال ۱۹۰۵، تیرانوسورِس (Tyrannosaurus)، در سال ۱۹۲۳، پنتاسراتوپس (Pentaceratops) و در سال ۱۹۲۴، ولاسیراپتور (Velociraptor) را توصیف و نامگذاری کرد. بهرغم مقام علمی شامخ او به خصوص طی دهههای نخست سده بیستم، دستاوردهایش در محاق کوشش بیحد او برای تفسیر نژادپرستانه یافتههای علمی قرار گرفت.
آزبرن به تکامل غایتمند (orthogenesis) باور داشت و نگاه خود را نخبهزایی (aristogenesis) مینامید. نگاه او دربرگیرنده رویکردی فیزیکی-شیمیایی به تکامل بود. او باور داشت نخبهزایی نیرویی ذاتی در ژنمایه جانداران است؛ بهعلاوه او نقش مهمی برای جهشها و انتخاب طبیعی در تکامل قائل نبود و تنها نیروی مهم در تکامل را همین نخبهزایی میدانست.
https://www.instagram.com/p/BsLjnPbHO12
از طرف رفیق عزیزم، مهدی مرعشی
دو کتاب قدیمی خاستگاه و تکامل حیات (۱۹۱۸) و تأملات طبیعیدانان بزرگ (۱۹۲۴) اثر هنری فرفیلد آزبرن (۱۸۵۷-۱۹۳۵) چهارمین رییس موزه تاریخ طبیعی آمریکا، طی سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۳۳.
آزبرن طی سالهای ۱۸۳۷ تا ۱۸۷۷ در دانشگاه پرینستون، زیر نظر ادوارد درینکر کوپ زمینشناسی و باستانشناسی خواند. دو سال بعد آزبرن دوره ویژه کالبدشناسی را در کالج پزشکان و جراحان مدرسه پزشکی بلوو در نیویورک گذراند و بعد تحت تعلیم تامس هاکسلی در دانشگاه کمبریج، انگلیس، جنینشناسی و کالبدشناسی مقایسهای آموخت. او در سال ۱۸۸۰، از دانشگاه پرینستون دکتری دیرینهشناسی گرفت و طی سالهای ۱۸۸۳ تا ۱۸۹۰ در همین دانشگاه زیستشناسی و کالبدشناسی مقایسهای گرفت. او در سال ۱۸۹۱ در دانشگاه کلمبیا، نیویورک، استاد جانورشناسی شد و همزمان، متصدی (کیوریتور) بخش نوبنیاد دیرینهشناسی مهرهداران در موزه تاریخ طبیعی آمریکا، نیویورک، شد. او در سال ۱۹۰۸، چهارمین رییس موزه تاریخ طبیعی آمریکا شد و طی بیست و پنج سال، تا سال ۱۹۳۳، یکی از برترین مجموعههای سنگوارهای دنیا را در این موزه جمع آورد. او همچنین از ۱۹۰۹ تا ۱۹۲۵ رییس انجمن جانورشناسی نیویورک بود.
آزبرن در سال ۱۹۰۳، اورنیتولستیز (Ornitholestes)، در سال ۱۹۰۵، تیرانوسورِس (Tyrannosaurus)، در سال ۱۹۲۳، پنتاسراتوپس (Pentaceratops) و در سال ۱۹۲۴، ولاسیراپتور (Velociraptor) را توصیف و نامگذاری کرد. بهرغم مقام علمی شامخ او به خصوص طی دهههای نخست سده بیستم، دستاوردهایش در محاق کوشش بیحد او برای تفسیر نژادپرستانه یافتههای علمی قرار گرفت.
آزبرن به تکامل غایتمند (orthogenesis) باور داشت و نگاه خود را نخبهزایی (aristogenesis) مینامید. نگاه او دربرگیرنده رویکردی فیزیکی-شیمیایی به تکامل بود. او باور داشت نخبهزایی نیرویی ذاتی در ژنمایه جانداران است؛ بهعلاوه او نقش مهمی برای جهشها و انتخاب طبیعی در تکامل قائل نبود و تنها نیروی مهم در تکامل را همین نخبهزایی میدانست.
https://www.instagram.com/p/BsLjnPbHO12
Instagram
Erfan Khosravi
A Christmas and birthday present from my dear friend, Mehdi Marashi. Two #books by Henry Fairfield #Osborn (1857-1935), The fourth president of #American_museum_of_natural_history, 1908-1933. @amnh The Origin and Evolution of Life (1918) and Impressions of…
پارینه/پالئوگرام
نخستین «مروج علم» در ایران که بود؟ نویسندهای از عصر ناصری با کتابی درباره انواع دایناسورها و حیوانات منقرضشده دیگر میرزا تقیخان کاشانی در سال ۱۲۵۶ قمری (۱۲۱۸ شمسی، ۱۸۴۰ میلادی، احتمالا در کاشان) متولد شد و آنگونه که خود مینویسد، از مکتب میگریزد، تلاوت…
از_دارالفنون_تا_دانشگاه،_عرفان_خسروی،.pdf
135.1 KB
از دارالفنون تا دانشگاه
عرفان خسروی
از خلال متن:
آیا میتوان دارالفنون را دانشگاهی کامل شمرد؟ آموزش تنها یکی از کارکردهای دانشگاه امروزی است و تربیت پژوهشگر و متفکر و فراهم آوردن محیطی برای دانشگستری و انجام پژوهش کارکرد مهمتر دانشگاههاست. مهمترین نقدی که به محتوای درسی دارالفنون وارد میشود، محدودیت رشتههای دارالفنون به علوم کاربردی است. غیبت علوم انسانی و علوم پایه شاید بنیادیترین ضعف این مدرسه باشد که پیرنگهای آن، از قبیل بیاهمیت شمردن علوم پایه و انسانی، هنوز هم در فرهنگ ایران مشهود است.
.
.
.
مخالفان پزشکی نوین که نگران از میان رفتن اشتغال خود به طب سنتی بودند، مخالفان تشریح اجساد، مخالفان سیاسی امیرکبیر و از همه مهمتر مخالفان غلبه فرهنگ غربی، مهمترین دشمنان دارالفنون بودند. سرانجام نیز پس از چند دهه مخالفت برای تضعیف دارالفنون؛ مهمترین عاملی که به انحطاط این مدرسه منتهی شد، اخذ شهریههای سنگین از محصلان و گزینش داوطلبان برای جلوگیری از ورود فرزندان رعایا به دارالفنون بود.
دانشمند
دی ۱۳۹۷
ص. ۱۱
عرفان خسروی
از خلال متن:
آیا میتوان دارالفنون را دانشگاهی کامل شمرد؟ آموزش تنها یکی از کارکردهای دانشگاه امروزی است و تربیت پژوهشگر و متفکر و فراهم آوردن محیطی برای دانشگستری و انجام پژوهش کارکرد مهمتر دانشگاههاست. مهمترین نقدی که به محتوای درسی دارالفنون وارد میشود، محدودیت رشتههای دارالفنون به علوم کاربردی است. غیبت علوم انسانی و علوم پایه شاید بنیادیترین ضعف این مدرسه باشد که پیرنگهای آن، از قبیل بیاهمیت شمردن علوم پایه و انسانی، هنوز هم در فرهنگ ایران مشهود است.
.
.
.
مخالفان پزشکی نوین که نگران از میان رفتن اشتغال خود به طب سنتی بودند، مخالفان تشریح اجساد، مخالفان سیاسی امیرکبیر و از همه مهمتر مخالفان غلبه فرهنگ غربی، مهمترین دشمنان دارالفنون بودند. سرانجام نیز پس از چند دهه مخالفت برای تضعیف دارالفنون؛ مهمترین عاملی که به انحطاط این مدرسه منتهی شد، اخذ شهریههای سنگین از محصلان و گزینش داوطلبان برای جلوگیری از ورود فرزندان رعایا به دارالفنون بود.
دانشمند
دی ۱۳۹۷
ص. ۱۱
Forwarded from دیرینهنگار
بندپایان و چهارپایان وقتی از آب بیرون آمدند هرکدام با مشکلاتِ مختص به خود دست به گریبان شدند. مشکل اصلی چهارپایان، وزن و ساختار نگهدارندهای بود که به آن نیاز داشتند، در حالی که برای بندپابان که کوچکتر بودند این اصلاً مسئلهای نبود.
افزون بر این، هر دو گروه نیاز داشتند اَشکال جدید حرکت را طی فرآیند تکامل برای خود بپرورانند؛ به این اضافه کنید شیوههای جدید غذاخوردن، حسکردن شکار و شکارچی، حفظ توازن آب بدن و بالاخره تولید مثل. همچنان که قبلاً گفته شد، تنفس هوا، مشکل نسبتاً کوچکی بود.
با این همه مشکل، بهنظر شگفت میآید چرا حیوانات این زحمت را به خود دادند و آبهای امن سیلورین و دونین را ترک گفتند و خطر کردند و پا به خشکی نهادند.
آلفرِد شِروود رومِر، پیشکسوت بزرگ دیرینشناسی مهرهداران در نیمهی قرن بیستم، چنین استدلال میکند که مهرهداران وارد خشکی شدند چون باز میخواستند به آب برگردند. این سخن آنقدرها هم متناقض نیست. رومر میگوید دونین دورهی خشکسالیهای موسمی بود و ماهیهای آب شیرین احتمالاً در اغلب مواقع خود را در آبگیرهای راکد و روبهخشکشدن مییافتند. آنگاه، آن دسته از ماهیهایی که خود را قادر میدیدند چند نفسی هوا تنفس کنند، در طول آبراه [کمعمقی] که دو آبگیر را به هم وصل میکرد حرکت میکردند و بهزحمت خود را به آبگیر بعدی میرساندند و نجات مییافتند. ماهیهایی که نمیتوانستند با شرایط خارج از آب کنار بیایند میمردند.
مدعای رومر نقد شده است زیرا درواقع شواهد اندکی از وقوع خشکسالی در دونین یافت شده است (رومر بههیچروی رسوبشناس نبود)، مضافاً اینکه مدل «برگشت به آب» اصلاً توضیح نمیدهد چرا چهارپایان همچنان به پروراندن سازگاریهای بیشتر با محیط خشکی ادامه دادند.
بیشتر احتمال میرود که ورود چهارپایان و بندپایان به خشکی صرفاً بهسبب انتفاع از فرصتهای جدید بوده باشد. بر روی خشکی گیاهانی بودند که بندپایان میتوانستند در آنها مخفی شوند و پودههای آنها پایهی زنجیرهی غذایی را تشکیل میداد. بندپایان که در خشکی استقرار یافتند، نوبت به چهارپایان رسید که آنها را دنبال کنند و با خوردن هزارپایان و تریگونوتاربیدهای آبدار شکمی از عزا دربیاورند.
The History of Life/ Michael Benton
@dirinenegar
افزون بر این، هر دو گروه نیاز داشتند اَشکال جدید حرکت را طی فرآیند تکامل برای خود بپرورانند؛ به این اضافه کنید شیوههای جدید غذاخوردن، حسکردن شکار و شکارچی، حفظ توازن آب بدن و بالاخره تولید مثل. همچنان که قبلاً گفته شد، تنفس هوا، مشکل نسبتاً کوچکی بود.
با این همه مشکل، بهنظر شگفت میآید چرا حیوانات این زحمت را به خود دادند و آبهای امن سیلورین و دونین را ترک گفتند و خطر کردند و پا به خشکی نهادند.
آلفرِد شِروود رومِر، پیشکسوت بزرگ دیرینشناسی مهرهداران در نیمهی قرن بیستم، چنین استدلال میکند که مهرهداران وارد خشکی شدند چون باز میخواستند به آب برگردند. این سخن آنقدرها هم متناقض نیست. رومر میگوید دونین دورهی خشکسالیهای موسمی بود و ماهیهای آب شیرین احتمالاً در اغلب مواقع خود را در آبگیرهای راکد و روبهخشکشدن مییافتند. آنگاه، آن دسته از ماهیهایی که خود را قادر میدیدند چند نفسی هوا تنفس کنند، در طول آبراه [کمعمقی] که دو آبگیر را به هم وصل میکرد حرکت میکردند و بهزحمت خود را به آبگیر بعدی میرساندند و نجات مییافتند. ماهیهایی که نمیتوانستند با شرایط خارج از آب کنار بیایند میمردند.
مدعای رومر نقد شده است زیرا درواقع شواهد اندکی از وقوع خشکسالی در دونین یافت شده است (رومر بههیچروی رسوبشناس نبود)، مضافاً اینکه مدل «برگشت به آب» اصلاً توضیح نمیدهد چرا چهارپایان همچنان به پروراندن سازگاریهای بیشتر با محیط خشکی ادامه دادند.
بیشتر احتمال میرود که ورود چهارپایان و بندپایان به خشکی صرفاً بهسبب انتفاع از فرصتهای جدید بوده باشد. بر روی خشکی گیاهانی بودند که بندپایان میتوانستند در آنها مخفی شوند و پودههای آنها پایهی زنجیرهی غذایی را تشکیل میداد. بندپایان که در خشکی استقرار یافتند، نوبت به چهارپایان رسید که آنها را دنبال کنند و با خوردن هزارپایان و تریگونوتاربیدهای آبدار شکمی از عزا دربیاورند.
The History of Life/ Michael Benton
@dirinenegar
پارینه/پالئوگرام
ماجرای انقراض سمندری که آنجا نبود در IGTV بالتازار ببینید! https://www.instagram.com/tv/BqUjLWDgd-x/ پاتک بالتازار به خبر غیرعلمی و غیرحرفهای خبرآنلاین درباره انقراض سمندر مرموزی به نام پروتیوس در غار قوریقلعه کرماشان https://news.1rj.ru/str/khabaronline_ir/194610
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درباره موجودی عجیب
که ادعا میشود پس از سیل خوزستان ظاهرشدهاست
عرفان خسروی دیرینهشناس و جانورشناس، در گفتگو با خبرنگار مهر، اخبار مرتبط با مشاهده موجود عجیب در خوزستان را دارای اشتباهات متعدد دانست و گفت: این خبر طبق معمول بر اساس فیلم مشکوکی است که ادعا میشود مرتبط با سیل خوزستان است، اما درحقیقت هیچ دلیلی برای پذیرش این ادعا نداریم و چیزی جز این موجود که مشغول خزیدن روی زمین است، در فیلم دیده نمیشود که نشان دهد این فیلم واقعا در خوزستان ضبط شده است. با توجه به موجودی نیز که در فیلم دیده میشود، به نظر میرسد این فیلم در مکزیک یا کالیفرنیا ضبط شده و کسی آن را از روی اینترنت برداشته و مدعی شده مربوط به خوزستان است.
این که فیلمی را بدون تحقیق، بدون استناد منبعی معتبر و آزموده یا حتی بدون هیچ گونه شاهد ظاهری دست به دست بکنیم و بگوییم این صحنه مربوط خوزستان است، درنهایت به ضرر همه ما است، به ضرر طبیعت خوزستان، به ضرر محیط زیست کل ایران و به ضرر افرادی که برای حفظ این طبیعت سختی و مرارت کشیدهاند.
https://www.mehrnews.com/amp/4534007/
که ادعا میشود پس از سیل خوزستان ظاهرشدهاست
عرفان خسروی دیرینهشناس و جانورشناس، در گفتگو با خبرنگار مهر، اخبار مرتبط با مشاهده موجود عجیب در خوزستان را دارای اشتباهات متعدد دانست و گفت: این خبر طبق معمول بر اساس فیلم مشکوکی است که ادعا میشود مرتبط با سیل خوزستان است، اما درحقیقت هیچ دلیلی برای پذیرش این ادعا نداریم و چیزی جز این موجود که مشغول خزیدن روی زمین است، در فیلم دیده نمیشود که نشان دهد این فیلم واقعا در خوزستان ضبط شده است. با توجه به موجودی نیز که در فیلم دیده میشود، به نظر میرسد این فیلم در مکزیک یا کالیفرنیا ضبط شده و کسی آن را از روی اینترنت برداشته و مدعی شده مربوط به خوزستان است.
این که فیلمی را بدون تحقیق، بدون استناد منبعی معتبر و آزموده یا حتی بدون هیچ گونه شاهد ظاهری دست به دست بکنیم و بگوییم این صحنه مربوط خوزستان است، درنهایت به ضرر همه ما است، به ضرر طبیعت خوزستان، به ضرر محیط زیست کل ایران و به ضرر افرادی که برای حفظ این طبیعت سختی و مرارت کشیدهاند.
https://www.mehrnews.com/amp/4534007/
تکامل: تاریخ و آموزش به مناسبت روز جهانی داروین
یکشنبه ۲۸ بهمن، ساعت ۱۴ تا ۱۸
تالار دهشور، پردیس علوم، دانشگاه تهران
یکشنبه ۲۸ بهمن، ساعت ۱۴ تا ۱۸
تالار دهشور، پردیس علوم، دانشگاه تهران
پارینه/پالئوگرام
درباره موجودی عجیب که ادعا میشود پس از سیل خوزستان ظاهرشدهاست عرفان خسروی دیرینهشناس و جانورشناس، در گفتگو با خبرنگار مهر، اخبار مرتبط با مشاهده موجود عجیب در خوزستان را دارای اشتباهات متعدد دانست و گفت: این خبر طبق معمول بر اساس فیلم مشکوکی است که ادعا…
با تشکر از دوست عزیزم، مسعود بُربُر، بابت این مصاحبه:
https://news.1rj.ru/str/masoudborbor/1244
https://news.1rj.ru/str/masoudborbor/1244
Telegram
مسعود بُربُر
آکسولوتل در ایران نداریم
یک جانور شناس خبر منتشر شده درباره موجود عجیب مشاهده شده در خوزستان را دارای اشتباهات متعدد دانست و گفت این حیوان اساسا آکسولوتل نیست و هیچ دلیلی نداریم که فیلم در ایران ضبط شده باشد.
عرفان خسروی دیرینهشناس و جانورشناس، در گفتگو…
یک جانور شناس خبر منتشر شده درباره موجود عجیب مشاهده شده در خوزستان را دارای اشتباهات متعدد دانست و گفت این حیوان اساسا آکسولوتل نیست و هیچ دلیلی نداریم که فیلم در ایران ضبط شده باشد.
عرفان خسروی دیرینهشناس و جانورشناس، در گفتگو…
پارینه/پالئوگرام
مواجهه_با_داروین،_روزنامه_سازندگی،.pdf
کتاب مواجهه با داروین نوشته عادل زیادات با ترجمه و پژوهش امیرمحمد گمینی (استادیار پژوهشکده تاریخ علم)، نشر کرگدن، به عنوان اثر شایسته تقدیر کتاب سال جمهوری اسلامی سال ۹۷ در بخش تاریخ علم انتخاب شد.
http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/271590
http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/271590
IBNA
کتاب سال برگزیدگان خود را شناخت
برگزیدگان سیوششمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی و بیست و ششمین دوره جایزه جهانی کتاب سال جوایز خود را از دست رئیس جمهوری دریافت کردند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Evolution made us all
Written, Directed and Animated by Ben Hillman
Music by William H. Monk
Performed and Arranged by Donald Sosin
Vocals Beatrice Athene
Written, Directed and Animated by Ben Hillman
Music by William H. Monk
Performed and Arranged by Donald Sosin
Vocals Beatrice Athene
پارینه/پالئوگرام
Evolution made us all Written, Directed and Animated by Ben Hillman Music by William H. Monk Performed and Arranged by Donald Sosin Vocals Beatrice Athene
دوباره تکامل، دوباره دانشمند
آبان هشتاد، اولین نوشته علمی من در دانشمند منتشر شد و بعد از آن در هر شماره این مجله، دو صفحه داشتم تا درباره تکامل دایناسورها بنویسم. علیرضا کریمی، مدیر مسئول وقت دانشمند، گرچه با نظریه تکامل موافق نبود، اما حاضر شد دو صفحه به من بدهد تا درباره «تکامل دایناسورها» بنویسم. این اولین مسئولیت و تجربهام شد در حرفه روزنامهنگاری علم.
این تجربه زندگی مرا با دایناسورها و تکامل گره زد؛ طوری که تا مدتها نتوانستم میان روزنامهنگاری علم و خود علم، یکی را بر دیگری بگزینم؛ تا سرانجام زمانی رسید که به خاطر آغاز اشتغال جدی به پایاننامه دکتری، از دبیری تحریریه دانستنیها استعفا دادم (گرچه در سمت دبیر علمی ماندم) تا همین تابستان اخیر که مؤسسه همشهری به کارنامه ما چوب حراج زد و دستهجمعی اخراج شدیم. سال آخری که در دانستنیها بودیم، چند بار گفتند وضع خراب است، یا بروید یا به حقوق اندکتر رضایت دهید!
ماندیم. حقوق ما را کم کردند. حقوق من که دبیر علمی مجله بودم، رسید به بُرجی ۴۵۰ هزار تومان. آن وقت برایم مهم نبود، چون مدتها میگذشت از آخرین وقتی که به کسب درآمد از روزنامهنگاری اهمیت دادهبودم.
ماندم، چون به نقشی که پذیرفته بودم، ایمان داشتم؛ اما وقتی اخراج شدم، پشت دستم را داغ کردم تا هرگز دوباره به دنیای بیوفا و پراضطراب روزنامهنگاری بازنگردم.
داغ پشت دستم هنوز تازه است. نمیخواهم حرفهام روزنامهنگاری باشد، یا پول سیاهی از تحریریه جایی درآورم یا هیچ مسئولیتی به عنوان روزنامهنگار بپذیرم؛ گرچه این عهد سست و سخنهای سخت، دلیل نمیشود که نوشتن و ترویج علم را هم کنار بگذارم.
هنوز مینویسم، مثل همان نوجوان هژدهسالهای که اولین بار به دعوت مینو مهرعلی، پایش به دفتر دانشمند باز شد و خیال میکرد این ماجرا هم تفنن دیگری است، از عِداد بازیهای ایام جوانی.
دیروز، ۲۳ بهمن، روز داروین بود. اینها را هم از چند هفته پیش گذاشته بودم تا به مناسبت روز داروین منتشر کنم و خبر دهم که قرار گذاشتهایم، هر شماره برای دانشمند جستاری بنویسم، درباره یکی از گوشههای داستان تکامل. اولین قسمت آن همین بهمن ماه منتشر شده و اگر نخواندهاید، شاید هنوز پیدا شود.
〽️
آبان هشتاد، اولین نوشته علمی من در دانشمند منتشر شد و بعد از آن در هر شماره این مجله، دو صفحه داشتم تا درباره تکامل دایناسورها بنویسم. علیرضا کریمی، مدیر مسئول وقت دانشمند، گرچه با نظریه تکامل موافق نبود، اما حاضر شد دو صفحه به من بدهد تا درباره «تکامل دایناسورها» بنویسم. این اولین مسئولیت و تجربهام شد در حرفه روزنامهنگاری علم.
این تجربه زندگی مرا با دایناسورها و تکامل گره زد؛ طوری که تا مدتها نتوانستم میان روزنامهنگاری علم و خود علم، یکی را بر دیگری بگزینم؛ تا سرانجام زمانی رسید که به خاطر آغاز اشتغال جدی به پایاننامه دکتری، از دبیری تحریریه دانستنیها استعفا دادم (گرچه در سمت دبیر علمی ماندم) تا همین تابستان اخیر که مؤسسه همشهری به کارنامه ما چوب حراج زد و دستهجمعی اخراج شدیم. سال آخری که در دانستنیها بودیم، چند بار گفتند وضع خراب است، یا بروید یا به حقوق اندکتر رضایت دهید!
ماندیم. حقوق ما را کم کردند. حقوق من که دبیر علمی مجله بودم، رسید به بُرجی ۴۵۰ هزار تومان. آن وقت برایم مهم نبود، چون مدتها میگذشت از آخرین وقتی که به کسب درآمد از روزنامهنگاری اهمیت دادهبودم.
ماندم، چون به نقشی که پذیرفته بودم، ایمان داشتم؛ اما وقتی اخراج شدم، پشت دستم را داغ کردم تا هرگز دوباره به دنیای بیوفا و پراضطراب روزنامهنگاری بازنگردم.
داغ پشت دستم هنوز تازه است. نمیخواهم حرفهام روزنامهنگاری باشد، یا پول سیاهی از تحریریه جایی درآورم یا هیچ مسئولیتی به عنوان روزنامهنگار بپذیرم؛ گرچه این عهد سست و سخنهای سخت، دلیل نمیشود که نوشتن و ترویج علم را هم کنار بگذارم.
هنوز مینویسم، مثل همان نوجوان هژدهسالهای که اولین بار به دعوت مینو مهرعلی، پایش به دفتر دانشمند باز شد و خیال میکرد این ماجرا هم تفنن دیگری است، از عِداد بازیهای ایام جوانی.
دیروز، ۲۳ بهمن، روز داروین بود. اینها را هم از چند هفته پیش گذاشته بودم تا به مناسبت روز داروین منتشر کنم و خبر دهم که قرار گذاشتهایم، هر شماره برای دانشمند جستاری بنویسم، درباره یکی از گوشههای داستان تکامل. اولین قسمت آن همین بهمن ماه منتشر شده و اگر نخواندهاید، شاید هنوز پیدا شود.
〽️
Telegram
کتابخانه پالئوگرام
داروین هنوز هم مهم است
عرفان خسروی
دانشمند ۶۶۴، بهمن ۹۷، صصـ ۷۴-۷۵
عرفان خسروی
دانشمند ۶۶۴، بهمن ۹۷، صصـ ۷۴-۷۵
پارینه/پالئوگرام
Photo
خلاصه سخنرانیها و برنامه روز داروین در دانشگاه تهران
ورود برای عموم علاقهمندان آزاد است
https://news.1rj.ru/str/hisofsci/417
ورود برای عموم علاقهمندان آزاد است
https://news.1rj.ru/str/hisofsci/417
Telegram
پژوهشکده تاریخ علم
بروشور و خلاصۀ سخنرانیهای برنامه روز داروین
همایش تکامل: تاریخ و آموزش
روز یکشنبه 28 بهمن ماه 1397
همایش تکامل: تاریخ و آموزش
روز یکشنبه 28 بهمن ماه 1397
رویداد «خاستگاه هومو»
چهارشنبهی این هفته، هشتم اسفند ساعت ۱۷:۰۰ در نتجئو سنتر
منتظر حضورتان هستیم!
نشانی نتجئوسنتر: تهران، میدان آرژانتین، خیابان الوند، خیابان سی و پنجم، کاشی ۱۴
#نشنال_جئوگرافیک #نشنال_جئوگرافیک_فارسی #نت_جئو_فارسی #نت_جئو_سنتر #انسان #NatGeo #NationalGeographic
https://www.instagram.com/p/BuT40TiFHko/
چهارشنبهی این هفته، هشتم اسفند ساعت ۱۷:۰۰ در نتجئو سنتر
منتظر حضورتان هستیم!
نشانی نتجئوسنتر: تهران، میدان آرژانتین، خیابان الوند، خیابان سی و پنجم، کاشی ۱۴
#نشنال_جئوگرافیک #نشنال_جئوگرافیک_فارسی #نت_جئو_فارسی #نت_جئو_سنتر #انسان #NatGeo #NationalGeographic
https://www.instagram.com/p/BuT40TiFHko/
پارینه/پالئوگرام
واقعیت درباره ماجرای بقایای دایناسورهای تازهکشفشده در ایران نخستینبار ردپای دایناسورها در سال ۱۳۵۴ در ایران (دره نیزار کرمان) کشف و توصیف شد. مدتی بعد، ردپای دیگر در البرز مرکزی کشف شد. ردپاهای کرمان و ردپای کشفشده در البرز، همگی متعلق به دایناسورهایی…
نخستین سنگواره پر از ایران
این نخستین سنگواره پر از ایران و یکی از گرانبهاترین یافتههای دیرینهشناختی کشور تا به امروز است.
قدمت این سنگواره پر حدود پنجاه میلیون سال است و نتایج تحقیقات من و همکارانم درباره آن طی چند ماه آینده منتشر خواهد شد. در برگههای بعدی، میتوانید تصاویری دقیقتر از ریشها و ریشکهای پر پنجاه میلیون ساله ببینید که با ظرافت تا به امروز حفظ شده اند. برگه آخر نیز جزئیات پر سنگواره را با تغییر تدریجی بزرگنمایی تصویر از زیاد تا اندک نمایش میدهد. امیدوارم با انتشار خبر چنین یافتههایی کمک کنم که توجه همه، به خصوص دوستان علاقهمند به علوم طبیعی، به پژوهشهای دیرینهشناسی در ایران جلب شود.
https://www.instagram.com/p/BujN1rhHnj-/
#سنگواره_پر
#سنگواره #فسیل سازند #پابده
#شوریدگی_برای_سنگواره
#Fossil_feather #plumage #Neornithes #bird #Aves
#Iran, #Pabdeh Formation, #Eocene
#fossil_frenziness #fossil #Iran_fossils
این نخستین سنگواره پر از ایران و یکی از گرانبهاترین یافتههای دیرینهشناختی کشور تا به امروز است.
قدمت این سنگواره پر حدود پنجاه میلیون سال است و نتایج تحقیقات من و همکارانم درباره آن طی چند ماه آینده منتشر خواهد شد. در برگههای بعدی، میتوانید تصاویری دقیقتر از ریشها و ریشکهای پر پنجاه میلیون ساله ببینید که با ظرافت تا به امروز حفظ شده اند. برگه آخر نیز جزئیات پر سنگواره را با تغییر تدریجی بزرگنمایی تصویر از زیاد تا اندک نمایش میدهد. امیدوارم با انتشار خبر چنین یافتههایی کمک کنم که توجه همه، به خصوص دوستان علاقهمند به علوم طبیعی، به پژوهشهای دیرینهشناسی در ایران جلب شود.
https://www.instagram.com/p/BujN1rhHnj-/
#سنگواره_پر
#سنگواره #فسیل سازند #پابده
#شوریدگی_برای_سنگواره
#Fossil_feather #plumage #Neornithes #bird #Aves
#Iran, #Pabdeh Formation, #Eocene
#fossil_frenziness #fossil #Iran_fossils
Instagram
Erfan Khosravi
The first fossil feather from Iran نخستین سنگواره پر از ایران این نخستین سنگواره پر از ایران و یکی از گرانبهاترین یافتههای دیرینهشناختی کشور تا به امروز است. قدمت این سنگواره پر حدود پنجاه میلیون سال است و نتایج تحقیقات من و همکارانم درباره آن طی چند…
پارینه/پالئوگرام
امروز هشتم مارس، #روز_جهانی_زن است؛ فردا هم سالروز مرگ ماری آنینگ (۱۷۹۹-۱۸۴۷)، یکی از نخستین زنان دیرینهشناس و از بزرگترین مکتشفین سنگواره طی سده نوزدهم در انگلستان است. t.me/paleogram t.me/paleon
سرگینسنگ
سرگینسنگ یا کاپرولایت (coprolite) مدفوع جانوران قدیمی است که در دل زمین پخته و سنگواره شدهست. پیش از این که ماهیت چندشناک آنها معلوم شود، به آنها «بِزُر زمینی» میگفتند؛ لفظ انگلیسی «بِزُر» (bezoar) برگرفته از «bezahar» فرانسه قدیم، «بازهر» عربی و درنهایت «پادزهر» فارسیست. بِزُر جسمیست جامد که پس از ذبح دام، به عنوان محصولی دارویی از میان روده قربانی بیرون میآورند و مردمان سدههای میانه باور داشتند که خوردنش دافع زهر است. سنگهایی را نیز که ما امروز سرگینسنگ مینامیم، در آن دوره «بِزُر زمینی» مینامیدند؛ شاید چون از ترکیب عمدتاً حاوی کانیهای سیدریت و لیمونیت آنها خیری دیده بودند، یا به خاطر ظاهر سرگینآساشان.
مری انینگ (Mary Anning)، دخترک دیرینهشناس خودآموختهء بریتانیایی، نخستین کسی بود که در سال ۱۸۲۴ فهمید بِزُر زمینی در شکم ایکتیوسورها (خزندگان دلفینمانند مزوزوئیک) بسیار یافت میشود و در میان بافت بِزُر نیز خردهاستخوانهای ماهی فراوان است.
مشاهدات و گزارش مری انینگ کافی است که او را کاشف ماهیت اصلی بِزُر زمینی بدانیم؛ اما او جایگاه رسمی علمی نداشت؛ پس ویلیام باکلند (William Buuckland)، کشیش، الهیدان و طبیعیدان بریتانیایی در سال ۱۸۲۹ افتخار کشف این نکته را به نام خود زد و با گزینش نام کاپرولایت (برگرفته از ریشه «κόπρος» [گند] و «λίθος» [سنگ]) سنگهای مُغوّطهمانندی را که خاصیت پادزهریشان شهرت دارد، همچون بِزُرهای حیوانی، محصولات روده جانوران دانست.
به رغم وفور سرگینسنگ در بازار سنگواره (که به عنوان مدفوع دایناسور تبلیغ میشوند)، برخی زمینشناسان عقیده دارند جز اندکی از سرگینسنگها که محتوای غذای هضمشده (خرده استخوان یا الیاف گیاهی) در خود دارند، بیشتر آنها ساختارهای رسوبی غیرزیستی و شبهسنگوارهاند.
نمونهای که در تصویر میبینید، احتمالا سنگواره مدفوع لاکپشت از ماداگاسکار مرکزی و کرتاسه پیشین است.
درباره خاستگاه غیرزیستی سرگینسنگ:
G.E.Mustoe (2001), Enigmatic origin of ferruginous "coprolite", Evidence from the Miocene Wilkes Formation, Southwestern Washington; Geological Society of American Bulletin, 113(6): 673-681.
#خزنده_دریایی #دایناسور
#سنگواره #فسیل #ماداگاسکار #کرتاسه
#شوریدگی_برای_سنگواره
#Fossil_feces #coprolite #dinosaur #turtle #marine_reptile #dinopoo #dinodung #dinoturd #mineralized_dung #dung #turd #poop #feces #siderite #limonite #bezoar
#Madagascar #Cretaceous
#fossil_frenziness #fossil
https://www.instagram.com/p/Buo6ZS0nVPA/
سرگینسنگ یا کاپرولایت (coprolite) مدفوع جانوران قدیمی است که در دل زمین پخته و سنگواره شدهست. پیش از این که ماهیت چندشناک آنها معلوم شود، به آنها «بِزُر زمینی» میگفتند؛ لفظ انگلیسی «بِزُر» (bezoar) برگرفته از «bezahar» فرانسه قدیم، «بازهر» عربی و درنهایت «پادزهر» فارسیست. بِزُر جسمیست جامد که پس از ذبح دام، به عنوان محصولی دارویی از میان روده قربانی بیرون میآورند و مردمان سدههای میانه باور داشتند که خوردنش دافع زهر است. سنگهایی را نیز که ما امروز سرگینسنگ مینامیم، در آن دوره «بِزُر زمینی» مینامیدند؛ شاید چون از ترکیب عمدتاً حاوی کانیهای سیدریت و لیمونیت آنها خیری دیده بودند، یا به خاطر ظاهر سرگینآساشان.
مری انینگ (Mary Anning)، دخترک دیرینهشناس خودآموختهء بریتانیایی، نخستین کسی بود که در سال ۱۸۲۴ فهمید بِزُر زمینی در شکم ایکتیوسورها (خزندگان دلفینمانند مزوزوئیک) بسیار یافت میشود و در میان بافت بِزُر نیز خردهاستخوانهای ماهی فراوان است.
مشاهدات و گزارش مری انینگ کافی است که او را کاشف ماهیت اصلی بِزُر زمینی بدانیم؛ اما او جایگاه رسمی علمی نداشت؛ پس ویلیام باکلند (William Buuckland)، کشیش، الهیدان و طبیعیدان بریتانیایی در سال ۱۸۲۹ افتخار کشف این نکته را به نام خود زد و با گزینش نام کاپرولایت (برگرفته از ریشه «κόπρος» [گند] و «λίθος» [سنگ]) سنگهای مُغوّطهمانندی را که خاصیت پادزهریشان شهرت دارد، همچون بِزُرهای حیوانی، محصولات روده جانوران دانست.
به رغم وفور سرگینسنگ در بازار سنگواره (که به عنوان مدفوع دایناسور تبلیغ میشوند)، برخی زمینشناسان عقیده دارند جز اندکی از سرگینسنگها که محتوای غذای هضمشده (خرده استخوان یا الیاف گیاهی) در خود دارند، بیشتر آنها ساختارهای رسوبی غیرزیستی و شبهسنگوارهاند.
نمونهای که در تصویر میبینید، احتمالا سنگواره مدفوع لاکپشت از ماداگاسکار مرکزی و کرتاسه پیشین است.
درباره خاستگاه غیرزیستی سرگینسنگ:
G.E.Mustoe (2001), Enigmatic origin of ferruginous "coprolite", Evidence from the Miocene Wilkes Formation, Southwestern Washington; Geological Society of American Bulletin, 113(6): 673-681.
#خزنده_دریایی #دایناسور
#سنگواره #فسیل #ماداگاسکار #کرتاسه
#شوریدگی_برای_سنگواره
#Fossil_feces #coprolite #dinosaur #turtle #marine_reptile #dinopoo #dinodung #dinoturd #mineralized_dung #dung #turd #poop #feces #siderite #limonite #bezoar
#Madagascar #Cretaceous
#fossil_frenziness #fossil
https://www.instagram.com/p/Buo6ZS0nVPA/
Instagram
Erfan Khosravi
سرگینسنگ سرگینسنگ یا کاپرولایت (coprolite) مدفوع جانوران قدیمی است که در دل زمین پخته و سنگواره شدهست. پیش از این که ماهیت چندشناک آنها معلوم شود، به آنها «بِزُر زمینی» میگفتند؛ لفظ انگلیسی «بِزُر» (bezoar) برگرفته از «bezahar» فرانسه قدیم، «بازهر»…
پارینه/پالئوگرام
سرگینسنگ سرگینسنگ یا کاپرولایت (coprolite) مدفوع جانوران قدیمی است که در دل زمین پخته و سنگواره شدهست. پیش از این که ماهیت چندشناک آنها معلوم شود، به آنها «بِزُر زمینی» میگفتند؛ لفظ انگلیسی «بِزُر» (bezoar) برگرفته از «bezahar» فرانسه قدیم، «بازهر»…
زنانی که بر تظاهر زمانه شوریدند
امروز هشتم مارس، #روز_جهانی_زن است؛ فردا هم سالروز مرگ مری انینگ (۱۷۹۹-۱۸۴۷)، یکی از نخستین زنان دیرینهشناس و از بزرگترین مکتشفین سنگواره طی سده نوزدهم در انگلستان است.
انینگ در ناحیه دورْسِت در بریتانیا میزیست که امروزه یکی از سنگوارهخیزترین نقاط جهان است و به خاطر سنگوارههای فراوان دوره ژوراسیک شهرت دارد. انینگ از پیشگامان اکتشاف سنگوارههای دورسِت بود؛ اما بسیاری از یافتههای او، تنها به این دلیل که زن بود و تحصیلات دانشگاهی نداشت، به نام مردان همدوره او ثبت شد. نمونهاش که در فرسته پیشین هم به آن اشاره کردم، مشاهدات او در سال ۱۸۲۴ درباره «بِزُرهای زمینی» میان شکم ایکتیوسورها بود که به کشف ماهیت حقیقی سرگینسنگها انجامید؛ اما این کشف در سال ۱۸۲۹ به نام ویلیام باکلند، کشیش و الهیدان و دیرینهشناس مشهور بریتانیایی، ثبت شد.
به رغم این ناملایمات، انینگ در راهی که آغاز کرده بود، ثابتقدم ماند و قضاوت تاریخ درباره او و مردان همعصرش، متفاوت از تظاهر زمانه خود اوست.
تاریخ علم پر از نام چنین زنانی است. نمونه دیگرش، رزالیند فرانکلین که کشف ساختار DNA مدیون تصویرهایی است که او از پراش تابش X بر بلور DNA تهیه کرده بود؛ گرچه افتخار و جایزه نوبل آن نصیب جیمز واتسون و فرانسیس کریک شد؛ یا دیگری، همسر اینشتین که برخی عقیده دارند، در بیان ریاضی نظریه نسبیت به او بسیار کمک کرده است.
اگر جایگاه این انسانها از تاریخ عمدتاً ضدزن علم زدوده شود، بیگمان جورچین علم قطعات بزرگی را از دست خواهد داد و آنگاه، اگر نیمی از جامعه به دلیل تبعیض جنسیتی در پژوهشهای علمی، پژوهشگر درجه دو شمرده نشوند، آینده بشریت و علم بسیار پرستارهتر از آسمان آلوده کنونی خواهد شد.
به امید روزی که در هیچ عرصهای، هیچ تبعیضی، در حق هیچ انسانی، رواداشته نشود.
برگه دوم:
طراحی ضمیمهشده در نامهای از مری انینگ درباره کشف تازهاش در اواخر ۲۴ سالگی (اواخر دسامبر ۱۸۲۳). امروزه این خزنده دیایی گردندراز را Plesiosaurus dolichodeirus (پلسیوسورِس دولیکودیرِس) مینامیم.
برگه سوم:
«دورْسِت باستانی» یا «Duria Antiquior» نام این نقاشی است که آن را هنری دولابش (Henry De la Beche) دیرینهشناسی انگلیسی در سال ۱۸۳۰ بر اساس یافتههای مری انینگ کشیده است.
برگههای پنجم و ششم
در کتاب «زندگی و انقراض دایناسورها» (عرفان خسروی و فرزانه پورقناد، تهران: علمیفرهنگی، ۱۳۹X که معلوم نیست کی منتشرخواهدشد)، بخشی نیز به داستان زندگی مری انینگ و کشفهای او اختصاص یافته است.
https://www.instagram.com/p/Buwr1a0H7en
t.me/paleogram
امروز هشتم مارس، #روز_جهانی_زن است؛ فردا هم سالروز مرگ مری انینگ (۱۷۹۹-۱۸۴۷)، یکی از نخستین زنان دیرینهشناس و از بزرگترین مکتشفین سنگواره طی سده نوزدهم در انگلستان است.
انینگ در ناحیه دورْسِت در بریتانیا میزیست که امروزه یکی از سنگوارهخیزترین نقاط جهان است و به خاطر سنگوارههای فراوان دوره ژوراسیک شهرت دارد. انینگ از پیشگامان اکتشاف سنگوارههای دورسِت بود؛ اما بسیاری از یافتههای او، تنها به این دلیل که زن بود و تحصیلات دانشگاهی نداشت، به نام مردان همدوره او ثبت شد. نمونهاش که در فرسته پیشین هم به آن اشاره کردم، مشاهدات او در سال ۱۸۲۴ درباره «بِزُرهای زمینی» میان شکم ایکتیوسورها بود که به کشف ماهیت حقیقی سرگینسنگها انجامید؛ اما این کشف در سال ۱۸۲۹ به نام ویلیام باکلند، کشیش و الهیدان و دیرینهشناس مشهور بریتانیایی، ثبت شد.
به رغم این ناملایمات، انینگ در راهی که آغاز کرده بود، ثابتقدم ماند و قضاوت تاریخ درباره او و مردان همعصرش، متفاوت از تظاهر زمانه خود اوست.
تاریخ علم پر از نام چنین زنانی است. نمونه دیگرش، رزالیند فرانکلین که کشف ساختار DNA مدیون تصویرهایی است که او از پراش تابش X بر بلور DNA تهیه کرده بود؛ گرچه افتخار و جایزه نوبل آن نصیب جیمز واتسون و فرانسیس کریک شد؛ یا دیگری، همسر اینشتین که برخی عقیده دارند، در بیان ریاضی نظریه نسبیت به او بسیار کمک کرده است.
اگر جایگاه این انسانها از تاریخ عمدتاً ضدزن علم زدوده شود، بیگمان جورچین علم قطعات بزرگی را از دست خواهد داد و آنگاه، اگر نیمی از جامعه به دلیل تبعیض جنسیتی در پژوهشهای علمی، پژوهشگر درجه دو شمرده نشوند، آینده بشریت و علم بسیار پرستارهتر از آسمان آلوده کنونی خواهد شد.
به امید روزی که در هیچ عرصهای، هیچ تبعیضی، در حق هیچ انسانی، رواداشته نشود.
برگه دوم:
طراحی ضمیمهشده در نامهای از مری انینگ درباره کشف تازهاش در اواخر ۲۴ سالگی (اواخر دسامبر ۱۸۲۳). امروزه این خزنده دیایی گردندراز را Plesiosaurus dolichodeirus (پلسیوسورِس دولیکودیرِس) مینامیم.
برگه سوم:
«دورْسِت باستانی» یا «Duria Antiquior» نام این نقاشی است که آن را هنری دولابش (Henry De la Beche) دیرینهشناسی انگلیسی در سال ۱۸۳۰ بر اساس یافتههای مری انینگ کشیده است.
برگههای پنجم و ششم
در کتاب «زندگی و انقراض دایناسورها» (عرفان خسروی و فرزانه پورقناد، تهران: علمیفرهنگی، ۱۳۹X که معلوم نیست کی منتشرخواهدشد)، بخشی نیز به داستان زندگی مری انینگ و کشفهای او اختصاص یافته است.
https://www.instagram.com/p/Buwr1a0H7en
t.me/paleogram
Instagram
Erfan Khosravi
زنانی که بر تظاهر زمانه شوریدند امروز هشتم مارس، #روز_جهانی_زن است؛ فردا هم سالروز مرگ مری انینگ (۱۷۹۹-۱۸۴۷)، یکی از نخستین زنان دیرینهشناس و از بزرگترین مکتشفین سنگواره طی سده نوزدهم در انگلستان است. انینگ در ناحیه دورْسِت در بریتانیا میزیست که امروزه…
پارینه/پالئوگرام
Eopabdehus babaheydariensis, Garassino et al. 2014 a new specimen from #Pabdeh Formation ائوپابدهوس اهل باباحیدر، میگوی کوچکی به قدمت پنجاه میلیون سال که در رسوبات #سازند_پابده کشف شده است. این نمونه یکی از کمیابترین سختپوستان دهپایی است که تا به حال داشتهام.…
Parsacus sp., Garassino et al. 2014
New specimen (perhaps a new species) from #Pabdeh Formation in the first, the second, and the third frames. It's one of the rarest decapod specimens I've ever had, and also one of the most beautiful.
The first frame is the fossil specimen (the main slab and the counter-slab), next to a modern day Scyllarides, a living relative of Parsacus, from the very same family, #Scyllaridae.
Both of the second and the third frames are the new specimen, photographed with different lightening technics, thanks to my dear friend, Rashed Abdollahi.
In the fourth and the fifth frames, you can find the fig. 5-I, and fig. 5, from the Garassino et al. 2014; A-G and I are Parsacus eocenicus and H is Parsacus crustatus. My specimen is preserved, better than all previously described Parsacus specimens, and there are significant morphological differences between them.
The sixth frame is my another specimen of the same genus.
Garassino et al., (2014), Report on decapod crustaceans from the Eocene of Zagros basin, Iran, N. Jb. Geol. Paläont. Abh. 274/1, pp. 43-54
#سنگواره #فسیل سازند #پابده
#شوریدگی_برای_سنگواره
#مادرمیگو #خرچنگ #لابستر #سخت_پوست
#Fossil_lobster #decapoda #slipper_lobster
#Iran, Pabdeh Formation, #Eocene
#fossil_frenziness #fossil #Iran_fossils
https://www.instagram.com/p/Bu7DI9hgl7W/
New specimen (perhaps a new species) from #Pabdeh Formation in the first, the second, and the third frames. It's one of the rarest decapod specimens I've ever had, and also one of the most beautiful.
The first frame is the fossil specimen (the main slab and the counter-slab), next to a modern day Scyllarides, a living relative of Parsacus, from the very same family, #Scyllaridae.
Both of the second and the third frames are the new specimen, photographed with different lightening technics, thanks to my dear friend, Rashed Abdollahi.
In the fourth and the fifth frames, you can find the fig. 5-I, and fig. 5, from the Garassino et al. 2014; A-G and I are Parsacus eocenicus and H is Parsacus crustatus. My specimen is preserved, better than all previously described Parsacus specimens, and there are significant morphological differences between them.
The sixth frame is my another specimen of the same genus.
Garassino et al., (2014), Report on decapod crustaceans from the Eocene of Zagros basin, Iran, N. Jb. Geol. Paläont. Abh. 274/1, pp. 43-54
#سنگواره #فسیل سازند #پابده
#شوریدگی_برای_سنگواره
#مادرمیگو #خرچنگ #لابستر #سخت_پوست
#Fossil_lobster #decapoda #slipper_lobster
#Iran, Pabdeh Formation, #Eocene
#fossil_frenziness #fossil #Iran_fossils
https://www.instagram.com/p/Bu7DI9hgl7W/
Instagram
Erfan Khosravi
Parsacus sp., Garassino et al. 2014 New specimen (perhaps a new species) from #Pabdeh Formation in the first, the second, and the third frames. It's one of the rarest decapod specimens I've ever had, and also one of the most beautiful. The first frame is…
پارینه/پالئوگرام
در جستوجوی قاتل دایناسور گروه ساروس جمعی از بروبچههای باحال و باسواد و باسلیقهاند که نشریهای درجه یک و برازنده در حوزه ترویج علم نجوم منتشر میکنند. از ویژگیهای مثبت نشریه ساروس یکی اینکه برخط است و کاغذی نیست. ارزش این استغنای رقومی را امروز بهتر میتوان…
تولد چهارسالگی ساروس مبارک
حالا ساروس به شماره ۳۰ رسیده، اما در شماره ۲۵ این نشریه، گزارشی از نشست دوستانه بچههای ساروس با من و احسان مهرجو منتشرشده بود:
https://news.1rj.ru/str/paleogram/659
حالا ساروس به شماره ۳۰ رسیده، اما در شماره ۲۵ این نشریه، گزارشی از نشست دوستانه بچههای ساروس با من و احسان مهرجو منتشرشده بود:
https://news.1rj.ru/str/paleogram/659